iran-emrooz.net | Mon, 13.07.2009, 16:10
چه کسی بود صدا زد سهراب!
ن- دریا
10 july 2009
این روزها تنم بوی هراس میدهد با خشم آمیخته شده و خفهام میکند
بختک سینهام جا خوش کرده و گلویم به بغض عادت
عادت
غرق بهت، که چنین سور و سوگ ما به هم آمیخت و تگرگ، شکوفهها را بر خاک ریخت
چه چیز توصیف میکند داغ درونم را
تنم بوی اضطراب میدهد
هنوز هم
ندا به من نگاه میکند و مصطفی تیری که به گردنش نشست را باور نکرده
کیانوش امتحان آخرش مانده است
مهدی نوجوان است و بهمن مظلوم
اشکان باید کنکور بدهد و هنوز کارت ورودیش را نگرفته است
و......
اینک سهراب سهراب
جوانیت آتشم میزند
چه کسی بود صدا زد سهراب!
چه زود کفشهایت را یافتی
تا به سمتی بروی
که درختان حماسی پیداست.
سهراب باورم کن
آنکه تو را به خاک انداخت رستم نیست
بل فرومایه یست در تاریکی
که نشان پهلوانیت را پیش از این دیده بود نه پس از به خاک افتادنت
سهراب
اگر شاهنامهی روزگار ما ضحاک کم ندارد
سرشار از کاوه و تهمینه هم هست
لبریز آرش و و رودابههای جوان است که نه چندان دیر
داد تو را از ضحاک و مارش میستانند.
سهراب باورم کن
تنم بوی امید میدهد
که با رفتنت آموختی:
چیزهایی هم هست، لحظه هایی پر اوج