iran-emrooz.net | Fri, 19.05.2006, 11:08
همراز را گم کردهام ...
پيرايه يغمايی
جمعه ٢٩ ارديبهشت ١٣٨٥
سينهی پر شورم و آواز را گم کردهام ...
بال و پر دارم … ولی پرواز را گم کردهام
توشهی پايان من در خانهی آغاز ماند ،
چل کليد خانهی آغاز را گم کردهام
های و هويی دارم و در غربتم با اين خروش ،
سازم ... اما زخمهی دمساز را گم کردهام
در نمازم ، راز دارم با خدای چاره ساز
راز را گم کردهام ، همراز را گم کردهام
همنوا با خويش بودم در گذار زندگی ؛
هم نوا و هم نواپرداز را گم کردهام
چشم در راهم نگاهم بيکران را آرزوست
حاصل اما ؛ چشم و چشمانداز را گم کردهام
کودک شيطان عشقم، درس و مشقم عشق وعشق
راه مکتب خانهی شيراز را گم کردهام ...