iran-emrooz.net | Mon, 07.08.2006, 21:32
کنفرانس بينالمللی شعر در فرانسه
کنفرانس بينالمللی شعر با شرکتِ هفتاد و پنج شاعراز کشورهای مختلفِ جهان و عمدتاً کشورهای مديترانه مانندِ فرانسه، ايتاليا، يونان، مصر، اسرائيل، تونس، پرتغال، موناکو، اردن، ترکيه، عمان، الجزاير، عربستان سعودی و ...، از ٢٢ تا ٣١ ژوئيه به مدت هشت روز در جنوب فرانسه برگزار شد.
شهرتاريخی و بسيار زيبای لودِو، تماماً در اختيار اين کنفرانس که يکی از مهم ترين کنفرانسهای بينالمللی شعر جهان است قرار گرفته بود.
علاقمندان بسياری از سراسر فرانسه و حتا ديگر کشورهای جهان برای شنيدن اشعار و ديدن شاعران دعوت شده به اين کنفرانس، به اين شهر آمده بودند، چنانکه به علت پر شدن هتلهای شهرهای لودِو و مونپليه، بسياری از مسافران در اطراف شهر چادرزده بودند.
اين کنفرانس با خوش آمد شهردار و برگزارکنندکان آن در يک ميهمانی بزرگ شام با حضور ١٨٠٠ ميهمان گشايش يافت و شاعران دعوت شده به اين کنفرانس هريک شعری برای جمعيت حاضر خواندند که ترجمهی همان شعربه فرانسوی نيز به وسيلهی هنرمندان فرانسوی خوانده شد.
درخشش مهرانگيز رساپور (م. پگاه)
اين نخستين بار بود که شاعری از ايران به اين کنفرانس راه میيافت و مهرانگيز رساپور (م . پگاه) شاعر، منتقد ادبی و سردبير نشريهی فرهنگی ادبی "واژه" تنها شاعر ايرانی دعوت شده به اين کنفرانس بود.
شاعران ميهمان، درهرهفت روز، درساعات مختلف شعرخوانی داشتتند بدين شيوه که هرشاعری ابتدا شعر خود را به زبان مادری خويش میخواند و سپس هنرمندان فرانسوی همان شعر را به زبان فرانسه دکلمه میکردند. علاوه برآن، جلسات بحث و گفتگو نيز برگزار میشد.
اشعار مهرانگيز رساپور که پيش از اين به زبان انگليسی ترجمه و چاپ شده بودند و توجه کارشناسان ادبی غير ايرانی را به خود جلب کرده بود، دراين کنفرانس هشت روزه، به شدت مورد توجه علاقمندان قرارگرفت. به طوريکه مردم اشعار او را کپی برداری می کردند و دست به دست میداند ونيز در جلساتِ شعر خوانی مهرانگيز رساپور، حضار اشعار او را با نام ، از وی تقاضا می کردند. اين استقبال باعث شد که عکسهايی از مهرانگيز رساپور با نوشتههايی دربارهی او درچند روزنامهی فرانسوی زبان به چاپ رسيد.
در برنامهی پر بينندهی ديگری که ازهمه شب از ساعت ١٠ تا ١٢ برگزار میشد، هرشب از مهرانگيز رساپور شعرهای معروفی چون "شلاق"، "سنگسار"، " عروس ده ساله" ، " فقر" و . . . به وسيلهی هنرمندان حرفهای و نوازندههای زبردست فرانسوی به صورتِ نمايشی به اجرا درمیآمد و نيز تعداد ديگری از شعرهای او را به طرز بسيار هنرمندانهای دکلمه میکردند و در تمامی اين شبها، با شعر" شب به خير" از مهرانگيز رساپور برنامه پايان میيافت. اين موفقيت در حقيقت درخشش شعر ايران بر فراز مرزهاست.
دو شعر از مهرانگيز رساپور (م. پگاه) كه در اين كنفرانس خوانده شد:
همهی گمشدهها يک درد دارند
. . . اما تو
بوسههای هراسناکی را
در مهربانیات تعبيه کردهای
و در باروی تبسمات سنگر گرفتهای!
تو میخواهی کابوسهايت را
با اتفاقاتِ ساختگی
تعبير کنی
وچنان مرا از آسمان محروم میکنی
که انگار
ميراثِ نياکان توست ، آسمان !
میدانم
هنگام تشنگی
نشانی معشوق را
اشتباه خواهی دويد
وطعمهی سرابی در صحرا . . . خواهی شد
وفرياد خواهی زد
«همهی گمشدهها يک درد دارند»
مگر نعرههايت
مرا پيدا کنند!
. . .
هيچ دری مسئول رفت و آمدها نيست
* * *
شب به خير!
طاووسم
مخملم
قويم
پرستويم
داروی خوابآورم
امشب!
امشب
به خوابِ يکايک شما میآيم
و پگاه
همه
با تبسمی پُرترديد
از يکديگر میپرسيد
«صبح به خير؟!»
فردا . . .
خوابتان
در محاصرهی معبران فضايی خواهد بود
شب به خير!