پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - Thursday 21 November 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 28.07.2022, 13:25

مروری بر شعری از محمود فلکی

چمدان


جلال سرفراز

«چمدانِ‌ پُر از وقت‌های خمیده را باز می‌کنم
باز می‌شود در هوا و آسمان
شکلِ مرا می‌گیرد
ابرِ خاموش گفت‌وگوی من و زمین می‌شود
حروف شعرم را تغییر می‌دهم
و می‌بارم بر برج‌های پاره‌پاره
تا شعر من
دیگر از رنجِ رنگ
سنگی نباشد که در فاصله‌ی میانِ دو شوق می‌ماند
از برجِ خواب فرود می‌آیم
چمدانم را پُر می‌کنم از باران
و پُست می‌کنم به آسمان»
(آوریل ۲۰۰۲)

چیست این جعبۀ نامریی در گوشۀ ذهن انسانِ پادرهوایِ “تبعیدی” که نه هوای گسستن از آن است و نه توانِ نگهداشتش؟ هزاران بار باز و بسته می شودو باز هم چه یادها و رازهای ناگفته و ناشنیده یی، که در درون خود دارد.

تاچند؟ تا چند این نوستالژیِ بی‌پایان، این بارِ امانت، بردوش “شاعر تبعیدی” سنگینی خواهد کرد؟  چمدان در هنر برونمرز، بویزۀ در شعر، نمادی از گریز و پادرهوایی ست. هر شاعر و هنرمندی به نوعی با آن درگیر است. از جمله محمود فلکی. به نظر می رسد که او جرات کرده و این جعبۀ نامریی را در خود گشوده است:

«چمدانِ پر از وقت‌های خمیده را باز می‌کنم
باز می‌شوم در هوا
و آسمان شکلِ مرا می‌گیرد»

نیازی به تفسیر و توضیح نیست. می‌بینیم که شاعر از چمدانِ درونِ “خود” بیرون زده است. در هوای تازه بال گشوده، و آسمان شکل او  را گرفته است. ابرِ خاموش درونش باریدن گرفته، و حالا نه بهزبانِ مادری، بل به زبانی دیگر می‌نویسد. تصویری زیبا و بیاد ماندنی. همان که در یک شعر خوب باید اتفاق بیفتد.

فلکی در این شعر، و برخی شعرهای دیگر به زبان شسته رفته‌ای دست یافته، اما این زبان شسته‌رفته خالی از دست‌انداز نیست.

حروف شعرم را تغییر می‌دهم
و می‌بارم بر برجهای پاره پاره
تا شعر من
دیگر از رنج، رنگِ سنگی نباشد
که در فاصلۀ میانِ دو شوق می‌بارد

در همین پاره از شعر، از دید من،  سویه‌های ابهامی ست، که ماهوی نیست. چیست این سنگی که در فاصلۀ دو شوق می‌بارد؟ شاید دلیلِ یکی از این دو “شوق” را بتوان حدس زد، که همان باز شدنِ چمدان است. دلیلِ آن شوقِ دیگر چیست؟ “برج‌های پاره پاره” چه چیزی را یادآور می‌شوند؟ چنین  پرسش‌هایی زمینه‌سازِ گسترشِ خیال نیست، بلکه روایت پیچیدگی‌هایِ شاید ناخواسته‌ای ست، که به شعر تحمیل  شده است.

در مجموع چمدان یکی از شعرهای به یادماندنیِ فلکی ست، که آغاز و پایانی خیال اگیز دارد.

از برجِ خواب فرود می آیم
چمدانم را پر می کنم از باران
و پست می کنم به آسمان


جلال سرفراز
برلین -  جولای ۲۰۲۲




نظر شما درباره این مقاله:


 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024