جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 12:09

گزارش سازمان ملل از کنترل زنان در ایران:

پهپادها و دوربین‌های نظارتی زنان را زیر نظر دارند


ایران به طور فزاینده‌ای به نظارت الکترونیکی و گزارش‌های مردمی برای شناسایی زنانی که در اماکن عمومی از پوشیدن حجاب اجباری خودداری می‌کنند، متکی شده است، در حالی که تندروها به دنبال اعمال مجازات‌های شدیدتر برای معترضان به این قانون هستند. این یافته‌ها در گزارشی که روز جمعه توسط سازمان ملل منتشر شد، اعلام شده است.

نتایج تحقیقات “هیئت حقیقت‌یاب بین‌المللی مستقل درباره جمهوری اسلامی ایران” پس از آن منتشر شد که این هیئت در سال گذشته به این نتیجه رسید که حکومت ایران مسئول “خشونت فیزیکی” منجر به مرگ مهسا امینی بوده است. مرگ او منجر به اعتراضات سراسری علیه قوانین حجاب اجباری شد، و نافرمانی عمومی نسبت به این قوانین همچنان ادامه دارد، حتی با وجود تهدید بازداشت‌های خشونت‌آمیز و زندان.

در این گزارش آمده است: “دو سال و نیم پس از آغاز اعتراضات در سپتامبر ۲۰۲۲، زنان و دختران در ایران همچنان با تبعیض نظام‌مند در قوانین و رویه‌ها مواجه هستند که بر تمام جنبه‌های زندگی آنها، به‌ویژه در ارتباط با اجرای قانون حجاب اجباری، تأثیر می‌گذارد.”

این گزارش می‌افزاید: “دولت به طور فزاینده‌ای به بهره‌گیری از ناظران مورد حمایت حکومت متوسل شده است و به نظر می‌رسد در تلاش است تا کسب‌وکارها و افراد عادی را در اجرای حجاب مشارکت دهد و آن را به عنوان یک مسئولیت مدنی جلوه دهد.”

نمایندگی ایران در سازمان ملل در نیویورک بلافاصله به درخواست اظهار نظر درباره یافته‌های این گزارش ۲۰ صفحه‌ای پاسخ نداد.

پهپادها و دوربین‌های نظارتی زنان را زیر نظر دارند

در این گزارش، محققان سازمان ملل توضیح می‌دهند که ایران به طور فزاینده‌ای به نظارت الکترونیکی متکی شده است. از جمله این اقدامات، استفاده مقامات ایرانی از “پهپادهای نظارتی هوایی” برای نظارت بر زنان در اماکن عمومی است. همچنین، در دانشگاه امیرکبیر تهران، مقامات در ورودی دانشگاه نرم‌افزار تشخیص چهره نصب کرده‌اند تا زنان بدون حجاب را شناسایی کنند.

دوربین‌های نظارتی در جاده‌های اصلی ایران نیز در جستجوی زنان بدون حجاب مورد استفاده قرار می‌گیرند. محققان سازمان ملل اعلام کردند که آنها به اپلیکیشن موبایلی “ناظر” که توسط پلیس ایران ارائه شده است، دست یافته‌اند. این اپلیکیشن به مردم اجازه می‌دهد زنان بدون حجاب را در وسایل نقلیه از جمله آمبولانس‌ها، اتوبوس‌ها، مترو و تاکسی‌ها گزارش دهند.

در گزارش آمده است: “کاربران می‌توانند مکان، تاریخ، زمان و شماره پلاک خودرویی را که در آن تخلف از قانون حجاب اجباری رخ داده است، اضافه کنند. سپس، این خودرو به صورت آنلاین علامت‌گذاری شده و پلیس را مطلع می‌کند.”

این گزارش ادامه می‌دهد: “این فرایند پیامکی را (به‌صورت آنی) به مالک ثبت‌شده خودرو ارسال می‌کند که به آنها هشدار می‌دهد که به دلیل نقض قوانین حجاب اجباری شناسایی شده‌اند و در صورت ادامه این تخلفات، خودروی آنها توقیف خواهد شد.”

این پیام‌های متنی در برخی موارد منجر به موقعیت‌های خطرناکی شده‌اند. در ژوئیه ۲۰۲۴، مأموران پلیس به زنی که به گفته فعالان پس از دریافت چنین پیامی از یک ایست بازرسی در نزدیکی دریای خزر فرار می‌کرد، شلیک کردند و او را فلج کردند.

ادامه تنش‌ها پس از مرگ مهسا امینی در سال ۲۰۲۲

مرگ مهسا امینی باعث ماه‌ها اعتراض و سرکوب امنیتی شد که در جریان آن بیش از ۵۰۰ نفر کشته و بیش از ۲۲,۰۰۰ نفر بازداشت شدند. پس از این تظاهرات گسترده، پلیس اجرای قوانین حجاب را کاهش داد، اما در آوریل ۲۰۲۴ اجرای این قوانین را تحت برنامه‌ای که “نور” نامیده می‌شود، از سر گرفت. طبق گزارش سازمان ملل و با استناد به یک گروه حقوق بشری محلی در ایران، دست‌کم ۶۱۸ زن تحت برنامه نور بازداشت شده‌اند.

همچنین، ایران در سال گذشته حداقل ۹۳۸ نفر را اعدام کرده است که این تعداد نسبت به سال ۲۰۲۱ سه برابر شده است. در حالی که بسیاری از این افراد به اتهام جرایم مرتبط با مواد مخدر محکوم شده بودند، گزارش سازمان ملل خاطرنشان کرد که این اعدام‌ها “ارتباطی با سرکوب کلی مخالفان در این دوره دارد.”

در حالی که ایران به سرکوب خود در مورد حجاب ادامه می‌دهد، همزمان با بحران اقتصادی ناشی از تحریم‌های آمریکا به دلیل برنامه هسته‌ای پیشرفته خود نیز مواجه است. در حالی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، خواستار مذاکرات جدید شده است، ایران هنوز به نامه‌ای که وی به رهبر ۸۵ ساله این کشور، آیت‌الله علی خامنه‌ای، ارسال کرده، پاسخ نداده است.

ناآرامی‌های اجتماعی همراه با مشکلات اقتصادی همچنان از نگرانی‌های اصلی برای حکومت ایران به شمار می‌رود.

جیمی کیتن و جان گمبریل / آسوشیتدپرس






نظر شما درباره این مقاله:







تشکیل «نهاد حکمیت» در انجمن صنفی روزنامه‌نگاران
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 16:10

تشکیل «نهاد حکمیت» در انجمن صنفی روزنامه‌نگاران







نظر شما درباره این مقاله:







با یک چرخش قلم دل بسیاری را شاد کنید!
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 15:58

با یک چرخش قلم دل بسیاری را شاد کنید!







نظر شما درباره این مقاله:







آیا ترکیه در توافق کردها و دولت موقت سوریه
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 15:30

آیا ترکیه در توافق کردها و دولت موقت سوریه







نظر شما درباره این مقاله:







گونه‌شناسی محور مقاومت و پروژه اتمی!
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 14:59

گونه‌شناسی محور مقاومت و پروژه اتمی!


احمد پورمندی

ذیل عنوان “محور مقاومت” گروه‌ها و جریان‌های سیاسی قرار می‌گیرند که ضدیت با آمریکا و مخالفت با عادی‌سازی رابطه ایران و آمریکا، وجه مشترک آنهاست. در این جریان، گونه‌های زیر قابل تشخیص است:

یکم ــــ گونه خامنه‌ای! در این گونه، آمریکا، مظهر استکبار و دشمن ذاتی و آشتی‌ناپذیر اسلام و مستضعفان جهان است. شیعیان باید تا قیام مهدی با این شیطان بزرگ بجنگند. زندگی عقیده و جهاد است و غایت هستی، شهادت در راه دین خدا! در این “گونه”، رفاه به شدت مکروه است و فقر ممدوح! آمریکا مظهر رفاه‌طلبی و ترویج شهوات نفسانی در جهان و دشمن ذاتی اسلام است.

دوم ــــ گونه روسی! این گونه که از بقایای حامیان نظام منقرض شده اتحاد شوروی سابق تشکیل شده، و گاه به مرض و غرض “چپ محور مقاومتی” هم نامیده می‌شود، آمریکا را سرکرده امپریالیسم جهانی می‌داند که هدفی جز به بند کشیدن خلق‌های جهان، استثمار توده‌ها و جنگ‌آفرینی در خدمت صنایع تسلیحاتی خود ندارد و هر نوع نزدیکی و همکاری با آن، خیانت به طبقه کارگر جهانی و مبارزات خلق‌های تحت ستم به شمار می‌آید. این گونه هم مثل گونه نخست، به شدت تمامیت‌خواه است و همه حقیقت را در انحصار خود می‌داند.

سوم ــــ گونه مافیایی! مادر این گونه، حزب موتلفه اسلامی است. این حزب که از ائتلاف شماری از گروه‌های لمپن و تروریست، روحانیون بنیادگرای اسلامی و تجار سنتی پدید آمد، از فردای انقلاب اسلامی، بسیاری از مراکز اصلی قدرت و ثروت، نظیر فرماندهی سپاه، دادستانی انقلاب و وزارت بازرگانی را در چنگ خود گرفت.

موتلفه را می‌توان جریانی دانست که اسلام، فقه و جمهوری اسلامی را “بازاری‌سازی” کرد. در این اسلام بازاری‌سازی شده، همه چیز قابل خرید و فروش است و برای حفظ قدرت و ثروت، هر کاری مجاز شناخته می‌شود. کار دین، تولید “کلاه شرعی” در خدمت دکان است. حزب موتلفه افتخار می‌کند که اهل تقلید از مرجعیت است، اما هر دکانداری نظیر لاجوردی و رفیق‌دوست هم می‌تواند خود را “مرجع متجزی” بنامد و حکم قتل، حرب و تجاوز صادر کند. نگاه موتلفه به حکومت، اقتصاد و سیاست خارجی، نگاهی “حجره‌سالارانه” و “چرتکه‌ای” است. دین موتلفه، در خدمت دنیای اوست. او با حربه کلاه شرعی، هر حلالی را حرام و هر حرامی را حلال می‌کند. برای موتلفه حفظ ثروت و قدرت اوجب واجبات است.

آنچه امروز در پشت پرده، قدرت را در چنگ دارد، نسخه تکامل‌یافته موتلفه دهه ۶۰ است. اگر لاجوردی از اوین به حجره بازگشت، رفیق‌دوست، خاموشی و بقیه سران این حزب، از حجره به برج‌های زعفرانیه پر کشیدند تا از آنجا امپراطوری‌های عظیم مالی-تجاری خود را مدیریت کنند. آنها با آنکه در همه مراکز قدرت، حضور جدی و اغلب تعیین کننده دارند، اما از سازماندهی ارتش‌های خصوصی - که در قالب خودجوش و خود سر، وارد صحنه و خیابان می‌شوند، صرف نظر نمی‌‌کنند ، تا عبور از موانع قانونی همیشه ممکن بماند.

مردان موتلفه، مردان شکار در تاریکی‌اند. آنها از نور در هراسند و در آزادی و گشایش فضای سیاسی و اقتصادی کشور، مرگ خویش را می‌بینند. آنها با بستن درها به روی کشور و دریچه‌ها به روی اقتصاد، باتلاقی تجارت‌محور، “نزول‌خوارانه” و رانتخوار در فضای کسب و کار ایجاد کرده‌اند که در آن با خام‌فروشی از یک طرف و واردات کالا‌های مصرفی از طرف دیگر، پول روی پول انباشته می‌کنند.

فضای انحصاری و تاریک، فضای ایده‌آل تجار موتلفه است. مغز آنها گنجایش فکر کردن به فراتر از گاوصندوق، آینده کشور و امر ملی را ندارد. برای ابرتاجران موتلفه، آمریکا، بهترین جا برای زندگی فرزندان، اما در عین حال، تا ابد شیطان بزرگ است، چون عادی شدن رابطه با آن، پایان انحصار و دوران طلایی شلیک به دروازه‌های خالی است. از نگاه آنها، تنها در پناه قطع ارتباط با اقتصاد‌های آزاد جهان، می‌توان ده‌ها میلیارد دلار اقتصاد سیاه و خاکستری را با نرخ سود‌های افسانه‌ای و فارغ از هر گونه محدویت قانونی مدیریت کرد. پس مرگ بر آمریکا تا قیام مهدی و زنده باد تحریم! تحریم‌هایی که «به فرموده آقا» به راستی نعمت‌اند!

محوری‌ها و پروژه اتمی!

سیاست خارجی محوری‌ها که با انگیزه ترس و ستیز و در خدمت منزوی سازی ایران طراحی شد، بر سه پایه نظامی‌گری، ایجاد عمق استراتژیک در خاک همسایگان، از یمن وعراق تا سوریه و لبنان و دستیابی به سلاح اتمی بنا شده است. پروژه دستیابی به سلاح اتمی ذیل شعار «انرژی اتمی حق مسلم ماست!» کلید خورد تا در بسته‌بندی شیک «تولید برق از نیروگاه‌های اتمی» به مردم فروخته شود. به مرور زمان که این بسته‌بندی مندرس شد و از رنگ و رو افتاد، حضرات مخفی کاری را کنار گذاشتند و رسما پروژه اتمی را بخشی از دکترین دفاعی خود اعلام نمودند.

محوری‌ها در هر سه شاخه، می‌دانند که دنیا، از چین و روسیه تا آمریکا و اروپا و تا همه کشورهای همسایه، هرگز به آنها اجازه بمب‌سازی را نخواهند داد، اما با سخت‌سری و برباد دادن بیش از هزار میلیارد دلار از ثروت ملی، به این بازی ایران‌بربادده ادامه می‌دهند.

شاید برای خامنه‌ای، دست شستن از ماجراجویی شکست‌خورده اتمی، صرفا از جنبه حیثیتی و وجه ایدئولوژیک اهمیت داشته باشد، اما برای مافیای کاسب تحریم، جز تداوم چپاول در تاریکی، هیچ انگیزه دیگری در دفاع از پروژه اتمی وجود ندارد.

مذاکره و پروژه اتمی!

در حالی که تحرک ایالات متحده و اصرار ترامپ برای پایان دادن به پروژه هسته‌ای از طریق مذاکره، فرصت مناسبی برای مردم ایران فراهم کرده تا صدای خود را علیه این ماجراجویی بلند کنند و خامنه‌ای را وادار به تسلیم نمایند، برخی از همسایگان نوع روسی محور مقاومت، از محکوم کردن قاطع پروژه اتمی طفره می‌روند و به بهانه‌های مختلف از قبیل اینکه “نباید خامنه‌ای را ترساند”، ” پروژه اتمی موضوع بده و بستان است” و ” ایران بعد از ج.ا. هم به بازدارندگی نیاز دارد” و... ضرورت طرح مطالبه “برچیدن بساط اتمی، همین امروز!” را رد می‌کنند.

پروژه اتمی در فردای ایران نمی‌‌تواند هیچ نقش دفاعی و بازدارندگی بازی کند، به این دلیل ساده که امروز نمی‌‌تواند! و به این دلیل منطقه‌ای که رفتن ایران به سمت سلاح اتمی، همه همسایگان بزرگ ما را هم به حرکت مشابه وامی‌دارد و منطقه بحرانی خاورمیانه را به صحنه رقابت مرگ‌بار و پرهیزنه بر سر سلاح‌های اتمی بدل می‌کند و به این دلیل بدیهی که چند کلاهک اتمی با تکنولوژی دست چندم و کهنه در مقابل زرداخانه‌های اتمی قدرت‌های بزرگ جهانی، عددی به حساب نمی‌‌آیند و به جای تامین امنیت، سبب نا امنی بیشتر می‌شوند و سرانجام به این دلیل راهبردی و کلان که مفهوم “قدرت” دستخوش تغییر اساسی شده است و آنچه می‌تواند ثبات و امنیت نسبی را به ارمغان آورد، نه قدرت نظامی صرف، بلکه “قدرت هوشمند” مرکب از اقتصاد، فن‌آوری، سرمایه اجتماعی ناشی رضایت مردم اززندگی، داشتن شبکه‌ای از کشور‌های دوست و هم منفعت درجهان و در آخر، داشتن توان دفاعی متناسب است.

در کشوری که اقتصادش در آستانه فروپاشی است، در حوزه فن‌آوری در ته جدول قرار دارد، سرمایه اجتماعی به زیر صفر سقوط کرده و با همه دنیا سر ستیز دارد، پافشاری برداشتن سلاح اتمی، که مهم‌ترین عامل تحریم و فلاکت اقتصادی ناشی از آن است، حتی به فرجام کره شمالی هم ختم نخواهد شد! در چنین شرایطی، تردید به خرج دادن در اعمال فشار حداکثری بر حکومت برای برچیدن بلادرنگ بساط اتمی، با این منطق که ممکن است فردا به‌درد کشور بخورد، در عمل به نابود کردن امروز و فردای کشور منجر خواهد شد.

روشن است تا زمانی که آمریکاستیزی و اسراییل‌خوری حکومت ادامه دارد، ایران روی رفاه و آسایش را نخواهد دید. جمع کردن بساط اتمی تنها می‌تواند آغاز راهی باشد که در انتهای آن ممکن است سیاست خارجی ایران “نرمالیزه” شود. با اتمی، به جایی نخواهیم رسید، بی‌اتمی شاید برسیم!






نظر شما درباره این مقاله:







پنج مظنون به جاسوسی برای ایران در ترکیه دستگیر شدند
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 14:45

پنج مظنون به جاسوسی برای ایران در ترکیه دستگیر شدند







نظر شما درباره این مقاله:







سفر مقامات ارشد ترکیه به سوریه پس از توافق
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 14:20

سفر مقامات ارشد ترکیه به سوریه پس از توافق







نظر شما درباره این مقاله:







نگاه آمریکا و اسرائیل به آفریقا برای اسکان مجدد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 12:16

نگاه آمریکا و اسرائیل به آفریقا برای اسکان مجدد







نظر شما درباره این مقاله:







جزئیات بحث‌برانگیز در قانون اساسی جدید سوریه
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 12:14

جزئیات بحث‌برانگیز در قانون اساسی جدید سوریه


در قانون اساسی جدید تمجید، انکار، توجیه و کوچک‌نمایی جنایات رژیم سابق بشار اسد جرم تلقی شده است

سه ماه پس از سرنگونی بشار اسد، رئیس‌جمهوری سابق سوریه، که پس از ‍۱۴ سال درگیری از قدرت کنار رفت، مقامات سوریه روز گذشته (پنج‌شنبه) پیش‌نویس قانون اساسی جدید دوره گذار را تصویب کردند. این سند، مدت دوره گذار را پنج سال تعیین کرده و طی آن، احمد الشرع به‌عنوان رئیس‌جمهور، اداره کشور را در اختیار خواهد داشت.

یکی از موضوعات بحث‌برانگیز در این اعلامیه، تعیین «فقه اسلامی» به‌عنوان منبع اصلی قانون‌گذاری است، که این پرسش را ایجاد کرد که چرا به‌جای آن، مستقیماً از اصطلاح «اسلام» یا «شریعت اسلامی» استفاده نشده است.

در همین راستا، احمد القربی، عضو کمیته تدوین پیش‌نویس قانون اساسی سوریه، به «العربیه» گفت که این کمیته تلاش کرده از مسائل اختلاف‌برانگیز تا حد امکان دوری کند.

او افزود که کمیته تدوین، عمداً به سراغ مواردی نرفته که موجب تنش میان گروه‌های مختلف مردم سوریه شود و در عوض، از مواردی استفاده کرده که در گذشته بر سر آن توافق شده است.

او با اشاره به تجربیات سایر کشورهای عربی گفت که برخی کشورها در قانون اساسی خود تصریح کرده‌اند که اسلام دین رسمی کشور است، اما در سوریه این موضوع پیش‌تر مورد بحث مفصل قرار گرفته و در نهایت، در قانون اساسی ۱۹۵۰، اصطلاح «فقه اسلامی» به‌عنوان منبع قانون‌گذاری مورد توافق قرار گرفت.

از همین رو، کمیته تدوین این اصطلاح را بار دیگر در اعلامیه جدید حفظ کرده است، ضمن اینکه تأکید شده دین رئیس‌جمهور اسلام خواهد بود.

اصلاحات کلیدی در ساختار حکومتی سوریه

پیش‌نویس قانون اساسی جدید، دوره گذار را پنج ساله تعیین کرده است و در این مدت، یک نهاد ویژه برای اجرای عدالت انتقالی تشکیل خواهد شد. وظیفه این نهاد، تعیین سازوکارهای پاسخگویی، حقِ دسترسی به حقیقت و دادخواهی برای قربانیان و بازماندگان جنگ سوریه از سال ۲۰۱۱ خواهد بود.

تفکیک قوا یکی دیگر از اصولی است که در این اعلامیه تاکید شده است. سوری‌ها پیش از این شاهد تمرکز قدرت در نهاد ریاست‌‌جمهوری بودند.

طبق این قانون اساسی موقت، رئیس‌جمهور دوره گذار اختیار اعلام وضعیت اضطراری را خواهد داشت و همچنین می‌تواند یک‌سوم اعضای مجلس را منصوب کند.

دوره نمایندگی مجلس، با امکان تمدید آن، ۳۰ ماه تعیین شده است و رئیس‌جمهور و هیئت وزیران مسئولیت قوه اجرایی را بر عهده خواهند داشت. همچنین قرار است نهادهای انتخاباتی، دو سوم اعضای مجلس نمایندگان را تعیین کنند.

قوانین جدید درباره نمادهای ملی و برخورد با نظام اسد

در این اعلامیه، پرچم استقلال سوریه با سه ستاره که در اعتراضات مخالفان اسد استفاده شد، به‌عنوان پرچم رسمی کشور تعیین شده است.

همچنین، تمجید از نظام اسد و شخصیت‌های آن، درکنار انکار، توجیه و کوچک‌نمایی جنایات رژیم سابق جرم تلقی شده است.

اختلاف‌نظر درباره اعلامیه جدید، طبیعی است

احمد القربی درباره برخی اختلافات نظر درخصوص اعلامیه جدید گفت که وجود اختلاف در چنین متونی طبیعی و قابل انتظار است.

این عضو کمیته تدوین قانون اساسی سوریه تأکید کرد که تعیین دوره پنج‌ساله برای انتقال قدرت، تصمیمی مناسب است، زیرا شتاب در پایان دادن به این دوره می‌تواند خطرناک باشد.

او همچنین یادآور شد که این اعلامیه موقتی است و برای سازمان‌دهی امور کشور در یک مرحله استثنایی تدوین شده است.

به گفته او، برگزاری انتخابات در آینده نزدیک ممکن نیست، اما این اعلامیه، زیرساخت‌های لازم برای بازسازی نهادهای دولتی را فراهم می‌کند.

مهم‌ترین مفاد پیش‌نویس قانون اساسی سوریه

کمیته تدوین پیش‌نویس قانون اساسی سوریه، مهم‌ترین بندهای این اعلامیه را به شرح زیر اعلام کرده است:

- نام کشور جمهوری عربی سوریه خواهد بود.
- رئیس‌جمهور باید مسلمان باشد و «فقه اسلامی» منبع اصلی قانون‌گذاری تعیین شده است.
- حقوق مربوط به آزادی عقیده و بیان، رسانه، نشر و مطبوعات تضمین شده است.
- مجلس نمایندگان حق احضار و استیضاح وزرا را دارد و اختیار برکناری یا محدودسازی اختیارات رئیس‌جمهور را خواهد داشت.
- حق مالکیت و حقوق زنان در کار و تحصیل به رسمیت شناخته شده است.
- دادگاه قانون اساسی فعلی منحل می‌شود.
- دوره گذار پنج ساله تعیین شده است.
- شرط اعلام وضعیت اضطراری با موافقت شورای امنیت ملی و تمدید آن تنها با تصویب مجلس نمایندگان امکان‌پذیر است.

احمد الشرع پیشتر در ۱۹ ژانویه سال جاری، یک روز پس از انتخاب به‌عنوان رئیس‌جمهور دوران گذار سوریه، وعده داه بود که قانون اساسی دوره انتقالی را ارائه خواهد کرد، کمیته‌ اولیه‌ای برای انتخاب یک «مجلس قانون‌گذاری کوچک‌تر» تشکیل می‌دهد و مجلس نمایندگان رژیم سابق را منحل خواهد کرد.


العربیه فارسی






نظر شما درباره این مقاله:







جمعی از روزنامه‌نگاران خواستار آزادی ویدا ربانی شدند
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 11:52

جمعی از روزنامه‌نگاران خواستار آزادی ویدا ربانی شدند


جمعی از روزنامه نگاران در نامه ای خطاب به ریاست قوه قضاییه خواستار آزادی ویدا ربانی، روزنامه نگار زندانی از زندان شدند.

به گزارش شرق، جمعی از روزنامه نگاران در نامه ای خطاب به ریاست قوه قضاییه خواستار آزادی ویدا ربانی، روزنامه نگار زندانی از زندان شدند.

متن این نامه نامه روزنامه‌نگاران:

بسمه تعالی
ریاست محترم قوه قضاییه
جناب آقای حجت‌الاسلام‌والمسلمین محسنی اژه‌ای
با سلام و احترام

ویدا ربانی، دانش‌آموخته روزنامه‌نگاری از دانشگاه علامه طباطبایی و عضو انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران است. او از سال ۱۳۹۰ در روزنامه‌های رسمی کشور فعالیت داشته است.

ربانی در سال ۱۳۹۸ به دلیل حضور و تهیه گزارش از تجمع اعتراضی مربوط به ساقط کردن هواپیمای اوکراینی در مقابل دانشگاه امیرکبیر، بازداشت و برای او پرونده تشکیل شد. در نهایت، حکم بالاترین اتهامش، یعنی اتهام توهین به مقدسات، برای او صادر شده و به اجرا در آمده است.

او به سه سال حبس تعزیری و دو سال حبس تعلیقی، حبسی که به مدت پنج سال به تعلیق در آمده، محکوم شد.

با شروع حوادث ۱۴۰۱ محکومیت او به اجرا در آمده که با احتساب ایام بازداشت قبلی، حالا کمتر از پنج ماه از حبس این روزنامه‌نگار باقی مانده است.

ما جمعی از روزنامه‌نگاران و همکاران ویدا ربانی، با توجه به شرایط سلامتی او و اینکه تنها چند ماه تا پایان حبسش باقی مانده، تقاضا داریم با آزادی او موافقت شود تا سال نو را در کنار خانواده‌اش آغاز کند.

پیشاپیش از کمک و مساعدت شما براى آزادى این روزنامه‌نگار زندانى سپاسگزاریم.

زهرا ابراهیمى، الهه ابراهیمی، زینب احمدی، بهمن احمدی امویی، رضا اسدآبادی، پروین اسفندیاری، آزیتا اسکندریون، زینب اسماعیلی، افشین امیرشاهى، محمد امین صالحی، فرزانه امینی، زهرا ایرانشاهی، مهرشاد ایمانی، سهند اینانلو، ابوطالب آدینه‌وند، محسن آزموده، محمد آقازاده، مریم آموسا، فاطمه باباخانی، زهرا بارانی، مسعود باستانی، نگین باقری، الهه باقری‌سنجرئی، احسان بداغی، آزاده بکایی، علی‌رضا بنی‌علی، پرستو بهرامی‌راد، فریبرز بیات، امین بیرامی، فریبا پژوه، سیدعلی پورطباطبایی، امیر تنها، مهسا جزینی، زهرا جعفرزاده، زهرا جعفری، محمد جعفری، جلال جلالی‌زاده، مهرداد جهانگیری، مهتاب جودکی، ریحانه جولایی، علی چاهه، سهیلا چترآبگون، شکوفه حبیب‌زاده، ستاره حجتی، داود حشمتی، غزل حضرتی، بهزاد حق‌پناه، شاهد حلاج‌نیشابوری، محمد حیدرزاده، نیره خادمی، الهه خسروی، فاطمه رجبی، ساغر رحیمی شاد، صبا رضایی، مجید رضاییان، حسین رفیعی، رها رمضانی، جواد روح، مهدی زمانی، مرجان زهرانی، سمیه سایش، محسن سجادی، سونیتا سراب‌پور، میثم سعادت، طیبه سلمانی، جلال سمیعی، پانته‌آ سهیلی، حامد سیاسی راد، حامد شجاعی، سارا شعاعی، صبا شعردوست، مریم شکرانی، ماشاالله شمس‌الواعظین، پرویز شهپر، مهدی شیرزاد، صدف صمیمی، کیوان صمیمی، ریحانه طباطبایی، سحر طلوعی، ثمین عباسی، اسفندیار عبداللهی، بهروز عزیزی، لیلا عسگری وش، میلاد علوی، سارا غضنفری، بنفشه غلامی، احمدرضا غنی، ثمر فاطمی، مهدی فخرزاده، میلاد فدایی، ندا فرامرزیان، مهران فرجی، نسترن فرخه، فرهاد فرزاد، محمدمهدى فرقانى، لیلی فرهادپور، سمیه فرید، علی فریدیحیایی، گیسو فغفوری، فروغ فکری، نسیم قاضی‌زاده، میرا قربانی‌فر، یغما فشخامی، محسن قلعی، منوچهر قلمچی، سعید قلیچی، رضا قنبری، اجلال قوامی، رضا قوی فکر، بهزاد کاظمی، رضا کاظمی، علیرضا کاظمی، علی کدخدازاده، فاطمه کریم‌خان، روح‌الله کلانتری، ساغر کوهستانی، بهروز گرانپایه، فاطمه گوارایی، مریم لطفی، سمیه متقی، مریم مجد، بابک مجیدی، مصطفی محب‌کیا، فخرالسادات محتشمی‌پور، مسعود محمدحسینی، الناز محمدی، سلیمان محمدی، مهرو مدرسی، زهرا مشتاق، پارسا مصلحی‌فرد، امیرحسین مصلی، مونا معافی، معصومه معظمی، بدرالسادات مفیدى، محمدرضا مقیسه، شادی مکی، سعید ملّایی، علی ملیحی، ناهید مولوی، لیلا میرغفاری، عرفان نجف‌آبادی، زهرا نژادبهرام، نسرین نیکنام، شهرام هادی، هدی هاشمی، علی هدیه‌لو، شهرزاد همتی، مسعود هوشمندرضوى، اعظم ویسمه، مناف یحیى‌پور، حسین یزدی، عاطفه چهره گشا، ژاله فرامرزیان، سلمان موسوی.






نظر شما درباره این مقاله:







ایران گرفتار میان فشارهای ترامپ و اقتصادی شکننده
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 11:14

ایران گرفتار میان فشارهای ترامپ و اقتصادی شکننده


پریسا حافظی / خبرگزاری رویترز
۱۴ مارس ۲۰۲۵

(۱۴ مارس - رویترز) برای رهبران روحانی ایران، مذاکره با «شیطان بزرگ» برای دستیابی به یک توافق هسته‌ای و کاهش تحریم‌های فلج‌کننده ممکن است این بار شر کمتری باشد.

با وجود بی‌اعتمادی عمیق به ایالات متحده و به‌ویژه رئیس‌جمهور دونالد ترامپ، تهران به طور فزاینده‌ای نگران است که خشم عمومی ناشی از مشکلات اقتصادی، به اعتراضات گسترده تبدیل شود. چهار مقام ایرانی این موضوع را تأیید کرده‌اند.

به همین دلیل است که با وجود مواضع سرسختانه و لفاظی‌های چالش‌برانگیز رهبران روحانی ایران در انظار عمومی، در پشت پرده فضای قدرت در تهران، تمایل عمل‌گرایانه‌ای برای رسیدن به توافقی با واشنگتن وجود دارد.

به گفته این منابع، نگرانی‌های تهران با بازگشت سریع سیاست «فشار حداکثری» ترامپ، که هدف آن رساندن صادرات نفت ایران به صفر از طریق تحریم‌های بیشتر و به زانو درآوردن اقتصاد شکننده کشور است، شدت گرفته است.

رئیس‌جمهور مسعود پزشکیان بارها به شدت بحران اقتصادی در جمهوری اسلامی اشاره کرده و وضعیت را دشوارتر از دوران جنگ ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰ توصیف کرده است. او این ماه به دور جدید تحریم‌های آمریکا علیه نفتکش‌های حامل نفت ایران اشاره کرد.

یکی از مقامات ایرانی گفت که رهبران کشور نگران هستند که قطع کامل مسیرهای دیپلماتیک، نارضایتی داخلی علیه آیت‌الله علی خامنه‌ای را تشدید کند، چرا که او تصمیم‌گیرنده نهایی در جمهوری اسلامی است.

الکس وطن‌خواه، مدیر برنامه ایران در اندیشکده مؤسسه خاورمیانه در واشنگتن، گفت: «هیچ تردیدی وجود ندارد که شخصی که از سال ۱۹۸۹ رهبر عالی بوده و ترجیحات سیاست خارجی او، بیش از هر کس دیگری مسئول وضعیت کنونی است.» 

ضعف اقتصادی ایران بود که خامنه‌ای را به حمایت مشروط از توافق هسته‌ای سوق داد.

«برابر با طرف مقابل»

در حالی که ترامپ فشار بر ایران را با اعمال تحریم‌های جدید و تهدیدهای نظامی افزایش داده است، همزمان باب مذاکرات را نیز باز گذاشته و نامه‌ای به خامنه‌ای فرستاده و پیشنهاد گفتگوهای هسته‌ای را داده است.

خامنه‌ای این پیشنهاد را روز چهارشنبه رد کرد و بار دیگر تأکید کرد که واشنگتن خواسته‌های بیش از حدی را تحمیل می‌کند و تهران تحت فشار حاضر به مذاکره نخواهد شد.

عباس عراقچی، دیپلمات ارشد ایران، در مصاحبه‌ای که روز پنجشنبه در روزنامه ایران منتشر شد، گفت: «اگر در شرایطی که طرف فشار حداکثری تحمیل می‌کند، وارد مذاکره شویم، از موضع پایین وارد مذاکره شده‌ایم و دستاوردی نخواهیم داشت. »

او افزود: «طرف مقابل باید قانع شود که سیاست فشار بی‌اثر است - تنها در آن صورت می‌توانیم در شرایط برابر بر سر میز مذاکره بنشینیم.» 

یک مقام ارشد ایرانی گفت که چاره‌ای جز رسیدن به یک توافق وجود ندارد و تحقق آن ممکن است، هرچند مسیر پیش‌رو به دلیل بی‌اعتمادی ایران به ترامپ، پس از خروج او از توافق ۲۰۱۵، پرچالش خواهد بود.

ایران عمدتاً به لطف چین، که خریدار اصلی نفت آن و یکی از معدود کشورهایی است که با وجود تحریم‌ها همچنان با تهران تجارت می‌کند، از فروپاشی اقتصادی جلوگیری کرده است.

صادرات نفت ایران پس از خروج ترامپ از توافق هسته‌ای کاهش یافت، اما در چند سال اخیر احیا شده است. بر اساس برآوردهای اداره اطلاعات انرژی آمریکا، ایران در سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ بیش از ۵۰ میلیارد دلار از این صادرات درآمد کسب کرده، زیرا توانسته است راه‌هایی برای دور زدن تحریم‌ها بیابد.

با این حال، ابهاماتی درباره پایداری این صادرات وجود دارد، چرا که سیاست فشار حداکثری ترامپ قصد دارد با اعمال چندین دور تحریم بر نفتکش‌ها و نهادهای درگیر در این تجارت، فروش نفت خام ایران را محدود کند.

نارضایتی عمومی در حال جوشیدن

حاکمان ایران با مجموعه‌ای از بحران‌های دیگر نیز روبرو هستند – کمبود انرژی و آب، سقوط ارزش پول ملی، شکست‌های نظامی متحدان منطقه‌ای و افزایش نگرانی‌ها درباره حمله احتمالی اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران.

همه این مشکلات با موضع سخت‌گیرانه ترامپ تشدید شده است.

بخش‌های انرژی و آب به دلیل کمبود سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، مصرف بیش از حد ناشی از یارانه‌ها، کاهش تولید گاز طبیعی و سیستم‌های آبیاری ناکارآمد، با خاموشی‌های گسترده و کمبود آب روبرو هستند.

بر اساس اطلاعات موجود در وب‌سایت‌های ارزی، گفته‌های مقامات و نمایندگان مجلس، ارزش ریال ایران از زمان اعمال مجدد تحریم‌ها در سال ۲۰۱۸ بیش از ۹۰ درصد در برابر دلار کاهش یافته است.

در مواجهه با نگرانی‌ها از سیاست سخت‌گیرانه ترامپ، ایرانیان برای حفظ ارزش پس‌اندازهای خود به خرید دلار، سایر ارزهای خارجی، طلا یا رمزارزها روی آورده‌اند، که این مسئله نشان‌دهنده تضعیف بیشتر ریال است.

بر اساس گزارش رسانه‌های دولتی، قیمت برنج از سال گذشته ۲۰۰ درصد افزایش یافته است. هزینه‌های مسکن و خدمات شهری در برخی مناطق تهران و دیگر شهرهای بزرگ طی ماه‌های اخیر حدود ۶۰ درصد افزایش یافته است که ناشی از سقوط شدید ارزش ریال و افزایش سرسام‌آور هزینه مواد اولیه است.

نرخ رسمی تورم در حدود ۴۰ درصد اعلام شده است، اما برخی کارشناسان ایرانی می‌گویند که این میزان بیش از ۵۰ درصد است. مرکز آمار ایران افزایش چشمگیری در قیمت مواد غذایی گزارش داده و اعلام کرده است که بیش از یک‌سوم کالاهای اساسی در ماه ژانویه ۴۰ درصد افزایش قیمت داشته‌اند، به طوری که قیمت آن‌ها نسبت به مدت مشابه سال قبل بیش از دو برابر شده است.

در ژانویه، خبرگزاری تسنیم به نقل از ابراهیم صدیق‌فر، رئیس مؤسسه کار و رفاه اجتماعی ایران، گزارش داد که ۲۲ تا ۲۷ درصد از مردم ایران زیر خط فقر قرار دارند.

از سوی دیگر، روزنامه جمهوری اسلامی هفته گذشته اعلام کرد که نرخ فقر در کشور حدود ۵۰ درصد است.

مرتضی، ۳۹ ساله، که در بازار بزرگ تهران فرش‌فروشی دارد، در تماس تلفنی گفت: «به سختی می‌توانم اجاره مغازه‌ام را پرداخت کنم یا حقوق کارگرانم را بدهم. کسی پولی برای خرید فرش ندارد. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، مجبور می‌شوم کارگرانم را تعدیل کنم.» 

او افزود: «چطور انتظار دارند بحران اقتصادی را حل کنند، در حالی که حاضر نیستند با ترامپ مذاکره کنند؟ فقط با او صحبت کنید و به توافق برسید. شما نمی‌توانید با شکم گرسنه غرور داشته باشید.» 

خط قرمز هسته‌ای

بر اساس گزارش رسانه‌های دولتی ایران، حداقل ۲۱۶ تجمع اعتراضی در سراسر کشور در ماه فوریه برگزار شده که شامل بازنشستگان، کارگران، کادر درمان، دانشجویان و کسبه بوده است. این اعتراضات عمدتاً بر مشکلات اقتصادی از جمله دستمزدهای پایین و ماه‌ها تأخیر در پرداخت حقوق متمرکز بوده است.

هرچند که این اعتراضات در مقیاس کوچک بوده‌اند، اما مقامات نگران هستند که وخامت بیشتر شرایط زندگی می‌تواند منجر به انفجاری اجتماعی شود.

یکی از چهار مقامی که به دولت نزدیک است، گفت: «کشور مانند یک بشکه باروت است و فشار اقتصادی بیشتر می‌تواند جرقه‌ای باشد که آن را منفجر می‌کند.» 

به گفته این مقامات، نخبگان حاکم بر ایران کاملاً از خطر بازگشت ناآرامی‌هایی مشابه اعتراضات ۲۰۲۲-۲۰۲۳ در پی مرگ مهسا امینی در بازداشت یا اعتراضات سراسری سال ۲۰۱۹ به افزایش قیمت سوخت آگاه هستند.

یک مقام ارشد ایرانی گفت که در سطح عالی چندین جلسه برای بررسی احتمال وقوع اعتراضات گسترده جدید و راه‌های مقابله با آن‌ها برگزار شده است.

با این حال، علیرغم نگرانی از ناآرامی‌های احتمالی، مقامات ایرانی تأکید کردند که تهران فقط تا حد مشخصی در مذاکرات با ترامپ پیش خواهد رفت و «خواسته‌های بیش از حد» مانند برچیدن برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران یا محدود کردن توان موشکی متعارف این کشور را نخواهد پذیرفت.

یکی از مقامات ارشد گفت: «بله، نگرانی‌هایی درباره فشار اقتصادی بیشتر وجود دارد، نگرانی‌هایی درباره افزایش خشم عمومی هست، اما ما نمی‌توانیم حق خود را برای تولید انرژی هسته‌ای فدای خواسته‌های ترامپ کنیم.» 

علی واعظ، مدیر پروژه ایران در گروه بین‌المللی بحران، گفت که حاکمان ایران بر این باورند که مذاکره با ترامپ تحت فشار، نشانه ضعف خواهد بود و در نهایت فشار بیشتری را به دنبال خواهد داشت، نه کاهش آن.

او افزود: «به همین دلیل است که آیت‌الله خامنه‌ای ظاهراً معتقد است که تنها چیزی که از رنج بردن تحت تحریم‌ها خطرناک‌تر است، تسلیم شدن در برابر آن‌هاست.»






نظر شما درباره این مقاله:







انتقاد گزارشگر ویژه از افزایش اعدام و قتل زنان در ایران
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 10:10

انتقاد گزارشگر ویژه از افزایش اعدام و قتل زنان در ایران


مای ساتو، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد برای ایران، در گزارشی نسبت به افزایش شدید میزان اعدام‌ها در ایران، نقض گسترده حقوق زنان، نقض آزادی بیان و عدم شفافیت در نهادهای حکومتی ایران ابراز نگرانی کرد. او در تازه‌ترین گزارش خود تحولات وضعیت حقوق بشر در ایران را بررسی کرده و بر ابعاد جنسیتی خاص و تاثیرات آن بر نقض حقوق بشر را بر اساس قطعنامه ۵۵/۱۹ شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد ارائه کرده است.

خانم ساتو پیش‌تر در اولین گزارش خود که در پاییز گذشته منتشر شد اعلام کرده بود که «شفافیت، جنسیت و حق حیات» سه اولویت اصلی او در طی دوره تصدی خود به عنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل درمورد وضعیت حقوق بشر در ایران خواهد بود.

در این گزارش بیست و یک صفحه‌ای که روز چهارشنبه ۲۲ اسفند ماه منتشر شده مای ساتو که تابستان امسال کار خود را آغاز کرد از درخواستش برای سفر به ایران خبر داده است.

جمهوری اسلامی ایران طی سال‌های گذشته بارها درخواست گزارشگران حقوق بشر سازمان ملل برای سفر به ایران را رد کرده است.

خانم ساتو، در گزارش خود از افراد و سازمان‌های غیردولتی که در تهیه این گزارش به او کمک کردند و موارد نقض حقوق بشر را مستند کردند، قدردانی کرده است. او به دست آوردن اطلاعات موثق در «محیطی با سانسور شدید رسانه‌ای» و در حالی که افراد به دلیل گزارش نقض حقوق بشر با انتقام‌جویی مواجه می‌شوند را از چالش‌های تهیه این گزارش عنوان کرده است.

مای ساتو که هفتمین گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران است در گزارش خود به افزایش آمار اعدام در ایران اشاره کرده است. او با اشاره به آمار اعدام ۹۰۰ نفر در سال ۲۰۲۴ نوشت که میزان اعدام در ایران «به طورمشخص» افزایش یافته و بالاترین میزان از سال ۲۰۱۵ میلادی (حدود ۱۰ سال پیش) تا کنون بوده است.

پیش‌تر فولکر تورک کمیسر حقوق بشر و معاون دبیرکل سازمان ملل متحد هم گفته بود که در سال ۲۰۲۴ میلادی دست‌کم ۹۰۱ نفر در ایران اعدام شده‌اند.

مای ساتو در بخشی از گزارش خود به «سایر مرگ‌های غیرقانونی» در ایران اشاره کرده و به آمار کشته شدن کولبرها هم اشاره کرده است.

گزارش‌گر ویژه بر ضرورت توقف اجرای احکام اعدام در ایران به ویژه درباره کودکان مجرم تاکید کرده است. او همچنین از فشارها علیه اقلیت‌های مذهبی و قومی در ایران انتقاد کرده است.

خانم ساتو همچنین به تبعیض‌های گسترده علیه زنان ایرانی و قوانین محدودکننده در زمینه‌هایی مثل ازدواج، ارث، طلاق و معضل ازدواج کودکان اشاره کرده است.

گزارشگر ویژه سازمان ملل از افزایش میزان قتل زنان در ایران ابراز نگرانی کرده و می‌گوید طی سال ۲۰۲۴ یعنی از ژانویه تا دسامبر این سال، در مجموع ۱۷۹ مورد زن‌کشی در ایران گزارش شده است.

اعتراض زنان ایرانی به حجاب اجباری و آگاهی فزاینده آنها از حقوق خود و عزم زنان ایرانی برای دستیابی به تغییر با به چالش کشیدن شیوه‌های تبعیض آمیز حکومت، از نکاتی است که خانم مای ساتو در گزارش خود آورده است.

وی همچنین نگرانی جدی خود را نسبت به تداوم محدودیت و سرکوب گسترده حق آزادی بیان و حق تشکیل اجتماعات صلح‌آمیز ابراز کرده است.

او از بازجویی،‌ بازداشت و محکومیت فعالان کارگری،‌ فرهنگی و مدافعان حقوق بشر و همچنین روزنامه نگاران به شدت ابراز نگرانی کرده است.

گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد گزارش‌ها درباره وضعیت رفتار با زندانیان در زندان‌های ایران را نگران کننده خوانده است.

او در بخشی از گزارش خود به تاثیر متقابل تحریم‌های اقتصادی جهانی بر زندگی شهروندان ایرانی پرداخته است.

گزارش خانم مای ساتو همزمان با برگزاری پنجاه و هشتمین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد که از ۲۴ فوریه آغاز و تا چهارم آوریل در شهر ژنو ادامه دارد، منتشر شده است.

خانم ساتو همچنین به تبعیض‌های گسترده علیه زنان ایرانی و قوانین محدودکننده در زمینه‌هایی مثل ازدواج، ارث، طلاق و معضل ازدواج کودکان اشاره کرده است.

گزارشگر ویژه سازمان ملل از افزایش میزان قتل زنان در ایران ابراز نگرانی کرده و می‌گوید طی سال ۲۰۲۴ یعنی از ژانویه تا دسامبر این سال، در مجموع ۱۷۹ مورد زن‌کشی در ایران گزارش شده است.

اعتراض زنان ایرانی به حجاب اجباری و آگاهی فزاینده آنها از حقوق خود و عزم زنان ایرانی برای دستیابی به تغییر با به چالش کشیدن شیوه‌های تبعیض آمیز حکومت، از نکاتی است که خانم مای ساتو در گزارش خود آورده است.

وی همچنین نگرانی جدی خود را نسبت به تداوم محدودیت و سرکوب گسترده حق آزادی بیان و حق تشکیل اجتماعات صلح‌آمیز ابراز کرده است.

او از بازجویی،‌ بازداشت و محکومیت فعالان کارگری،‌ فرهنگی و مدافعان حقوق بشر و همچنین روزنامه نگاران به شدت ابراز نگرانی کرده است.

گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد گزارش‌ها درباره وضعیت رفتار با زندانیان در زندان‌های ایران را نگران کننده خوانده است.

او در بخشی از گزارش خود به تاثیر متقابل تحریم‌های اقتصادی جهانی بر زندگی شهروندان ایرانی پرداخته است.

گزارش خانم مای ساتو همزمان با برگزاری پنجاه و هشتمین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد که از ۲۴ فوریه آغاز و تا چهارم آوریل در شهر ژنو ادامه دارد، منتشر شده است.

بی‌بی‌سی فارسی






نظر شما درباره این مقاله:







پنجمین سال پیاپی خشکسالی در تهران
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 10:02

پنجمین سال پیاپی خشکسالی در تهران







نظر شما درباره این مقاله:







بیانیه مشترک نشست سه‌جانبه ایران، چین و روسیه
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 9:43

بیانیه مشترک نشست سه‌جانبه ایران، چین و روسیه







نظر شما درباره این مقاله:







۱۴ مارس روز جهانی پرسیدن یا پرسش است
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 9:38

۱۴ مارس روز جهانی پرسیدن یا پرسش است







نظر شما درباره این مقاله:







ادامه بلاتکلیفی دو عضو یک خانواده
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 9:34

ادامه بلاتکلیفی دو عضو یک خانواده







نظر شما درباره این مقاله:







بیش از ۵۰ روز بی خبری از وضعیت بیژن کاظمی
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 9:00

بیش از ۵۰ روز بی خبری از وضعیت بیژن کاظمی







نظر شما درباره این مقاله:







نیات پس‌پرده کرملین در مذاکرات
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 8:46

نیات پس‌پرده کرملین در مذاکرات


کاترین بلتون و رابین دیکسون 
واشینگتن پست
۱۲ مارس ۲۰۲۵

بر اساس سندی که برای کرملین تهیه شده، روسیه باید با تشدید تنش‌ها بین دولت ترامپ و سایر کشورها، موقعیت مذاکره‌ای ایالات متحده در مورد اوکراین را تضعیف کند و همزمان تلاش‌های خود را برای از بین بردن دولت اوکراین پیش ببرد.

این سند که توسط یک اندیشکده تأثیرگذار در مسکو و نزدیک به FSB نوشته شده، خواسته‌های حداکثری روسیه برای هرگونه پایان درگیری در اوکراین را تشریح می‌کند. در این سد، طرح‌های اولیه رئیس‌جمهور دونالد ترامپ برای دستیابی به یک توافق صلح در ۱۰۰ روز به عنوان ایده‌ای «غیرقابل تحقق» رد شده و آمده است که «یک راه‌حل صلح‌آمیز برای بحران اوکراین قبل از سال ۲۰۲۶ امکان‌پذیر نیست.»

این سند همچنین هرگونه طرح برای اعزام نیروهای حافظ صلح به اوکراین را، همان‌طور که برخی در اروپا پیشنهاد کرده‌اند، رد می‌کند و بر به‌رسمیت شناخته شدن حاکمیت روسیه بر مناطقی از اوکراین که تصرف کرده، تأکید می‌ورزد. علاوه بر این، خواستار تقسیم بیشتر اوکراین از طریق ایجاد یک منطقه حائل در شمال شرق این کشور در مرز با مناطق روسیه مانند بریانسک و بلگورود، و همچنین یک منطقه غیرنظامی‌شده در جنوب اوکراین نزدیک به کریمه است که روسیه در سال ۲۰۱۴ به طور غیرقانونی آن را ضمیمه کرد. این منطقه بر اودسا تأثیر خواهد گذاشت.

همچنین در این سند به «نیاز به از بین بردن کامل» دولت فعلی اوکراین اشاره شده است.

این سند که توسط یک سرویس اطلاعاتی اروپایی به دست آمده و توسط واشنگتن پست بررسی شده، چالش‌های پیش روی ترامپ برای دستیابی به هرگونه توافق با روسیه در مورد یک معاهده صلح را برجسته می‌کند، حال‌که کییف پیشنهاد واشنگتن برای آتش‌بس ۳۰ روزه را تأیید کرده و به نظر می‌رسد شکاف بین دو کشور را پر کرده است.

در حالی که روسیه هنوز نشان نداده است که حاضر به امضای هرگونه آتش‌بس است، تحلیلگران هشدار داده‌اند که مسکو همچنان راه‌های متعددی برای به تأخیر انداختن موافقت با حتی یک وقفه موقت در خصومت‌ها دارد. آن‌ها گفتند که راه برای هرگونه توافق صلح بلندمدت همچنان پرخطر است.

توماس گراهام، مدیر ارشد امور روسیه در شورای امنیت ملی در زمان جورج دبلیو بوش و اکنون عضو شورای روابط خارجی، گفت: «روسیه به حل سریع بحران اوکراین علاقه‌ای ندارد. آن‌ها مدام درباره ریشه‌های بحران صحبت می‌کنند که همان‌طور که می‌دانید مربوط به سیاست داخلی اوکراین و مهم‌تر از آن، معماری امنیتی اروپا و نقش ناتو است. یک آتش‌بس ساده که این موارد را در نظر نگیرد، برای روسیه جذابیتی ندارد. و به نظر می‌رسد ترامپ این را درک نمی‌کند.» 

دمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، گفت که کرملین «از چنین توصیه‌هایی اطلاعی ندارد» و آن‌ها را «بسیار متناقض» خواند و افزود: «ما با گزینه‌های بهتر و بررسی‌شده‌تری کار می‌کنیم.»

این سند توسط یک اندیشکده که با بخش پنجم FSB (بخشی که عملیات در اوکراین را نظارت می‌کند) همکاری نزدیک دارد، در هفته منتهی به مذاکرات روسیه و ایالات متحده در ریاض، عربستان سعودی، که در ۱۸ فوریه برگزار شد، تهیه شده است. یک محقق روسی نزدیک به دیپلمات‌های ارشد روسیه گفت که جهت‌گیری اصلی این توصیه‌ها بازتاب اجماع گسترده در مسکو است، اما افزود که هیچ‌گاه مشخص نیست که رهبری کرملین تا چه حد به اسنادی که برای آن تهیه می‌شود، واکنش نشان می‌دهد.

او گفت که در حالی که اعضای تندرو نخبگان روسیه از کرملین می‌خواهند که جنگ را ادامه دهد و «از شرایط فعلی برای پیشروی بیشتر استفاده کند»، گروه‌های دیگر خواستار حل سریع‌تر درگیری و «حداقل یک آتش‌بس» هستند.

سند مرتبط با FSB راه‌هایی را تشریح می‌کند که روسیه می‌تواند از طریق آن‌ها موقعیت مذاکره‌ای خود را با تشدید تنش‌ها بین ایالات متحده و هر دو چین و اتحادیه اروپا تقویت کند، و همچنین با پیشنهاد دسترسی ایالات متحده به مواد معدنی روسیه، از جمله در مناطقی که در اوکراین اشغال کرده است، این کار را انجام دهد. از جمله این مناطق، شرق اوکراین (دونباس) است که در سند گفته می‌شود ذخایر فلزات کمیاب در آن وجود دارد.

در مصاحبه‌ای در ۲۴ فوریه، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، تقریباً همین موضوع را بیان کرد و پیشنهاد داد که مسکو می‌تواند از شرکت‌های آمریکایی دعوت کند تا ذخایر معدنی روسیه، از جمله در مناطق اشغالی اوکراین، را توسعه دهند. این به نظر می‌رسد تلاشی برای تضعیف یک توافق پیشنهادی بین اوکراین و ایالات متحده در مورد توسعه منابع معدنی باشد.

در این سد آمده است که تلاش‌های روسیه باید ابتدا بر عادی‌سازی روابط بین واشنگتن و مسکو متمرکز شود، از طریق بازگرداندن سطح کامل کارکنان دیپلماتیک در سفارت‌های دو کشور و انتصاب الکساندر دارچیف به عنوان سفیر روسیه در ایالات متحده — پیشنهاداتی که پس از مذاکرات مقامات روسیه و ایالات متحده در استانبول در ۲۷ فوریه به طور عمومی مطرح شد و ظاهراً بر عملیات مأموریت‌های دیپلماتیک دو کشور متمرکز بود.

این سند پیشنهاد می‌کند که روسیه موافقت کند موشک‌های بالستیک میان‌برد اُرشنیک خود را در بلاروس، در مرز با اتحادیه اروپا، مستقر نکند، در حالی که در مقابل ایالات متحده موافقت کند سیستم‌های موشکی جدیدی در این قاره مستقر نکند. همچنین پیشنهاد می‌کند که روسیه ارسال سلاح به کشورهایی که «غیردوست» ایالات متحده محسوب می‌شوند را متوقف کند، در حالی که ایالات متحده نیز متقابلاً از武装 کردن اوکراین دست بردارد. اما اضافه می‌کند که توقف ارسال سلاح روسیه به متحدانش «تحقق آن دشوار است.»

این سند پیشنهادات اولیه کیث کلوگ، فرستاده ویژه ترامپ برای اوکراین و ژنرال بازنشسته، را رد می‌کند که در آن یکی از عناصر پیشنهادی، واگذاری مناطقی از اوکراین که توسط روسیه تصرف شده و موافقت کییف برای عدم تلاش جهت بازپس‌گیری آن‌ها در آینده از طریق روش‌های نظامی یا دیپلماتیک بود.

با این حال، سند مرتبط با FSB می‌گوید که حتی این نوع توافق نیز کافی نیست و بدون به رسمیت شناختن حاکمیت روسیه بر منطقه اشغالی، «به احتمال زیاد» درگیری مسلحانه در میان‌مدت از سر گرفته خواهد شد، «به عنوان مثال پس از تغییر بعدی دولت در ایالات متحده.»

این سند همچنین هرگونه امتیاز سیاسی احتمالی از سوی اوکراین — مانند رد عضویت در ناتو توسط کییف و برگزاری انتخابات که در آن احزاب طرفدار روسیه اجازه مشارکت داشته باشند — را به عنوان اقداماتی که به اندازه کافی جامع نیستند، رد می‌کند. این سند می‌گوید: «در واقعیت، رژیم فعلی کییف نمی‌تواند از داخل کشور تغییر کند. از بین بردن کامل آن ضروری است.»

وجود هرگونه نیروی حافظ صلح در اوکراین نیز به عنوان «کاملاً غیرضروری» رد شده است، زیرا هر نیرویی تحت «تأثیر جدی غرب» خواهد بود. برنامه‌های ایالات متحده برای ادامه武装 کردن اوکراین پس از هر توافق صلح نیز «کاملاً غیرقابل قبول» عنوان شده است، همان‌طور که حفظ سطح فعلی ارتش اوکراین با یک میلیون نیرو غیرقابل قبول است.

تلاش‌ها برای ترغیب روسیه به توافق صلح با پیشنهاد لغو جزئی تحریم‌ها نیز در این سند رد شده است. در این سد آمده است: «مشخص نیست که چه سودی برای روسیه خواهد داشت»، زیرا «اهمیت عامل تحریم‌ها علیه کشورمان به وضوح بیش از حد بزرگنمایی شده است.»

بوریس بوندارف، دیپلمات سابق روسیه مستقر در ژنو، گفت که روسیه تلاش می‌کند ترامپ را با نشان دادن «گشودگی و انعطاف‌پذیری» به مذاکرات بکشاند. پوتین، از سوی دیگر، می‌خواهد با قرار دادن خود به عنوان «یک دوست واقعی و صمیمی برای دونالد ترامپ که او را کاملاً درک می‌کند و می‌خواهد به او در دستیابی به اهدافش در ایالات متحده کمک کند»، مذاکرات را به درازا بکشد. بوندارف گفت: «البته او چیزی در مقابل نیاز دارد، زیرا نمی‌تواند این کار را به صورت رایگان انجام دهد.»

دیمیتری آلپرروویچ، رئیس اندیشکده شتاب‌دهنده سیاست سیلورادو، گفت که ممکن است برای پوتین دشوار باشد که پیشنهاد آتش‌بس را به طور کامل رد کند بدون اینکه خطر تغییر احتمالی موضع مسکو نسبت به واشنگتن را به جان بخرد. او در پستی در ایکس نوشت: «در نظر او اکنون خطرات بسیار بیشتر از اوکراین است — جایزه بزرگ‌تر عادی‌سازی دیپلماتیک روسیه و آمریکا، لغو تحریم‌ها و ایجاد شکاف در ناتو است.»






نظر شما درباره این مقاله:







مهاجرت، ماشین‏‌خوابی و زندگی‌‏های اشتراکی
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 8:13

مهاجرت، ماشین‏‌خوابی و زندگی‌‏های اشتراکی


زهرا جعفرزاده / هم‌میهن

یک شیفت بیمارستان، شیفت بعدی مسافرکشی. شیفت آخر؟ ماشین‌خوابی، کرایه تخت در خوابگاه و پانسیون یا زندگی‌ اشتراکی.

ماهانه ۱۴ تا ۱۵ میلیون تومان، کفاف زندگی‌شان را نمی‌دهد. اضافه کاری ساعتی ۲۵ هزار تومان. هشت ساعت اضافه کار کنند، ۲۰۰ هزار تومان بیشتر نمی‌گیرند. همان را هم باید برای رفت و آمد بدهند. در یک سال گذشته ۴۰۰ پرستار از استان گیلان به تهران مهاجرت کرده‌اند، در کرمانشاه پرستاران، با هم همکار می‌شوند، شرکت خدمات پرستاری در خانه راه‌اندازی می‌کنند، با هم خانه‌ای در تهران کرایه می‌کنند و راهی می‌شوند.

در یزد، پرستار را به دلیل مطالبه‌گری‌اش انفصال از خدمت می‌کنند و در شهری دیگر تبعیدش می‌کنند. نتیجه؟ فرار پرستاران از بیمارستان‌ها، کار کردن در آپاراتی و میوه‌فروشی و لبنیاتی، توزیع تخم‌مرغ و آرایشگری و حتی دستفروشی. گروهی هم از کشور مهاجرت می‌کنند، به کشورهای حاشیه خلیج فارس و حقوق‌های چند صد میلیون تومانی می‌گیرند یا به اروپا می‌روند و ۳ هزار یورو و ۴ هزار دلار درآمد دارند. خبرها حکایت از خانه‌به‌دوشی پرستاران مجرد در شهرهای بزرگ مانند تهران دارد؛ تهران که انتخاب اولشان برای کار و زندگی‌ است.

کرایه‌ بالای مسکن اما منجر شده تا خانه‌شان، ماشین شود و مراکز اورژانس و پانسیون و خوابگاه. تعدادی از آنها مراکز اورژانس را به عنوان سومین شیفت انتخاب می‌کنند تا همان‌جا روزشان را پایان دهند. عده‌ای هم میان شیفت‌ها در ماشین می‌خوابند تا به کار بعدی برسند، جزئیات بی‌خانمانی و دردسرهای معیشت پرستاران را فعالان صنفی، خود و همکاران‌شان به درستی روایت می‌کنند.

بی‌خانمانی پرستاران

اوایل اسفندماه، دبیرکل خانه پرستار خبر از ماشین‌خوابی برخی از پرستاران داد؛ پرستارانی که به‌دلیل مشکلات معیشتی، توانایی پرداخت کرایه‌خانه را ندارند. او گفته بود: «برخی از پرستاران فعلی ما از شهرستان به تهران آمدند و به‌دلیل شرایط مهاجرت بین‌استانی در کار خود باقی ماندند. گروهی از این افراد، برای اینکه کرایه‌خانه ندهند، چند شیفت کار می‌کنند و در ساعت استراحت، در خودروی شخصی می‌خوابند.» او در گفت‌وگو با هم‌میهن اما جزئیات بیشتری روایت می‌کند. در تهران سه دانشگاه علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی و ایران به‌شدت نیاز به پرستار دارند، آگهی استخدام می‌دهند اما کسی اقدام نمی‌کند. دانشگاه برای هزار نفر درخواست استخدام می‌کند، اما درنهایت ۳۰۰-۲۰۰ نفر شرکت می‌کنند.

اما چه کسانی برای استخدام اقدام می‌کنند؟ اغلب پرستارانی که در شهرستان‌ها کار می‌کنند، به آنها گفته می‌شود تا پنج سال نمی‌توانند به دانشگاه شهرشان منتقل شوند، چراکه پیش از این پرستاران با هدف استخدام به تهران می‌آمدند و بعد از استخدام، درخواست انتقال می‌دادند تا به شهر خودشان برگردند. در قانون جدید، پرستار باید پنج سال در تهران بماند و دو، سه شیفت کار کند تا بتواند هزینه‌های زندگی‌اش را تامین کند.

اگر خانه کرایه کند، بخش زیادی از حقوق‌اش را باید پرداخت کند، بنابراین ترجیح می‌دهد در خوابگاه‌ یا خودرو یا با کار کردن در شیفت شب مراکز اورژانس، همان‌جا بخوابد. یعنی هفت روز هفته را باید در شیفت شب کار کند، اگر هم شیفت شب نبود، مجبور است در ماشین یا خوابگاه بخوابد. با این روش می‌تواند بخشی از حقوق‌اش را پس‌انداز کند یا برای خانواده‌اش در شهرستان بفرستد. عده‌ای هم ناچارند برای زندگی به اطراف تهران بروند.

خانه‌نشینی، تغییر شغل و مهاجرت؛ سه معضلی است که به گفته شریفی‌مقدم وضعیت پرستاری را بحرانی کرده است: «سال‌هاست برخی مسائل را فریاد می‌زنیم؛ مسائلی که پرستاران و مردم را درگیر کرده، اما گوش کسی بدهکار نیست، چراکه ساختار مشکل دارد. کدام پرستار می‌تواند با حقوق ۱۵-۱۴میلیون تومانی زندگی کند؟

پرستار وقتی دو شیفت هم کار می‌کند، نهایت حقوق‌اش به ۳۰ میلیون تومان می‌رسد که باز هم کافی نیست. سال‌هاست این موضوعات را مطرح می‌کنیم و آمدن و رفتن دولت‌ها هم تفاوتی ایجاد نکرده است. ساختار وزارت بهداشت به‌گونه‌ای است که به پرستاران توجهی نمی‌کند.» به گفته دبیرکل خانه پرستار، مشکل اصلی پرستاری، میزان دریافتی‌شان است: «پرستاری که به استرالیا، کانادا و... مهاجرت می‌کند نزدیک به سه هزار یورو یا چهار هزار دلار دریافتی دارد، درحالی‌که درآمدش در ایران به ۲۰۰ دلار هم نمی‌رسد. تعداد زیادی از پرستاران مهاجرت کرده‌اند یا در حال مهاجرت‌اند.»

از پرستاری در منزل تا تخم‌مرغ‌فروشی

پرستار راه دیگری هم دارد و آن تغییر شغل است؛ مثلاً زیرزمینی اجاره کرده و تخم‌مرغ توزیع می‌کند، مسافرکشی می‌کند یا خدمات پرستاری در منزل می‌دهد یا در بخش زیبایی فعال شده. نتیجه اما یکسان است؛ خالی شدن بیمارستان‌ها از پرستار: «در تهران ۵۰ هزار پرستار خانه‌نشین‌ هستند، آنها می‌گویند ماهانه ۱۵ میلیون تومان ارزش آن‌همه سختی و فشار کاری را ندارد.

در مقابل اما پرستاری در منزل، درآمد بالایی دارد. انتظار جامعه پرستاری این است که حقوق ثابتی دریافت کند، طرح فوق‌العاده خاص با ضریب مناسب برایش حساب شود و قانون تعرفه‌گذاری به‌طور کامل اجرا شود؛ قانونی که از سال ۸۶ در جریان است اما اجرا نشده و حالا هم بعد از سال‌ها مدل دیگری از آن در حال اجراست.» به گفته شریفی‌مقدم، تعرفه‌های گروه پزشکی برای سال‌ آینده، ۴۶ درصد افزایش یافته، اما کسی نمی‌گوید که چرا ۴۶ درصد تعرفه بالا رفته یا چرا تعرفه اضافه‌کاری دوبرابر شده، اما به پرستاران که می‌رسد هم اضافه‌کاری اجباری با ۳۰-۲۵هزار تومان دارند، هم حقوق‌شان پایین است. هر بار اعتراض می‌کنند، یک معوقه پرداخت می‌کنند اما مشکل با این پرداخت‌ها حل نمی‌شود.

شیفت سوم: مراکز اورژانس

یکی از فعالان پرستاری که نخواست نامش در گزارش بیاید، مهاجرت بین‌استانی پرستاران را تایید می‌کند. او می‌گوید که به هر حال موقعیت شغلی در تهران بهتر است، بیمارستان‌های خصوصی آن بیشتر است و امکان چند جا کار کردن هم فراهم است. به گفته او، این پرستاران چند شیفت کار می‌کنند اما خانه کرایه نمی‌کنند، چون بخش زیادی از درآمدشان برای اجاره‌خانه می‌رود. به همین دلیل یا در خودروی‌شان در حیاط بیمارستان می‌خوابند یا شیفت سوم را در مراکز فوریت‌های پزشکی می‌مانند.

این فعال پرستاری می‌گوید که در بیمارستان شریعتی چندنفر به این شکل کار و زندگی می‌کنند: «از قدیم خودروخوابی پرستاران وجود داشت، اینکه در چند بیمارستان کار می‌کنند و برای استراحت به مراکز آمبولانس می‌روند. اما حالا گزارش‌های زیادی از این وضعیت به ما داده می‌شود مخصوصاً در یکی، دو سال اخیر بیشتر شده است. برخی از مراکز هم برای پرستاران تازه استخدام‌شده، پانسیون در نظر می‌گیرند، البته به‌طور موقت و بعد از پایان مهلت، آنها دوباره بی‌خانمان می‌شوند. تعداد این افراد هم زیاد است.»

همه اینها در شرایطی است که به گفته این پرستار، هیچ تغییری در شرایط پرستاران صورت نگرفته است: «وزارت بهداشت تلاش کرد تا منابعی را برای این بخش در نظر بگیرد. درحال‌حاضر از میان کارکنان دولت، کمترین دریافتی به کارکنان آموزش‌وپرورش و بعد از آنها به کارکنان وزارت بهداشت تعلق می‌گیرد.» این فعال پرستاری می‌گوید که پرستاران درخواست تغییر شرایط داشتند، تجمع کردند و دست به اعتصاب زدند اما درنهایت با آنها برخورد شد. پرستارانی در یزد، کرمانشاه، مشهد و شیراز تعلیق شده‌اند. در بیمارستان امام خمینی تهران هم چندنفر تعلیق شدند. حتی گزارشی از تبعید پرستاران به شهرهای دیگر هم شنیده شد.

۳ ماه تعلیق از کار به‌دلیل مطالبه‌گری

رانندگی، آپاراتی، لبنیاتی، طلاسازی و آنهایی که در مضیقه مالی‌اند، دستفروشی هم می‌کنند. این روایت محمدرضا دارا، پرستار تعلیق‌شده یکی از مراکز درمانی یزد از وضعیت پرستاران شهرش است. او می‌گوید، پرستاران امکاناتی ندارند و رفاهیاتی برایشان در نظر گرفته نشده است.

محمدرضا دارا، پرستار مرکز ترومای بیمارستان شهید رهنمون یزد است، دو ماه است در تعلیق به‌سر می‌برد و تا ماه دیگر همین وضعیت ادامه دارد؛ حکم تعلیق از کارش، سه‌ماهه است: «اول اردیبهشت‌ماه سال آینده تعلیقم تمام می‌شود.» دارا را به‌دلیل مطالبه‌گری بازخواست کردند و با شکایت رئیس قبلی دانشگاه علوم پزشکی یزد و پیگیری‌های او برای محکومیت این پرستار با ۲۸ سال سابقه کار، درنهایت نتیجه داد.

اولین اعتصاب پرستاران یزد، اردیبهشت‌ماه امسال رقم خورد، همان موقع استاندار وقت یزد، در میان تجمع‌کنندگان حاضر شد و به آنها وعده داد که یکی از وعده‌ها، پرداخت معوقات بود و دیگری هم در نظر گرفتن مسکن پرستاری بود؛ موضوعی که در شورای عالی مسکن هم تصویب شد اما هیچ‌وقت به مرحله اجرا نرسید. معوقات‌شان را هم به‌اندازه دوماه پرداخت کردند و بعد دیگر خبری نشد.

همان موقع، دارا و گروهی از پرستاران، در راستای مطالبه‌گری‌شان در اجرای قوانین و بهبود وضعیت معیشت، با تشکیل پرونده حراستی مواجه شدند: «یک‌سال‌ونیم پیش، در راستای ظلمی که به جامعه پرستاری می‌‌شد، شروع به فعالیت کردیم و حدود پنج هزار نفر از کادر درمان، عضو شدند. ما محکم پای مطالبات‌مان ایستادیم؛ چراکه مطالبه ما صنفی بود، اما مدیران قبلی دانشگاه علوم پزشکی یزد، واکنش‌های تند و خشکی داشتند و کل اعتراضات ما را زیرسوال بردند.»

مطالبه‌گری آنها تنها به تجمعات پیوسته ختم نشد و حدود سه‌بار هم دست به اعتصاب زدند؛ اتفاقی که باعث شد رئیس دانشگاه علوم پزشکی یزد در دادگاه، علیه‌شان شکایت و درنهایت محمدرضا دارا را متهم به لیدری اعتراضات کند: «در دادگاه مرا تبرئه کردند، اما رئیس دانشگاه دوباره از من شکایت کرد. از حراست علیه من گزارش‌هایی جمع کرده بود و درنهایت در فضایی که خودم هم در آن حضور نداشتم، مرا از کار تعلیق کردند.» به گفته او، بعد از تغییر مدیریت، رئیس جدید دانشگاه تلاش زیادی برای اجرا نشدن حکم کرد، اما درنهایت حکم اجرا شد.

دارا چهار فرزند دارد و حالا در دومین ماه تعلیق به‌سر می‌برد. او می‌گوید بعد از ۲۸ سال و نیم کار، به‌دلیل مطالبه‌گری در خانه نشسته است و اجازه کار ندارد. غیر از او، هیچ‌‌یک از معترضان با چنین حکمی مواجه نشدند، برایشان در حراست دانشگاه پرونده تشکیل شد، تعدیل شدند، برخی هم کار را رها کردند و رفتند، اما تعلیق نشدند. اعتراض اصلی آنها درباره معیشت بود؛ تعرفه اضافه‌کاری ۱۵ هزار تومانی که پس از کم‌کردن مالیات ۱۳ هزار تومان می‌شود، برایشان توهین‌آمیز است.

بعد از اعتراضات پرستاری، مدیران اعلام کردند که این عدد به ۶۰ هزار تومان افزایش می‌یابد، قرار بود از مهرماه اجرا شود اما نشد. پرستاران حدود ۱۵ میلیون تومان حقوق می‌گیرند و اگر باسابقه باشند، ۲۰ میلیون تومان. از این درآمد، ماهانه ۵ تا ۸ میلیون تومان اجاره‌بهای مسکن‌شان می‌شود و با تعرفه‌ای که برای اضافه‌کاری اجباری در نظر گرفته شده هم کمبودها جبران نمی‌شود. اگر آنها شش ساعت شیفت اضافه‌کار کنند، نزدیک به ۳۰۰ هزار تومان پول می‌گیرند که همین را هم باید برای رفت‌وآمد هزینه کنند.

دارا می‌گوید که در این شرایط، ماهانه ۱۰ تا ۱۲ نفر از پرستاران استعفا می‌دهند که از این تعداد، چهار نفر به خارج از کشور مهاجرت می‌کنند و مابقی در حرفه‌های دیگر مشغول به‌کار می‌شوند: «۸۵ تا ۹۰ درصد پرستاران دو جا کار می‌کنند. درآمد کار در دو بیمارستان، حدود ۴۰ میلیون تومان است، از این مبلغ ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان را باید بابت مالیات پرداخت کنند و چیزی برای خودشان نمی‌ماند.»

تبعید، مهاجرت به تهران و بی‌پولی

سوار کردن یکی از بیماران و رساندنش به مقصد، برای آقای «د» خاطره دردآوری است؛ او راننده تاکسی اینترنتی است که کارش را بعد از شیفت بیمارستان شروع می‌کند و چندی پیش یکی از بیماران، به‌صورت اتفاقی او را به‌عنوان راننده انتخاب کرده بود: «چرا یک پرستار درس‌خوانده باید راننده تاکسی باشد، ما برای کنکور خیلی درس خوانده بودیم، در کنار درس خواندن هم کارورزی‌های سختی داشتیم، استادان، با ما سختگیری‌های زیادی می‌کردند که درنهایت برویم راننده شویم؟»

او می‌گوید که دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه هر دو، سه‌ماه یک‌بار مطالبات‌شان را پرداخت می‌کند، شهرهای دیگر مثل تهران وضعیت بهتری دارند و همین موضوع سبب شده تا خیلی‌ها به تهران مهاجرت کنند. آنجا پرداخت مطالبات حدود یک‌ماه تأخیر دارد. پرستاران یک شهر جمع می‌شوند، پانسیونی می‌گیرند و زندگی می‌کنند: «نمونه این اتفاق برای خودم افتاده. بعد از تعطیلات نوروز به تهران می‌روم، قرار است ماشینم را بفروشم و با پولش جایی اجاره کنم. از اینجا باید فرار کرد.» او می‌گوید، تعدادی از همکارانش حتی پرستاری را هم رها کرده‌اند و به تهران رفته‌اند برای کار؛ کسانی که شاید به‌دلیل وضعیتی که داشتند، می‌توانستند به‌راحتی استخدام شوند.

آقای «د» را به‌دلیل شرکت در اعتراضات پرستاری، از شهر کرمانشاه به اسلام‌‌آباد غرب تبعید کرده بودند و از اول اسفندماه دوباره به محل کارش در کرمانشاه بازگشته است. اعتراضات آنها برای رسیدن به حق‌وحقوق‌شان از دو سال پیش شروع شد؛ درست زمانی که موج اعتراضات در سراسر کشور آغاز شده بود. آنها در کرمانشاه به‌صورت مکتوب با معاون‌ها و رؤسای مختلف بیمارستانی و دانشگاهی در ارتباط بودند و تقاضای اصلاح وضعیت معیشت‌شان را داشتند: «به‌جای اینکه به حرف ما گوش بدهند، پسمان زدند.» اعتراض اصلی آنها به وضعیت درآمدها بود، هنوز هم همین درخواست را دارند.

آقای «د» می‌گوید که امروز کار می‌کنیم، ۱۲ماه بعد پولش را می‌دهند. اضافه‌کاری‌ها اجباری است، چون نیرو کم است. پول ما را نمی‌دادند اما برای رأی آوردن فلان نماینده، بودجه‌های زیادی صرف می‌کردند: «ما در استانداری و دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، تجمع کردیم و گفتیم حق‌مان را می‌خواهیم. تمام اعتراضات مسالمت‌‌آمیز بوده؛ اعتراض به تعرفه پایین اضافه‌کاری، به پرداخت‌های با تأخیر یک‌ساله، به حق‌مسکن ۹۰ هزار تومانی که چندین‌سال است پرداخت نشده، هزینه لباس‌ فرمی که پولش را نمی‌دهند و... همه اینها به‌صورت مکتوب اعلام شد اما اتفاقی نیفتاد.»

پرستاران تجمع کردند و پس از آن بود که اسامی‌شان به حراست فرستاده شد. گفتند آقای «د» لیدر است و برایش پرونده‌‌سازی کردند. او را به چهار سال تبعید به یک شهرستان محکوم کردند، بعد از اعتراض حکم به یک‌سال تبعید به یکی از توابع اسلام‌آباد که ۷۰ کیلومتر از شهر دور است، کاهش یافت. آقای «د» شش‌ماه در منطقه دیگری کار کرد تا اینکه جواب اعتراضش در دیوان عدالت اداری آمد که تایید کرده بودند اعتراضات، صنفی بوده و حکم لغو شد. این پرستار حالا در همان بیمارستان محل خدمت‌اش مشغول به‌کار است اما می‌گوید که در این مدت خسارت زیادی دیده، یک‌ششم حقوقش را کم کردند و هزینه زیادی بابت رفت‌وآمد داده است.

این پرستار از بیمارستان امام علی کرمانشاه خبر دارد و می‌گوید که امسال ۲۵ نفر از کادر پرستاری این بیمارستان، به خارج از کشور مهاجرت کرده‌اند. بیشتر پرستاران به آلمان مهاجرت می‌کنند. آنجا نزدیک به سه‌هزار یورو حقوق می‌گیرند که هم می‌توانند زندگی‌شان را آنجا بچرخانند، هم اینکه پولی برای خود نگه دارند: «روزی از راه می‌رسد که بیمار به اورژانس می‌رود و هیچ پرستار و پزشکی نباشد که او را درمان کند. سیستم درمان، پرستاران باسابقه‌شان را دودستی تقدیم کشور دیگری می‌کنند.»

زندگی‌های اشتراکی

موج مهاجرت به کلانشهرها ازجمله تهران، آغاز شده؛ موجی که با جدایی پرستاران از بیمارستان‌های شهرشان و پیوستن به بخش خصوصی در شهری دیگر، با امکانات و تعرفه‌های بیشتر همراه است. سه‌ماه از طرح پرهام رازیانی مانده بود که تصمیم گرفت از بیمارستان طالقانی کرمانشاه توقف طرح پرستاری‌اش را کلید بزند و راهی تهران شود.

او همراه با تعدادی از پرستاران، در تهران شرکت خدمات پرستاری در منزل راه‌اندازی و با چند نفر از اقوام‌شان خانه‌ای به‌صورت اشتراکی اجاره کرده است. مهاجرت به تهران برای او هم چالشی بود؛ هرچند درآمد فعلی‌اش از پرستاری در منزل، از کار در بیمارستان کرمانشاه بیشتر است. این وضعیت بسیاری از همکارانش است: «پرستاران مجبورند در چند بیمارستان کار کنند یا درنهایت مهاجرت کنند، به شهرهای بزرگ بروند و آنجا وارد بخش خصوصی شوند.

دخل‌وخرج کار پرستاری با هم نمی‌خواند.» او ماجرای پرستارانی که به تهران آمده‌‌اند و برای کرایه‌خانه با مشکل مواجه‌اند را می‌داند و می‌گوید که هزینه مسکن بسیار سنگین است و تبدیل به معضل شده: «من به تنهایی نمی‌توانستم خانه بگیرم. خیلی از همکاران‌مان که به تهران می‌آیند هم نمی‌توانند خانه بگیرند، یا به پانسیون و خوابگاه می‌روند یا مجبورند با چندین‌نفر خانه بگیرند. برخی از پرستاران هم در شرکت‌های خدمات پرستاری در خانه کار می‌کنند و فقط پنج‌شنبه‌ها و جمعه‌ها به تهران می‌‌آیند، کار می‌کنند و برمی‌گردند به شهرشان.» پرستاران مجرد به‌راحتی مهاجرت بین‌استانی می‌کنند، اگر خانواده‌ای داشته باشند، نمی‌توانند به‌راحتی جابه‌جا شوند. 

ماشین‌خوابی بین شیفت‌ها

محمد حسین‌پور، رئیس خانه پرستار گیلان هم می‌گوید که پرستاران بیمارستان‌های این استان، چندین شیفت کار می‌کنند؛ یک شیفت بیمارستان کار می‌کنند، شیفت بعدی مسافرکشی می‌کنند. گاهی اوقات فاصله بین دو شیفت را در ماشین می‌خوابند. او هم درباره مهاجرت بین‌استانی پرستاران فراوان شنیده و می‌گوید که هر سال وزارت بهداشت مجوزهایی برای استخدام می‌دهد. به استان گیلان که می‌رسد، تعداد استخدام‌ها ۲۰ نفر اعلام می‌شود.

درحالی‌که هر سال نزدیک به ۱۰۰ پرستار پایان طرحی یا ترک کار و خانه‌نشین داریم، در مقابل اما تنها ۲۰ پرستار جذب می‌کنند؛ به همین دلیل بیشتر پرستاران گیلانی، انتخاب‌شان تهران است. چراکه در تهران فرصت کار کردن در بخش خصوصی دارند. براساس اعلام او، حدود ۴۰۰ پرستار از گیلان به تهران مهاجرت کرده‌اند: «این افراد معمولاً همدیگر را پیدا می‌کنند و با هم جایی را اجاره می‌کنند.

برخی مراکز پانسیون دارند و امکان ماندن برای پرسنل وجود دارد. البته پرستاری که یک شیفت صبح کار می‌کند و یک شیفت عصر، ترجیح می‌دهد یک شیفت هم در بیمارستان بماند و استراحت کند. برخی پرستاران بعد از ۲۰ سال کار، استعفا می‌دهند و وارد حرفه دیگری می‌شوند. در دو سال اخیر، موارد خیلی زیادی در استان گیلان داشتیم که به همین شکل ترک کار کرده‌اند. به همین دلیل بیمارستان‌های گیلان با کمبود نیرو مواجه‌اند. حتی بیمارستان‌های کوچک، سالانه ۶-۵ مورد خروجی دارند درحالی‌که ورودی نیرو ندارند.»

به گفته او، اوضاع معیشت پرستاران بسیار نامناسب است، در ۱۸ ماه گذشته ۴۰ مورد تجمع در راستای مطالبه‌گری پرستاران صورت گرفته، حتی برای اولین‌بار بعد از انقلاب، اعتصاب کردند: «رئیس‌جمهوری براساس فرمولی اعلام کرد که تعرفه شیفت کاری پرستاران می‌تواند دوبرابر شود، قبلاً اینطور بود که شیفت هشت ساعته ۱۶۰ هزار تومان حساب می‌شد و قرار بود تعرفه‌اش بالا برود، اما باز هم چنین اتفاقی نیفتاد.»

به‌گفته حسین‌پور، همین وضعیت منجر به افزایش مهاجرت پرستاران شده است، حتی در استان گیلان که مراکز درمانی مانند تهران نیستند، باز هم مهاجرت بسیار داغ است. در فضای مجازی به‌طور مرتب خبر مهاجرت پرستاران شنیده می‌شود. قبلاً به کشورهای اروپایی می‌رفتند و حالا به کشورهای حاشیه خلیج‌فارس. آنجا حقوق‌های ۵۰۰-۴۰۰ میلیون تومانی به همراه مسکن می‌گیرند. بالای ۹۰ درصد هم از شرایط‌شان راضی‌‌اند.

خانه‌نشینی آسیب کمتری دارد

«خانه‌نشینی، آسیب کمتری می‌زند.» این روایت جواد توکلی، عضو شورای مرکزی خانه پرستار و فعال پرستاری در مشهد از شرایط کاری پرستاران است. او به هم‌میهن می‌گوید که پرستاران در کنار مشکلات فیزیکی و عوارض اسکلتی که به‌دلیل کار برایشان ایجاد می‌شود، با فشارهای روحی و روانی بالایی هم مواجه‌اند. در خانه نشستن، آسیب روحی و جسمی کمتری به آنها وارد می‌کند. توکلی می‌گوید که از یک شیفت به شیفت دیگر، با ترک کار پرستاران مواجه‌ایم. خیلی از پرستاران در تاکسی‌های اینترنتی، مسافرکشی می‌کنند.

برخی هم کارهای متفرقه دارند مثل میوه‌فروشی و... درحالی‌که پرستاری رشته‌ای مورد نیاز است، اما زمانی‌که پرستار از نظر مالی و روانی در آرامش نباشد، نمی‌تواند خدمت‌رسانی خوبی هم به بیمار داشته باشد و درنهایت خود بیمار آسیب می‌بیند. وقتی پرستار چند شیفت کاری می‌ایستد، روی کیفیت کارش تاثیر می‌گذارد. همچنین اثر کم‌خوابی شیفت شب قبل، در شیفت صبح نشان داده می‌شود. پیش از این مجلس تصویب کرده بود که پرستار بتواند با حداقل شیفت، تامین مالی شود یا قانون تعرفه‌گذاری بعد از ۱۶ سال اجرا شد، اما باز هم راضی‌کننده نبود.

قانون ارتقای بهره‌وری کارکنان بالینی نظام سلامت که اضافه‌کار پرستاران را محدود می‌کند و باید ضریب‌های خاصی به شیفت‌های شب و تعطیلات تعلق گیرد هم به‌درستی اجرا نمی‌شود. پرستاران همچنان مجبور به انجام اضافه‌کاری هستند. قانون بعدی، قانون مشاغل سخت و زیان‌آور است که امتیازاتی برای پرستاران قائل شده تا آنها بتوانند در شرایط خاصی از مزایای بازنشستگی استفاده کنند یا ضرایب سختی کار بالاتری داشته باشند. همه اینها گفته شد تا مشخص شود که در حوزه قوانین و بخشنامه‌، مشکلی وجود ندارد؛ مسئله این است که این قوانین اجرا نمی‌شوند.

توکلی می‌گوید که پرستاران همیشه اعلام کرده‌اند چیزی جز اجرای قانون نمی‌خواهند. قوانین واضح است اما در اجرا به شیوه دوگانه عمل می‌شود: «پرستاران از زمان شروع طرح تحول سلامت همواره اعتراضاتی داشته‌‌اند، آنها شاهد بی‌عدالتی‌ در برخوردها هستند، اگر شیوه تقابل دوگانه وزارت بهداشت در اجرای قوانین کنار گذاشته شود و قانون تعرفه‌گذاری خدمات مانند پزشکان اجرا شود، درصد زیادی از نارضایتی پرستاران کم می‌شود. درحال‌حاضر اقدامات درمانی که پرستاران انجام می‌دهند، به‌نام خودشان ثبت نمی‌شود و به‌اسم پزشک است. همین بی‌عدالتی‌ها آزارشان می‌دهد.»






نظر شما درباره این مقاله:







جمعیت ایران از مرز ۸۶ میلیون نفر عبور کرد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 14.03.2025, 7:04

جمعیت ایران از مرز ۸۶ میلیون نفر عبور کرد







نظر شما درباره این مقاله:







زندان، ابزاری برای کینه‌ورزی و انتقام
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 23:31

زندان، ابزاری برای کینه‌ورزی و انتقام


مهدی محمودیان

در نظامی که باید عدالت، اساس آن باشد، زندان نه محلی برای اصلاح، بلکه ابزاری برای انتقام‌گیری و سرکوب شده است. قوه قضائیه، که باید پناهگاه عدالت باشد، در بسیاری از پرونده‌ها نه‌تنها از این اصل فاصله گرفته، بلکه خود به عاملی برای تداوم بی‌عدالتی تبدیل شده است.

زندان، که باید محلی برای اجرای مجازات متناسب با جرم و بازپروری مجرمان باشد، در موارد زیادی به شکنجه‌گاهی روانی و جسمی تبدیل شده است. افرادی که جرمشان نه تخلف از قانون، بلکه ایستادن در برابر قدرت، نداشتن حامی، یا حتی بی‌گناهی است، با احکامی بدون ادله کافی، سال‌ها در سلول‌های تنگ و تاریک رها می‌شوند. در این میان، قضاتی که آزادی را نه به‌عنوان یک حق، بلکه یک امتیاز قابل معامله می‌بینند، تصویری از سیستمی ارائه می‌دهند که زندان را به سلاحی برای تحمیل سلطه و انتقام از مخالفان تبدیل کرده است.

🔹️برای نمونه، در بسیاری از پرونده‌های سیاسی، نه‌تنها عدالت رعایت نمی‌شود، بلکه احکام غیرعادلانه‌ای صادر می‌شود که هیچ توجیه قانونی و انسانی ندارد. زندانیان، صرفاً به دلیل انتقام‌جویی و کینه‌ورزی، از حقوق اولیه‌ای مانند ملاقات، تماس تلفنی، مرخصی، و حتی درمان محروم می‌شوند.

🔹️مطلب احمدیان، زندانی سیاسی ۴۲ساله، بدون حتی یک روز مرخصی، شانزدهمین سال زندان خود را سپری می‌کند. این در حالی است که پزشک قانونی و پزشکان معتمد دادستان، عدم تحمل حبس او را تأیید کرده و آزادی موقت او را برای ادامه درمان ضروری دانسته‌اند. با این حال، باوجود سپردن ۵ میلیارد تومان وثیقه—معادل همه اموال منقول خانواده روستایی‌اش—و کفالت هفت وکیل و کارمند دولت، دادستان و ضابطان قضایی به دلیل آنچه “عدم همکاری‌اش” می‌خوانند با آزادی موقت او مخالفت کرده‌اند. او اکنون در حالی که با درد شبانه‌روزی دست‌وپنجه نرم می‌کند، شانزدهمین سال حبس خود را می‌گذراند. آیا این چیزی جز یک نمایش از انتقام‌گیری و لجاجت سیستماتیک است؟

🔹 یک زندانی مالی، بیش از ۲۲ سال است که به دلیل یک پرونده مالی که امروز، پس از تمام این سال‌ها، ارزش آن با دیرکرد و سود همه این سالها کمتر از ۱۰ میلیارد تومان است، در زندان مانده؛ تنها به این دلیل که کسی را ندارد تا از او حمایت کند. این در حالی است که بسیاری از مجرمان خطرناک و وابستگان به قدرت، با هزاران میلیارد تومان فساد، به‌راحتی از زندان آزاد می‌شوند یا تنها شب‌ها برای خواب به زندان بازمی‌گردند. این فرد، که بخش بزرگی از عمر خود را پشت میله‌های زندان گذرانده، همچنان در انتظار پذیرش ورشکستگی یا اعسار است، تصمیمی که معلوم نیست چه زمانی اتخاذ خواهد شد.

🔹 بیمار روانی در زندان، فردی که نزدیک به ۲۰ سال تحت درمان روان‌پزشکی بوده و مدعی است که در مغزش “هوش مصنوعی” کار گذاشته‌اند تا ایده‌هایش را بدزدند، ۱۲ روز در سلول‌های امنیتی نگه داشته شده و در بازجویی‌ها مورد تمسخر قرار گرفته است. اکنون نیز، باوجود تأیید بیماری او از سوی پزشک زندان، ضابطان قضایی، مسئولان زندان، و حتی قاضی پرونده، ۲۰ روز است که در بازداشت مانده و هیچ اراده‌ای برای آزادی‌اش وجود ندارد، در حالی که ممکن است هر لحظه به خود یا دیگران آسیب بزند.

🔹️این شیوه اداره زندان‌ها نه‌تنها برخلاف اصول حقوقی و انسانی است، بلکه دلیلی دیگر بر عدم مشروعیت این سیستم است. قوه قضائیه‌ای که باید نماد انصاف باشد، وقتی خود به عامل بی‌عدالتی تبدیل شود، دیگر نمی‌توان آن را مرجع تشخیص حق و باطل دانست. تا زمانی که این رویه ادامه دارد، سخن گفتن از عدالت، چیزی جز یک فریب بزرگ نیست.

زندان اوین – ۲۰ اسفند ۱۴۰۳

@MahmoudianMehdi






نظر شما درباره این مقاله:







لبنان در مسیر عادی‌سازی روابط؟! / صابر گل‌عنبری
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 22:04

لبنان در مسیر عادی‌سازی روابط؟! / صابر گل‌عنبری







نظر شما درباره این مقاله:







توافق آذربایجان و ارمنستان بر سر متن نهایی معاهده صلح
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 21:55

توافق آذربایجان و ارمنستان بر سر متن نهایی معاهده صلح


مقامات ارمنستان و آذربایجان روز پنج‌شنبه اعلام کردند که بر سر متن توافق‌نامه صلحی که به نزدیک به چهار دهه درگیری بین این دو کشور در قفقاز جنوبی پایان می‌دهد، به توافق رسیده‌اند. این پیشرفت ناگهانی در روند صلحی حاصل شده که همواره با وقفه‌ها و تنش‌های جدی همراه بوده است.

به گزارش خبرگزاری رویترز، وزارت خارجه ارمنستان روز پنج‌شنبه در بیانیه‌ای اعلام کرد که متن پیش‌نویس توافق‌نامه صلح با آذربایجان از طرف ارمنستان نهایی شده است. «توافق‌نامه صلح آماده امضا است. جمهوری ارمنستان آماده است تا با جمهوری آذربایجان درباره تاریخ و محل امضای این توافق‌نامه مشورت کند.»

در بیانیه‌ای جداگانه، وزارت خارجه آذربایجان نیز اظهار داشت: «ما با رضایت اعلام می‌کنیم که مذاکرات درباره متن پیش‌نویس “توافق‌نامه صلح و برقراری روابط بین دولتی بین جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان” به پایان رسیده است.»

با این حال، زمان امضای این توافق هنوز نامشخص است، زیرا آذربایجان امضای آن را مشروط به اصلاح قانون اساسی ارمنستان کرده است. آذربایجان می‌گوید که قانون اساسی کنونی ارمنستان به طور ضمنی ادعاهایی بر سرزمین‌های آذربایجان دارد.

ارمنستان این ادعا را رد می‌کند، اما نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر این کشور، در ماه‌های اخیر بارها تأکید کرده است که سند بنیادین کشورش نیاز به تغییر دارد و خواستار برگزاری یک همه‌پرسی برای انجام این اصلاحات شده است. تاکنون، هیچ تاریخی برای این همه‌پرسی تعیین نشده است.

خبرگزاری دولتی روسیه «تاس» به نقل از پاشینیان گزارش داد که این توافق‌نامه از استقرار نیروهای نظامی کشورهای ثالث در مرز ارمنستان و آذربایجان جلوگیری خواهد کرد.

این بند احتمالاً شامل مأموریت نظارتی غیرنظامی اتحادیه اروپا، که باکو از آن انتقاد کرده، و همچنین نیروهای مرزبانی روسیه که در بخش‌هایی از مرزهای ارمنستان مستقر هستند، خواهد شد.

درگیری‌های اواخر دهه ۱۹۸۰ منجر به اخراج گسترده صدها هزار آذری مسلمان از ارمنستان و همچنین ارمنی‌های مسیحی از آذربایجان شد.

گفت‌وگوهای صلح پس از آن آغاز شد که آذربایجان در سپتامبر ۲۰۲۳ قره‌باغ را با استفاده از نیروی نظامی بازپس گرفت، رویدادی که باعث شد تقریباً تمامی ۱۰۰ هزار ارمنی این منطقه به ارمنستان فرار کنند. بیشتر آنان اکنون به عنوان پناهنده در ارمنستان زندگی می‌کنند.

هر دو کشور اعلام کرده بودند که خواهان امضای معاهده‌ای برای پایان دادن به این درگیری طولانی‌مدت هستند، اما روند پیشرفت کند بوده و روابط دو کشور همچنان پرتنش باقی مانده است.

مرز مشترک ۱۰۰۰ کیلومتری (۶۲۱ مایلی) میان این دو کشور همچنان بسته و به شدت نظامی‌سازی شده است.






نظر شما درباره این مقاله:







نرگس محمدی و دیگر زندانیان سیاسی آزاد کنید
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 21:15

بیانیه بیش از ۸۵ برنده جایزه نوبل:

نرگس محمدی و دیگر زندانیان سیاسی آزاد کنید


بیش از ۸۵ برنده جایزه نوبل خواستار آزادی کامل و بی‌قید و شرط نرگس محمدی و دیگر زندانیان سیاسی شدند

در حالی که فشارها برای بازگرداندن نرگس محمدی به زندان افزایش می‌یابد، برندگان جایزه نوبل از سراسر جهان طی بیانیه ای موضعی قوی در این مورد اتخاذ کرده‌اند. در یک بیانیه مشترک، بیش از ۸۵ برنده جایزه نوبل خواستار آزادی کامل و بی‌قید و شرط نرگس محمدی — برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۲۳ — و همچنین آزادی تمام زندانیان سیاسی شده اند.

متن کامل بیانیه:

ما، جمعی از برندگان جایزه نوبل از رشته‌ها و کشورهای مختلف، خواستار آزادی کامل و بی‌قید و شرط خواهر هم‌جایزه‌مان، نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۲۳ هستیم. نرگس به‌دلیل «مبارزه‌اش علیه سرکوب زنان در ایران و تلاشش برای ترویج حقوق بشر و آزادی برای همه» مورد تقدیر قرار گرفت و به پنجمین فردی تبدیل شد که در زمان حبس، این جایزه را دریافت می‌کند.

نرگس محمدی در آذر ۱۴۰۳ (دسامبر ۲۰۲۴) با توقف حکم موقت از زندان بدنام اوین تهران خارج شد. ما اکنون متحد شده‌ایم، زیرا آزادی او همچنان ناپایدار و در معرض لغو است. ما خواستار آن هستیم که این آزادی موقت، دائمی شود. ایستادگی او آتشی جهانی برای اقدام برمی‌افروزد و یادآور این حقیقت است که تلاش برای عدالت و آزادی مرز نمی‌شناسد.

نرگس محمدی مانند ده‌ها هزار مدافع حقوق بشر، فعال سیاسی مخالف ، هنرمند، روزنامه‌نگار و منتقدان بی‌پروای رژیم ایران، با اتهامات سیاسی زندانی شده است. او در سال ۱۳۹۵ (۲۰۱۶) زندانی شد و طی شش دادگاه ، بیش از ۱۳ سال به محکومیتش افزوده شد. حتی در زندان نیز صدای مخالفتش با رژیم خاموش نشد و همچنان مدافع حقوق زنان و حقوق بشر باقی مانده است. مبارزه خستگی‌ناپذیر او برای عدالت، تجسمی از روح مقاومت در برابر استبداد است.

اما این مبارزه فقط متعلق به نرگس نیست — این، مبارزه‌ای مشترک برای هر زن، هر زندانی سیاسی و هر انسانی‌ست که جسارت ایستادگی در برابر ستم را دارد.

«طناب‌های دار با دستان توانای تک‌تک ما پاره خواهد شد. امید دارم روزی فرا رسد که اتاق‌های اعدام و چوبه‌های دار تنها به‌عنوان یادآورِ بیرحمی رژیم استبدادی دینی و درسی برای راهِ انسانیت، آزادی و برابری باقی بمانند.»
— نرگس محمدی

ما در کنار نرگس محمدی ایستاده‌ایم؛ در کنار همه آنان که به‌ناحق، تنها به‌خاطر رؤیای ایرانی عادلانه‌تر و برابرتر، زندانی شده‌اند. از جامعه جهانی می‌خواهیم در همبستگی برخیزد و پژواک فریادی باشد که در سراسر ایران طنین‌انداز شده است: «زن، زندگی، آزادی».

بیایید با هم عدالت را برای نرگس محمدی و تمام کسانی که با شجاعت، امید و اراده‌ای شکست‌ناپذیر در برابر ستم ایستاده‌اند، مطالبه کنیم.

ما، امضا کنندگان زیر، برندگان جایزه نوبل، خواستار آزادی بی‌قید و شرط و لغو تمامی اتهامات علیه نرگس محمدی هستیم.

امضاکنندگان:

برندگان جایزه صلح نوبل:

اسکار آریاس سانچز (۱۹۸۷)
جودی ویلیامز (آمریکا، ۱۹۹۷)
شیرین عبادی (ایران، ۲۰۰۳)
لیمه گبویی (لیبریا، ۲۰۱۱)
توکل کرمان (یمن، ۲۰۱۱)
کایلاش ساتیارتی (۲۰۱۴)
ملاله یوسف‌زی (۲۰۱۴)
دیمیتری موراتوف (روسیه، ۲۰۲۱)
الکساندرا ماتویچوک، رئیس مرکز آزادی‌های مدنی (اوکراین، ۲۰۲۲)
برندگان جایزه نوبل شیمی:
توماس آر. چچ (۱۹۸۹)
مارتین چالفی (۲۰۰۸)
آرون سیخانور (۲۰۰۴)
یوهان دیزنهوفر (۱۹۸۸)
گرهارد ارتل (۲۰۰۷)
آلن هیگر (۲۰۰۰)
ریچارد هندرسون (۲۰۱۷)
برایان کی. کوبیلکا (۲۰۱۲)
راجر دی. کورنبرگ (۲۰۰۶)
ژان-ماری لن (۱۹۸۷)
مایکل لویت (۲۰۱۳)
پل ال. مدریچ (۲۰۱۵)
ریچارد آر. شراک (۲۰۰۵)
هیده‌کی شیراکاوا (۲۰۰۰)
سر جان ای. واکر (۱۹۹۷)
آریه وارشل (۲۰۱۳)
سر گرگوری پی. وینتر (۲۰۱۸)
برندگان جایزه نوبل اقتصاد:
دارون عجم‌اوغلو (۲۰۲۴)
کلودیا گلدین (۲۰۲۳)
سر اولیور هارت (۲۰۱۶)
گویدو دبلیو. ایمبنز (۲۰۲۱)
سایمون جانسون (۲۰۲۴)
فین ای. کیدلند (۲۰۰۴)
ادموند اس. فلفس (۲۰۰۶)
برندگان جایزه نوبل ادبیات:
جی. ام. کوتزی (۲۰۰۳)
الفریده یلینک (۲۰۰۴)
هرتا مولر (۲۰۰۹)
اورهان پاموک (۲۰۰۶)
برندگان جایزه نوبل پزشکی:
هاروی جی. آلتر (۲۰۲۰)
ویکتور آمبروس (۲۰۲۴)
دیوید بالتیمور (۱۹۷۵)
الیزابت اچ. بلکبرن (۲۰۰۹)
پیتر سی. دوهرتی (۱۹۹۶)
اندرو فایر (۲۰۰۶)
کارول دبلیو. گرایدر (۲۰۰۹)
لیلند اچ. هارتول (۲۰۰۱)
ژولز ای. هافمن (۲۰۱۱)
رابرت هورویتز (۲۰۰۲)
سر مایکل هاوتون (۲۰۲۰)
تیم هانت (۲۰۰۱)
بری جی. مارشال (۲۰۰۵)
کریگ سی. ملو (۲۰۰۶)
ادوارد موزر (۲۰۱۴)
می-بریت موزر (۲۰۱۴)
سر پل نرس (۲۰۰۱)
آردم پاتاپوتیان (۲۰۲۱)
استنلی بی. پروزینر (۱۹۹۷)
سر ریچارد جی. رابرتز (۱۹۹۳)
گرگ ال. سمنزا (۲۰۱۹)
جک دبلیو. سزوستاک (۲۰۰۹)
درو وایزمن (۲۰۲۳)
برندگان جایزه نوبل فیزیک:
آلن اسپکت (۲۰۲۲)
بری کلارک بریش (۲۰۱۷)
جی. گئورگ بدنورتس (۱۹۸۷)
آندره گیم (۲۰۱۰)
شلدون گلاشو (۱۹۷۹)
جفری ای. هینتون (۲۰۲۴)
گراردوس هوفت (۱۹۹۹)
جان جی. هوپفیلد (۲۰۲۴)
تاکاآکی کاجیتا (۲۰۱۵)
ولفگانگ کترل (۲۰۰۱)
فرنتس کراوش (۲۰۲۳)
آن لویی‌یر (۲۰۲۳)
جان سی. ماثر (۲۰۰۶)
میشل مایور (۲۰۱۹)
ژرار مورو (۲۰۱۸)
کنستانتین نووسلف (۲۰۱۰)
جورجیو پاریزی (۲۰۲۱)
راجر پنروز (۲۰۲۰)
ویلیام دی. فیلیپس (۱۹۹۷)
اچ. دیوید پولیتزر (۲۰۰۴)
دونا استریکلند (۲۰۱۸)
کیپ استیون تورن (۲۰۱۷)
رابرت وودرو ویلسون (۱۹۷۸)
دیوید جی. وینلند (۲۰۱۲)
آنتون زایلینگر (۲۰۲۲)

همچنین مورد حمایت سازمان‌های زیر:
Nobel Women’s Initiative
PEN America
Narges Foundation (بنیاد نرگس)






نظر شما درباره این مقاله:







مذاکره‌ احتمالی دونالد ترامپ و آیت‌الله خامنه‌ای ">
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 21:03

مذاکره‌ احتمالی دونالد ترامپ و آیت‌الله خامنه‌ای







نظر شما درباره این مقاله:







حمایت مشروط پوتین از پیشنهاد آتش‌بس ‌ترامپ
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 18:11

حمایت مشروط پوتین از پیشنهاد آتش‌بس ‌ترامپ


ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، روز پنجشنبه اعلام کرد که روسیه به‌طور اصولی از پیشنهاد آمریکا برای آتش‌بس در اوکراین حمایت می‌کند، اما هرگونه آتش‌بسی باید به ریشه‌های اصلی درگیری بپردازد و بسیاری از جزئیات مهم باید مشخص شوند. 

تهاجم روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ منجر به کشته و زخمی شدن صدها هزار نفر، آوارگی میلیون‌ها تن، ویرانی شهرها و شدیدترین رویارویی بین مسکو و غرب در دهه‌های اخیر شده است. 

به گزارش خبرگزاری رویترز، حمایت مشروط پوتین از پیشنهاد آتش‌بس آمریکا، به نظر می‌رسد تلاشی برای ارسال سیگنال حسن نیت به واشنگتن و باز کردن درهای مذاکرات بیشتر با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، باشد. چنین مذاکراتی می‌تواند فرصتی واقعی برای پایان دادن به بزرگ‌ترین درگیری در اروپا از زمان جنگ جهانی دوم فراهم کند، به‌ویژه که اوکراین از قبل با این پیشنهاد موافقت کرده است. 

پوتین در کنفرانس خبری در کرملین پس از دیدار با الکساندر لوکاشنکو، رئیس‌جمهور بلاروس، به خبرنگاران گفت: “ما با پیشنهادها برای توقف درگیری‌ها موافقیم. خود این ایده درست است و ما قطعاً از آن حمایت می‌کنیم.” 

وی افزود: “اما ما بر این باوریم که این آتش‌بس باید به گونه‌ای باشد که منجر به صلحی پایدار شود و دلایل اصلی این بحران را برطرف کند.” 

پوتین در ادامه به مجموعه‌ای از مسائلی اشاره کرد که به گفته او نیاز به شفاف‌سازی دارند و از تلاش‌های دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، که می‌گوید می‌خواهد به‌عنوان یک صلح‌طلب در تاریخ شناخته شود، برای پایان دادن به این جنگ تشکر کرد. جنگی که اکنون هم مسکو و هم واشنگتن از آن به‌عنوان یک جنگ نیابتی مرگبار یاد می‌کنند که می‌توانست به جنگ جهانی سوم منجر شود. 

ترامپ که گفته بود حاضر است با رهبر روسیه به‌صورت تلفنی گفت‌وگو کند، اظهارات پوتین را “بسیار امیدوارکننده” خواند، اما تأکید کرد که این موضع کامل نیست و ابراز امیدواری کرد که مسکو “کار درست را انجام دهد.” 

ترامپ گفت که استیو ویتکاف، فرستاده ویژه او، در مسکو در حال انجام مذاکرات جدی با روس‌ها درباره این پیشنهاد آمریکا است. 

اوکراین احتمالاً موضع پوتین را تلاشی برای خرید زمان تلقی می‌کند، درحالی‌که نیروهای روسیه در تلاش هستند آخرین نیروهای اوکراینی را از غرب روسیه خارج کنند و درعین‌حال، مسکو همچنان بر خواسته‌هایی پایبند است که کی‌یف آن‌ها را به‌عنوان شروط تسلیم خود می‌داند. 

غرب و اوکراین، تهاجم روسیه در سال ۲۰۲۲ را به‌عنوان یک اقدام امپریالیستی برای تصرف سرزمین‌ها توصیف کرده و بارها متعهد شده‌اند که نیروهای روسیه را شکست دهند. نیروهای روسیه در حال حاضر نزدیک به یک‌پنجم خاک اوکراین را تحت کنترل دارند و از اواسط سال ۲۰۲۴ به‌تدریج در حال پیشروی بوده‌اند. 

پوتین این درگیری را بخشی از نبردی موجودیتی با «غربی در حال افول و دچار انحطاط» می‌داند که به گفته او، روسیه را پس از فروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ تحقیر کرد؛ با گسترش ائتلاف نظامی ناتو و نفوذ به آنچه او حوزه نفوذ مسکو، از جمله اوکراین، می‌خواند. 

پوتین گفت که نیروهای روسیه در تمام خط مقدم در حال حرکت هستند و آتش بس باید تضمین کند که اوکراین صرفاً به دنبال استفاده از آن برای تجدید قوا نیست. چگونه می‌توانیم و چگونه تضمین می‌کنیم که چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد؟ کنترل (آتش‌بس) چگونه سازماندهی خواهد شد؟» پوتین گفت. “اینها همه سوالات جدی هستند.”

مسائلی وجود دارد که باید در مورد آنها بحث کنیم و فکر می کنم باید با همکاران آمریکایی خود نیز صحبت کنیم. پوتین گفت ممکن است با ترامپ تماس بگیرد تا درباره این موضوع صحبت کند.

پس از اینکه کی‌یف در مذاکرات عربستان سعودی اعلام کرد آماده است از پیشنهاد آتش‌بس حمایت کند، ایالات متحده روز سه‌شنبه با از سرگیری منابع تسلیحاتی و تبادل اطلاعات با اوکراین موافقت کرد.

روسیه طی روزهای اخیر یک حمله برق آسا را ​​در منطقه کورسک در غرب روسیه علیه نیروهای اوکراینی انجام داده است که در اوت گذشته از طریق مرز در هم شکستند تا نیروها را از شرق اوکراین منحرف کنند، به ابزاری برای معامله دست پیدا کنند و پوتین را شرمنده کنند.

به ادعای ارتش روسیه، اوکراین اکنون کمتر از ۲۰۰ کیلومتر مربع در کورسک در کنترل خود دارد که از ۱۳۰۰ کیلومتر مربع در اوج تهاجم تابستان گذشته کمتر است.






نظر شما درباره این مقاله:







آمریکا محسن پاک‌نژاد وزیر نفت ایران را تحریم کرد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 18:00

آمریکا محسن پاک‌نژاد وزیر نفت ایران را تحریم کرد


ایالات متحده آمریکا روز پنجشنبه ٢٣ اسفند در ادامه سیاست فشار حداکثری خود علیه جمهوری اسلامی، محسن پاک‌نژاد، وزیر نفت و چند شرکت و نفت‌کش فعال در فروش نفت ایران را تحریم کرد.

وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیه‌ای ضمن اعلام خبر تحریم سه شرکت فعال در فروش نفت ایران افزود سه کشتی مورد استفاده برای قاچاق نفت ایران نیز دارایی مسدودشده تلقی می‌شوند.

بیانیه می‌افزاید که شرکت‌های تحریم‌شده به ناوگان در سایه جمهوری اسلامی در زمینه انتقال نفت به صورت کشتی به کشتی خارج از بنادر آسیای جنوب شرق خدمت‌رسانی می‌کنند و حکومت ایران را قادر به پنهان‌ساختن تلاش‌هایش برای تجارت غیرقانونی نفت می‌کند.

این بیانیه با اشاره به تحریم همزمان پاک‌نژاد، وزیر نفت جمهوری اسلامی، و ده‌ها شرکت و کشتی فعال در فروش غیرقانونی نفت ایران به چین یادآور می‌شود که حکومت ایران و سپاه پاسداران با کمک محسن پاک‌نژاد ثروت نفت ملی ایران را می‌دزدند.

وزارت امور خارجه آمریکا تصریح کرد که تحریم‌های روز پنجشنبه به منظور پیشبرد سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، با هدف پایان‌دادن به تهدید هسته‌ای جمهوری اسلامی، محدودکردن برنامه موشکی آن، و جلوگیری از حمایت این حکومت از گروه‌های تروریستی نیابتی‌اش از طریق به صفر رساندن صادرات نفت به‌ویژه به چین وضع می‌شوند.

دستگاه دیپلماسی آمریکا در پایان این بیانیه افزود که به مختل‌کردن تامین مالی غیرقانونی فعالیت‌های بدخواهانه و محدودکردن منابع مالی در دسترس مقامات فاسد جمهوری اسلامی ادامه خواهد داد.

همزمان دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری آمریکا (اوفک) وزیر نفت حکومت ایران و ده‌ها شرکت و کشتی را به فهرست افراد و کشتی‌های مورد نگرانی ویژه خود افزود.

بر اساس بیانیه وزارت خزانه‌داری، محسن پاک‌نژاد ، وزیر نفت حکومت ایران متولد تهران در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۳۴۵، به فهرست افراد مورد نگرانی ویژه ایالات متحده آمریکا افزوده شده است.

این بیانیه می‌افزاید که محسن پاک‌نژاد بر فروش ده‌ها میلیارد دلار نفت ایران نظارت می‌کند و میلیاردها دلار از درآمدهای حاصل از فروش نفت ایران را به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی اختصاص داده است.

علاوه بر این، شرکت‌هایی مستقر در ایران، بنگلادش، جزایر مارشال، جزایر سیشل، هنگ‌کنگ، امارات متحده عربی، هند، سری‌لانکا، اندونزی، سورینام، و سنگاپور و همچنین کشتی‌ها و نفت‌کش‌هایی حامل پرچم‌های کشورهایی از قبیل ایران، اندونزی، پالائو، کامرون، پاناما، هنگ‌کنگ، سان‌مارینو، و باربادوس به فهرست شرکت‌های مورد نگرانی ویژه افزوده شده‌اند.

اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری آمریکا، گفت جمهوری اسلامی همچنان از درآمدهای ناشی از منابع نفتی عظیم ایران را برای پیشبردن منافع کوته‌بینانه خود و هزینه مردم ایران استفاده می‌کند.

او وعده داد که وزارت خزانه‌داری با هرگونه تلاش جمهوری اسلامی به منظور تامین مالی فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده خود و پیشبردن سیاست‌های خطرناک این حکومت مقابله خواهد کرد.

صدای آمریکا






نظر شما درباره این مقاله:







احضار سفرای بریتانیا، فرانسه و آلمان
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 17:07

احضار سفرای بریتانیا، فرانسه و آلمان







نظر شما درباره این مقاله:







احمد الشرع، اعلامیه قانون اساسی جدید سوریه را امضا کرد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 16:32

احمد الشرع، اعلامیه قانون اساسی جدید سوریه را امضا کرد







نظر شما درباره این مقاله:







توافق آذربایجان و ارمنستان بر سر تمامی مواد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 14:36

توافق آذربایجان و ارمنستان بر سر تمامی مواد







نظر شما درباره این مقاله:







رضا ولی‌زاده به اعتصاب غذا پایان داد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 14:31

رضا ولی‌زاده به اعتصاب غذا پایان داد







نظر شما درباره این مقاله:







قطر با تأیید آمریکا گاز سوریه را تامین می‌کند
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 14:05

قطر با تأیید آمریکا گاز سوریه را تامین می‌کند


قطر قرار است برای بهبود وضعیت نامساعد تأمین برق در سوریه، از طریق اردن به این کشور گاز ارسال کند. سه منبع مطلع این موضوع را اعلام کردند و یک مقام آمریکایی نیز گفت که واشنگتن این توافق را تأیید کرده است.

این اقدام، مهم‌ترین حمایت ملموس قطر از دولت جدید در دمشق محسوب می‌شود. قطر که یکی از سرسخت‌ترین مخالفان بشار اسدِ برکنار شده و از بزرگ‌ترین حامیان نیروهای شورشی‌ای بود که اکنون جایگزین او شده‌اند، اکنون گامی جدید در قبال سوریه برداشته است.

یک مقام آمریکایی تأیید کرد که دولت ترامپ با این توافق گازی موافقت کرده است، اما درباره جزئیات این توافق گازی توضیح نداد.

چراغ سبز آمریکا و تلاش‌ها برای تشویق به توافق بین نیروهای کرد در شمال سوریه و دولت دمشق نشان می‌دهد که واشنگتن همچنان در سوریه فعال است، هرچند با احتیاط بیشتری نسبت به کشورهای اروپایی در مسیر کاهش تحریم‌ها گام برمی‌دارد.

گاز مورد نظر از طریق یک خط لوله از اردن به نیروگاه برق «دیرعلی» در جنوب سوریه منتقل خواهد شد. به گفته دو منبع، این گاز می‌تواند تا ۴۰۰ مگاوات به ظرفیت تولید برق سوریه بیفزاید.

دو مقام اردنی گفتند که از ورود کشتی حامل گاز قطری در روزهای آینده اطلاعی ندارند. یک مقام دیگر اظهار داشت که ممکن است این گاز توسط قطر تأمین مالی شود. وزارت خارجه آمریکا و وزارت خارجه قطر به درخواست رویترز برای اظهار نظر در این باره پاسخ ندادند.

بحران شدید برق در سوریه

سوریه با کمبود شدید برق مواجه است و در بیشتر مناطق، برق دولتی تنها دو تا سه ساعت در روز در دسترس است. آسیب‌های واردشده به شبکه برق باعث شده که تولید یا تأمین برق بیشتر تنها بخشی از مشکل باشد.

دمشق پیش از سقوط رژیم اسد بیشتر نفت مورد نیاز برای تولید برق را از ایران دریافت می‌کرد، اما این تأمین پس از آنکه گروه اسلام‌گرای «هیئت تحریر الشام» در ماه دسامبر رئیس‌جمهور سابقِ هم‌پیمان تهران را برکنار کرد، متوقف شد.

دولت موقت سوریه وعده داده است که عرضه برق را به‌سرعت افزایش دهد، از جمله از طریق واردات برق از اردن و استفاده از کشتی‌های تولید برق شناور که هنوز به کشور نرسیده‌اند.

حمایت عملی قطر از دولت جدید سوریه

یک دیپلمات غربی که در جریان این طرح گازی قرار گرفته، گفت که این اقدام بخشی از تلاش‌های دوحه برای تبدیل حمایت سیاسی کشورهای عربی خلیج فارس، از جمله عربستان سعودی و قطر، به کمک‌های ملموس برای حمایت از حکومت جدید سوریه است.

وی افزود: «آن‌ها بسیار مشتاق‌اند که سرانجام کمکی ارائه دهند، حتی اگر این کمک تأثیر چندانی نداشته باشد.» 

با وجود آنکه کشورهای حاشیه خلیج فارس از دولت جدید سوریه حمایت کرده‌اند، اما به دلیل تحریم‌های آمریکا، این حمایت‌ها تاکنون کمتر شامل کمک‌های رسمی و ملموس شده است. در ماه ژانویه، واشنگتن برخی معافیت‌ها را برای تراکنش‌هایی از جمله در حوزه انرژی صادر کرد، اما این معافیت‌ها هیچ تحریمی را لغو نکرده و کشورها و نهادهای خواهان تعامل با سوریه همچنان به دنبال ضمانت‌های بیشتری هستند.

رویترز ماه گذشته گزارش داد که قطر به دلیل نگرانی از نقض احتمالی تحریم‌های آمریکا، از تأمین مالی افزایش حقوق بخش دولتی در سوریه خودداری کرده است.


گزارش اختصاصی رویترز
نویسندگان: تیمور ازهری و اندرو میلز






نظر شما درباره این مقاله:







عراقچی: مذاکره با آمریکا ممکن است
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 13:44

عراقچی: مذاکره با آمریکا ممکن است







نظر شما درباره این مقاله:







لاوروف: توقف فعالیت نیابتی‌های ایران
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 13:21

لاوروف: توقف فعالیت نیابتی‌های ایران







نظر شما درباره این مقاله:







کرملین: آتش‌بس پیشنهادی آمریکا
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 12:57

کرملین: آتش‌بس پیشنهادی آمریکا







نظر شما درباره این مقاله:







فرصتی کم‌سابقه برای نقش‌آفرینی ترکیه در امنیت اروپا
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 11:59

فرصتی کم‌سابقه برای نقش‌آفرینی ترکیه در امنیت اروپا


خبرگزاری رویترز

دیپلمات‌ها و تحلیلگران می‌گویند ترکیه به عنوان یکی از شرکای بالقوه کلیدی در بازسازی امنیت اروپا ظاهر شده است، زیرا این قاره در تلاش است تا توان دفاعی خود را تقویت کند و تحت هرگونه توافق آتش‌بس آتی که ایالات متحده بر آن تأکید دارد، تضمین‌هایی برای اوکراین فراهم کند.

کشورهای اروپایی از برنامه رئیس‌جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، برای پایان دادن به جنگ اوکراین نگران شده‌اند، برنامه‌ای که سیاست واشنگتن را دگرگون کرده، انزوای روسیه را متوقف کرده و احتمال عادی‌سازی روابط با مسکو را افزایش داده است. این طرح همچنین فشارها بر کی‌یف را پس از مذاکرات فاجعه‌بار با رئیس‌جمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، افزایش داده و روابط ترانس‌آتلانتیک را به خطر انداخته است.

تحلیلگران می‌گویند تلاش اروپا برای حفظ توان نظامی اوکراین و توافق بر سر تضمین‌های امنیتی، در عین حال که قصد دارد دفاع خود را بدون تکیه بر واشنگتن تقویت کند، فرصتی کم‌سابقه برای ترکیه ایجاد کرده است تا روابط خود را با اروپا تعمیق بخشد، علی‌رغم اختلافات باقی‌مانده بر سر حاکمیت قانون، مسائل دریایی با یونان و قبرس، و بن‌بست طولانی‌مدت در روند عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا.

سینان اولگن، دیپلمات پیشین ترکیه و مدیر مرکز مطالعات اقتصادی و سیاست خارجی (EDAM)، در این باره می‌گوید: «کشورهای اروپایی که تا امروز فکر می‌کردند می‌توانند ترکیه را نادیده بگیرند، اکنون متوجه شده‌اند که دیگر نمی‌توانند این کار را انجام دهند.»

پیشنهاد اروپا به ترکیه برای نقش‌آفرینی در امنیت منطقه‌ای

دونالد توسک، نخست‌وزیر لهستان، پس از دیدار با اردوغان در آنکارا در روز چهارشنبه گفت که پیشنهاد روشنی را برای ترکیه آورده است تا “بالاترین سطح ممکن از مسئولیت مشترک” را در قبال صلح در اوکراین و ثبات منطقه‌ای بر عهده بگیرد.

یک دیپلمات ارشد اروپایی نیز اظهار داشت که ترکیه دیدگاه‌های “بسیار مهمی” در مورد آنچه برای صلح در اوکراین مورد نیاز است، دارد.

این دیپلمات گفت که رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، در طول جنگ توانسته است روابط خود را هم با زلنسکی و هم با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، متعادل نگه دارد و افزود: “بنابراین منطقی است که او نیز در این روند حضور داشته باشد.”

ترکیه، که یکی از اعضای ناتو است، دومین ارتش بزرگ این ائتلاف را در اختیار دارد. این کشور در سال‌های اخیر شروع به تولید جت‌های جنگنده، تانک‌ها و ناوهای خود کرده و پهپادهای مسلح خود را در سطح جهانی – از جمله به اوکراین – صادر می‌کند. صادرات صنایع دفاعی ترکیه در سال ۲۰۲۴ به ۷.۱ میلیارد دلار رسید.

تلاش اروپا برای ایجاد یک ائتلاف امنیتی جدید

از زمان بازگشت ترامپ به صحنه در ژانویه، اروپا شاهد سلسله‌ای از مذاکرات و تصمیم‌گیری‌ها بوده است. چندین کشور اروپایی درباره تشکیل یک “ائتلاف داوطلبانه” برای کمک به اوکراین گفت‌وگو کرده‌اند. فرانسه نیز پیشنهاد داده است که چتر هسته‌ای خود را برای حمایت از متحدان گسترش دهد.

اردوغان و وزیر امور خارجه ترکیه، هاکان فیدان، تأکید کرده‌اند که اروپا باید ترکیه را به شکلی “پایدار و بازدارنده” در بازسازی معماری امنیتی خود بگنجاند.

یک مقام ترک که نخواست نامش فاش شود، اظهار داشت که هنوز هیچ برنامه مشخصی درباره معماری امنیتی جدید اروپا یا نقش احتمالی ترکیه در آن وجود ندارد، اما برخی گام‌ها می‌تواند همکاری را تقویت کند.

او به رویترز گفت: “به جای آنکه اروپا ترکیه را به صورت گزینشی در پروژه‌های خود بگنجاند، منطقی‌تر خواهد بود که به دنبال مشارکت‌های جامع‌تر باشد. به عنوان مثال، آنها می‌توانند با گنجاندن ترکیه در برنامه تسهیلات صلح اروپا (European Peace Facility) شروع کنند.” این برنامه یک ابتکار اتحادیه اروپا برای حمایت از اوکراین است.

منافع مشترک

یک مقام وزارت دفاع ترکیه گفت که آنکارا و اروپا دارای منافع مشترکی از مبارزه با تروریسم گرفته تا مدیریت مهاجرت هستند و مشارکت کامل ترکیه در تلاش‌های دفاعی اتحادیه اروپا برای تبدیل اروپا به یک بازیگر جهانی حیاتی خواهد بود. او افزود که ترکیه آماده است تا برای کمک به شکل‌گیری چارچوب امنیتی جدید اقدام کند.

با وجود این فرصت، تحلیلگران می‌گویند که موضع ترکیه در قبال روسیه همچنان یک آزمون مهم باقی خواهد ماند، چرا که آنکارا پس از تهاجم مسکو به اوکراین تحریم‌هایی علیه روسیه اعمال نکرد و همچنان روابط قوی در حوزه‌های انرژی، گردشگری و تجارت با این کشور دارد.

اولگن تصریح کرد: “سؤال اساسی که ترکیه با آن روبه‌رو خواهد شد، مسئله روابطش با روسیه است، زیرا جوهره چارچوب امنیتی اروپا بر این مبنا شکل می‌گیرد که روسیه یک تهدید محسوب می‌شود.” او افزود که آنکارا باید در قبال روسیه موضع روشنی اتخاذ کند تا بتواند نقش بزرگ‌تری در امنیت اروپا ایفا کند.

ترکیه از نظر نظامی از اوکراین حمایت کرده و بر تمامیت ارضی و حاکمیت آن تأکید کرده است. این کشور در هفته‌های نخست جنگ میزبان مذاکرات صلح بود و پیشنهاد داده که میزبان مذاکرات آتی نیز باشد، در حالی که تلاش دارد توافقی درباره امنیت دریایی در دریای سیاه را احیا کند.

احتمال مشارکت ترکیه در مأموریت صلح در اوکراین

هفته گذشته، یک منبع در وزارت دفاع ترکیه گفت که در صورت اعلام آتش‌بس، ترکیه می‌تواند مشارکت در یک مأموریت بالقوه حفظ صلح در اوکراین را بررسی کند.

رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ترکیه، متین گوراک، این هفته در نشست رؤسای ارتش‌های اروپا در پاریس شرکت کرد و با همتایان خود از بریتانیا و فرانسه، که همچنین درباره اعزام نیرو بحث کرده‌اند، دیدار داشت.

یک دیپلمات اروپایی دیگر گفت که مشارکت ترکیه در تضمین‌های امنیتی برای اوکراین حیاتی است.

او گفت: «منافع اردوغان در حال حاضر با ما همسو است، به‌ویژه از آنجایی که روسیه دیگر آن پویایی در سوریه را ندارد.» این اظهارنظر اشاره به حمایت روسیه از بشار اسد، رئیس‌جمهور پیشین سوریه، و حمایت ترکیه از شورشیان مخالف دولت سوریه دارد.

وی افزود: “بنابراین، به نوعی، شرایط به گونه‌ای رقم خورده است که ترکیه بتواند در تضمین‌های امنیتی آینده اروپا برای اوکراین نقشی ایفا کند.”






نظر شما درباره این مقاله:







قتل خاموش زندانیان در زندان‌های ایران
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 11:04

محرومیت عامدانه از درمان و خدمات پزشکی

قتل خاموش زندانیان در زندان‌های ایران


کمپین حقوق بشر ایران
پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳

در دو ماه نخست سال جدید میلادی، دست‌کم چهار زندانی در ایران به دلیل محرومیت عامدانه از مراقبت‌های پزشکی ضروری جان خود را از دست دادند. این فاجعه انسانی، رویه‌ای رایج و شناخته‌شده در زندان‌های جمهوری اسلامی به‌شمار می‌رود که برای سال‌ها ادامه داشته و منجر به‌قربانی شدن شمار زیادی از زندانیان سیاسی و عادی شده است.

مرگ چهار زندانی، انوار چالشی، حسن دامانی، بهرام درویشی و فرزانه بیژن‌پور، بر اثر سهل‌انگاری عامدانه مقام‌های زندان در ارائه مراقبت‌های پزشکی ضروری، تنها بخشی از این فاجعه تکراری است.

عدم شفافیت و پاسخ‌گو نبودن مقام‌های سازمان زندان‌های جمهوری اسلامی موجب شده که شمار دقیقی از قربانیان در دست نباشد. همچنین، فشارها و تهدیدهای امنیتی و قضایی علیه خانواده‌های قربانیان، امر دادخواهی را تقریبا ناممکن کرده است.

به گفته هادی قائمی، مدیر اجرایی کمپین حقوق بشر ایران: «مرگ زندانیان در زندان‌های جمهوری اسلامی، نه یک حادثه طبیعی است و نه موردی یا اتفاقی محسوب می‌‌شود؛ بلکه نتیجه مستقیم یک سیاست آشکار حکومتی است که بخشی از هدف آن، مجازات زندانیان سیاسی از طریق محرومیت از خدمات پزشکی است. این امر را باید نوعی قتل عمدی به‌شمار آورد.»

هادی قائمی ادامه داد: «مصونیت گسترده مقام‌های سازمان زندان‌های جمهوری اسلامی، به آن‌ها این امکان را می‌دهد تا زندانیان را بدون هیچ‌گونه پیامد حقوقی و قضایی به قتل برسانند.»

به گفته هادی قائمی: «این روند فاجعه‌آمیز تنها زمانی متوقف خواهد شد که فشار بین‌المللی قابل‌توجه و مؤثری بر مقام‌های جمهوری اسلامی اعمال شود و آن‌ها را وادار کند که این اقدامات جنایتکارانه را بی‌درنگ متوقف سازند.»

این رویه، که به‌ویژه بر زندانیان عقیدتی و محبوسان متعلق به اقلیت‌های قومی و مذهبی در ایران اعمال می‌شود، بنا بر نظر سازمان ملل متحد، مصداق آشکار شکنجه و قتل خودسرانه است.

کمپین حقوق بشر ایران از دولت‌های سراسر جهان، سازمان ملل، انجمن‌های بین‌المللی پزشکی و سازمان‌های حقوق بشری می‌خواهد تا مقام‌‌های جمهوری اسلامی را ملزم کنند تا بی‌درنگ مراقبت‌های پزشکی لازم و مناسب را برای همه زندانیان نیازمند فراهم کنند. این شامل انتقال به‌موقع زندانیان بیمار به مراکز درمانی خارج از زندان و همچنین دسترسی آن‌ها به مراقبت‌های پزشکی ضروری است.

روایت یک قتل خاموش؛ مرگ انور چالشی زندان سیاسی کرد

چهارشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۳، انور چالشی، زندانی سیاسی کُرد اهل ارومیه، در بیمارستان جان باخت. انور چالشی به بیماری سرطان روده مبتلا بود که طی یک سال گذشته وضعیت او به‌شدت وخیم شده بود و با وجود این، مقام‌های زندان او را از درمان مناسب محروم کردند.

به گفته یک منبع آگاه از وضعیت این زندانی سیاسی، پزشکی قانونی سال گذشته با توجه به وخامت وضعیت جسمانی او اعلام کرده بود که توانایی ادامه حبس را ندارد، اما با مخالفت سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همچنان در زندان نگه داشته شد. در نهایت، پس از موافقت با درخواست عفو، از زندان آزاد شد اما دیگر فرصتی برای درمان مؤثر نداشت.

انور چالشی، ۵۰ساله، اهل روستای «لورزینی» و کامل جباروند (سیدان مسکن) اهل روستای «چریک آباد» منطقه «مه‌رگه‌ور» ارومیه در تاریخ ۱۲ آ‌‌ذر‌ماه ۱۳۹۹ به همراه یک شهروند دیگر به نام موسی آلوسی، اهل روستای «ولنده علیا» توسط عوامل سازمان اطلاعات سپاه پاسداران ارومیه بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی-نظامی در پادگان المهدی منتقل شدند. موسی آلوسی پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد شد؛ اما این دو شهروند در تاریخ ۱۹ دی‌ماه ۱۳۹۹ با پایان مراحل بازجویی به زندان مرکزی ارومیه انتقال یافتند. پس از بازداشت این سه  شهروند قرارگاه «حمزه» سید‌الشهدای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با صدور اطلاعیه‌ای از بازداشت چند تن از اعضای یکی از احزاب اپوزیسیون کُرد خبر داد.

در ۱۷ مهرماه ۱۴۰۰، انور چالشی و کامل جباروند در شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» از طریق عضویت در حزب دمکرات کردستان ایران، هر یک به تحمل هفت سال حبس تعزیری محکوم شدند.

یک همبندی سابق انور چالشی، به کمپین حقوق بشر ایران گفت: “انور چالشی در چند سال گذشته به دلیل پیشرفت بیماری (سرطان روده) در شرایط وخیمی قرار داشت و زندانیان سیاسی بارها با اعتصاب غذا نسبت به وضعیت سلامتی او اعتراض کردند. حتی بعضی از زندانیان معترض به همین دلیل به انفرادی زندان رفتند”.

به گفته همبندی سابق انور چالشی “او در دو سال گذشته، به دلیل پیشرفت بیماری، دچار کاهش وزن شدید و بیهوشی‌های مکرر شده بود. وقتی که دیگر خیلی حال جسمی بدی داشت و واقعا چشم‌پوشی از آن وضعیت ناممکن بود، ماموران زندان انور را به بهداری زندان می‌برند و یک درمان سرپایی در حد مسکن و اینها انجام می‌دادند و دوباره به زندان بازمی‌گشت.هر بار که با فشار زندانیان به بیمارستان منتقل می‌شد، به دلیل مخالفت سازمان اطلاعات سپاه و به بهانه عدم پرداخت هزینه‌های درمانی، اقدامی برای درمان او صورت نمی‌گرفت و بدون تکمیل مراحل درمانی به زندان بازگردانده می‌شد.”

همبندی سابق انور چالشی در ادامه می‌گوید: “انور وضعیت مالی خوبی ندارند. او چهار فرزند دارد که بزرگ‌ترین آنها یک دختر ۲۵ ساله است و پسر کوچکش پنج‌ساله  ساله است. خانواده انور در روستا زندگی می‌کنند و شرایط مالی خیلی بدی دارند. در این سال‌ها که زندان بود هزینه‌های زندگی همسر و فرزندانش به سختی تامین میشد چه برسد به هزینه‌های درمانی خودش.

به گفته این منبع آگاه “یک بار که به دلیل وضعیت وخیم سلامتی‌اش به بیمارستان خمینی شهر ارومیه منتقل شده بود، به دلیل مخالفت سازمان اطلاعات سپاه پاسداران با اعطای مرخصی استعلاجی و به دلیل عدم توانایی مالی بدون آغاز روند درمان با پابند و دستبند ساعت‌های زیادی را در بیمارستان به سربرد و دوباره به زندان بازگردانده شد.”

همبندی سابق انور چالشی به کمپین حقوق بشر ایران گفت: “انور چالشی در زندان به سرطان روده مبتلا و به دلیل رشد این بیماری، وضعیت سلامتی وی مدام نگران کننده می‌شد. حدود یک سال قبل با وجود نظر پزشکی قانونی مبنی بر عدم توانایی وی برای ادامه حبس، به دلیل مخالفت نهادهای امنیتی از آزادی مشروط و اعزام به مرخصی استعلاجی انور چالشی جلوگیری شد.”

به گفته همبندی سابق انور چالشی “شرایط انور در ماه‌های گذشته خیلی وخیم شده بود. سرطان انور به شکل خیلی چشمگیری پیشرفت کرده بود و در این شرایط مقامات زندان تصمیم گرفتند که انور چالشی را آزاد کنند. اما متاسفانه برای شروع درمان و انجام جراحی خیلی دیر شده بود. باید بگم اون قدر حال جسمانی انور بد شده بود که مقامات زندان احتمالا با خودشان گفتند بهتر است زودتر از زندان مرخصش کنیم تا اینجا از دنیا نرود و دردسر نشود. انور یک انسان منطقی و دلسوز بود. آزارش حتی به یک مورچه هم نمی‌رسید. انور برای همه زندانیان دلسوز بود. با وجود اینکه حال جسمانی خیلی بدی داشت اما هربار که خانواده‌اش به ملاقات او می‌امدند سعی می‌کرد خود را سرحال نشان دهد از آن طرف دیدن وضعیت همسر و خانواده‌اش دوچندان حال روحی خودش را خراب می‌کرد.”

به گفته همبندی سابق انور چالشی «من شاهد مرگ دردناک و تدریجی یک زندانی بی‌گناه و سختی کشیده بودم که شاید تلخ‌ترین نوع مرگ باشد. درد و سختی بیماری در زندان و شرایط بسیار سخت خانواده‌ات در بیرون زندان بدون آنکه بتوانی هیچ کاری برایشان انجام بدهی».

به گفته این منبع مطلع «در اوایل تیرماه ۱۴۰۳ وقتی که  انور از زندان به بیمارستان خمینی ارومیه منتقل شد در آنجا از مقامات قضایی درخواست کرده بود که پنچ روز در بیمارستان بماند تا روند شروع درمان و عمل جراحی انجام شود اما قاضی پرونده اجازه نداده بود و او را بدون انجام و یا شروع روند درمانی خاصی به زندان بازگرداند. اگر در آن مقطع عمل جراحی انجام شده بود، شانس زنده ماندن انور خیلی بیشتر بود».

محرومیت عامدانه زندانیان از مراقبت‌های پزشکی؛ رویه‌ای مستمر و رایج در زندان‌های جمهوری اسلامی

محرومیت محبوسان، به‌ویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی، از مراقبت‌های پزشکی ضروری، یک رویه دیرینه در زندان‌های جمهوری اسلامی ایران است.

کمپین حقوق بشر در ایران پیش‌تر در گزارشی فهرستی از ۳۴ زندانی سیاسی در ایران منتشر کرد که به‌طور نظام‌مند از دسترسی به خدمات پزشکی مناسب محروم شده بودند. این موارد شامل ممانعت از دریافت داروهای تجویز شده، درمان‌های لازم و همچنین جلوگیری از انتقال زندانیان به بیمارستان‌های خارج از زندان بود.

مقام‌های  قضایی جمهوری اسلامی ایران و سازمان زندان‌های کشور نقش مستقیمی در محرومیت زندانیان سیاسی از حق درمان ایفا می‌کنند. آن‌ها با آگاهی کامل از بیماری زندانیان، عامدانه از ارائه داروها و خدمات درمانی ضروری خودداری می‌کنند. در بسیاری از موارد، خانواده‌های زندانیان یا از وخامت وضعیت سلامتی عزیزانشان بی‌اطلاع نگه داشته می‌شوند یا درخواست‌هایشان برای درمان نادیده گرفته می‌شود.

هیچ‌یک از مقام‌های مرتبط در ایران بابت محرومیت عمدی زندانیان از خدمات پزشکی، حتی در مواردی که منجر به مرگ محبوسان شده است، پاسخگو نبوده‌اند. این نکته نیز مهم است که هیچ نهاد نظارتی مستقل یا سازمان حکومتی در ایران، وضعیت سلامت زندانیان را مستند نکرده و گزارشی در این زمینه ارائه نداده است.

مقام‌های جمهوری اسلامی ایران به‌طور نظام‌مند قوانین داخلی و تعهدات بین‌المللی را در زمینه دسترسی محبوسان، به‌ویژه زندانیان سیاسی، به درمان و خدمات پزشکی نادیده می‌گیرند.

کارشناسان ویژه سازمان ملل و سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر همواره نگرانی‌های جدی خود را نسبت به محرومیت زندانیان از مراقبت‌های پزشکی در ایران ابراز کرده‌اند. این عمل ناقض «قوانین حداقل استاندارد سازمان ملل برای رفتار با زندانیان» بوده و منجر به مرگ بسیاری از زندانیان شده است. انجمن پزشکی جهانی نیز تاکید کرده که محرومیت زندانیان از درمان پزشکی نوعی شکنجه محسوب می‌شود.

آیین‌نامه سازمان زندان‌های ایران تصریح می‌کند «معاینه و در صورت لزوم، درمان زندانیان بیمار بر عهده زندان یا مراکز اصلاح و تربیت است» و بر «نظارت مستمر بر وضعیت سلامت زندانیان» و مشارکت خانواده آن‌ها در روند درمان تأکید دارد.

بر اساس ماده ۵۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری ایران، در صورتی که وضعیت زندانی ایجاب کند، مقام‌های  قضایی باید دستور انتقال وی به مراکز درمانی مناسب خارج از زندان را صادر کنند. همچنین، اگر ادامه حبس موجب تشدید بیماری شود، اجرای حکم زندانی می‌تواند متوقف شود. افزون بر این، اصل ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی تصریح می‌کند که مراقبت‌های پزشکی و درمان، «از حقوق همگانی» است.

علاوه بر این، ماده ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی ایران تأکید دارد که کوتاهی در انجام وظیفه مراقبتی، اگر منجر به مرگ فردی شود، عملی مجرمانه است و مجازات دارد.

امتناع مقام‌های مسئول جمهوری اسلامی از ارائه مراقبت‌های پزشکی کافی و لازم به زندانیان ناقض قوانین حقوق بین‌الملل نیز است. دولت ایران به‌عنوان یکی از امضاکنندگان «میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی» موظف است از رفتارهای بی‌رحمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز جلوگیری کند و حق حیات شهروندان را به رسمیت بشناسد و محترم شمارد.

همه این تعهدات به‌طور نظام‌مند توسط مقام‌های جمهوری اسلامی ایران نادیده گرفته می‌شوند، موضوعی که در برخی موارد منجر به مرگ زندانیان شده است.

در اوت سال ۲۰۲۴ کارشناسان سازمان ملل در بیانیه‌ای به «الگوی سوءرفتار با زندانیان ایرانی، از جمله محرومیت از دسترسی به درمان پزشکی مناسب» اشاره کردند و هشدار دادند که «چنین محرومیت‌هایی ممکن است مصداق شکنجه و رفتار غیرانسانی باشد که حقی مطلق و همگانی است و هیچ استثنایی بر آن وارد نیست و یک اصل بنیادین حقوق بشر محسوب می‌شود.»

هادی قائمی، مدیر اجرایی کمپین حقوق بشر ایران، در پایان تاکید کرد: «امتناع عمدی مقام‌های جمهوری اسلامی ایران از ارائه خدمات پزشکی به زندانیان، نقض آشکار قوانین داخلی و تعهدات بین‌المللی حقوق بشری آن‌ها است. هر جان از دست‌رفته در بازداشت، به دلیل سهل‌انگاری و اهمال مقام‌های حکومتی، فاجعه‌ای است که قانون‌گریزی و بی‌رحمی مسئولان جمهوری اسلامی را آشکار می‌کند.»

موارد زیر نمونه‌هایی از مرگ محبوسان در زندان‌های جمهوری اسلامی به دلیل عدم دریافت مراقبت‌های پزشکی در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ است. این موارد توسط کمپین حقوق بشر ایران تایید شده‌اند.

سال ۲۰۲۵

● انور چالشی – زندانی سیاسی کرد که به دلیل محرومیت از درمان جان خود را از دست داد.
● حسن دامنی –  زندانی بلوچ که در زندان لاجوردی ایرانشهر بسر می‌برد و دچار بیماری شده بود، در پی عدم رسیدگی پزشکی جان خود را از دست داد.
● بهرام درویشی –  زندانی گیلک محبوس در زندان لاکان رشت به‌دلیل عدم رسیدگی پزشکی و محرومیت از حق ابتدایی درمان در این زندان جان خود را از دست داد.
● فرزانه بیژن‌پور – یک زندانی به نام فرزانه بیژنی‌پور که در بند شش زندان زنان قرچک محبوس بود، بر اثر خودداری پزشک زندان از رسیدگی درمانی کافی، جان باخت.

سال ۲۰۲۴

● غفار اکبری – شهروند ۴۸ساله اهل روستای یولقونلوی شهرستان ملکان که در ارتباط با پرونده قتل یکی از اهالی روستا بازداشت شده بود، پس از گذشت حدود سه هفته از بازداشت، در بیمارستان سینا شهر مراغه جان خود را از دست داد.
● نورعلی کوهکن –  زندانی بلوچ ۴۰ساله به‌دلیل عدم رسیدگی پزشکی در زندان زابل جان باخت.
● محمود دهمرده –  زندانی۴۱ ساله محکوم به اعدام در سایه عدم رسیدگی پزشکی در زندان زابل جان باخت.
● در تاریخ ۱۱ تیرماه ۱۴۰۲ چهار زندانی در بند سه  زندان شیبان اهواز جان خود را از دست داده‌اند و ۱۵ زندانی نیز به بیمارستانی خارج از زندان منتقل شده‌اند.

سال ۲۰۲۳

● محمود رخشانی – دانش‌آموز دوره پیش دانشگاهی بلوچ که به‌دست مامورین اطلاعات سپاه زابل بازداشت و شکنجه شده بود، به‌مدت سه ماه در حالت کما در بیمارستان «امیرالمومنین» زابل به‌صورت تحت‌الحفظ به‌ر می‌برد، روز ۲۰ آذرماه جان خود را از دست داد.
● آریان قربانی‌شناس –  ۱۸ساله اهل شهرضا در استان اصفهان با نام آرین قربانی‌شناس دوم آذر ماه سال جاری به شکل مشکوکی پس از انتقال از زندان شهرضا به بیمارستان «امیرالمومنین» این شهرستان، جان خود را از دست داد.
● فرامرز جاویدزاد –  شهروند ۶۳ساله ایرانی-آمریکایی که از اسفند ۱۴۰۰ در زندان به سر می‌برد، پس از خونریزی معده و عدم رسیدگی پزشکی جانش را از دست داد.
● جواد روحی – او از بازداشت‌شدگان خیزش سراسری زن،زندگی،آزادی بود که در نوشهر بازداشت و شکنجه شد.
● آمنه احمدی – زندانی محبوس در کانون اصلاح و تربیت سنندج در پی عدم رسیدگی پزشکی مناسب و تعلل در اعزام به بیمارستان جان خود را از دست داد.






نظر شما درباره این مقاله:







اسرائيل به نسل‌کشی و خشونت جنسی در غزه متهم شد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 10:48

اسرائيل به نسل‌کشی و خشونت جنسی در غزه متهم شد


اولیویا لو پویدوین / خبرگزاری رویترز

کارشناسان سازمان ملل اسرائیل را به ارتکاب اقدامات نسل‌کشی و خشونت جنسی در غزه متهم کردند 

کارشناسان سازمان ملل در گزارشی جدید که روز پنجشنبه منتشر شد، اعلام کردند که اسرائیل در جریان درگیری‌های غزه، با نابود کردن سیستماتیک مراکز بهداشت زنان، “اقدامات نسل‌کشی” علیه فلسطینیان انجام داده و از خشونت جنسی به‌عنوان یک راهبرد جنگی استفاده کرده است. 

نمایندگی دائم اسرائیل در سازمان ملل در ژنو، ادعاهای مطرح‌شده در این گزارش را بی‌اساس، جانبدارانه و فاقد اعتبار توصیف کرد. 

کمیسیون مستقل بین‌المللی تحقیق سازمان ملل درباره‌ی سرزمین‌های اشغالی فلسطینی، از جمله اورشلیم شرقی و اسرائیل، در این گزارش اعلام کرد: “مقامات اسرائیلی تا حدی ظرفیت تولیدمثل فلسطینیان در غزه را به‌عنوان یک گروه از بین برده‌اند، از جمله با اعمال اقداماتی که به‌طور هدفمند مانع از تولد کودکان می‌شود. این اقدامات یکی از مصادیق نسل‌کشی در اساسنامه‌ی رم و کنوانسیون نسل‌کشی به شمار می‌آید.”

بر اساس این گزارش، این اقدامات در کنار افزایش چشمگیر مرگ‌ومیر مادران به دلیل دسترسی محدود به تجهیزات پزشکی، مصداق “جنایت علیه بشریت از نوع ریشه‌کن‌سازی” است.

این گزارش همچنین نیروهای امنیتی اسرائیل را به استفاده از “برهنه‌سازی اجباری در ملأ عام و تعرض جنسی” به‌عنوان بخشی از رویه‌های عملیاتی استاندارد خود برای مجازات فلسطینیان پس از حملات تحت رهبری حماس به جنوب اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۳ متهم کرده است. 

اسرائیل این اتهامات را رد کرد.

نمایندگی دائم اسرائيل در سازمان ملل در ژنو در بیانیه‌ای اعلام کرد: “نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) دارای دستورالعمل‌ها و سیاست‌های مشخصی هستند که این‌گونه رفتارهای نادرست را به‌طور صریح ممنوع می‌کند.”

این بیانیه افزود که روندهای بررسی اسرائیل مطابق با استانداردهای بین‌المللی است.

یک گزارش قبلی که کمیسیون مذکور در ژوئن ۲۰۲۴ منتشر کرد، حماس و دیگر گروه‌های مسلح فلسطینی را به نقض جدی حقوق بشر در حمله‌ی ۷ اکتبر ۲۰۲۳ متهم کرده بود، از جمله شکنجه و رفتار تحقیرآمیز.

اسرائیل عضو کنوانسیون نسل‌کشی (کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایت نسل‌کشی) است و دیوان بین‌المللی دادگستری در ژانویه ۲۰۲۴ این کشور را موظف کرد که برای جلوگیری از اقدامات نسل‌کشی در جنگ علیه حماس اقدام کند.

این کشور اما عضو اساسنامه‌ی رم نیست، که به دیوان کیفری بین‌المللی (ICC) صلاحیت رسیدگی به پرونده‌های جنایی افراد متهم به نسل‌کشی و جنایات علیه بشریت را می‌دهد.

آفریقای جنوبی در دیوان بین‌المللی دادگستری (ICJ) پرونده‌ای علیه اسرائیل به اتهام ارتکاب نسل‌کشی در غزه مطرح کرده است.

در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، حماس حمله‌ای مرزی به جنوب اسرائیل انجام داد که منجر به جنگی ویرانگر در نوار غزه شد و بنا بر اعلام مقامات بهداشتی غزه، تاکنون بیش از ۴۸ هزار فلسطینی کشته شده‌اند. به گفته‌ی مقامات اسرائیلی، در حمله‌ی حماس ۱۲۰۰ نفر کشته و ۲۵۱ نفر گروگان گرفته شدند.






نظر شما درباره این مقاله:







شهرداری تهران «خانه اندیشمندان» را تصرف کرد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 10:34

شهرداری تهران «خانه اندیشمندان» را تصرف کرد







نظر شما درباره این مقاله:







نشست شورای امنیت؛ بریتانیا هشدار داد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 10:18

نشست شورای امنیت؛ بریتانیا هشدار داد







نظر شما درباره این مقاله:







فرصتی برای ایفای نقش ترکیه در تامین امنیت اروپا
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 10:14

فرصتی برای ایفای نقش ترکیه در تامین امنیت اروپا







نظر شما درباره این مقاله:







عقب‌نشینی آشکار؟ / احمد زیدآبادی
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 9:58

عقب‌نشینی آشکار؟ / احمد زیدآبادی







نظر شما درباره این مقاله:







نینا گلستانی، داستان‌نویس بازداشت
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 8:50

نینا گلستانی، داستان‌نویس بازداشت







نظر شما درباره این مقاله:







خانواده مرضیه غفاری نگران سلامتی او هستند
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2025, 8:22

خانواده مرضیه غفاری نگران سلامتی او هستند


نسترن فرخه / شرق

مرضیه غفاری، فعال مدنی از۱۳ بهمن ماه بازداشت شده و با وجود آنکه برای آزادی وی وثیقه اعلام شده، اما تا کنون، پذیرشی برای روند آزادی صورت نگرفته است. همچنین حمید روزبهانی همسر ایشان در گفت‌وگو با شرق تاکید دارد به دلیل بیماری سرطان همسرش نگران سلامت او در زندان است و از سیستم قضائی در خواست دارد هر چه زودتر همسرش آزاد شود.

گفتند وثیقه بیاورید ولی هنوز ما را پذیرش نکردند

حمید روزبهانی همسر غفاری: «صبح روز ۱۳ بهمن همسرم بازداشت شد. او به مدت ۱۸ روز در سلول انفرادی نگهداری شد و از ۳۰ بهمن به بند زنان زندان اوین منتقل شد. در یک مرحله اعلام شد برای آزادی مرضیه وثیقه بیاورند. وثیقه را بردم اما گفتند که بروید و خبرتان می‌کنیم. بعد از آن بارها به اوین مراجعه کردم، اما ما را پذیرش نمی‌کنند.»

وکلا هنوز نتوانستند وارد پرونده شوند

بر اساس گفته‌های روزبهانی، برای پرونده مرضیه غفاری وکیل انتخاب کرده‌اند، اما تاکنون اجازه ورود وکلا به پرونده داده نشده است و اضافه می‌کند: «وکلا هنوز نتوانسته‌اند رسماً وکالت ایشان را بر عهده بگیرند یا وارد پرونده شوند.»

فعالیت همسرم صرفا اجتماعی بود

همچنین روزبهانی در مورد فعالیت‌های همسر خود اشاره دارد که مرضیه یک فعال مدنی و اجتماعی است که حوزه کاری‌اش بیشتر مربوط به زنان باردار، مادران شیرده، کودکان پیش از دبستان و بعد از دبستان بوده است. او در زمینه آموزش و حمایت از کودکان مناطق محروم فعالیت می‌کرد. فعالیت‌هایش بیشتر در قالب برنامه‌هایی مثل کتاب‌خوانی و امور آموزشی بود که در فرهنگسراها یا مراکز وابسته به شهرداری انجام می‌شد. فعالیت‌های همسرم صرفاً اجتماعی بوده و هیچ ارتباطی با گروه‌ها یا سازمان‌های سیاسی نداشته است.

با این حال ایشان اضافه می‌کند: «اتهامی که به او وارد کرده‌اند تشکیل انجمن و گروه علیه امنیت ملی است. این در حالی است که انجمن‌هایی که او با آنها همکاری می‌کرد، همچنان در سطح تهران فعال هستند. حتی این انجمن‌ها وابسته به مرکز پژوهشی کودکان دنیا بودند. اگر بخواهید درباره فعالیت‌های مرضیه اطلاعات بیشتری کسب کنید، می‌توانید با اساتید و افرادی که در این حوزه فعال هستند صحبت کنید. آنها بهتر می‌توانند توضیح بدهند که فعالیت‌های مرضیه صرفاً مدنی بوده است.»

همسرم هیچ ارتباطی به گروه‌های سیاسی ندارد

همسر مرضیه غفاری می‌گوید: «مرضیه در دهه شصت چند سال زندان بود. آن زمان بسیاری از جوانان وارد فعالیت‌های سیاسی شدند اما بعد از آزادی، مرضیه زندگی عادی خودش را داشت و انرژی‌اش را صرف کارهای اجتماعی کرد. مرضیه هیچ ارتباطی با گروه‌های سیاسی مخالف یا به اصطلاح معاند نداشته است. تمام تمرکزش بر فعالیت‌های اجتماعی بود. من واقعاً نمی‌دانم چرا اینقدر روی این موضوع حساس شده‌اند.»

نگران سلامتی همسرم هستم

با توجه به بیماری سرطان غفاری، همسرش اضافه به این موضوع اشاره می‌کند که «مرضیه قبلاً سرطان داشته و تحت درمان بوده است. حدود دو ماه پیش (در دی‌ماه) یک عمل سنگین برای خارج کردن رحم داشت. بعد از این عمل نیاز داشت تحت نظر پزشک باشد و آزمایش‌ها و سونوگرافی‌های لازم را انجام دهد. ما سعی کردیم پرونده پزشکی‌اش را داخل زندان تحویل بدهیم تا پزشک زندان بتواند تصمیم‌گیری کند. داروهایش را هم توانستیم به او برسانیم، اما همچنان نگران وضعیت سلامتی‌اش هستیم. من حتی پیش آقای صالحی، دادستان انقلاب رفتم و حضوری موضوع را مطرح کردم. ظاهراً ایشان نامه‌ای برای اوین فرستادند، اما باز هم پیشرفتی حاصل نشد.»

امیدوارم مرضیه آزاد شود

در پایان، روزبهانی توضیح می‌دهد:«در حال حاضر دستمان بسته است. نه تاریخ دادگاه مشخص شده و نه اجازه ملاقات حضوری داده‌اند. فقط تماس تلفنی روزمره داریم. مرضیه یک فعال مدنی واقعی بود که تمام انرژی‌اش را صرف کمک به جامعه می‌کرد. فعالیت اجتماعی چه ایرادی دارد؟ چرا باید جلوی حضور چنین افرادی در جامعه گرفته شود؟ من هنوز نمی‌دانم چرا اینقدر سخت گرفته‌اند. امیدوارم با ارائه وثیقه، مرضیه را تا زمان دادگاه آزاد کنند تا حداقل بتواند درمان پزشکی خود را ادامه دهد.»






نظر شما درباره این مقاله:







بیانیه نمایندگی آمریکا در سازمان ملل علیه برنامه
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 23:02

بیانیه نمایندگی آمریکا در سازمان ملل علیه برنامه







نظر شما درباره این مقاله:







آلمان: کرونا احتمالا از آزمایشگاهی
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 22:50

آلمان: کرونا احتمالا از آزمایشگاهی







نظر شما درباره این مقاله:







چگونه مسیحیان جهان باستان را نابود کردند-۳
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 21:52

چگونه مسیحیان جهان باستان را نابود کردند-۳


علی‌محمد طباطبایی

نگاهی به کتاب عصر تاریکی
نابودی جهان کلاسیک به دست مسیحیان
چگونه مسیحیان، جهان باستان را نابود کردند
بتانی هیوز*
برگردان علی‌محمد طباطبایی

بخش سوم و پایانی
ویرانی و تخریب معبد پارتنون در آتن سنتی پایدار بوده است. مشهورترین نمونه‌ی آن، لرد الگین (۱) است که آن چه امروز به “سنگ‌های مرمرین الگین” مشهور شده است را در سال‌های ۱۸۰۱- ۱۸۰۵ به تصاحب خود درآورد. اما البته که این اولین نمونه نبود. در دوران بیزانس، هنگامی که این معبد را به کلیسا تبدیل کردند، دو اسقف به نام‌های مارینوس و تئودوسیوس نام‌های خود را بر روی ستون‌های پر عظمت آن حک کردند. عثمانی‌ها از پارتنون به عنوان انبار باروت استفاده می کردند، به همین علت سنگتراشی ‌های آن پر از جای گلوله‌هاست که در نتیجه حمله نیروهای ونیزی در قرن هفدهم به وجود آمدند. حالا کاترین نیکسی، معلم سابق تاریخ باستانی اروپا که به نویسنده و روزنامه‌نگار تبدیل شده است، ما را به تخریب‌های قدیمی‌تر بازمی‌گرداند، به زمانی که مسیحیان متعصب (zealots، واژه ای که از کلمه یونانی “zelos” به معنای اشتیاق و رقابت شدید مشتق شده است) آثار برجسته عصر باستان را نابود کردند، و این دورانی است که او آن را “عصر تاریکی” می‌نامد.

نیكسی نویسنده کتاب با مراجه به تخریب چهره‌ها، دست ها و اندام‌های تناسلی در تزئینات [سنگتراشی شده ی] پارتنون به عنوان یكی از بسیار مطالعات موردی فراموش‌نشدنی خود، این نكته اساسی را مطرح میسازد كه، در حالی كه ما فرهنگ مسیحی را به خاطر حفظ آثار علمی، حمایت از هنرهای ظریف و پایبندی به اخلاق “همسایه‌ات را دوست بدار” ستایش می‌كنیم، كلیسای اولیه در واقع استاد ضد روشنفكری، بت‌شكنی و تعصب مرگ‌بار بوده است. این كتابی است که او با شور و حرارت فراوان به رشته تحریر درآورده است. نیكسی در مورد ویژگی های انگیزه‌ی خود کاملاً شفاف است. او که در واقع دختر یك راهبه و یك راهب سابق بوده است دوران كودكی خود را با احترام بسیار به شگفتی‌های فرهنگ مسیحی پس از دوران چندخدایی (paganism) (۲) گذرانده است. اما به عنوان دانشجوی تاریخ باستان، گویی که به ناگهان چشمانش به روی حقایق تا کنون مخفی مانده باز گردید. او خشم عادلانه خود را آشكارا نشان می‌دهد. این اثر او در واقع تبحری مجادله برانگیز است.

نیكسی با نثری پرشور می‌نویسد. هر جمله غنی، پرمعنا، تکان دهنده و احساس‌برانگیز است. راهبان مسیحی در نظم و ترتیبی آرام، متون مشرکین (pagan) را از انبار كتابخانه‌ها با حركت دستی خفه‌كننده بیرون می‌كشیدند. تخریب معبد خارق‌العاده و پر از عود سراپیس (Serapis) در اسكندریه با جزئیاتی همدلانه توصیف شده است؛ هزاران كتاب از كتابخانه آن ناپدید شدند و مجسمه چوبی غول‌پیکر خدای آن قبل از اینکه سوزانده شود تکه‌تکه گردید. یك شاهد عینی مشرک به نام اوناپیوس با عصبانیت گفته است كه تنها گنجینه باستانی كه از آن معبد به غارت نرفته بود، كف آن بود.

مسیحیان به عنوان كسانی شناخته می‌شدند كه “چیزهایی را كه نباید جابه‌جا شوند، حرکت می‌دهند.” جذابیت قابل تحسین آنها برای افراد محروم در پایین جامعه، چه آزاد و چه برده، به این معنا بود كه اسقف‌ها ارتشی از مردان جوان پرانرژی و كم‌سواد داشتند كه آماده بودند جهان را از گناه پاك كنند. اینجا پای پارابالانی‌ها (۳) به میان می‌آید، گاهی مامور و گاهی قاتل، كه هیپاتیا (۴) ، ریاضیدان و فیلسوف درخشان اسكندریه را زنده ‌زنده پوست كندند. یا سیركوملیون‌ها (۵) (كه حتی سایر مسیحیان از آنها می‌ترسیدند)، كه نوعی سلاح شیمیایی با استفاده از آهك سوزآور و سركه اختراع كردند تا بتوانند حملات اسیدی به كشیشانی كه با عقاید آنها موافق نبودند انجام دهند.

مباحثه ها، چه فلسفی باشند و چه فیزیولوژیکی در حقیقت همین ها هستند که ما را تبدیل به انسان می‌کنند، در حالی که خشک اندیشی توان بالقوه‌ی ما را به عنوان یک گونه نابود می‌کنند. از طریق به اشتراک گذاری ایده‌های جدید، انسان‌های باستان اتم را شناسایی کردند، محیط کره زمین را اندازه‌گیری کرده و به فهم و دریافت مزایای زیست‌محیطی گیاهخواری نائل گردیدند.

البته باید به خاطر آورد که سخت کیشی یا حتی سرکوب در خدمت مسیحیان به تنهایی نبوده است:  تاریخ جهان باستان پیوسته مطالب خواندنی دارد که باعث به هم خوردن حال آدمی می‌شود. فیلسوفان مشرک (یا طرفدار ادیان چندخدایی) نیز که با اجماع مذهبی مخالفت می‌کردند، خطر آزار و اذیت را به جان می‌خریدند؛ سقراط را فراموش نکنیم، که به اتهام دینی به مرگ محکوم شد. اما مسیحیان خشک اندیشی را به بت تبدیل کردند [یا به عبرت دیگر بیش از اندازه به آن دلبستگی داشتند]. در سال ۳۸۶ میلادی قانونی به تصویب رسید که اعلام می‌کرد “کسانی که درباره دین بحث می‌کنند ... باید با جان و خون خود بهای آن را بپردازند.” کتاب‌ها به طور نظام مند و برنامه ریزی شده سوزانده شدند. نظرات مذهبی یکی از مشهورترین پدران کلیسای اولیه، سنت جان کریسوستوم — که به او لغب صاحب دهان طلایی داده بودند — با اشتیاق در آلمان نازی ۱۵۰۰ سال پس از مرگش نقل می‌شد: کنیسه یهودیان “لانه دزدان و محل اقامت حیوانات وحشی ... مسکن شیاطین و ارواح خبیثه است.”

از آن جا کفر و بی‌دینی (paganism) نه تنها یک آلودگی روانی بلکه فیزیکی تلقی می‌شد، اقدامات [تنبیهی] نیز بسیار شدید بودند. مسیحیت در سیاره‌ای ظهور کرد که حداقل برای ۷۰٬۰۰۰ سال دارای اعتقادات جان‌مندپرستی و جانمند پنداری (animism) بود. پرسش از زنان و مردان دوره باستان که آیا به ارواح، پری‌ها یا جن‌ها اعتقاد دارند به همان اندازه عجیب بود که از آنها بپرسیم آیا به دریا اعتقاد دارند. اما برای مسیحیان، غذایی که مشرکین تولید می‌کردند، آبی که در آن حمام می‌کردند و حتی نفس‌های آنها آلوده به شیاطین و ارواح خبیثه تلقی می‌شد. مسیحیان بر این باور بودند که آلودگی در حین عمل قربانی کردن حیوانات به ریه‌های رهگذران و تماشاچی ها راه می‌یابد. و زمانی که مسیحیت توسط رم، یکی از نظامی‌ترین تمدن‌هایی که جهان به خود دیده است، مورد حمایت کامل قرار گرفت، مباحثه های فلسفی درباره ماهیت نیکی و شرارت به دستورالعمل‌های نظامی برای پاکسازی و خشونت تبدیل شدند.

با این حال، برخلاف نیكسی نویسنده کتاب مورد بحث ما، نابودی جهان كلاسیك تمام و کمال نبود بلكه نسبی بود. مباحثه های پرشور در فرهنگ‌های دوره‌ی بیزانس درباره اینكه آیا، به عنوان مثال، متن های نوشته شده در باره جادو خصلتی شیطانی داشتند، نشان می‌دهد كه این آثار همچنان در اروپای مسیحی از نفوذ و تاثیر برخوردار بودند. فرهنگ مادی آن عصر نیز به داستان نیكسی نکته های ظریف و دقیقی می‌بخشد: ظروف نقره‌ای و سرویس‌های غذاخوری در بیزانس با تصاویر “ایلیاد” و “ادیسه” با افتخار تزئین شده بودند. و در حالی كه ۹۰ درصد از تمام ادبیات باستانی از بین رفته بود، کفر و الحاد هنوز در خیابان‌ها جای پایی داشت.

در قسطنطنیه، مرکز معنوی مسیحیت شرقی، كلیسای قرن هفتم هنوز به شدت در تلاش بود تا جشن‌های باكوسی (Bacchanalian) را كه دگرپوشی [پوشیدن لباس‌های جنس مخالف ]، ماسک‌زدن و ستایش باكوسی را مشروع می‌کرد، ممنوع کند. من این کتاب را در حالی خواندم که ردپای تاریخی فرقه باکوسی را دنبال می‌کردم. در جزیره کوچک یونانی اسکایروس، مردان و کودکان، حتی امروز، به شکل نیمه انسان و نیمه حیوان لباس می‌پوشند؛ آنها ماسک بز می‌زنند و در روزهای جشن باکوس به احترام روح خدای شراب می‌رقصند و می‌نوشند. به نظر می‌رسد خارج از صفحات کتاب، تداوم بیشتری نسبت به آنچه مقامات مسیحی مایل به پذیرش آن هستند، وجود داشته است.

اما سخنرانی‌های خشم‌آلود و روایت‌های خشم‌برانگیز از شهادت‌های وحشت‌ناک و آزار و اذیت [مسیحیان] توسط بی خدایان (پاگان ها) چیزی بود که کلیسا آن را انتخاب نمود تا حفظ و ترویج کند. تسلط مسیحیت بر مؤسسات آکادمیک و آرشیوها تا اواخر قرن نوزدهم، باعث شد آموزش غربی گرایش مسیحایی داشته باشد (علیرغم این واقعیت که بسیاری از روشنفکران بی خدا از طبیعت بی‌فرهنگ [روستایی منش] و از جهت قواعد دستور زبانی اشتباه در آثار اولیه مسیحی مانند انجیل‌ها انتقاد می‌کردند). همان‌طور که نیكی می‌گوید، پیروزی مسیحیت منادی تسلط بر دیگری بود.

و بنابراین او کتاب خود را با توصیفی قدرتمند از متعصبان سیاه‌پوش ۱۶ قرن پیش آغاز می‌کند که با میله‌های آهنی به مجسمه زیبای آتنا در حرم پالمیرا، واقع در سوریه امروزی، حمله می‌کنند. روشنفکران در انطاکیه (در سوریه باستان) شکنجه و سر بریده شدند، همان‌طور که مجسمه‌های اطراف آنها. شباهت‌های معاصر آشکار است. نویسنده قرون وسطایی معروف به شبه- جروم درباره افراط‌گرایان مسیحی نوشت: “چون آنها عشق به نام شهید [یعنی عاشق شهید شدن در راه خدا هستند] و تمایل به ستایش انسانی بیش از محبت الهی دارند، خود را می‌کشند.” او اگر اخبار قرن بیست‌ویکم را می‌دید، حتماً با شباهتی تکان دهنده مواجه می‌شد [منظور بمب گذاران انتهاری طالبان و داعش هستند].

نیكسی کتاب خود را با توصیف [تندیس] یک آتنای دیگر در شهری به همین نام یعنی آتن به پایان می‌برد، که حدود سال ۵۲۹ میلادی سر از بدنش جدا گردید و بدن بی‌حرمت شده‌اش به عنوان پله‌ای برای ورود به آنچه زمانی مدرسه‌ای فلسفی با شهرت جهانی بود، استفاده گردید. آتنا الهه‌ی خرد بود. کلمات “خرد” و “تاریخ‌دان” ریشه‌ای مشترک دارند، یک کلمه با ریشه هندواروپایی به معنای به روشنی دیدن چیزها. نیكی این کتاب پرتأثیرش را با چشمانی باز و در تلاشی برای آوردن نور و شاید خشم به داستان غم‌انگیز اندیشه مبتنی بر اعتقادات تک خدایی و عدم تحمل ادیان غیر خودی ارائه می‌کند. همدردی او، به‌طور درخشان و مجاب‌کننده، با سیماکوس، خطیب رومی است که می گوید: “ما همگی همان ستاره‌ها را می‌بینیم، آسمان بین همه‌ی ما مشترک است و همان جهان یگانه ما را احاطه کرده است. چه اهمیتی دارد که یک فرد از چه خردی برای جستجوی حقیقت استفاده می‌کند؟”

بخش‌های پیشین:
بخش نخست: چگونه مسیحیان جهان باستان را نابود کردند-۱
بخش دوم: چگونه مسیحیان جهان باستان را نابود کردند-۲
بخش سوم و پایانی: چگونه مسیحیان جهان باستان را نابود کردند-۳

*: بتانی هیوز نویسنده کتاب “استانبول: داستان سه شهر” است. آخرین فیلم او، “باکوس آشکار شده”، اخیراً در بی‌بی‌سی جهانی پخش شد. او در حال ساخت مستندی درباره پرستش جنگ با عنوان “مریخ آشکار شده” است.

—————————————
زیر نویس‌ها (از مترجم):
۱: توماس بروس، هفتمین ارل الگین  (Thomas Bruce, ۷th Earl of Elgin)، دیپلمات و مجموعه‌دار بریتانیایی بود که در اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ میلادی زندگی می‌کرد. او بین سال‌های ۱۷۹۹ تا ۱۸۰۳ به عنوان سفیر بریتانیا در امپراتوری عثمانی خدمت کرد. الگین در سال ۱۸۰۱ از مقامات عثمانی، که در آن زمان بر یونان حکومت می‌کردند، مجوزی برای برداشتن سنگ‌ها و مجسمه‌های پارتنون دریافت کرد. او و تیمش بخش‌های بزرگی از تزئینات پارتنون، از جمله متوپ‌ها (نقش‌برجسته‌ها)، پدیمنت‌ها (مجسمه‌های مثلثی بالای معبد) و بخش‌هایی از فریز (نوار تزئینی دور معبد) را از ساختمان جدا کردند. این آثار به بریتانیا منتقل شدند و امروزه در موزه بریتانیا  در لندن نگهداری می‌شوند. الگین ادعا می‌کرد که این اقدام برای نجات آثار از تخریب بیشتر توسط عثمانی‌ها و عوامل طبیعی بوده است. او همچنین به جمع‌آوری آثار هنری برای مجموعه شخصی خود علاقه‌مند بود.
انتقادات و جنجال‌ها
فرآیند برداشتن سنگ‌ها باعث آسیب‌های قابل توجهی به ساختار پارتنون شد. یونان و بسیاری از کارشناسان بین‌المللی معتقدند که این آثار باید به یونان بازگردانده شوند، زیرا بخشی از میراث فرهنگی این کشور هستند. موضوع بازگرداندن سنگ‌های الگین به یونان همچنان یکی از بحث‌های داغ در دنیای هنر و سیاست است.
۲: پاگان به معنای چندخدایی یا غیرمسیحی است و به ادیان و باورهایی اشاره دارد که خارج از چارچوب ادیان ابراهیمی (مسیحیت، اسلام و یهودیت) قرار می‌گیرند. ریشه واژه: این کلمه از واژه لاتین paganus گرفته شده است که به معنای «روستایی» یا «دهاتی» است. در دوران امپراتوری روم، این واژه برای توصیف کسانی استفاده می‌شد که در مناطق روستایی زندگی می‌کردند و به ادیان سنتی و محلی پایبند بودند، برخلاف ساکنان شهرها که بیشتر به مسیحیت گرایش داشتند.
۳: به گروهی از افراد در دوران مسیحیت اولیه اشاره دارد که وظیفه‌شان کمک به بیماران و نیازمندان بود. این گروه عمدتاً در شهر اسکندریه فعال بودند و به عنوان بخشی از جامعه مسیحی، خدمات اجتماعی و مراقبتی ارائه می‌دادند. پارابالانی‌ها در برخی گزارش‌های تاریخی به عنوان گروهی که در قتل هیپاتیا، فیلسوف و دانشمند زن اسکندریه، نقش داشتند، ذکر شده‌اند. این موضوع باعث شده است که نام آن‌ها با خشونت مذهبی و تعصب نیز مرتبط شود.
۴: هیپاتیا (Hypatia)یکی از برجسته‌ترین دانشمندان و فیلسوفان زن در دوران باستان بود که در شهر اسکندریه، مصر، زندگی می‌کرد. او به عنوان نماد دانش، خرد و مقاومت در برابر تعصب مذهبی شناخته می‌شود. هیپاتیا حدود سال ۳۵۰-۳۷۰ میلادی در اسکندریه به دنیا آمد. او دختر تئون اسکندرانی، ریاضیدان و فیلسوف مشهور، بود که نقش مهمی در آموزش او داشت. هیپاتیا در ریاضیات، نجوم، فلسفه و علوم طبیعی تحصیل کرد و به یکی از برجسته‌ترین دانشمندان زمان خود تبدیل شد. هیپاتیا در زمینه‌های مختلف ریاضیات، از جمله هندسه و جبر، کار می‌کرد. او به همراه پدرش بر روی نسخه‌های اصلاح‌شده آثار اقلیدس و بطلمیوس کار کرد. او در ساخت ابزارهای نجومی مانند اسطرلاب مشارکت داشت و به مطالعه حرکات سیارات و ستارگان پرداخت. هیپاتیا از پیروان فلسفه نوافلاطونی بود و به تدریس فلسفه و اخلاق مشغول بود. او شاگردان بسیاری داشت، از جمله مسیحیان و غیرمسیحیان. در اوایل قرن پنجم میلادی، اسکندریه شاهد تنش‌های مذهبی بین مسیحیان، یهودیان و پاگان‌ها بود. هیپاتیا به عنوان یک پاگان و دانشمند زن، مورد خشم گروه‌های مسیحی متعصب قرار گرفت. در سال ۴۱۵ میلادی، هیپاتیا توسط گروهی از مسیحیان افراطی به رهبری پتر مقدس (Peter the Reader) مورد حمله قرار گرفت. او را به کلیسایی کشاندند، به طرز فجیعی شکنجه کردند و سپس زنده‌زنده پوست کندند و بدنش را سوزاندند. مرگ هیپاتیا به عنوان نمادی از پایان دوران طلایی دانش و فلسفه در اسکندریه و آغاز سرکوب تفکر آزاد توسط مسیحیان متعصب تلقی می‌شود.
۵: گروهی از مسیحیان افراطی در شمال آفریقا بودند که در قرن‌های ۴ و ۵ میلادی فعال بودند. این گروه به دلیل رفتارهای خشونت‌آمیز و افراطی خود معروف بودند. آن‌ها اغلب به کلیساها و افراد مخالف حمله می‌کردند و حتی خودکشی‌های دسته‌جمعی انجام می‌دادند تا به عنوان شهید شناخته شوند.






نظر شما درباره این مقاله:







آمریکا کردها را به سوی توافق با دمشق سوق داد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 20:54

آمریکا کردها را به سوی توافق با دمشق سوق داد


خبرگزاری رویترز به نقل از شش منبع گزارش داد آمریکا متحدان کرد سوری خود را تشویق کرد تا به توافق تاریخی روز دوشنبه با دولت اسلام‌گرای دمشق برسند. این توافق می‌تواند از بروز درگیری‌های بیشتر در شمال سوریه جلوگیری کند، آن هم در زمانی که آینده حضور نیروهای آمریکایی مستقر در این کشور در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

هدف این توافق، ترمیم کشوری است که ۱۴ سال جنگ آن را از هم گسسته است و مسیر را برای ادغام نیروهای تحت رهبری کردها، که یک‌چهارم سوریه را در اختیار دارند، با دولت دمشق هموار می‌کند. با این حال، جزئیات کلیدی نحوه اجرای این فرآیند هنوز مشخص نشده است.

سه منبع به رویترز گفتند که ژنرال مظلوم عبدی، فرمانده نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) که تحت رهبری کردها است، با یک هواپیمای نظامی آمریکایی به دمشق منتقل شد تا در مراسم امضای توافق با احمد شرع، رئیس‌جمهور موقت سوریه، شرکت کند.

سه منبع دیگر ــــ مقام‌های آمریکایی ــــ گفتند که ایالات متحده نیروهای دموکراتیک سوریه را به سمت توافق برای تعیین تکلیف جایگاه خود در سوریه جدید سوق داده است. این مسئله محور گفت‌وگوهای چندجانبه‌ای بود که پس از سرنگونی بشار اسد در دسامبر آغاز شد و رویترز در ژانویه درباره آن گزارش داده بود.

یک منبع ارشد اطلاعاتی منطقه‌ای گفت: «ایالات متحده نقش بسیار حیاتی ‌ایفا کرد.» 

توافق در شرایط فشار بر هر دو طرف حاصل شد

شرع با عواقب قتل‌های فرقه‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کند که طبق گزارش‌ها توسط شبه‌نظامیان همسو با دولت او انجام شده است، در حالی که نیروهای دموکراتیک سوریه درگیر تنش با گروه‌های سوری تحت حمایت ترکیه هستند که با دمشق هم‌پیمان هستند.

چهار منبع، از جمله یک منبع نزدیک به دولت سوریه، گفتند که خشونت‌های فرقه‌ای موجب تسریع در رسیدن به این توافق شده است. این منبع اطلاعاتی و یک دیپلمات مستقر در دمشق انتظار دارند که این توافق، فشار نظامی ترکیه بر نیروهای دموکراتیک سوریه را کاهش دهد. آنکارا این نیروها را شاخه‌ای از حزب کارگران کردستان (PKK) می‌داند که در ترکیه غیرقانونی اعلام شده است. ترکیه از این توافق استقبال کرده است.

یک مقام دولتی سوریه گفت که ریاست جمهوری این کشور برای حل مسائل باقی‌مانده بین نیروهای دموکراتیک سوریه و ترکیه تلاش خواهد کرد.

روابط عمیق

واشنگتن از یک دهه پیش که برای مبارزه با داعش نیرو به سوریه اعزام کرد، روابط عمیقی با گروه‌های کرد این کشور ایجاد کرده است و با وجود مخالفت‌های ترکیه، با جنگجویان کرد همکاری کرده است.

اکنون و از زمانی که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به قدرت بازگشته، ادامه حضور نیروهای آمریکایی در سوریه مورد توجه و پرسش قرار گرفته است.

مقام‌های آمریکایی به رویترز گفتند که پنتاگون پیش از هرگونه تصمیم‌گیری درباره سیاست‌های مربوط به سوریه، برنامه‌هایی را برای خروج احتمالی نیروها در صورت صدور دستور، تهیه کرده است.

با این حال، یک مقام دفاعی آمریکا روز سه‌شنبه به رویترز گفت که هیچ نشانه‌ای از خروج قریب‌الوقوع نیروهای آمریکایی وجود ندارد.

این مقام دفاعی آمریکا گفت که ژنرال مایکل کوریلا، فرمانده ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده(سنتکام)، در پیشبرد توافق نیروهای دموکراتیک سوریه با دولت جدید سوریه نقش داشته، اما این توافق از قبل در حال پیشرفت بوده است.

به گفته این مقام دفاعی، در محافل دولتی آمریکا این تصور وجود دارد که نیروهای دموکراتیک سوریه، اگر از یک سو تحت فشار ترکیه قرار گیرند و از سوی دیگر با دولت جدید سوریه مواجه شوند، در بلندمدت نمی‌توانند قلمرو خود را حفظ کنند.

آرون لوند، تحلیلگر اندیشکده آمریکایی «Century International» گفت: «ایالات متحده به دنبال راه‌هایی برای خروج از سوریه بدون هرج‌ومرج و پیامدهای منفی است. بهترین راه برای این کار، تضمین یک توافق میان جناح‌های سوری است.» 

او افزود: «واگذاری کنترل از طریق مذاکره برای ایالات متحده منطقی است. این بهترین راه برای واشنگتن است تا از درگیری میان نیروهای کرد و دولت جدید دمشق جلوگیری کند و از حمله ترکیه از آن سوی مرز جلوگیری شود.» 

جزئیات تعیین‌کننده

ارتش ایالات متحده از اظهار نظر درباره تمام جنبه‌های این توافق، از جمله نقشی که ممکن است در تشویق مذاکرات ایفا کرده باشد یا اینکه آیا وسایل حمل‌ونقل برای انتقال عبدی به دمشق فراهم کرده است، خودداری کرد.

مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، روز سه‌شنبه اعلام کرد که واشنگتن از این توافق استقبال می‌کند.

اردِم اوزان، دیپلمات پیشین ترکیه و کارشناس مسائل سوریه، گفت که این توافق برای هر دو طرف سودمند است. او اظهار داشت: «شرع پس از ناآرامی‌های اخیر در مناطق ساحلی، فضای تنفسی سیاسی پیدا می‌کند و نیروهای دموکراتیک سوریه نیز از درگیری مستقیم با ترکیه در شرایطی که سیاست ایالات متحده در قبال سوریه همچنان نامشخص است، اجتناب می‌کنند.» 

در این توافق مشخص نشده است که نیروهای دموکراتیک سوریه چگونه در ارتش سوریه ادغام خواهند شد. این نیروها پیش‌تر اعلام کرده بودند که باید به‌عنوان یک مجموعه واحد به ارتش بپیوندند، در حالی که دمشق خواستار جذب آنها به‌صورت فردی است.

یک مقام دولتی سوریه گفت که کمیته‌هایی برای بررسی جزئیات، از جمله نحوه کنترل مرزها، تشکیل خواهند شد.

اوزان افزود: «این توافق در حال حاضر به نظر یک راه‌حل برد-برد می‌آید، اما آزمون واقعی در اجرای آن خواهد بود.» 

یک سخنگوی نیروهای دموکراتیک سوریه به سؤالات مطرح‌شده پاسخ نداد. عبدی این توافق را «فرصتی واقعی برای ساختن یک سوریه جدید» توصیف کرده است.

لحظه‌ای تاریخی برای کردها

این توافق در برهه‌ای تاریخی برای کردها به دست آمده است. دو هفته پیش عبدالله اوجالان، رهبر زندانی حزب کارگران کردستان (PKK)، خواستار خلع سلاح این گروه شد. با وجود تأثیرپذیری شدید نیروهای دموکراتیک سوریه از اوجالان، این نیروها اعلام کرده‌اند که این درخواست شامل آنها نمی‌شود.

آرون زِلین، پژوهشگر ارشد در مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، گفت که واشنگتن می‌خواهد اطمینان حاصل کند که مبارزه با داعش بدون اختلال ادامه می‌یابد و در نهایت دمشق مسئولیت مقابله با آن را بر عهده می‌گیرد.

او افزود: «این توافق همچنین به یکپارچگی کشور کمک می‌کند که به نفع ایالات متحده است، چرا که واشنگتن خواهان ثبات است و نه درگیری‌های داخلی بر سر قدرت.» 


تیمور ازهری، فیل استوارت، جاناتان اسپایسر و سلیمان الخالدی
خبرگزاری رویترز، ۱۲ مارس ۲۰۲۵






نظر شما درباره این مقاله:







چرا فرزندان سران رژیم آزادانه ویزای اروپا می‌گیرند؟
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 18:43

نشست پارلمان اروپا با مهمانان ایرانی

چرا فرزندان سران رژیم آزادانه ویزای اروپا می‌گیرند؟


نشست پارلمان اروپا با مهمانان ایرانی: چرا فرزندان سران رژیم ایران آزادانه ویزای اروپا می‌گیرند؟

رئیس هیات ‌روابط با ایران در پارلمان‌ اروپا میزبان چند مهمان ایرانی بود. روزنامه‌نگاران و فعالان مدنی که در این نشست از مشکلات و مسائل پیش آمده برای خود یا همکاران شان گفتند. سرفصل حرف‌ها اما یکی بود، چرا فرزندان سران نظام آزادانه از کشورهای اروپایی و حتی آمریکا ویزا می‌گیرند و تحریم‌ها به جای آنها را هدف قرار دهد، مردم عادی را هدف قرار داده است؟ فشارهای روزافزون بر روزنامه‌نگارانی که در رسانه‌های خارجی فعالیت می‌کنند و گزارش‌های مکرر از اقدامات خرابکارانه فرامرزی ایران تا سرحدات اروپا.

هیات ‌روابط با ایران در پارلمان‌ اروپا با برگزاری چنین نشست‌هایی در پی آن است تا بیش از گذشته در جریان مسائل و مشکلات ایرانیان دایاسپورا (ساکن خارج) و تهدیدها و مشکلاتی باشد که آنها با آن مواجه هستند و در عین حال از تجربه و مشورت آنها برای سیاستگذاری خود در قبال سیستم ایران بهره‌مند شود.

هانا نیومن همچنین اظهار امیدواری کرد که افرادی که از دشواری‌های نرفتن به ایران می‌گویند روزی بتوانند آزادانه به ایران سفر کرده و عزیزانشان را در آغوش بگیرند.

سه سال است که خواهان قرار گرفتن نام سپاه در فهرست گروه‌های تروریستی هستیم

خانم نیومن همچنین درباره قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان‌های تروریستی نیز گفت: «دست‌کم سه سال است که این درخواست را مطرح کرده‌ایم و این موضوع دوباره مطرح خواهد شد. شاید بر اساس رویه‌ها و اطلاعات جدید خبر تازه‌ای در راه باشد.»

هانا نیومن همچنین تاکید کرد همانطور که ایران و روسیه و دیگر کشورهای تحریم شده با یکدیگر در تماس بوده و روش‌های دور زدن تحریم‌ها را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند اروپا نیز باید در سیاست خارجی و داخلی خود شبکه مشترکی از اطلاعات داشته باشد و داده‌ها را میان اعضا به اشتراک بگذارد.

ایران اقدامات تروریستی را در اروپا نیز متوقف نکرده است

خانم نیومن همچنین افزود: «ما به خوبی می‌دانیم که رژیم جمهوری اسلامی ایران با شدت تمام مخالفت‌ها را در داخل کشور سرکوب می‌کند. همچنین می‌دانیم که آنها به تنش‌زایی در خاورمیانه و حتی اوکراین دامن می‌زنند و فعالیت‌های تروریستی خود را در اروپا نیز متوقف نکرده‌اند. این حملات اغلب به عنوان حوادث جداگانه تلقی می‌شوند، در حالی که در واقعیت این اقدامات سیستماتیک هستند و نه تنها ثبات منطقه‌ای را تهدید می‌کنند، بلکه اصول دموکراسی، حقوق بشر و نظم بین‌الملل را نیز زیر سوال می‌برند.»

تهدید خبرنگاران و خانواده آنها از سوی نهادهای امنیتی

در ادامه این نشست گلناز اسفندیاری، روزنامه‌نگار به طور مفصل به انواع تهدیدهای صورت گرفته از سوی مقام‌های امنیتی ایران در قبال خبرنگاران این رسانه اشاره کرد.

در موردی، پدر یکی از خبرنگاران به دلیل این که فرزندش در رادیو فردا کار می‌کند از کار برکنار شده و در دو مورد دیگر اعضای خانواده کارکنان رادیو فردا پس از بازگشت از سفر خارج و دیدار فرزندانشان از سوی نهادهای امنیتی احضار شده‌اند.

خانم اسفندیاری همچنین عدم امکان خداحافظی روزنامه‌نگاران با خانواده‌ها و از دست رفتن پدرها و مادرها بدون دیدار با آنها را از دیگر مشکلات روحی و عاطفی پیش آمده برای روزنامه‌نگاران عنوان کرد.

اشک‌های گلناز اسفندیاری در نشست هیات روابط با ایران پارلمان اروپا

این روزنامه‌نگار که مادرش را ۶ ماه پیش از دست داده در بخشی از سخنرانی‌اش به هنگام اشاره به این واقعه و اینکه نتوانسته مادرش را برای آخرین بار ببیند، به گریه افتاد.

کامبیز غفوری، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر در این نشست با اشاره به تردد ساده فرزندان سران نظام به اروپا و اخذ ویزا و انتقال مبالغ هنگفت به کشورهای اروپایی گفت: «مقام‌های عالی‌رتبه نظام فرزندان خود را به همراه مبالغ بسیار زیاد به اروپا می‌فرستند. آنها به سادگی از کشورهای اروپایی ویزا می‌گیرند.»

پسر ۲۰ ساله یک فرمانده ویلای دو میلیون یوریی خریده است

او برای نمونه به سفر یکی از فرزندان مقام‌های نظامی ایران به اسپانیا اشاره کرد و گفت: «پسر ۲۰ ساله یکی از فرماندهان به اسپانیا می‌آید و یک ویلای ۲  میلیون یورویی خریداری می‌کند. بنابراین دولت‌ها در چنین مواردی دست کم این سوال را مطرح کنند که چنین پول‌هایی از کجا آمده است؟»

پسر یکی از گروگان‌گیرهای کارکنان سفارت آمریکا در تهران ساکن آمریکاست

آقای غفوری افزود: «پسر یکی از گروگان‌گیران سفارت آمریکا در ایران اکنون در آمریکا زندگی می‌کند اما اگر من بخواهم به همین کشور سفر کنم باید ویزا گرفته و درباره تمام اعضای خانواده‌ام به آنها توضیح بدهم.»

گلناز اسفندیاری در این بخش تاکید کرد که البته مادر این فرد یکی از گروگان‌گیران ساده ماجرای سفارت آمریکا نبودند بلکه سخنگوی دانشجویانی به شمار می‌آمدند که کارکنان سفارت آمریکا را در تهران به گروگان گرفته بودند و مسئولان نمی‌توانند بگویند ما این فردا را نمی‌شناختیم و به فرزند او ویزا دادیم.

مردم عادی و نه مقام‌ها و فرزندانشان از تحریم‌ها آسیب می‌بینند

آقای غفوری همچنین به اینکه تحریم‌ها صرفا چیزی روی کاغذ است اشاره و تاکید کرد: «چگونه شخصی که مادرش ۴۴۴ روز دیپلمات‌های آمریکایی را گروگان گرفته، مشمول تحریم‌ها نمی‌شود؟ تمام کالاهای تحریمی به راحتی از طریق برخی از بنادر سپاه پاسداران و از مرز ترکیه به ایران قاچاق می‌شوند. بله، ما تحریم‌هایی روی کاغذ داریم که معمولا مردم عادی به شدت از تحریم‌ها آسیب می‌بینند، نه مقامات و فرزندان آنها.»

پیشنهاد آقای غفوری این بود که «دست‌کم در مواردی که درباره اموال فرزندان مقامات جمهوری اسلامی اما و اگری وجود دارد بتوان آن را مسدود کرد و اسناد آن را دید که آیا این پول ریشه فساد دارد یا نه؟»

مستندسازی اقدامات جمهوری اسلامی برای نهادهای مدنی سخت است

رویا برومند، بنیان‌گذار و مدیر اجرایی بنیاد حقوق بشری «عبدالرحمن برومند» نیز در این نشست گفت: «همان‌طور که می‌دانیم، مستندسازی برخی اقدامات جمهوری اسلامی در خارج و داخل مرز بسیار دشوار است و سازمان‌های غیردولتی به اطلاعات دسترسی ندارند. دولت‌ها نیز اغلب در چنین مواردی سکوت کرده‌اند، به جز این که تازگی ایالات متحده و بریتانیا مواضع عمومی‌تری اتخاذ کرده‌اند. برخی از قتل‌ها در اروپا، مانند قتل زرتشتیان به عنوان جنایات عادی نمایش داده شده‌اند و دولت‌ها علاقه چندانی به بررسی عمیق‌تر نشان نداده‌اند.»

نظام هرآنکه قدرت کاریزماتیک و شبکه‌سازی و رهبری دارد از بین می‌برد

او همچنین به برنامه سیستماتیک نظام ایران برای حذف مخالفانش اشاره کرد و گفت: «هدف‌گذاری‌ها از سوی رژیم اغلب شامل افرادی است که به‌طور علنی و کاریزماتیک مخالف رژیم هستند و توانایی بالقوه‌ای برای رهبری دارند. سرویس‌های اطلاعاتی رژیم نقش اصلی در شناسایی این اهداف، تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی عملیات‌ها دارند. وزارت امور خارجه و وزارت ارتباطات نیز در پنهان کردن هویت این افراد، به عنوان وابسته‌های فرهنگی، روزنامه‌نگاران و دیگر مقامات دیپلماتیک، نقش داشته‌اند.»

او همچنین در یک نمونه به تماس نهادهای امنیتی [سال ۲۰۲۲] با یک روزنامه‌نگار ایرانی در ترکیه و تهدید او از سوی آن نهاد اشاره کرد در شرایطی هیچکس حتی خانواده آن روزنامه‌نگار نیز شماره او را نداشتند.

خانم برومند تاکید داشتند که رژیم ایران اغلب در قتل‌ها و ترورهای برون مرزی به دنبال خاموش کردن صدای آنهایی است که توان شبکه‌سازی و رهبری دارند.

هیات ‌روابط با ایران در پارلمان‌ اروپا بنا دارد در آینده نیز در نشست‌های مشابه میزبان فعالان مدنی ایران در خارج از کشور باشد.

یورونیوز فارسی






نظر شما درباره این مقاله:







خامنه‌ای بار دیگر مذاکره هسته‌ای با آمریکا را رد کرد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 18:12

خامنه‌ای بار دیگر مذاکره هسته‌ای با آمریکا را رد کرد


علی خامنه‌ای، روز چهارشنبه و هم‌زمان با رسیدن نامه ترامپ به ایران، ایده‌ی مذاکره با ایالات متحده بر سر یک توافق هسته‌ای را رد کرد.

نامه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، که خواستار چنین مذاکراتی است، امروز - چهارشنبه ۲۲ اسفند - توسط انور قرقاش، مشاور دیپلماتیک رئیس امارات عربی متحده به عباس عراقچی در تهران تحویل داده شد.

ترامپ هفته گذشته اعلام کرده بود که نامه‌ای به خامنه‌ای ارسال کرده و پیشنهاد مذاکرات هسته‌ای را داده است، اما همچنین هشدار داده که “دو راه برای برخورد با ایران وجود دارد: اقدام نظامی، یا توافقی که مانع دستیابی تهران به سلاح هسته‌ای شود.” 

به گزارش رسانه‌های دولتی ایران، در حالی که عراقچی و قرقاش در حال دیدار بودند، خامنه‌ای به گروهی از دانشجویان دانشگاه گفت که پیشنهاد ترامپ برای مذاکره “یک فریب برای گمراه کردن افکار عمومی” است.

خامنه‌ای گفت: “وقتی می‌دانیم که آن‌ها به تعهداتشان پایبند نخواهند بود، مذاکره چه فایده‌ای دارد؟ بنابراین، دعوت به مذاکره... فریبی برای افکار عمومی است.” 

او همچنین گفت که مذاکره با دولت ترامپ، که به گفته‌ی او خواسته‌های بیش از حدی دارد، “گره تحریم‌ها را محکم‌تر می‌کند و فشار بر ایران را افزایش می‌دهد.” 

در سال ۲۰۱۸، ترامپ ایالات متحده را از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ ایران با قدرت‌های جهانی خارج کرد و تحریم‌هایی را دوباره اعمال کرد که اقتصاد ایران را فلج کرده است. تهران یک سال بعد با نقض محدودیت‌های هسته‌ای این توافق واکنش نشان داد.

خامنه‌ای، که حرف آخر را در امور دولتی ایران می‌زند، هفته گذشته نیز گفته بود، تهران تحت فشار تهدید و خواسته‌های بیش از حد مجبور به مذاکره نخواهد شد.

امارات متحده عربی، که یکی از شرکای کلیدی امنیتی آمریکا در خاورمیانه و میزبان نیروهای آمریکایی است، همزمان روابط گرمی نیز با تهران دارد. علیرغم تنش‌های گذشته میان دو همسایه، روابط تجاری و بازرگانی بین دو کشور همچنان قوی است و دبی یک مرکز تجاری کلیدی برای ایران است.

در حالی که ترامپ درها را برای یک توافق هسته‌ای با تهران باز گذاشته است، هم‌زمان اما کمپین “فشار حداکثری” که در دوره‌ی اول ریاست‌جمهوری خود برای منزوی کردن ایران از اقتصاد جهانی و به صفر رساندن صادرات نفتی این کشور اعمال کرده بود، مجدداً برقرار کرده است.

ایران همواره ادعای تلاش برای ساخت سلاح هسته‌ای را رد کرده است.

خامنه‌ای گفت: “اگر ما می‌خواستیم سلاح هسته‌ای بسازیم، آمریکا نمی‌توانست جلوی آن را بگیرد. ما خودمان چنین چیزی را نمی‌خواهیم.”

با این حال، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اواخر ماه گذشته اعلام کرد که ذخایر اورانیوم ایران با غنای تا ۶۰ درصد، که به سطح تقریباً ۹۰ درصد مورد نیاز برای ساخت سلاح هسته‌ای نزدیک است، افزایش یافته است.

از همین‌رو امروز، چهارشنبه ۱۲ مارس، شورای امنیت سازمان ملل در یک نشست غیرعلنی فعالیت‌های هسته‌ای ایران مورد بررسی قرار خواهد داد.

شش کشور از ۱۵ عضو شورای امنیت - فرانسه، یونان، پاناما، کره جنوبی، بریتانیا و آمریکا - این نشست را به دلیل افزایش ذخایر اورانیوم ایران که به سطح نزدیک به درجه‌ی تسلیحاتی رسیده است، درخواست کرده‌اند.

عباس عراقچی امروز در تهران نشست غیرعلنی شورای امنیت را به عنوان یک روند جدید که حسن نیت کشورهای درخواست‌کننده‌ی آن را زیر سؤال می‌برد، محکوم کرد.

عراقچی اعلام کرد که ایران به زودی پنجمین دور مذاکرات خود را با فرانسه، بریتانیا و آلمان - طرف‌های توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ ایران - برگزار خواهد کرد.

او گفت: “مذاکرات ما با اروپایی‌ها ادامه داشته و ادامه خواهد داشت... اما هرگونه تصمیم‌گیری توسط شورای امنیت سازمان ملل یا شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای اعمال فشار بر ما، مشروعیت این مذاکرات را زیر سؤال خواهد برد.” 

از سوی دیگر، وزارت خارجه چین اعلام کرد که چین و روسیه روز جمعه در پکن با مقامات ایرانی دیدار خواهند کرد تا درباره‌ی مسئله‌ی هسته‌ای ایران گفتگو کنند.

خبرگزاری رویترز






نظر شما درباره این مقاله:







اعتراف یک از متهمان به تلاش برای قتل مسیح علی‌نژاد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 17:23

اعتراف یک از متهمان به تلاش برای قتل مسیح علی‌نژاد


یکی از افرادی که به عضویت در یک گروه بزهکار روسی اذعان داشته، روز سه‌شنبه اعتراف کرد که برای قتل مسیح علی‌نژاد، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی ایرانی-آمریکایی اقدام کرده بود. او حین شهادت در دادگاه دو نفر از همدستانش در آمریکا به این موضوع اعتراف کرد.

خالد مهدی‌اف به هیئت منصفه گفت که در ژوئیه سال ۲۰۲۲ میلادی، در خودروی شخصی خود در منطقه بروکلین و در حالی بازداشت شد که اسلحه کلاشنیکف در اختیار داشت و با ماسک اسکی هم صورت خود را پوشانده بود.

آقای مهدی‌اف به دادگاه فدرال منهتن نیویورک گفت: «من آنجا بودم تا آن خبرنگار (خانم علی‌نژاد) را بکشم.»

دادستان‌ها می‌گویند مهدی‌اف از سوی همدستانش رفعت امیروف و پولاد عمروف برای کشتن مسیح علی‌نژاد، استخدام شد.

امیروف ۴۵ ساله و عمروف ۴۰ ساله درباره اتهام قتل در ازای پول و اقدام به قتل از طریق بزه اعتراف به بی‌گناهی کرده‌اند.

در صورت احراز جرم، آنها ممکن است برای چند دهه به حبس بروند.

جاکوب گاتویلیگ، دادستان فدرال، در بیانیه آغاز خود در دادگاه گفت که دولت ایران به امیرف و عمرف «۵۰۰ هزار دلار برای سازماندهی قتل مسیح علی‌نژاد پیشنهاد کرده است.»

او گفت متهمان توسط دولت ایران «اجیر شده بودند.»

مایکل مارتین، وکیل امیروف، در پاسخ گفت که دادستان‌ها به شواهد غیرواقعی و «شهادت یک قاتل و یک دروغگو» تکیه می‌کنند.

مایکل پرکینز، وکیل عمروف، گفت که شواهد نشان نمی‌دهد که موکلش قصد کشتن مسیح علی‌نژاد را داشته است.

مهدی‌اف اما در جایگاه شهادت داد که در طول زندگی بزهکارانه خود که یک دهه پیش در زادگاهش، جمهوری آذربایجان آغاز شد، «قتل، آدم‌ربایی و توطئه اخاذی» را هدایت می‌کرده است.

او همچنین گفت که مطلع بوده است که هدف توطئه قتل در پرونده جاری امیروف و عمروف «مسیح» بود.

مهدی‌اف که پس از اعتراف به جرم در زمینه اقدام به قتل و نگهداری غیرقانونی اسلحه گرم، گفت با دادستان‌ها همکاری می‌کند.

او به اتهام «تلاش برای سوء قصد به جان علی‌نژاد و بزه‌های دیگر» به حداقل ۱۵ سال زندان محکوم خواهد شد.

پیشتر اتهامات جداگانه در این باره که چهار افسر اطلاعاتی ایران در سال ۲۰۲۱ به دنبال ربودن مسیح علی‌نژاد بوده‌اند، از سوی مقام‌های جمهوری اسلامی «بی اساس» خوانده‌ شده است.

رسیدگی به دادگاه توطئه سوءقصد به مسیح علی‌نژاد با اعتراف اولین وزیر سپاه پاسداران به ترور مخالفان جمهوری اسلامی در اروپا همزمان شده است.

وزارت دادگستری آمریکا در بهمن‌ماه ۱۴۰۱ (ژانویه ۲۰۲۳) اعلام کرده بود که رفعت امیروف، رئیس باند تبهکاری و معاونش عمروف قصد داشتند مسیح علی‌نژاد را در خانه‌اش در نیویورک به قتل برسانند.

وزارت دادگستری آمریکا، این توطئه را نقشه‌ای تحت حمایت جمهوری اسلامی ایران توصیف کرده بود.

آبان ماه امسال مسیح علی‌نژاد، در شبکه‌های اجتماعی نوشت که پلیس فدرال آمریکا-اف‌بی‌آی- دو مرد را در ارتباط با تلاش برای قتل او دستگیر کرده است.

خانم علی‌نژاد پس از خنثی شدن طرح ترورش، از مقام‌های آمریکایی به ویژه از دونالد ترامپ خواست که «در برابر تروریسم سختگیر باشند» چون به گفته او «جمهوری اسلامی فقط زبان فشار را می‌فهمد.»

مسیح علی‌نژاد به نقل از اف‌بی‌آی، پلیس فدرال آمریکا نوشته بود دو مردی که برای ترور او مامور شده بودند در دانشگاه فیرفیلد بازداشت شدند؛ جایی که او قرار بود در آن سخنرانی داشته باشد.

این فعال حقوق زنان با اشاره به خنثی شدن چندین طرح ترور خود گفت: «من به آمریکا آمدم تا از متمم اول قانون اساسی این کشور یعنی حق آزادی بیان استفاده کنم. من نمی‌خواهم بمیرم. من می‌خواهم با سرکوب بجنگم و داشتن امنیت جانی حق من است.»

بی‌بی‌سی فارسی






نظر شما درباره این مقاله:







نظرسنجی سی‌ان‌ان درباره عملکرد ترامپ
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 15:40

نظرسنجی سی‌ان‌ان درباره عملکرد ترامپ







نظر شما درباره این مقاله:







روایت روزنامه ترکی «حریت» از حوادث سوریه
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 14:07

روایت روزنامه ترکی «حریت» از حوادث سوریه


در سوریه چه می‌گذرد؟
حوادث سوریه در جلسه‌ای مخفی در رقه سازماندهی شد

عبدالقادر سلوی
حریت / ۱۰ مارس ۲۰۲۵

احمد شرع آنچه در سوریه اتفاق افتاده را در یک جمله خلاصه کرد. او گفت که بقایای حکومت سابق در حال تلاش برای آزمایش سوریه هستند، اما موفق نشده‌اند.

سوریه پس از ۱۳ سال جنگ داخلی و ۶۱ سال دیکتاتوری حزب بعث، تلاش می‌کند تا از خاکستر خود برخیزد، اما این کار آسان نیست.

حوادثی که در لاذقیه و طرطوس، مناطق تحت سکونت علوی‌های نزدیک به رژیم اسد آغاز شد، این سوال را مطرح کرد: «آیا سوریه دوباره به باتلاق جنگ داخلی کشیده می‌شود؟»

حکومت سوریه این حوادث را سرکوب کرد، اما مشخص است که دکمه‌ای برای بی‌ثبات کردن سوریه فشار داده شده است. پشت این حوادث برخی کشورها و سازمان‌های اطلاعاتی آنها قرار دارند.

حوادث لاذقیه و طرطوس در ۶ مارس آغاز شد. حالا می‌خواهم درباره یک جلسه و نمایندگان کشورهایی که در آن شرکت کردند، صحبت کنم.

جلسه مخفی در رقه

تاریخ ۳ مارس، دوشنبه. مکان: رقه تحت کنترل PKK-YPG.

سازمان‌ها و کشورهای شرکت‌کننده به این شرح بودند: نماینده‌ای از «سنتکام» (شاخه نظامی آمریکا در منطقه)، نماینده‌ای از PKK-YPG، یک ژنرال سابق از دوران اسد که از اقلیت علوی‌ها بود و در ارتش سوریه نقش مهمی داشت، و نماینده‌ای از گروه تروریستی دروزی‌ها. نماینده ایران نیز در آخرین لحظات به جلسه رسید.

ایران، اسرائیل و سنتکام

آیا این تصادفی است که سه روز پس از این جلسه، حوادثی در طرطوس و لاذقیه آغاز شد که در آن سربازان سوری در یک کمین کشته شدند؟

سوریه کشوری است که از دل ۱۳ سال جنگ داخلی بیرون آمده است. زخم‌ها تازه هستند. خون ریخته شده است.

از یک سو، ایران از طریق علوی‌ها تلاش می‌کند کشور را بی‌ثبات کند؛ از سوی دیگر، سنتکام حامی PKK-YPG، برای نگه‌داشتن کنترل خود، هر کاری می‌کند.

اسرائیل و دروزی‌ها

مثال دیگری که نشان می‌دهد پشت حوادث سوریه برخی کشورها و سازمان‌های اطلاعاتی قرار دارند، مربوط به دروزی‌ها است.

در  روز اول مارس، یک گروه تروریستی مرتبط با اسرائیل در میان دروزی‌ها، به یک پاسگاه در جرمانا حمله کرد و یک مامور را به شهادت رساند. سپس پرچم اسرائیل را برافراشتند. همزمان، از اسرائیل بیانیه‌ای در حمایت از دروزی‌ها صادر شد.

PKK-YPG و اسرائیل

نخست‌وزیر اسرائیل، نتانیاهو، گفت: «دست خود را به سوی متحدان دروزی و دوستان کرد خود دراز می‌کنیم.» مظلوم عبدی، رهبر PKK-YPG، به این دعوت پاسخ داد و گفت: «ما از حمایت اسرائیل استقبال می‌کنیم.»

الهام احمد، مسئول روابط خارجی PKK-YPG، از اسرائیل دعوت به همکاری کرد و با وزیر امور خارجه اسرائیل ملاقات کرد.

بی‌ثبات کردن سوریه

اگر بخواهیم آنچه اخیراً در سوریه اتفاق افتاده را خلاصه کنیم، باید بگوییم که اسرائیل از طریق دروزی‌ها در جنوب و PKK-YPG در شمال، تلاش می‌کند کشور را بی‌ثبات کند و حکومت احمد شرع را تحت فشار قرار دهد.

روزنامه وال‌استریت ژورنال نوشت که اسرائیل از این نگران است که گروه‌های مورد حمایت ترکیه، سوریه را متحد کنند. هدف آنها تجزیه سوریه است. زیرا اگر سوریه متحد شود، قدرتمند خواهد شد. به همین دلیل، آنها از نقش ترکیه در سوریه ناراحت هستند.

کشور پشت حوادث لاذقیه و طرطوس، ایران است. سازمان اطلاعات ایران در حال سازماندهی سربازان سابق ارتش سوریه است که در دوران اسد نقش‌های مهمی داشتند.

همکاری ایران و اسرائیل

برای بی‌ثبات کردن سوریه، برادران دشمن، اسرائیل و ایران، با هم همکاری می‌کنند. اسرائیل از طریق دروزی‌ها و PKK-YPG، و ایران از طریق علوی‌ها و PKK-YPG، کشور را به آشوب می‌کشانند.

هشدار هاکان فیدان

هشدار هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، به ایران که گفت: «اگر نمی‌خواهید شیشه‌های شما شکسته شود، نباید به شیشه‌های همسایه سنگ پرتاب کنید»، در واکنش به این تحولات در منطقه بود. هاکان فیدان به ایران پیام داد که ما می‌دانیم شما در منطقه چه می‌کنید.

ایران در سوریه با بقایای رژیم اسد همکاری می‌کند. در عراق و سوریه از PKK-YPG حمایت می‌کند. اما ترکیه با مسئولیت‌پذیری یک کشور بزرگ، به حوادث نزدیک می‌شود. ترکیه در کارهای بی‌ثبات‌کننده دخالت نمی‌کند. اگر ترکیه بخواهد، می‌تواند در ایران زلزله‌ای به بزرگی ۹ ریشتر ایجاد کند.

تأثیر سنتکام

اگر بخواهیم دوباره به تحولات سوریه بازگردیم، جلسه‌ای که در ۳ مارس در رقه برگزار شد، نشان می‌دهد که سنتکام، بازوی آمریکا در سوریه، در مرکز این ماجرا قرار دارد. عدم تمایل PKK-YPG به خلع سلاح نیز ناشی از اتحاد آمریکا، اسرائیل و ایران است.

دعوت خامنه‌ای

بدون درک دعوت علی خامنه‌ای، رهبر مذهبی ایران، در ۲۳ دسامبر از جوانان سوری، حل حوادث لاذقیه و طرطوس ممکن نیست. خامنه‌ای گفت: «جوانان سوری چیزی برای از دست دادن ندارند» و این نشانه‌ای برای شورش بود. ایران نمی‌تواند تحمل کند که سوریه، حیاط خلوت خود را از دست بدهد.

کسی که حوادث لاذقیه و طرطوس را آغاز کرد، میقدات فتیحه، فردی بود که در دوران اسد در ارتش سوریه به خاطر شکنجه‌هایش معروف بود. او در ویدیوهایی با اسلحه در دست، شورشیان را به قیام علیه حکومت سوریه دعوت کرد. هیچ دولتی چنین چیزی را تحمل نمی‌کند. همان‌طور که رئیس‌جمهور احمد شرع گفت: «در سوریه تنها یک نیروی مسلح وجود خواهد داشت و آن نیروهای دولتی خواهند بود.»

ویدیوهای شبکه‌های اجتماعی

وقتی صحبت از ویدیو می‌شود، در شبکه‌های اجتماعی، حساب‌های مرتبط با سازمان اطلاعات ایران، حزب‌الله و PKK، ویدیوهایی از کشتار غیرنظامیان در لاذقیه و طرطوس منتشر کردند. وب‌سایت‌های رسمی سوریه هک شدند و پرچم‌های حزب‌الله برافراشته شد. مشخص شد که برخی از این ویدیوها از یک کانال هندی در یوتیوب گرفته شده‌اند. ویدیوهایی از کشتار کودکان با گاز شیمیایی در غوطه در دوران اسد، به عنوان حوادث لاذقیه و طرطوس منتشر شد. برای جلوگیری از جنگ داخلی در سوریه، باید از این دام‌های شبکه‌های اجتماعی دوری کرد.

سوریه موفق خواهد شد

سوریه بسیار شکننده است. اگر حکومت نتواند اعتماد و ثبات را ایجاد کند، جنگی داخلی بدتر از ۱۳ سال گذشته در انتظار ما خواهد بود. فکر نمی‌کنم که حکومت سوریه و ترکیه اجازه دهند چنین چیزی اتفاق بیفتد. هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، گفت: «آنچه اتفاق افتاده یک تحریک است. اما حکومت، اشتیاق بسیاری از بازیگران داخلی و خارجی را که منتظر هرج‌ومرج بودند، ناامید کرد.»

سوریه با غلبه بر این مشکلات، ثبات را حفظ خواهد کرد. برای این کار، باید بدون فوت وقت، مجلس مؤسسان اعلام شود و کارهای مربوط به قانون اساسی تسریع شود. باید هرچه سریع‌تر انتخابات برگزار شود و یک حکومت منتخب سوری تشکیل شود.

در آغوش گرفتن علوی‌ها

حکومت احمد شرع در سرکوب حوادث مصمم است، اما باید تروریست‌ها را از مردم علوی جدا کند و علوی‌ها را نیز در آغوش بگیرد.

تلاش شورشیان دروزی مورد حمایت اسرائیل، با تلاش رهبران دروزی که با دولت سوریه همکاری می‌کردند، شکست خورد. کسانی که پرچم اسرائیل را پایین کشیدند و پرچم سوریه را برافراشتند، رهبران دروزی بودند. تلاش مشابهی باید برای جلب حمایت مردم علوی انجام شود. کسانی که در دوران اسد در برابر کشتار مردم سوریه، به ویژه در غوطه، سکوت کردند، امروز فریاد می‌زنند که کشتار علویان در حال وقوع است.

ما در آن زمان در برابر کشتارهای اسد صدای خود را بلند کردیم. اکنون نمی‌توانیم بپذیریم که علوی‌ها در ترس از کشتار زندگی کنند. زمان آن رسیده است که دولت سوریه نشان دهد که علوی‌ها نیز بخشی از این دولت هستند. احمد شرع می‌تواند به لاذقیه و طرطوس برود و با مردم درآمیزد. او می‌تواند با رهبران علوی در دمشق جلسه برگزار کند. جعبه پاندورا در سوریه نباید باز شود. اگر باز شود، فاجعه رخ خواهد داد. اما اگر باز نشود، آینده سوریه روشن است.

لینک مقاله در وبسایت روزنامه حریت:
https://www.hurriyet.com.tr/yazarlar/abdulkadir-selvi/suriyedeki-olaylar-rakkadaki-gizli-toplantida-organize-edildi-42722821






نظر شما درباره این مقاله:







چین، روسیه و ایران روز جمعه در پکن
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 13:02

چین، روسیه و ایران روز جمعه در پکن







نظر شما درباره این مقاله:







رقابت حکومتی‌ها بر سر «مسئولیت ترور»
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 12:35

رقابت حکومتی‌ها بر سر «مسئولیت ترور»







نظر شما درباره این مقاله:







ساختار فساد در ایران
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 12:21

ساختار فساد در ایران


پویا آزادی / ترجمه: بهروز هادی‌زنوز

پویا آزادی، دانشگاه استنفورد، اوت ۲۰۲۰
ترجمه ب. زنوز ۲۰۲۳

امروزه جمهوری اسلامی ایران با عمیق‌ترین بحران اقتصادی و بحران مشروعیت از زمان تاسیس آن مواجه است. ریشه هر دو بحران را می‌توان به دوره طولانی تباهی یا زوال سیاسی (۱) مربوط دانست که به آرامی؛ اما بطور مستمر سه نهاد حکمرانی مدرن یعنی دولت، حاکمیت قانون و پاسخگویی را تضعیف کرده است (۲). اضمحلال سیاسی زمانی رخ می‌دهد که نهادهای حکومتی‌ای که در گذشته تحت شرایط متفاوتی ایجاد شده‌اند، دیگرقادر به انطباق خود با تحولات اجتماعی و اقتصادی جامعه نباشند. فساد از طریق انحراف تخصیص منابع و ایجاد انگیزه در بازیگران قدرتمند برای مسدود کردن اصلاحات به منظور حفظ منافع مستقر خود، موجب تسریع زوال سیاسی می‌شود. نمودار یک ساز و کاری را که فساد و تباهی سیاسی چرخه معیوبی را شکل داده‌اند، نشان می‌دهد. هدف این مقاله کوتاه این است که ساختار و دامنه فساد را در ایران توضیح دهد و انواع مسلط فساد و نشانه‌های آن را تحلیل کند.


نمودار ۱- چرخه معیوب فساد و زوال سیاسی (برای بحث تفصیلی در مورد چارچوب بحث نگاه کنید به منابع (۱و۲).

بر اساس داده‌های بانک جهانی و سازمان شفافیت بین المللی(۳و۴) ، ایران همواره در میان یک سوم از کشورهای جهان قرار دارد که بالاترین ادراک فساد را دارند. در واقع آخرین رتبه ایران در شاخص سازمان شفافیت بین‌المللی در زمینه ادراک فساد، در جایی بین روسیه و عراق قرار دارد و بسیار بدتر از چین و هند است که خود در زمینه داشتن سطح بالای فساد شهره‌اند. باید توجه داشت که با توجه به کنترل شدید رسانه‌ها و جامعه مدنی که عناصر ضروری در شناخت فعالیت‌های مبتنی بر فساد‌اند، احتمالا تصویری که توسط این موسسات ارائه می‌شود، دامنه فساد در ایران را کمتر از واقع نشان می‌دهد.

بر اساس گزارشات خانه آزادی، ایران از نظر آزادی سیاسی و آزادی مدنی، در میان ۱۰ درصد پایین کشورها قرار دارد(۵). لذا منطقی به نظر می‌رسد که با برداشته شدن فشار بر رسانه‌ها و جامعه مدنی، نه تنها تعداد رسوایی‌های مالی در ایران به نحو قابل ملاحظه‌ای افزایش یابد، بلکه موقعیت نسبی ایران بر حسب ادراک فساد بدتر از این شود و احتمالا به سطح کشورهایی همچون افغانستان و سومالی تنزل یابد. در واقع، این روال معمول قوه قضاییه ایران است که به جای تنبیه مفسدان، روزنامه‌نگاران افشا کننده فساد را تنبیه کند. به هر حال، صرفنظر از جایگاه ایران در نردبان بین المللی فساد، این نکته قطعی است که فساد در کشور به صورت سیستمی درآمده است؛ بدین معنی که فساد عمیقا در نظام‌های سیاسی و اداری رسوخ یافته و دیگر نمی‌‌توان آن را به تخلفات تعداد معدودی بوروکرات نسبت داد.


نمودار ۲- رتبه درصدی ایران در زمینه فساد(۱۰۰= کشور دارای کمترین فساد).

فساد عموما به عنوان استفاده از اداره دولتی برای منافع مستقیم یا غیر مستقیم فردی تعریف می‌شود. رانت جویی که مفهوم متفاوتی از فساد است، اما با آن پیوند نزدیک دارد، زمانی رخ می‌دهد که یک شخص بدون افزایش بهره وری یا منتفع کردن جامعه، ثروت اضافی کسب کند. دولت‌های فاسد می‌توانند از طریق ایجاد کمیابی تصنعی و بازارهای شبه انحصاری، در میان حامیان خود رانت توزیع کنند. هر چند آثار قلمی بسیاری در مورد فساد انتشار یافته است، هنوز چارچوب واحدی که مورد پدیرش همگان برای توضیح اشکال مختلف فساد باشد، وجود ندارد(۶). در اینجا برای بحث در مورد ساختار فساد در ایران، فعالیت‌های فساد آمیز را به شرح زیر طبقه بندی کرده ایم:

۱- فساد سیاسی،
۲- فساد اداری،
۳- فسادی که شامل طرف‌هایی از بخش غیر دولتی است،
۴- رفتار تبعیض آمیز یا پارتی بازی و
۵- فساد توام با اجبار و تهدید.

فهرستی از اعمال فساد آمیزی که در ذیل هر یک از انواع فوق قرار می‌گیرند، در نمودار ۳ ارائه شده است.

از میان گرو‌های پنج گانه فساد که در ایران رایج است، فساد سیاسی (که ” فساد بزرگ ” یا “تصرف دولت[۱]” هم نامیده می‌شود) (۷)، بسیار مهمتر از انواع دیگر فساد است. فساد سیاسی در ایران شامل فعالیت‌های متنوعی شامل حامی پروری، استخدام حامیان، تقلب در انتخابات، قاچاق کالا ، پول شویی و دستکاری در آمارهای رسمی توسط دولت است.

از ابتدای کار ، کلاینتالیسم[۲] به اشکال مختلف در ماشین سیاسی جمهوری اسلامی نهادینه شده است، اما وجه اشتراک اشکال مختلف حامی پروری در توزیع کالاها و مشاغل در ازای دریافت حمایت از طریق سازمان‌های سلسله مراتبی که می‌توانند مردم را بسیج کنند می‌باشد. مثال‌هایی از این سازمان‌ها شامل بسیج، بنیاد مستضعفان، کمیته امداد امام خمینی و سازمان تبلیغات اسلامی است. وظیفه نظارت و راهبری مشتریان برای حصول اطمینان از وفاداری به رژیم به شیوه جهادی از طریق نهادهای مستقل محلی همچون حراست انجام میگیرد. حراست حامل DNA جمهوری اسلامی در سطح خرد است. هر چند کلاینتالیسم یکی از دلایل عمده باقی ماندن ایران در سطح تعادل پایین برای زمانی چنین طولانی است؛ میتوان آن را مرحله ابتدایی انتقال به پاسخگویی دموکراتیک دانست.

استخدام حامیان نظام، نوع دوم فساد سیاسی محسوب می‌شود. در واقع همه مقامات عمومی سطح بالا توسط رهبران تراز اول نظام و صرفا بر اساس سرسپردگی آنها به نظام و بدون توجه به شایستگی شان برای شغل مورد نظر انتخاب می‌شوند. در مقابل آن مسئولان به کار گمارده شده وفاداری سیاسی خود را به حامی خود نشان میدهند و حمایت لفظی از او می‌کنند. برخی از مثال‌های بنده پروری در ایران مربوط به انتصاب افراد توسط رهبر کشور (مانند انتصاب فرماندهان نظامی و رئیس صدا و سیما ، روسای بنیادها ، امامان جمعه شهرها و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام) و انتصابات رئیس جمهور(شامل وزرا، استانداران، سفرا و روسای بانک مرکزی و بانکهای دولتی، روسای صندوق‌های بازنشستگی و دانشگاهها) است. علاوه بر این استخدام درسطوح مختلف بوروکراسی بدون توجه به شایسته سالاری، علت اصلی پایین بودن قابلیت‌های دولت در ایران است.

قاچاق کالا از طریق بنادر اختصاصی سپاه پاسداران و دست داشتن دولت در قاچاق دارو برای زمان درازی، منبع درآمد سپاه و دولت بوده است. بر اساس شاخص AML بازل[۳] ، نظام مالی ایران بر حسب ریسک پول شویی در جهان سرآمد است (۸). در واقع ایران از سال ۲۰۱۶ ملزم شده است که نارسایی‌های مقررات ضد پولشویی خود را رفع کند، اما تلاش‌های آن در این زمینه ناتمام مانده است. با توجه به پیامدهای غیر قابل عبور تدابیر FATF علیه اقتصاد درگیر تحریم ایران، دلایل خوبی وجود دارد که مقامات بالای کشور منافع قابل توجهی در حفظ وضع موجود دارند و از اصلاح مقررات ضد پولشویی که می‌تواند نظام مالی را شفاف تر سازد، سر باز میزنند.

در دموکراسی‌های حقیقی، انتخابات با تامین راه و روش مسالمت آمیز برای برکناری مقامات دولتی فاسد، نقش مهمی در فساد ستیزی دارد. اما در ایران انتخابات نه تنها چنین نقشی ندارد؛ بلکه خود با شکل‌های مختلف فساد همراه است. از آن جمله است روش‌های غیر شفاف و غیر قانونی تامین مالی مبارزات انتخاباتی، زیاد نمایی نرخ مشارکت در انتخابات و دستکاری نتایج انتخابات.

همچمین احتمالا دولت آمارهای حساس را (بویژه در زمان بروز دشواری‌ها) دستکاری می‌کند. از آن جمله است آمار تورم، بیکاری، تولید ناخالص داخلی، صورت‌های مالی شرکت‌های دولتی و تعداد مهاجران، تعداد کشته‌های تظاهرات، تعداد زندانیان سیاسی، معتادان و مرگ و میرهای ناشی از کرونا.

دومین گروه مهم فعالیت‌های فساد آمیز فساد اداری (یا فساد خرد) است. رشوه دهی (هم بر علیه قانون و هم برای تضمین اجرای قانون)، دستبرد مستقیم به اموال دولت(برای مثال از انبارهای دولتی یا دزدیدن لوازم و وسایل اداری) ، کلاهبرداری ( در بانک‌ها) جعل مدارک دانشگاهی، تعارض منافع ، اعمال نفوذ ( مانند تعیین وقت جلسه با مقامات سیاسی بالا در برابر دریافت پول یا الطاف معین)، جملگی اشکال مسلط فساد خرد را در ایران تشکیل می‌دهند.

نوع دیگری از فساد مربوط به جمهوری اسلامی عبارتست از فعالیت‌های تخصصی برخی از ایرانیان مهاجر که تلاش می‌کنند روابط نزدیک خود را با جمهوری اسلامی یا در برخی موارد قرار دادهای رسمی خود را با آن از دید مسئولان کشور میزبان پنهان نگاه دارند. این نوع فساد در میان دانشگاهیان، روزنامه نگاران و لابی گران در جامعه مهاجر به طور اخص در ایالات متحده ، بریتاینا و کانادا رواج دارد. آنها بسته به حرفه خود، خدمات مختلفی به رژیم ارائه می‌دهند. از آن جمله است پوشش مطلوبتر رسانه ای، تحلیل‌های مثبت از وضعیت اقتصادی رژیم، و لابی کردن به نفع رژیم با دولت‌های کشورهای دیگر.

خویشاوند سالاری و اشکال دیگر روابط شخصی مانند رفاقت یکی از انواع مشهود فساد در ایران است.در واقع اصطلاح طنز آمیز “آقازاده” و فرزندان دارای ” ژن خوب” برای ارجاع به خویشاوند سالاری رایج در ایران ابداع شده‌اند.

اعمال خشونت برای دریافت رشوه از افرادی که تمایلی به پرداخت آن ندارند، شکل رایج دیگر فساد در ایران است که بیشتر توسط پلیس و قوه قضائیه صورت می‌گیرد. برای مثال مطالبه رشوه توسط گشت ارشاد از یک بانوی جوانی که حجاب مناسبی ندارد ، امری رایج است. شکل رایج دیگر فساد مبتنی بر خشونت در ایران تهدید به افشاگری است. این شکل از فساد زمانی اتفاق می‌افتد که سیاستمداران و بوروکرات‌ها به دلایلی از جمله دریافت رشوه در فعالیت دیگر، در وضعیت نامساعد قرار گرفته باشند.این یکی از دلایلی است که چرا هرگز ائتلاف‌های وسیع بر ضد فساد در جمهوری اسلامی ریشه نمی‌‌دواند.

پایان دوره شاهنشاهی در ایران در سال ۱۹۷۹ به تغییر از دولت پاتریمونیال به دولت غیر شخصی از نوع وبری آن نیانجامید. رژیم انقلابی ایران ، مشابه هموندان کمونیستی آن در اتحاد شوروی و چین، در طول زمان بتدریج فاسد تر شد. بخشی از این وضعیت محصول فقدان روش دموکراتیک با دوام برای مردم در برکنار کردن سیاستمداران فاسد بود و بخشی از آن بواسطه فراهم شدن فرصت‌های بیشتر کسب ثروت برای افراد جاه طلب از طریق ورود به سیاست و فریب نظام به جای کسب مهارت‌های کارفرمایی اقتصادی بود.

مبارزه با فساد مساله‌ای مربوط به عمل جمعی است و اغلب شکل دادن به ائتلاف‌های گسترده برای درهم شکستن مقاومت ناشی از منافع مستقر بازیگران قدرتمند امری است دشوار. فشارهای انباشته در جامعه ایران امروز، در آینده احتمال دارد یا به یک تحول معنی دار بی انجامد و یا آن که شاهد ادامه بحران فرسایشی موجود و آثار مخرب بیشتر آن بر جامعه باشیم.


نمودار ۳- اشکال متداول فساد در ایران

References:
1. Francis Fukuyama, Political Order and Political Decay, Macmillan, 2014.
2. Pooya Azadi, Governance and Development in Iran, Working Paper #8, Stanford Iran 2040 Project, 2019.
3. Worldwide Governance Indicators (WGI) Project. The World Bank, Washington DC.
4. Corruption Perception Index, Global Score, Transparency International, Berlin.
5. Freedom in the World 2018, Freedom House, Washington DC.
6. Kaushik Basu and Cordella Tito, eds. Institutions, Governance
and the Control of Corruption, Palgrave Macmillan, 2018.
7. UN Handbook on Practical Anti-Corruption Measures for Prosecutors and Investigators, UN Office on Drugs and Crime, Vienna, 2004.
8. Basel AML Index 2017, Basel Ins. for Gov., Switzerland.

————————-
[۱] - state capture
[۲] - حامی پروری به زبان ساده عبارت است از توزیع یا واگذاری امتیازات از جیب بیتالمال یا منابع عمومی به منظور گرفتن و در اصل خریدن رای گروه‌هایی از مردم به قصد حفظ، کسب یا بسط قدرت از طریق انتخابات در هر کجا که بوروکراسی قدرتمند و مستقل و به تبع آن حاکمیت قانون برای جلوگیری از دست اندازی سیاسیون به منابع و اموال و فرصت‌های عمومی وجود نداشته باشد(توضیخ مترجم).
[۳] - شاخص رتبه بندی بازل برای تعیین ریسک پولشویی و تامین مالی سازمان‌های تروریستی (توضیح مترجم).






نظر شما درباره این مقاله:







دریاچه ارومیه با تداوم وضعیت فعلی، آرال بعدی خواهد شد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 12:05

دریاچه ارومیه با تداوم وضعیت فعلی، آرال بعدی خواهد شد







نظر شما درباره این مقاله:







تجمع معلولان مقابل نهاد ریاست‌جمهوری
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 12:02

تجمع معلولان مقابل نهاد ریاست‌جمهوری







نظر شما درباره این مقاله:







۱۲ مارس؛ روز جهانی علیه سانسور اینترنتی
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 11:54

۱۲ مارس؛ روز جهانی علیه سانسور اینترنتی







نظر شما درباره این مقاله:







عراقچی: یک کشور عربی نامه ترامپ
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 11:20

عراقچی: یک کشور عربی نامه ترامپ







نظر شما درباره این مقاله:







فقر و کفر و حجاب! / احمد زیدآبادی
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 11:00

فقر و کفر و حجاب! / احمد زیدآبادی







نظر شما درباره این مقاله:







پشت پرده پیامک‌های ارسال شده درباره حجاب در اصفهان
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 10:32

پشت پرده پیامک‌های ارسال شده درباره حجاب در اصفهان







نظر شما درباره این مقاله:







چرا کردهای سوریه صلح با دمشق را انتخاب کردند؟
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 10:11

چرا کردهای سوریه صلح با دمشق را انتخاب کردند؟


ممکن است توافق اخیر کردها برای ادغام نیروهایشان در ارتش سوریه، برای SDF یک سپر موقت در برابر حملات ترکیه فراهم کند اما ماهیت این ادغام هنوز نامشخص است.

نیروهای دموکراتیک سوریه یا (SDF) در ۱۰ مارس ۲۰۲۵ توافقی با دولت موقت سوریه امضا کردند که بر اساس آن، نیروی ۱۰۰ هزار نفری عمدتاً کُرد این گروه در ارتش جدید سوریه ادغام شد. این اقدام غیرمنتظره بود زیرا کردهای سوریه به دولت موقت به رهبری احمد الشرععمیقاً بی‌اعتماد بودند.

الشرع پیش‌تر رهبری گروه هیئت تحریر الشام یا (HTS) را بر عهده داشت. هیئت تحریرالشام یک گروه وابسته به القاعده بود که روابط تاریخی با داعش داشت. او مدت‌ها از سوی کردها به عنوان یک چهره جهادی که قصد نابودی خودگردانی کردها را دارد، شناخته می‌شد. ایالات متحده از سال ۲۰۱۵، مستقیماً با SDF برای مبارزه با داعش همکاری کرده است. با این حال، الشرع پس از سرنگونی حکومت بشار اسد، HTS را منحل کرد و خود را همراه با نخبگان سابق این گروه به عنوان حاکمان موقت جدید سوریه معرفی نمود.

حکومت جدید برای کسب مشروعیت غربی ها، وعده فراگیر بودن داده و در تلاش است تحریم‌های بین‌المللی و برچسب تروریستی را از روی رهبران سابق HTS، از جمله خود الشرع بردارد.

ریسک حساب‌شده‌ی SDF

SDF در ابتدا با احتیاط برخورد کرد زیرا رهبران کرد به توانایی یک جهادی سابق در تشکیل حکومتی فراگیر تردید داشتند. این نگرانی‌ها با حملات اولیه‌ی گروه‌های شبه‌نظامی ارتش ملی سوریه (SNA) تحت حمایت ترکیه به مناطق کردنشین و حملات هوایی و توپخانه‌ای ترکیه علیه زیرساخت‌های غیرنظامی تشدید شد. با وجود این خصومت‌ها، الشرع خواستار انحلال SDF و ادغام آن در ارتش سوریه شد—درخواستی که کردها تا ۱۰ مارس آن را رد می‌کردند.

اما چرا در نهایت SDF این ادغام را پذیرفت؟ محتمل‌ترین توضیح، دریافت تضمین امنیتی از ترکیه است.

در ۲۷ فوریه، عبدالله اوجالان، رهبر محبوس کردها، از سوی مقامات ترکیه اجازه یافت بیانیه‌ای عمومی صادر کند که در آن خواستار خلع سلاح و انحلال حزب کارگران کردستان (PKK) — سازمانی که اوجالان بنیان‌گذار آن بود—شد PKK .که الهام‌بخش ایدئولوژیک نیروهای SDF است، از سوی آمریکا و ترکیه به عنوان گروهی تروریستی شناخته می‌شود.

گمان می‌رود که رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، در حال مذاکره با اوجالان بوده تا حمایت کردها را برای اصلاح قانون اساسی و تمدید دوره ریاست‌جمهوری خود جلب کند. در مقابل، اوجالان ممکن است تضمین‌های قانونی برای کسب حقوق سیاسی و فرهنگی کردها و تعهد عدم حمله‌ی ترکیه به SDF را درخواست کرده باشد.

قمار خطرناک

برخی ممکن است توافق SDF و رژیم جدید سوریه را یک معامله‌ی پرخطر بدانند. با توجه به احتمال خروج نیروهای آمریکا از سوریه، SDF با یک واقعیت تلخ مواجه است: بدون حفاظت آمریکا، در معرض نابودی توسط ارتش ترکیه قرار خواهد گرفت.

ادغام در ارتش سوریه ممکن است برای SDF یک سپر موقت در برابر حملات ترکیه فراهم کند اما ماهیت این ادغام هنوز نامشخص است. اگر نیروهای الشرع به حملات خود علیه اقلیت‌ها ادامه دهند—مانند قتل‌عام علویان در ۷ مارس—یا کردها دوباره با سرکوب مواجه شوند، احتمالاً SDF برنامه‌ای برای خروج از این توافق دارد.

در حال حاضر، این توافق یک استراتژی بقا در یک جنگ غیرقابل پیش‌بینی است—هرچند که بسیار ناپایدار به نظر می‌رسد.


مجله لانگ وار متعلق به اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها
کردپس






نظر شما درباره این مقاله:







سد زاینده‌رود فقط ۱۱ درصد آب دارد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 9:00

سد زاینده‌رود فقط ۱۱ درصد آب دارد







نظر شما درباره این مقاله:







“مصدق باز مصلوب”
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 8:58

“مصدق باز مصلوب”


داریوش مجلسی

۱۴ اسفند ۱۳۴۵ مصادف با فوت، قهرمان ملی سرزمین‌مان، دکتر محمد مصدق می‌باشد. مقالات و مطالب زیادی به مناسبت این روز در وصف این قهرمان ملی از سوی یاران ملی انتشار یافت، که لازم نمی‌دانم مرتکب تکرار مکررات شوم و به تجلیل از پدر معنوی‌مان بپردازم. لذا بهتر می‌بینم فرصت را مغتنم شمرده و به ذکر مطالبی بپردازم که کمتر به آن پرداخته شده.

شادروان ایرج پزشکزاد، در کتابی که از سوی نهضت مقاومت ملی، در آن روزها منتشر شد، مطلبی نوشت به نام “مصدق باز مصلوب”. او به تحلیل و پاسخ به مطالبی پرداخت، که به مناسبت چنین روزی از سوی سلطنت‌طلبان منتشر می‌شد و مصدق را به یاغی‌گری بر علیه شاه متهم می‌کردند. تصادفا این بار هم، به مناسبت همین روز، شاهد چند مطلب از سوی مخالفان مصدق، در یکی دو گروه رسانه‌ای داخل و خارج بودم. من مصدق را مقدس نمی‌دانم ولی به صلابه کشیدن ناجوانمردانه او را بدون جواب نمی‌گذارم.

آنچه را که من در اینجا بروی کاغذ می‌آورم نتیجه مشاهدات و تجربه عینی خودم در آن سالها بوده و سعی نموده‌ام در حد امکان از نقل قول خودداری نمایم. بهمین دلیل لازم به ذکر چند نکته می‌باشم تا در حد امکان از سوء تفاهمات، بعضا عمدی، جلوگیری نمایم. من در سال‌های تبلور نهضت ملی ایران و ایجاد جبهه ملی ایران دانش‌آموز سیکل اول دبیرستان سعدی اصفهان بودم و با وجود جوانی سنم از فعالان جوان جبهه ملی ایران بودم، اول در حزب ملت ایران بر بنیاد پان ایرانیسم به رهبری شادروان داریوش فروهر و بعدها حزب نیروی سوم به دبیرکلی شادروان خلیل ملکی. ولی در عین حال برخلاف جو غالب در آن روزها به پهلوی‌ها هم (به‌خصوص رضا شاه) بی‌علاقه نبودم. پهلوی‌ها و مصدق و بختیار را هم – با وجود تمام تضادها و اختلافاتی که بینشان وجود داشت – علاقمند به بزرگی و پیشرفت مملکت‌مان می‌دانستم و می‌دانم.

روز‌های تعطیل با سایر جوانان جبهه ملی به فروش روزنامه‌های باختر امروز، نیروی سوم و خاک و خون در خیابان چهارباغ اصفهان می‌پرداختیم و هربار هم با حمله توده‌ای‌ها روبرو می‌شدیم به‌جز روزهائی که شادروان تختی برای مسابقات کشتی به اصفهان می‌آمد و در خیابان‌ها در کنارمان بود. علاقه به پهلوی‌ها به‌خاطر مادرم که تعلیم دیده از خانم صدیقه دولت‌آبادی از گروه اولین دانشجویانی که رضا شاه به فرانسه اعزام داشت بود. بنابر این حمایت من از مصدق بزرگ به خاطر خصومت با پهلوی‌ها نبود حتی دورانی هم با حفظ پرنسیپ مصدقی و جبهه ملی خودم با شاهزاده رضا پهلوی همکاری داشتم و او آنقدر شرف داشت که با اعتقادات ملی مصدقی من مشکلی نداشته باشد.

در دو مقاله و رسانه مختلف مقایسه‌ای انجام گرفته بود بین مصدق و شاه از یک سو، و چرچیل و ملکه الیزابت از سوی دیگر. هدف دو مقاله نشان دادن احترام و ادبی بود که چرچیل نسبت به ملکه انگلستان داشت و به‌زعم آنها بی‌احترامی و بی‌اعتنائی مصدق نسبت به شاه.

من خود شاهد بودم که برخلاف این ادعا، مصدق به‌خصوص در آغاز صدارتش همیشه و همه‌جا با احترام زیاد با شاه جوان صحبت می‌کرد و همیشه و همه جا او را اعلیحضرت خطاب می‌کرد. در آنروزها تلویزیون نبود ولی می‌شد در تصویرهای جراید دید که مصدق به هنگام شرفیابی تا شاه تعارف به نشستن نمی‌کرد مصدق نمی‌نشست. خوب یادم هست وقتی مصدق از سفر بسیار موفقیت‌آمیزش از دادگاه لاهه به تهران برگشت و با استقبال بی‌نظیر مردم در خیابانها روبرو شد اول به قصر شاه برای گزارش سفرش رفت و پیش از سفرش هم برای خدا حافظی به دربار رفت.

بر خلاف آنچه “دست‌آوردهای ضعیف مصدق” نامیده شده، مصدق اولین شخصیت سیاسی در شرق بود که با ملی کردن صنعت نفت با وجود مخالفت‌ها و محاصره ایران با کشتی‌های انگلیسی موفق شد چرچیل را به زانو در آورد و حتی در دادگاه لاهه نماینده انگلستان در دادگاه به نفع ایران رای داد. این پیروزی بزرگ ایران ضعیف در برابر قدرت جهانی انگلستان نیرو و انرژی و بخصوص امید جدیدی بسایر کشورهای منطقه تزریق کرد که جنبش‌های استقلال‌طلبی کشورهای تحت استعمار فرانسه مانند الجزیره و تونس و ملی کردن کانال سوئز از سوی مصر از آن سرچشمه می‌گرفت.

توجه داشته باشیم که در آن زمان به غیر از (شاید) ژاپن هیچ کشور دیگری در آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی دارای دموکراسی نبود. مصدق معتقد به دموکراسی، حکومت قانون و پشتوانه مردمی بود. که اختلاف او با شاه هم از همین جا سرچشمه می‌گرفت. شاه می‌خواست وزیر جنگ از سوی او انتخاب شود و وزارت جنگ در دست او باشد ولی مصدق معتقد بود نباید اختیار یک وزارتخانه خارج از اختیار نخست‌وزیر در اختیار شاه قرار گیرد. حالا این اختلاف شاه و مصدق را به خانواده قاجار مصدق ارتباط دادن نشان از بی‌اطلاعی از وقایع آن روز و بد نام کردن مصدق دارد.

فراموش نکنیم که مصدق با اتکاء به نیروی لایزال ملت یک تنه با کارشکنی، توطئه و مخالفت‌های دربار، ارتش، روحانیون، حزب توده و انگلستان روبرو بود ولی مردم با خرید بسیار وسیع برگه‌های قرضه ملی که خود نیز از مبلغین فروش آن بودم و قانون بودجه یک دوازدهم توانست چرخ اقتصادی مملکت را بگرداند. کاملا بر عکس آنچه مخالفان مصدق می‌نویسند، وی مرتب به حضور شاه شرفیاب می‌شد ولی همانطور که به‌صورت زنده از رادیو پخش می‌شد و شنیدیم یکبار اوباش شعبان جعفری هنگامی که او قصد ورود به دربار را داشت به سوی او حمله کردند و فقط در اثر حمایت ماموران پلیس و نظامی که به او وفادار بودند توانست از مهلکه جان بدر ببرد. خانم اشرف پهلوی گفت حیف که پرنده از فقس پرید. مصدق شخصا عین واقعه را از طریق رادیو به اطلاع مردم رساند و گفت ” آن که من می‌دانم که نگهدار من است شیشه را در بغل سنگ نگه می‌دارد”.

از فردای آن روز تظاهرات وسیعی از سوی مردم به‌خصوص دانشجویان، بازاریان و کسبه به حمایت از مصدق در سراسر ایران برگزار شد. یادم هست که رئیس شهربانی مصدق سرتیپ افشار طوس را ربودند و اگر خوب یادم باشد بعد از شکنجه او را کشتند. در ۲۸ مرداد اوباش بعد از حمله به خانه مصدق خانه او را در هم کوبیدند و همان روز اول مظفر بقائی، تیمسار زاهدی و فکر کنم آیت‌الله کاشانی به اتفاق سفیر انگلستان به تماشای خانه خراب شده مصدق رفتند. بعدا که مصدق را در دادگاه نظامی محاکمه کردند خانم (اگر اشتباه نکنم) اعتضادی یا معتضدی که از هواداران شاه بود به‌هنگام استراحت به مصدق با کنایه گفت “اقای مصدق چرا می‌لرزید” مصدق هم جواب داد “خیالتان راحت باشد، منار جنبان اصفهان سالهاست که می‌لرزد و هنوز هم پابرجاست”.

مقایسه مصدق و شاه با چرچیل و ملکه الیزابت یک قیاس ناشی‌گرانه است، زیرا مصدق را می‌توان با چرچیل مقایسه کرد ولی متاسفانه شاه فقید را نمی‌توان با ملکه قانونمند انگلستان مقایسه کرد. ملکه الیزابت هیچوقت از سمت تشریفاتی خودش عدول نکرد و در کار دولتها دخالت ننمود. مصدق هرگز با زور سر نیزه حکومت نکرد و به مقامات انتظامی دستور داد برای جرایدی که او را مورد حمله قلمی و انتقاد قرار می‌دهند مزاحمتی ایحاد نکنند (کاری که تصادفا بختیار هم در زمان صدارت دو ماهه‌اش انجام داد). دکتر فاطمی وزیر خارجه مصدق روزی که اعدامش کردند گفت ما دو سال حکومت کردیم و کسی را نکشتیم ولی حالا شما مرا اعدام می‌کنید. بله فاطمی زمانی که شاه ایران را ترک کرد نطق بسیار تندی بر علیه او ایراد نمود ولی آیا می‌دانید زمانی که برای دستگیری او بخانه‌اش رفتند رفتار بسیار شرم‌آوری نسبت به خودش و همسرش داشتند و شاید هم سخنان تند او با واقعه‌ای که در خانه‌اش اتفاق افتاد بی‌ارتباط نبوده.

هدف من از نوشتن این مقاله ذکر واقعیت‌هائیست که در زمان اقامت خود من در ایران صورت گرفته. این درست نیست که در انتقاد‌ها نسبت به مصدق، جای ظالم و مظلوم با هم عوض شده. من حال و حوصله بحث و جدل در باره وقایع سال‌های طولانی پیش را ندارم در باره این مقاله هم با کسی بحث و جدل نخواهم کرد ولی دیدگاهتان را با کمال میل خواهم خواند، با این توضیح که ترجیح می‌دهم وقت و انرژی خود را صرف حمایت از زنان و مردان مبارز مدنی داخل کشور بنمایم. در خاتمه می‌خواستم اشاره به گفته شادروان بختیار در آخرین سخنرانیش در هلند بنمایم که گفت “ما حتی اگر همان قانون اساسی ناقص مشروطه خودمان را هم محترم می‌شمردیم مطمئن باشید خمینی هرگز وجود خارجی هم نمی‌داشت”.

مارس ۲۰۲۵


نظر خوانندگان:


■ نه شاه دموکرات بود و نه مخالفانش. و این در انقلاب ویرانگر ۵۷ بخوبی اشکار شد. آنجا که همه چپها، مجاهدین و تاسف‌بارتر رهروان مصدق، همان جبهه ملی با انقلابیون واپسگرای اسلامیست نان مشترک ضدامپریالیستی پختند. هم در ایران و هم در بیشتر کشورهای جهان سومی آسیا و افریقا، اپوزیسیون برای آزادی و دموکراسی به چم غرب و اروپا نیستند، آنها آنها بیشتر رقیب در حکومت و قدرت هستند! شاه بیشتر دنبال پیشرفت اقتصادی و اجتمایی بود و مصدق بیشتر دنبال قانون و یک شکلی از دموکراسی. پایان شاه را دیدیم، اما اگر مصدق پیروز بر شاه می‌شد، آیا براستی ما وارد یک دوره گل و بلبل و دموکراسی ناب می‌شدیم، من گمان نمی‌کنم.
از آن بدتر اگر در آن گیرودار حزب توده سوار کار می‌شد، ما به کجا می‌رفتیم، در بهترین شانس چیزی مانند مصر، اتیوپی و ... بهر روی کشور و مردم ما و بویژه اپوزیسون سد شاخه هنوز هم از دید من با آن دموکراسی که ما آرزو می‌کنیم، فاصله دارد. کاشکی، کاشکی! همان روزها شاه و مصدقی‌ها می‌توانستند با یک حکومت مشترک دست‌کم خواسته‌ها کنار بیایند که نیامدند.
با سپاس و ارزوی شادی برای شما جناب مجلسی کاوه


■ سلام و درود. مطلب قدری شلخته نگارش یافته کاش روی یک موضوع خاص بطور عمیق بحث می کرد. ولی لب کلام بنظر همین عدم اجرای قانون اساسی مشروطه است که اتفاقا‌ همیشه شاه را مسوول عدم اجرای آن میشمارند. در حالیکه مجموعه ای از کنشگران از دولت اپوزیسیون روزنامه نگاران فعالین و... قانون اساسی را حرمت نمی گذاشتند. آیا دولت حق قانونی دارد خواهر پادشاه را تبعید کند یا دادگاه صالحه؟ آیا فرمانفرمایی قوای بری و بحری با پادشاه بود یا نه؟ آیا شاه حق عزل نخست وزیر را داشت یا نه؟ آیا وزیر دولت پادشاهی در دولت پادشاهی در روزنامه اش فحش نامه به پادشاه وقت نگاشت یا نه؟ اصلا عقب تر برویم آیا در زمان محمدعلی شاه نسبت حرامزادگی! به او در روزنامه ها داده شد یا نه؟ آیا این آزادی بیان ذیل مشروطه است یا هزل گویی و هرزه نگاری؟ آیا مجلس حق عفو! قاتل را ذیل مصوبه قانونی ! دارد یا رسیدگی به جرم قتل در حیطه وظایف دستگاه قضا است؟ اینکه قانون اساسی را شاه اجرا نکرد گزاره ای است که دیگر از شدت سادگی، فرهیختگان بهتر است آن را بس کنند و عمیق تر بیندیشند. همه نکردند همه به سهم خود زیر میز بازی میزدند و قواعد بازی سیاسی را رعایت نمی کردند..‌ مجلس احزاب دولتمردان سیاسیون ارباب جراید و....
با احترام. مسعود.


■ درود برشما جناب مجلسی عزیز
به عنوان یک دانش آموخته تاریخ، لذت بردم و آن چه لذت مرا صدچندان کرد، دید و نظر بیطرفانه جنابعالی است که هم نقد می کنید و هم حقیقت را بازتاب می دهید... در تکمیل تحلیل زیبا و عمیق شما، اشاره کنم به توصیف سفیر وقت هند در تهران که محمد مصدق را “مهاتما گاندی” ایران توصیف کرد.
ارادتمند و شاگرد شما: محمد علی فردین


■ با سپاس از اشتراک خاطرات خودتان. من نیز دیالوگ های مجادله گرانه در مورد گذشته و پیوند دادن این جدل ها با سیاسی گری کنونی اپوزسیون آزادیخواه را نادرست میدانم. درس های تاریخی برای افراد مفاهیم متفاوتی دارند، اما روحیه خشونت پرهیز و کثرت گرا به همه حکم میکند که هر کس به زعم خود از آن تجربیات برای تعامل و همگرایی موفقیت آمیز با دیگران درس بگیرد.
درود بر شما، پیروز.


■ با درود به جناب مجلسی و تشکر برای مقاله خوبشان. در مقاله‌هایی که به چهره‌های برجسته تاریخی پرداخته می شود، قاعدتا باید تلاش شود گرایش‌های سیاسی نویسنده تجزیه و تحلیل و نتیجه گیریهای مقاله را تحت تاثیر قرار ندهد. در غیر اینصورت مقاله یک نوشته جانبدارانه تلقی شده اهمیت کارشناسی و قابل استناد بودن خود را از دست می دهد. من با مطالعه این مقاله خوب جناب مجلسی متوجه شدم که علاقه ایشان به دکتر مصدق مانع از یک قضاوت بیطرفانه شده و حتی در مواردی نیز واقعیت های تاریخی بطور غیر موثق طرح شده است. بهمین دلیل این اظهار نظر را نوشتم و امیدوارم جناب مجلسی آنرا حمل بر عیب جویی نکرده صرفا بحث کارشناسی در نظر بگیرند.
دکتر محمد مصدق یکی از شخصیتهای بزرگ تاریخ معاصر ایران است و طبعا طرفداران و موافقان و مخالفان زیادی هم داشته و دارد. کتابها و مقالات زیادی در مورد زندگی شخصی، افکار و مبارزات سیاسی و نقش مهم او در تحولات سیاسی ایران در مقطع تاریخی بعد از مشروطیت تا کودتای ۲۸ مرداد و مخصوصا در مبارزات ملی کردن صنعت نفت ایران و اصلاحاتی که در دوره کوتاه نخست وزیری شروع کرد نوشته شده است. مطالعه این آثار، مقاله ها و گزارش ها به ما اجاز میدهد، قضاوت نسبتا دقیق و منصفانه ای در مورد ایشان داشته و از افراط و تفریط بپرهیزیم. من شخصا دکتر مصدق را شخصیتی بزرگ و یک قهرمان ملی میدانم؛ از معدود سیاستمدارانی که در تاریخ معاصر ایران میتوان آنها را دولت-ملت مرد (Statesman) نامید نه صرفا رهبر سیاسی که برای رسیدن بقدرت و شکست رقبای خود تلاش کرده است. اما معتقدم در بررسیهای انتقادی (Critical Analysis) لازم است عملکرد شخصیتهای تاریخی، از جمله دکتر مصدق، با بیطرفی و بر اساس واقعیتها بررسی شده و درستی و نادرستی تصمیمات و سیاستهای آنها روشن شود تا درک ما از آن حوادث به حقیقت نزدیکتر شده و احتمالا درسی باشد برای شخصیت هایی که در آینده در معرض تصمیمات سیاسی مشابه و مهم قرار میگیرند.
در سطور زیر من به تصمیمی در مبارزات ملی کردن نفت ایران که از نظر من یک اشتباه تاریخی دولت دکتر مصدق بوده و تلاش های او را برای استیفای حقوق ملت ایران از درآمدهای نفت عقیم گذاشت می پردازم و اما قبل از آن به جملاتی از مقاله جناب مجلسی “مصدق باز مصلوب” که بنظرم غیر موثق می رسد اشاره میکنم. جناب مجلسی نوشته اند: “بر خلاف آنچه “دست‌آوردهای ضعیف مصدق” نامیده شده، مصدق اولین شخصیت سیاسی در شرق بود که با ملی کردن صنعت نفت با وجود مخالفت‌ها و محاصره ایران با کشتی‌های انگلیسی موفق شد چرچیل را به زانو در آورد و حتی در دادگاه لاهه نماینده انگلستان در دادگاه به نفع ایران رای داد”. اما واقعیات تاریخی چه می گویند:
۱) متاسفانه دکتر مصدق چرچیل را به زانو در نیاورد بلکه این چرچیل بود که بعد از ترومن رئیس جمهور بعدی آمریکا آیزنهاور را متقاعد کرد که با هم همکاری کرده و مصدق را از قدرت کنار بزنند؛ زیرا در غیر اینصورت، از نظر او، موفقیت ملی کردن نفت ایران نه تنها میتوانست عراق (در اختیار شرکتهای انگلیسی) و عربستان (در اختیار شرکتهای امریکایی) را هم تشویق کند که در صدد ملی کردن صنعت نفت خود برآیند بلکه این خطر وجود داشت که حزب (کمونیست) توده ایران وابسته به شوروی از ضعف اقتصادی و ناآرامیهای سیاسی در ایران بهره برده و قدرت را در ایران در دست گیرد. در آن صورت ایران نیز به احتمال قوی به یکی از کشورهای سوسیالیستی اقمار شوروی تبدیل می شد.
۲) هم چنین دادگاه لاهه به نفع ایران رای نداد بلکه صرفا صلاحیت خود در رسیدگی به دعاوی دولت بریتانیا بر علیه دولت ایران در موضوع ملی کردن صنعت نفت ایران را رد کرد. یعنی گفت رسیدگی به این دعوا در صلاحیت من نیست نه آنکه بریتانیا را محکوم و ایران را حاکم کند.
توضیح آنکه پس از ملی کردن صنعت نفت و خلع ید از شرکت نفت ایران-انگلیس (AIOC) در سال ۱۳۳۰ شمسی دولت بریتانیا بر این مبنا که ۵۱% سهام شرکت نفت را در اختیار دارد اقدام دولت ایران را اقدامی علیه خود دانسته و برای حکمیت به دادگاه لاهه شکایت برد. دادگاه لاهه یک حکمیت مقدماتی “قرار موقت تامین” صادر کرد که بر اساس آن کار در شرکت نفت متوقف نشده بلکه یک شرکت موقت تاسیس و تمام دارائیهای شرکت نفت ایران-انگلیس به آن منتقل و حقوق کارکنان از محل درآمد شرکت پرداخت شود تا دادگاه موضوع را بررسی و حکم نهایی صادر کند. دولت ایران ای پیشنهاد را نپذیرفت آنرا مداخله در حق حاکمیت بر منایع طبیعی خود دانست. پس از آن دولت بریتانیا نماینده عالی رتبه ای بنام ریچاد استوک را به ایران فرستاد و او پس از گفتگو با مقامات ایرانی و بازدید از مناطق نفت خیز جنوب و تاسیسات شرکت نفت همراه با هریمن نماینده رئیس جمور آمریکا یک پیشنهاد چند ماده ای تسلیم دولت ایران کرد که از طرف دولت ایران رد شد (جزئیات آن خارج از حوصله این نوشته است). بنابراین دولت بریتانیا موضوع را در شورای امنیت سازمان ملل مطرح کرد. دولت ایران موضوع را دعوایی بین دو دولت ندانسته بلکه اختلافی بین دولت ایران و شرکت نفت ایران-انگلیس دانسته و قابل طرح در شورای امنیت سازمان ملل ندانست. با اینحال دکتر مصدق شخصا برای دفاع از موضع ایران در جلسه شورای امنیت سازمان ملل شرکت کرد. دولتهای شوروی و یوگسلاوی از موضع ایران حمایت کردند در حالیکه دولت آمریکا با این ادعا که اقدام دولت ایران در ملی کردن صنعت نفت در آن کشور صلح جهانی را بخطر انداخته است! از طرح آن در شورای امنیت حمایت کرد. سرانجام با پیشنهاد دولت فرانسه موضوع تا روشن شدن رای دادگاه لاهه مسکوت ماند. متعاقبا دادگاه لاهه پس از استماع مدافعات طرفین و نظرات کارشناسی استدلال کرد که این دعوایی است بین دولت ایران و یک شرکت نفت (شرکت نفت ایران و انگلیس AIOC بر اساس قرارداد سال ۱۳۱۲ شمسی ۱۹۳۳ میلادی) و دعوای بین دو دولت نیست و بنابراین آن دادگاه صلاحیت رسیدگی به آنرا ندارد. ملاحظه میشود که این با محکومیت بریتانیا و حاکم شدن ایران در آن دادگاه متفاوت است.
اما اشتباه دکتر مصدق در موضوع ملی کردن صنعت نفت چه بود؟ هنگامی که ایران حکمیت ابتدایی دادگاه لاهه را نپذیرفت ترومن رييس جمهور آمريکا نماينده ويژه ای به نام اورل هريمن به ايران فرستاد. وی در ملاقاتی که با مقامات ايرانی داشت موافقت ايران برای ادامه مذاکرات با نمايندگان شرکت سابق نفت انگليس ايران در صورت قبول و اعلام اصل ملی شدن نفت توسط دولت بريتانيا به نيابت از شرکت نفت را حاصل کرد. سياست آمريکا در قبال ملی شدن نفت در ايران فيصله يافتن هر چه زودتر بحران با کاهش نفوذ بريتانيا و پذيرش تسهيم ۵۰ - ۵۰ عايدات نفت بين شرکت های نفت و دولت ميزبان، جلوگيری از دخالت شوروی و به دست آوردن نقش بزرگتر برای آمريکا در ايران بود. بنابراين تلاش های ترومن که در آن مقطع با اعزام نماينده مخصوص به ايران که فرمول ايران را شخصا به لندن برده و موافقت دولت بريتانيا را برای قبول ملی شدن نفت در ايران و اعلام آن کسب کرد در اين راستا قابل توجيه است. در هر حال با طولانی تر شدن زمان حل اختلاف ها از حمايت امريکا از دولت دکتر مصدق کاسته ميشد. ناتوانی دولت دکتر مصدق در مدیریت اوضاع اقتصادی و مهار آشوب های اجتماعی که احتمال سقوط کشور به دامان کمونيسم را افزايش ميداد از دلايل ديگر کاهش حمايت آمريکا از وی بود. نگرانی که بسياری از محافظه کاران داخلی و روحانيون نيز در آن شريک بودند. اين نگرانيها بسياری از پشتيبانان داخلی دکتر مصدق را نيز بتدريج از او دور کرده بود.
هر چند مبارزات درخشان دولت دکتر مصدق و شخص وی در صحنه بين المللی مانع محکوميت ايران در سازمان های جهانی شده و افکار عمومی کشورها را متوجه حقانيت ايران در ملی کردن صنعت نفت کرد اما در داخل کشور مشکلات اقتصادی به دليل توقف صادرات نفت و نيز کارشکنی مخالفان دولت در حال انباشه شدن بود. توليد نفت ايران از حدود ۶۶۰ هزار بشکه در روز قبل از تحريم بريتانيا به ۲۰ هزار بشکه در روز کاهش يافته بود در حاليکه در همان زمان توليد جهانی نفت از حدود ۱۱ ميليون بشکه در روز در سال ۱۹۵۰ به ۱۳ ميليون بشکه در روز در سال ۱۹۵۲ رسيده بود. عراق، عربستان و کويت و ساير کشورها توليد خود را افزايش ميدادند و عملا کمبودی ناشی از کاهش عرضه نفت ايران دربازار بين المللی احساس نميشد زيرا که قيمت های واقعی نفت که توسط شرکتهای بين المللی از جمله شرکت سابق نفت انگليس ايران (که بعدا به بريتش پتروليوم - BP تبديل يافت) تعيين می شد، در حال کاهش بود. یکی از عواملی که موجب اشتباه دکتر مصدق و نهایتا رد پیشنهاد مشترک آمریکا-بریتانیا (بخش بعدی نوشته) شد همین ناآگاهی از وضعیت بازارهای بین المللی نفت و گاز و براوردی غیر واقع بینانه از جایگاه نفت ایران در این بازار بود که البته توسط بعضی از سیاسیون نزدیک به وی نیز تقویت می شد (مثلا به نطقهای مکی در مجلس توجه شود).
پس از آنکه دکتر مصدق با قیام مردمی سی تیر ۱۳۳۱ به قدرت بازگشت دولت محافظه کار بریتانیا، که با نخست وزیری چرچیل به قدرت بازگشته بود، و دولت آمریکا، با ریاست جمهوری ترومن، متقاعد شدند که دکتر مصدق هنوز در ایران محبوبیت زیادی دارد و بهتر است با او کنار آمد. بنابراین با ابتکار دین آچه سن وزیر امور خارجه وقت آمریکا پیامی به دکتر مصدق فرستادند که توسط سفرای آمریکا و بریتانیا به دکتر مصدق تقدیم شد. در این پیام ملی شدن نفت ایران امری واقع فرض شده اما شرایطی برای جبران خسارت شرکت منحل شده ایران-انگلیس مطرح شده بود که دولت ایران آنرا نپذیرفت. متقابلا دولت ایران پیشنهادی چهار ماده ای ارائه کرد که آنهم از سوی دولت بریتانیا رد شد (جزئیات آن خارج از حوصله این نوشته است). پس از رد پیشنهاد دولت ایران از سوی دولت بریتانیا ایران رابطه سیاسی خود با بریتانیا را قطع کرد و دکتر مصدق این قطع رابطه را در نطقی از رادیو ایران به اطلاع مردم رساند.
پس از قطع رابطه سياسی بين ايران و بريتانيا چندين کوشش سياسی ديگر برای حل مساله نفت صورت گرفت و هنوز دولت امريکا سعی ميکرد به عنوان متحد نزديک بريتانيا از يک طرف، و دولت بزرگی که خود را متعهد به کمک به کشورهای در حال توسعه برای جلوگيری از سقوط آنها به دامان کمونيسم بين الملل می دانست از سوی ديگر، با ابتکاراتی بحران نفت ايران را در همان جهتی که موافق مناقع بلند مدت آمريکا بود حل کند. به همين دليل پس از چند مرتبه تبادل پيام با دكتر مصدق آخرين ويرايش پيشنهاد مشترک ترومن چرچيل در اول اسفند ماه سال - ۱۳۳۱ (فوريه ۱۹۵۳) به دکتر مصدق تسليم شد. این پیشنهاد بطور کلی شامل چند جزء بشرح زير بود:
۱ - مديريت و کنترل نفت ايران تماما در اختيار ايرانيان قرار می گيرد،
۲ - غرامات ادعای طرفين دعوی يعنی دولت ايران و دولت بریتانیا به نیابت از شرکت نفت ايران انگليس بر اساس قانون -ملی کردن صنايع انگلستان، و مشخصا ملی کردن ذغال سنگ در سال ۱۹۴۶ ميلادی، به داوری بين الملی لاهه ارجاع ميشود. چنانچه دولت ايران محکوم به پرداخت غرامتی شد، می تواند بدهی خود را در پرداختهای سالانه در حد ۲۵% درآمدهای صادرات نفت انجام دهد،
۳ - دولت امريکا در مقابل تحويل نفت در سالهای آينده به آژانس خريدهای تجهيزات نظامی آمريکا حدود ۱۰۰ ميليون دلار به ايران کمک می کند،
۴ - دولت ايران مي‌تواند قرارداد بلند مدت فروش نفت با کنسرسيومی از شرکتهای بين المللی که شرکت نفت ايران انگليس ميتواند از سهامداران آن کنسرسيوم باشد منعقد کند. پس از تسليم اين پيشنهاد به دولت ايران دراوايل اسفند ۱۳۳۱ اطلاعيه ای در واشنگتن صادر شد که بر اساس آن دولت وقت آمریکا (به ریاست جمهوری آیزنهاور) پيشنهاد مشترک ترومن چرچيل را پيشنهادی منصفانه و مبتنی بر ملی کردن نفت دانسته و قبول آنرا بنفع طرفين دعوی دانسته بود. اين به معني پشتيباني رييس جمهور جديد امريكا، ايزنهاور از اين طرح بود. اما در اواخر اسفند ماه دکتر مصدق در پيامی راديويی اين پيشنهاد را نيز رد کرد. مصدق متعاقبا طی نامه ای از آمريکا کمکهای مالی درخواست کرد که آيزنهاور، رييس جمهور آمريکا بعد از ترومن، آنرا رد کرد و در پاسخ نوشت منصفانه نيست پول ماليات دهندگان امريکايی صرف کشوری شود که ميتواند با فروش نفت خود منابع مالی مورد نياز خود را تامين کند. ظاهرا با اين نامه راه مکاتبه و مذاکره دولت آمريکا با مصدق بسته شد و متاسفانه عدم موفقیت در حل و فصل موضوع نفت با وخيم تر شدن شرايط اقتصادی همراه شده و موقعيت سياسی دولت مصدق را شکننده تر کرد تا کار به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کشید.
شايد اين بهترين پيشنهاد ممکن در آن شرايط بود و مسلما بر قرارداد کنسرسيوم نفت که بعد از سقوط دولت مصدق با دولت سپهبد زاهدی بسته شد برتری داشت. به نظر ميرسد دکتر مصدق در ابتدا، احتمالا به خاطر توصيه های مشاوران نا آگاه، باور کرده بود که، به دليل وزن و اهميت، نفت ايران در بازار جهانی بسادگی قابل جايگزينی نيست و با پافشاری بر مواضع راديکال می توان سرانجام دولت بريتانيا را تسليم خواسته های خود کرد. من تصمیم دکترمصدق در رد این پیشنهاد نهایی چرچیل-ترومن را اشتباهی بزرگ از طرف دکتر مصدق و دولت او میدانم. چنانچه آن پیشنهاد پذیرفته شده بود فاجعه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پیش نمی آمد، شرکت ملی نفت ایران میتوانست بسرعت تبدیل به یک شرکت بین المللی مهم نفتی شود و تولید خود را افزایش دهد و با درآمد نفت و اصلاحاتی که دکتر مصدق در روستاها، تامین اجتماعی و حقوق آحاد جامعه آغاز کرده بود رشد و توسعه اقتصادی همراه با توسعه اجتماعی و سیاسی پیش رفته و به احتمال قوی فاجعه بزرگ انقلاب سال ۱۳۵۷ هم اتفاق نمی‌افتاد.
خسرو


■ مهم‌ترین مسئله مرتبط با مرحوم دکتر مصدق، نقش او در شکل‌گیری اسلام سیاسی، مشروعیت‌بخشی به خشونت سیاسی، و ورود لمپنیسم از محلات جنوب تهران به مرکز قدرت — از کاخ شاه گرفته تا مجلس شورای ملی و جبهه ملی — است. این سه عامل (اسلام سیاسی، خشونت سیاسی، و لمپن‌ها) از سال ۱۳۲۸ تاکنون نقشی تعیین‌کننده در سیاست ایران ایفا کرده‌اند.
دکتر مصدق، با شمار اندکی هوادار در مجلس و بدون تکیه بر یک حزب باسابقه، وارد نبردی نابرابر با دربار و انگلستان شد. سرانجام، این کشمکش با کودتایی که از حمایت آمریکا و انگلستان برخوردار بود، پایان یافت. همین امر باعث شد که مصدق در نگاه عوام و خواص، نقشی شهیدگونه پیدا کند، ۲۸ مرداد به “عاشورای مدرن” سیاست ایران بدل شود، و غرب‌ستیزی به نقطه اشتراک غیرمنتظره‌ای میان بازار، ملی‌گرایان، محافظه‌کاران، چپ‌ها، و حتی برخی از نخبگان وابسته به دولت مانند فخرالدین شادمان، احمد فردید، احسان نراقی، غلامعلی حداد عادل، سید حسین نصر و دیگران تبدیل گردد.
اگرچه غرب‌ستیزی و بیگانه‌ستیزی در بسیاری از کشورهای نزدیک به مدار غرب در دوران جنگ سرد وجود داشت، اما معمولاً تحت هدایت چپ‌ها بود، نه نتیجه اجماع غیرمنتظره‌ای از نخبگان دولتی، محافظه‌کاران مذهبی و بازاری، و اقشار فرودست شهری.
آغاز این روند را می‌توان در تحصن دربار دانست، که به ابتکار دکتر مصدق و با دعوت از فدائیان اسلام شکل گرفت. در یکی از تصاویر ماندگار این رویداد، مصدق با عصا در دست و بازو در بازوی سید حسین امامی — یکی از برادران قاتل احمد کسروی — از پله‌های خانه‌اش پایین می‌آید. فاصله‌ای کوتاه پس از آن، با تشکیل جبهه ملی و ورود به یک رویارویی ماجراجویانه با جهان و تمامی هنجارهای پذیرفته‌شده در تجارت و روابط بین‌الملل، ایران صاحب “حکایت مظلومیت” خود شد و نیروی لازم برای بسیج ملی حول محور غرب‌ستیزی را یافت.
با احترام علی رضا اردبیلی


■ در ارتباط با کامنت آقای اردبیلی، سنت سست کردن قانون مشروطه و استفاده ابزاری از قانون (مثل انحلال مجلس) و غرب ستیزی منجر به ستایش «خودکفایی» نیز تا حد زیادی میراث کارنامه دکتر مصدق است. شاه نیز شاید در زیر پاگذاشتن قانون مشروطه بی‌تاثیر از رفتار مصدق نبود که هرگاه به سودش بود به قانون اساسی مشروطه ارجاع می‌داد و از رفتار قانونی دفاع می‌کرد، هرگاه به سودش نبود می‌گفت «مجلس آنجاست که مردم هستند».
حمید فرخنده







نظر شما درباره این مقاله:







کمپین فشار حداکثری تندروها علیه دولت پزشکیان
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 7:46

کمپین فشار حداکثری تندروها علیه دولت پزشکیان


مهدی بیک‌اوغلی/ اعتماد

از ابتدا هم مشخص بود، اهداف اصلی تندروها، زدن پزشکیان است. زدن چهره‌ای که توانست پس از حدود ۳ دهه دومین دولت اصلاح‌طلب را به‌روزآوری کرده و مبتنی بر مقتضیات روز روی کار بیاورد.

روشن بود، تندروها از شخصیتی که دیدگاه‌هایش، یک بار دیگر افکار عمومی را به یاد گفتمان اصلاحات و مفاهیمی چون تنش‌زدایی، شایسته‌سالاری، دموکراسی، آزادی مطبوعات، اجماع نخبگانی انداخت و این گفتمان را بر صدر نشاند به راحتی نخواهند گذشت و اجازه نمی‌دهند آب خوش از گلوی او و دولتش به راحتی پایین برود. ظاهرا قرار است هر ۹ روز یک بحرانی که در دولت خاتمی شکل گرفته بود، در دولت پزشکیان به هر روز یک بحران، بدل شود. مبتنی بر این رویکرد است که کمپین فشار بر دولت چهاردهم، مقابل مجلس که جواد نیک‌بین آن را برنامه‌ریزی شده و با صرف هزینه‌های قابل توجه ارزیابی می‌کند به بهانه حجاب هر روز مقابل پارلمان تجمع می‌کند تا با دخیل بستن گروه اندکی به بهارستان، مرهم شفایی برای جبهه پایداری و سایر طیف‌های تندرو فراهم شود.

حیرت‌انگیز اینکه همزمان با آغاز کمپین فشار حداکثری ترامپ علیه ایران و ایرانی، تندروهای داخلی هم کمپین فشار حداکثری را برای بی‌اثر نشان دادن تلاش‌های دولت آغاز کرده‌اند! اگر چهره شاخص کمپین فشار حداکثری امریکا، ترامپ و سایر چهره‌های تندروی کابینه او مانند ونس و مارک روبیو و... است، محوریت کمپین فشار حداکثری در داخل را چهره‌هایی چون حمید رسایی، مهدی کوچک‌زاده، صادق کوشکی و... راهبری می‌کنند.

استراتژی تندروها برای مقابله با دولت پزشکیان در بدو امر پراکنده ساختن مردان تاثیرگذار و یاران نزدیک او از کنارش و سپس ضعیف ساختن دولت اوست. مانند شهر بی‌دفاعی که برج و باروهایش را از دست می‌دهد و مهیای هجوم دشمنان می‌شود. بر اساس این دیدگاه کلی است که مخالفان دولت در وهله نخست راهبرد خارج کردن همتی و ظریف از کابینه را کلید زدند و سپس زمینه‌های فشار برای پیاده شدن میدری و ظفرقندی از قطار کابینه را فراهم کرده‌اند تا تعداد مردان کارآمد و اصلاح‌طلب کابینه‌ای به اندازه‌ای کاهش یابد که اطلاق عنوان دولت اصلاح‌طلب به دولت چهاردهم بی‌معنا شود. پزشکیان اما به خوبی راهبرد حریف را شناسایی کرده و در برابر هر تک تندروها، پاتک مناسبی ارائه می‌کند.

دیروز اما طیف‌های رادیکال از استراتژی اصلی خود که فشار به پزشکیان است، رونمایی کردند. این ‌بار نه ظریف و همتی و میدری و نه ظفرقندی و سیمایی‌صراف بلکه شخص پزشکیان آماج توهین‌های تندروها قرار گرفت. آنها نشان دادند که برای اجرای راهبرد خود حتی صبر استراتژیک هم ندارند و قصد دارند هرچه سریع‌تر رویارویی‌ها را ساماندهی کنند. به همین دلیل است که در سومین روز آغاز کمیپن حجاب مقابل بهارستان چهره‌ای چون صادق کوشکی به عنوان سخنران وارد میدان می‌شود و شخص رییس‌جمهور را مخاطب توهین‌های خود قرار می‌دهد. تجمعی که نه مجوزی برای برگزاری آن صادر شده و نه مشخص است برای پیگیری کدام حق پایمال شده است.

آذر منصوری و بسیاری دیگر از فعالان سیاسی با طرح این پرسش که چرا این گروه‌های تندرو فرصت برگزاری تجمعاتی غیرقانونی، وهم‌آلود و... را دارند اما گروه‌های اصلاح‌طلب، میانه‌رو و مردمی به‌رغم درخواست‌های مکرر چنین امکانی را پیدا نمی‌کنند؟ پرسشی که مدت‌هاست کسی به آن پاسخ درخور نمی‌دهد. صادق کوشکی، از چهره‌های تندرو طرفدار جبهه پایداری در تجمعی که بدون مجوز قانونی چند روزی مقابل مجلس برقرار است، رییس‌جمهور را به فریب مردم با نهج‌البلاغه متهم و پزشکیان را همردیف خوارج و مجاهدین خلق قرار داد.

بنا به این گزارش کوشکی گفت: «آقایی که قرآن و نهج‌البلاغه می‌خواند می‌گوید من این قانون [حجاب] را اجرا نمی‌کنم. آقای رییس‌جمهور می‌گوید مردم مخالف این قانونند. چشم‌هایت را باز کن نماینده زرتشتیان با این قانون موافق است!

وی افزود: آقایی که قرآن و نهج البلاغه می‌خوانی؛ اولین ‌بار نیست که کسی در اسلام قرآن سرنیزه کرده؛ اولین ‌بار نیست در اسلام کسی نهج‌البلاغه سر نیزه کرده! مجاهدین خلق چنان نهج‌البلاغه حفظ بودند که حضرت امام فرمود فلان عالم گفته من اینقدر نهج‌البلاغه حفظ نیستم.» کوشکی گفت: «کسی فریب حفظ قرآن و نهج‌البلاغه‌ات را نمی‌خورد آقای محترم! اگر دینداری، اگر قرآن قبول داری، اگر نهج‌البلاغه قبول داری، باید جلو حکم خدا نایستی و مانع اجرای حکم خدا نشوی...»

سعید شریعتی: تندروها از پزشکیان کینه دارند

سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در واکنش به تحرکات اخیر تندروها علیه دولت و شخص رییس‌جمهور می‌گوید: «فکر می‌کنم تحرکات مخرب تندروها قهری است و اقتضای طبیعت آنها این است. پشت این حرکات و جریانات تفکری حضور دارد که اکثریت مردم ایران را که منطبق با خواست و سلیقه و گرایش آنها فکر نمی‌کنند، ملت به حساب نمی‌آورند. از نظر آنها مردم همین افراد و گروه‌های اقلیتی هستند که مقابل مجلس حضور دارند و باقی جامعه مردم جاندارانی هستند که حکومت لطف کرده و آنها را تحمل می‌کند. از آنها مالیات باید گرفته شده و در ازای آن اجازه داده شود که نفس بکشند. این تلقی تندروها از شهروندان درجه دوم یا غیرخودی‌هاست.»

شریعتی یادآور می‌شود: «همین امروز مرتضی آقاتهرانی به عنوان پدر معنوی این جریان اعلام کرده، مردم می‌خواهند قانون حجاب و عفاف اجرایی شود! اما ایشان اشاره نکرده‌اند که کدام مردم و مبتنی بر کدام نظرسنجی و همه‌پرسی و... یک چنین خواسته‌ای را به سمع این دوستان رسانده‌اند؟ البته از نظر این دوستان مردم کسانی هستند که خودی محسوب می‌شوند و اکثریت جامعه ایران مردم به شمار نمی‌روند که بخواهند نظر داده و دیدگاه خود را مطرح کنند. این چارچوب فکری جریانات تندرو است. آنها تلاش می‌کنند هر مزاحمی را در قدرت حذف کنند.»

این فعال سیاسی در خصوص تحرکات اخیر تندروها برای توهین به رییس‌جمهور و مخاطب قرار دادن او می‌گوید: «از روز سه‌شنبه هم تندروها رسما رییس‌جمهور را مخاطب قرار داده‌اند. صادق کوشکی رییس‌جمهور ایرانیان را با القاب توهین‌آمیزی مخاطب قرار داده است. چرا از پزشکیان کینه دارند؟ چون حضور پزشکیان باعث شد آنها دولت یکدست و ساختار یکدست را در قدرت ترک کنند و این قطار تندروی متوقف شود. اگر امروز به پزشکیان رسیده‌اند و قبلا سراغ ظریف و همتی رفته‌اند، چون از ظریف و همتی دستاویز بیشتری داشتند. ظریف به این دلیل که در کمپین انتخاباتی پزشکیان اثرگذار بود و توجه مردم را به پزشکیان و گفتمان اصلاح‌طلبی جلب کرد، تقصیرکار شناخته شد و سیبل حملات مقدماتی تندروها قرار گرفته است.»

شریعتی با اشاره به اینکه تندروها از امکاناتی که در اختیارشان گذاشته می‌شود، چراغ سبز دستگاه‌های انتظام و امنیتی و... می‌دهند نهایتا استفاده را می‌کنند، ادامه می‌دهد: «اگر همه حامیان پزشکیان هم طومار امضا کنند که قصد دارند تجمع قانونی و مسالمت‌آمیزی برگزار کنند، چنین اجازه‌ای به آنها داده نمی‌شود. اما جریانات تندرو از اقصی‌نقاط کشور می‌توانند راهی تهران شوند و علیه دولت و قوای سه‌گانه و مطالبات مردم صدای خود را بلند کنند. امکاناتی چون اتوبوس، توشه راه، پول توجیبی و... هم در اختیار آنها قرار داده می‌شود. البته به‌رغم همه این امکانات باز هم تعداد این طیف‌های تندرو از انگشتان دو دست تجاوز نمی‌کند. امری که نشان می‌دهد تا چه اندازه مردم از این تفکرات فاصله دارند. البته من موافق برخورد با این طیف‌ها نیستم، چون مطابق قانون اساسی هر گروه و جریانی حق دارد، تجمع قانونی برگزار کند. مساله این است که چرا حامیان آقای پزشکیان و مخالفان این قانون نمی‌توانند نظر خود را به سمع و نظر مسوولان برسانند؟! این سیاست دوگانه محل نقد است.»

او در پاسخ به این پرسش «اعتماد» که برای حفاظت از حقوق اساسی ملت در برابر این تندروی‌ها چه باید کرد، می‌گوید: «به نظرم آقای پزشکیان باید راهبرد مناسبی تدارک ببیند. اگر رییس‌جمهور در برابر این طیف‌ها به اسم وفاق و دعوا نکنیم و... کوتاه بیاید، بدون تردید آنها به پیشروی خود ادامه می‌دهند تا مردم را کاملا از اصلاحات، دموکراسی، توسعه و... ناامید سازند. تندروها ذات و اساس راهبرد خود را بر تنش، دعوا و تنازع قرار داده‌اند و بسیار دشوار است با این نوع تفکر وفاق کرد. سال 1404 برای ایران و ایرانی، سال دشواری است، زنجیره تحریم‌ها، ناترازی آب، برق، گاز و...، کسری بودجه، گرانی‌ها و... کشور را در برگرفته است. مقابله با این ناترازی‌ها و مشکلات به یک دولت مقتدر نیاز دارد. اگر دولت در حقیقت خود استوار نباشد و مواضع مستحکمی اتخاذ نکند، کشور با گرفتاری‌های بسیاری مواجه می‌شود.»

شریعتی در پایان یادآور می‌شود: «پزشکیان، دولت و یاران رییس‌جمهور باید مراقب باشند، برخی ایده درست و معقول وفاق را به دستاویزی برای فشار به دولت و عقیم ساختن ایده‌های دولت بدل نسازند.»






نظر شما درباره این مقاله:







مرگ پاکبانان؛ ۱۲ کشته در کمتر از یک سال
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 12.03.2025, 7:24

مرگ پاکبانان؛ ۱۲ کشته در کمتر از یک سال


دست‌کم ۱۲ کشته در طول کمتر از یک سال؛ و این فقط اخباری است که در رسانه‌ها از مرگِ رفتگران منتشر شده است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، ساعت حدود ۱۰ شب، در پیاده‌روی یکی از خیابان‌های منتهی به خیابان انقلاب، دراز به دراز افتاده بود و تکان نمی‌خورد. چند ثانیه‌ای نگاهم را روی قفسه‌ی سینه‌اش قفل کردم که ببینم بالا و پایین می‌شود یا نه؟ از ترس و استرسِ اتفاقی بد برای آن پیرمردِ حدودا ۶۰ تا ۶۵ ساله، چیزی متوجه نشدم. لباسِ فرم نارجی‌رنگی به تن داشت و یک کیسه‌ی مشکیِ بزرگ کنارش بود. صدایش کردم، جواب نداد. بلندتر صدایش کردم و چند باری تکرار کردم. چشمانش را ناگهان، مانند کسی که در یک خواب عمیق شیرین فرو رفته باشد، باز کرد! انگار برای مدتی کوتاه، زمان و مکان را گم کرده بود. گیج و مبهوت نگاهم کرد؛ حالش را پرسیدم و جوابی نشنیدم؛ چند دقیقه بعد که به خودش آمد پاسخ داد: «خوبم؛ خسته بودم. نمی‌‎دانم چطور وسط خیابان خوابم برد؟!»

دلیلِ این جنس خستگی‌ها معولا بیدار ماندن‌های طولانی مدت است؛ از آن دست خستگی‌هایی که بعد از ساعت‌ها کار کردن به سراغت می‌آید و هر جا که باشی زمینت می‌زند. خستگیِ بین پاکبان‌ها، به خصوص آن‌ها که شب کار هستند و کارگر پیمانکاری، تقریبا مسئله‌ی مشترکی است. کارشان از ساعت ۱۲ شب شروع می‌شود و تا ۷و نیم الی ۸ صبح ادامه دارد. شبکاری اما مسئله‌ی اصلی نیست؛ درست زمانی که ساعت استراحت باید آغاز شود، برای تأمین هزینه‌های زندگی یا به سراغ شغل دیگر می‌روند و یا مجبورند اضافه کار بایستند؛ اضافه کاری که خیلی اوقات حتی پولش را هم دریافت نمی‌کنند!

کار سنگین و اضافه کار اجباری/ از آن‌ها کار جهادی می‌خواهند!

«احمد» یکی از پاکبانانِ تهرانی است؛ خانه‌اش تا منطقه‌ی محل کارش ۲ساعت فاصله دارد. آنطور که می‌گوید، بعد از بالا رفتنِ کرایه خانه‌ها، مجبور شده به حاشیه‌ی شهر برود و حالا ۴ و گاهی ۵ ساعت در مسیرِ رفت و برگشت به خانه و محل کارش است. او به ما از کارِ زیاد، اجبار برای انجام کار اضافیِ بی‌مزد و مواجب و حقوقِ ناچیزِ کارگری می‌گوید: «همیشه کارمان ۸ صبح تمام نمی‌شود؛ خیلی اوقات و به مناسبت‌های مختلف، ما را تا ظهر و بعضی وقت‌ها تا ساعت ۳ – ۴ نگه می‌دارند و بعد هم بدون آنکه صبحانه یا ناهاری بدهند، می‌گویند بروید و وقتِ شیفتتان برگردید!»

برای آن‌ها که خانه تا محلِ کارشان فاصله‌ی زیادی دارد، برگشتن به خانه صرف نمی‌کند و مجبورند تا زمانی که شیفت کاری‌شان شروع می‌شود در خیابان بمانند و گوشه‌ای برای استراحت پیدا کنند. وصل شدنِ دو روزِ کاری به هم، آن‌ها را خسته و کلافه می‌کند؛ به خصوص اینکه می‌دانند بابت این چند ساعت کار اضافه، قرار نیست اضافه کاری بگیرند.

کارگر می‌گوید: «تا جایی که ما می‌دانیم، پیمانکار حق ندارد کارگر شبکار را به این گونه مراسم ببرد، اما چه کسی به این چیزها توجه می‌کند؟ مقاومت هم که می‌کنیم، تهدید می‌کنند که غیبت رد می‌کنیم، یا از حقوق ماهیانه‌تان کم می‌کنیم!»

او می‌گوید: «هر چند وقت یکبار طرح جهادی می‌گذارند و کارگران را مجبور می‌کنند در ساعت غیرکاری به مناطق دیگر بروند و هرس‌کاری و نظافت عمومی انجام دهند، به ما بابت این طرح جهادی هیچ پولی نمی‌دهند.»

حق شکایت ندارند یا بهتر است بگویم از تبعات شکایت می‌ترسند؛ احمد می‌گوید: «در منطقه‌ی ما برخی از کارگران را به دلیل شکایت از پیمانکار اخراج کردند. حتی وقتی در برنامه‌ای مسئولی می‌بینیم حق نداریم از وضعیتمان چیزی بگوییم یا گله کنیم، به گوش کارفرما می‌رسانند. همه گرفتاریم و دنبال یک لقمه نان؛ می‌ترسیم اخراجمان کنند.»

کارگران شهرداری می‌گویند پیمانکار برای اینکه در هزینه‌هایش صرفه‌جویی کند و پول بیشتری به جیب بزند، کارگر کمتری جذب می‌کند و بار سنگین کار را به دوش کارگران شبکار می‌اندازد. احمد می‌گوید: «به جای اینکه در شهر بزرگی مثل تهران کارگران به تعداد، در سه شیفت کار کنند، خیلی مواقع و در خیلی از مناطق، کارگرِ کمتری برای شیفت روز جذب می‌کنند. مثلا در منطقه‌ای که من در آن کار می‌کنم برای هر ده پست، یک کارگرِ روز گذاشته‌اند.»

شغل دوم در ساعات استراحت/ با حداقل حقوق نمی‌توانیم زندگی کنیم

خیلی‌هایشان حداقل‌بگیر هستند و درآمدِ کارگری‌اشان کفاف هزینه‌های زندگی را نمی‌دهد. به همین دلیل، رفتگران معمولا شغل دوم دارند. بسیاری از این کارگران بخشی از هزینه‌های زندگی خود را از فروش ضایعات تأمین می‌کنند و برخی، بعد از پایان شیفت کاری به سراغ شغل دیگری می‌روند. یکی از کارگران شهرداری تهران می‌گوید: «به خانه که می‌روم تا ساعت ۱۲ ظهر استراحت می‌کنم و بعد با موتور کار می‌کنم. ساعت ۱۲ شب دوباره سرِ شیفت می‌روم و تا صبح کار می‌کنم. زندگی‌مان همین‌گونه می‌گذرد و باز هم سر ماه لنگِ تأمین خرج‌های اساسی‌مان می‌مانیم!»

داشتنِ شغل دوم البته فقط مختصِ کارگران تهرانی نیست. یکی از کارگران پیمانکاری شهرداری کوت‌عبدلله به «ایلنا» می‌گوید: «ساعت ۹ونیم شیفت‌مان تمام می‌شود و مستقیم سر کار دوم می‌رویم؛ یکی ضایعات جمع می‌کند، یکی بنایی می‌کند و یکی روی ماشینش کار می‌کند. بدون داشتنِ شغل دوم نمی‌توانیم زندگی‌مان را بچرخانیم. حقوق‌مان کم است و همین حقوق ناچیز را گاهی با تأخیرِ چند ماهه پرداخت می‌کنند.»

مرگ پاکبانان؛ ۱۲ کشته در طول کمتر از یک سال

مواجهه‌ی دائم با آلودگی، کار زیاد، حقوق کم و استرس مشکلات معیشتی و از دست دادن کار؛ اینها تنها بخشی از مشکلات کارگران پیمانکاری شهرداری است. کار در شب بدن را فرسوده می‌کند و کارِ شبانه‌روزی جانی برای آدم نمی‌گذارد. کارگری که در طول ۲۴ ساعت وقتی برای زندگی کردن ندارد و گاهی تنها ۵ تا ۶ ساعت استراحت می‌کند و باقی را کار می‌کند، احتمالا بیش از کارگری که زمان کافی برای استراحت دارد، در معرض حوادث و بیماری‌های شغلی قرار می‌گیرد.

آماری از حوادث کار در بین کارگران شهرداری نداریم اما تعدد اخباری که از مرگ و مصدومیتِ این کارگران بر اثر تصادف حین کار به دست ما رسیده، نشان از بالا بودنِ این دست حوادث دارد. ضمن اینکه باید تاکید کنیم که آنچه به رسانه‌ها می‌رسد، تنها بخشِ بسیار ناچیزی از حوادثی است که در واقعیت اتفاق می‌افتد.

در اسفند ماه، سه کارگر شهرداری، در تهران و گرگان، حین انجام کار بر اثر تصادف جان خود را از دست دادند. ۲۶ دی ماه حوالی ساعت ۴ صبح، در بزرگراه شهید زین‌الدین یک کارگر دیگر براثر برخورد با سواری فوت کرد. ۱۵ دی ماه نیز در تبریز همین اتفاق تکرار شد. ۲۳ آبان، کارگر شهرداریِ دیگری در تبریز بر اثر تصادف حین کار جان خود را از دست داد. ۱۸ آذر در تهران حادثه‌ی مرگبارِ دیگری اتفاق افتاد و یک کارگر شهرداری جان خود را از دست داد. ۳۰ مرداد در رفسنجان و ۲۰ مرداد در سنندج دو کارگر خدماتیِ شهرداری دچار حادثه مرگبار شدند. ۶ خرداد ماه نیز حدود ساعت ۴ صبح یک کارگر شهرداری در کاشمر بر اثر تصادف جان خود را از دست داد. ۱۰ اردیبهشت ماه در طرقبه و ۶ اردیبهشت در مشهد دو کارگر دیگر جان خود را در تصادف از دست دادند.

دست‌کم ۱۲ کشته در طول کمتر از یک سال؛ و این فقط اخباری است که در رسانه‌ها از مرگِ رفتگران منتشر شده است. واضح است که در رابطه با علت این حوادث دلیل مشخصی نمی‌توان آورد. ممکن است مسئله صرفا خطای راننده باشد اما نمی‌توان نقش نبود لباس مناسب برای رفتگران، حضور آن‌ها در مکان‌های خطرناکی مثل اتوبان‌ها و اجبار به انجام کاری که باید به شکل مکانیزه انجام شود و در نهایت، خستگی و خواب‌آلودگیِ کارگران را ندید گرفت.

سرنوشت کارگرانِ یک شغل سخت و زیان‌آور

مسئله این است که خیابان جای خطرناکی است؛ حضور شبانه در این فضای پُرخطر از یک طرف و رفتگری و مواجهه‌ی مدام با انواعِ آلودگی از طرفِ دیگر، این شغل را در رسته‌ی مشاغل سخت و زیان‌آور قرار داده است. قانونگذار برای این دست مشاغل، مزایایی درنظر گرفته تا از تبعاتِ زیان‌آورِ انجام این کار سخت بکاهد. این مزایا اما معمولا به رفتگران به خصوص آن‌ها که با پیمانکاران کار می‌کنند تعلق نمی‌گیرد.

کارگران مشاغل سخت و زیان‌آور تنها باید ۶ ساعت در روز کار کنند. اما بسیاری از کارگران شهرداری، چنانچه شرح دادیم، نه تنها ۶ ساعت کار نمی‌کنند بلکه مجبور به انجام کارِ اضافی آنهم بدون مزد و مواجب هستند. پیمانکاران، آن‌ها را برای انجامِ کارِ جهادیِ خودشان (!) بیش از ساعات موظفی نگه می‌دارند و شیره‌ی جانشان را می‌مکند و در ازای این جانی که می‌گیرند، پولی پرداخت نمی‌کنند. حقوق این کارگران کمتر از تامین حداقل نیازِ اساسی‌اشان است.

کارگران مشاغل سخت و زیان‌آور طبق قانون از ۱۰ سال سنوات ارفاقی بهره‌مند هستند. کارگران پیمانکاری شهرداری اما معمولا حتی سابقه‌ی بیمه‌شان به سختی رد می‌شود. از آنجا که این کارگران با پیمانکاران مختلفی کار می‌کنند، حتی اگر سابقه‌ی بیمه‌شان به درستی رد شده باشد هم در زمان بازنشستگی نمی‌توانند از کارفرمایانِ متعددشان ۴درصد مشاغل سخت و زیان‌آور را بگیرند و چون خودشان هم توان پرداخت ندارند، پس از این ارفاق قانونی نیز بهره‌مند نمی‌شوند.

این کارگران در بهترین حالت، ۳۰ سال کار می‌کنند و اگر بیمه‌شان به درستی رد شده باشد و اگر از کار در فضایِ پر خطرِ خیابان به سلامتی بگذرند با حقوقی ناچیز و احتمالا با انواع بیماری‌ها بازنشست می‌شوند. حال آنکه برخی از این کارگرانِ پیمانکاری حتی به بازنشستگی هم نمی‌رسند.

گزارش: زهرا معرفت






نظر شما درباره این مقاله:







سخنی فرجامین با جامعه اپوزیسیون ایران
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 22:38

سخنی فرجامین با جامعه اپوزیسیون ایران


قربان عباسی

(قربان عباسی، دکتر در جامعه‌شناسی سیاسی از ‎دانشگاه تهران است)

«بزرگم من. انبوه آدمیان را درخود دارم» -والت ویتمن

در طی چندین سال کار روزنامه‌نگاری و کنشگری اجتماعی همواره کوشش کرده‌ام نگاه انتقادی خود را حفظ کنم. کوشش کرده‌ام از درستی و راستی ولو تلخ دفاع کنم و تلخی حقیقت را فدای شیرینی گفتار نادرست نکنم. سال‌های سال از همزیستی و همبستگی و همدلی سخن گفته‌ام و از ارجمندی و کرامت آدمی، فارغ از جنسیت و زبان و نژاد و آیینی که داشته‌اند دفاع کرده‌ام. از اخلاق در آرِش امروزین آن سخن گفته‌ام و تاکید کرده‌ام که خویش کاری ما در مقام یک شهروند کاستن از آلام و درد و رنج‌های دیگری است. دیگری در مقام یک انسان و بس.

بااین‌حال طی این طریق پرپیچ‌وخم چندان هم سهل نبوده است و چه بسیار خار مغیلان که نثار جسم و جان شده است و چه انگ‌ها و افتراها و بی‌حرمتی‌ها را که به جان نخریده‌ام و نخریده‌ایم. «خودفروش»، «ضدانقلاب»، «کمونیست»، «پان کرد»، «پان ترک»، «لیبرال و بی‌دین»، «ترک‌ستیز»، «فارس‌ستیز» و «وطن‌فروش» و «عامل بیگانه» و «غرب‌زده» کمترین ناسزاگویی‌ها و برچسب‌های ناهمسویان بوده است. دریغ از یک نقد سازنده! توگویی این جامعه کوچک‌ترین قرابتی با فرهنگ نقد و حقیقت‌جویی ندارد.

آنچه در این جامعه سیطره دارد؛ افراط و تندروی، انکار دیگری، ستیز با پرمایگی فرهنگی ایران و دیگر فرهنگ‌ها، جعل تاریخ و سفسطه بازی بوده است. اقناع نیاز نیست آنجا که می‌توان با تهمت و دروغ دست به ترور شخصیت زد و طرف را به گوشه‌نشینی و خاموشی کشاند چرا اقناع؟ چون اقناع دیگری مستلزم خوانش و پژوهش و حقیقت دوستی و چیرگی بر نظریه و اندیشه و گفتمان است. به‌هرحال نوشته اخیر تنها اشارتی است به این فضای همبودی ناسالمی که همه ما را مبتلا کرده است. فضایی تیره-و-تار که نخستین قربانی‌اش فروپاشی سرمایه اجتماعی است و فروپاشی اعتماد اجتماعی و اخلاق کنشگری شهروندی. ایران ما بیش از آنکه سخن بگوید نیازمند شنیدن است. واقعیت چیست؟

ما چون بیماران افسرده هستیم. درمان افسرده با جبران و بازسازی اعتمادبه‌نفس آغاز می‌شود هم از طریق بازسازی تصویر خود و هم از طریق بازسازی همبستگی میان دو طرف... ما باید سعی کنیم بهترین تصویر ممکن را از خود داشته باشیم. باید بتوانیم شایستگی‌های زیبایی‌شناختی خود را افزون کنیم. باید بتوانیم بر بی‌نزاکتی‌های نامحسوس غلبه کنیم چیزی که می‌تواند ملت ما را بمیراند. باید رادی، بخشندگی محرک ما باشد. باید بتوانیم تصویر بهتری از ناخوشی‌های جدید روح داشته باشیم.

تجارب هولناک بشری تجارب ما هم هستند به هولوکاست بنگریم. به یوگسلاوی، به در بدری میلیون‌ها آدمی در میان آوارها و ویرانه‌های جهان. آن‌ها همه از درون‌های آماسیده ما نشئت ‌گرفته‌اند از تعارضات و کشمکش‌های بی‌پایان درون‌مان که نتوانستم آن‌ها را‌هارمونیزه کنیم. باید بتوانیم خود را با دگرگونی‌های تاریخی وفق دهیم. نباید به رسانه‌های مدرن پشت کنیم. باید روایت نوینی از ملت ارائه دهیم بتوانیم فضای عمومی را به تسخیر خود دربیاوریم. حافظه، هویت و آرمان‌های ما در جهان پر متلاطم کنونی دستخوش تهدید هستند. پیوند میان افراد بایست تکثیر شود اگر لکه ننگی است که شوربختی‌مان را دامن می‌زند باید بیش از هرکس خودمان به درمانش همت گماریم. فرهنگ ژوئی سانس و آزادی را باید از طریق ادبیات مدرن و هنرمان باز تکثیر کنیم. واپس‌نشینی صرف به «سیاست هویت» بدون طرح‌افکنی برای فردایی بهتر علاج نیست گونه‌ای نوستالژی رمانتیک است نوعی پس‌روی ترحم برانگیز.

ما باید جرئت پیوستن به جهان مدرن با همه مصائب و مواهب آن را بر دوش‌های خود حمل کنیم. بیگانه هراسی، زن‌ستیزی، غرب‌ستیزی، دین‌ستیزی می‌تواند به دیگری ستیزی منجر شود. رمز رستگاری ما در ترمیم تصویری است که از خود داریم. باید رابطه خودمان را با شر تعریف کنیم. با فلاکت‌های جهان؛ و نیز با سنت بی‌مسئولیتی در قبال جهان که گاه خود را با آن درمان می‌کنیم.

راه‌های بسیاری برای پرورندان میهن پرستی وجود دارد به هیچ وجه نمی‌‌توان آن را به ملی‌گرایی صرف، شکننده، خشن و تار فروکاست. می‌توان روی محسنات ملی کار کرد و منکرات‌اش را زدود. رسالت روشنفکرانه زبده‌ترین مغزهای ملت ما نباید از این حقیقت غافل شود. دلواپسی بخشی از عشق است یک داروی ضد افسردگی قدرتمند است. باید دلواپس دغدغه‌های بلندمان باشیم. مفهوم سنتی هویت از بیخ و بن واژگون شده است. «من»، همواره «دیگری» است. دیگر شخص نمی‌‌تواند خود را به هویتی مستحکم و ثابت پیوند بزند. کل انرژی فرهنگ مدرن خلاف جهت این همگونی و میل به رکود و ایستایی است.

آنچه ما می‌بینیم فروپاشی و گسیختگی‌های پی در پی است. نه تنها موجوداتی دوپاره بلکه چند پاره هستیم در درون خودمان به تعبیر ژولیا کریستوا غیریت‌هایی را جای داده‌ایم که گاه به سختی می‌توان تحمل‌شان کرد. درون ما میدانی است چند آوایی؛ و همین است که به سهولت نسل آینده ما خواهد توانست اخلاق ساده‌انگارانه را تهدید کند. این اخلاق سنتی چتری در برابر گردباد خواهد بود. من از آنها با نام «حقایق دردسرساز» یاد می‌کنم.

باید بتوانیم در کنونیت ایران خویش، فضایی عمومی را بپروریم که بتواند به روح کلی مدرن ما متعهد باشد. بسیاری شیفته ایران‌اند و من نیز یکی از آنانم. فوج زیبایی‌های این ملک مرا مدهوش می‌کند اما به همان اندازه از آینده آن بیمناکم. دور از عقل سلیم خواهد بود که به چنان آتیه‌ای گرفتار در معرض بادهای سیاه بی‌اعتنا باشیم. نباید خود را با این توهم ساده‌دلانه بفریبیم که همه چیز در تاریخ و فرهنگ ایران نیک‌منشانه است. جهان آتشین هر آن ممکن است ما را با گدازه‌های خویش مورد هجوم قرار دهد. در جهان اهریمنی هر چیزی ممکن است. ممکن است انسانی قدیس به گناهکار بدل شود.

سمبول‌های پدرسالارانه هنوز در برابر ارزش‌های مدرن و برابری‌طلبانه عقب ننشسته‌اند. جهان مدرن پیش از پیش به کیش آزادی رفته است. موفقیت بزرگی است و کیست که خریدار آن نباشد؛ اما آزادی در جهان امروز مبتنی بر آشکار ساختن خود برای دیگری است. من خودم را به شما ارائه می‌کنم: من و شما، مرد و زن سوای هر تفاوت دیگری. دردرک کردن و سخن گفتن است که ما خود را آشکار می‌سازیم. پس هریک از ما باید بتواند خود را برملا کند، دست به آشکارسازی بزند و انرژی نهفته در درون فرهنگ خود را آزاد کند. برای رسیدن به آزادی هیچ حرکتی عظیم تر از این نخواهد بود؛ به رسمیت شناختن یکدیگر و پذیرفتن دیگری درمقام انسانی برابر با ما، نه فروتر و نه فراتر از ما.

میل همواره خود را به لنگرگاه امر آرمانی گره می‌زند و قساوت‌های خاص آن را تعدیل می‌کند. آرمان ما از میل ما تغذیه می‌کند. میل به آزادی، رهایی، برساختن و فراتر رفتن از محدودیت‌های تحمیل شده باید بخشی از رسالت خطیر ما برای بازگشت به تمدن عشق باشد.

کل پروژه مدرنیته کانتی و پسا کانتی به بلوغ رسیدن و رساندن آدمی است با نابالغی خویشتن نمی‌‌توان جهان را احضار کرد و به استخدام خود درآورد. ناآگاهی از این امر هر آن می‌تواند ما را در گرایش به پس‌روی سمج‌تر بکند. ایران و فرهنگ و تاریخش از استبداد پدر رنج برده است و باید با علم روانکاوی سراغ سمپتوم‌های آن برود. ما بیش ازآن که در خارج از خود دنبال مستبد باشیم باید در درون خویش مهارش کنیم. مواجه شدن با آن و تشریح کردنش دشوار است. باید خود را تخلیه هیجانی کنیم از کلبی مسلکی دیروز تا هرزگی امروز چندان فاصله‌ای نیست. سرپیچی درونی یک ملت حیات راستین تفکر اوست. باید با هنر، ادبیات، فلسفه، پرورش نسلی درخور تفکر تجسم یابد. سرپیچی به مفهوم کریستوایی‌اش مستلزم پرسشگری است زیستن با حس دلشوره و این پیام آگوستین که هر فرد برای خود به مسئله‌ای بدل شود.

دگماتیسم، تک‌روی، تمامیت‌خواهی، طرد و انکار دیگری خیانتی است عظیم در حق همه ما. می‌تواند حیات ذهن ما را منجمد کند. باید روایت خودمان را از جهانی که آبستن فاجعه برای بدبینان و باردار امکانات برای خوش‌بینان است دگرگون کنیم. ایران ما نه تنها باید رنج، بدبختی و همبستگی خود را تعریف کند بلکه باید با رنج هر انسانی در هرگوشه جهان تعریف سازنده‌ای از خود ارائه دهد.

مخرج مشترک یک ملت ذهن عمومی آن است. روشنفکران، نویسندگان و هنرمندان ایران با همه غنای قومی‌اش باید در این جامعه نمایشی نقشی را که به ملت خود می‌دهند آشکار کنند؛ و این آشکارسازی مستلزم واندیشی و خلاقیت است. بریدن ما از دیگران بریدن از ارتباط است همنشین رکود، ایستایی و خاموشی است. با امیال عقیم نمی‌‌توان سراغ جهان رفت. ما به نوعی اروتیک‌سازی اندیشه نیاز داریم. سرزندگی روانی که به مصاف تاناتوس خدای مرگ برود. تاکید من باری بر گسست و بازسازی است. باید به معنای عمیق خودپرسشگری برگردیم. باید از خود بازجویی کنیم و این یعنی خود را خطر انداختن برای شوراندن و برانگیختن متقابل حافظه تاریخی، اندیشه و خواست. این معنای آگوستینی سرپیچی درونی است در معنای فرویدی آن دعوت به سرپیچی درونی دعوت برای آشکار ساختن خویشتن است. تنها در سایه هنر وارسی است که قادر به بازبینی ارزش‌های پیرامون مان خواهیم بود. ارزش‌هایی چون آزادی و استعلا که چون دو کودک یتیم بیش از همه چشم انتظار ما هستند.

در جهان پر اضطراب کنونی شاهد نوعی والایش‌های قومی ناب هستیم. نسل‌کشی‌ها، طرد و انکارها زمخت‌تر از آنند که نادیده گرفته شوند. آنچه می‌تواند بیش از همه ایران‌مان را تهدید کند سقوط در مغاک دگماتیسم خاموش، فرهنگ طرد و جعل واقعیت است. نوعی جزم‌گرایی، خود را مبرا دانستن و طلبکارانه به جهان بازنگریستن. تاکید بر هویت ناب و بی‌آلایشی که وجود ندارد و هرگز هم وجود نخواهد داشت.

ذهن باز ایرانی ذهنی مبتنی بر آموزه‌های زیبایی‌شاختی، آفرینش‌های ادبی، مباحث و مذاکرات، هنر و ارتباطات است. تکثیر صدایی جاویدان، صدایی آزاد شده و فضای فرهنگی آغوش گشوده که جزمیات درآن جایی ندارند. تاکید من در پروژه ناسیونالیسم ایرانی تاکید بر آموزش، فرهنگ و خلاقیت است از طریق کنش‌های هماهنگ و نه جدل از طریق کنش‌هایی نابسامان و اتمیزه شده که می‌تواند ما را به بنیادگرایانی مضطرب بدل کند.

آنچه ایران را تهدید می‌کند فقدان چندصدایی، تساهل و تسامح است. فقدان یا غیاب گفتگوست. فضای نوین‌هابرماسی که هرکس خود را درمعرض پرسش‌های دیگری قرار دهد. بی جهت نیست که هرجنبشی در ایران همچون هرجای دیگر ایران به جنبش روئسا، شرکا بدل می‌شود. ما نه تنها به فضای آزاد و گشوده خود نیاز داریم بلکه نیازمند فضاهای موازی دیگر هم هستیم.

ما به فضایی نیازداریم که در آن روح فردی و جمعی خود را با فضیلت‌هایی چون آزادی، عدالت، عشق، همزیستی، تسامح و تساهل، وهمدلی و همدردی با دردمندان جهان آشتی دهیم. باید روح قهرمانان ملی خود را که فشرده‌ای از این فضائل است احضار کنیم و آن را درروح نسل کنونی و آتی خود تزریق کنیم. قهرمانان واقعی آنانی هستند که دل در خیر مشترک دارند و از فضیلت‌ها دربرابر شرارت و رذایل اخلاقی دفاع می‌کنند.

ما نیازمند فضایی اجتماعی هستیم که درآن عِلم بر عَلَم غالب شود و خرد بر بی‌خردی. نیازمند نزاکت و فروتنی هستیم و گشودگی دل به هر فرهنگ و آموزه بیگانه که برغنای‌مان اضافه کند. انزوا، طرد دیگری، انکار هر آن کس و هر آنچه متفاوت از ماست، خودبرتربینی و بازی در زمین پوپولیست‌ها شایسته روح ملت مانیست. باید واقف باشیم که هر مسلک و هر مذهبی که خود را با نفرت آشتی داده باشد سزاوار نفی شدن است. عشق، همزیستی، دیگری دوستی و رعایت انصاف و اخلاق باید مولفه‌های برسازنده وجدان مشترک و جمعی ما باشد. نشانه روح مبتذل نیاز به برحق بودن است آن هم برای همیشه. بایستی از چنان ابتذالی برحذر بود.

برای سال جدیدی که پیش رو داریم بایستی سوگند انسانی و برادری بخوریم که تا زمانی که بر بی‌عدالتی، بر ظلم و ستمگری نظامی دادستیز، بر دروغ و خزعبلات و خرافات و ایدئولوژی مرگ‌ستایانه آن فائق نیامده‌ایم دمی از مبارزه و کوشش بازنایستیم. اما باید بسیار مراقب باشیم که درمبارزه با این ظالمان ظلمت گستر خود به بخشی از ظلم و ظلمت بدل نشویم چه آن کس که به مغاک می‌نگرد مغاک نیز بر او خیره می‌شود. باید بر بیداری‌مان بیفزاییم و بر خواب‌ها و غقلت‌های دیروز و امروزمان چیره شویم. آینده ایران آبستن رویدادهای زیادی است. بسیاری تیغ به دست در پی جراحی این بدن تومورگرفته هستند لکن باید بسیاری از ما هم مراقب باشیم که این بیمار تحت جراحی از دست نرود. و این بیش از همه بر فداکاری، از خودگذشتگی، گشودگی قلب و مهربانی و فرزانگی تک تک ما وابسته است. بر این که به جای سیاست‌های حذفی و طرد دیگران از سر سفره ایران همه را بر این خوان ملون و پربرکت فردا دعوت کنیم.

سخن پایانی من با یک آرزو همراه است اینکه آرمان‌های والا و ارزش‌های متعالی‌مان به گل ننشینند. باید کلیشه‌های زیسته را دگرگون کنیم. آرامش و آسایش ما نیازمند برخوردی بلندنظرانه با دیگران و دیگری است. هرگونه دورنمایی جز آزادی و دموکراسی دورنمایی وحشتناک است. در چنین وضعیت‌های هذیانی، خشونت و آشفتگی فکری باید دنبال جایگزین‌های بهتری باشیم. هنرمندان و روشنفکران و تحصیل‌کردگان مدرن ما باید با تکیه بر زبان مدرن بتوانند به تخریب عناصری بپردازند که می‌تواند روان ما را پریشان کند. نمی‌‌خواهم تصویری تشویش‌آمیز از فردا ارئه بدهم اما در سایه واقع‌بینی است که می‌توان به ترسیم فردا نشست و این چیزی است که ما بیش از همه به آن نیاز داریم؛ واقع‌بینی.

نظر شما چست؟ آیا زمان بازبینی اندیشه‌ها اعم از صائب و باطل فرانرسیده است؟


نظر خوانندگان:


■ با سپاس از آقاى عباسى براى نگارش اين مقاله دلنشين. به باور من ايرانيان پس از تجربه هاى ناكام انديشه هاى كمونيستى و اسلام سياسى بايد از ژرفاى فرهنگى خود سه گوهر فراموش شده يعنى خرد، علم و انسان دوستى را بيرون كشيده و راهنماى زندگى خود قرار دهند. اين سه گوهر در واقع دستاوردهاى فرهنگ روشنگرى غرب نيز هستند و از درون خطوط مقاله آقاى عباسى نيز به چشم ميخورند. با چيره شدن بر نابالغى و تكيه بر خرد و علم مدرن و با عشق و تكيه بر مردم ايران و جهان شايد بتوانيم بر هيولاى جهل، تعصب، ستمگرى و زورگوئى كه در همه جا سر بلند كرده است غلبه كنيم.
مصطفی


■ آقای عباسی عزیز. شما از ما نظر خواسته‌اید. این از فضیلت و فروتنی شماست که نظر دیگران را جویا می‌شوید و دغدغه‌های خود را با خوانندگان در میان می‌گذارید. مقاله شما حاوی نکات مهم و اساسی و دلسوزانه‌ای است که کمتر روشنفکری ممکن است به آن توجه نکرده باشد. مشکل اما آنجاست که چطور همه این دغدغه‌ها را در یک الگو و سیستم هماهنگ و منسجم می‌توان کنار هم قرار داد؟! به چند نکته اشاره کنم و ببینیم دوستان چه نظراتی ارائه می‌دهند.
حق با شماست که نوشته‌اید: «ایران ما بیش از آنکه سخن بگوید، نیازمند شنیدن است». می‌دانیم که یک ارتباط موفق، هم به «فرستنده» نیاز دارد و هم به «گیرنده». بنا به تمثیل من، مشکل عمده‌تر ما، این است که آنتن گیرنده خود را تقویت کنیم.
موضوع دیگر، غلبه خرد بر بی‌خردی است. چه کنیم وقتی خرد انسان برای حل مشکلات اجتماعی راه‌حل‌های گوناگون و حتی متضاد ارائه می‌دهد؟ جواب استاندارد این است که به آرای عمومی مراجعه کنیم. اما «آرای عمومی» چطور ساخته می‌شود؟ شما به درستی اشاره کرده‌اید که « بازی در زمین پوپولیست‌ها شایسته روح ملت ما نیست». باید ایمان انسان خیلی قوی باشد که با این چند کلمه حرف که امثال من و شما می‌نویسیم به نبرد با امپراتوری تبلیغاتی امثال ایلان ماسک برود. با این وجود، تحسین می‌کنم نظر شما را و شاید تنها چاره همان باشد که نوشته‌اید: «باید بتوانیم شایستگی‌های زیبایی‌شناختی خود را افزون کنیم».
موفق باشید. رضا قنبری. آلمان


■ با درود فراوان به جناب آقای دکتر عباسی عزیز
جنابعالی در مقاله خود از خوانندگان نظر خواسته و از فقدان انتقاد سازنده دریغ خورده اید. من در اینجا سعی میکنم نقد دوستانه و صریحی از نوشته شما داشته باشم و امیدوارم مورد توجه شما قرار گیرد.
نخست آنکه عنوان مقاله شما مبهم و سئوال برانگیز است. منظور شما از “جامعه اپوزسیون” چیست؟ چون تعریف نکرده‌اید. اگر “جامعه اپوزسیون” را بر اساس ادارک عمومی مخالفان رژیم حاکم بر کشور بدانیم که در تلاش برای برای براندازی ج. ا. و استقرار یک دموکراسی در کشور هستند آنوقت با این مشکل مواجه می‌شویم که متن مستقیما ارتباطی با این موضوع ندارد. آنچه از عنوان مقاله به ذهن میرسد مانند آنست که مثلا جنابعالی قبلا گفتگوهایی با اپوزسیون داشته‌اید اما چون به نتیجه دلخواه شما نرسیده اکنون می‌خواهید سخن فرجامین (یا اتمام حجتی) با آن فعالان سیاسی مخالفان ج. ا. داشته باشید. بنابراین ضروری است تناسب عنوان با متن مقاله رعایت شود.
دوم، آنکه در ابتدای مقاله می‌خوانیم که جنابعالی همواره سعی داشته‌اید نگاه انتقادی خود را حفظ کنید (نگاه انتقادی به چه؟) و در مقام کاستن از دردها و آلام دیگران بوده‌اید اما در این راه بی‌حرمتی دیده و انگ‌ها خورده‌اید. و اکنون زبان حال شما آنست که “دریغ از یک نقد سازنده! تو گویی این جامعه کوچکترین قرابتی با فرهنگ نقد و حقیقت جویی ندارد”.
رویکرد و انگیزه شما برای کاستن از آلام دیگران تحسین برانگیز است اما چه نیازی به طرح این مسائل در مقاله است؟ از طرفی توصیف جامعه ایران که کوچکترین قرابتی با فرهنگ نقد و حقیقت جویی ندارد اغراق آمیز است و با اغراق شما در چند سط پائین تر که گفته‌اید “بسیاری شیفته ایران‌اند و من نیز یکی از آنانم. فوج زیبایی‌های این ملک مرا مدهوش می‌کند! اما به همان اندازه از آینده آن بیمناکم” جور در نمی‌آید. مگر اینکه منظور از “فوج زیبائی‌های این ملک” تنها زیبائی‌های طبیعی ایران باشد که مورد بحث مقاله نیست.
سوم، جملات و اصطلاحاتی را بکار برده‌اید که نامانوس است و کمکی هم به درک درست متن نمی‌کند. مثلا “فوج زیبائی‌های این ملک” یا “آنچه ما می‌بینیم فروپاشی و گسیختگی‌های پی در پی است. نه تنها موجوداتی دوپاره بلکه چند پاره هستیم” یا “مخرج مشترک یک ملت ذهن عمومی آن است. روشنفکران، نویسندگان و هنرمندان ایران با همه غنای قومی‌اش باید در این جامعه نمایشی نقشی را که به ملت خود می‌دهند آشکار کنند؛ و این آشکارسازی مستلزم واندیشی و خلاقیت است” واقعا این جمله به چه معنی است. یا “در جهان پر اضطراب کنونی شاهد نوعی والایش‌های قومی ناب هستیم”. و موارد دیگر.
اگر به این جملات و اصطلاحات دقت شود معنای دقیقی ندارند و نویسنده محترم می‌توانست منظور خودد را روشن‌تر بیان کند. مثلا “مخرج مشترک یک ملت”! و “ذهن عمومی” یعنی چه؟ یا موجوداتی “دوپاره بلکه چند پاره‌ایم”؟ چه معنی دارد. چطور به این نتیجه رسیده‌اید؟ اگر کسی بگوید من خود را موجود دوپاره یا چند پاره احساس نمی‌کنم شما چطور! چه جوابی می‌دهید؟ اگر شما خود را موجود دوپاره و چند پاره احساس می‌کنید، که پدیده غریبی است، باید توضیح دهید که چرا چنین احساسی دارید و این از کجا آمده، منظور شما چیست و مثلا آیا دیگر ملت‌ها مانند آلمانی‌ها یا سوئدی‌ها یا فرانسوی‌ها هم دوپاره و چند پاره هستند یا آنها یکپاره هستند و فقط ما ایرانیها دوپاره و چند پاره هستیم و غیره.
در مجموع اگر بخواهم نقدی از کلیت مقاله بدون انگشت گذاشتن بر تک تک جملات یا اصطلاحاتی که بکار رفته داشته باشم می‌توانم آنرا در چند جمله زیر خلاصه کنم:
این متن به بررسی وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران معاصر می‌پردازد و چالش‌های پیش روی جامعه ایرانی را مورد بحث قرار می‌دهد. نویسنده استدلال می‌کند که:
- جامعه ایران از افراط‌گرایی، انکار دیگری، و ستیز با تنوع فرهنگی رنج می‌برد.
- فروپاشی سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی از مشکلات اصلی است.
- ایران نیازمند بازسازی تصویر خود و تقویت همبستگی اجتماعی است.
- پیوستن به جهان مدرن و پذیرش تنوع فرهنگی ضروری است.
- روشنفکران و هنرمندان باید در ایجاد فضای عمومی باز و پذیرا نقش مهمی ایفا کنند.
- نیاز به بازنگری در مفهوم هویت ملی و پذیرش پیچیدگی‌های آن وجود دارد.
نقاط ضعف و محدودیت‌های این متن:
کلی‌گویی: متن اغلب در سطح کلیات باقی می‌ماند و راهکارهای عملی مشخصی ارائه نمی‌دهد.
ایده‌آل‌گرایی: برخی پیشنهادات متن ممکن است در شرایط واقعی جامعه ایران قابل اجرا نباشد.
نادیده گرفتن عوامل ساختاری: متن به اندازه کافی به مسائل اقتصادی و سیاسی که بر فرهنگ تأثیر می‌گذارند نمی‌پردازد.
تمرکز بر نخبگان: نقش مردم عادی در تغییرات اجتماعی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
برای بهبود متن می‌توان:
مثال‌های مشخص و راهکارهای عملی ارائه داد. به چالش‌های واقعی اجرای ایده‌ها در بستر فعلی جامعه ایران پرداخت. تحلیل عمیق‌تری از ارتباط میان مسائل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ارائه کرد. نقش گروه‌های مختلف اجتماعی در فرآیند تغییر را مورد بررسی قرار داد.
خسرو


■ جناب عباسی گرامی. در هیچ جای دنیا هیچ حکومتی نتوانسته و نمی‌تواند همه مردمش را راضی نگه داره. چون مردم هر کشوری همگی منافع مشترک ندارند، و چه بسا از نظر منافع متضاد هم هستند. در حکومت های ادواری هر چهار سال تا ده سال، در انتخابات یک گروه راضی می‌شوند و گروه دیگر ناراضی تقریبا و حدود پنجا پنجاه (نه ۹۹ و ۱) در انتخاب بعدی ممکنه گروه راضی‌ها ناراضی، ‌و گروه ناراضی راضی شوند و این تسلسل از بیش از دویست سال ادامه داشته و دارد، و یک نوع توازن در جامعه بوجود آورده و می‌آورد. اما در حکومت‌های مادام العمری برای سی یا چهل سال گروهی راضی و گروه دیگر ناراضی می‌مانند، و گروه راضی روز بروز پروارتر و ناراضیان لاغرتر می‌شوند و درنتیجه گروه ناراضی کاردش به استخوان و صبرش تمام می‌شود و شورش و انقلاب می‌شود. «ادمیزاد ظرفیت قدرت مطلق در زمان نا محدود را ندارد، حتی اگر فردی صالح و درستکار باشد در طولانی مدت با فشار قدرت های داخلی و خارجی(بیشتر داخلی) به بیراه کشیده می‌شود —نوشتجات و اظهار نظر های ایده الی (و نه عملی و قابل اجرا) که البته اموزنده هستند و می‌تواند در دراز مدت سطح فرهنگی جامعه را بالا ببرد فقط مورد توجه اکثر روشنفکران ما می‌باشد، ولی تاکتیک و راه حل عملی نیستند.
اما نکته مهم اینکه تقریبا هیچکدام از تحلیل گران و نظریه پردازان ما در این امر مهم و حیاتی و بخصوص عملی، سکوت کرده و گویا حکومت ادواری از هر نوع آن تابوئی است که به آن نمی‌شود پرداخت. حتی جمهوری‌خواهان ما هم که اساس جمهوریت را که بر مبنای نظام دوره‌ای است و نه مادام العمری، در مانیفست  مرامنامه خود از ذکر آن طفره می‌روند که حکومت های جمهوری صدام و قذافی را تداعی می‌کند - البته تبدیل نظام مادام العمری به دوره ای هم پروسه‌ای نیست که یک یا دو ساله جا بیفتد، اما آینده‌ای ست برای نسل های بعدی ما.
منظور این است که توجه به امر الزاما حکومت دوره‌ای را تأیید کنند، بلکه لااقل به اشکالات و مضار آن بپردازند و لااقل بحث و گفتگوئی در این باره شروع شود. تا گروه بسیار اقلیتی مثل نویسنده که این نوع نظام را چاره ساز مشکلات ما می‌دانند ارشاد و راهنمائی نمایند. به انتظار نوشته و اظهار نظری از جنابعالی در این مورد.
با احترام، کاوه







نظر شما درباره این مقاله:







آمریکا کمک‌های نظامی به اوکراین را ازسر گرفت
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 21:17

آمریکا کمک‌های نظامی به اوکراین را ازسر گرفت


اوکراین اعلام کرد که از پیشنهاد دولت ترامپ برای یک آتش‌بس ۳۰ روزه با روسیه حمایت خواهد کرد. این خبر پس از ساعت‌ها مذاکره میان هیات‌های اوکراینی و آمریکایی در روز سه‌شنبه در عربستان منتشر شد. ایالات متحده نیز موافقت کرد وقفه در اشتراک‌گذاری اطلاعات را فوراً لغو کرده و کمک‌های نظامی به کی‌یف را ازسرگیرد.

این مذاکرات که در شهر ساحلی جده، عربستان سعودی، برگزار شد، نیروی تازه‌ای به مذاکرات آتش‌بس بخشید؛ مذاکراتی که پس از رویارویی علنی رؤسای‌جمهور اوکراین و ایالات متحده در کاخ سفید به بن‌بست رسیده بود.

دولت ترامپ پس از این دیدار تنش‌آلود در واشنگتن، تمامی کمک‌های نظامی و تبادل اطلاعات را به حالت تعلیق درآورده بود.

توافق آمریکا و اوکراین و صدور بیانیه مشترک تنها چند ساعت پس از آن صورت گرفت که مقامات روسیه اعلام کردند دهها پهپاد اوکراینی مسکو را هدف قرار داده‌اند؛ حمله‌ای که به گفته آن‌ها بزرگ‌ترین حمله به پایتخت روسیه از زمان آغاز جنگ بوده است. روسیه که نمایندگانی در این مذاکرات نداشت، بلافاصله به این تحولات واکنشی نشان نداد.

در این بیانیه، ایالات متحده و اوکراین اذعان کردند که شرایط هرگونه آتش‌بس باید به تأیید روسیه برسد.

در این بیانیه آمده است: «اوکراین آمادگی خود را برای پذیرش پیشنهاد ایالات متحده مبنی بر اجرای فوری یک آتش‌بس موقت ۳۰ روزه اعلام می‌کند، مشروط بر اینکه روسیه نیز چنین کند.» همچنین افزوده شد: «ایالات متحده به روسیه اعلام خواهد کرد که اقدام متقابل روسیه کلید دستیابی به صلح است.» 

در پایان این نشست‌ها، مارکو روبیو، وزیر خارجه ایالات متحده، اظهار داشت که این توافق اکنون فشار را بر روسیه وارد می‌کند تا به جنگ پایان دهد.

او گفت: «ما این پیشنهاد را اکنون به روس‌ها ارائه خواهیم داد و امیدواریم که آن‌ها پاسخ مثبت دهند، که آن‌ها به صلح پاسخ مثبت دهند.» وی تأکید کرد: «اکنون توپ در زمین آن‌هاست.»

ایالات متحده مذاکرات خود را به‌طور جداگانه با روسیه و اوکراین دنبال کرده است. تاکنون هیچ نشانه‌ای از پذیرش یک آتش‌بس یک‌ماهه بدون قید و شرط از سوی روسیه مشاهده نشده است. همچنین، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، نشان داده است که پیش از موافقت با هرگونه توقف جنگ، خواستار امتیازاتی — مانند کنار گذاشتن عضویت اوکراین در ناتو — خواهد شد. جنگی که در سال ۲۰۲۲ با تهاجم روسیه به اوکراین آغاز شد، تاکنون بیش از یک میلیون سرباز از هر دو طرف را کشته یا زخمی کرده است.

بیانیه مشترک روز سه‌شنبه همچنین اعلام کرد که ایالات متحده و اوکراین توافق کرده‌اند که «در سریع‌ترین زمان ممکن» توافقی برای توسعه منابع معدنی حیاتی اوکراین به سرانجام برسانند؛ توافقی که پس از تنش در کاخ سفید متوقف شده بود. این سرمایه‌گذاری مشترک با هدف «توسعه اقتصاد اوکراین و تضمین رفاه و امنیت بلندمدت این کشور» طراحی شده است.

این بیانیه همچنین افزود که ایالات متحده و اوکراین در مورد تلاش‌های بشردوستانه‌ای که در طول آتش‌بس انجام خواهد شد و همچنین تبادل اسیران جنگی گفتگو کرده‌اند.

در بیانیه آمده است: «نمایندگان هر دو کشور از شجاعت مردم اوکراین در دفاع از سرزمین خود تمجید کرده و توافق کردند که اکنون زمان آغاز فرآیندی برای دستیابی به صلحی پایدار است.»

هیئت نمایندگی ایالات متحده در جده به سرپرستی مارکو روبیو و مایکل والتز، مشاور امنیت ملی، با هیئتی از کی‌یف به رهبری آندری یرماک، رئیس دفتر رئیس‌جمهور اوکراین، آندری سیبیها، وزیر امور خارجه، و روستم عمروف، وزیر دفاع، دیدار کردند.

پیش از مذاکرات روز سه‌شنبه، اوکراین بر این موضع تأکید داشت که هرگونه آتش‌بس باید شامل تضمین‌های امنیتی باشد، اما در بیانیه منتشرشده در روز سه‌شنبه هیچ نشانه‌ای از ارائه چنین تضمین‌هایی پیش از اجرایی شدن آتش‌بس موقت دیده نمی‌شد.

با اینکه این توافق به جزئیات تضمین‌های امنیتی مورد درخواست اوکراین نپرداخته بود، مایکل والتز به خبرنگاران گفت که این موضوع بخشی از مذاکرات در جده بوده است.

والتز اظهار داشت: «ما همچنین درباره جزئیات اساسی نحوه پایان دائمی این جنگ و اینکه اوکراین چه نوع تضمین‌هایی برای امنیت و شکوفایی بلندمدت خود خواهد داشت، گفتگو کردیم.»

قطع دسترسی اوکراین به اطلاعات اطلاعاتی پیش‌تر موجب آسیب‌پذیری سربازان در میدان جنگ شده بود، به‌ویژه در منطقه کورسک در روسیه، جایی که نیروهای روسی به‌سرعت در حال بازپس‌گیری مناطقی بودند که اوکراین در تابستان گذشته تصرف کرده بود؛ موضوعی که فرماندهان اوکراینی در میدان نبرد تأیید کرده‌اند.

نشست تنش‌آلود کاخ سفید میان دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، و ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، به مشاجره و اهانت کشیده شد. در یک لحظه، ترامپ به زلنسکی گفت: «به‌اندازه کافی حرف زدی. تو پیروز نخواهی شد.» او در پایان این دیدار تلویزیونی و پرتنش افزود: «این یک برنامه تلویزیونی فوق‌العاده خواهد شد.» 

پیامدهای این تنش از آن زمان تاکنون ادامه داشته و موجب شده است که متحدان اروپایی اوکراین تعهدات خود را برای حمایت از این کشور تقویت کنند. روز سه‌شنبه، روبیو تأکید کرد که اکنون زمان آن رسیده است که از نگرانی‌ها درباره چنین درگیری‌هایی عبور کنیم.

روبیو گفت: «آنچه اکنون در مسیر صحیح قرار گرفته، امیدوارانه، صلح است. این ماجرای فیلم Mean Girls نیست. این قسمت جدیدی از یک برنامه تلویزیونی نیست.»

در مقابل، آندری یرماک، مذاکره‌کننده ارشد اوکراینی، از ایالات متحده برای مذاکرات «سازنده» قدردانی کرد.

او در رسانه‌های اجتماعی نوشت: «صلح عادلانه برای ما از همه چیز مهم‌تر است. ما خواهان صلحی پایدار هستیم.»

منبع: نیویورک تایمز






نظر شما درباره این مقاله:







پرستو فروهر جایزه گابریله مونتر ۲۰۲۵ را دریافت کرد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 21:04

پرستو فروهر جایزه گابریله مونتر ۲۰۲۵ را دریافت کرد







نظر شما درباره این مقاله:







پزشکیان خطاب به ترامپ: حالا که تهدید می‌کنی
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 20:41

پزشکیان خطاب به ترامپ: حالا که تهدید می‌کنی







نظر شما درباره این مقاله:







اردوغان از توافق سوریه با نیروهای کرد استقبال کرد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 19:28

اردوغان از توافق سوریه با نیروهای کرد استقبال کرد


رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه از توافق بین دولت جدید سوریه و نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) به رهبری کردها و تحت حمایت ایالات متحده استقبال کرد و گفت که اجرای کامل آن به امنیت و ثبات در این کشور کمک می‌کند.

ریاست جمهوری سوریه روز دوشنبه ۱۰ مارس اعلام کرد که نیروهای دموکراتیک سوریه که کنترل بسیاری از شمال شرق سوریه را در اختیار دارد، توافق نامه ای را برای پیوستن به نهادهای دولتی جدید سوریه امضا کرد. آنکارا نیروهای دموکراتیک سوریه را به دلیل ارتباطآنها  با شبه نظامیان کرد ترکیه (پ‌ک‌ک) آن را یک سازمان تروریستی می‌داند.

به گزارش خبرگزاری رویترز، بر اساس این توافق، نهادهای غیرنظامی و نظامی تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه در شمال شرق سوریه باید با دولت ادغام شوند و گذرگاه‌های مرزی، فرودگاه و میادین نفت و گاز آنجا تحت کنترل دولت دمشق قرار گیرند.

اردوغان روز سه‌شنبه گفت: «اجرای کامل توافق دیروز در سوریه به امنیت و ثبات این کشور کمک خواهد کرد. ذی‌نفعان این امر همه برادران و خواهران سوری ما خواهند بود».

اردوغان در اظهارات تلویزیونی خود افزود: ما به تمامیت ارضی همسایه خود سوریه، حفظ ساختار واحد و تقویت وحدت و ثبات آن اهمیت زیادی قائل هستیم.

پیش از این، یک مقام ترکیه‌ای گفته بود که آنکارا نسبت به این توافق “محتاطانه خوشبین” است اما بر اجرای آن تمرکز کرده است. این مقام به رویترز گفت، نیروهای SDF “قبلاً نیز قول‌هایی داده‌اند، بنابراین ما به جای بیان قصد، در اینجا به دنبال اجرا هستیم.”

این توافق در مقطع حساسی برای دمشق به دست آمد، زیرا دولت احمد شرع با پیامدهای کشتار جمعی اعضای اقلیت علوی در غرب سوریه دست و پنجه نرم می‌کند ـــ خشونت‌هایی که به گفته احمد الشراع، رئیس‌جمهور سوریه تلاش‌های او برای اتحاد سوریه را تهدید می‌کند.

متحد دمشق

آنکارا به یکی از اصلی‌ترین متحدان خارجی دولت جدید اسلام‌گرای احمد شرع تبدیل شده است. گروه هیئت تحریر شام بخ رهبری احمد شرع به همراه گروه‌هایی دیگر متحد خود ـــ که برخی از آنان سال‌ها مورد حمایت ترکیه بودند ــــ سال گذشته بشار اسد، رئیس‌جمهور پیشین سوریه را سرنگون کردند و به حکومت پنجاه‌ساله خاندان او پایان دادند.

ترکیه که همچنان بخش‌هایی از شمال سوریه را پس از عملیات برون‌مرزی علیه شبه‌نظامیان ی.پ.گ (YPG) که رهبری نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) را بر عهده دارند، تحت کنترل دارد، بارها خواستار خلع سلاح و انحلال ی.پ.گ و خروج همه جنگجویان غیرسوری از این گروه شده است.

یک مقام ترکیه‌ای گفت که مذاکرات آخر هفته بین عراق، سوریه، ترکیه و اردن در امان درباره همکاری‌های امنیتی میان این چهار کشور ــــ از جمله ایجاد یک مرکز عملیاتی، تبادل اطلاعات و تحویل گرفتن اردوگاه‌های زندانیان که اعضای داعش توسط نیروهای دموکراتیک سوریه در آن نگهداری می‌شوند ــــ در دستیابی به توافق بین نیروهای دموکراتیک سوریه و دمشق نیز تأثیرگذار بود.

این مقام افزود که مذاکرات امان این پیام را منتقل کرد که حضور ی.پ.گ در سوریه غیرقابل‌قبول خواهد بود.

توافق بین نیروهای دموکراتیک سوریه و دمشق همچنین پس از آن صورت گرفت که گروه شبه‌نظامی غیرقانونی پ.ک.ک (PKK) اوایل این ماه اعلام کرد که در پی درخواست رهبر زندانی‌اش برای خلع سلاح، خصومت‌ها علیه دولت ترکیه را متوقف خواهد کرد.

پ.ک.ک که از سال ۱۹۸۴ شورش علیه دولت ترکیه را آغاز کرده است، از سوی ترکیه، ایالات متحده و اتحادیه اروپا به‌عنوان یک سازمان تروریستی شناخته می‌شود. در جریان درگیری مسلحانه پ‌ک‌ک با دولت ترکیه، بیش از ۴۰ هزار نفر کشته شده‌اند.






نظر شما درباره این مقاله:







رحیم قمیشی با تودیع وثیقه آزاد شد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 18:34

رحیم قمیشی با تودیع وثیقه آزاد شد







نظر شما درباره این مقاله:







جدایی‌طلبان پاکستانی یک قطار مسافری را ربودند
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 17:01

جدایی‌طلبان پاکستانی یک قطار مسافری را ربودند


جدایی‌طلبان مسلح بلوچ روز سه‌شنبه قطاری را که بیش از ۴۰۰ نفر در آن بودند، در یک منطقه کوهستانی دورافتاده در جنوب غربی پاکستان ربودند.

یک گروه شورشی که مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت، اعلام کرد که تعدادی از نیروهای امنیتی که در قطار حضور داشتند را به گروگان گرفته و تهدید کرد که در صورت عدم موافقت دولت پاکستان با تبادل زندانیان، آن‌ها را خواهند کشت.

سرنوشت سایر مسافران به‌طور دقیق مشخص نیست، اگرچه مقامات امنیتی اعلام کردند که حداقل ۱۰۴ نفر از آن‌ها، عمدتاً زنان و کودکان، نجات یافته‌اند و ۱۷ مسافر مجروح نیز برای درمان به بیمارستان منتقل شده‌اند.

به گفته مقامات راه‌آهن و پلیس، شورشیان بلوچ پس از شلیک به قطار، آن را در منطقه بولان استان بلوچستان متوقف کردند.

این قطار از کویته، مرکز استان بلوچستان، به سمت پیشاور، مرکز استان خیبر پختونخوا، در حرکت بود و قرار بود از چندین شهر از جمله لاهور و راولپندی در نزدیکی اسلام‌آباد عبور کند. اما به گفته مقامات محلی، این قطار در فاصله حدود ۱۰۰ مایلی کویته در داخل یک تونل مورد حمله قرار گرفت و راننده آن کشته شد.

شاهد رند، سخنگوی دولت ایالتی بلوچستان، گفت که مقامات به دلیل شرایط دشوار جغرافیایی در ابتدا برای رسیدن به محل کمین با مشکل مواجه شدند.

اما مقامات امنیتی اعلام کردند که عملیاتی برای نجات مسافران در جریان است. تعداد زیادی هلیکوپتر از پایگاه هوایی نظامی در کویته به سمت منطقه بولان دیده شدند.

نیروهای امنیتی پاکستان اعلام کردند که منطقه اطراف قطار را محاصره کرده و حداقل ۱۶ شورشی را کشته‌اند. آن‌ها گفتند که شورشیان به دلیل این عملیات به گروه‌های کوچک تقسیم شده‌اند.

محمد طلال چودری، وزیر امور داخلی، در شبکه خبری جیو تی‌وی گفت که شورشیان برخی از مسافران را به کوه‌های اطراف برده‌اند.

رشید حسین، یک تاجر در کویته، گفت که خانواده‌اش صبح سوار قطار به سمت راولپندی شده‌اند اما بعد از ساعت ۲ بعدازظهر دیگر قابل دسترسی نبوده‌اند. او در تماس تلفنی گفت: “من بسیار نگران هستم. دولت هیچ اطلاعاتی ارائه نمی‌دهد. نه جاده‌ها و نه قطارها در این استان امن نیستند.”

افزایش توانایی‌های گروه‌های جدایی‌طلب

ربودن قطار مسافری نشان‌دهنده افزایش توانایی‌های گروه‌های جدایی‌طلب در جنوب غربی پاکستان است که به دنبال کنترل سیاسی بیشتر و توسعه اقتصادی در این منطقه هستند.

این حمله آخرین مورد از یک سری حوادث خشونت‌آمیز در بلوچستان است، استانی که با ایران و افغانستان هم‌مرز است و محل پروژه‌های بزرگ تحت رهبری چین، از جمله یک بندر استراتژیک، می‌باشد.

گروهی موسوم به ارتش آزادی‌بخش بلوچستان (B.L.A.) مسئولیت ربودن قطار را بر عهده گرفت.

این گروه در مورد تعداد گروگان‌ها اعداد متناقضی ارائه داد.

در ابتدا، B.L.A. ادعا کرد که ۱۸۲ گروگان گرفته است، از جمله اعضای سازمان‌های امنیتی مختلف که در مرخصی سفر می‌کردند. این گروه گفت که مسافران غیرنظامی، از جمله زنان، کودکان، سالمندان و ساکنان محلی بلوچ را آزاد کرده است.

با این حال، در بیانیه‌ای بعدی، این گروه اعلام کرد که حداقل ۲۱۴ نفر، از جمله پرسنل نظامی و کارمندان غیرنظامی را در اختیار دارد. این گروه به دولت ۴۸ ساعت فرصت داد تا خواسته‌های خود را مبنی بر “آزادی فوری و بدون قید و شرط زندانیان” برآورده کند و تهدید کرد که در صورت عدم پذیرش این خواسته، گروگان‌ها را خواهد کشت.

ادعای B.L.A. مبنی بر داشتن تعداد زیادی گروگان به‌طور مستقل تأیید نشده است و دولت هنوز به‌طور عمومی گزارش‌هایی در مورد گروگان‌ها یا تلفات را تأیید نکرده است. در گذشته، گروه‌های جدایی‌طلب در چنین مواردی اعداد اغراق‌آمیزی ارائه داده‌اند.

سال گذشته، گروهی «ارتش آزادی‌بخش بلوچستان» یکی از مرگبارترین حملات تروریستی پاکستان را انجام داد و در یک حمله انتحاری دست‌کم ۲۵ نفر، از جمله پرسنل امنیتی، را در ایستگاه شلوغ راه‌آهن کویته کشت.

این گروه همچنین مسئولیت یک بمب‌گذاری مرگبار را بر عهده گرفت که هدف آن کاروانی حامل شهروندان چینی در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی کراچی، بزرگ‌ترین شهر پاکستان، بود. جدایی‌طلبان چینی‌ها را به سرقت منابع این استان متهم می‌کنند.

در ماه‌های اخیر، گروه‌های جدایی‌طلب حملات پرتعداد خود را در امتداد سه بزرگراه اصلی بلوچستان افزایش داده‌اند و به طور مستقیم اقتدار دولت را به چالش کشیده‌اند. هفته گذشته، ائتلافی از این گروه‌ها، از جمله B.L.A.، اعلام کرد که قصد دارد حملات خود را به نیروهای امنیتی پاکستان، زیرساخت‌ها و منافع چین در این منطقه تشدید کند.

عبدالباسط، پژوهشگر ارشد مدرسه مطالعات بین‌المللی راجاراتنام در سنگاپور، گفت: “این موضوع به دو روند کلیدی اشاره دارد: افزایش توانایی‌های عملیاتی و پیچیدگی گروه‌های جدایی‌طلب و کاهش کنترل دولت در بلوچستان.”

در ایستگاه راه‌آهن کویته، خانواده‌های مسافران قطار روز سه‌شنبه با نگرانی در مقابل باجه اطلاعات جمع شده‌بودند و به دنبال اطلاعات جدید بودند.

بسیاری از مردم در این منطقه پس از کمین‌های مکرر شورشیان در بزرگراه‌ها که در آن مسافران پس از پیاده شدن از اتوبوس‌ها کشته می‌شدند، ترجیح داده‌بودند با قطار سفر کنند. اعتراضات مکرر نیز باعث مسدود شدن جاده‌ها شده است.






نظر شما درباره این مقاله:







برخی جزئيات حوادث خونین در مناطق ساحلی سوریه
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 15:43

برخی جزئيات حوادث خونین در مناطق ساحلی سوریه


ایلیا جزایری / رادیو فردا

وزارت دفاع دولت انتقالی سوریه روز ۲۰ اسفند اعلام کرد که عملیات نظامی در استان‌های ساحلی لاذقیه و طرطوس، علیه « بازماندگان نظام اسد» اهداف خود را محقق کرده و تلاش‌ها برای بازگرداندن زندگی عادی و تثبیت امنیت در جریان است.

این اعلام پس از جنجال پیش آمده پس از این عملیات صورت می‌گیرد. بنابر گزارش دیده‌بان حقوق بشر سوریه، مناطق مختلفی از استان‌های ساحلی، شاهد تسویه‌حساب‌هایی برپایه «فرقه‌ای و منطقه‌ای» بود که طی آن بیش از ۱۱۰۰ غیرنظامی کشته شدند؛ قربانیانی که زنان و کودکان نیز در میان آن‌ها دیده می‌شوند.

این بی‌سابقه‌ترین خشونت‌ها در سوریه از زمان سقوط حکومت بشار اسد در ۱۷ آذر امسال است.

در ساحل سوریه چه روی داد؟
مناطق غرب سوریه از شامگاه ۱۶ اسفند شاهد خشونت‌هایی بود که به سرعت گسترش یافت. نیروهای امنیتی و ارتش جدید سوریه در چند منطقه هدف حملات « بازماندگان نظام اسد» قرار گرفتند که در جریان آن ده‌ها تن کشته شدند.

ویدئوهایی از این حملات در حساب‌های کاربران سوری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که اجساد نیروهای امنیتی و ارتش سوریه را نشان می‌دهد.

حوادثی پس از چند روز تنش
تنش‌ها روز ۱۴ اسفند در روستای «بیت عانا» در حومهٔ شهر جبله واقع در استان لاذقیه، موطن خاندان اسد، آغاز شد. در آن روز «افراد مسلح ناشناس» به سمت یک گشتی نظامی وابسته به سازمان امنیت داخلی آتش گشودند.

این روستا به دلیل این‌که زادگاه «سرلشکر سهیل الحسن» فرمانده لشکر ۲۵ ارتش سابق سوریه است، اهمیت دارد؛ شخصیتی که از برجسته‌ترین فرماندهان ارتش در حکومت بشار اسد، رئيس‌جمهور مخلوع سوریه، بود.

در واکنش به این رویداد، دستگاه‌های امنیتی سوریه اقدام به اعزام نیروهای کمکی مجهز به مسلسل و هلیکوپتر به روستای «بیت عانا» کردند. اما تنش‌ به سرعت بالا گرفت، به گونه‌ای که روز ۱۵ اسفند گروه‌های مسلح دست به حملات هماهنگ علیه ده‌ها موضع نیروهای امنیتی وابسته به دولت جدید سوریه در مناطق ساحلی و به طور مشخص در حومهٔ استان‌های لاذقیه، طرطوس و رستاهای جبله زدند.

کمین‌های زنجیره‌ای
به دنبال تشدید تنش‌ها، نیروهای امنیتی روز ۱۵ اسفند در معرض بیش از ۱۰ کمین افراد مسلح قرار گرفتند که یکی از مهمترین آن‌ها، در حومهٔ جبله روی داد؛ کمینی که در آن دست‌کم ۱۳ پلیس وابسته به وزارت کشور حکومت جدید سوریه کشته شدند.

در واکنش به این حملات، وزارت دفاع دولت انتقالی سوریه، دستور آماده‌باش همه نیروهای نظامی و امنیتی را صادر و و اقدام به اعزام کاروان‌های نظامی از استان‌های ادلب، حومه حلب و حمص به سوی استان‌های ساحلی کرد؛ کاروان‌ها‌یی که پیش از رسیدن به استان لاذقیه، در معرض کمین‌های افراد مسلح قرار گرفتند.

پس از آن وزارت دفاع سوریه، از پهپادهای «شاهین» استفاده کرد که حرکت گروه‌های مسلح را هدف قرار داد. با ادامه درگیری‌ها، برخی کاروان‌های نظامی مجبور به تغییر مسیر شدند و هم‌زمان، درگیری‌های شدید در چند جبهه ادامه یافت.

پشت پرده تنش‌ها چه کسانی هستند؟
نیروهای امنیتی سوریه، کسانی را که «بازماندگان نظام اسد» می‌نامند عامل حمله به گشتی‌ها و نیروهای خود معرفی می‌کنند.

حاکمان جدید سوریه، «طرف‌های خارجی» را به حمایت از «بازماندگان نظام اسد» متهم می‌کنند؛ اتهام‌هایی که در برخی رسانه‌ها، متوجه ایران هم شد.

اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، روز ۲۰ اسفند این اتهام‌ها را «بی پایه و اساس» توصیف کرد.

با ادامه درگیری‌ها، نام‌هایی در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی سوریه تکرار شد که از آن‌ها به عنوان «فرماندهان حوادث اخیر» یاد شد؛ از جمله نام «غیاث دلا» یکی از فرماندهان تیپ چهارم ارتش پیشین سوریه که زیر نظر ماهر اسد، برادر بشار اسد فعالیت می‌کرد. «غیاث دلا» پیشتر، از تشکیل «شورای نظامی برای آزادی سوریه» خبر داده بود.

نام «ابراهیم حویجه» رئیس اسبق سازمان اطلاعات سوریه هم تکرار شد؛ شخصیتی که متهم به دست داشتن در ده‌ها ترور از جمله ترور «کمال جنبلاط» رهبر پیشین دروزی‌های لبنان است. آقای حویجه در جریان درگیری‌های اخیر، توسط حکومت جدید سوریه دستگیر شد.

رئيس اداره امنیت استان لاذقیه نیز سرلشکر«سهیل الحسن» را به فرماندهی « بازماندگان نظام اسد» متهم کرد.

اعتراض‌ها در مناطق مختلف سوریه
با تشدید تنش‌ها، اعتراض‌های خیابانی در مناطق مختلف سوریه آغاز شد. در دمشق، ادلب و حتی بخش‌هایی از لاذقیه و طرطوس، تظاهراتی علیه « بازماندگان نظام اسد» برگزار شد.

از سوی دیگر، ده‌ها تن از علوی مذهب‌ها در اعتراض به بمباران مناطق‌شان توسط ارتش جدید سوریه دست به اعتراض زدند.

این تنش‌ها باعث شد که مقام‌های نظامی، در استان‌های لاذقیه و طرطوس برقراری «وضعیت منع رفت‌وآمد» را اعلام کنند.

«کشتار صدها غیر نظامی»
در جریان حوادث روزهای ۱۶ و ۱۷ اسفند، گزارش‌هایی از اعدام غیرنظامیان توسط گروه‌های مسلح متحد دولت سوریه در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها منتشر شد.

دیده‌بان حقوق بشر سوریه که با استفاده از شبکه‌ای از منابع محلی، تحولات داخلی این کشور را رصد می‌کند، گزارش داد که مناطق ساحلی سوریه و کوه‌های لاذقیه، شاهد «عملیات تصفیه‌حساب» برپایه «فرقه‌ای و منطقه‌ای» بود که طی آن، صدها غیرنظامی کشته شدند.

بنابر این گزارش «زنان و کودکان هم در میان قربانیان هست که در نتیجهٔ جنایت‌های جنگی، تخلفات فاحش نیروهای امنیتی، نیروهای وزارت دفاع و متحدان‌شان، در نبود بازدارندگی قانونی، کشته شدند».

گزارش دیده‌بان حقوق بشر سوریه افزود که کشته شدن بیش از ۱۱۰۰ غیرنظامی را در استان‌های لاذقیه، طرطوس، حماه و حمص مستند کرده است.

گروه‌های متهم به دستن داشتن در کشتن غیرنظامیان
برخی از نیروهای امنیتی سوریه با انتشار ویدئوهایی در شبکه‌های اجتماعی و همچنین منابع محلی، دو تیپ «سلیمان شاه» و «حمزه» را به دست داشتن «کشتار» غیرنظامیان به بهانهٔ مبارزه با «بازماندگان نظام اسد» متهم کردند.

این دو تشکیلات نظامی متحد دولت جدید سوریه هستند که ریاست «احمد الشرع» در دورهٔ انتقالی را تایید کردند.

دیده‌بان حقوق بشر سوریه گزارش داده که این دو تشکیلات مسلح پیشتر هم در اقدامات علیه غیرنظامیان در مناطق حومهٔ استان حلب دست داشتند؛ مسئله‌ای که باعث شد در سال ۲۰۲۳ میلادی، از سوی ایالات متحده آمریکا تحریم شوند.

تشکیل «کمیتهٔ حقیقت‌یاب»
احمد الشرع، رئیس‌جمهور موقت سوریه،  بازماندگان از نظام اسد را که به گفته او، از حمایت خارجی برخوردارند، تهدید کرده که دیگر با آن‌ها تسامح نخواهد شد.

او همچنین وعده مجازات کسانی را داد که «دست‌شان به خون غیرنظامیان آغشته است».

آقای الشرع تشکیل یک کمیتهٔ حقیقت‌یاب برای بررسی حوادث مناطق ساحلی و مجازات عاملان را اعلام کرده است.






نظر شما درباره این مقاله:







نمایندۀ زرتشتیان و حجت شرعی! / احمد زیدآبادی
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 14:52

نمایندۀ زرتشتیان و حجت شرعی! / احمد زیدآبادی







نظر شما درباره این مقاله:







کمیته حقیقت‌یاب سوریه: عاملان نقض حقوق
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 14:42

کمیته حقیقت‌یاب سوریه: عاملان نقض حقوق







نظر شما درباره این مقاله:







توافق دولت سوریه با رهبران دروزی‌ها
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 12:59

توافق دولت سوریه با رهبران دروزی‌ها


شبکه عربی الجزیره به نقل از «منابع ویژه» گزارش داد، دولت سوریه برای ادغام کل استان سویدا که اکثریت دروزی‌ها در آنجا زندگی می‌کنند، با مردم و شخصیت‌های سویدا به توافق رسیده است.

این منابع توضیح دادند که این توافقنامه تصریح می‌کند که سرویس‌های امنیتی در سویدا به وزارت کشور سوریه وابسته باشند و پرسنل پلیس محلی از مردم استان واقع در جنوب این کشور باشند.

این توافق همچنین تصریح می‌کند که دولت سوریه یک فرماندار و رئیس پلیس برای سویدا تعیین می‌کند که لازم نیست اهل این استان باشند.

خبرگزاری دولتی سوریه (سانا) اعلام کرد که رئیس جمهور احمد الشرع با دکتر مصطفی البکور، فرماندار سویدا و تعدادی از فعالان این استان در کاخ مردمی دمشق دیدار کرد.

وی با اشاره به اینکه حاضران درباره مسائل ملی و محلی به تبادل نظر پرداختند، بر اهمیت این مرحله تاریخی در زندگی سوریه تاکید کردند که علیرغم شرایط دشوار منطقه‌ای و بین‌المللی و توطئه هایی که علیه وحدت و سرزمین سوریه طراحی شده است، سوری‌ها آرزوی وطنی دارند که در آن عدالت، قانون و نمایندگی عادلانه همه اقشار مردم سوریه حاکم باشد.

دروزی‌ها پای‌بند وحدت سوریه هستند

حکمت حجری، رهبر معنوی جامعه دروزی در سوریه، پیشتر پایبندی آنها به وحدت کشور و رد هرگونه پروژه تقسیم را تایید کرده بود و تاکید کرده بود که پروژه آنها یک پروژه کاملا ملی سوریه است.

الحجری با بیان اینکه “وحدت سوریه، سرزمین و مردم” یک موضع ثابت است، تاکید کرد که هیچ ایده‌ای فراتر از آن مورد بحث قرار نخواهد گرفت. وی افزود که آنها به هیچ‌وجه به دنبال تفرقه یا تقسیم نیستند، بلکه هدفشان حفظ ریشه‌های خود است.

دروزی‌ها که پایگاه اصلی آنها در سوریه استان سویدا است، حدود ۳ درصد از جمعیت سوریه را تشکیل می‌دهند.

پس از درگیری‌های محدود در شهر جرامانا، واقع در حومه دمشق، اظهارات اخیر اسرائیل باعث سردرگمی در سوریه شده است. یسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل در اوایل ماه جاری گفت که “اگر رژیم به دروزی ها آسیب برساند، ما به آن آسیب خواهیم رساند.”

اوایل این ماه درگیری محدودی میان افراد مسلح محلی و نیروهای وابسته دولت سوریه در شهر جرامانا رخ داد. اکثریت ساکنان این شهر را دروزی‌ها تشکیل می‌دهند.

رهبران و مراجع دینی دروزی سویدا اظهارات وزیر دفاع اسرائیل را رد کرده و بر پایبندی خود به وحدت سوریه تاکید کردند.  آنها هم‌چنین درخواست احمد شرع از جامعه جهانی برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل برای عقب‌نشینی “فوری” از مناطقی که در جنوب سوریه به آن نفوذ کرده است، تأیید کردند.






نظر شما درباره این مقاله:







حمید رسایی به نیک‌بین: تو بیجا کردی این حرف را زدی
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 12:01

حمید رسایی به نیک‌بین: تو بیجا کردی این حرف را زدی







نظر شما درباره این مقاله:







برخی اعضای دولت روز در کابینه پزشکیان هستند
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 11:49

برخی اعضای دولت روز در کابینه پزشکیان هستند







نظر شما درباره این مقاله:







انیسا فنائیان جهت اجرای حکم حبس در سمنان بازداشت شد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 11:42

انیسا فنائیان جهت اجرای حکم حبس در سمنان بازداشت شد







نظر شما درباره این مقاله:







تجمع کفن‌پوشان حامی حجاب اجباری مقابل مجلس
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 11:32

تجمع کفن‌پوشان حامی حجاب اجباری مقابل مجلس







نظر شما درباره این مقاله:







نامه سرگشاده به دولت آلمان درباره اظهارات رفیق‌دوست
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 11:12

نامه سرگشاده به دولت آلمان درباره اظهارات رفیق‌دوست







نظر شما درباره این مقاله:







از سلطنت‌طلبی تا پادشاهی پارلمانی (۵)
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 10:55

از سلطنت‌طلبی تا پادشاهی پارلمانی (۵)


ب. بی‌نیاز (داریوش)

دو محور استراتژیک در کنار توسعه اقتصادی: محیط زیست و میراث فرهنگی

مدخل

۴۶ سال گذشته برای اقتصاد ملی ایران یک فاجعه تکان‌دهنده بود. اساسی‌ترین بی‌توجهی مربوط به زیرساخت‌های اقتصادی – جاده‌ها و بزرگ‌راه‌ها، راه‌ آهن، نفت و گاز، برق‌رسانی، فناوری اطلاعات، آب‌رسانی و مدیریت آب، گسترش کویرها و ...- است که نه بازسازی شدند و نه توسعه یافته‌اند. آن‌چه که خواننده تاکنون درباره ویرانی زیرساخت‌ها شنیده باید آن را چند برابر کند. برای نمونه: ۳۰٪ آب تهران به دلیل فرسودگی خطوط آب رسانی از بین می‌روند (اتلاف آب) و طبق گزارش مصطفی رجبی، سخن‌گوی صنعت برق، «اتلاف برق در شبکه‌های توزیع حدود ۴۰ درسد است.» در کنار آن بخش بزرگی (بیش از ۵۰ درسد) از شبکه‌های راه‌های میان شهری یعنی جاده‌ها عملاً ویرانه هستند و باید دوباره ساخته شوند.

این مقاله، به درکِ کلی ما از توسعه پایدار می‌پردازد، ولی ایران در فردای جمهوری اسلامی مقدمتاً چند سالی نیاز دارد که ابتدا خود را از زیر صفر به صفر برساند. برای نمونه، مهم‌ترین و عاجل‌ترین چالش نظام سیاسی پس از جمهوری اسلامی، حل مسئله آب است. به اصطلاح در دو سه سال نخست باید اقداماتی برای رفع نیازمندی‌های اساسی مردم انجام شود که شاید چندان مناسبتی با توسعه پایدار نداشته باشد. امروز ایران در وضعیتی قرار گرفته که در آغاز انقلاب اسلامی خمینی اعلام کرده و گفته بود: «ایران جزو غنائم اسلام است» و خامنه‌ای بعدها در تأیید آن گفت که «... می‌خواهند ایران را از چنگ جمهوری اسلامی بیرون بیاورند» و پیش‌ترها حجت‌الاسلام احمد دشتلو گفته بود که «اگر ما [آخوندها] مجبور بشویم برویم زمین سوخته تحویل‌تان خواهیم داد.» آخوندها با کمک نیروهای مزدور خود یعنی سپاه پاسداران به قول خودشان یعنی تحویل دادن «زمین سوخته»، «شرافتمندانه» عمل کردند.

توسعه اقتصادی پایدار

توسعه اقتصادی، بویژه توسعه اقتصادی پایدار، روندی است که به زمان نسبتاً طولانی نیاز دارد؛ طبیعی است که نخستین گام برای توسعه اقتصادی، بیرون آمدن از حاشیه‌نشینی جهانی است.

توسعه اقتصادی پایدار یک سیاست راهبردی است که با عوامل زیرساختیِ گوناگون گره می‌خورد؛ بدون این عوامل زیرساختی اولیه، توسعه اقتصادی پایدار به مرور زمان دچار اختلالات فراوانی خواهد شد. بخشی از عواملِ زیرساختی اولیه که می‌توانند یک توسعه اقتصادی پایدار را تضمین کنند، عبارت هستند از:

سرمایه انسانی: امروزه بیش از هر زمان دیگر در تاریخ، سرمایه انسانی پراهمیت‌تر شده است و عملاً به یکی از مهم‌ترین «منابع» (Ressource) ثروت تبدیل شده است؛ سرمایه انسانی، بنیادی‌ترین عامل برای تغذیه توسعه پایدار است. از این رو، دسترسی همه شهروندان به آموزشِ رایگان، سرمایه‌گذاری گسترده در حوزه‌های گوناگون آموزشی- از ابتدائی تا مقاطع عالی-،‌ گره زدن آموزش با جهان دیجیتالی و بویژه هوش مصنوعی، از مواردی هستند که می‌توان بدان اشاره کرد. به عبارتی، بدون پرورش نظام‌مند سرمایه‌ انسانی، یکی از ستون‌های توسعه پایدار اقتصادی لنگ خواهد بود.

زیرساخت‌های فیزیکی و دیجیتالی:‌ منظور، توسعه زیرساخت‌های ترابری، انرژی و فناوری اطلاعات است.

جذب سرمایه: ایجاد یک فضای آرام سیاسی و اقتصادی که سرمایه‌گذاری را برای سرمایه‌گذاران پیش‌بینی‌پذیر کند و فراهم آوردن امکانات حقوقی و مالیاتی برای جذب سرمایه‌های مالی و فناوری.

شفافیت: بازتاب اِعمال حاکمیت قانون در شفافیت است. از این رو، شفافیت و مبارزه با فساد یکی از ارکان توسعه پایدار است. شفافیت‌سازی جامعه نباید در دست دولت باشد بلکه توسط سازمان‌های مردم نهاد (سمن‌ها) با حمایت قانونی و دسترسی به داده‌ها صورت پذیرد. بر همین اساس، اِعمال شفافیت‌سازی، بدون تقویت نهادهای دموکراتیک و مشارکت مردم توسط قانون ناممکن است.

نوآوری و فناوری: شاید بهتر باشد که وزارت‌خانه‌ای ناظر بر این بخش حیاتی بوجود آید. برای توسعه پایدار باید آینده‌نگر بود و به اصطلاح ریسک کرد. حمایت‌های مالی و مالیاتی برای پروژه‌های پژوهشی و توسعه در حوزه نوآوری. حمایت و تقویت کارآفرینی و استارت‌آپ‌ها. «نوآوری و فناوری» نقطه‌ای است که دانشگاه‌ها و مدارس عالی را با صنعت و بازرگانی جوش می‌دهد؛ دقیقاً در همین جاست که مشخص می‌شود یک دولت چگونه با سرمایه انسانی، آموزش و صنعت رفتار کرده است.

ما در این جا فقط به اساسی‌ترین مبانی توسعه اقتصادی پایدار اشاره کردیم، طبعاً می‌توان از زاویه تخصصی‌تر وارد مباحث ریزتر اقتصادی شد و آن را دقیق‌تر کرد.

محیط زیست و توسعه پایدار

یکی از مشکلات بنیادین ایران در حال حاضر، مشکلات و زخم‌های کهنه‌شده‌ی محیط زیست در ایران است. این مشکلات دوگانه هستند: یکی وابسته است به روندهای طبیعی و اجتناب‌ناپذیر و دیگری مشکلات و زخم‌های دست‌ساز انسان هستند. مهم‌ترین مشکل تاریخی ایران، همیشه آب بوده است. داریوش بزرگ، پادشاه هخامنشی، نخستین پادشاه ایرانی بود که مسئله آب را به یک «وظیفه دولتی» تبدیل کرد. بهترین مهندسان ایرانی، مهندسان در حوزه مدیریت آب بودند. مسئله آب، برای داریوش بزرگ به یک «واسوس فکری» (Obsession) تبدیل شده بود. «اهورا مزدا این کشور را بپاید از سپاه دشمن، از خشکسالی و از دروغ. به این کشور نیاید، نه سپاه دشمن، نه خشکسالی و نه دروغ.» (ترجمه سنگ‌نبشته منسوب به داریوش اول پادشاهی هخامنشی). به هر رو، در زمان داریوش بزرگ سیستم‌های آبیاری فراوانی در قلمرو امپراتوری هخامنشی از خراسان، تا خوزستان، از میانرودان تا مصر و لیبی ساخته شدند. دومین شخصیت تاریخی ایران که مانند داریوش بزرگ، شدیداً دغدغه آب را داشت، محمدرضا شاه فقید بود. او نیز، کمبود آب را مشکلِ بنیادین ایران می‌دانست و بر این باور بود که سرزمین بزرگ ایران می‌تواند آب حداکثر ۶۰ میلیون نفر را تأمین کند، البته با این پیش‌شرط که تولید آن بخش از محصولاتِ کشاورزی که آب فراوان نیاز دارند، کاهش یابد یا ممنوع شود.

جمهوری اسلامی از همان آغاز می‌دانست که با تمام جهان سرشاخ می‌شود، چون به تمام جهان، به‌ویژه غرب، به عنوان دشمن می‌نگریست. وزارت کشاورزی به وزارت جهاد کشاورزی تبدیل شد و تمامی سیاست راهبردی جمهوری اسلامی در جهت «خودکفایی» مواد غذایی و کشاورزی قرار گرفت. و درست بر اساس همین سیاست نادرست، سدسازی‌های غیرموجه – عمدتاً توسط کنسرسیوم خاتم‌الانبیاء- راه افتاد و در کنار آن حفر چاه‌های عمیق برای رسیدن به این «خودکفایی» تشدید یافت. روی دیگر سیاست راهبردی «خودکفایی» این بود که به جهان بگوید: اگر فردا ما را محاصره اقتصادی کردید یا وارد جنگ با ما شدید، ما می‌توانیم از پس زندگی خود برآییم.

این سیاست راهبردی، نادانی و بلاهت تدوین‌کنندگان این سیاست را می‌رساند. نشان می‌دهد که هیچ کدام از این دست‌اندرکاران طبیعت ایران را نمی‌شناختند. از روز ۶ تیر ۱۳۶۲ که آب منطقه افسریه تهران برای ۴۸ ساعت قطع شد و با اعتراض شدید مردم در مسیر اتوبان افسریه خود را نشان داد تا به امروز چند سد بار در ایران بر سر مسئله آب، اعتراضات بزرگی راه افتاده است. چند نمونه:

در تیرماه ۱۳۷۸، کشاورزان بابل / ۱۳۷۹ مردم شهرک سینا در جاده قدیم کرج / ۱۳۸۰ اعتراض اهالی فردیس کرج / ۱۳۸۶ در کاشان / ۱۳۸۷ مردم دیر و کنگان استان بوشهر / ۱۳۹۰ اهالی روستای جلگه خلج از توابع شهرستان پلدختر / ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ مردم سیستان و بلوچستان / ... اعتراضات مردم اصفهان در سال‌ها ۱۳۹۵، ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ و آذربایجان در سال ۱۳۸۸ و ده‌ها اعتراض مردمی دیگر.

جمهوری اسلامی به طور واقعی دو راه در برابر خود نداشت: یا کمبود را «مدیریت» کند یا سیاستِ راهبردی خود را «تغییر» بدهد. سرانجام، جمهوری اسلامی تمرکز خود را روی «مدیریت کمبود آب» قرار داد، چون نمی‌توانست از سیاست راهبردی خود که با سیاست‌های راهبردی کل نظام گره خورده، دست بردارد. به هر رو، وضعیت امروز به گونه‌ای شد که به قول یکی از کارشناسان محیط زیست، در آینده نه شورش گرسنگان بلکه شورش تشنگان در ایران رخ خواهد داد.

از این رو، نخستین گام، متوقف کردن تخریب محیط زیست است. این، بزرگ‌ترین و در عین حال حساس‌ترین چالش تاریخی نظام سیاسی آینده در ایران است. زیرا متوقف کردن تخریب محیط‌زیست، به معنی آن است که هزاران حلقه چاه عمیق باید بسته شوند، بخشی از کشاورزان باید کار خود را متوقف کنند، بخشی از صنایع غیرضروری آب‌بر باید از زنجیره تولید بیرون آورده شوند، و در کنار آن، ارزش واقعی آب برای مردم روشنگری شود و فرهنگِ صرفه‌جویی آب در میان مردم اشاعه یابد. ولی این وظیفه کارشناسان آینده است که کم‌دردترین راه‌ها را بیابند. ولی از سوی دیگر، خوشبختانه ما در جهانی زندگی می‌کنیم که فناوری‌ها، به‌ویژه فناوری تبدیل آب شور به شیرین، بسیار پیشرفته شده است. عربستان سعودی بهترین نمونه در جهان است. این کشور ۵۰ درسد آب آشامیدنی را از فرآیندهای نمک‌زُدایی آب‌های شور به دست می‌آورد. ۴۰ درسد را از استخراج آب‌های زیرزمینی و ۱۰ درسد را از آب‌های سطحی کوهستان‌های جنوب غربی. این کشور چندین تأسیسات برای نمک‌زدایی آب شور دارد: رأس الخیر، جُبیل، شعیبا، ربیغ، ینبع و آب‌شیرکن‌ِ شناور بندر الشفیق.[۱] البته بزرگ‌ترین آب‌شیرین‌کن جهان در امارات متحده عربی در «جبل علی» قرار دارد و دومین، رأس الخیر در عربستان سعودی است.

با مشاهده موفقیت‌های کشور عربستان می‌توان امید داشت که فناوری‌های مدرن، بتوانند بخشی از مشکلِ تاریخی آب ما را حل کنند.

ولی مراقبت از محیط زیست تنها به مشکل آب برنمی‌گردد بلکه یک مجموعه گسترده از عوامل گوناگون است مانند پرهیز از آلودگی‌های گوناگون که از آلودگی هوا تا آلودگی صدا و جلوگیری از پیشرفت کویر را در برمی‌گیرد.

به هر رو، بدون یک مراقبت متعهدانه و علمی از محیط زیست، توسعه پایدار اقتصادی با یک اختلال بزرگ روبرو خواهد شد. به همین دلیل، توسعه اقتصادی پایدار با مراقبت از محیط زیست به گونه‌ای ارگانیک پیوند خورده است.

میراث فرهنگی

میراث فرهنگی شامل مجموعه‌ای از آثار، سنت‌ها، دانش‌ها و ارزش‌هایی است که از نسل‌های گذشته به ما رسیده و هویت فرهنگی یک جامعه را شکل می‌دهد و کلاً به دو بخش تقسیم می‌شوند:

۱) میراث فرهنگی ملموس یا مادی
۲) میراث فرهنگی ناملموس

میراث فرهنگی ملموس، بناهای تاریخی، اشیای باستانی، هنرهای تجسمی، نسخ خطی و کتیبه‌ها را در برمی‌گیرد. میراث فرهنگی ناملموس، سنت‌ها، جشن‌ها، آیین‌ها، موسیقی و رقص‌های محلی، زبان‌ها و گویش‌های محلی را شامل می‌شود.

پاسداری از میراث فرهنگی، هم دارای سودمندی فرهنگی و هم سودمندی اقتصادی است. سودمندی فرهنگی عبارت از، حفظ هویت تاریخی و ایجاد پیوند میان نسل‌ها است. سودمندی اقتصادی آن عبارت است از جذب گردشگران و توسعه صنعت گردشگری می‌باشد.

به همین دلیل، ترمیم و بازسازی بناهای تاریخی، ایجاد موزه‌های تاریخی و تقویت موسیقی و رقص‌های محلی، رویکردی است که هم جنبه هویتی دارد و هم سودمندی اقتصادی.

زبان‌ها به مثابه میراث فرهنگی

زبان‌ها و گویش‌ها جزو میراث فرهنگی ناملموس طبقه‌بندی شده‌اند. ایران، کشوری است چند زبانه که زبان فارسی همیشه زبان همگانی (franca lingua) و رسمی آن بوده است. این سنت تاریخی که فارسی زبان رسمی و همگانی است در آینده نیز به قوت خود باقی خواهد ماند. با این وجود، به نظر ما باید زبان‌های دیگر در ایران از طریق آموزش [علمی و کارشناسانه] در مدارس حفظ شوند. اگرچه ما در حال حاضر از داشتن مربیان آموزش‌دیده برای دیگر زبان‌ها محروم هستیم ولی باید طبق قانون، آموزش زبان مادری در مدارس به طور واقعی – نه نمادین و برای رفع تکلیف- تدریس شوند. پافشاری ما بر تدریس زبان مادری هم جنبه فرهنگی دارد و هم جنبه اقتصادی و در راستای منافع ملی ایران است. به دلیل حساسیت و پیچیدگی این مسئله، اندکی روی آن مکث می‌کنیم.

در جهان کنونی هم‌اکنون حدود هفت هزار زبان وجود دارد که هر دو هفته یک زبان از بین می‌رود. تا پایان سده حاضر، نیمی از زبان‌های کنونی از بین خواهند رفت. به دلایلی که در زیر گفته می‌شود، ما به عنوان ایرانی نباید اجازه بدهیم که این یا آن زبان در ایران از بین برود.

ایران به طور طبیعی یک محیط چند زبانه است. شاید خواننده اندکی شگفت‌زده شود اگر بگوییم که درست به همین دلیل، ایران از بزرگ‌ترین و کارآمدترین سرمایه انسانی برخوردار است و این سرمایه از نظر ما در رأس همه سرمایه‌های دیگر قرار دارد، حتا نفت و گاز و مس و غیره، از نظر سودمندی اقتصادی، فاصله زیادی با این سرمایه انسانی دارند.

چرا چند زبانه بودن ایران، بزرگ‌ترین سرمایه آن است؟

زبان یکی از پیچیده‌ترین فرآیند‌هایی است که مغز انسان را به گونه‌ای مستقیم تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. زبان رابطه مستقیمی با عصب‌شناسی (مغز) دارد، زیرا پدیده‌ای‌ست پویا که همواره در «آشوب و نظم» به‌سر می‌برد. امروز برای بسیاری از عصب‌شناسان روشن شده است که انسان‌ها چندزبانه نسبت به انسان‌های تک زبانه از امتیازات بسیار بیشتری برخوردار هستند. این افراد از «انعطاف‌پذیری شناختی» بسیار بالایی برخوردارند و خیلی راحت‌تر می‌توانند همزمان از پس وظایف گوناگون برآیند، زیرا مغز آن‌ها عادت کرده که از این زبان به زبان دیگر «بپرد». از سوی دیگر، «عملکرد اجرایی مغز» آن‌ها بسیار فعال‌تر است، به اصطلاح قشر پیشانی (Prefrontal Cortex) آن‌ها که مسئول برنامه‌ریزی، تمرکز، مدیریت تکالیف هم‌زمان و مهار پاسخ‌های نامناسب است، شدیداً فعال است. در کنار این‌ها، افزایش خلاقیت و تفکر متنوع، افزایش توانایی آن‌ها در درک دیدگاه‌های دیگران و افزایش هوش هیجانی (Emotional Intelligence) و سرآخر، کاهش خطر بیماری‌های عصبی مانند آلزایمر.

در حال حاضر، یک بخش از موفق‌ترین انسان‌ها، انسان‌های چندزبانه هستند. بسیاری از آن‌ها، طبق تصمیم خانواده از همان کودکی چندزبانه تربیت و پرورش یافته‌اند؛ که البته شوربختانه در بسیاری موارد، تحت فشار رخ می‌دهد. بهترین نمونه، از یک فرد چند زبانه (در محیط مصنوعی)، جان استوارت میل، متفکر سده ۱۹ است. پدرش، جیمز میل که اقتصاددان، فیلسوف و تاریخ‌نگار بود و پیرو مکتب «فایده / سودگرایی» (Utilitrianism) بود، از همان آغاز کودکی جان، به او زبان‌های کهن یونانی، آلمانی، فرانسوی و ... را یاد داد. به گونه‌ای که جان در سن ۱۲ سالگی بخش‌هایی از کانت را برای پدرش از آلمانی به انگلیسی ترجمه کرد. ولی محیط زندگی جان استوارت یک محیط طبیعی نبود بلکه پدرش به طور مصنوعی ایجاد کرده بود. به همین دلیل، علیرغم کارهای و آثار بزرگ جان استوارت، او شدیداً از نظر عاطفی و روانی تحت فشار بود و رنج‌های روحی فراوانی متحمل شد.

در ایران، یک محیط طبیعی چند زبانه وجود دارد. در کنار فارسی به عنوان زبان رسمی و همگانی، زبان‌های مادری هستند که باید به طور حرفه‌ای و کارشناسانه تدریس شوند و در کنار آن، از منظر توسعه اقتصادی که بنگریم، زبان‌های انگلیسی، چینی و عربی برای ما از اولویت برخوردارند. نسلی که در چنین فضایی آموزش ببیند و بزرگ شود،‌ بزرگ‌ترین سرمایه‌ی ایران آینده خواهد بود، آن‌ هم در جهانی که چالش‌هایش هر روز پیچیده‌تر می‌شوند و به مغزهای پیچیده‌تر هم نیازمند است.[۲]

بدون شک، هر بخش از موضوعات مطرح شده در این نوشتار، خود یک جهان جداگانه است، ولی تلاش ما این بوده که تصور کلی خود را از توسعه اقتصادی پایدار که در پیوند با مراقبت از محیط زیست و میراث فرهنگی است ارائه دهیم.


ادامه دارد

بخش نخست: از سلطنت‌طلبی تا پادشاهی پارلمانی
بخش دوم: از سلطنت‌طلبی تا پادشاهی پارلمانی (مبانی نظری)
بخش سوم: مناسبات دولت (State / Staat) با نهادهای دینی در پادشاهی پارلمانی
بخش چهارم: درباره آزادی‌های سیاسی و الغای قانون اعدام
بخش پنجم:‌ دو محور استراتژیک در کنار توسعه اقتصادی: محیط زیست و میراث فرهنگی
بخش شش: چرا گزینه پادشاهی پارلمانی بهتر از جمهوری است

—————————————-
[۱] برای این که بدانیم دنبال منافع ملی بودن یعنی چه، می‌توان جمهوری اسلامی را با عربستان سعودی مقایسه کرد. طی ۴۵ سال گذشته عربستان سعودی توانسته از طریق تأسیسات تبدیل آب شور به شیرین، ظرفیت تولید آب شیرین را به ۱۱.۵ میلیون مترمکعب برساند (آمار ۲۰۲۳) در حالی که در همین مدت جمهوری اسلامی توانسته تولید آب‌شیرین را فقط ۶۳۴ هزار مترمکعب برساند، یعنی زیر یک میلیون متر مکعب. این تفاوت را می‌توانید در همه حوزه‌های اقتصادی بسط بدهید.
[۲] در آینده برای روشنگری بیشتر درباره این موضوع تلاش خواهیم با کمک کارشناسان این حوزه، نوشته‌های بیشتری ارائه بدهیم.






نظر شما درباره این مقاله:







نرگس نصری، نوکیش مسیحی به ۱۶ سال حبس
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 10:26

نرگس نصری، نوکیش مسیحی به ۱۶ سال حبس







نظر شما درباره این مقاله:







پهلوی گرایی یا ایدئولوژی‌سازی از سلطنت در ایران-۵
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 9:25

پهلوی گرایی یا ایدئولوژی‌سازی از سلطنت در ایران-۵


زند شکیبی/ برگردان علی‌محمد طباطبایی

بخش پنجم و پایانی

مقدمه کوتاه مترجم: مقاله‌ آقای زند شکیبی که ترجمه‌ی آن را به عهده گرفتم تحلیل عمیقی از ایدئولوژی «پهلویسم» و تلاش‌های شاه ایران، محمدرضا پهلوی، برای ایجاد یک ایدئولوژی مدرن و انقلابی در چهارچوب سلطنت ارائه می‌دهد. این مقاله به درستی اشاره دارد که شاه سعی داشت تا از مفاهیم مدرن و ایدئولوژی‌های رایج آن زمان بهره‌برداری کند، اما در عین حال سعی داشت تا از گذشته تاریخی ایران و به‌ویژه از مفهوم «عصر طلایی» دوره باستان ایران استفاده کند تا مشروعیت خود را از طریق بازسازی هویت ملی و تاریخی ایران تقویت نماید.

یکی از نکات جالب توجه این مقاله این است که می‌گوید چگونه «پهلویسم» با ترکیب ایدئولوژی‌های مدرن و سنتی، حتی با وجود پیشرفت‌های اقتصادی، در نهایت نتوانست ارتباطی عمیق و واقعی با مردم برقرار کند. همچنین، مقاله به خوبی به مشکلاتی چون عدم توانایی شاه در مقابله با گفتمان ضدآمریکایی و تصویری که مردم از او به‌عنوان دست‌نشانده غرب به ویژه پس از ماجرای [کودتای] ۲۸ مرداد داشتند، پرداخته است.

در نهایت، مقاله این نکته مهم را برجسته می‌کند که «پهلویسم» از آنجا که نتوانست از حامیان واقعی و گسترده در میان مردم ایران بهره‌مند شود، در مقابل تحولات اجتماعی و سیاسی ایستادگی نکرد و همین مسئله به بخشی از دلایل سقوط رژیم پهلوی در سال ۱۹۷۹ تبدیل شد. این تحلیل و نقد درک دقیقی از چالش‌ها و تضادهای موجود در رژیم پهلوی به‌دست می‌دهد و به‌طور کلی کمک می‌کند که روابط پیچیده‌ای که بین ایدئولوژی‌های مدرن، سلطنت و انقلاب در ایران وجود داشته، بهتر درک شود.

پهلویسم، ملی‌گرایی و جهان

روابط بین‌المللی پهلویسم بر اساس اندیشه‌ای از یک دنیای در حال «جهانی‌شدن» و رد مفهوم انزواگرایی بنا شده بود. شاه برداشت خود از مفهوم جهانی‌شدن را چنین بیان کرد: «اول دوران صلح ایرانی یا pax Irannica بود که پس از آن صلح رومی یا pax Romana آمد. به تازگی شاهد صلح بریتانیایی (pax Britannica) بودیم. اما امروز تنها یک نوع pax می‌تواند وجود داشته باشد و آن هم صلح جهانی است که بر اساس اصولی است که اکنون روابط بین‌الملل بر «وابستگی عمیق سرنوشت همه کشورهای جهان به یکدیگر» استوار است و در آن حقوق همه کشورها محترم شمرده می‌شود و تمام کشورها با هم برای تأمین صلح و رشد اقتصادی همکاری می‌کنند. بنابراین، «پهلویسم حمایت واقعی از ماهیت سازمان ملل است، انزواگرایی و خودکفایی را رد می‌کند و برای همزیستی مسالمت‌آمیز با همسایگان خود تلاش می‌نماید»(۶۳). پهلویسم، برخلاف دیگر ایدئولوژی‌های غالب در خاورمیانه، در خصوص جهان سوم ‌گرایی بسیار محتاط بود، زیرا ایران را عضوی اصلی از باشگاه نخبگان «غربی» (یعنی آریایی) می‌دانست.

پهلویسم نیز مشابه بسیاری از ایدئولوژی‌ها دیگر، ملی‌گرا بود. تأکید پهلویسم بر ریشه‌های آریایی جهت اثبات برتری ایرانیان نسبت بر همسایگان خود مبتنی بود و کانون توجه خود را بر استفاده از نمادهای استقلال و ملی‌گرایی متمرکز کرده بود. علاوه بر آن، یک عنصر بنیادی از ایدئولوژی‌های مدرن که برای توجیه قدرت رژیم‌های اقتدارگرا یا نیمه‌اقتدارگرا به کار می‌رود، تصویر یک دشمن خارجی خاص است که رژیم می‌تواند [به بهانه‌ی آنها] توده‌ها را بسیج کرده و مشروعیت خود را برای دفاع از استقلال کشور و همچنین [در موقعیت خاص] برای مقصر دانستن شکست‌هایش از آن استفاده کند. این دشمن خارجی خاص می‌تواند به‌عنوان نیروی محرکه برای ماشین ایدئولوژیک عمل کرده و مکانیسم مهمی برای استقرار هژمونی ایدئولوژیک باشد. رژیم‌های ایدئولوژیک در خاورمیانه به‌طور مؤثر از غرب به‌عنوان این تصویر دشمن استفاده کرده‌اند. پهلویسم نه تنها از این ابزار ایدئولوژیک قوی محروم بود، بلکه به طور قابل توجهی به دلیل نقش ایالات متحده و بریتانیا در سرنگونی مصدق و ارتباط نزدیک شاه با این قدرت‌ها، مشروعیت خود را از دست داده بود. بنابراین، علی رغم سخنوری‌های پهلویسم، برداشت عمومی از شاه به عنوان عروسک غرب که منافع غرب را پیش از منافع ایران دنبال می‌کرد، همچنان سر جای خود باقی ماند. ادعاهای پهلویسم مبنی بر اینکه مدافع استقلال ایران است، برای بسیاری از مردم توخالی به نظر می‌رسید.

این واقعیت باعث شد که پهلویسم در مبارزه با لفاظی‌های جغرافیایی-سیاسی [به کار رفته در] سوسیالیسم و جهان سوم ‌گرایی که بر مبارزه مستمر برای استقلال سیاسی و اقتصادی از «غرب امپریالیستی» تأکید می‌کرد، با مشکلات بزرگی روبه‌رو شود. عناصر درونی رژیم این ضعف ایدئولوژیک و سیاسی را درک کرده بودند. در سال‌های ۱۹۶۵ و ۱۹۶۶ گزارش‌های سرویس‌های اطلاعاتی شاه یعنی ساواک، درباره‌ی مجله‌ی اجتماعی- سیاسی پرطرفدار کشور، «فردوسی»، هشدار می‌دادند: «در میان دانشجویان دانشگاه تهران گسترش سریع خوانندگان فردوسی» به چشم می خورد. دلایل محبوبیت روزافزون آن نشریه، «ضدآمریکایی بودن مقالاتش و محکوم کردن سیاست خارجی آمریکا» بود. «دانشجویان هرگونه انتقاد از آمریکا را می‌پذیرند چون سیاست آمریکا در ایران را زهر کشنده‌ای می‌دانند». علاوه بر محبوبیت روزافزون در میان دانشجویان، فردوسی، «با برخورداری از حمایت در میان طبقات تحصیل‌کرده و روشنفکری، از طریق ضدآمریکایی بودن خود، به این حمایت دست یافته است... این مجله برای مدتی این موضع ضدآمریکایی را حفظ کرده است».

در سال ۱۹۷۱، ساواک تأکید کرد که فردوسی، «برای افزایش فروش و جلب محبوبیت ملی در میان طبقات روشنفکری و تحصیل‌کرده که به هر دلیلی دلسرد و ناامید شده‌اند، سعی دارد نظرات شدید و افراطی ضدغربی منتشر کند». در همان سال، افزایش تعداد بازجویی‌های فعالان دانشجویی در شیراز، خراسان، تهران و تبریز نشان داد که «مجله فردوسی با مقالات خود درباره سوسیالیسم، امپریالیسم، ضدآمریکایی گرایی و [جنگ] ویتنام، آنها را تحریک کرده است».

پهلویسم نه تنها نتوانست از این ضدآمریکایی‌گرایی محبوب به نفع برتری ایدئولوژیک- سیاسی خود استفاده کند، بلکه به دلیل میراث سرنگونی مصدق و ارتباط آشکار شاه با آمریکا، هدف آن قرار گرفت.

ماهیت از بنیاد متناقض میان ایدئولوژی شوروی و سلطنت، و ترس شدید شاه از نیت‌های شوروی به این معنا بود که حکومت پهلوی خود را در دوران جنگ سرد در اردوگاه غربی قرار می‌دهد، حتی اگر باوری به لیبرال‌دموکراسی نداشته باشد. در عین حال، بی‌خدایی ایدئولوژی شوروی این نقش را برای پهلویسم فراهم می‌کرد که به عنوان مدافع دین و ایمان شناخته شود. تاریخ نیز علتی برای ساخت یک دشمن ایدئولوژیک از شوروی فراهم کرده بود. مداخله‌های تزارها و سپس حکومت شوروی در سیاست‌ داخلی ایران همراه با تلاش‌های موفق و ناموفق برای تصرف سرزمین‌های متعلق به ایران، تأثیر منفی قوی بر ذهنیت عمومی مردم ایران نسبت به همسایه بزرگ شمالی خود گذاشته بود.

علیرغم این مسائل، پهلویسم به طور سیستماتیک از اتحاد شوروی به عنوان سازه‌های یک دشمن خاص استفاده نکرد، که می‌توانست آسیب وارده به مشروعیت خود را در برابر نقشی که ایالات متحده در ایران داشت (یا چنین تصور می شد که دارد) محدود کند. در مقابل، جمهوری اسلامی با توجه به اینکه مسائل سیاست خارجی را به یک موضوع توده گرا (populist) تبدیل کرده است، به طور مؤثری از ایالات متحده (شیطان بزرگ)، بریتانیا (شیطان کوچک) و اتحاد شوروی قبل از انحلالش به عنوان سازه‌های دشمن خاص استفاده کرده است تا توده‌ها و به‌ویژه سربازان نیروهای امنیتی خود از جمله سپاه پاسداران و بسیج را آماده و تجهیز کند.

نتیجه‌گیری

این مقاله با استفاده و بررسی دقیق مجموعه کتاب‌هایی با عنوان “پهلویسم”، که پیش‌تر در مطالعه پویایی ایدئولوژیک دولت پهلوی بررسی نشده بود، نشان داده است که شاه نه تنها به نیاز یک ایدئولوژی مدرن که فراتر از محدوده‌های انقلاب سفید می‌رفت پی برد، بلکه تلاش کرد تا ایدئولوژی دیگری ایجاد کند که هم به گذشته و هم به آینده توجه داشته باشد. نتیجه این تلاش که همان پهلویسم از آب درآمد، تلاشی بود برای ایدئولوژیک کردن سلطنت. پهلویسم ترکیبی ساخته شده از یک ایدئولوژی تحول‌گرا بود و آن هم بر اساس ساخت یک آرمان‌شهر انقلابی و یک ایدئولوژی محافظه‌کارانه‌ای که وظیفه اش حفظ سلطنت کهن بود، با تفسیری رمانتیک از تاریخ امپراتوری که شور و احساسات زیادی در بر داشت. این تفسیر از تاریخ امپراتوری ایران باستان به‌طور بنیادی بر دریافت و درک محتومی قرار گرفته بود که سلسله پهلوی را با دوران طلایی اجتناب‌ناپذیر آینده مدرن ایران مرتبط میساخت.

روایت تاریخی که بخش محافظه‌کارانه را پایه‌گذاری می‌کرد، بر سه عنصر مرتبط با یکدیگر استوار بود: مفاهیم امپراتوری، سلطنت و برتری نژاد آریایی (آریاگرایی). پاسخ پهلوی‌ها به عزت نفس آسیب‌دیده ایرانیان و اعتماد به نفس مختل‌شده در برابر قدرت‌های غربی و همچنین جاه‌طلبی‌های باقی‌مانده، آریایی‌گرایی بود که با ویژگی‌های ضمنی و آشکار ضدعربی و ضداسلامی، ایران را از نظر نژادی و فرهنگی در کنار غرب و در تاریخ جهانی قرار می‌داد. با پذیرش و ساخت مفاهیم بر اساس تاریخ در حال پیشرفت عصر روشنگری که در نقطه خاصی در زمان به پایان می‌رسید، پهلویسم تلاش کرد تا دوره‌ای نوظهور به لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را که از نظر تاریخی بر دیگر ایدئولوژی‌ها برتری داشت تعریف کند و چشم‌اندازی الهام‌بخش از آینده ارائه دهد. این عناصر مشترکاتی با ایدئولوژی‌های مدرنی داشتند که در دوره انقلاب فرانسه و پس از آن ظهور کرده بودند.

علاوه بر آن، این تلاش ایدئولوژیک برای تشویق و حمایت از بازگشت به یک عصر طلایی که ریشه در این سه عنصر داشت، به‌منظور ساختن دوران طلایی در آینده بر اساس انسانی جدید که از بالا ساخته شده بود، پهلویسم را از ایدئولوژی‌های دیگر رژیم‌های سلطنتی در داخل و خارج از خاورمیانه که با چالش مدرن‌سازی و رقابت ایدئولوژی‌های مدرن مواجه بودند، متمایز می‌کرد. تصمیم شاه برای به راه اندازی انقلاب سفید به‌طور آشکار و افراطی سلطنت را سیاسی کرد. این اقدام سلطنت را هدفی آشکار برای ایدئولوژی‌های رقیب قرار داد و مسئول تمام موفقیت‌ها و شکست‌های سیاستی ساخت. این تصمیم به نوبه خود شرایط را برای تلاش شاه به‌منظور تأسیس یک مکتب ایدئولوژیک مدرن با انتشار این کتاب‌ها فراهم ساخت که قرار بود از سلطنت بیش از حد سیاسی‌شده در برابر ایدئولوژی‌های رقیب دفاع کند.

با این حال شاه، علی‌رغم تلاش‌هایش برای دستیابی به وحدت ایدئولوژیک و سیاسی، زمان و انرژی زیادی را صرف ترویج ایده‌ی پهلویسم که در این کتاب‌ها آمده بود نکرد. هیچ‌کدام از محدودیت‌های پهلویسم که در این مقاله مطرح شده، نمی‌توانند ناکامی آن را در به دست آوردن و حفظ حمایت مردمی توضیح دهند. این محدودیت‌ها باید به‌طور جمعی و در زمینه سیاست خارجی شاه و تصمیمات سیاسی و اقتصادی فردی او مورد بررسی قرار گیرند تا شکست آن و در نهایت برخی از دلایل عمده برای فروپاشی دولت پهلوی در سال ۱۹۷۹ به دست آید.

یادداشت‌ها درباره نویسنده

زند شکیبی استاد در دپارتمان حکومت‌شناسی در مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن است. وی تخصص منطقه‌ای در هر دو منطقه اتحاد جماهیر شوروی سابق، با تمرکز بر روسیه، و خاورمیانه، با تمرکز بر ایران دارد. زمینه‌های اصلی تحقیقاتی وی شامل سیاست‌های تغییر، سیاست‌های «غرب» و هویت در ایران و روسیه، و سیاست‌های مردمی است. وی کتاب‌هایی چون انقلاب‌ها و فروپاشی سلطنت: نقش انسان در شکل‌گیری انقلاب در فرانسه، روسیه و ایران (I.B. Tauris، 2008) و خاتمی و گورباچف: سیاست تغییر در جمهوری اسلامی ایران و اتحاد جماهیر شوروی (I.B. Tauris، 2010)  را نوشته است.

پایان

بخش‌های پیشین:
بخش اول: پهلوی‌گرایی یا ایدئولوژی‌سازی از سلطنت در ایران-۱
بخش دوم: پهلوی‌گرایی یا ایدئولوژی‌سازی از سلطنت در ایران-۲
بخش سوم: پهلوی‌گرایی یا ایدئولوژی‌سازی از سلطنت در ایران-۳
بخش چهارم: پهلوی‌گرایی یا ایدئولوژی‌سازی از سلطنت در ایران-۴
بخش پنجم: پهلوی‌گرایی یا ایدئولوژی‌سازی از سلطنت در ایران-۵

* Pahlavısm: The Ideologization of Monarchy in Iran
* ZHAND SHAKIBI
London School of Economics and Political Science


زیر نویس‌ها:

63. Pahlavı _, Ingila_b-i sifı_d, pp. 23–24, 193.
64. SAVAK, 5/M/20/17519, 1345/8/3 [1967].
65. SAVAK, unnumbered, 1349/3/39 [1971].
66. SAVAK, 2H/9649, 1349/11/5 [1971].

 






نظر شما درباره این مقاله:







بازی اسرائیل در سوریه / احمد زیدآبادی
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 9:08

بازی اسرائیل در سوریه / احمد زیدآبادی







نظر شما درباره این مقاله:







استقبال آمریکا از توافق دولت سوریه با کردها
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 8:04

استقبال آمریکا از توافق دولت سوریه با کردها


به گفته یک مقام آمریکایی، دولت ترامپ برای ایجاد توافق میان کردهای سوریه و دولت مرکزی این کشور طرفین را تحت فشار قرار داده و در امضای توافق میان احمد الشرع و مظلوم کوبانی نقش داشته است. به گفته این مقام آمریکایی اکنون واشنگتن آماده است نیروهای خود را از سوریه خارج کند.

دولت موقت سوریه اعلام کرد که با نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) که تحت رهبری کردها قرار دارند، به توافقی برای ادغام این گروه در نهادهای دولتی دست یافته است.

بر اساس بیانیه ریاست‌جمهوری سوریه، احمد الشرع، رئیس دولت موقت سوریه و رهبر تحریر الشام و مظلوم عبدی، فرمانده نیروهای دموکراتیک سوریه، روز دوشنبه این توافق را امضا کردند. این توافق شامل تضمین حقوق شهروندی مردم کرد در سوریه، برقراری آتش‌بس در سراسر کشور و تثبیت حقوق تمامی سوری‌ها برای نمایندگی و مشارکت در روند سیاسی است.

طبق جزئیات توافق که توسط ریاست‌جمهوری سوریه منتشر شده، نیروهای دموکراتیک سوریه که تحت حمایت ایالات متحده قرار دارند و دولت سوریه توافق کرده‌اند که تمام نهادهای مدنی و نظامی در شمال شرقی سوریه تا پایان سال در ساختار دولتی سوریه ادغام شوند. این ادغام شامل گذرگاه‌های مرزی، فرودگاه‌ها و میدان‌های نفت و گاز می‌شود.

این توافق یک پیشرفت بزرگ محسوب می‌شود زیرا بیشتر بخش‌های سوریه را تحت کنترل دولت جدیدی قرار می‌دهد که در ماه دسامبر حکومت بشار اسد، رئیس‌جمهور سابق را سرنگون کرد. همچنین، بر اساس این توافق، نیروهای دموکراتیک سوریه متعهد می‌شوند که از دولت در مبارزه با بقایای حکومت قبلی و هرگونه تهدید علیه امنیت و وحدت سوریه حمایت کنند.

بر اساس گزارش شبکه سی ان ان، نیروهای دموکراتیک سوریه که در سال ۲۰۱۵ با حمایت آمریکا تشکیل شد، بخش‌هایی از شمال شرقی سوریه را تحت کنترل دارد و نقشی کلیدی در شکست داعش در سال ۲۰۱۹ ایفا کرد. این نیرو عمدتاً از شبه‌نظامیان کرد از یگان‌های مدافع خلق (YPG) تشکیل شده که با حزب کارگران کردستان (PKK) ارتباط دارد؛ گروهی که ترکیه، ایالات متحده، اتحادیه اروپا و برخی دیگر آن را سازمانی تروریستی می‌دانند.

عبدالله اوجالان، رهبر زندانی PKK، در ماه فوریه از این گروه خواست تا سلاح‌های خود را زمین بگذارند؛ اقدامی که مظلوم عبدی در آن زمان اعلام کرد «مستقیماً به ما در سوریه مربوط نمی‌شود.» حزب کارگران کردستان در اول مارس با ترکیه آتش‌بس اعلام کرد و به شورش دهها ساله خود پایان داد.

روزنامه نشنال امارات نیز نوشت: فرهاد شامی، رئیس بخش رسانه‌ای  نیروهای دموکراتیک سوریه، در پاسخ به سؤالات درباره تضمین‌ امنیت کردهای سوریه در برابر ارتش ملی سوریه که مورد حمایت ترکیه است و نیز ادغام نیروهای دموکراتیک سوریه در ارتش، گفت: «این یک توافق اولیه است و جزئیات آن از طریق کمیته‌های تخصصی بررسی خواهد شد.»

بر اساس این توافق، شهروندان کرد سوریه اجازه خواهند داشت که زبان کردی را آموزش ببینند و استفاده کنند؛ حقی که برای دهه‌ها تحت حکومت بشار اسد ممنوع بود.

به نوشته این نشریه ایالات متحده نسبت به این توافق واکنش مثبت نشان داد. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در ماه دسامبر گفته بود که «سوریه نبرد ما نیست» و در ماه فوریه نیز اعلام کرد که تیم او در مورد حضور آمریکا در شمال شرق سوریه «تصمیم‌گیری خواهد کرد.»

یک مقام آمریکایی به روزنامه «نشنال» گفت: «البته که ما برای این موضوع فشار آورده‌ایم. این یک اتفاق بزرگ است. این بهترین خبری است که از سوریه از تاریخ ۸ دسامبر تاکنون شنیده‌ایم. باید ببینیم آیا واقعاً می‌توانند این توافق را نهایی کنند، اما طبق متن توافق، این کار باید تا پایان سال انجام شود. امیدواریم که بتوانیم نیروهای آمریکایی را از آنجا خارج کنیم.»

دولت موقت سوریه این توافق را یک «دستاوردی تاریخی» توصیف کرده و اعلام کرد که هدف آن «تضمین حقوق تمامی سوری‌ها برای نمایندگی و مشارکت در نهادهای دولتی بر اساس شایستگی، بدون در نظر گرفتن وابستگی‌های مذهبی و قومی» است.

به گزارش سی ان ان، این توافق همچنین جامعه کردهای سوریه را به‌عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از کشور به رسمیت می‌شناسد؛ گروهی که ده‌ها هزار نفر از آن‌ها تحت حکومت اسد از حقوق شهروندی محروم بودند.

مظلوم عبدی، فرمانده کل SDF نیز پس از امضای توافق با الشرع، در بیانیه‌ای که در شبکه اجتماعی X منتشر کرد، گفت: «ما این توافق را فرصتی واقعی برای ساختن سوریه‌ای جدید می‌دانیم که همه اقوام را در بر بگیرد و حسن همجواری را تضمین کند.»

سی ان ان در تحلیل این توافق نوشت: این توافق یکی از مهم‌ترین تحولات در سوریه از زمان سرنگونی بشار اسد در دسامبر گذشته محسوب می‌شود. دولت جدید امیدوار است که با ادغام جامعه کردها، از بروز مجدد درگیری‌های فرقه‌ای در کشوری که بیش از یک دهه جنگ داخلی را تجربه کرده است، جلوگیری کند.

پس از اعلام این توافق، مردم در شهرهای مختلف سوریه از جمله حلب، حمص، حماه، طرطوس، دیرالزور و حسکه برای جشن گرفتن این رویداد به خیابان‌ها آمدند. آتش‌بازی‌هایی در ساعات اولیه روز سه‌شنبه آسمان قلعه تاریخی حلب را روشن کرد.

این اقدام در حالی انجام شد که کشور شاهد شدیدترین درگیری‌ها در سال‌های اخیر است، چرا که نیروهای امنیتی در حال مقابله با هواداران اسد هستند. طبق گزارش یک نهاد ناظر بر جنگ، در درگیری‌های اخیر در مناطق وفادار به اسد، حداقل ۷۷۹ نفر از جمله ده‌ها غیرنظامی کشته شده‌اند.

توافق بین دولت موقت سوریه و SDF متضمن حمایت این گروه از دولت سوریه در مبارزه با بقایای حکومت قبلی سوریه و دیگر تهدیدات امنیتی است.

بر اساس گزارش خبرگزاری فرانسه، نیروهای دموکراتیک سوریه که بخشی از ائتلاف مخالفان برای سرنگونی اسد نبودند، در حال حاضر قدرتمندترین نیروی غیردولتی در سوریه محسوب می‌شوند و مناطق استراتژیکی، عمدتاً در شمال شرقی کشور، را در اختیار دارند. طبق توافق جدید، این مناطق از جمله گذرگاه‌های مرزی، فرودگاه‌ها و میادین نفت و گاز تحت کنترل دولت مرکزی قرار خواهند گرفت. همچنین، یک آتش‌بس سراسری اجرا خواهد شد و آوارگان سوری به خانه‌های خود بازخواهند گشت.

کمیته‌های اجرایی مسئولیت اجرای این توافق را تا پایان سال بر عهده خواهند داشت.

در حالی که نیروهای دموکراتیک سوریه شریک کلیدی آمریکا در مبارزه با داعش بوده‌اند، ترکیه آن‌ها را به‌عنوان شاخه‌ای از  YPG، که یک گروه تروریستی محسوب می‌شود، می‌بیند.

در سال ۲۰۱۹، چند ماه پس از آزادسازی آخرین پایگاه داعش در شهر باغوز توسط نیروهای تحت حمایت آمریکا، دونالد ترامپ دستور خروج نیروهای آمریکایی از شمال سوریه را صادر کرد؛ اقدامی که باعث توقف مبارزه علیه داعش و واگذاری دستاوردهای میدانی آمریکا و کردها به مسکو و دمشق شد.

پنج سال بعد، ترامپ که بار دیگر به کاخ سفید بازگشته، سیاست «اول آمریکا» را دنبال می‌کند و معتقد است که سوریه نباید در اولویت سیاست خارجی آمریکا باشد.

ترامپ در دسامبر گذشته در شبکه اجتماعی “تروث سوشال” نوشت: «سوریه یک آشوب است، اما دوست ما نیست» و رویکردی محتاطانه نسبت به درگیری‌های داخلی این کشور اتخاذ کرد.

پس از سرنگونی اسد، نیروهای دموکراتیک سوریه چندین بار با شبه‌نظامیان تحت حمایت ترکیه درگیر شدند که نگرانی‌هایی را در میان مقامات آمریکایی درباره امنیت بیش از ۲۰ بازداشتگاه و اردوگاهی که اعضای مظنون داعش و خانواده‌های آن‌ها را در شمال سوریه نگه می‌دارند، ایجاد کرد.

نیروهای دموکراتیک سوریه بعداً برخی از این زندانیان را به بازداشتگاه‌های امن‌تر منتقل کردند.

ترکیه و کشورهای همسایه از جمله عراق، اردن و لبنان پیشنهاد داده‌اند که در تأمین امنیت این زندان‌ها کمک کنند.

منبع: کردپرس






نظر شما درباره این مقاله:







جلسه غیرعلنی شورای امنیت درباره برنامه اتمی ایران
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 7:39

جلسه غیرعلنی شورای امنیت درباره برنامه اتمی ایران


دیپلمات‌ها روز دوشنبه اعلام کردند که شورای امنیت سازمان ملل متحد روز چهارشنبه در یک جلسه غیرعلنی درباره توسعه ذخایر اورانیوم ایران نزدیک به درجه تسلیحات تشکیل جلسه خواهد داد. این جلسه به درخواست شش عضو از ۱۵ عضو شورای امنیت — شامل فرانسه، یونان، پاناما، کره جنوبی، بریتانیا و ایالات متحده — برگزار می‌شود.

به گزارش رویترز، دیپلمات‌ها افزودند که این کشورها همچنین می‌خواهند شورای امنیت درباره تعهد ایران به ارائه «اطلاعات لازم برای روشن‌سازی مسائل باقی‌مانده مربوط به مواد هسته‌ای اعلام‌نشده در چندین مکان در ایران» به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) — نهاد نظارتی هسته‌ای سازمان ملل — بحث کند.

هیئت نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک بلافاصله به درخواست اظهارنظر درباره این جلسه برنامه‌ریزی‌شده پاسخ نداد.

ایران همواره منکر تلاش برای توسعه سلاح هسته‌ای بوده است. با این حال، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هشدار داده است که ایران به‌طور «چشمگیری» در حال تسریع فرآیند غنی‌سازی اورانیوم تا خلوص ۶۰ درصد است که به سطح حدود ۹۰ درصدی مورد نیاز برای سلاح هسته‌ای نزدیک است.

کشورهای غربی می‌گویند هیچ نیازی به غنی‌سازی اورانیوم تا این سطح بالا در چارچوب هیچ برنامه غیرنظامی وجود ندارد و هیچ کشور دیگری بدون تولید بمب‌های هسته‌ای چنین کاری انجام نداده است. ایران تأکید می‌کند که برنامه هسته‌ای آن صلح‌آمیز است.

ایران در سال ۲۰۱۵ با بریتانیا، آلمان، فرانسه، ایالات متحده، روسیه و چین — در چارچوب توافقی موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) — به توافقی دست یافت که بر اساس آن تحریم‌ها علیه تهران لغو شد و در مقابل، محدودیت‌هایی بر برنامه هسته‌ای ایران اعمال گردید.

واشنگتن در سال ۲۰۱۸ و در اولین دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ از این توافق خارج شد و ایران نیز به تدریج از تعهدات هسته‌ای خود فاصله گرفت.

بریتانیا، فرانسه و آلمان به شورای امنیت سازمان ملل اعلام کرده‌اند که در صورت لزوم آماده‌اند تا تمام تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران را به‌طور فوری بازگردانند تا از دستیابی این کشور به سلاح هسته‌ای جلوگیری کنند.

این کشورها پس از ۱۸ اکتبر امسال و با انقضای قطعنامه سال ۲۰۱۵ سازمان ملل درباره برجام، توانایی خود برای انجام چنین اقدامی را از دست خواهند داد. ترامپ به نماینده خود در سازمان ملل دستور داده است تا با متحدان همکاری کند و تحریم‌ها و محدودیت‌های بین‌المللی علیه ایران را بازگرداند.






نظر شما درباره این مقاله:







ادعای ایلان ماسک: حمله سایبری
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 11.03.2025, 0:00

ادعای ایلان ماسک: حمله سایبری







نظر شما درباره این مقاله:







یک زندانی در زندان لاهیجان خودکشی کرد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 10.03.2025, 21:55

یک زندانی در زندان لاهیجان خودکشی کرد







نظر شما درباره این مقاله:







مناظره احمد زیدآبادی و حسین الله‌کرم در مورد اعتراضات ">
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 10.03.2025, 20:20

مناظره احمد زیدآبادی و حسین الله‌کرم در مورد اعتراضات







نظر شما درباره این مقاله:







توافق تاریخی دولت سوریه و کردهای این کشور
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 10.03.2025, 20:07

توافق تاریخی دولت سوریه و کردهای این کشور


نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) که تحت حمایت ایالات متحده قرار دارند و کنترل بخش عمده‌ای از شمال شرق سوریه، منطقه‌ای غنی از نفت، را در اختیار دارند، توافقی را امضا کرده‌اند که بر اساس آن در نهادهای جدید دولتی سوریه ادغام خواهند شد. این خبر را ریاست‌جمهوری سوریه روز دوشنبه اعلام کرد.

به گزارش خبرگزاری رویترز، این توافق که شامل توقف کامل درگیری‌ها است، توسط احمد شرع، رئیس‌جمهور موقت سوریه، و مظلوم عبدی، فرمانده SDF، به امضا رسیده است.

بر اساس این توافق که متن آن توسط ریاست‌جمهوری به صورت آنلاین منتشر شده است، تمامی نهادهای غیرنظامی و نظامی در شمال شرق سوریه در چارچوب دولت جدید ادغام خواهند شد و در نتیجه، دولت کنترل مرزها، فرودگاه‌ها و میادین نفت و گاز را به دست خواهد گرفت.

همچنین، SDF موافقت کرده است که از دولت در مقابله با بقایای رژیم برکنار شده بشار اسد و هرگونه تهدید علیه امنیت و وحدت سوریه حمایت کند.

پس از سرنگونی اسد توسط نیروهای اسلام‌گرای تحت فرمان شرع در ماه دسامبر، گروه‌های تحت حمایت ترکیه - که یکی از حامیان اصلی شرع محسوب می‌شود - با SDF، که متحد اصلی ائتلاف تحت رهبری آمریکا علیه شبه‌نظامیان داعش در سوریه است، درگیر شدند.

خبرگزاری رسمی سوریه (سانا) در سایت رسمی خود مفاد ۸ گانه توافق را به شرح زیر منتشر کرده است:

بر اساس جلسه‌ای که در روز دوشنبه، ۱۰ مارس ۲۰۲۵ بین رئیس‌جمهور احمد الشرع و آقای مظلوم عبدی برگزار شد، موارد زیر مورد توافق قرار گرفت:

۱. تضمین حقوق تمامی سوری‌ها برای نمایندگی و مشارکت در فرآیند سیاسی و تمامی نهادهای دولتی، بر اساس شایستگی و بدون توجه به پیشینه مذهبی و قومی آن‌ها.

۲. به رسمیت شناختن جامعه کردی به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از دولت سوریه، با تضمین حق شهروندی و تمامی حقوق قانونی توسط دولت سوریه.

۳. برقراری آتش‌بس در تمامی مناطق سوریه.

۴. ادغام تمامی نهادهای مدنی و نظامی در شمال شرق سوریه در اداره دولت سوریه، از جمله گذرگاه‌های مرزی، فرودگاه‌ها و میادین نفتی و گازی.

۵. تضمین بازگشت تمامی آوارگان سوری به شهرها و روستاهای خود و تأمین امنیت آن‌ها توسط دولت سوریه.

۶. حمایت از دولت سوریه در تلاش‌هایش برای مبارزه با بقایای رژیم اسد و تمامی تهدیدات علیه امنیت و وحدت آن.

۷. رد هرگونه دعوت به تفرقه، سخنان نفرت‌انگیز و تلاش‌ها برای ایجاد اختلاف میان تمامی اجزای جامعه سوریه.

۸. کمیته‌های اجرایی باید برای اجرای این توافقنامه تلاش کنند و آن را حداکثر تا پایان سال جاری محقق سازند.

نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) تحت رهبری یگان‌های مدافع خلق (YPG) هستند، گروهی که آنکارا آن را شاخه‌ای از حزب کارگران کردستان (PKK) می‌داند.

ترکیه، PKK، YPG و SDF را گروه‌های تروریستی می‌داند و دولت جدید دمشق به رهبری احمد شرع از نخستین‌ روزهای پس از سقوط اسد نیروهای دموکراتیک سوریه را برای ادغام در نیروهای امنیتی تازه تأسیس دولتی زیر فشار گذاشته بود.

مظلوم عبدی پیش‌تر تمایل خود را برای پیوستن نیروهایش به وزارت دفاع جدید اعلام کرده بود، اما تأکید داشت که این پیوستن باید به صورت بلوک یکپارچه و به شکل یک نیروی مستقل انجام شود، نه به عنوان افراد جداگانه. این درخواست از سوی دولت جدید رد شده بود.

گزارش العربیه فارسی درباره توافق احمد شرع و مظلوم عبدی:

احمد الشرع، رئیس‌ جمهوری سوریه و مظلوم عبدی، فرمانده نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد)، امروز دوشنبه توافقی را امضا کردند که بر اساس آن «تمامی مؤسسات مدنی و نظامی وابسته به اداره خودمختار کُرد شرق سوریه در چارچوب دولت جدید سوریه ادغام خواهند شد.»

دفتر ریاست ‌جمهوری سوریه اعلام کرد در بیانیه‌ای که طرفین آن را امضا کرده‌اند، توافق شده است تا «تمامی نهادهای مدنی و نظامی در شمال شرق سوریه، از جمله گذرگاه‌های مرزی، فرودگاه‌ها و میادین نفت و گاز، به مدیریت دولت سوریه واگذار شود.»

«تضمین حقوق تمامی سوری‌ها»
نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) و دولت سوریه بر روی برقراری آتش‌بس در تمامی اراضی سوریه و تضمین حقوق تمامی سوری‌ها برای نمایندگی، مشارکت و بازگشت همه آوارگان سوری به شهرهای خود و حفاظت از آنان توسط دولت توافق کردند.

این توافق همچنین حمایت از دولت سوریه در مبارزه با بقایای رژیم سابق اسد و در برابر تمام تهدیدات، مخالفت با تجزیه‌طلبی، نفرت‌‌پراکنی و هر گونه تلاش‌ها برای فتنه‌افکنی، همچنین ادغام همه نهادهای مدنی و نظامی شمال شرق سوریه در ساختارهای دولت جدید سوریه و تضمین حقوق همه سوری‌ها در نمایندگی و مشارکت را شامل شد.

در این توافق، دولت سوریه همچنین حق جامعه کُرد را در برخورداری از شهروندی و تمام حقوق خود تضمین کرده است.

طبق توافق میان قسد و دولت سوریه، این توافق باید تا پایان سال جاری به اجرا درآید.

رهبری نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) در ماه فوریه گذشته اعلام کرد که مؤسسات نظامی و امنیتی وابسته به آن‌ها با مؤسسات امنیتی اداره خودمختار به‌منظور ورود به ساختار ارتش سوریه ادغام شده‌اند.

مظلوم عبدی، فرمانده کل این نیروها، از احمد الشرع، رئیس‌ جمهوری سوریه خواست تا از مناطق تحت کنترل نیروهایش در شمال شرق سوریه دیدار کند.

اعزام نیروهای وزارت دفاع سوریه به حسکه
در همین راستا منابع العربیه گزارش دادند که به موجب توافق صورت گرفته نیروهایی از وزارت دفاع سوریه در هماهنگی با نیروهای سوریه دموکراتیک «قسد» برای تحویل گرفتن اداره زندان‌ها به شهر حسکه در شمال شرق سوریه اعزام شده‌اند.

شایان ذکر است که «قسد» یک ائتلاف نظامی است که بیشتر تحت تسلط کُردها قرار دارد. هسته اصلی آن را یگان‌های مدافع خلق (YPG) و واحدهای حفاظت از زنان (YPJ) تشکیل می‌دهند. هر دو گروه مسلح کُرد در سطح بین‌المللی به‌ویژه در مبارزه با گروه تروریستی «داعش» در شهر عین العرب «کوبانی» در سپتامبر ۲۰۱۴ شهرت زیادی پیدا کردند.






نظر شما درباره این مقاله:







گزارش‌های پوچ و مهمل، نشانه دیگری از فروپاشی نظام
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 10.03.2025, 19:34

گزارش‌های پوچ و مهمل، نشانه دیگری از فروپاشی نظام







نظر شما درباره این مقاله:







سقوط بازارهای سهام در جهان در میانه نگرانی‌ها
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 10.03.2025, 19:27

سقوط بازارهای سهام در جهان در میانه نگرانی‌ها







نظر شما درباره این مقاله:







شرع: کشتار علویان وحدت سوریه را تهدید می‌کند
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 10.03.2025, 19:17

شرع: کشتار علویان وحدت سوریه را تهدید می‌کند


احمد شرع، رئیس‌جمهور موقت سوریه، اعلام کرد که کشتار گسترده اعضای فرقه علوی، که بشار اسد، رئیس‌جمهور برکنار شده عضوی از این اقلیت مذهبی است، مأموریت او برای متحد کردن کشور را تهدید می‌کند و وعده داد که عاملان این جنایات، از جمله متحدان خودش در صورت لزوم، مجازات خواهند شد.

شرع در اولین مصاحبه خود با یک خبرگزاری جهانی(خبرگزاری رویترز)، گروه‌های حامی اسد که از سوی قدرت‌های خارجی حمایت می‌شوند را مقصر آغاز این خونریزی دانست، اما اذعان کرد که قتل‌های انتقام‌جویانه نیز رخ داده است. چهار روز درگیری در مناطق ساحلی سوریه که اکثریت ساکنان آن را علویان تشکیل می‌دهند بیش از ۱۰۰۰ کشته بر جای گذاشت.

او در این مصاحبه که کاخ ریاست‌جمهوری در دمشق انجام شد – مکانی که اسد در آن اقامت داشت تا زمانی که نیروهای شرع در ۸ دسامبر او را سرنگون کردند و مجبور به فرار به مسکو شد – به رویترز گفت: «سوریه یک کشور قانون‌مدار است. قانون در مورد همه اعمال خواهد شد.» 

وی افزود: «ما برای دفاع از مظلومان جنگیدیم و اجازه نخواهیم داد که هیچ خونی ناعادلانه ریخته شود یا بدون مجازات و پاسخگویی باقی بماند، حتی اگر این افراد نزدیک‌ترین افراد به ما باشند.» 

در این مصاحبه مفصل، شرع همچنین تأکید کرد که دولتش از زمان روی کار آمدن رئیس‌جمهور دونالد ترامپ هیچ تماسی با ایالات متحده نداشته است. او بار دیگر خواستار لغو تحریم‌های اعمال‌شده در دوران اسد از سوی واشنگتن شد.

وی همچنین چشم‌انداز احیای روابط با مسکو – که در طول جنگ حامی اسد بود و در تلاش است تا دو پایگاه نظامی بزرگ خود را در سوریه حفظ کند – را مطرح کرد.

شرع انتقادات اسرائیل را که از زمان سرنگونی اسد مناطقی را در جنوب سوریه تصرف کرده، رد کرد. او همچنین اعلام کرد که قصد دارد اختلافات با کردها را حل کند، از جمله از طریق دیدار با رهبر گروه تحت رهبری کردها که مدتها مورد حمایت واشنگتن بوده است.

او در حالی که آغاز خشونت‌های اخیر را به یک واحد نظامی سابق وفادار به برادر اسد و یک قدرت خارجی نسبت داد، اذعان کرد که در پاسخ به این حوادث، «بسیاری از گروه‌ها وارد سواحل سوریه شدند و تخلفات زیادی رخ داد.» 

وی افزود: «این فرصتی برای انتقام‌گیری شد» برای شکایت‌هایی که سال‌ها سرکوب شده بود، اما تأکید کرد که وضعیت تا حد زیادی تحت کنترل قرار گرفته است.

شرع اعلام کرد که در جریان این ناآرامی‌ها ۲۰۰ تن از نیروهای امنیتی کشته شده‌اند، اما از اعلام آمار کلی کشته‌شدگان خودداری کرد و گفت که منتظر نتایج تحقیقات یک کمیته مستقل است که روز یکشنبه، پیش از انجام این مصاحبه، اعلام شد.

بر اساس گزارش «دیده‌بان حقوق بشر سوریه»، یک گروه ناظر مستقر در بریتانیا، تا شب یکشنبه، نزدیک به ۹۷۳ غیرنظامی علوی در حملات انتقامجویانه کشته شده‌اند. این درگیری‌ها همچنین منجر به مرگ بیش از ۲۵۰ جنگجوی علوی و بیش از ۲۳۰ تن از نیروهای امنیتی شده است.

«سینه‌ام در این کاخ سنگین می‌شود»

پس از سال‌ها حضور در میدان جنگ و هدایت یک جنبش چریکی که از القاعده جدا شده بود، احمد شرع، مرد ۴۲ ساله‌ای که پسر یک ملی‌گرای عرب است، با لحنی آرام صحبت می‌کرد. در برخی لحظات، صدایش به سختی از یک نجوا فراتر می‌رفت. این مصاحبه نیمه‌شب دوشنبه، در ماه مبارک رمضان، زمانی که امور اغلب در ساعات دیرهنگام انجام می‌شود، برگزار شد.

همراهان او، گروهی از مردان جوان و ریش‌دار، همچنان به نظر می‌رسید که در حال تطبیق خود با پروتکل‌های رسمی در این مقر پر زرق و برق قدرت بودند.

شرع گفت: «صادقانه بگویم، سینه‌ام در این کاخ سنگین می‌شود. حیرت‌زده‌ام که چقدر شرارت علیه جامعه از هر گوشه این مکان نشأت گرفته است.» 

ناآرامی‌های اخیر که خونین‌ترین حوادث از زمان سرنگونی اسد محسوب می‌شود، بزرگ‌ترین شکست برای شرع در مسیر کسب مشروعیت بین‌المللی، رفع کامل تحریم‌های آمریکا و سایر کشورهای غربی و تحکیم حاکمیت او بر کشوری است که ۱۴ سال جنگ آن را تجزیه کرده است.

نیروهای او با وعده حکومت برای همه اقوام و طوایف سوریه – از جمله سنی‌ها، علوی‌ها، دروزی‌ها، مسیحیان، شیعیان، کردها و ارامنه – وارد پایتخت شدند، در حالی که تلاش داشتند نگرانی‌های داخلی و خارجی درباره پیشینه اسلام‌گرای افراطی او را کاهش دهند.

او به سرعت پذیرای دیپلمات‌های خارجی شد و همراه با حلقه نزدیک خود به منطقه سفر کرد تا حمایت کسب کند. اما پس از گذشت سه ماه، شادی از سرنگونی اسد تا حد زیادی جای خود را به نگرانی درباره چالش‌های عظیم داخلی داده است.

اقتصاد همچنان ویران است، بخش‌های بزرگی از کشور، از جمله شمال‌شرقی غنی از نفت، خارج از کنترل دولت است و اسرائیل لحن خود را بیش از پیش تهدیدآمیز کرده است؛ حملات هوایی، تجاوزات مرزی و تصرف اراضی در این راستا انجام گرفته است.

شرع اذعان کرد که خشونت‌های روزهای اخیر تهدیدی برای مسیر او در جهت اتحاد سوریه محسوب می‌شود.

او گفت: «این وضعیت بر این مسیر تأثیر خواهد گذاشت»، اما وعده داد که «تا جایی که بتوانیم، شرایط را اصلاح خواهیم کرد.» 

برای این کار، شرع یک کمیته مستقل – که نخستین نهاد ایجادشده توسط اوست که شامل اعضایی از جامعه علوی نیز می‌شود – را برای تحقیق درباره این کشتارها ظرف ۳۰ روز و محاکمه عاملان آن تشکیل داده است.

او افزود که کمیته دومی نیز برای «حفظ صلح مدنی و آشتی، زیرا خون، خون بیشتری را به دنبال دارد» ایجاد شده است.

شرع از پاسخ دادن به این سؤال که آیا جنگجویان جهادی خارجی و دیگر گروه‌های اسلام‌گرای متحد یا نیروهای امنیتی خود او در این کشتارهای گسترده نقش داشته‌اند، خودداری کرد و گفت این موضوعی است که به تحقیقات سپرده شده است.

در شبکه‌های اجتماعی سوری‌ها ویدئوهای هولناکی از اعدام‌ها توسط جنگجویان منتشر کرده‌اند که برخی از آن‌ها توسط رویترز تأیید شده‌اند، از جمله ویدئویی که حداقل ۲۰ مرد کشته‌شده را در یک شهر نشان می‌دهد. شرع گفت که کمیته حقیقت‌یاب این فیلم‌ها را بررسی خواهد کرد.

این کشتارها شهرها و مناطق ساحلی سوریه از جمله لاذقیه، بانیاس و جبله را به لرزه درآورده و هزاران علوی را مجبور کرده است تا به روستاهای کوهستانی پناه ببرند یا از مرز به لبنان فرار کنند.

شرع اعلام کرد که وفاداران اسد، متعلق به لشکر چهارم تحت فرماندهی برادر او، ماهر اسد، و یک قدرت خارجی متحد، در روز پنجشنبه برای «دامن زدن به ناآرامی و ایجاد اختلافات قومی» این درگیری‌ها را برانگیختند.

او این قدرت خارجی را مشخص نکرد، اما به «طرف‌هایی که از واقعیت جدید سوریه متضرر شده‌اند» اشاره کرد که ظاهراً اشاره‌ای به ایران – متحد دیرینه اسد – است، زیرا سفارت تهران در دمشق همچنان بسته است. تهران هرگونه نقش در این خشونت‌ها را رد کرده است.

عربستان سعودی، قطر و ترکیه حمایت قوی خود را از شرع در این ناآرامی‌ها اعلام کرده‌اند، در حالی که روسیه – که پیش‌تر متحد اسد بود – نگرانی عمیق خود را ابراز داشته و ایران نیز گفته است که هیچ گروهی نباید «سرکوب شود».

واشنگتن اما «تروریست‌های اسلام‌گرای افراطی، از جمله جهادی‌های خارجی» را مقصر دانسته است.

«درِ سوریه باز است»

احمد شرع اعلام کرد که امنیت و رونق اقتصادی مستقیماً به رفع تحریم‌های آمریکا علیه اسد وابسته است.

او گفت: «ما نمی‌توانیم در حالی که تحریم‌ها هنوز علیه ما پابرجاست، امنیت را در کشور برقرار کنیم.»

اما از زمان روی کار آمدن رئیس‌جمهور دونالد ترامپ، نزدیک به دو ماه پیش، هیچ تماس مستقیمی با دولت او برقرار نشده است. این در حالی است که تردیدهایی درباره پیشینه ارتباط شرع با القاعده وجود دارد.

وقتی از او پرسیده شد که چرا چنین تماسی برقرار نشده، پاسخ داد: «پرونده سوریه در فهرست اولویت‌های آمریکا نیست. این سؤال را باید از آن‌ها بپرسید. درِ سوریه باز است.»

در همین حال، مذاکرات با مسکو درباره حضور نظامی روسیه در دو پایگاه استراتژیک دریای مدیترانه – پایگاه دریایی طرطوس و پایگاه هوایی حمیمیم – در جریان است.

شرع گفت که دمشق و مسکو توافق کرده‌اند که تمامی توافقات پیشین را بازبینی کنند، اما هنوز زمان کافی برای ورود به جزئیات وجود نداشته است.

او افزود: «ما نمی‌خواهیم میان سوریه و روسیه شکاف ایجاد شود و نمی‌خواهیم حضور روسیه در سوریه خطری برای هیچ کشوری در جهان باشد. ما می‌خواهیم این روابط استراتژیک عمیق حفظ شود.» 

او تأکید کرد که روابط با مسکو آن‌قدر کلیدی بود که «ما بمباران‌های (روسیه) را تحمل کردیم و مستقیماً آن‌ها را هدف قرار ندادیم تا فرصتی برای مذاکرات و گفت‌وگو پس از آزادسازی کشور فراهم شود.» 

شرع از پاسخ دادن به این پرسش که آیا از مسکو خواسته است اسد را تحویل دهد یا نه، خودداری کرد. روسیه برای دهه‌ها متحد سوریه و تأمین‌کننده اصلی سوخت و غلات این کشور بوده است. رویترز هفته گذشته گزارش داد که مسکو با وجود تحریم‌های آمریکا، یک نفتکش حامل گازوئیل را به سوریه ارسال کرده است.

جنگ داخلی سوریه باعث کشته شدن صدها هزار نفر و آوارگی نیمی از جمعیت این کشور شد. در حالی که کشورهای غربی، اعراب و ترکیه در ابتدا از شورشیان حمایت می‌کردند، روسیه، ایران و شبه‌نظامیان وفادار به تهران در جبهه‌ای دیگر از اسد پشتیبانی کردند و این جنگ را به میدان درگیری نیابتی قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای تبدیل کردند.

پس از سرنگونی اسد، گروه‌های مورد حمایت ترکیه با نیروهای کرد که کنترل بیشتر مناطق نفت‌خیز شمال‌شرقی سوریه را در دست دارند، درگیر شده‌اند. دمشق هنوز نتوانسته است در این منطقه اقتدار خود را اعمال کند و مذاکراتی با فرمانده نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) مورد حمایت آمریکا، مظلوم عبدی، در جریان است. عبدی گفته است که خشونت‌های اخیر نگرانی‌های آن‌ها درباره روند ادغام را تأیید کرده است.

شرع گفت که او به دنبال راه‌حلی از طریق مذاکره است و مایل است با عبدی دیدار کند.

کنترل دولت در جنوب سوریه نیز ضعیف است، جایی که اسرائیل منطقه‌ای غیرنظامی اعلام کرده و تهدید کرده است که در صورت استقرار نیروهای شرع، آن‌ها را هدف قرار خواهد داد.

روز دوشنبه، وزیر دفاع اسرائیل، اسرائیل کاتز، شرع را «یک تروریست جهادی از مکتب القاعده که در حال ارتکاب جنایات هولناک علیه غیرنظامیان است» خواند.

شرع تهدیدات فزاینده اسرائیل و اظهارات کاتز را «مزخرف» توصیف کرد.

او گفت: «آن‌ها آخرین کسانی هستند که می‌توانند سخن بگویند»، و به کشتار ده‌ها هزار نفر در غزه و لبنان توسط اسرائیل در ۱۸ ماه گذشته اشاره کرد.

خبرگزاری رویترز
سامیا نخول، مایا جبیلی و تیمور ازهری






نظر شما درباره این مقاله:







آیا بهتر است غذا را قبل، حین یا بعد از ورزش بخوریم؟
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 10.03.2025, 13:51

آیا بهتر است غذا را قبل، حین یا بعد از ورزش بخوریم؟


آیا بهتر است قبل از ورزش کردن، در حین ورزش یا بعد از آن غذا بخوریم؟ کارشناسان چه نکاتی را برای بیشینه کردن نتایج ورزش مفید می‌دانند؟

اگر به برخی از افراد خودخوانده متخصص در ورزش در شبکه‌های اجتماعی گوش دهید، آن‌ها قسم می‌خورند که ورزش کردن با شکم خالی چربی بیشتری می‌سوزاند. اما به گفته ابی لانگر، متخصص تغذیه در تورنتو، این تصور نادرستی است که می‌گویند ورزش کردن در حالت ناشتا باعث بهبود عملکرد بدن یا سوزاندن بیشتر کالری می‌شود. او می‌‌گوید: «تحقیقات نشان می‌دهد که از نظر نتایج، تفاوت زیادی ایجاد نمی‌شود.»

پس آیا این بدان معنی است که باید درست قبل از ورزش پروتئین و کربوهیدرات مصرف کنید؟ نه، این هم درست نیست.

در اینجا نگاهی داریم به زمان و نحوه مصرف غذا قبل، بعد یا حتی حین تمرین؛ و پیش از هر چیز به یاد داشته باشید که کارشناسان می‌گویند آنچه می‌خورید مهم‌تر از زمان خوردن است.

چه دلیلی برای خوردن قبل از ورزش وجود دارد؟

کالری‌های موجود در غذا در واقع انرژی هستند، بنابراین برای یک تمرین صحیح به آن‌ها نیاز داریم. با این حال، خوردن بیش از حد و خیلی زود قبل از تمرین می‌تواند مشکل‌ساز باشد.

لانگر می‌گوید ورزش کردن خون را از اندام‌هایی مانند معده به سمت عضلات هدایت می‌کند، بنابراین ورزش کردن با شکم پر بر روند هضم تاثیر می‌گذارد و می‌تواند باعث گرفتگی عضلات یا حتی حالت تهوع شود.

این مسئله به‌‌ویژه در مورد وعده‌های غذایی با چربی، پروتئین یا فیبر بالا صدق می‌کند زیرا این نسبت به کربوهیدرات‌ها زمان بیشتری برای هضم نیاز دارند. لانگر توصیه می‌کند که قبل از ورزش کربوهیدرات مصرف کنید و برای ورزش سنگین، دو تا سه ساعت قبل از آن صبر کنید. او گفت: «لازم نکرده یک ساعت قبل از بازی هاکی یک استیک بزرگ بخورید.»

اگر صبح زود یا قبل از شام ورزش می‌کنید، خوردن یک میان‌وعده سرشار از کربوهیدرات مانند یک موز با کره بادام‌زمینی یا ماست با میوه قبل از تمرین اشکالی ندارد. این گونه خوراکی انرژی لازم برای عملکرد خوب را به شما می‌دهد و می‌توانید بعد از تمرین یک وعده کامل بخورید.

بعد از ورزش چه زمانی و چه چیزی باید بخورید؟

آن استیک شاید بعد از ورزش بیشتر به دردتان بخورد، زیرا به گفته کریستا آستین، فیزیولوژیست آمریکایی، بعد از ورزش هضم پروتئین راحت‌تر است.

آستین می‌گوید که اگر حداقل یک ساعت تا وعده غذایی کامل زمان دارید، بهتر است در این فاصله یک میان‌وعده پرپروتئین بخورید تا اشتهایتان را کنترل کنید. دلیل این مسئله چندان ارتباطی به بازیابی عضلات یا جذب مواد مغذی ندارد، بلکه دلیلش آن است که معمولا انسان در حال گرسنگی، انتخاب غذایی درستی ندارد و ممکن است هر غذایی را بخورد، بنابراین بهتر است با خوردن یک خوراکی میان‌وعده پرپروتئین، تا وعده غذایی اصلی صبر کنید.

آستین می‌گوید: «بسیاری از مردم حدود یک ساعت پس از ورزش خیلی گرسنه می‌شوند، و شما نمی‌خواهید این اتفاق بیفتد. بنابراین باید زودتر این موضوع را کنترل کنید، وگرنه ممکن است پرخوری کنید.»

لانگر می‌گوید با این حال، این که گفته می‌شود باید بلافاصله پس از تمرین شیک پروتئین بنوشید تا عضلات بزرگ‌تری بسازید، درست نیست و افسانه‌بافی است.

بسیاری از علاقه‌مندان به ورزش به آنچه که «پنجره آنابولیک» نامیده می‌شود اشاره می‌کنند که حدود یک ساعت بعد از ورزش است و در آن زمان بدن برای ترمیم عضلات آماده است.

لانگر می‌گوید: لانگر می‌گوید: «اگر یک فرد معمولی هستید، نیازی نیست که حتماً بلافاصله بعد از ورزش پروتئین بخورید، چون بدن شما برای مدت طولانی‌تری قادر به جذب و استفاده از مواد مغذی است. مسئله مهم‌تر از زمان مصرف، این است که در طول روز، در هر وعده غذایی، مقدار کافی پروتئین دریافت کنید.»

او همچنین می‌‌گوید: «بدن برای ترمیم و نگهداری عضلات به تأمین پیوسته آمینواسیدها مانند پروتئین نیاز دارد، یعنی حدود ۲۵ تا ۳۰ گرم پروتئین در هر وعده غذایی، بسته به عوامل مختلف. اولویت دادن به این موضوع به دستیابی به اهداف کمک خواهد کرد، چه ساخت عضله، چه احساس سیری، چه کاهش وزن، همه این‌ها.»

چطور در حین ورزش غذا بخوریم؟

اکثر افرادی که به اندازه کافی در طول روز غذا می‌خورند نیازی به خوردن چیزی در حین ورزش ندارند.

اما اگر شما به شدت ورزش می‌کنید و کارتان بیشتر از یک ساعت طول می‌کشد، مثلا برای مسابقات ماراتن تمرین می‌کنید، می‌توانید از یک میان‌وعده سرشار از کربوهیدرات در وسط تمرین بهره ببرید.

آستین پیشنهاد می‌کند که به جای تمرکز بر زمان خوردن، بر روی این که چه چیزی و چه مقدار بخوریم تمرکز کنیم. او هشدار می‌دهد که از پیچیده کردن بیش از حد این موضوع خودداری کرده و توصیه کرد که دستورالعمل‌های تغذیه‌ای را دنبال کنید.

او می‌گوید: «بزرگ‌ترین چیزی که باید به مردم بیاموزیم این است که تغذیه ساده است. شاید باید تمرکزتان را از مفهوم زمان‌بندی مواد مغذی بردارید و فقط مطمئن شوید که به طور مداوم در طول روز غذا می‌خورید و روی سلامتی تمرکز می‌کنید.»

یورونیوز فارسی






نظر شما درباره این مقاله:







متهمان طرح ترور مسیح علی‌نژاد محاکمه می‌شوند
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 10.03.2025, 13:34

متهمان طرح ترور مسیح علی‌نژاد محاکمه می‌شوند


دو مرد که متهم به عضویت در یک گروه تبهکاری روسی هستند، روز دوشنبه در ایالات متحده محاکمه خواهند شد. دادستان‌ها این پرونده را به عنوان تلاش ناموفق جمهوری اسلامی ایران برای قتل یک مخالف ایرانی مقیم نیویورک توصیف کرده‌اند.

به گزارش خبرگزاری رویترز، دادستان‌های فدرال می‌گویند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در سال ۲۰۲۱ رفعت امیروف و پولاد عمروف، که اعضای یک زیرمجموعه از «مافیای روسی» هستند، را برای قتل یک روزنامه‌نگار و فعال ایرانی-آمریکایی که علیه رفتار حکومت ایران با زنان موضع‌گیری کرده، استخدام کرده است.

امیروف ۴۵ ساله و عمروف ۴۰ ساله، اتهام‌های «استخدام برای قتل» و «تلاش برای قتل در راستای فعالیت‌های تبهکاری سازمان‌یافته» را رد کرده‌اند.

وکیل عمروف، «النا فَست»(Elena Fast)، در بیانیه‌ای اعلام کرد: «آقای عمروف بی‌گناه فرض می‌شود.» وکلای امیروف به درخواست برای اظهار نظر پاسخ ندادند. در اسناد دادگاهی، وکلای هر دو متهم تأکید کرده‌اند که اطلاق عنوان «مافیای روسی» به آن‌ها نادرست است.

دادستان‌ها نام هدف این طرح ترور را فاش نکرده‌اند، اما گفته‌اند که این فرد در دادگاه شهادت خواهد داد.

مسیح علی‌نژاد، روزنامه‌نگاری که در سال ۲۰۰۹ از ایران خارج شد، به رویترز گفته است که هدف هر دو توطئه ادعایی قتل و تلاش پیشین برای ربودن وی و انتقالش به ایران بوده است.

علی‌نژاد با فعالیت‌هایش توجه جهانی به اعتراضات زنان ایران علیه قوانین حجاب اجباری و همچنین کشته‌شدگان اعتراضات سال ۲۰۱۹ را جلب کرده است.

او در مصاحبه‌ای که روز جمعه انجام شد، گفت: «بسیار خوشحالم که در این دادگاه علنی به عنوان شاهد شرکت می‌کنم و علیه کسانی که توسط جمهوری اسلامی برای قتل من استخدام شده بودند، شهادت می‌دهم. این احساس را دارم که زندگی دوباره‌ای به من داده شده است.»

این محاکمه، که در دادگاه فدرال منهتن و تحت نظر قاضی کولین مک‌ماهون برگزار می‌شود، از روز دوشنبه با روند انتخاب هیئت منصفه آغاز خواهد شد.

اتهامات مطرح‌شده بخشی از تلاش گسترده‌تر وزارت دادگستری آمریکا در دوران ریاست جمهوری جو بایدن برای مقابله با «سرکوب فراملی» است؛ اقدامی که در آن کشورهایی مانند ایران و چین برای ساکت کردن مخالفان خود در خاک آمریکا تلاش می‌کنند.

این محاکمه دو هفته‌ای ممکن است اطلاعاتی درباره ارتباطات ادعایی بین حکومت ایران و گروه‌های جنایتکار سازمان‌یافته‌ای که دادستان‌ها می‌گویند برای انجام «کارهای کثیف» جمهوری اسلامی استخدام شده‌اند، فاش کند.

نماینده هیئت نمایندگی ایران در سازمان ملل به درخواست رویترز برای اظهار نظر درباره محاکمه امیروف و عمروف پاسخ نداد.

دادستان‌های آمریکایی در سال ۲۰۲۱ چهار افسر اطلاعاتی ایرانی را به دلیل مشارکت در طرح ادعایی ربودن علی‌نژاد متهم کردند. این افراد همچنان متواری هستند و تهران این اتهامات را بی‌اساس خوانده است.

طرح قتل ادعایی در سال ۲۰۲۲ فاش شد، زمانی که خالد مهدی‌یِف، که به عنوان همدست امیروف و عمروف شناخته می‌شود، در حالی که یک اسلحه AK-47 در اختیار داشت، در نزدیکی خانه علی‌نژاد در نیویورک دستگیر شد.

دادستان‌ها می‌گویند که یک سرتیپ سپاه پاسداران به نام روح‌الله بزغندی از ژوئیه ۲۰۲۱ علی‌نژاد را تحت نظر داشت. آن‌ها مدعی‌اند که بزغندی بعداً امیروف را که در آن زمان در ایران ساکن بود و او را رهبر یک گروه مافیایی روسی می‌دانند، برای قتل علی‌نژاد استخدام کرد. به گفته دادستان‌ها، عمروف و مهدی‌یِف نیز در این گروه مافیایی عضویت دارند.

بزغندی نیز متهم شده، اما در بازداشت آمریکا نیست.

مهدی‌یِف، ۲۶ ساله، در فوریه ۲۰۲۳ اتهام «استخدام برای قتل» را رد کرد، اما وضعیت پرونده‌اش مشخص نیست. سوابق زندان نشان می‌دهد که او در ۱۹ مه ۲۰۲۳ از بازداشت آمریکا آزاد شده است.

نه سخنگوی وزارت دادگستری آمریکا و نه وکیل مهدی‌یِف به درخواست‌های رویترز برای اظهار نظر پاسخ ندادند.






نظر شما درباره این مقاله:







وزارت دفاع سوریه: عملیات علیه نیروهای وفادار به اسد
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 10.03.2025, 12:17

وزارت دفاع سوریه: عملیات علیه نیروهای وفادار به اسد







نظر شما درباره این مقاله:







کاهش ۴۵ درصدی سهام تسلا در ۳ ماه گذشته
جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 14 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 10.03.2025, 12:10

کاهش ۴۵ درصدی سهام تسلا در ۳ ماه گذشته


ارزش بازار این شرکت از زمان رسیدن به بالاترین رقم تاریخ خود در ۱۷ دسامبر، یعنی ۱.۵ تریلیون دلار، ۴۵٪ کاهش یافته و بیشتر سودی که سهام این شرکت پس از حمایت ماسک از پیروزی انتخاباتی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، به دست آورده بود، از بین رفته است.

با این حال، تسلا (TSLA.O) همچنان با معیارهای استاندارد مالی، ارزشی بسیار بالاتر از بزرگ‌ترین شرکت‌های خودروسازی و فناوری جهان دارد. این موضوع به این دلیل است که بیشتر سرمایه‌گذاران و تحلیلگران، ادعای ماسک را پذیرفته‌اند که با ارزش‌ترین خودروساز جهان در واقع یک شرکت خودروسازی نیست، بلکه پیشگام در حوزه هوش مصنوعی است که به زودی انقلابی در تاکسی‌های خودران و ربات‌های انسان‌نما ایجاد خواهد کرد.

بر اساس بررسی خبرگزاری رویترز از بیش از یک‌دوجین تحلیل بانک‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری، کسب‌وکار خودروهای الکترونیکی تسلا تقریباً تمام درآمد این شرکت را تشکیل می‌دهد، اما کمتر از یک‌چهارم ارزش بازار آن را شامل می‌شود. بخش عمده ارزش این شرکت، بر پایه امید به تحقق خودروهای خودران است که تسلا هنوز ارائه نکرده است، در حالی ماسک از سال ۲۰۱۶، هر سال وعده داده خودروهای بدون راننده تسلا حداکثر تا سال بعد عرضه خواهند شد.

کاهش ارزش سهام تسلا از دسامبر ناشی از کاهش فروش خودروها و سودآوری، اعتراض‌ها به فعالیت‌های سیاسی ماسک از جمله اخراج گسترده کارکنان دولت ایالات متحده به عنوان مشاور ارشد ترامپ، و نگرانی سرمایه‌گذاران از این که سیاست‌ها باعث شده‌اند ثروتمندترین فرد جهان از توجه به منبع درآمد اصلی خود غافل شود. با این حال، ارزش بازار تسلا از زمان انتخابات حدود ۶۵ میلیارد دلار افزایش یافته است – رقمی که بیشتر از کل ارزش جنرال موتورز (GM.N) است.

ارزش بازار این خودروساز الکترونیکی پس از انتخابات به بیش از ۱.۵ تریلیون دلار رسید، اما از آن زمان نزدیک به ۷۰۰ میلیارد دلار کاهش یافته است.

ارزش کل تسلا اکنون ۸۴۵ میلیارد دلار است. این رقم همچنان از مجموع ارزش ۹ خودروساز بزرگ بعدی بیشتر است. این شرکت‌ها در مجموع سال گذشته حدود ۴۴ میلیون خودرو فروختند، در حالی که تسلا تنها ۱.۸ میلیون خودرو فروخته است.

سرمایه‌گذاران مدت‌ها است که به جای سودآوری فعلی تسلا، روی چشم‌اندازهای آینده ماسک شرط بسته‌اند. اما شکاف روزافزون بین عملکرد واقعی این شرکت و پیش‌بینی‌های تحلیلگران از درآمد محصولات آینده، برخی را به هشدار درباره شور و اشتیاق غیرمنطقی واداشته است.

رایان برینکمن، تحلیلگر جی‌پی مورگان، در ماه ژانویه پس از گزارش سود ضعیف تسلا و کاهش بی‌سابقه فروش سالانه خودروهای این شرکت نوشت: «چقدر دیگر سهام می‌تواند از اصول بنیادی جدا بماند؟»

تسلا و ماسک به درخواست‌ها برای اظهار نظر پاسخ نداده‌اند. ماسک در ژوئیه گفت سرمایه‌گذارانی که معتقد نیستند تسلا «خودروهای خودران را به واقعیت تبدیل کند» باید «سهام تسلا را بفروشند.» 

تغییر جهت به سمت تاکسی‌های خودران

بالاترین ارزش قبلی تسلا که بیش از ۱.۲ تریلیون دلار بود، در سال ۲۰۲۱ و در پاسخ به دستاوردهای مشخص به دست آمد. افزایش فروش مدل‌های انقلابی ۳ و Y ثابت کرد که خودروهای الکترونیکی می‌توانند به صورت انبوه و سودآور به فروش برسند. ماسک در آن زمان وعده داد که تسلا خودروهای الکترونیکی حتی ارزان‌تری تولید خواهد کرد و تا سال ۲۰۳۰ سالانه ۲۰ میلیون خودرو خواهد فروخت، رقمی که تقریباً دو برابر فروش فعلی تویوتا (7203.T)، بزرگ‌ترین خودروساز جهان، است.

با این حال، ماسک سال گذشته از هدف تولید انبوه فاصله گرفت. در آوریل، رویترز گزارش داد که تسلا تولید مدل کاملاً جدید و طول‌انتظار «مدل ۲» با قیمت ۲۵,۰۰۰ دلار را متوقف کرده است، مدلی که سرمایه‌گذاران به آن برای رشد شرکت امید بسته بودند. از آن زمان، ماسک سرمایه‌گذاران را روی تمرکز تسلا بر تاکسی‌های خودران متمرکز کرده است.

این تغییر جهت متقاعدکننده بود: سهام تسلا از پایین‌ترین سطح سال گذشته در آوریل تا انتخابات نوامبر ۷۱٪ افزایش یافت، حتی با وجود این که فروش خودروهای الکترونیکی این شرکت متوقف شده و سودآوری آن کاهش یافته بود.

سپس سهام این شرکت در هفته‌های پس از انتخاب ترامپ تقریباً دو برابر شد. ماسک بیش از ۲۵۰ میلیون دلار برای حمایت از ترامپ هزینه کرد و اکنون به عنوان مشاور ارشد او در زمینه کاهش کارکنان و مقررات دولت فعالیت می‌کند.

نفوذ سیاسی ماسک تحلیلگران خوش‌بین را متقاعد کرده است که ترامپ موانع نظارتی برای استقرار ناوگان بزرگی از تاکسی‌های خودران تسلا را برطرف خواهد کرد. با این حال، تسلا در حال حاضر با نظارت کمی از سوی بسیاری از ایالت‌های آمریکا مواجه است، ایالت‌هایی که بیشتر مقررات خودروهای خودران را کنترل می‌کنند. تگزاس، جایی که ماسک وعده داده است تا ژوئن تاکسی‌های خودران را راه‌اندازی کند، شهرها را از تنظیم مقررات برای این خودروها منع کرده است.

گوردون جانسون، مدیرعامل شرکت مشاوره سرمایه‌گذاری GLJ Research که فروش استقراضی سهام تسلا را توصیه می‌کند، گفت: «هیچ چیز مانع او نیست که همین حالا این فناوری خودران را عرضه کند.» جانسون استدلال می‌کند که این فناوری هنوز برای استفاده در جاده‌ها آماده نیست: «اگر او فردا این فناوری را عرضه کند، همه چیز آشکار خواهد شد. این خودروها در سراسر آمریکا باعث حوادث خواهند شد.» 

تسلا با شکایت‌ها و تحقیقات فدرال درباره حوادث، از جمله مرگ‌ومیر، مرتبط با سیستم‌های کمک راننده، تحت عنوان Autopilot و Full Self-Driving، مواجه شده است. این شرکت به مصرف‌کنندگان هشدار می‌دهد که این سیستم‌ها خودروهای آن را کاملاً خودران نمی‌کنند و رانندگان باید توجه کامل داشته باشند. ماسک مدت‌ها است که می‌گوید فناوری تسلا به زودی از راننده انسانی ایمن‌تر خواهد بود.

کاهش فروش، افزایش رقابت

کسب‌وکار اصلی تسلا در زمینه خودروهای الکترونیکی با مشکل مواجه است. تنها خودرویی که تسلا از زمان عرضه مدل Y در سال ۲۰۲۰ راه‌اندازی کرده، سایبرتراک است. این وانت سه‌گوش سال گذشته ۳۸,۹۶۵ دستگاه فروش داشته است، که طبق برآوردهای Cox Automotive، بسیار کمتر از ۲۵۰,۰۰۰ دستگاه پیش‌بینی اولیه ماسک برای تولید تا سال ۲۰۲۵ است.

تسلا همچنین قیمت مدل‌های ۳ و Y که اکنون در حال قدیمی شدن هستند را کاهش داده است، در حالی که تقاضا برای خودروهای الکترونیکی در سطح جهانی کاهش یافته و رقابت به ویژه در چین، جایی که خودروهای الکترونیکی با قیمت کمتر از ۱۰,۰۰۰ دلار عرضه می‌شوند، افزایش یافته است.

داده‌های جدید همچنین نشان می‌دهند که فروش تسلا در بازارهای اروپا امسال به شدت کاهش یافته است، پس از این که ماسک از جنبش‌های سیاسی راست‌گرای افراطی در این منطقه حمایت کرد.

تسلا اکنون با چالش‌هایی از سوی رئیس‌جمهوری مواجه است که ماسک به انتخاب او کمک کرد. ترامپ، که منتقد سرسخت خودروهای الکترونیکی است، خواستار حذف یارانه‌ها و سیاست‌هایی شده است که میلیاردها دلار به سود تسلا افزوده‌اند. ماسک تأثیر از دست دادن یارانه‌ها بر تسلا را ناچیز دانسته و گفته است که رقبا آسیب بیشتری خواهند دید.

هنگامی که تسلا در ژانویه کاهش ۲۰٪ سود عملیاتی سالانه را گزارش کرد، تحلیلگران هیچ سؤالی درباره وضعیت مالی تسلا یا کاهش فروش خودروهای الکترونیکی نپرسیدند. در عوض، آن‌ها بر وعده‌های ماسک درباره «سرویس‌های خودران» در آستین (Austin)، تگزاس، تا ژوئن و عرضه گسترده‌تر خودروهای بدون راننده تا پایان سال متمرکز شدند. سهام تسلا روز بعد ۳٪ افزایش یافت.

سهام تسلا همچنان با قیمت‌های هنگفت معامله می‌شود، همان‌طور که نسبت قیمت به درآمد پیش‌بینی‌شده آن نشان می‌دهد. این معیار توسط سرمایه‌گذاران برای قضاوت درباره این که آیا سهام به طور منصفانه ارزش‌گذاری شده‌اند استفاده می‌شود. نسبت بالا نشان می‌دهد که سهام ممکن است بیش از ارزش واقعی قیمت‌گذاری شده باشد.

نسبت قیمت به درآمد پیش‌بینی‌شده تسلا، که معیار رایجی برای ارزیابی بیش‌ارزش‌گذاری سهام است، بسیار بالاتر از سایر خودروسازان بزرگ است.

نسبت قیمت به درآمد پیش‌بینی‌شده تسلا بیش از ۹ برابر میانگین ۲۵ خودروساز با ارزش بعدی است. این نسبت چهار برابر BYD (002594.SZ)، خودروساز چینی است که سال گذشته از تسلا به عنوان بزرگ‌ترین فروشنده خودروهای الکترونیکی جهان پیشی گرفت.

برخلاف تسلا، BYD (خودروساز الکتریکی چینی) همچنین در زمینه خودروهای هیبریدی بنزین-الکتریکی کسب‌وکار پررونقی دارد که فروش کل سال ۲۰۲۴ آن را به حدود ۴.۲ میلیون دستگاه رسانده است، یعنی بیش از دو برابر تحویل‌های تسلا. با این حال، ارزش بازار BYD کمتر از یک‌ششم تسلا است.

نسبت قیمت به درآمد پیش‌بینی‌شده تسلا همچنین بیش از دو یا سه برابر غول‌های فناوری مانند انویدیا (NVDA.O)، اپل (AAPL.O)، متا پلتفرمز (META.O)، آلفابت (GOOGL.O)، آمازون (AMZN.O) و مایکروسافت (MSFT.O) است – شش سهام پرطرفدار دیگر که همراه با تسلا به عنوان «هفت‌تای بزرگ» شناخته می‌شوند.

مدل‌های خوش‌بینانه

سرمایه‌گذاران خوش‌بین معیارهای مالی استاندارد برای قضاوت درباره پتانسیل تسلا را نادیده می‌گیرند و استدلال می‌کنند که ماسک به طور منحصر به فردی قادر به رهبری یک انقلاب در حمل‌ونقل است. او گفته است که تاکسی‌های خودران و ربات‌ها تسلا را به «با فاصله با ارزش‌ترین شرکت جهان» تبدیل خواهند کرد.

برایان مالبری، مدیر پرتفوی مشتریان در Zacks Investment Management و یکی از سرمایه‌گذاران تسلا، گفت که ماسک «همیشه فناوری را به نتیجه می‌رساند»، علیرغم نگرانی‌های طولانی‌مدت درباره «شخصیت دانشمند دیوانه‌وار» او.

بیشتر مدل‌های تحلیلی که توسط رویترز بررسی شده‌اند، همچنان خوش‌بینانه هستند.

چنین مدل‌هایی معمولاً ارزش بازار تسلا را با تقسیم آن به چند دسته توجیه می‌کنند: کسب‌وکار خودرویی آن، شامل خدمات مانند شارژ خودروهای الکترونیکی (که اکنون ۹۰٪ درآمد را تشکیل می‌دهد)؛ کسب‌وکار تولید و ذخیره انرژی (۱۰٪ درآمد)؛ و سه کسب‌وکار نوپا: تاکسی‌های خودران؛ مجوزها یا اشتراک‌های فناوری خودران؛ و ربات‌های انسان‌نمای Optimus. سه مدل از این دست در ژانویه فروش خودروهای الکترونیکی را به عنوان عاملی نسبتاً جزئی در رشد پیش‌بینی‌شده تسلا ارزیابی کردند.

Truist Securities تنها ۹٪ از ارزش تسلا را به فروش خودروها، ۲۱٪ را به خدمات فناوری خودران، ۱۷٪ را به تاکسی‌های خودران و ۳۴٪ را به ربات‌ها نسبت داد.

مدل «بانک آمریکا» حدود نیمی از ارزش تسلا را به تاکسی‌های خودران و ۲۸٪ را به اشتراک‌های نرم‌افزار خودران نسبت می‌دهد.

مدل مورگان استنلی ۲۱٪ از ارزش تسلا را به تاکسی‌های خودران و ۳۹٪ را به اشتراک‌های فناوری خودران و سایر خدمات اختصاص می‌دهد.

Ark Investment Management، یکی از سرمایه‌گذاران تسلا، پیش‌بینی می‌کند که سهام این شرکت تا سال ۲۰۲۹ به ۲,۶۰۰ دلار خواهد رسید، با این که تاکسی‌های خودران ۸۸٪ از ارزش شرکت را تشکیل خواهند داد. Ark پیش‌بینی می‌کند که تسلا تا آن زمان می‌تواند میلیون‌ها تاکسی خودران تولید کند و حدود ۷۶۰ میلیارد دلار درآمد سالانه ایجاد کند، رقمی که بیشتر از درآمد والمارت، بزرگ‌ترین شرکت جهان از نظر درآمد، است.

تاشا کینی، مدیر تحلیل سرمایه‌گذاری و استراتژی‌های نهادی در Ark، گفت که معتقد است تسلا با کاهش هزینه هر مایل سرویس‌های تاکسی‌های خودران و حذف رانندگان انسانی به چنین رشد دست خواهد یافت.
او گفت: «این حتی از رانندگی با خودروی شخصی شما ارزان‌تر است. شاید مردم حتی دیگر رانندگی نکنند.» 

فناوری تسلا «به طور ایمن کار نمی‌کند»

ترامپ ممکن است راه را برای خودروهای بدون فرمان و پدال باز کند، زیرا دولت فدرال ایمنی طراحی خودروها را تنظیم می‌کند. ماسک در اکتبر گذشته یک خودروی مفهومی با چنین پیکربندی، یعنی سایبرکاب دو در، را رونمایی کرد و گفت که این خودرو در سال ۲۰۲۶ به تولید خواهد رسید.

اما ایالت‌های منفرد سفر خودروهای خودران در جاده‌های عمومی را تنظیم می‌کنند، که نفوذ ترامپ را محدود می‌کند. برخی ایالت‌ها، از جمله تگزاس، قوانین کمی دارند. بزرگ‌ترین بازار تسلا در ایالات متحده، کالیفرنیا، قبل از اعطای مجوز تاکسی‌های خودران، نیاز به آزمایش‌های گسترده بدون راننده تحت نظارت ایالتی دارد.

اقدام ترامپ برای کاهش مقررات تاکسی‌های خودران می‌تواند به نفع همه رقبا باشد، نه فقط تسلا. صنعت کوچک تاکسی‌های خودران در ایالات متحده در حال حاضر توسط Waymo، زیرمجموعه آلفابت، که صدها تاکسی بدون راننده در شهرهایی مانند لس‌آنجلس و فینیکس اداره می‌کند، تسلط دارد.

Waymo و بیشتر توسعه‌دهندگان دیگر فناوری خودران برای اطمینان از ایمنی از فناوری‌های متعدد و همپوشان، از جمله هوش مصنوعی، رادار و لیدار استفاده می‌کنند. تسلا قصد دارد با تکیه صرف بر دوربین‌ها و هوش مصنوعی، تاکسی‌های خودران بسیار ارزان‌تری توسعه دهد.

برخی سرمایه‌گذاران شک دارند که تسلا راهی منحصر به فرد برای کاهش هزینه تاکسی‌های خودران یافته باشد. مارک اشپیگل، مدیر سرمایه‌گذاری در Stanphyl Capital Partners، در حال فروش استقراضی سهام تسلا است، سرمایه‌گذاری که در صورت کاهش سهام سودآور خواهد بود.

او گفت: «رویکرد تسلا به تاکسی‌های خودران بدون رادار و لیدار به طور ایمن کار نمی‌کند و هرگز نخواهد کرد.» 

و BYD چین ماه گذشته اعلام کرد که یک فناوری کمک راننده مشابه سیستم Full Self-Driving تسلا را به صورت رایگان و به عنوان یک ویژگی استاندارد ارائه خواهد کرد، سیستمی که تسلا در چین با قیمت بیش از ۸,۰۰۰ دلار می‌فروشد.

جانسون، تحلیلگر GLJ Research، گفت: «BYD به شما می‌گوید که هیچ ارزشی در خودروهای خودران وجود ندارد. در واقع، این فناوری آن‌قدر بی‌ارزش است که ما آن را رایگان عرضه می‌کنیم.» 

خبرگزاری رویترز






نظر شما درباره این مقاله:








 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net