iran-emrooz.net | Sat, 27.06.2009, 22:51
روزى كه به روزهاى ديگر نمىماند
ابراهيم هورامانى
وةرگيرانى بؤ فارسى: ن .ح
برای ندا آقاسلطان، شهید آزادی
امروز تو
به روزهای رفتهی تو نمیماند
و نیز به فردای تو.
سپیده بود
که شفق را سلامی سبز گفتی،
و سلامی سبز شنیدی،
و بر گونهی خیابانهای خستهی تهران
بوسهای سبز نهادی.
و چشمانت
زلال و روشن
درختان
و پرستوهای عاشق نشسته بر بوتههای پارک را
خیره نگاه میکرد.
صبح امروز
دیگر تو را
نه سکوت بود
نه ملال بود
نه تنهایی.
چشمانت
سبز میدید
- سپیدهای بود نه چنان چون گذشتهها -.
که امروز تو را
عطشی پایان ناپذیر بود
به گفتن سلام
و به شکستن سکوت،
در گرگ و میش این شهر بزرگ.
در خیابان
میخواندی
و مینوشتی،
درس آغازین
آزادی بود
و درس پایان نیز،
و چهرهی این سرزمین
تخته سیاه را میمانست.
با نگاهی به آن دلدادهات
و نگاهی دیگر به
کوچههای خستهی تهران...
امروز تو
به روزهای رفتهات نمیمانست
و هر چه بود
در نگاه تو سبز بود.
چون پرچمی سبز
بر خیابان خشمگین پایتخت در آمدی
و با خطی از خونابه
واژهی آزادی را تقریر کردی
درخشان و سرخ
تا همیشه
تا جاویدان!