يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ - Sunday 22 December 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 17.10.2010, 9:20

بخشى از تاريخ سوئد، نوشته «يان كورنل»

شكل‌‌گيرى دولت ملى، كليساى دولتى سوئد و گوستاو واسا


برگردان و تدوين حبيب فرج‌زاده

يكشنبه ۲۵ مهر ۱۳۸۹

ایران امروز

گوستاو واسا ۱۵۶۰ – ۱۴۹۶ را دانماركى‌ها به گروگان گرفته بودند. او بعد از يك سال زندان ‌كشيدن، در سى سپتامبر ۱۵۱۹ از زندان فراركرد و به " كلن " المان رفت. در سال ۱۵۲۰ خود را به " دالانا " رساند. در نوامبر همان سال "كريستيان دوم، شاه دانمارك و نروژ كه سوئدى‌ها را شكست داده بود و همزمان ادعاى وراثت سلطنت سوئد را نيزداشت دراستكهلم اعلام جشن تاجگذارى كرد و مهمان دعوت كرد. روز سوم يعد از تاجگذارى ۸۲ نفر از اشراف و امراى سوئد را درمبدان بزرگ شهر گردن زدند وبعضى ها را حلق آويز كردند. اين ماجرا به "حمام خون استكهلم" معروف شد.

" اريك يوهانسون" عضو شوراى كشور يكى از اين ۸۲ نفر پدر گوستاو واسا بود. بعد از ظهر روز يكشنبه در شهر "مورا" هنگاميكه مردم از كليسا بيرون مى‌آيند جوانى ايستاده زير سايه‌ى درخت‌ها توجه آنها را جلب مى‌كند. البته كشيش محل كه پسر اريك را مى‌شناخت قول همدلى به او داده بود. اهالى دوراو جمع شده بودند. جوان به آنها از ظالم بودن كريستيان دوم وقتلهايى كه او مرتكب شده بود، خبر مى‌دهند ومى‌خواهند در بيرون راندن بيگانگان به او كمك كنند. ياد آورى بكنم كه اكثريت افرادى كه براى به سلطنت رسانيدن او، كمك كرده بودند، بعدها به دستور ايشان كشته شدند. گوستاو درسال ۱۵۲۲ به كمك " لوبيك هاى آلمانى – رقيب تجارت دانماركى‌ها – دانماركى‌ها، بيشتربا هلندى‌ها تجارت داشتند- استكهلم را فتح ميكند او درسال ۱۵۲۸ در اوپسالا تاجگذارى مى كند

چكيده فضاى ملى گرايى دراروپا
ايدئولوژى مطلق‌گرايان جديد- بنا به نوشته‌ى برتراند راسل در كتاب تاريخ فلسفه‌ى غرب، يعنى پروتستانهاى متعصب - اين بود كه كليسا و دين بايد تابع دولت باشند. به اين‌ترتيب، كليسا بايد كليساى دولتى، و دين بايد دين دولتى مى‌بود. مردم نيز مى‌بايست درامورمادى و معنوى، مطيع و فرمانبردار پادشاه باشند؛ چون ازجانب خداوند براى اداره‌ى امور منصوب شده بود.

پاپ در ايتاليا نشسته بود بهشت مى‌فروخت اسقف و كاردينال تعيين مى‌كرد و گاهى يك مقام كليسايى به فروش مى‌رسيد. آنها موظف به جمع آورى سهم پاپ از، اسبخراج معدن‌ها، كشاورزى وپرورش حيوانات بودند. ٪ ۲۱ زمين‌هاى مزروعى سوئد را كليسا دراختيار داشت. براى خود، قدرتى بودند، كه، درمرحله‌اى از رشد نيروهاى اجتماعى نو، و در حال گسترش مانع ايجاد مى‌كردند. اولين قدم يكپارچه كردن كشور قطع نفوذ پاپ بود. حالا قرار بر اين بود كه ثروت ازكشور خارج نشود. تجار كشورها‌ى انسجام يافته‌تر، درمناطق سوئدى نشين، آزادى عمل نداشته باشند.

در جلسه‌اى كه در سال ۱۵۲۷ در شهر «وستروس» (صد كيلومترى استكهلم –با صلاحديد گوستاو واسا برگزار شد، چهار مصوبه به تصويب رسيد:
۱) تمام قصرهايى كه از جانب اجداد اشراف به كليسا وقف شده بودند، به خاندان اشراف برگردانده شوند.
۲) درهمه جا اغتشاش‌گران مخالف دين و شاه، مجازات شوند.
۳)ازدرآمد كليسا‌ها به دربار كمك هزينه پرداخته شود. – بعدها تمام درآمدهاى كليساها جزو خزانه‌دارى دولت شد كشيش‌ها هم حقوق‌بگير دولت شدند -
۴) در موعظه ها كلام خالص الهى ذكر شود واسقف ها بايد محافظان نظامى خود را تقليل دهند-) برگزارشد اما، شاه - بخاطر‌ترس از اعتراض‌هاى عمومى - درمورداين دستورالعمل محافظه‌كارانه عمل مى‌كرد. او اجازه داده بود كه اصلاح‌طلبان موعظه كنند، اما خود از موضعگيرى خوددارى مى‌كرد. رفتار جديد شخص شاه درباره‌ى كليساباعث اختلاف بين او و اصلاح‌طلبان شد.

تازه در سال‌هاى ۱۵۳۷ - ۱۵۳۶ تغييرات گسترده در درون كليسا پذيرفته شد. ظاهرأ تصميم‌ها، وجلسات پى‌درپى كليسا بدون مداخله‌ى مستقيم شاه، انجام مى‌يافت.مراسم دينى درسرتاسر سوئد به زبان سوئدى برگزار شد و شاه روش ملاحظه‌گرانه‌ى خود را ادامه داد. از اينرو اصلاحات، مستقل از دولت در مورد آيين‌ها و آموزش‌ها گسترش يافت.

«اولاوس پترى»- پيرو آيين پروتستان و اصلاح‌طلب- مصمم و آشكارا از دولت انتقاد مى‌كرد. «گوستاو واسا» از رشد كليساى جديد و احياناً تبديل آن به «كليساى مردمى» و به يك قدرت اپوزيسيون مستقل و مشابه كليساى كاتوليك تازه متلاشى شده، دچار وحشت مى‌شود. با اين فرآيند مى‌توان رفتار و پيوستن شاه به مشاوران كليساى دولتى آلمان در سال ۱۵۴۰ - ۱۵۳۹ را بررسى كرد. چه بسا مسائل سياسى آن روزها بى‌اهميت نبوده است. در سال ۱۵۳۰ در قاره‌ى اروپا، اتحاديه‌ى اشراف پروتستان به نام «اشمال كالديسكا» تشكيل يافته بود. آنجا عضويت گوستاو واسا را نپذيرفتند. شايعه‌ى بى‌توجهى او به اصلاح هات در اروپا، همه جا پخش شده بود.

اين شكست، عصبانيت و سختگيرى شاه را از رهبران اصلاح‌طلب، «لاورنت يوس آندريا»، «اولوس» و «لاورنتيوس پتى» برانگيخت. در سال جديد، يعنى سال ۱۵۴۰ در جشن تجليل از ورثه‌هاى شاه آنها به جرم خيانت به مرگ محكوم شدند. بعدها مورد عفو قرار گرفتند. در سال ۱۵۴۳، «اولاوس پترى» در استكهلم كشيش كليسا شد و توانست به فعاليت‌هاى اصلاح‌گرى خود ادامه دهد.

گوستاو واسا از چندى پيش ازمحكوميت اصلاح‌طلبان به خاطر تحت اختيار دولت درآوردن كليسا، اقداماتى كرده بود. جورج نورمان – مشاورخود را براى مديريت و بعدها به قول خودش براى نظارت انتخاب كرده بود. شغلى كه بعدها به وزير كليساى سوئد ارتقا يافت. او را شاه انتخاب كرده بود و او تنها جوابگوى شاه بود. وظيفه‌ى اين فرد، نظارت بر كارهاى كشيش‌ها، عزل افراد ناباب و گزينش افراد جديد و مشخص كردن موعظه‌گويان فرقه‌اى و تشنج‌گرا بود كه مردم را به نافرمانى عليه قدرتمندان اغوا مى‌كردند. درمقابل، «اولاپتريس» و همفكرانش با موعظه‌گران صراحت‌گو همراهى مى‌كردند. بابودن «جورج نورمان»، كليساى پروتستان سازمانى استوار يافت. او با الگوبردارى از آلمان اولين كليساى «انجيل باورى» را پى‌ريزى كرد. هم‌زمان، در مورد محتواى آموزه ، عبادت، موعظه، مدارس و خدمات به مستمندان، تصميماتى گرفته شد. واعظان در هر فرصت مناسبى روى اين كه مسئولان مقتدر تا ابد از جانب خداوند براى حفظ نظام برگزيده شده‌اند، تاكيد مى‌كردند. به اين‌ترتيب مخالفت و شورش نه تنها جرم عليه شاه، بلكه عليه خداوند نيز محسوب مى‌شد.

اجراى تداركات و تدبيرات همزمان با بازرسى مناطق، به رهبرى جورج نورمان انجام يافت. اين فعاليت‌ها در سال ۱۵۴۰ از «وستر گوتلاند» و «اوستر گوتلاند» شروع شد. مسئله‌ى دولت تنها آموزه و چگونه زندگى كردن كشيش‌ها نبود. بله رفته ‌رفته كليساها را انبارگردانى كردند. اشياى گرانقيمت را ارزيابى و ثبت كردند. قطعه‌هاى نقره‌‌اى را كه در رابطه با اجراى مقررات جديد مراسم كليساها اضافى به نظرمى‌آمدند، به دربار منتقل كردند. مخصوصأ درمورد لوازم تعميد و قطعات نقره‌اى سنگين كه جاى نگهدارى بقاياى چيزهاى مقدس تاريخى و تشكيلات مراسم عقد بود. بدينسان بازرسى‌ها براى حكومت سودآور شدند. دراين فاصله، عمليات مشابهى نيز در سال ۱۵۴۱ در «اسمولاند» صورت گرفت. همزمان با بازرسى، مديريت جديد كليساها سازماندهى شد. مقرر شد كه واحدهاى كليسا توسط دو فرد كشيش، يك استاد كار مجرب و يك آدم معمولى اداره شوند.

بدين‌ترتيب اسقف‌ها درعمل موقعيت‌هاى خود را از دست دادند. قرار بر اين شد كه نمايندگان و مديران واحدهاى جديد، طبق برنامه، شوراى دينى تشكيل دهند تا باهم امور كليساى كشور را اداره كنند. در پيوند با تشكيلات جديد، ‌ترجمه‌ى جديدى نيز از انجيل فراهم شد. پيشتر در سال ۱۵۲۶ «اولوس پترى»، انجيل جديد را‌ترجمه كرده بود. اكنون‌ترجمه‌ى تمام انجيل توسط گروهى كشيش، تحت مديريت اسقف اعظم، تا سال ۱۵۴۱ به انجام رسيد.



انجیل گوستاو واسا
برای دیدن عکس بزرگتر این انجیل در موزه کلیسای کوملا Kumla kyrka
روی عکس کلیک کنید.




منابع و پى‌نوشت‌ها:
Den svenska satskyrkan och Gustav Vasa ۱۴۹۶-۱۵۶۰*

- بخش مختصرى از كتاب تاريخ سوئد، تحت مديريت «يان كورنل» ، برگردان و تدوين حبيب فرجزاده

Den svenska historien Cornell, Jan / Carlsson, Sten / Rosén, Jerker

- سال ۱۶۱۰ مداخله‌ى پاپ درامور كليساى سوئد به طور كامل پايان مى‌پذيرد.

- در حدود سال ۱۵۲۹ استفاده از زبان سوئدى در كليساهاى استكهلم شروع شده بود. - اساس آيين پروتستان-عنوان نهضت دينى در عالم مسيحيت- اين است كه فرد مسيحى فقط درمقابل خدا مسئول است، نه در برابر كليسا. كتاب مقدس را نيز برهمين اساس تفسير مى‌كنند و نظريات‌شان درباره‌ى اعمال و وظايف كليسا و آيين‌هاى مقدس ناشى از همين است.

- نقل از دايره المعارف غلامحسين مصاحب




نظر شما درباره این مقاله:


 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024