چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۴۰۴ - Wednesday 16 April 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 06.04.2025, 20:15

ضرورت انقلاب، علی‌السویه بودن جنگ؟


حمید فرخنده

(نقدی بر یک نظر سیاسی حسین قاضیان و بهاره هدایت)

بن‌بست سیاسی در ایران و ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی در اداره امور کشور که مشکلات عدیده اقتصادی، گرانی، مهاجرت، کمبود آب، قطع برق و گاز، آلودگی هوا و لطمه شدید به محیط زیست کشور در پی داشته، و همچنین افزایش خطر حمله نظامی به ایران، بخشی از ایرانیان مستأصل را به این نتیجه رسانده است که شاید جنگ و پایان یک‌باره کار نظام، راه‌حلی برای نجات از این وضعیت موجود باشد.

شاید قابل فهم باشد که گروهی از مردم از روی ناچاری و زیر فشارهای کمرشکن زندگی در ایران به این نتیجه خطرناک برسند. اما برخی از روشنفکران و مبارزان سیاسی نیز کم‌وبیش به همین نتیجه‌گیری رسیده‌اند. از ضرورت انقلابی دیگر می‌گویند تا ایران را به پیش از انقلاب ۵۷ که «نقطه شروع تباهی و سیاهی» بود، بازگردانند. برخی دیگر نه با صراحت، اما تلویحاً آسیب‌های وارده به مردم، زیربناها و محیط زیست کشور، حداقل طی سه دهه گذشته را با پیامدهای جنگ مساوی می‌شمارند. می‌گویند ما را از جنگ و عدم امنیت نترسانید. روزگار مردم چندان بهتر از زمان جنگ یا حمله خارجی نیست.

خلاصه استدلال آن‌ها این است که دموکراسی و حقوق بشر پیشکش، بگذارید ما با انقلاب یا سرنگونی نظام در پی جنگ یا حمله نظامی خارجی روی ریل توسعه اقتصادی بیفتیم، دارای یک «نظام سیاسی نرمال» یا «دولت وبری» بشویم. به دموکراسی و حقوق بشر یا توسعه سیاسی نیز کم‌کم در مراحل بعدی دست خواهیم یافت.

شاید اگر کلیدی سحرآمیز وجود داشت که با فشار دادن آن به دوران قبل از انقلاب و پهلوی بازمی‌گشتیم، بسیاری از حتی سنتی‌ترین اقشار مردم بدون درنگ آن کلید را می‌زدند. چرا که عقل سلیم یک دیکتاتوری سکولار توسعه‌گرا را به یک دیکتاتوری مذهبی ضد توسعه ترجیح می‌دهد. همه نکته یا مشکل اما در اینجاست که چنین کلید معجزه‌گر یا ماشین و تونل زمانی که بدون خطرات فراوان جنگ یا انقلابی دیگر و ریسک گرفتار شدن به بلاها و مشکلات جدید، ما را به سلامت به گذشته‌ای نوستالژیک برساند، وجود ندارد.

حسین قاضیان، جامعه‌شناس در مصاحبه با تلویزیون بی‌بی‌سی در هفته گذشته می‌گوید: «... حقیقت‌اش این است که اگر جنگ می‌شد چه می‌شد در ایران تا از طریق اون بتوانیم به این جنبه روانی زندگی مردم پاسخی بدهیم؟ جنگ می‌شد از لحاظ واقعیت چه اتفاقی می‌افتاد؟ مثلا زیرساخت‌ها آسیب می‌‌دید، برق قطع می‌‌شد، آب قطع می‌شد، گاز قطع می‌شد، دیگه عرض بکنم فقر زیاد می‌شد، رشد اقتصادی متوقف می‌شد، آموزش و تحصیل به خطر می‌افتاد، امنیت اجتماعی کم می‌شد، امنیت جانی مردم کم می‌شد. خوب، آیا در همه این سال‌هایی که جنگ در ایران اتفاق نیفتاده این اتفاقات رخ نداده؟ یعنی برق و آب و گاز سر جاش‌اند؟ قطع نمی‌شند؟ فقر کم شده؟ نابرابری کم شده؟ امنیت زیاد شده؟ هر لحظه مردم نگران جانشان نیستند به شیوه های مختلف از آلودگی هوا، تصادف توی جاده‌؟ خوب اگر اینه، یعنی ما در واقع درسته که به معنای کلاسیک کلمه وارد یک جنگ نشده‌ایم، ولی همه آثار و لطمات و پیامدهای یک جنگ را برای مدت دو تا سه دهه تحمل کرده‌ایم. پس آثار و عواقب روانی این وضعیت جنگی هم روی ذهن و روان و زبان مردم سوار شده.»

از زاویه‌ای دیگر، بهاره هدایت، کنشگر سیاسی که حدود یکسال پیش «نقطه آغاز سیاهی» را انقلاب ۵۷ دانسته بود، در گفتگوی اخیر خود با مهدی نصیری، تاکید می‌کند که «هزینه ماندن جمهوری اسلامی» از «مخاطرات انقلاب» بیشتر شده است. او لزوم انقلابی دیگر و بازگشت در درجه اول به وضعیت قبل از ۵۷ را به شکل دیگری بیان می‌کند: «کاملا می‌فهمم که انقلاب پدیده پرمخاطره‌ای هست. ببینید من از اساس چپ نبودم و الان هم نیستم. در گفتمان چپ خودِ پدیده انقلاب فی‌نفسه واجد ارزش تلقی می‌شود، فضیلت‌مند است. ولی منِ لیبرال اینطور نگاه نمی‌کنم، انقلاب را یک پدیده بسیار مهلک، پرمخاطره و پر از لحظه‌های غیرقابل پیش‌بینی می‌بینم که خوب برای من ترسناکه، چیزی که من را متقاعد می‌کنه که انقلاب را به مثابه یک دالان ببینم که باید ازش عبور بکنیم هزینه ماندن جمهوری اسلامی است و این نکته هم برای من مهم است که [انقلاب] برای دالانه، باید به سرعت عبور کنیم و برسیم به وضعیت عادی....مجبوریم آقای نصیری، انتخاب دیگری در کار نیست...، ضرورت براندازی‌ست که ما را به اینجا رسانده».

مبارزان و کنشگران سیاسی از نظر فردی حق دارند برای راه‌حل‌های سیاسی یا آرمان‌های خود ریسک کنند، اما یک سیاستمدار یا فعال سیاسی نمی‌تواند برای سرنوشت یک کشور و یک ملت راهی مخاطره‌آمیز را تجویز کند. از پی‌آمدهای جنگ یا انقلاب نمی‌توان به‌آسانی گذشت و آسیب‌های ناشی از سوءمدیریت کنونی کشور را با ویرانی‌های انسانی، زیربنایی و محیط‌زیستی جنگ که به مراتب گسترده‌ترند، یکی دانست.

شاید در یک خطابه و برای تهییج سیاسی هواداران یا شنوندگان بتوان چنین شرایطی را یکسان ارزیابی کرد، سخنرانی یا تحلیل مسئولانه اما از لون دیگری است. ویرانی‌ها و صدمات مادی و معنوی ناشی از جنگ بسیار گسترده خواهد بود. جنگ برای همه کشورها و‌ ملت‌ها ویرانگر است، اما برای موقعیت ایران به مراتب خطرناک‌‌تر است. چراکه اطرافش دشمنان منطقه‌ای فراوان دارد، گروه‌های قومی و گسل‌های هویتی داخلی در آن فعال هستند و همچنین هسته سخت حکومت و پایگاه مردمی‌اش نیروهایی را تشکیل می‌دهند که برای حقوق بشر و جان انسان ارزش چندانی قائل نیستند و حاضر به رودروی مردم قرار گرفتن و سرکوب معترضان و مخالفان هستند.

بنابراین، بالاتر از سیاهی نیز رنگی هست و نمی‌توان راه پرخطر انقلاب و حمله نظامی خارجی که اولی در ایران و دومی در کشورهای همسایه امتحان ناموفق خود را پس داده‌اند، برای کشور توصیه کرد.


نظر خوانندگان:


■ آقای فرخنده گرامی، میشود متقابلاً از شما به عنوان یک کنشگر سیاسی هم سوال کرد که چگونه و به چه حقی مردم میهن ما را از یک انقلاب مردمی و سرنگونی حکومت اسلامی ایران می‌ترسانید؟ آیا کنش‌گران سیاسی که معتقد و مبلغ انقلاب مردمی برای گذار از این نظام‌اند، حق دارند شما و نظرات شما را در جهت حفظ نظام و حکومت اسلامی ایران بدانند؟
با تشکر، فرهاد


■ فرهاد گرامی، موضوع ترساندن یا نترساندن نیست. قصد من نشان دادن درک ناکامل خانم بهاره هدایت از انقلاب و همچنین نوعی تناقض در استدلال ایشان است. او انقلاب ۵۷ را نقطه آغاز همه مشکلات یا به گفته ایشان تباهی می‌داند، چطور انقلاب یک زمان بد و ویرانگر است و زمانی دیگر راه‌حل؟ از این گذشته ایشان بر مخاطرات انقلاب تاکید می‌کند اما همچنان آن را توصیه می‌کند، من حق دارم نظر خودم را بگویم و برای آن استدلال بیاورم که چون یک راه‌حلِ مخاطره‌آمیز به معنای ریسک کردن برای همه مردم و یک کشور است (و نه فقط برای خود)، شایسته است راه‌حل‌های کم ریسک‌تر توصیه شود. انقلاب عواقب ناخواسته بسیار دارد که از کنترل فعالان و احزاب سیاسی با همه حسن نیتی که داشته باشند و با همه هزینه‌هایی که داده باشند، خارج است. بخصوص ما که تجربه نزدیک انقلاب ۵۷ و عواقب آن را داریم باید حساب‌شده‌تر گام برداریم. ایراد دیگر استدلال خانم هدایت این است که نگاه حذفی به بخشی از نیروهای سیاسی کشور دارد که با نگاه لیبرال خوانایی ندارد.
با احترام/ حمید فرخنده




نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net