iran-emrooz.net | Sun, 28.12.2008, 23:30
دم ِخروس هم میخوانَد!
نصرت الله مسعودی
|
برای مردم درمحاصره ی نوار غزه
و هر آنکس که در محاصرهی بیداد است
مگر جهان به هم نخورده و
بالا نیاورده است چنان
که ازاین بدخوریها
دهان تو بوی گوسالهی سامری گرفته
و نیلِ کف کرده هم
کم آورده است
که آبی به دستهای بیبرکتِ تو بپاشد.
به جان خانمات
که سرخی گونهاش را
از شعلهی جنگ
دست وُ پا میکُند
که تو جز خودت وَ هیچ
به هیچ چیز شباهت نداری
مگر خیلی زیاد به نِرون وَ استالین
و کمی کمتر یا بیشتربه تیمور وُ چنگیز
و این را من از دهانِ باز کودکانِ غزه
که از گرسنگی پوکهی فشنگ را میمکند، دریافتهام.
چه شوخیِ شیرینی ست
که در هر شکل و شمایلی
پوست میترکاند زور
و دم خروس
عریان تر از سحرگاه
از لای عباراتِ تاریک میخوانَد
و من باچشمِ بسته
دم این خروس وُ پیشانیِ نشسته در پریشانیِ مردم غزه را
در وبلاگِ فیلتر شدهی همسایهای
در آن سوی جهان دیدهام.
هیچ آنتنی نمیتواند
که بویِ سرت را دور بریزد
و به جانِ خانمات که گلهای گونهی دخترانِ غزه را
به بلوزش چسبانده است شوخی نمیکنم!
تو نمیدانی که پیشتر از حالا
دَم گرفته
آن دُم خروس
و نه به وقت گرینویچ
و واشنتگتن و...
که به وقت روستایی
در آن سویِ وقت وُ بیوقت
که با دستگاههای شما رصد نمیشود.
به آن گلهای دزدیده شده
که شوخی نمیکنم!
نصرت الله مسعودی
آبان 87