سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ -
Tuesday 3 December 2024
|
ايران امروز |
اقرار کن . . . شلاق! اقرار کن . . . شلاق! صبح مسروقه کجاست؟ « در قارهی خون!» تحریک میکنی؟!. . . شلاق در چه حالی دستگیر شدی؟ « پاسپورتِ صبح را مُهر ورود میزدم» قاچاق وارد میکنی!؟ . . . شلاق همسرات کجاست؟ «در پیراهن سپیدِ عروسیاش گم شد» منع وصل میکنی!؟ . . . شلاق تبات را از کجا دزدیدهای؟ « اِهِه اِهِه از جراحتِ روز» سرفههای باستانی میکنی!؟ . . . شلاق رؤیایت را ظاهر کن! « گریخت» بگیرش! « پناهنده شد» به کجا؟ « به نافِ ستاره!» کدام ستاره؟ « ستارهی بختِ فردا» امید تزریق میکنی!؟ . . . شلاق خوابهایت دیده شدهاند! غلغلهی افکارت را شنیدهاند چه داری بگوئی؟ « باید . . . تبی تبی باید . . . خیانت کرده باشد!» تسلیم نمیشوی؟ . . . شلاق زمزمهات را بلند کن! « من ، به روشنی شما را در ظلمت میبینم » چشمانت را در میآوریم . . . شلاق « با پوستم میبینم» پوستت را میکنیم . . . شلاق « با استخوانهایم میبینم!» استخوانهایت را میسوزانیم . . . شلاق « با خاکسترم میبینم!» خاکسترت را به باد میدهیم . . . شلاق « بدهید نگاهِ مرا تکثیر میکنید! هوا پُر از نگاهِ من خواهد شد با جوانهها چه میکنید؟ با پرندهها؟ با آب؟ با خود؟! هوا را قرنطینه کنید!» لغز میفروشی؟ . . . شلاق سرنوشتت را کجا پنهان کردهای؟ « در عاقبتِ روز» شب را نیش میزنی؟ . . . شلاق نیروهای تنفرت را کجا جمع کردهای؟ « به نشانی کودکم ، پست کردم همه را دیروز» کودکات؟ . . . قه قاه چراغ عمرش را خاموش کردیم . . . پریروز! « جایش . . . جایش . . . روشن . . . جایش روشن . . . جایش روشن باد! » پدرت چه میکرد؟ . . . شلاق « در امتدادِ بدبختی خویش میدوید» مادرت کجاست؟ « همانوقت که مرا گرفتید ، رفت» کجا رفت؟ . . . شلاق « رفت برسر خاکِ آرزوهایش » آرزوهایش کجاست؟ . . . شلاق « زیر شلاق شماست!» مسخره میکنی؟! . . . شلاق . . . شلاق . . . شلاق شلاق شلا. . . ق شلا . . . * * * قه قاه قه قاه قه قاه روح خندید صبح مسروقه را باز کرد سرش را روی افق گذاشت و برسطح نور . . . غلتيد!
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|