پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - Thursday 21 November 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 26.04.2016, 17:16

شراب و شلاق و جرم


قهرمان قنبری

شلاق درد است و شراب رهایی از درد! در عصری كه درد و رنج بر انسان مستولی شده است و “اریش فروم” نه مشكلات روانی داشتن بلكه این دردهای بشریت گرفتار در زنجیر غم و كدر زمانه را دیدن و افسرده نشدن را امری غیرطبیعی می‌داند و یا دلیلی بر مشكل روانی داشتن می‌داند، برای لحظه‌ای رهایی از این درد و غم به جرعه‌ای شراب پناه می‌بریم.

اما شراب چیست؟ شراب ممارست و لجاجت انسانی است كه می‌خواهد دَم را غنیمت بشمارد و لحظه‌ای شاد باشد در زمانه‌ای كه نصف سال سالگرد مـرگ پیشوایان مذهبی است و جامه سیاه و نوحه‌خوانی خود را از طریق بلندگوهای خیابان و رسانه‌های صوتی و تصویری بر عرصه عمومی و حتی اتاق خواب تحمیل كرده است و نصف دیگرش سالگرد مـرگ عزیزان‌ات است كه شمارشان هر روز فزون یافته است به بركت سرطان جسم و سرهای به‌دار رفته اسیر سرطان حكومت اسلامی. قدحی شراب را به سلامتی دوستان و عزیزان بر سَر می‌كشیم در عصری كه همسایه‌ها و عزیزان دیروز، امروز بر همدیگر مـرگ طلب می‌كنند و با سرهای آشنایان دیروز فوتبال بازی می‌كنند.

با قدحی شراب بر دردهایمان تسلی می‌بخشیم و در عالم مستی خود را در هیبت آقازاده‌های سوار بر مازوراتی و پورشه تجسم می‌نماییم. اما مأموران شرع در هیبت كربروس (١) لحظه‌ای رهایی از درد و كدری كه خود بانی و عاملش هستند را بر نمی‌تابند و برای اینكه تلاش كردیم لحظه‌ای غم را فراموش كنیم هشتاد ضربه شلاق‌مان می‌زنند!

سفیران مـرگ و نگهبانان تاریكی با خود عهد بسته‌اند هر تلاشی برای شادی و بزم را در نطفه خفه كنند. بسیاری اینان را دشمنان آزادی نام می‌نهند اما آیا اینان هیچ‌گونه دركی از آزادی دارند كه دشمنش باشند؟ این تحقیر آزادی نیست كه سفیران مـرگ را دشمنش بنامیم؟ اما بی‌شك اینان خصم تاریخی شادی و شادیخواری هستند، محمد رضا نیكفر از إلاهیات شكنجه سخنی بِسَزا گفته بود، اما نباید از پایه اصلی إلاهیات شكنجه غافل بود كه همانا غم و بر سر كوفتن، جامه سیاه، عزاداری و دشمنی با شادی است. اینكه “محرم و صفر است كه اسلام را نگه داشته است” سوای از سفاهت گوینده‌اش سخنی بسیار بِسزا و بِجا است.

درد خماری شراب در صبحگاهی سَر را می‌آزارد و با جرعه‌ای آب برطرف می‌شود. اما زخم شلاق بعد از بیست سال تلاش برای فراموشی‌اش، ناخواسته كابوس شبهایت میشود و خواب را از چشمانت می‌رباید. زخم شلاق بر تن برهنه ات هر چند بر زیر پوست خون دلمه كند بعد از زمانی كوتاه یا دراز بهبود می‌یابد اما آیا زخم شلاق بر روح و روان بهبود می‌یابد؟

قدحی شراب می‌نوشیم تا لحظه‌ای شاد باشیم اما لحظه شاد بودن یا منجر به تحمل حد شرعی می‌شود و یا از چشم نگهبانان دوزخ پنهان مانده و جان سالم بدر می‌بریم! اما در هر دو صورت ما احساس ارتكاب جرم می‌كنیم، یا با نوشیدن جرعه‌ای شراب تا پایان عمر سوءسابقه‌ای بر پرونده قضایی‌مان افزوده می‌شود و باید عطای استخدام و بسیار مزایای اقتصادی كه هشتاد درصدش حكومتی است را به لوایشان بخشید و رسماً می‌شویم شهروند درجه دوم با سابقه محكومیت حد شرعی و یا جان سالم به در می‌بریم و به‌قول معروف قِسِر در می‌رویم كه در نهان وجدان خود احساس مجرمیت می‌كنیم و بعد از مدت زمانی كوتاه قبح جرم به‌صورت عام در وجدان‌مان فرو می‌ریزد و به خود می‌گوییم آب كه از سر گذشت یا یك وجب یا صد وجب. و این چنین است كه امروز همه ما بنوعی مجرمان و دزدان را زرنگ می‌پنداریم و در دل بنوعی آنان را تحسین می‌كنیم، حتی دزدان و قاتلان حكومت هم امروز بخاطر دزدی‌هایشان در نهان دلها تحسین می‌شود چونكه سقف جرم آنقدر پایین آمده كه ما همه بنوعی در زندگی روزمره مرتكب جرمی می‌شویم، حالا با جرعه‌ای شراب یا با پوشیدن لباسی آستین كوتاه به رنگ روشن.

“كامو” سالها پیش در “داستان راستان” از زبان كالیایف گفت كه «شراب می‌نوشیم چون تحقیر می‌شویم چون خجالت می‌كشیم، وقتی عدالت برپا شد و همه باهم برادر شدیم كسی مشروب نمی‌نوشد»!

البته پزشكان و دانشمندان تغذیه هم نظرات مختلفی پیرامون نوشیدن شراب دارند، گروهی توصیه به رعایت اعتدال می‌كنند و گروهی به پرهیز از نوشیدنش توصیه می‌كنند و ما مسلماً به سودمان است كه قدر و ارزش نظراتشان را پاس بداریم. اما هیچ دانشمند و پزشكی نوشیدن شراب تا آن حد مضر نیافته كه به “خود قافله‌سالاران بهشت” توصیه كند كه از نوشیدن شراب با شلاق و مـرگ و محرومیت اجتماعی پیشگیری كنید.

در اینجا این سوال پیش می‌آید كه مضرات یك لیوان شراب بیشتر است و یا مضرات هشتاد ضربه شلاق بر تن برهنه و حكم قتل فاعل عمل در صورت تكرار شرب خمر برای بار سوم؟ سالها پیش هلن بروان جمله‌ای معروف به این مضمون گفته بود كه “دختران خوب به بهشت می‌روند و دختران بد به هر كجا كه دلشان می‌خواهد”! حالا حكایت ما و این در اصل قافله‌سالاران جهنم كه خود را قافله سالار بهشت می‌پندارند چنین است كه می‌خواهند در آخرت به زور راهمان را به سوی بهشت كج كنند البته شرط اصلی‌شان و یا بهای اصلی‌اش كه صورتحسابش به حساب ماست جهنم كردن دنیایمان است! حال در این میان اگر ما نخواستیم به بهشت ادعایی اینان برویم و هر كجا كه خود دلمان خواست برویم تكلیف‌مان چیست؟

قهرمان قنبری

————————————-
١- كربروس: (سگ نگهبان جهنم در أساطیر یونان)




نظر شما درباره این مقاله:


 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024