iran-emrooz.net | Mon, 23.11.2009, 10:32
دور از دعاهای مادرم
ابراهيم هورامانى
|
ترجمه از كردى: كوران على
میدانم لحظهای دیگر
این خیابان خلوتتر میشود
خاموشتر
تنهاتر میشود.
میدانم آنی دیگر
به انتظار ذکر درخت و
خلوت شدن خیابانی تنها
همسان برگ خزان
درخت
من......خودم را گم میکنم.
میدانم، این خیابان
تنها است
اما تنهاتر از او
منم.
میدانم اکنون که من
تنها نیستم
اما تنهاتر از خودم
منم
اینجا....در مرکز این خیابان
تنهایی
هرچه تلاش میکنم
عصای دود سیگارم
راه
تابش مهتاب و
راه
حکایت چشمان او و
دل من را
به من نشان نمی دهد.
هرچه میکنم
نمیدانم
کی غروب بازمیگردد
کی ستارهها
بزم و شادی شبانه را
سر میدهند.
هرچه میکنم
نمیدانم
برای لحظههای جدایی و
سرودن بزم (سیاچَمانه)
چقدر عمر مانده است
از اینجا، در مرکز این خیابان
به هر جایی سر میبرم
کوچهای است تنها
مسجدی است تنها
محلهای است تنها
باغچهای است تنها
چشمهای است تنها
تنهاتر
از یک شعر آویخته به مسافتهای نگاه.
از اینجا با لباس و جامهای سیاه
آمیخته میشوم
به رقص میپردازم
ترانه می|سرایم
با رنگهای قطرانی شب
آمیخته میشویم
هیچکدام دیگری را بیاد نمیآوریم
خدا هرچه عمر به من داد
بخشیدم به واپسین نفس
خاموشی و
به انتظار جنازه برگ گریانی
به تنه درخت سرمابردهای
تاب دادم
خودمم..........تنها و
تنها و
تنها
دور از چشم خواب آلود شب و
دور از دعاهای مادرم
نامههایی که دزدکی برایت نوشته بودم
به انتظار رقص غریبانهای
قبل از نیمه شب
آخرین اثر گامهایم را................. پاک نمودم
پینوشت:
سیاچمانه: نوعی از ترانههای مختص به کرد با لهجه اورامانات است.