iran-emrooz.net | Thu, 16.03.2006, 6:16
وبلاگنوشتن از تهران تا اورشلیم
ُرلی هالپرن، جروزلم پست
|
متن اصلی مقاله
خلاصه: حسین درخشان، وبلاگنویس اصلاح طلب ۳۱ ساله، با این هدف از اسراییل دیدار میکند که از یک طرف با تبلیغات ایران که اسراییلیها را اهریمنی جلوه میدهد مقابله کند و از طرف دیگر به اسراییلیها نشان دهد که تمام ایرانی ها شبیه احمدی نژاد نیستند و مانند او فکر نمیکنند.
وقتی که حسین درخشان در خیابانهای غرب اورشلیم قدم میزد، به راحتی در میان جمعیت محو شده بود. هیچکس هنگام عبورش سر نمیچرخاند و چیزی نمیگفت.
ولی درخشان یک توریست عادی نیست. او یک ایرانی مسلمان است که میداند دیدارش از اسرائیل شاید به معنی خداحافظی همیشگی با میهناش باشد. با این حال، درخشان با چهره ای دوستانه در مصاحبه ای با جروسلم پست، طی نهاری در رستورانی شیک نزدیکهای خیابان جفا گفت که «ارزشش را دارد.»
دیدار این اصلاح طلب ۳۱ ساله از اسرائیل زمانی صورت میگیرد که بحران بین ایران و اسرائیل از همیشه حادتر شده است. ولی او برای خود ماموریتی قایل است: از حملهی اسراییل به ایران جلوگیری کند و به ایرانیها بگوید که «اسراییلیها خبیث و اهریمنی نیستند.»
او مدتی کوتاه پس از فرود در تل آویو در وبلاگش چنین نوشت: «من بطور آشکارا به اسرائیل آمده ام تا تابوی بزرگی را بشکنم و پلی باشم بین ایرانی ها و اسرائیلی ها. دو ملتی که توسط دولتهایشان فریب خوردهاند و قربانی غیرانسانیکردن (dehumanization) رسانه های خود شدهاند. بخصوص حالا که احتمال برخورد خشونت آمیز بین دو کشور بیشتر از همیشه شده است."
درخشان جوانی است که به خاطر وبلاگ معروفش «سردبیر:خودم» در بین هزاران جوان ایرانی درون و برون مرز ایران شناخته شده است.
در زمان دانشجویی اش در تهران، او یکی از میلیون ها جوانی بود که به محمد خاتمی، اولین رهبر اصلاح طلب ایران، رأی دادند. او برای یک روزنامهی اصلاحطلب مینوشت. اما بعد از سرکوب و تعطیل روزنامههای اصلاحطلبی و در نتیجهی اوضاع ناسامان اقتصادی برای جوانان، درخشان تصمیم مهاجرت به کانادا را گرفت.
امروز درخشان پدرخوانده وبلاگ ایرانی است. وقتی او در سال ۲۰۰۲ مدت کوتاهی پس از رسیدنش به کانادا وبلاگ خود را تاسیس کرد تنها یک وبلاگ دیگر قبل از آن وجود داشت.
در سپتامبر همان سال دستورالعملی به فارسی منتشر کرد که مرحله به مرحله نشان میداد چگونه میتوان به آسانی یک وبلاگ درست و همان باعث شد در ظرف یک ماه صد ها وبلاگ دیگر سر از اینترنت بیرون آورند. پس از آن، طریقه مخصوص نگارش فارسی در وبلاگ را به راه انداخت. [توضیج درخشان: سوءتفاهم از خبرنگار است. من چیز خاصی نساختهام.] امروز تخمین میزند که جمعا بیش از هفتصد هزار وبلاگ فارسی در بیرون و داخل ایران وجود دارند.
ولی حالا درخشان سرشناستر از این نمیشود، با اینکه دور از وطنش به سر میبرد.
برای او وبلاگش جایی است که در آن انتقاداتش را از حکومت ایران بیان میکند و وسیله ای است برای ایجاد تغییرات دموکراتیک در کشورش. اینترنت برایش راهی است که او را از پشت میز آشپزخانه آپارتمانش در تورنتو به [خانهی] خوانندگان ایرانی اش در آن سوی کره زمین میبرد.
سفردرخشان به اسرائیل یکی از قابل توجه ترین اقدام هایی است که او به عنوان یک « شهروند روزنامه نگار» انجام داده است. درخشان تمامی هفته گذشته را، از لحظه ای که پا به خاک اسرائیل گذاشت، صرف ملاقات با شهروندان اسرائیلی نموده و سعی کرده که عقیدهی آنها درباره ایران بسنجد و به آنها نشان دهد که همهی ایرانی ها «احمدی نژاد نیستند.»
هدف درخشان رفع سوء تفاهم هاست. «ایران اسراییلیها را شرور جلوه میدهد، و غرب هم تمام ایرانی ها را شبیه احمدی نژاد.»
درخشان میگوید که عده بسیار کمی در ایران حامی سیاست تندروانهی احمدی نژاد هستند. با اشاره به وبلاگ هایی که خوانده بود، گفت که مردم از شنیدن آنچه که احمدی نژاد راجع به اسرائیل گفته بود بسیار ناراحت شده بوند و خانمی پرسیده بود: «آیا او سعی دارد ما را به کشتن دهد؟»
درخشان میگوید که مردمش بمب اتمی را برای مقاصد دفاعی می خواهند. ولی او خودش به دلیل عقایدش دربارهی حفظ محیط زیست مخالف تکنولوژی هستهای است چون به نظر او «ریسک بسیاری بالایی دارد.»
با این وجود، به گفته درخشان اگر هم ایران دارای بمب اتمی شود، احمدی نژاد اختیار استفاده از آن را نخواهد داشت. چون فرمان با آیت الله خامنه ای است و درخشان اذعان دارد که آیت الله خواهان حمله به اسرائیل نیست.
درخشان در حالی که خالی از ایراد به دولت فعلی ایران و رئیس جمهورش نیست، پر از انتقاد علیه کابینه بوش است. او میگوید اگر بوش ایرانیان را به تحریم انتخابات فرا نخوانده بود شاید احمدی نژاد پیروز نمیشد. و اضافه میکند بی تفاوتی مردم بود که مایه اصلی شکست اصلاح طلبان شد. [توضیح حسین درخشان: سوءتفاهم از خبرنگار است. بیتفاوتی دلیل اصلی پیروزی احمدینژاد بود، نه دلیل اصلی شکست اصلاحطلبان.]
شاید بازگشت درخشان به وطنش بخاطر انتقاداتش ازحکومت ایران و نیز سفرش به اسرائیل اکنون امری امکان ناپذیر باشد. ولی با این حال او موافق با براندازی خشونت آمیز نظام کشورش نیست و در عوض اطمینان دارد که تغییر تدریجی از طریق اصلاحات تنها راهی است که باید طی شود واین راه با اینترنت پیمودنی است.
در حال حاضر او و گروهی دیگر از طرفداران اصلاحات در داخل و خارج ایران که با هم در ارتباط اینترنتی هستند، در فکر انتخابات آیندهی شورای شهر تهران که در پیش است هستند.
برای درخشان وبلاگ نویسی و اینترنت و امور مربوطه اش تنها نقش وسیله ای برای تحقق و تسریع بهبود اوضاع سیاسی ایران را ایفا نمیکند. بلکه همچنین راهی بوده است برای پرداخت هزینهی زندگی و مسافرتهایش به نقاط مختلف دنیا برای شرکت در کنفرانسهای اینترنتی و وبلاگی. درآمد او عمدتا از طریق کارهای طراحی وبسایت و خدمات فنی و نیز کمک های مالی اهدایی به وبلاگش تامین میشود.
ماه دسامبر گذشته در لندن بود که با یک وبلاگ نویس کانادایی-اسرائیلی به نام لیسا گُلدمن، که عاقبت او را به اسراییل دعوت کرد، آشنا شد. ملاقات آنها طی مشارکتشان در کنفرانس بین المللی Global Voices Online (صداهای جهانی در اینترنت) که در آنجا لیسا هم صحبت میکرد، صورت گرفت. بعد از صحبت لیسا، درخشان نزد او رفته و به او گفت که همیشه دلش میخواسته روزی به اسرائیل مسافرت کند و در جواب، لیسا گفت که میتواند به او جا بدهد.
بعدتر درخشان در حضور لیسا و خبرنگار جروزلم پُست گفت که به هر اسرائیلیای که ملاقات میکرد تمایلش را بریا سفر به اسراییل نشان میداد، ولی «لیسا تنها کسی بود که گفت بیا.»
خانوادهی درخشان به نحو غیرمنتظرهای بطور ضمنی از سفر او به اسرائیل حمایت کردند، اگرچه از روی ترس نمیخواستند که به تلفن همراهش در تل آویو زنگ بزنند. ولی درخشان از آنها خواسته بود که از تماس با او خودداری نکنند تا به این وسیله ثابت شود که او چیزی برای پنهان کردن ندارد.
درخشان دربارهی احتمال برخورد بد مقامات ایران با خانواده اش گفت که زیاد نگران سلامتی شان نیست. چون خانوادهاش افرادی مذهبی با سوابق انقلابی هستند و با بعضی از چهرههای سرشناس آشنایی نزدیک دارند.
اما همهی نظرات خوانندگان وبلاگ درخشان دربارهی سفرش به اسرائیل مثبت نبودند. در میان نظرهای بسیار مثبت و مشوقانهای که داده شده بود، بعضی نظرها هم خیلی منفی بود.
درخشان گفت: «بعضی ها میگویند که من نباید به کشوری سفر کنم که اشغالگر سرزمین دیگران است. ولی من با مسئله اسرائیل و فلسطین کاری ندارم و برای آن به اسرائیل نیامده ام. من با این هدف آمده ام که اثری در روابط ایران و اسرائیل داشته باشم.»
به گفتهی او تنها راه ایجاد صلح بین ایران واسرائیل این است که اول بین مردمان آن دو کشور رابطه برقرار گردد.
درخشان میخواهد قبل از آن که اسرائیل را ترک کند یک تابوی دیگر را هم بشکند. او با اشاره به ملاقات و دست دادن پرزیدنت موشه کاتساو با پرزیدنت خاتمی در مراسم تدفین پاپ -- که البته بعدا انکار شد -- گفت که میخواهد با پرزیدنت کاتساو ملاقات کرده و با او دست دهد. سپس با لبخندی افزود «و بعدا هم آن را انکار نخواهم کرد که با او دست دادهام.»