يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ -
Sunday 22 December 2024
|
ايران امروز |
دیشب تمام شب درنای سرخپوش، در ساحل خموش می خواند پر خروش… دریا، کنار او خنیاگری غمین و پریشان بود، بر دل هزار سایه ماتم داشت، بر اطلس ِ سیاهش عطری نه از طراوت باران بود، شوری نه از کشاکش توفانها… در جزر خویش با همه جان زجر میکشید … وآن مرغِ جان به لب از هول دیرپایی این جزر در تعب میخواند دمبدم: «ای اژدهای آبی ای زنده از خروش! ای سختسر که دیری بر صخره کوفتی، و بارها فکندی لرزه به جان شب… وکنون… چنین فسرده پژمرده، چهره زرد از تاب و تب فتاده، بر جا نشسته سرد! … ای یل کهات به ذلت گردانده رامسر؟ دست کهات نهاده سنگ لحد به سر؟ در نیمههای راه و افتاده از نفس چون پرشکسته مرغی در کنج یک قفس... با چون تویی چه کردند دیوان بوالهوس؟ کاین سان ز پا فتادی کندی دل از نبرد! در انتظارنعرهی توفان ز کیستی؟ درآرزویِ خیزش باد از کدام سو؟ لب پر چرا نمیزنی، قد بر نمیکشی، طغیان نمیکنی، شورِ نهفته را عریان نمیکنی؟ روشن نمیسرایی آماجها چه شد؟ آن شورِ پا گرفته ، در موجها چه شد؟ وان موجهای رفته، تا اوجها چه شد؟ فصل بلند شر آخر نشد مگر؟ در سینهات نمیتپد، قلب تپانِ ماه؟ سو سو در او نمیزند، شب اختران راه؟ آیا به سر نماندهات دیگر هوای رشد؟ شور بر آمدن غوغایِ بر شدن… برآسمان جهیدن بر صخره کوفتن؟…» *** دریای شب گرفته از درد کف به لب، گوید به غمگساری : «ای مرغ تیز پر! در موج موج دریا، تا این سکوت هست، تا این فضای ترس… دریا اگر نگردد از قطره بارور قطره اگر نگردد چون بحر پهنهور؛ گر من ز تو نگیرم دریا دلی و خود دریا دلی نبخشم بر موجهای فرد… بر اوجها رسیدن، جزخواب یا خیالی، در عمق شب چه باشد؟…» *** «در سیر این سفر بس بارها که بیسر کژراهه رفتهایم! با آن همه نشاندن گلدانه در مغاک نشکفته کوکبی اگردر آسمان چه باک؟ در پردههای این شب با هم اگر بخواهیم ره باز میکنیم! با بال بال در هم پرواز روشنی را آغاز میکنیم! درموجسارهی نهان در ژرفنای شب، خود قطره قطره باهم پیوند میخوریم، این نغمهها چو با هم، همساز میشود، دریا گری در یا آغاز میشود… با این همه، همیشه ای مرغِ دردمند در اوج موجها، یا ژرفههای خامش و بیمارگونِ شب، فریاد کن ! بخوان! یاران خطر! خطر! از دام ها حذر! از برکههای پر شده از لایهی لجن، ازمارهای آبی بر موجها سوار، گه زیر، گه زبَر آنان که ماهرانه خود پیش میبرند، اما رهبُرانه بر ریشه میزنند.» *** شبخوانِ این سفر از سختی و مرارت این راه با خبر، رهتوشهای فراهم، کرده خورند راه، لیکن در این کرانهی خاموش و وهمناک، خواب از سرش ربوده ، کابوس هولناک!
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|