پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ -
Thursday 6 March 2025
|
ايران امروز |
آشنایی با کتاب عصر انحطاط
منتشر شده توسط نشر بیدگل در تهران
بخش اول
به تازگی انتشارات بیدگل در تهران کتابی منشتر کرده است با عنوان عصر انحطاط. آشنایی من با این کتاب به چند سال پیش بر میگردد که نسخه انگلیسی آن را در اینترنت یافتم و بلافاصله مشغول خواندن آن شدم و هر چه جلوتر رفتم اهمیت تاریخنگاری وقایع کتاب برایم بیشتر و بیشتر شد. برای خوانندهای از خاورمیانه البته وقایعنگاری از سالهای اولیه حکومت وحشت دین مسیح در امپراتوری روم نکتهی تازهای نیست و ماجرای به قتل رساندن بسیار هولناک خانمی دانشمند به نام هپاتیا در اسکندریه که کاملن زیر نفوذ مسیحیت بود مطلب تازهای در بر ندارد اما کتاب خانم کاترین نیکسی پر است از یادآوریهایی که من خاورمیانهای را به یاد جریانهای انباشته از ترس و تروری مانند القاعده و حکومت اسلامی داعش میاندازد. شباهتها بیش از آن است که اتفاقی باشد. از جمله آنها نابودی و ناقص کردن تندیسهای هنری و بسیار نفیس به عنوان خدایان شرک و سوزاندن کتابهای فلسفی و غیر دینی و بخصوص عشق عجیب و بارو نکردنی به شهادت برای مسیح است.
مدتی بعد نسخه آلمانی کتاب را هم یافتم و این بار با اشتیاق بیشتر برای بار دوم کتاب را خواندم. خوشبختانه اکنون این کتاب به زبان فارسی برگردانده شده و برای خواننده فارسی زبان قابل خرید و مطالعه است، به همین منظور تصمیم گرفتم چندین نقد مهم به زبان انگلیبسی در باره این کتاب را یافته و ترجمه کنم و برای علافمندان کتابهای تاریخی در اینجا عرضه کنم که در قسمتهای بعدی منتشر خواهند شد.
بخش اول صرفن به معرفی کتاب توسط خود نشر بیدگل میپردازد و در قسمتهای بعدی مقالههای ترجمه شده را خواهید خواند.
معرفی کتاب توسط نشر بیدگل:
کتاب «عصر انحطاط» نوشته کاترین نیکسی یک روایت تاریخی از دورانی است که دین مسیحیت در امپراتوری روم تسلط پیدا کرد و منجر به تخریب سیستماتیک فرهنگ کلاسیک یونانی شد. این کتاب که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد، به بخشهای تاریک مسیحیت نخستین میپردازد. به واقع، تز اصلی نیکسی در این کتاب این است که مسیحیان اولیه شهدای بیگناهی نبودند که اغلب در روایات سنتی اینگونه تصویر میشوند. در عوض، آنها ستیزهجو و نابردبار بودند و فعالانه برای از بین بردن میراث فرهنگی غنی جهان یونانی-رومی تلاش میکردند. به بیان نویسنده، این تخریب هم فیزیکی و هم فرهنگی بوده و معابد، مجسمهها، ادبیات و مدارس فلسفی را هم هدف قرار داده بود.
فصول نخستین کتاب به تخریبهای معابد و مجسمهها توسط مسیحیان اولیه اختصاص یافته است. نویسنده تخریب سراپئوم در اسکندریه و شکستن مکرر مجسمههای کلاسیک را که تجسم خدایان بتپرست میدانستند، بازگو میکند. سرکوب علم و دانش کلاسیک یونانیان بحث بعدی کتاب است. کتابخانهها سوزانده شدند و متون فیلسوفانی مانند متون افلاطون و ارسطو نابود یا پنهان شدند. به بیان نیکسی این از دست دادن دانش، پیشرفت علمی و فلسفی را برای قرنها عقب انداخت.
بحث دیگر کتاب آزار و اذیت غیرمسیحیان است. نیکسی جزئیات آزار و شکنجه غیرمسیحیان را که اغلب مجبور به گرویدن به مسیحیت میشدند یا با عواقب سختی روبرو میشدند، شرح میدهد. او قتل هیپاتیا، فیلسوف و ریاضیدان مشهور زن را به عنوان نمونهای غمانگیز از خشونتی که بر کسانی که در برابر نظم جدید مذهبی مقاومت میکردند، توصیف میکند. به طور کلی، «عصر انحطاط» به دلیل روایت جذاب و استدلالهای جسورانهاش با استقبال گستردهای میان خوانندگان مواجه شد. این کتاب به دلیل توجه به جنبهای نادیده گرفته شده از تاریخ و نقد دیدگاههای مرسوم از مسیحیت اولیه مورد تحسین قرار گرفته است و یکی از کتابهای برجسته نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۸ بود.
نسخه چاپی این کتاب به ترجمه مهدی نصراله زاده در ۳۵۰ صفحه با جلد شومیز در قطع رقعی و به قیمت ۳۶۵ هزار تومان منتشر شده است.
در این میان خوشبختانه نسخه الکترونیکی این کتاب نیر به بازار آمد و هم میهنان خارج از کشور میتوانند با نصب اپلیکیشن طاقچه این کتاب بسیار خواندنی و آموزنده را خریده و مطالعه کنند.
اما نکته جالب توجه برای خود من پس از خرید نسخه الکترونیکی مقدمه ناشر بود. حقیقت ماجرا وقتی ابتدا دیدم کتاب به فارسی ترجمه شدم بسیارتعجب کردم چون این کتاب نکاتی دارد که میتواند انتشار آن را در کشورهای اسلامی با دشواری روبرو سازد. ظاهرا به همین دلیل نیز بوده است که ناشر خود را به نوشتن این مقدمه ناگزیر یافته است. و حالا مقدمه ناشر:
مقدمه ناشر
متن کتاب و برخی آرای نویسنده ما را بر آن داشت که توضیحاتی را در مقدمه متن اضافه کنیم. نخست آنکه نویسنده بارها از جمله در مقدمه و در خلال کتاب تصریح یا تلویحی دارد به این نکته مهم که قصدش نقد عملکرد مسیحیان متعصب سدههای نخستین است نه نقد همه مسیحیان یا کلیت دیانت مسیحی یا اصل دینداری و خداپرستی بنابراین خواننده باید متوجه شده باشد که اگر گاه یک رفتار خشونتآمیز را به خدای مسیحیت یا متون مسیحیت یا مسیحیان نسبت میدهد مقصودش تفسیر و برداشت اشتباه و قابل نقد برخی مسیحیان و به ویژه آباء و قدیسان مسیحی از اراده خدا یا مقصود کتاب مقدس و وظایف دینداران است.
نکته بعد آنکه نویسنده گاه به ویژه در فصل سوم از زبان و نگاه فیلسوفان رومی که به اقتضای تربیت فلسفی و روش عقلگرایی محض و پارادایم الهیاتی پاگانیستی یونانی رومیشان متون مقدس مسیحیت را حجت نمیدانستند و باورهای دینی مسیحی برایشان نامعقول مینمود ایرادهای الهیاتی اندیشه سوز و بنیادینی را مطرح کرده که گاه لحنی اهانت آمیز و بی پروا هم دارند و سپس اشارهای هم به نقدها یا پاسخهای الهی دانان به این ایرادها نکرده بلکه گاهی لحن توهین و تمسخر فیلسوفان مذکور نسبت به باورهای دینی را در عبارات خود منعکس میسازد پیداست که خود نویسنده و هر خواننده فاضلی میداند که این پرسشهای جدی هنوز هم در معتبرترین آکادمیهای فلسفه و الهیات دنیا و در رشتههای دین پژوهی و فلسفه مورد بحث جدی بوده و بسیاری از فیلسوفان و الهی دانان دین قدیمی و معاصر مسیحی، پاسخهایی فنی و معقول به این ایرادها دادهاند و این موضوع امری نیست که با احساساتی گری و ژست روشنفکری و فیلسوف مایی مد روز بتوان درباره آن داوری کرد. خواننده دست کم میتواند به چندین کتاب مشهور و ممتاز که در زبان فارسی در این چند دهه اخیر نگاشته یا عمدتاً ترجمه شدهاند رجوع کند.
نویسنده به اقتضای تفسیر توطئهاندیشانه خود از نگاشتههای تاریخی مسیحیت در صفحاتی از کتاب به ماجرای اصحاب كهف اشاره کرده و آن را افسانهای میخواند که مسیحیان ساختهاند تا به نوعی جنایات خود در تخریب وحشیانه تمدن و فرهنگ پیشامسیحی را توجیه کنند. پیداست که این صرفاً یک برداشت و: و تفسیر است که مؤیدی جز همین سوءظن نویسنده نسبت به مسیحیان نخستین ندارد و برای خواننده مسلمان ذکر این حکایت در قرآن میتواند یک سند قطعی بر وقوع آن باشد همچنین لحن و ادبیات نویسنده در فصول پایانی کتاب اندکی متمایل به ابتذال اخلاقی و جنسی روم باستان میشود و گرچه بسیاری از انتقاداتش به سخت گیری افراطی مسیحیان اولیه درباره هرگونه رفتار جنسی وارد است.
به ویژه از منظر اسلامی که رفتار جنسی ضابطهمند را کاملا مشروع و طبیعی میداند و از قضا همین ایراد در مسیحیت را یکی از نشانههای انحراف این دین از آموزههای اصلی عیسی و عدم اعتبار متون مقدس میشمارد، اما چنان که گذشت گاهی لحن نویسنده متمایل به دفاع از ولنگاری امروزین در کنش جنسی در جهان معاصر میشود که پیداست با آموزههای همه ادیان مهم و اصلی دنیا ناسازگار است.
اشاره کنم که در روزهای آینده دو نقد مثبت از این کتاب به ترجمه این حقیر در ایران امروز منتشر خواهد شد.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|