iran-emrooz.net | Sun, 17.07.2005, 20:40
برای بزرگمرد مقاومت اكبر گنجی
در انتظار سپيده
داكتر عارف پژمان
اوين برای تو كوچك
جهان برای تو تنگ
تويی كه زمزمه كردی نبوت نو را
من از معابر دلگير غزنه میآيم
زخيشخانه مسعوديان نشانی نيست
ولی جنازه آن آفتاب را ديدم
كه روی شانه مردم بود
همه بلاد خراسان
همه قبايل عشق
جدا ، جدا ، هريك
جنازه حسنك را برای خود میخواست
هزار مقبره ديدم
هزار نعش كبود
آنهمه برای كه بود
برای نام شهيد؟
وزير غزنويان بعد ازين وزير نبود
شاه دلها بود
شگفت باديهای
***
گمان برم كه دگر بار قصه عشق است
من از غبار فراگير واژه دلتنگم
مرا به بركه مبر
مرا به چشمه نياز است ، يار شرقی من
كنون كه ساحل چشمت نشسته در توفان
چه شهرها كه تماشا گه سپيده تست
----------------
عارف پژمان ، شاعر و داستان نويس افغانستان ، متولد هرات است و دانش آموخته دانشگاه تهران. وی سالها دانشيار دانشگاه كابل بوده و مدت زمانی نيز در دانشگاه های ايران تدريس كرده است. از پژمان يك كتاب شعر ، يكسری داستان كوتاه و پژوهشهای ادبی ، چاپ شده است ، وی اكنون مقيم كشور كانادا است.