پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - Thursday 21 November 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sat, 08.10.2022, 19:55

دختر انسان


م. بارش

در غروبی سرخ و شورانگیز
شهزاده‌ای کوچک
غرق در آواز
در میان باد می‌آمد

- آفتاب و ماه در میان دستهایم
آسمان پر ستاره
تاج زیبایم
من فرشته گشته‌ام بر خاک
من همان شهزاده‌ام
در قلعه افلاک!

- دختر کوچک
چه رویایت دل‌انگیز است

دختر ک خندید
چون زلال چشمه‌ای
شیرین

-این که رویا نیست شاعر
نمی‌بینی
موج‌ موج‌ نور را
در میان دست‌هایم
اختران را چه؟
نمی‌بینی درخشانند
به گیسوهام

- ذهن تو زیباست
دختر جان
حقیقت چیز دیگر هست
زندگی
چون واقعیت
سخت سر سخت است

ناگهان محزون نگاهم کرد
سر خوش و خاموش
در سکوت او گفت

های شاعر!
گرچه کوچک هستم و
زندگی‌ام بوده است کوتاه
چارده شب فقط بر خاک
من مسافر بوده‌ام چون ماه
لیک
دیدم و فهمیده‌ام
زندگی رویاست
آرزوهای بزرگ ماست!

من در آن آشوب
آن شب بلوا
در خیابان
با تمام آن جوانان
اختران خاک
می‌زدم
رویای خود
فریاد
آی
آزادی
درخشان کن مرا در نور امیدم
هان تمام آرزوهای مرا
رنگ حقیقت کن

ناگهان اشباح شب
دود و آتش را به پا کردند
در میان شعله‌های خشم آنان
من هراسیدم
ما هراسیدبم
یک تن از ما صد هزاران گفت
در جهالت
در میان ترس
مرده آزادی
آنکه کشته روح رویا را
نمی‌خواهد
شور امید دل ما را
پس صلا دادیم
ما  نمی‌ترسیم
ما همه همراه هم
هستیم

ناگهان
آن سایه‌ها رفتند
آن همه اشباح ناگهان مردند
آفتاب آمد

چون دلیران
من در آن دم غرق در خون
فکر می‌کردم
حس آزادی دل‌انگیز است
از تمام دردهای خویش
دیدم آزادم
ذهنم آزاد است
از غل و زنجیر استبداد

با هزار امید می‌گویم
زندگی رویاست
شور آزادی که چون بر پاست

من غرور قله امید
در نگاه دخترک دیدم
گفتمش شهزاده رویا
که نامت چیست
گفت
نام من مهساست
نام من نیکا و سارینا
نام دیگرم  لیلاست
خواهر هابیل
دختر حوا
دختر انسان


م. بارش
۶-اکتبر ۲۰۲۲




نظر شما درباره این مقاله:


 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024