سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ -
Tuesday 3 December 2024
|
ايران امروز |
(دکتر علی کیافر، معمار، شهرساز، پژوهشگر و استاد دانشگاه است)
“من خیلی اهل بحث و نظریات و تئوریک نیستم. یعنی در کار حرفهای و معماریام به جای مراجعه به منابع نظری این تمرین را از طریق سفارشهای معماری که میگیرم و در کارهایی که به آنها علاقه مند هستم انجام میدهم. چند سال پیش هم به عنوان معمار سال انتخاب شدم؛ و در آن دوره توجهی به افکار عمومی مرتبط با کار نکردم و فقط کارهایم را معرفی کردم و یا اگر سؤالی در باره کار مطرح شده جواب دادم. سه سال پیش هم از آثار من کتابی منتشر کردند که من در آن فقط آثارم را معرفی کردم و دو نفر از دوستانم نظراتشان را درباره ی اثارم ارایه دادند.”
گفتگوی چندین ساعته من با ایرج کلانتری در تهران، دفتر مهندسین مشاور باوند، درتاریخ ۱۲ آذر ۱۳۹۲، هنگامی که از او خواستم در ابتدای سخن از خود و دیدش به معماری و از کارهایش بگوید، با این جملهها آغاز شد. و آنگاه که من در واکنش به گفته او گفتم: “از روش شما در طرح و انجام کار معماری آگاهی دارم، با این وجود مایلم نظریات و دیدگاههایتان را، هر چند خلاصه، مطرح کنید.” در آمد که:
“به نظر من در کار معماری نظریهپردازی اگر سمت و سوی فرقههای تحلیل اتفاقات معماری باشد و به اصطلاح علل گرایشهای جدید و یا پرسپکتیوهای آتی را بتواند بر روی آن پیشبینی کند خیلی خوب است ولی لزوماً این کار به عهده خود حرفهای نیست یعنی من اصولاً معتقدم معماری در حوزه نظری نیست. به خاطر همین است که من بار هنری معماری را بیشتر از بار مهندسیاش میدانم گرچه معتقدم که اینها پیوند عجیب و غریبی با هم دارند ولی به این دلیل اصولاً فکر میکنم که در حوزه هنرهای تجسمی اصولاً هنر مبتنی بر مبانی نظری خلق نمیشود. خلاقیت یک فرایند متفاوت با این جریان و سطح است. این نظریات بعد از کارهایی که آرتیستها انجام میدهند توسط افراد آکادمیکی نقد و نظریهپردازی میشود.”
چکیدهای که در بالا آمد عصاره تفکر و نگاه ایرج کلانتری، معماری از تبار معماران آگاه، هنرمند و متعهد به بارور کردن نهالهای جوان به معماری را بیان میکند. شاخصی در میان نسلی از معماران سرزمین ایران که جایگزین ندارند و اگر باشند بسیار اندکاند. آسمان معماری مدرن اما ریشه در تاریخ ایران و معماری برتر ایران در این سالیان نزدیک، چندین ستاره خود را از دست داده است. در سالیان نه چندان دور، ابتدا عبدالعزیز فرمانفرمائیان، شناخته شده ترین معمار دوران نوین معماری ایران (۱۲۹۹ –۱۳۹۲)، کمتر از یک سالی بعد هوشنگ سیحون، یکی دیگر از شاخصترین معماران هفتاد و پنج سال گذشته ایران زمین (۱۲۹۹ –۱۳۹۳)، سپس علیاکبر صارمی (۱۳۲۲ –۱۳۹۵) و پس از او در کمتر از سه سال گذشته و در فاصلهی کوتاه چند ماه، نخست فرهاد احمدی (۱۳۲۹– ۱۳۹۹)، سید محسن حبیبی (۱۳۲۶–۱۳۹۹) و علی سردار افخمی (۱۳۰۸ – ۱۳۹۹) و سپس در این سال ایرج اعتصام (۱۳۰۹ – ۱۴۰۱) و اینک ایرج کلانتری (۱۳۱۶ – ۱۴۰۱) از میان رفتند. معمارانی که سرمایههای ارزشمندی بودند و سخت میتوان جانشینانی برایشان در نظر گرفت. این نوشته به پارهای از خصوصیات زندگی ایرج کلانتری میپردازد.
ایرج کلانتری مدرک کارشناسی ارشد معماری را از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران دریافت نمود. در درازای زندگی پربار خود هم در معماری فعالیت چمشگیر داشت، هم تدریس دانشگاهی و هم در تشکیلات حرفهای و سازمانی. او نزدیک به نیم قرن عضو موسس و رئیس هیات مدیره مهندسین مشاور باوند بود، سالها در شورای تخصصی شهرداری تهران، هیات اجرایی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی مهندسی کشور، هیات مدیره انجمن صنفی مهندسان مشاور معمار و شهرساز، هیات امناء انجمن مفاخر معماری ایران، هیات مدیره سازمان نظام مهندسی ساختمان تهران و هیات تحریریه مجله معماری نوین و شورای عالی خانه هنرمندان ایران عضویت داشت. همچنین نماینده وزارت کشور در کمیته فنی شورای عالی شهرسازی و کمیته بررسی و تجدیدنظر در قانون نوسازی و عمران شهری بود. ایرج کلانتری بیش از ۲۰ سال دروس طراحی را در دانشگاههای تهران، علم و صنعت، و آزاد اسلامی تدریس کرد.
از میان نوشتارهای ایرج کلانتری میتوان به بررسی علل حاشیهنشینی در هفده شهر با جمعیت بیش از یکصد هزار نفر، تنظیم اصلاحیه قانون نوسازی و عمران شهری، تهیه و تدوین آئین نامه اجرای حق مرغوبیت، گونهشناسی مسکن در مناطق ساحلی خلیج فارس و نیز همکاری با مجلههای بانک ساختمان، آبادی، معماری و شهرسازی، و مجله معمار اشاره کرد؛ و در زمینه معماری به مدیریت و طراحی پروژه فرودگاه بینالمللی امام، دانشگاه بینالمللی قزوین، سفارت ایران در گرجستان، اقامتگاه سفیر ایران در ایروان، مجموعه چایکنار تبریز و دانشگاه علامه طباطبایی در تهران.
او هم در معماری (از منازل مسکونی تا ساختمانهای بزرگ همگانی) و هم در طراحی شهری و شهرسازی (از طرحهای جامع تا پروژه قابل بحث نواب در تهران) تاثیرگذار بود، هم سازمایههای بومی (آجرگَری) و هم مدرن (دیوارهای پردهای و شیشهای) را در کارهای خود به کار برد و قدیم و جدید را به هم پیوست.
ایرج کلانتری یکی از پرکارترین و پربارترین معماران ایرانی در زمینه طراحی خانههای مسکونی، که در دهههای چهل و پنجاه خورشیدی دوران شکوفایی خود در ایران را تجربه کرد، بود. او در کنار برجستگان دیگر معماری مسکونی که نگاه و شیوه خاصی در این گونه معماری عرضه کردند، معمارانی چون مهدی علیزاده، یوسف شریعتزاده، لطیف ابوالقاسمی، کورش فرزامی، شهاب کاتوزیان، و دیگرانی کمتر شناخته شده، به طراحی بناهای مسکونی با ترکیبی از معماری مدرن و درآمیختگی با ویژگیها حال و هوای معماری گذشتهی بومی ایرانی دست زد.
از شاخصههای معماریهای مسکونی کلانتری خانههایی بودند که او برای برخی از نویسندگان و هنرمندان و سرشناسان ایرانی طراحی کرد و ساخت. خانههای مهشید امیرشاهی (داستان نویس)، هوشنگ پیرنظر (نویسنده و مترجم)، همایون صنعتیزاده (کارآفرین، نویسنده و پژوهشگر)، ثمین باغچهبان (آهنگساز، شاعر و نویسنده)، محسن هشترودی (ریاضیدان)، کارل اشلامینگر (هنرمند و طراح آلمانی که سالها در ایران فعالیت کرد و همسری ایرانی داشت) و برادر خود او پرویز کلانتری (نقاش و تزئینگر کتابهای درسی) از میان آن بناها قابل اشاره بیشتری هستند.
خانه مسکونی در اصفهان، اثر ایرج کلانتری (عکس از دانشنامه هنر و معماری)
ویلای ییلاقی دماوند اثر ایرج کلانتری
خانه مهشید امیرشاهی، اثر ایرج کلانتری
خانه کارل اشلامینگر
برای من که بخت دیدار و آشنایی با نویسنده و مترجم روشنفکر، توانا و پر اندیشه ایرانی نجف دریابندری را داشتهام، خانهای که ایرج کلانتری برای دریابندی و همسر او فهیمه راستکار طراحی کرد از ارزش ویژهای برخوردار است. جدا از حس و علاقه فردی به نجف – آنچنان که خود او خواست او را بنامم هنگامی که در نخستین دیدار آقای دریابندری خطابش کردم – “اسم من نجفه. آقای دریابندی بابام بود”- آن بنا ارزشهای معماری خویش را دارد. در طراحی خانهی نجف که در سال ۱۳۴۳ ساخته شد، ایرج کلانتری آمیزهای از مفاهیم و روابط فضاهای خانههای قدیمی ایرانی را با بیان و شیوهی ساخت معماری مدرن عرضه کرد. این خانه را میتوان از نخستین طرحهای ارزشمند و تأثیرگذار ایرج کلانتری که امضا، نگرش و زبان او در معماری خانههای مسکونی شخصی را به پیشِ رو میگذارد به شمار آورد.
خانه نجف دریابندری
من در چهارچوب پژوهش سالیانی دراز در گستره دگرگونیهای جامعه، فرهنگ، هویت، شهر، شهرسازی و معماری ایران در دوران مدرنیت – که جلد اول مجموعه چند جلدی آن به نام “آتشگهی در خواب آتشها، روزنی بر شهر و معماری در این دیار، این روزگار” به چاپ رسیده و جلدهای دیگر در مراحل پایانی هستند – با ایرج کلانتری، معمار خوشفکر، نواندیشِ ریشه گسترده در تاریخ، و پرکار دیدار داشتم. برای من که سالیانی بسیار با نقاش گرانمایه و صاحب سبک زندهیاد پرویز کلانتری و خانواده گرامیش در این سوی دنیا آشنا بودم، دیدار در آن سو، ایران، با برادر او که با خوشرویی بسیار مرا در دفتر کارش پذیرفت و همچون پرویز بیتکلف و مهربان بود، لذتی بسیار و پر خاطره داشت.
خلاصه و ویرایش شده گفتگوی من با ایرج کلانتری در جلد سوم مجموعه کتابهای محصول این پژوهش گنجانده خواهد شد، اما یادش برای من همیشگی باقی خواهد ماند.
■ با درود، سپاسگزار از این مقاله همراه با عکسهای زیبا. مرسی که در موقعیت فعلی که همه چیز دگرگون میشود، شما شخصی را بزرگداشتید که در رسانهها کمتر به او پرداخت می شود. سپاس بیکران.
ح. ایرانی
■ تهنیت به آقای کیافر، خیلی ممنون برای مقالهای را راجع به ایرج کلانتری که یکی ازبهترین طراحانمان بود نوشتید و ارائه کردید. ایرج کلانتری را قبل از این که به شهرت برسد میشناختم، چون که پدر و مادرش اهل فشندک پایین طالقان بودند و ریشههای منهم بالا طالقانی هستند. ایرج و دو برادرش، مرتضی و زنده یاد پرویز، که نقاش مشهوری بود، موقعی که در ایران بودم از دوستان صمیمی من بودند. ایرج به آمریکا، در ایالت اورگان آمد، ولی زود متوجه شد که اهل ایرانست و ایرانی فکر میکند، و به وطن برگشت. بعد از “انقلاب”، همچنین مرتضی به آمریکا آمد ولی به ایران برگشت. زنده یاد، پرویز، به آمریکا سفر میکرد، سه بار در حضورشان بودم. درود فراوان به اسم و رسم ایرج کلانتری که بعد از ۸۶ سال عمر به “هزارسالگان” پیوسته است.
با کمال احترام، مجید امینی، از آمریکا
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|