سه شنبه ۴ دي ۱۴۰۳ -
Tuesday 24 December 2024
|
ايران امروز |
جان لیمبرت(John Limbert)
ترجمه: منصور فرهنگ
چرا رهبران ایران روسای جمهوریخواه ایالات متّحده را ترجیح میدهند؟
وقتی که خبر ملاقات ایلان ماسک، مشاور دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا با سعید ایروانی، سفیر ایران در سازمان ملل، منتشر شد، کسی تصوّر نکرد که ماسک میخواهد خودروی برقی تسلا به نماینده جمهوری اسلامی بفروشد. این تماس نمیبایست برای ناظرین مطّلع غیرمترقّبه جلوه کند زیرا که ملاقات نمایندگان ایران، چه شاهنشاهی و چه ولایت فقیهی، با جمهوریخواهان آمریکا سوابقی دیرینه دارد. از منظر تاریخی روسای جمهور دمکرات مثل جان کندی و جیمی کارتر در گفتوگو با رهبران ایران تمایل بیشتری به دفاع از حقوق بشر داشتند تا جمهوریخواهان.
محمّدرضا شاه پهلوی سلطنت خود را مدیون رئیس جمهور آمریکا میدانست. در سال ۱۹۵۳ دوایت آیزنهاور جمهوریخواه کودتا علیه محمّد مصدّق، نخستوزیری که پیشتاز ملّی شدن شرکت نفت ایران و انگلیس بود را تاٌ ئید کرد. جانشین آیزنهاور، ریچارد نیکسون جمهوریخواه با شاه روابط نزدیکی داشت. او محمّدرضا شاه و عربستان سعودی را ژاندارمهای خلیج فارس مینامید و در دهه ۱۹۷۰ فروش تسلیحات آمریکائی به ایران را تاٌئید کرد، زمانی که مخالفت با استبداد شاه رو به تشدید بود.
بعد از فروپاشی سلطنت در سال ۱۹۷۹، شاه تا آخر عمرش رئیس جمهرر دمکرات جیمی کارتر را مسئول شکستاش میدانست. این ادّعا که کارتر طرّاح انقلاب ایران بود مورد قبول آن بخش از ایرانیان مقیم خارج کشور است که هنوز نه خود و نه استبداد شاه را مسئول فروپاشی رژیم میدانند.
بعد از انقلاب توجّه رئیس جمهور کارتر به حقوق بشر در ایران چنان عکسالعمل منفیای ایجاد کرد که صاحبان قدرت در جمهوری اسلامی برای شکست کارتر در انتخابات نوامبر ۱۹۸۰ با مخالفین او همکاری کنند. عدم آزادی ۵۲ دیپلمات گروگان آمریکائی، از جمله این نویسنده(جان لیمبرت)، برای ۴۴۴ روز، نتیجه تماس غیرمستقیم خمینی و قول و قرارش با ماٌمورین مخفی رونلد ریگان رقیب جمهوریخواه او بود که گروگانها تا روز انتخابات در سال ۱۹۸۰ آزاد نشوند.
شگفتی واقعه اکتبر (October Surprise) که سالها به عنوان شایعه مورد بحث بود سر انجام در کتاب «گری سیک» پژوهشگر[۱] و دو روزنامهنگار «رابرت پری» و «کریگ اونگر» [۲] مورد تاٌئید قرار گرفته است.
پتر بیکر (Peter Baker) خبرنگار نیویورک تایمز (۳) نیز بعد از مصاحبه با «بن بارنز» یک سیاستمدار تکزاسی، ماٌمور رونالد ریگان، کاندید ریاست جمهور حزب جمهوریخواه، که برای جلوگیری از آزادی گروگانها با عناصر نزدیک به خمینی مذاکره کرده بود، جزئیات بیشتری از توطئه را فاش کرده است.
به ایرانیان پیشنهاد شد که به ازای برآوردن خواست ریگان میتوانند اسلحه مورد نیاز خود را خریداری کنند. و نیز به آنان قول داده شد که چنانچه ریگان در انتخابات کارتر را شکست دهد ایران میتواند از آمریکا اسلحه بخرد.
درآن زمان ایران در حال جنگ با عراق بود و نیاز مبرمی به اسلحه داشت، خصوصاُ برای تسلیحات امریکائی که شاه از آمریکا خریده بود. اگر ایرانیها حاضر به آزادی گروگانها بودند میتوانستند با دولت کارتر اینگونه معامله داشته باشند.
گری سیک براین باور است که اگر چه کارتر فروش اسلحه به ایران را تحریم کرده بود ولی میتوانست به ازای آزادی گروگانها نیاز تسلیحاتی ایران را بهنام پس دادن حسابهای مسدود شده توجیه کند.
بنا بر این در پائیز ۱۹۸۰ ایرانیها، مثل مردم آمریکا، توانائی انتخاب بین دو حزب آمریکا را داشتند. تصمیم ایران بر این مبنا گرفته شد که جمهوریخواهان یک ماه قبل از انتخابات آمریکا یکی از قولهای خود به ایران را عملی کرده بودند، از جمله فروش چرخهای لازم برای هواپیماهای F-4 ایران.
در اواخر ماه اکتبر قطعات یدکی مورد نیاز نیروهای مسلّح ایران با همکاری سرّی فرانسه و اسرائیل و هواپیماهای بازرسی نشده ایران که در آسمان اروپا و ترکیه پرواز میکردند به تهران منتقل شد. جزئیات این معامله بین رژیم ولایت فقیه و ماٌمورین مخفی ریگان در کتاب «لانه جاسوسان»[۴] فاش شده است.
دلیل دیگر همکاری خمینی با جمهوریخواهان ضدّیت عمیق او با کارتر به خاطر تمجید او از شاه و اینکه در شرایط آن زمان دشمنی با آمریکا به خمینی کمک میکرد که از نیروهای رادیکال بر ضد منتقدین خود استفاده کند. لذا داد و ستد جمهوریخواهان با خمینی به او کمک میکرد که رهبر «شیطان بزرگ» را تحقیر کند و شانس موفقيّت ریگان در انتخابات را افزایش دهد. به بیان دیگر، جمهوریخواهان این فرصت را به خمینی میدادند که بگوید انقلاب او رئیس جمهور آمریکا را بازنده و تحقیر کرده است – دستاوردی که دموکراتها قادر به رقابت با آن نبودند.
طنز ماجرا در این بود که هم زمان با ارسال پنهانی اسلحه به ایران در ماه اکتبر دولت کارتر و ایران به توافقی رسیده بودند که امید پایان گروگانگیری را میداد. در ماه سپتامبر ۱۹۸۰ «وارن کریستوفر» معاون وزارت خارجه آمریکا، با نماینده خمینی صادق طباطبائی در شهر بن آلمان ملاقات کرده و برای حل مسئله گروگانها به نتیجه رسیده بودند و قرار بود که بعد از ترتیب دادن جزئیات توسّط وکلا و مسئولین بانک، گروکانها قبل از ماه نوامبر آزاد شوند.
علیرغم این توافق خمینی تصمیم گرفت که معامله با ریگان انجام شود و گروگانها روز ۲۰ ژانویه ۱۹۸۱ یعنی همزمان با مراسم آغاز ریاست جمهوری او آزاد شوند.
در دوره ریاست جمهوری رونالد ریگان فروش تسلیحات آمریکائی به ایران ادامه یافت و زمینه رسوائی «ایران کنترا»(Iran Contra) بر ملا شد. افشای این واقعيّت که آمریکا به ایران اسلحه فروخته و از درآمد آن به نیروهای ضد کمونیست در نیکاراگوئه کمک کرده ریاست جمهوری ریگان را به خطر انداخت. ایران مقداری اسلحه دریافت کرد و بهائی بالاتر از قیمت بازار پرداخت ولی آنچه را که انتظار داشت دریافت نکرد.
یکی از شرایط این معامله آزادی چند گروگان آمریکائی در لبنان بود ولی دیری نپائید که نیروهای نیابتی ایران در لبنان تعدادی دیگر آمریکائی را به گروگان گرفتند و عناصر میانهروئی که پرزیدنت ریگان انتظار عادیسازی رابطه با آنان را داشت وجود خارجی نداشتند.
حالا سوٌال این است که رئیس جمهور منتخب آمریکا و ایلان ماسک برای ایران چه برنامهای دارند؟
ترامپ میخواهد با ایران معاملهای بکند که طی آن برجام با شرایط مورد نظر او تغییر و احیا شود، برنامهای که ترامپ در سال ۲۰۱۸ امریکا را از آن خارج کرد. هم زمان، ترامپ از سناتور جمهوریخواه «رند پاول» خواست که با وزیر خارجه ایران جواد ظریف که در توافق برجام نقش داشت ملاقات کند. پاول ظریف را به کاخ سفید دعوت کرد ولی رهبر ایران آیتالله علی خامنهای اجازه نداد که ظریف دعوت را بپذیرد. ترامپ دوباره سعی کرد که در فرانسه با وساطت رئیس جمهور امانوئل مکرون با ظریف ملاقات کند ولی دو باره خامنهای مخالفت کرد.
در بینش جمهوری اسلامی ایلان ماسک قائم مقام حزب سیاسی امریکا است که تهران همیشه برای مذاکره با واشنگتن ترجیح داده است. ترامپ با تاٌکید روی این اصل که هدف امریکا تغییر رژیم نیست احتمال توافق برای رژیم ایران را شیرین کرده است. و در عین حال رئیس جمهور منتخب ایران را تهدید میکند که در صورت عدم توافق تحریمهای اقتصادی علیه ایران را تشدید خواهد کرد. این احتمال هست که ایرانیان به پیشنهادات جمهوریخواهان گوش بدهند همانطور که در ۴۵ سال گذشته چنین کردهاند. چرا که نه؟
* جان لیمبرت (John Limbert) دیپلمات و استاد دانشگاه بازنشسته امریکائی است. او یکی از ۵۲ کارمند سفارت امریکا در ایران بود که ۴۴۴ روز گروگان ولایت مطلقه فقیه بودند. دکتر لیمبرت فارغ التحصل دانشگاه هاروارد است و به زبان فارسی تسلّط دارد. تحقیقات پژوهشی او در باره تاریخ و فرهنگ ایران است. او پنج کتاب در باره تاریخ و مسائل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نوشته، از جمله «شیراز در عصر حافظ»(Shiraz In The Age Hafez) که زنده یاد همایون صنعتیزاده آن را ترجمه کرده. ناشر این کتاب موٌسّسه فرهنگی و پژوهشی دانشنامه فارس است.
——————————————
[1] Gary Sick, All Fall down: America’s Tragic Encounter With Iran, Random House, 1985
[2] https://www.nytimes.com/1991/04/15/opinion/the-election-story-of-the-decade.html
[3] https://www.nytimes.com/2023/03/18/us/politics/jimmy-carter-october-surprise-iran-hostages.html
4 Craig Unger, Den of Spies: Reagan, Carter, and the Secret History of the Treason That Stole the White House, HRINER BOOKS, Boston – New York, 2024
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|