میبینم صورتمو تو آینه
با لبی خسته میپرسم از خودم
این غریبه کیه از من چی میخواد؟
اون به من یا من به اون خیره شدم؟
باورم نمیشه هرچی میبینم
چشامو یه لحظه رو هم میذارم
به خودم میگم که این صورتکه
میتونم از صورتم ورش دارم
میکشم دستمو روی صورتم
هرچی باید بدونم دستم میگه
منو توی آینه نشون میده
میگه: "این تویی نه هیچکس دیگه
جای پاهای تموم قصهها
رنگ غربت تو تموم لحظهها
مونده روی صورتت تا بدونی
حالا امروز چی ازت مونده به جا؟"
آینه میگه: "تو همونی که یه روز،
میخواستی خورشیدو با دست بگیری
ولی امروز شهر شب خونهات شده
داری بیصدا تو قلبت میمیری"
میشکنم آینه رو تا دوباره
نخواد از گذشتهها حرف بزنه
آینه میشکنه هزار تیکه میشه
اما باز تو هر تیکش عکس منه
عکسا با دهنکجی بهم میگن
چشم امید و بِبُر از آسمون
روزا با همدیگه فرقی ندارن
بوی کهنگی میدن تمومشون...
تهران ۱۹۷۳
فرهاد مهراد در ۲۲ دیماه ۱۳۲۲ چشم به این دنیا گشود.
در سالهای ۱۳۳۴-۱۳۳۲ آغاز نوجوانی فرهاد یعنی سنین ۱۰-۱۲ سالگی او با آغاز یادگیری جدی او همراه بود، برادر فرهاد که عضوی از یک گروه کوارتت سازهای زهی بود، به یکی از همکارانش که در گروه ویلونسل مینواخت پیشنهاد داد تا به فرهاد تئوری موسیقی و ویلونسل را بیاموزد و این آموزش ۲ سال طول کشید. فرهاد پس از دوران دبیرستان ۲ سال را در انگلستان گذراند و در آنجا با موسیقی پاپ آن روزهای انگلستان آشنا شد. تسلطش به زبان انگلیسی با فهم عمیقاش از موسیقی که همراه گشت، باعث شد تا بعدها بتواند آهنگهای خوانندگان معروف انگلیسی زبان را به بهترین شکل بخواند. پس از بازگشت به ایران، فرهاد اولین اجرای موسیقی خود را در هتل ریمبو در خیابان ایرانشهر تهران اجرا کرد. سپس به اجرای برنامه در رستوران کوچینی ادامه داد و در آنجا به فرهاد بلککَتس مشهور شد. در این دوران در کافههای مختلف تهران به خواندن آوازهایی از گروههای معروف موسیقی آن زمان از جمله بیتلها، الویس پریسلی، و ری چارلز میپرداخت. در همین دوره ترانهی «اگه یه جو شانس داشتیم» را برای دوبلهی فیلم "بانوی زیبای من" خواند که در فیلم استفاده شد.
در ۱۳۴۸ فرهاد برای ترانهی «مرد تنها» را با آهنگ اسفندیار منفردزاده و شعر شهیاز قنبری در فیلم رضا موتوری به کارگردانی مسعود کیمیایی آواز خواند. این ترانه در سال ۱۳۴۹ همزمان با اکران فیلم به شکل صفحهی موسیقی منتشر شد. در ۱۳۵۰ ترانهی «جمعه» از کارهای اسفندیار منفردزاده و قنبری را برای فیلم خداحافظ رفیق به کارگردانی امیر نادری)، در ۱۳۵۱ ترانهی «خسته» را برای فیلم زنجیری، و در ۱۳۵۶ ترانهی «سقف» کار منفردزاده و ایرج جنتی عطایی را برای فیلم "ماهیها در خاک میمیرند" خواند.
تا پیش از انقلاب، فرهاد ترانههای «آیینهها شعر از اردلان سرفراز و «هفتهی خاکستری» شهیاز قنبری، «گنجیشکک اشیمشی»، «شبانه» احمد شاملو... را نیز خواند.
همزمان با انقلاب و روزهای پس از آن، فرهاد مهراد ترانهی «وحدت» را با شعری از سیاوش کسرایی و آهنگ منفردزاده خواند. همان روزها منفردزاده آهنگ ترانهی «جمعه» را دوباره و اینبار با گروه کُر برای فرهاد تنظیم کرد و ترانه «شبانه ۲» یا "یه شب مهتاب" نیز با شعر احمد شاملو و آهنگ منفردزاده اجرا شد. در اواخر دههی پنجاه فرهاد با پوران گلفام ازدواج کرد. دههی شصت را میتوان سالهای گوشهگیری و انزوای فرهاد نامید. او با توجه به شرایط جامعه، اثری از خود ارائه نکرد و تا اواخر دههی شصت که نوار کاست «خواب در بیداری» را منتشر نمود به انزوای هنری خود ادامه داد. فرهاد پس از انقلاب مدتها از کار منع شد تا بالاخره در سال ۱۳۶۹ آلبوم «خواب در بیداری» را منتشر کرد که چند ترانه فارسی و چند ترانه انگلیسی داشت. در این کاست، فرهاد پیانو هم مینواخت و بعضی از آهنگها را هم خود ساخته بود. در سال ۱۳۷۴ نیز اولین کنسرت بعد از انقلابش را در شهر کلن آلمان اجرا کرد.
در سال ۱۳۷۶ آلبوم «وحدت» او نیز منتشر شد که شامل ترانههای دهه ۱۳۵۰ او بود. وی در ۱۳۷۷ توانست در هتل شرق تهران کنسرت اجرا کند و آلبوم «برف» را نیز به انتشار برساند. پس از انتشار آلبوم «برف»، فرهاد درصدد تهيه آلبومی با نام «آمین» بود که ترانههایی از کشورها و زبانهای مختلف را در بر میگرفت. اما از مهرماه ۱۳۷۹ بیماری او جدی شد. فرهاد به بیماری هپاتیت سی مبتلا بود و در نتیجهی عوارض کبدی ناشی از آن در خرداد ۱۳۸۱ برای درمان به شهر لیل در فرانسه رفت و در ۹ شهریور همان سال پس از مدتی اغما در بیمارستان، در سن ۵۹ سالگی درگذشت و در ۱۳ شهریور در گورستان تیه در پاریس دفن شد.
نگاهی به شناسنامهی برخی از ترانههای زنده یاد فرهاد
ـ «آینهها» (مسخ) شعر از اردلان سرفراز
ـ «سقف» شعر از ایرج جنتی عطایی
ـ «کودکانه» شعر از شهیار قنبری
ـ «تو را دوست دارم» شعر از مهدی اخوان ثالث با تغییرات فرهاد
ـ «خواب در بیداری» شعر از Juan Ramon Jimenez با تغییرات فرهاد
ـ «برف» شعر از نیما یوشیج با تغییرات فرهاد
ـ «کوچ بنفشهها» شعر از شفیعی کدکنی
ـ «خیال خوشی» شعر از ویلیام شکسپیر
ـ «کتبیه» شعر از فریدون رهنما
ـ «گاندی» شعر از مهاتما گاندی، ترجمه شعر از انگلیسی محمد حسین آریا
ـ «وقتی که بچه بودم» شعر از اسماعیل خویی با تغییرات فرهاد
ـ «هفته خاکستری» شعر از شهیار قنبری
ـ «وحدت» شعر از سیاوش کسرایی
ـ «مرد تنها» شعر از شهیار قنبری
ـ «شبانه ۱» شعر از احمد شاملو
ـ «خسته» شعر از عباس صفاری
ـ «آوار» شعر از شهیار قنبری
ـ «جمعه»، شعر از شهیار قنبری
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.