iran-emrooz.net | Wed, 22.07.2009, 12:43
رنگ “سبز” در فرهنگ ایرانی
دکتر محسن قائم مقام
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشتهی خویش آمد و هنگام درو
حافظ
وقتی مقاله «دگر اندیشان ومبارزات آزادیخواهانه امروز در ایران» را مینوشتم صحبت از رنگ "سبز" به عنوان رنگ هویتی مبارزات آزادیخواهانه امروز مردم ایران جلوی کارم قرار گرفت. در تکمیل آنچه در آن مقاله نوشتم بنوشتن این مقاله پرداختم. در این مقاله بجزئیات بیشتری پرداختهام که نوشتن آن در مقاله دیگر از حوصله مطلب خارج بود و موضوع اصلی مقاله در آن گم میشد. این مطالب را به اختصار و در حد فهرستی از اطلاعات نوشتم و انتشار آن را در فراگیری رنگ سبز در مبارزات آزادیخواهانه امروز مناسب دیدم.
من اطلاعات فرهنگی کم و بیشی از رنگ سبز داشتم و اطلاعات بیشتری را با کمک دوستان دانشورم در داخل و خارج از کشور گرد آوردم.
"رنگها" نقش شناسائی و فرهنگی بسیاری در همه جا داشتهاند. نشانه پرچمها بطور عمده با رنگ مشخص میشود. نقاشان با رنگهای مختلف اثرات مورد نظر خود را بر تماشاگرانشان برجا میگذارند. مانی با رنگها با مردم سخن میگفت و افکارش را منتقل میکرد. در اشعار فردریکو گارسیا لورکا رنگ بسیار بکار رفته است. من سالها پیش یکی از اشعارش را بکمک یک استاد زبان اسپانیائی از دوستانم ترجمه کردم و در عمل فهمیدم معنی رنگهائی که او در شعرش بکار میبرد مانند بسیاری از سمبلهای دیگری که او در اشعارش بکار گرفته احتیاج به آگاهی عمیق از فرهنگ اسپانیائی دارد.
رنگ سبز در فرهنگ ایران قدمت زیادی دارد. شناسائی نمایش رنگ سبز به فرهنگ مهریها باز میگردد که از قدیم ترین فرهنگ ایرانی است. و هزارههای جلوتر از دین یا آئین زرتشتی در ایران حضور داشته است.
"سروش" "ایزد همکار با مهر" لباس سبز به تن داشته است.
رنگ سبز در آئین مهری [۱] مظهر و سمبل مبارزه با بیداد است. "پیروزگران" رنگ سبز به بر میکردند. "داد" در فرهنگ ایران بسیار قدمت دارد. یادم هست ریچارد فرای[۲]، استاد فرهنگ ایرانی دانشگاه هاروارد، که خواسته است که جنازهاش را در اصفهان دفن نمایند، چندین سخنرانی در باره "داد" و اهمیت آن در فرهنگ ایرانی نمود.[۳]
برخی رنگ سبز را دلیل نشاط و خرمی و صلح آرامش میدانند که بعدها جائی در آئینها پیدا کرده است. ولی فیالمثل این افسانه رایج که زمرد که سبز رنگ است افعی را کور میکند: "افعی به زمرد نگرد کور شود". شاید راهی بسمبل سبز رنگ و نمایش قدرت آن داشته است.
نقاشیهای رستم به رنگ "سبز"اند. "خیمه" رستم هم رنگ سبز داشته است. که در هر دو در شاهنامه منعکساند. در مینیاتورهای ایرانی سیاووش که از آتش بیرون میآید پرچم سبز در دست دارد. اشکانیان که "مهری" بودند این رنگ را برای شناسائی خود انتخاب نموده بودند. در شاهنامه میخوانیم که بهرام چوبینه، که از خاندان مهران و اشکانی بود، در جنگ با خسرو پرویز لباس "سبز" بتن داشت. باز از انوشیروان حکایت میکند که در جنگی بنظرش میآید که سپاهی سبز پوش بکمکش آمد.[۴]
بهآفرید همزمان ابومسلم خراسانی، که هم مانند ابومسلم دنبال آزادی ایران بود و سالهائی پس از کشتن ابومسلم به دست خلیفه عباسی به قتل رسید، جامه "سبز" به تن میکرده است.[۵]
حافظ که در دورانی از زندگیش مهری بوده است رنگ سبز را در بسیاری از اشعارش آورده از جمله: مزرع سبز فلک [۶] دیدم و داس مه نو/ یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو. ابداع و انتخاب رنگ "سبز" برای فلک در اینجا با احساسی "مهری" به طور سمبلیک بکار رفته است.
در قرآن باز رنگ سبز به صورتی معنی جلال و آرامش را میدهد و صحبت آنهائیکه به شکل غیر مذهبی به قرآن نگاه میکنند اینست که از فرهنگ ایرانی در آن راه یافته است: "متکئینّ علی رفرفٍ خضرٍ و عبقریّ ٍ حسانٍ" : (بهشتیها) تکیه کنندگان بر فرشهای سبز و پارجههائی که قیمتی و نیکو هستند. (سوره الرحمن- آیه ۷۶)- که میشود آنرا صرفآ توصیفی دانست. مثل این جمله از نثر مسجع سعدی در مقدمه گلستان:
"فراش باد صبا را گفته تا فرش زمردین بگستراند.."
رنگ سبز پس از فتح ایران در میان عربها راه یافت. لباس بنی امیه از دوران عبدالملک مروان سبز بوده. من سالها تصور میکردم که رنگ قرمز که برای شمر و پرچم او انتخاب میشد، نشائه خونخواری او بود. در حالیکه بعدها دانستم که رنگ سرخ رنگ پرچم خلفای بنی امیه بوده است. مطالب بسیاری از تاریخ امویها از جمله رنگ پرچم ایشان را من در سفری که به اسپانیا داشتم در الحمراء (باز معنی سرخ را میدهد) قصرهای خلفای عرب حاکم بر اسپانیا را تماشا کردم. مادرم که بسیار مذهبی بود همیشه میگفت که یزید و خاندانش همه از میان رفتند. بعدها فهمیدم بجز از یزید که در جوانی احیانآ با شرابخواری درگذشت بقیه تا هفتصد سال، بسیار فرا تر از عباسیان، در اسپانیا با پرچم سرخ جدشان یزید حکومت کردند!
لباس سیاه از ابومسلم خراسانی به بعد که سیاه جامگان بودند به خلفای عباسی راه یافت. تنها لباس امام رضا با آنکه ولیعهد مأمون بود "سبز" بوده است. در نقاشیهائیکه از امیرالمؤمنین علی امام اول شعیان میکشند دستارش سبز است و سادات هم رنگ سبز را رنگ خود میدانند. در امامزادهها، از جمله امامزاده داود، در نزدیکی تهران، بندهای مچ دست سبز رنگ میفروختند که "رفع بلا" باشد. من در ایران نبودهام که بدانم در جمکران هم این بندهای سبز فروش میرود یا نه. احمدینژاد هم به سید یا سیده بودن مادرش اشاره کرد و شال سبزی به همراه آورد!
عضدالدوله دیلمی از پادشاهان معروف آل بویه[۷] وقتی بغداد را گرفت رنگ سبز را به بغداد برد. و سپس پرده "کعبه" را با پارچه "سبز" پوشاند. سنگ سیاه کعبه (حجرالاسود) در دوران پیش از عباسیها با پرده سفید پوشیده میشد و در دوران خلفای عباسی رنگ پرده سیاه شد و عضدالدوله آنرا به رنگ "سبز" در آورد.
و همانطور که در مقاله "دگراندیشان..." نوشتم عنوان کردن سبز در گروه آقای میر حسین موسوی با تعبیرات مختلف مذهبی و غیر مذهبی معنی شد ولی امروزه در سراسر جهان رنگ حرکت آزادیخواهی و دمکراسی خواهی مردم ایران را بخود گرفته است و کسی از کم و کیف مهری بودن و یا بیشتر مذهبی بودن و اسلامی بودن آن خبری ندارد.
این فهرستی بود که من کنجکاوانه در باره رنگ سبز جمع آوری کردم. من مثل خیلی از ایرانیها به تاریخ ایران علاقمندم و به اقتباس از زنده یاد خلیل ملکی که مقالات اجتماعی خود را "دانشجوی علوم اجتماعی" امضا میکرد منهم میل دارم "دانشجوی علوم تاریخ" امضا کنم و دنبال کردن بیشتر این مبحث را به عهده اهل فن بگذارم.
محسن قائم مقام – نیویورک
20 ماه ژوئیه 2009
E.Mail: .(JavaScript must be enabled to view this email address)
از استادانی که برای تکمیل اطلاعاتم کمک گرفتهام:
دکتر احسان یارشاطر- دانشگاه کلمبیا و پایه گذار دانشنامه ایرانیکا
دکتر حسینقلی حسینی نژاد- دکتر حقوق و ادبیات فارسی - استاد دانشگاه و متخصص قرآن،
در بخش مربوط به تاریخ اسلامی مبحث به من کمک نمودند.
دکتر آصف خلدانی- تاریخدان- که با محبت فراوان اطلاعات تحقیقی خود درباره "مهری"ها، در کتاب منتشر نشده خود در این مورد را ، در اختیار من قرار دادند.
کتابهائی که به این مبحث پرداختهاند:
آثارالباقیه- ابوریحان بیرونی
تاریخ تبرستان- همیشه با ط نوشته میشده است- ابن اسفندیار
جنبشهای ایرانی در دوسده اول- نوشته دکتر غلامحسین صدیقی
Decline & Fall of the Sassanid Empire
Parvaneh Pourshariati
----------------
[۱]- سالها پیش خانم Mary Boyce محقق بزرگ انگلیسی و مورد قبول همه استادان فن در چند جلسه در دانشگاه کلمبیا درباره دین یا آئین زرتشت سخنرانی میکرد. در یکی از این جلسات از او پرسیدم. تاریخ شاهد گسترش مذاهب و ادیان در کنار فتوحات سلاطین بوده است، چگونه است که هخامنشیان کشورهای بسیاری را مسخر کردند و سرزمین پهناوری ساختند ولی دین زرتشتی را به آن کشورها نبردند. پاسخش این بود که زرتشتی آئین است و آن آئین ایرانیهاست و کسیکه ایرانی است آئین زرتشتی را برای خود دارد و اگر ایرانی نباشد دیگر نمیتواند آن آئین را داشته باشد. و میبینیم که زرتشتیهای هندی (پارسیان هند) با همین استدلال غیر زرتشتی را بخود راه نمیدهند. مانند یهودیها (قوم یهود) رفتار میکنند. در نزدیکی شهری که من در حومه نیویورک زندگی میکنم معبد زرتشتیها بود که ارباب گیو هدیه کرده بود. من با ایشان بدلیل حرفهام نزدیک و آشنا بودم و در معبدشان میرفتم و شاهد این بودم که این دو تیره که یکی ایرانیانی که میخواستند زرتشتی شوند را میپذیرفت و دیگری بکلی نمیپذیرفت. بهمین دلیل در میان پارسیان هند سرطان پستان زیاد بود. چون تنها در تیره خود ازدواج میکردند. و دنباله مطلب میترائیسم یا مهری هم آئین است تا دین یا مذهب که بایرانیان تعلق دارد و از جمله اشکانیان مهری بودند.
[۲] - Richard Frye
[۳] - شعر معروف نظامی در باره سلطان سنجر را همگی یادمان هست که اشارهای به داد دارد: پیرزن به سلطان سنجر میگوید:
داوری و داد نمیبینمت/ از ستم آزاد نمیبینمت...
[۴] - تاریخ طبرستان- ابن اسفندیار
[۵] - نقل از کتاب جنبشهای ایرانیان در دو سده اول- نوشته دکتر غلامحسین صدیقی
[۶] - فلک: هر یک از بخشهای(هفت یا نه گانه) آسمان که مدار سیارهایست (به عقیده قدما)- فرهنگ معین. افلاک بمعنی سپهر.
[۷] - او خود را شاهنشاه خواند و نوروز را برپا داشت و بردن رنگ سبز به مرکز خلفای عباسی پایهای ایرانی داشت.
اطلاعاتی که پس از انتشار مقاله بدستم رسید:
آقای دکتر احسان یارشاطر، استاد مسلم فرهنگ ایران و تاریخ باستان، پس از انتشار مقاله بالا،بالطفی زایدالوصف نظر خود را در مورد برخی مطالب مندرجه ابراز داشتند. که موجب نهایت سپاسگذاری من از استاد یارشاطر است. ایشان فرمودند که اولآ پروفسورر ریچارد فایر هنوز بفعالیت فرهنگی و ایرانشناسی خود در بستن ادامه میدهد. ایشان از آقای خاتمی در زمان رئس جمهوری خواسته بودند که اجازه دفن جنازه ایشان را در اصفهان بدهند که موافقت شده است . و در مورد "مهر" هم اضافه کردند که مهر از خدایان بزرگ قوم هند و ایرانی ، همچنین از خدایان آئین و مذهب زرتشتی بود. در کشفیاتی که در پایتخت اول اشکانیان مسا، که بآئین مهر گرویده بودند، صورت گرفته هنوز اهورمزدا حضور و بر "مهر" توفق دارد. این در دوره ساسانیان بود که تنها به اهورمزدا ستایش میکردند.
کوشش من در نوشتن مقاله "رنگ سبز در فرهنگ ایرانی" بر این بود، که در حالیکه رنگ سبز جائی چشمگیردر مبارزات آزادیخواهی و دمکراسی در ایران پیدا میکند.شرحی ژورنالیستی از حضور رنگ سبز در فرهنگ ایران داده باشم. و در پایان نیز اضافه کردم که ا تکمیل موضوع را بعهده صاحبان فن میگذارم.