iran-emrooz.net | Thu, 12.02.2009, 21:06
«نامههایی به رئیس جمهور» چگونه فیلمی بود؟
سهند زمانی
|
رئیس جمهور احمدی نژاد در سفر است! او در روستایی در جنوب کشور در میان جمعی از روستاییان مشغول توزیع پول است! مردم از سر و کول هم بالا میروند که خود را به او برسانند و لمسش کنند. این مرد چقدر صمیمی و خودمانی است! با همه مرد و زن و کودک به راحتی حرف میزند. احمدینژاد آدمی است مثل من وتو!
تماشاگر می بیند که چقدر خودمانی است مثلاً وقتی که در میان خانواده ظاهراً فقیر یک شهید جنگ است و پسری را به او نشان می دهند و می گویند " او سرطان دارد" احمدی نژاد صمیمانه با او صحبت می کند:" نگران نباش؛ تو پسر قوی ای هستی؛ به کمک خدا همه چیز درست می شود. خوب می شوی"
پیش از آغاز جشنواره، دفتر مطبوعاتی برلیناله به آقای لوم توضیح داده بود که ایرانیان ساکن برلین احتمالاً عکس العمل های تندی نسبت به این فیلم نشان خواهد داد. آقای لوم برای جلوگیری از هر اتفاق بدی نامه ای به « کلوب فیلمسازان ایرانی و آلمانی» می نویسد و از هنرمندان ایرانی که مخالف حضور فیلم او هستند دعوت می کند که در یک نشست دوستانه با او به گفتگو بنشینند. لوم برای آنها نوشته بود که او دوست مردم ایران و دوست آنها نیز هست و خوشحال می شود که حرف های آنان را هم بشنود. پاسخی که گرفته بود این بود: " اگر شما دوست مردم ایران هستید فیلم خود را از برلیناله خارج کنید"
بلایی که هیچ فیلمسازی حاضر نیست بر سر کار خود بیاورد! و جالب اینکه این آقایان فیلمساز ایرانی این تقاضا را قبل از دیدن فیلم از سازنده داشته اند!
اما پس از دیدن فیلم آقای لوم به نظر من می توان به این اشکالات اشاره کرد: قبل از همه و پیش از همه ( نامه ای به رئیس جمهور) یک فیلم ِ به اصطلاح فیلمسازان ( پرو تاگونیستی) یا شاید در فارسی ( شخص محوری) است. یعنی تأکید بیش از حد فیلمساز بر روی آدمها به جای فضاها، روابط و یا حتا تصویر عمومی مردم ایران! این فیلم تنها به میان مردم فقیری از دهات و شهرستانهای ایران می رود که در مسیر دیدار احمدی نژاد قرار دارند. آدم های ساده ای که با ذوق و شوق از نامه هایی صحبت می کنند که به امید گرفتن چند هزار تومانی برای رئیس جمهور نوشته اند. زنان و مادران ایرانی در این فیلم زنانی هستند که تمام توقعشان گرفتن کمک مالی از رئیس جمهور است. آنهم نه کمکی پایدار و همیشگی بلکه ارسال مقداری پول برای حل یکی از مشکلات شان.
در این فیلم حتا به مسائلی نظیر « مهدی» امام دوازدهم شیعیان که در کشور ایران بعد از انقلاب موضوع جهت گیری های سیاسی است به نوعی اشاره شده است که برای بیننده خارجی هیچ مفهومی نداشت جز اینکه مردم ایران همگی نشسته و منتظر آمدن مهدی هستند.
این فیلم بافت جامعه ایرانی ، ساختار جمعیت شهر و روستا و ترکیب جوان جمعیتی ایران را نشان نمی دهد. مردمی که در این فیلم مستند نشان داده شدند، فقرا و مردم کم سوادی بودند که همه منتظر مهدی و کمک های مالی احمدی نژاد بودند و اغلب ساکن روستاها یا شهرهای خیلی کوچک. حتا در شهر بزرگی مثل مشهد نیز پتر لوم همین گروهها را نشان داد. مدت یک دقیقه و شصت ثانیه هم در تهران بود که اینجا البته جوانان همه بی باور به احمدی نژاد و کارهایش بودند و او را مسخره می کردند ولی این جوانان نیز تیپ خاصی از جوانان ایرانی بودند. جوانانی که جز مد و تفریحات شخصی هیچ مسئله دیگری ندارند. به نظر من پتر لوم می توانست تصویر واقعی تری از ایران و رابطه مردمش با احمدی نژاد نشان بدهد. در میان آدمهایی که او نشان داد زنان تحصیلکرده و فعال ایرانی، دانشجویان متخصصین و کارشناسان جایی نداشتند. اکثریت مردم هواداران و باورکنندگان به احمدی نژاد بودند و مخالفان او نیز از گروه جوانان هیپ مسلک و غیر جدی.
او چهره مردم ایران را تحت تأثیر این پرزیدنت نشان داد و به آن ضربه زد.
البته شاید نباید خیلی هم دور از انتظار باشد.
لوم پروفسور فلسفه در هاروارد است او سینماگر نیست. و فیلمسازی را به اصطلاح پیش خود آموخته است. بعد از 53 تقاضای مجوز فیلمبرداری بالاخره موفق می شود تا اجازه بگیرد که در کنار روزنامه نگاران و خبرنگاران با یک دوربین فیلمبرداری، با احمدی نژاد همراه شود. با او در سفرهایش به روستاها و شهرستان های ایران راه می افتد و فیلم مستندش را می سازد. همین فیلمی که به برلیناله اورده است. فیلمی که بیش از هر چیز به شخص احمدی نژاد و خصوصیات روحی و روانی او پرداخته و بر خلاف انتظاری که آفریده بود به هیچ پرسش سیاسی پاسخ نمی دهد.
فیلم « نامه هایی به رئیس جمهور» به جشنواره فیلم برلین که در میان جشنواره های سینمایی جهان سیاسی ترین محسوب می شود راه یافته است. فقط و فقط بخاطر سوژه اش! به عنوان یک تماشاگر لذتی از دیدن این فیلم به دست نمی آید و برای یک آشنا به حرفه سینما هنری در آن دیده نمی شود.
Sahand Zamani / Berlinale, 12.02.2009