يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ - Sunday 22 December 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 12.02.2006, 5:21

بگو! فریاد می‌خواهم!


ویدا فرهودی




به تنگ آمد دلم زین سر، سری آزاد می‌خواهم
لبانی یکسره شور و پر از فریاد می‌خواهم

میان تلخی ماتم، اگر چه غرقه شد چشمم
همانا غمزه ا‌ی شیرین ز یک فرهاد می‌خواهم

به هر سو گر روی اما، همان همزاد دیرینی
ترا رغم جدایی‌ها ، بدان! همزاد می‌خواهم

تو ای هم میهن دیرین، چه می‌دانی که در غربت
ترا هر روز اندیشم، دلت را شاد می‌خواهم

پر از اضداد می‌جویم، سر انجام ِ رهایی را
در این حبس نگفتن‌ها، درنگی داد می‌خواهم!

درنگی تاصدایم را، رسانم تا به عرش اما
نه عرشی ابری و خامـُش، خروش ِ باد می‌خواهم

ببین در سرخی لفظم، گداز زخم دیرین را
برای مرهمم هجوی ز هر شیاد می‌خواهم

که هر کو بشنود حرفی، دو صد معنا ستانـَد زان
در این هنگام خاموشی، ز لفظ امداد می‌خواهم

نمایان صحنه‌ی نابی، که اهریمن به بی تابی
شود مغلوب تقلیبی، کز آن افتاد می‌خواهم

نمی فهمی چه می‌جویم؟ که در لفافه می‌گویم
چرا که رازهایم را پس ِ اضداد می‌خواهم

نمی خواهم که نامحرم، شود در کارمان همدم
مراورا لال و کر ، یاران، سرا پا راد می‌خواهم

دو سه وقتی است بی نوبت، گشوده دامن صولت
عدو، پس گفته‌ها زین پس، چنان اوراد می‌خواهم

تو می‌دانی زبانم را، که می‌خوانی کلامم را
بده یارای بالیدن، ز تو امداد می‌خواهم

که دشمن بی تو و بی من، رسد تا عرش اهریمن
اهورا مسلکی گر تو! بگو! فریاد می‌خواهم!


ویدا فرهودی
زمستان ٢٠٠٦




نظر شما درباره این مقاله:


 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024