پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - Thursday 21 November 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 23.02.2012, 18:06

باران...


شکوفه تقی

باران
خوشا صبحی، که آغازش تو باشی.
خوشا بالی، که پروازش تو باشی.
صدای آشنا باران مهرست.
خوشا عشقی، که آوازش تو باشی.

شعر دیدار
به یادت می‌زنم، بر سینه‌ام چنگ
من و هجران و این سازِ بدآهنگ.
کجا خوانم ترا در شعر دیدار؟
زمین تنگ و هوا تنگ و دلم تنگ.

بحر شبنم
به سینه می‌کشم، دریایی از غم
ز لیلی من نیم در عاشقی کم.
ولی رویم چو بینی در نیابی
که غوطه می‌خورم در بحر شبنم.

سکوت
رنگ تنهایی من،
رنگِ سکوت همه‌ی چلچله‌هاست.
رنگِ خاموشی آوازِ همه‌ زنجره‌هاست.
چکنم تا دل غربت،
به تماشای شما شاد شود؟
زنگِ هجران من امروز،
پر از فاصله‌
و تعطیلی مدرسه‌هاست.

قاصدک
قاصدک شهرِ دل امروز خراب است بیا
هر چه تصویر کشیدیم،
همه نقشِ بر آب است بیا
تا کجا ظلم کشد گیسوی تنهائی ما؟
چشم پاکی و حقیقت،
همه خواب است بیا
شکوفه تقی
اوپسالا ٦ اکتبر ٢٠١٠




نظر شما درباره این مقاله:


 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024