ضرورت کارزار فراگیر علیه قتل‌عام فرهنگی

.(JavaScript must be enabled to view this email address)

وابستگی مدارس دولتی به حوزۀ علمیه جنایت علیه بشریت است
کارزار فراگیر در برابر این نقشۀ قتل عام فرهنگی وظیفۀ ملی همۀ ماست
«مدارس دولتی تهران به حوزه علمیه وابسته می‌شوند»

« به گزارش خبرکزاری تسنیم، مهران مجیدی نمایندۀ ستاد همکاری حوزۀ علمیه و آموزش و پرورش با اعلام این خبر گفت: ادارۀ کل آموزش و پرورش شهر تهران با «حوزۀ علمیه برادران استان تهران» تفاهم نامه‌ای را امضا کرده که بر اساس آن مدارس دولتی تحت پوشش این طرح به مدارس وابستۀ به حوزۀ علمیه تبدیل می‌شود» و «مدیریت حوزه با استقرار روحانی ثابت در این مدارس مدیریت تربیتی مدارس را برعهده خواهد داشت... این حرکت با محوریت و نشر اندیشۀ تبعیت از ولایت فقیه... و ضابطه‌مند کردن تمام فعالیت‌هاست...»

از اولویت‌های ذاتی حکومت توتالیتر تسخیر کامل نظام آموزش و پرورش کشور است نا ارزش های فرهنگی خودش - که پشتوانۀ  ناگزیر فرمانروائی‌اش هست - را جای گزین همۀ جلوه‌های فرهنگ ملی کند و این کاری ست که هم از روز نخست مافیای روحانیت شیعه - با رعایت موازنۀ قوا و مصلحت وقت - از آن غافل نبوده است:

در نخستین سال تحصیلی پس از انقلاب کتاب‌های درس فارسی و تاریخ از اول دبستان تا آخر دبیرستان (طاغوت زدائی) شد وپیش از دیگران عذر فردوسی را خواستند تا نشان دهند که: حقۀ مهر بدان مَهر و نشان است که بود:

مگر نه این است که هزار سال پیشتر یکی از نیاکان همین روحانیت مبارز در مقام ُمذّکر توس، فردوسی را به گناه نا بخشودنی ایران‌دوستی از آرمیدن جنازه‌اش در گورستان مسلمین باز داشته بود؟ و چندی پس از آن مگر محمد غزّالی- نخستین حجت الاسلام – حکم به تکفیر شخصیت‌های علمی و فلسفی در اندازه‌های رازی و ابن سینا و فارابی نداده بود؟

باری در همین گزارش آمده است: پنج سال پیش نیز در وزارت آموزش و پرورش «ستاد همکاری‌های آموزش و پروش و حوزۀ علمیه ایجاد شد و این ستاد طرح استقرار دائمی روحانیون در مدارس را تهیه کرد... و قرار بود در مرحلۀ اول روحانیون در مدارس شبانه روزی، استعدادهای درخشان، استثنائی و مراکز تربیت معلم مستقر شوند. در همان زمان اعلام شد که مدیریت ۴۲۰۰ مدرسه در سه مقطع ابتدائی، راهنمائی و متوسطه به حوزۀ علمیه واگذار شده...و مجوز آن زیر نظر (بخوانید دستور) حوزۀ علمیۀ قم صادر شده است.»

و پیش از این‌ها صد البته باید از (خواهران زینب) یاد کرد که از همان آغاز به عنوان معلم دینی به دبستان‌ها روانه شدند تا از کودکان در بارۀ نماز و روزۀ  پدر و مادر و رفت‌وآمدهاشان بپرسند یعنی به آنها در مدرسه به جای راستی و درستی به نام خدا جاسوسی بیاموزند و بجای آشنائی با جشن مهرگان و سده و نوروز در ۹ سالگی برایشان (جشن تکلیف ) بگیرند...

و پیداست که این‌همه  برای مافیای حکومت اسلامی گوئی کافی نبوده است یعنی تمهیدات مغزشوئی ۳۴ ساله به انواع گوناگون چنان که اشاره کردم برایش کارآمد نبوده است که اکنون می‌خواهد کار را یکسره کند و آموزش رسمی کشور را یکسره اسلامی  و بی‌درنگ باید بیافزاییم که منظور مافیای روحانیت شیعه از اسلامی کردن، آن نوع از اسلام است که نه با نود درصد اسلام تسنن همخوانی دارد و نه با دیگر شیعیان و نه با بسیاری از مراجع بلند پایۀ شیعه... ضمن اینکه حکومت دینی به‌هر رو بر بنیاد ارزش‌های انسانی نمی‌تواند استوار بشود. اما این نکات برای  برای روشن شدن چهرۀ هزار لایۀ دین پیشگان آورده شد...

باری برای فرزندان بی‌گناه ایران خواب‌هائی هولناک از این سان دیده‌اند همان کودکان که به اعتراف مقامات رسمی، سالی ۳ ملیون از آنان بی‌مدرسه  می‌مانند...

امروزه مسلم شده است که تدریس باورداشت‌های اعتقادی در نوباوگی به استقلال شخصیت دانش‌آموز صدمۀ جدی می‌زند تا چه برسد به خرافات خرد ستیز چون باور و متابعت از ولایت فقیه ...

همۀ ما ایرانیان نفر به نفر در هر کجای عالم که باشیم – و بویژه در میهن عزیزمان ایران شایسته و بایسته ست که امروز در کارزاری همه جانبه در برابر این نسل‌کشی فرهنگی سازمان یافتۀ حکومتی افشاگری و مبارزه کنیم و نگذاریم این کشتار ملی فرهنگی بر فهرست انبوه خونریزی‌ها و ویرانی‌های حکومت اسلامی افزوده شود تا  فردا در پیشگاه تاریخ و فرزندانمان شرمسار نباشیم.