سه شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ -
Tuesday 26 November 2024
|
یورونیوز: وضعیت کیفیت و عدالت در نظام آموزشی ایران در سالهای اخیر مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان و دغدغهمندان قرار گرفته است.
بیعدالتی آموزشی از مسائل مورد انتقاد جامعه در سالهای اخیر بوده است. هرچند در دو دهه اول پس از انقلاب، فرصت تحصیلات عالی در دانشگاههای برتر، راهی برای پیشرفت اجتماعی و اقتصادی افراد متعلق به طبقات محروم و مستضعف بود، امروز آمارها نشان میدهند که ورود به دانشگاهها رابطهای مستقیم با قدرت مالی شهروندان پیدا کرده است.
در شرایط فعلی قبولی در کنکور برای رشتههای پرتقاضا خصوصا پزشکی، نیازمند سرمایهگذاری و دانش نسبت به تکنیکهای پیچیده مافیای آموزشی شده است. از سوی دیگر نتایج ارزیابیهای معتبر از جمله آزمون بین المللی «تیمز و پرلز» نشان از افت کیفیت نظام آموزشی در سالهای اخیر دارد. این موارد به همراه برخی دیگر از انتقادات و مسائل از جمله بحث آسیبهای اجتماعی و مسائل صنفی معلمان از معضلات نظام آموزشی به شمار میروند که گرچه از اهمیت بالایی برخوردارند، اما در میان انتخابات و برنامه و شعارهای نامزدهای انتخابات راهی نداشت. با توجه به اینکه در کمتر از ۵ روز دیگر انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار میشود، یورونیوز با عادل برکم، معلم و کارشناس آموزشی درباره اوضاع کنونی و آینده آموزش و پرورش در ۴ سال پیش رو گفتگو کرد.
یورونیوز: در سالهای اخیر رتبههای اول تا ۱۰۰۰ کنکور سراسری دانش آموزان از مدارس غیردولتی خاص و مدارس سمپادها هستند. این موضوع نشان دهنده یک بی عدالتی بی سابقه آموزشی در ایران است. در حالی که یکی از مهمترین مفاد قانون اساسی بر آموزش رایگان تصریح دارد. آیا این بی عدالتی ثمره ۸ سال سیاستهای دوره حسن روحانی و وزرای آموزش و پرورش اوست یا آنکه پیامد چهار دهه سیاستهای کلی جمهوری اسلامی است؟
عادل برکم، معلم و کارشناس عرصه آموزشی در ایران میگوید: «قطعا باید این مشکلات در بحث عدالت آموزشی و همچنین مسائل صنفی مربوط به معلمان را فراتر از دو دوره آقای روحانی دید. حتی به نظرم مشکلات را باید فراتر از ۴ دهه جمهوری اسلامی هم دید.
اما اینکه در دولت آقای روحانی اینکه اعتراضات و کنش بیشتری نسبت به این مسائل دیده شد چند نکته اساسی وجود دارد.
یکی این که فضای سیاسی در دوران آقای روحانی نسبتا بازتر از گذشته بود. به همین خاطر اعتراضات بیشتری شاهد بودیم و اینکه مشکلات به حدی رسیده که از آستانه صبر معلمان گذشته است. نکته دیگر اینکه که در دوره حسن روحانی فشار اقتصادی روی بخش کارگر و کارمند مستمری بگیر بسیار بیشتر شد.»
درد ما فقر نیست تبعیض است
آقای برکم میگوید دولتها در جمهوری اسلامی کمترین توجه را به معلمان در ۴ دهه اخیر کردهاند. وی میگوید: « به دلیل اینکه معلمان بزرگترین بخش کارمندان دولت را تشکیل میدهند و دولت آنها را همواره به عنوان یک بار مالی عظیم میبیند، خصوصا اینکه دولتها فاقد نگاه و اندیشه براساس توسعه پایدار و توسعه انسانی بودهاند. در چنین شرایطی که نظام آموزشی اهمیت چندانی ندارد، وضعیت حقوق معلمان و معیشت آنها نیز از چشم دولتها میافتد. اما در شرایط سخت اقتصادی موجود در دوره آقای روحانی بسیاری از کارمندان دولتی افزایش حقوق داشتهاند به جز معلمان که نسبت بسیار کمتری شاهد افزایش حقوقشان بودهاند.
اختلاف در حقوق و دریافتی با سوابق و مدارک تحصیلی یکسان یکی از ابعاد این تبعیض است و موارد دیگری نیز وجود دارد که به همین جهت در شعار بسیاری از معلمان معترض این شعار دیده میشود که : درد ما فقر نیست تبعیض است. این تبعیضها باعث شد تا شاهد برخی از اعتصابات در دوران آقای روحانی باشیم که البته به دلایل مختلف گسترش نیافت.»
به گفته آقای برکم مساله اصلی دولتها تامین منابع لازم مالی برای پرداخت حقوق و مزایای معلمان است.
او میگوید: «در حالی که عموما منبع تامین مالی نظام آموزشی و حقوق معلمان از درآمد مالیاتی دولتها بدست میآید و این درآمدها به عنوان منبع پایدار شناخته میشود اما به دلایل گوناگون از جمله عدم پرداخت مالیات از سوی نهادهای اقتصادی بزرگ و شرکتهای وابسته، دولت با مشکل مواجه است.» عادل برکم معتقد است که آموزش و پرورش در ایران بصورت باری به هرجهت در حال مدیریت شدن است. او میگوید: « یکی از مشکلات اساسی که این وزارتخانه، آموزش و پرورش دارد تصمیم گیری و سیاست گذاری است. سیاست گذاری و تصمیم گیریها دموکراتیک نیستند و بجای اینکه تصمیمات و سیاستگذاریها با مشارکت معلمان و اولیا تبیین شود و یا مانند برخی کشورها در هر منطقه آموزشی بصورت مشارکت عمومی تصمیم گیری میکنند. سیاستگذاریها توسط نهادهای فرادولتی و غیردموکراتیک انجام میگیرد که حتی دولت و وزارت آموزش و پرورش نیز جایگاهی در حد مجری سیاستهای این نهادها دارند.»
یورونیوز: وزیر آموزش و پرورش در سال ۹۹ گفت که بیش از ۸۹ درصد مدارس کشور دولتی و ۱۱ درصد مدارس غیردولتی است. اما برخی از پژوهشگران آموزشی میگویند تعداد مدارس غیردولتی و خصوصی در ایران بیشتر از یازده درصد است؟ در این باره میتوانید توضیحات بیشتری بدهید.
عادل برکم: «البته در برنامههای درازمدت جمهوری اسلامی خصوصی سازی آموزشی قرار گرفته است. در مبانی نظری از حضور بازار در حوزه آموزش و پرورش حمایت شده است. طبق این برنامه قرار است تا ۱۴۰۴، ۲۵ درصد مدارس در ایران خصوصی شوند. اسناد توسعه جمهوری اسلامی، در سند ششم، در یکی از پیوستها آمده است که دست کم ۱۵ درصد از دانش آموزان تا پایان ۱۴۰۰ در مدارس خصوصی تحصیل کنند. در حالی که مثلا در آمریکا این عدد بین ۷ تا ۱۰ درصد است.»
این معلم میگوید: «اصولا در مقایسه با کشورهای غربی، حتی نسبت به ایالات متحده ما مدارس خصوصی بیشتری داریم. آمار مدارس صرف خصوصی در آمریکا حدود ده درصد است که بخش مهمی از این مدارس، مدارس مذهبی و نهادهای غیرانتفاعی هستند. برخلاف برخی دیگر از کشورها نظیر همین آمریکا که به عنوان مظهر سرمایه داری شناخته میشود ما در ایران دوره پیش دبستانی کاملا خصوصی است. موضوع خصوصی سازی کامل پیش دبستانی و خروج کامل از آن مدارس که در دولت دهم اتفاق افتاد اهمیت زیادی دارد و باید به آن توجه کرد چرا که این موضوع مسایل متعددی از جمله محروم ماندن بسیاری از کودکان از تحصیل و یادگیری مهارتهای لازم در دوره پیش دبستانی و هم چنین باعث افت کیفیت تحصیلی در دورههای بالاتر شده است. بنابراین فارغ از آمارهایی که بعضا حکایت از پوشش ۱۴ درصدی دانش آموزان در مدارس خصوصی دارد، با توجه به پیش دبستانی خصوصی و برخی از انواع مدارس متنوع دولتی، از جمله مدارس هیات امنائی که در این مدارس بخشی از بودجه مدرسه توسط والدین تامین میشود، میتوان گفت نرخ مدارس خصوصی به مراتب بالاتر از آن چیزی است. باید توجه کنیم حتی مدارس دولتی عادی هم از والدین شهریه دریافت میکنند و وزمانی که همه اینها را کنار هم میگذاریم میبینیم که در ایران اصولا آموزش و پرورش رایگان محض وجود ندارد.»
یورونیوز: انتقادی که حامیان خصوصی سازی آموزش و پرورش مطرح میکنند این است که نظارتهای دولتی کمتر شده و کیفیت آموزشی بالا میرود. آیا گزارشی از عملکرد بهینه خصوصی سازی آموزش و پرورش در سالهای اخیر وجود دارد؟
درباره عملکرد مدارس غیردولتی، آقای برکم براین باور است که بخشی محدودی از این مدارس با آزمونهای ورودی به جذب شاگردانی اقدام میکنند که در سیستم «نامناسب و غیر عادلانه کنکور» بیشترین موفقیتها را بدست میآورند.
او میگوید: «همواره چند مدرسه خاص غیردولتی هستند که نتایج دانش آموزان آنها در کنکور بهتر است و این شبهه پیش آمده است که کیفیت این مدارس از مدارس دولتی بهتر است. با این حال درباره کیفیت مدارس خصوصی ما هیچ گزارش خاصی از سوی آموزش و پرورش نداریم. یعنی هیچگاه آموزش و پرورش گزارشی از عملکرد مدارس خصوصی و نیمه دولتی و دولتی ارائه نکرده است تا بتوان این گزارشها را مبنای قضاوت قرارداد.»
ظاهرا تنها قضاوتی که روی عملکرد مدارس میشود نتایج «کنکور و المپیادهای علمی» است. به گفته آقای برکم در این زمینه مدارس خاص، غیردولتیها، و مدارس سمپاد نتایج بهتری میگیرند. با این حال او معتقد است براساس معیارهای جهانی حوزه آموزش، « مدارس خصوصی و غیردولتی مهمترین معضلی که دارند افزایش تبعیضهای متعدد قومی و مذهبی و طبقاتی هستند.»
این کارشناس آموزشی باوردارد که مشکلات اصلی به این دلیل است که « وزارت آموزش و پرورش کاملا این حوزه را از کنترل خود خارج و رها کرده است و در واقع محصول عملکرد آموزش و پرورش در زمینه خصوصی سازی این شده که موفقیت دانش آموزان با جیب والدین ارتباط پیدا کرده است و سدی برای تحرک اجتماعی شده است.»
شیوههای مختلف خصوصی سازی آموزش و پرورش به جز مدارس غیردولتی
در سالهای اخیر به نظر میرسد دولت حسن روحانی در بسیاری از بخشها خصوصی سازی را گسترش میدهد. عادل برکم میگوید به جز مدارس غیردولتی، دولت روحانی بدعتی جدید از سال ۱۳۹۴ گذاشت و پایه « مدارس خرید خدمات آموزشی و یا برون سپاری آموزش» را گذاشت.
یورونیوز: آیا در میان نامزدهایی که صلاحیتشان احراز نشد و این هفت نفر نامزد کنونی، فکر میکنید کسی میتواند دست کم موقتا مانع از روند تسریع خصوصی سازی آموزش در ایران شود؟ آیا اصولا کسی میتواند و میخواهد روندهای کنونی را اصلاح کند؟
عادل برکم: «در میان نامزدها کسی به صورت جدی منتقد وضعیت موجود نیست. حتی نامزد متفاوت و تحول گراتر از این افراد چون آقای تاجزاده هم که رد صلاحیت شد سیاستهای کلیاش در حوزه اقتصاد و اقتصاد آموزش را ارائه نکرده بود.»
با این در حال به گفته این معلم در میان نامزدهای ردصلاحیت شده، افرادی چون پزشکیان و آخوندی بودند که «دغدغههای آموزشی را مطرح» کردهاند و در میان نامزدهایی که صلاحیت آنها تایید شد دیدیم که آقای همتی و مهرعلیزاده چیزهایی را مطرح کردهاند. عادل برکم میگوید اما اغلب این نامزدها نهایتا «سیاستهای را مدنظر داشتند که یا در حال اجرا هستند و یا اینکه اگر اجرایی بشوند با توجه به تجربه جهانی وضع بدتر از این هم خواهد شد.»
تنها دو نامزدی که به اعتقاد عادل برکم نگاه بهتر و انگیزه بیشتری برای عدالت آموزشی بصورت نسبی داشتهاند، حسن سبحانی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران و نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی و همچنین آقای پزشکیان بودهاند.
یورونیوز: اگر شما مشاور رییس جمهوری آینده بودید، چه راه حلهایی برای برون رفت از بحران کنونی ارائه میدادید؟
معلم و کارشناس آموزشی به یورونیوز میگوید برای حل بحرانهای آموزشی در ایران باید به مساله «مدارس عمومی و نه دولتی» اهمیت داد.
وی میگوید: «مدارس عمومی به این معنا که تنها دولت نتواند درسیاستها مداخله کند بلکه عمومی باشد تا مردم هم بتوانند حق مشارکت داشته باشند. مدارسی که ساختار دموکراتیک خواهند داشت که البته بودجه آن از سوی دولت تامین شود و ارتباط مالی بین مدرسه و والدین قطع بشود تا تبعیض آموزشی بوجود نیاید. در این سیستم مهم ترین توجهها باید مساله معیشت معلمان باشد. اگر میخواهیم کیفیت آموزشی را بالا ببریم نیاز به معلمان باکیفیت داریم. معلمانی که دغدغههای مالی ندارند.»
به گفته آقای برکم برای برقراری «عدالت آموزشی» باید ساختارهای مدارس دموکراتیک و با مشارکت مردم شوند و اینجا «عدالت به عنوان خروجی یک ساختار دموکراتیک» بروز پیدا میکند.
درباره عدالت آموزشی و اینکه به عنوان مثال رئیس جمهوری جدید بخواهد به سوی دموکراتیک تر شدن و رفع تبعیضهای آموزشی برود، عادل برکم میگوید: « برخی از سیاستها با مشارکت دولت و مجلس هستند مانند اسناد بالادستی توسعه. اگر در ساختار فعلی غیردموکراتیک، قرارباشد آموزش و پرورش مدیریت شود، دولت هیچگاه این دغدغه را پیدا نخواهد کرد تا بخواهد با نهادهایی که عامل تبعیض آموزشی و خصوصی سازی هستند سرشاخ بشود و مقابله بکند. بنابراین ترجیح این است که هرچه این نهادها تصمیم میگیرند گوش بدهد و دغدغههای معیشتی و حوزههای مختلف نیز عملا مانع مطالبه جامعه در این زمینه شده است.»
به این ترتیب از نگاه آقای برکم ٰرییس جمهوری آینده بعید است بتواند با وجود ساختارهای فعلی تغییر عمدهای در سیاستها ایجاد کند.
یورونیوز: فارغ از نظام مالی آموزش در ایران، اصلاح محتواهای آموزشی طی سالهای گذشته چقدر اصولی بوده است؟
عادل برکم میگوید: « در حال حاضر بسیاری از معلمان و کارشناسان از محتوای کتابهای آموزشی راضی نیستند. از ریاضیات بگیرید تا بقیه کتابهای درسی. البته همیشه نقد درباره کتب درسی و آموزشی وجود داشته است اما اینکه اکثریت معلمان و کارشناسان منتقد باشند نشان میدهد که یک جای کار ایراد دارد و مشکلی هست. دانش آموزان هم ناراضی هستند. در سطوح مختلف از کارشناس بگیرید تا معلم و دانش آموز و حتی والدین کسی نیست که محتوای کتب آموزشی و درسی را نقد نکند و نسبت به آن نارضایتی نداشته باشد.»
این کارشناس آموزشی معتقد است دلیل اصلی این انتقادات، ساختارهای غیردموکراتیک انتخاب هیات تدوین و مولفین کتب هستند. آقای برکم میگوید: « در اصل این افراد میبایست منصوب انجمنهای اولیا و مربیان و معلمان و کارشناسان میبودند، چرا که باید دغدغه این افراد مورد بررسی قرار میگرفته اما هیچگاه این اتفاق نیفتاده است.»
در همین راستا نامناسب بودن و ضعف محتوای کتب درسی، دلیلی میشود تا در بسیاری از دروس نیاز به کتابهای کمک آموزشی مورد نیاز شود. به گفته آقای برکم «نقصهای بی شمار کتابهای آموزشی» هم باعث میشود تا هزینههای گزافی برای تجدید چاپ و ویرایشها خرج شود و همزمان به شائبه همکاری مسئولان دولتی با مافیای بخش آموزشی دامن میزند. چرا که به تبع تغییر کتبِ، کتابها و بستههای آموزشی کمک آموزشی خصوصا مرتبط با کنکور مافیایی که «سودآوری فراوانی از طریق کلاسها و کتابهای آموزشی به جیب میزند.»
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|