iran-emrooz.net | Wed, 27.08.2008, 17:53
«خدای من، خدای من، چرا مرا ترک کردی؟» انجيل متی
«ايلی ايلی لِما شَبَقْتَنی؟»
شکوفه تقی
من مسيحای عشق تو بودم.
چه کسی سرم را
با تاجی از خار،
تنم را
با ردای سرخِ خونبارْ
پوشاند؟
چه کسی مرا
بر تخت پادشاهیاش نشاند،
و با صليبیْ بردوش،
بر گردِ شهرِ جدايیْ کشاند؟
در جُلجُتایِ ترسِ تو نبود،
که دستانِ سرما،
از چارْميخمْ آويخت؟
از خاموشیِِ تو نبود،
که چشمانِ بیمهری،
درجامِ دلم،
سربِ گداختهْ ريخت؟
آنگاه که میناليدم:
«ايلی ايلی لِما شَبقْتَنی»
به خواست تو نبود که
نااميدی،
اشک و خون را،
در جانمْ آميخت؟
اينک،
چونانْ جويباری از درد،
از تنِِ سردِ خاکْ میگذرم،
تا خود را
در دريای فراموشی فروبرم.
مبادا راز جُلجُتایِ ترا
بر زبان آورم،
مبادا آب روی ترا
از چشم ستايندگانت ببرم.
«ايلی ايلی لِما شَبقْتَنی؟»*
اوپسالا ١۵ مارس ٢٠٠٨
* اين جمله معروف از مسيح است که خدا را بر بالای صليب به زاری خواند: «خدای من، خدای من، چرا مرا ترک کردی؟» انجيل متی ٤٦:٢٧
eli, eli, lema shabaghtani