پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ -
Thursday 21 November 2024
|
ايران امروز |
Billard um halb zehn von Heinrich Böll
چاپ نخست:
Kipenheuer & Witsch, Köln, 1959
تجدید چاپ از انتشارات کتابهای جیبی، dtv
۲۳۸ صفحه
برگردان فارسی از: کیکاووس جهانداری
چاپ اول ۱۳۷۲ انتشارات سروش
چاپ دوم ۱۳۸۹ نشر ماهی
چاپ سوم ۱۳۹۱ نشر ماهی ۳۵۳ صفحه ۷۸۰۰ تومان
مهندسی به نام هاینریش فهمل صومعه سنت آنتون را میسازد که باید صدها سال پا برجا بماند. روبرت پسر او این صومعه را در آخرین روز جنگ منفجر میکند و یوزف نوه هاینریش بعد از جنگ مسئول بازسازی آن میشود. یوزف نمیخواهد آنچه را که پدر مستحق نابودی میدانسته دوباره بسازد و از سوی دیگر نمیخواهد پدربزرگ را از خود برنجاند یا دلسرد کند. این تضاد درونی یوزف را تا مرز خودکشی میکشد. در پایان رمان پدربزرگ، پسر و نوه بر آنچه که بیش از همه بناها ارزش دارد صحه میگذارند: عشق و محبّت.
در بحبوحه جنگ قدرت آنها که بر سر “سفره گرگها” (در متن آلمانی بوفالوها) نشستهاند برای گرفتن سهمی از قدرت خود را به هر رنگی در میآورند. در دوران نازیها اونیفورم سیاه اس اس به تن میکنند و به شکار دگراندیشان میروند و پس از شکست نازیها هوادار پروپا قرص دموکراسی آشتی ملی هستند و می کوشند گذشته را فراموش کنند.
آنها که بر “سفره برهها” نشستهاند به راهی دیگر میروند. آنها دیروز با خشونت و زورگویی نازیها مخالف بودند و امروز نمیتوانند با نازیهای نودموکرات همراهی کنند. شرلا به نتلینگن میگوید: آن موقع دفع شر من به این معنی بود که مرا به زندان بیندازی و امروز دفع شر من به این معنی است که مرا از زندان آزاد کنی.
نتلینگن همیشه در اعتقاداتش راسخ است و هیچوقت قانون را زیر پا نمیگذارد.چه زمانی که نازی بود و چه امروز که ژست دموکرات گرفته است. شاید در گذشته اشتباهاتی کرده باشد ولی مگر نه اینکه انسان جایزالخطا است؟
بیشتر مردم اما به گروه دیگری جز برهها و گرگها متعلق هستند. آنها در سکوت با قدرت همراهی میکنند و روی خود را بر میگردانند تا جنایت را نبینند و دچار عذاب وجدان نشوند. پدربزرگ هاینریش از این گروه است. او با لبخندی تمسخرآمیز در مقابل جنگافروزی قیصر، هیندنبورگ و هیتلر سکوت میکند. ولی زمانی که پسر کوچکش اتو به نازیان میپیوندد و در جبهه روسیه کشته میشود، یا وقتی عروسش قربانی بمباران میشود، این لبخند تمسخر بر لبانش یخ میزند.
روبرت و مادرش یوهانا در دفاع از برهها به خود تردیدی راه نمیدهند. روبرت زندانی و شکنجه میشود و پس از فرار از زندان باز میگردد تا تحصیل کند و به جبهه برود. انتقامجویی روبرت به این صورت متجلی میشود که دست به انفجار بناهایی میزند که به نظرش نماد نظام گرگسالاری هستند. او در این کار از شاهکار معماری پدرش هم نمیگذرد. یوهانا که برادر، فرزند و عروسش به حلقوم گرگهای جنگافروز فرو رفتهاند، نمی تواند سکوت کند. او را به دیوانهخانهای سپردهاند تا به “جرم” حق گویی جانش را از دست ندهد. در آنجا دیگر مجبور به سکوت نیست و دائم میپرسد: چرا، چرا، چرا؟
قهرمانان رمان “بیلیارد در ساعت نه و نیم” روزگاری انسانهایی شاد و پرجنب و جوش بودند. امروز اما آنها در سکون خود درجا میزنند و در سکوت خود سوگوار عزیزان از دست رفته هستند. آنها عادتهای خاص خود را دارند. پدر بزرگ پنجاه سال است که صبحانه خود را که شامل پنیر فلفلدار است در کافه کرونر میخورد و پسرش هر روز از ساعت نه و نیم تا یازده در هتل پرنس هاینریش به تنهائی بیلیارد بازی میکند. بازیای که قاعدهای ندارد و بیشتر او را به یاد خاطرات گذشته میاندازد. یادآوری خاطرات گذشته، با خشم یا حسرت، موضوع همیشگی آثار هاینریش بل است. بازی بیلیارد شاید کنایهای باشد از نظم حاکم بر جامعه. بازیگر ضربهای به یک توپ میزند و اولین توپ توپهای بعدی را به حرکت در میآورد. پس از آن همه توپها در حرکتند، بی آنکه ارادهای در انتخاب مسیر خود داشته باشند.
از آنروزها که بوق و کرنای جنگ طلبی قیصر و هیندنبورگ گوشها را میآزرد تا امروز که جنگ جهانی دوم هم با شکست آلمان به پایان رسیده، چاپخانهای در همسایگی خانواده فهمل با صدای یکنواخت ماشینهایش مشغول چاپ کتابهای اخلاقی و تبلیغ مسیحیت است و از گردن خوکی که قصاب هر روز به چنگکی در آنسووی خیابان میآویزد خون بر سنگفرش پیاده رو میچکد. کتابهای اخلاقی سربازانی مطیع تربیت کردند و قصاب حتی در لو دادن مادر خود هم به گشتاپو تردید نکرد. فراموشی و تداوم گذشته مایه نگرانی نویسنده است. بل استادانه نه تنها با شرح زندگی پنجاه ساله خانواده فهمل و اطرافیانش نگرانی خود را مستدل میکند، بلکه با کمک تمثیل آینهای در مقابل جامعه آلمان بعد از جنگ قرار میدهد و زنگ خطری را به صدا در میآورد که تا امروز به گوش میرسد.
هاینریش بل در این اثر نیز، مانند بیشتر آثارش، خواننده را با خود به مکانها و رویدادهای واقعی میبرد. در رمان از شهر کلن نامی برده نمیشود، اما از نام مکانها و خیابانها میتوان دریافت که همین شهر بستر ماجراهای داستان است، شهر زادگاه بل و صحنه بسیاری دیگر از آثار او. اعدام دو نوجوان به جرم سوءقصدی ناموفق به معلم نازی مدرسهشان یادآور اعدام چهار جوان کارگر کمونیست در شهر کلن است که به دستور گورینگ سر آنها را با تبر قطع کردند. مادر نازی ماریانه که پس از دار زدن پسرش قصد جان او را دارد، یادآور قتل فرزندان گوبلز به دست مادرشان در آخرین روز جنگ در شهر برلین است.
هاینریش بل (۱۹۱۷ – ۱۹۸۵) نویسنده بزرگ آلمانی و برنده جایزه ادبی نوبل در سال ۱۹۷۲ در چهارمین رمان خود سبک همیشگی و مألوف سادهنویسی، اسلوب روایت سرراست و گزارشی را کنار گذاشته و به تأثیر از بنیانگذاران ادبیّات مدرن مانند پروست، جویس و فاکنر با شکستن متناوب زمان و تغییر پرسپکتیو راویهای مختلف سرگذشت پنجاه ساله خانواده فهمل را از زبان شخصیتهای این داستان بیان میکند. او پس از این اثر به سنت رایج خود بازگشت و مهمترین آثار بعدی خود مانند سیمای زنی در میان جمع یا آبروی از دست رفته کاتارینا بلوم را به سبکی ساده و گزارشگونه و کمابیش یک خطی نوشت. او در پاسخ به منتقدان، این بیان سرراست را بهترین شیوه برای موضوع داستانهایش میدانست.
بل مانند اکثر نویسندگان بزرگ و تأثیرگذار خوانندگان و منتقدان را مجبور به موضعگیری میکند. در کنار میلیونها خواننده و دوستداران آثار او در سراسر دنیا، گروهی از منتقدان و استادان ادبی، در آلمان و خارج، سبک کارهای او را کهنه و سطحی میدانند. ۵۳ سال پیش پس از اولین چاپ کتاب “بیلیارد در ساعت نه و نیم” منتقد سرشناس روزنامه دی تسایت، پاول هونرفلد پیشبینی کرده بود که بعد از ۲۰ سال کسی نام این کتاب را نخواهد شنید. در کنار این بی اعتنایی استادان و محافل دانشگاهی به آثار بل، نثر زنده و پرجوش او در مدارس کشورهای آلمانیزبان در کتابهای درسی جایی ویژه دارد.
ترجمه کیکاووس جهانداری از این داستان روان، شیوا و خوشخوان است. تنها سؤالی که برای نگارنده باقی میماند این است که چرا مترجم گرامی به جای لغات آلمانی گاسه Gasse و اشتراسه Strasse معادل فارسی آنها یعنی کوچه و خیابان را به کار نمیبرد و یا در مواردی از اصطلاحی متفاوت و غیرمعمول استفاده میکند؛ به عنوان مثال برای spätere Prälaten که به معنای پرلاتهای آینده و یا نامزدهای مقام پرلات (پرلات مقامی در کلیسای کاتولیک است) اصطلاح “علمای اعلام” (ص ۲۱) را میگذارد، که به افق فرهنگی دیگری تعلق دارد.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|