دوشنبه ۱۱ فروردين ۱۴۰۴ - Monday 31 March 2025
ايران امروز

iran-emrooz.net | Wed, 26.03.2025, 17:14

کانون دموکراسی و توسعه آذربایجان: «به توسعه‌طلبی و ادعای ارضی پایان دهید!»

بیانیه‌ی تحلیلی کانون دموکراسی و توسعه آذربایجان (اوجاق) در مورد تظاهرات دوم فروردین مردم اورمیه

تظاهرات عظیم دوم فروردین در شهر اورمیه، پایتخت فرهنگ و مدنیت آذربایجان، نقطه‌ی عطفی در تاریخ سیاسی و رابطه‌ی ترک و کرد در آذربایجان و مخصوصا آذربایجان غربی است. تجمع مردم اورمیه پیامی روشن به مردمان ایران، حکومت تهران و دولت‌های همسایه، نیروهای سیاسی منطقه و نیز جوامع بین‌المللی داشت و آن پیام، همانا اعتراض و اعلام انزجار آنها از توسعه‌طلبی و ادعای ارضی گروه‌های مسلح کردی نسبت به خاک آذربایجان است.

این پیام صریح که به اعتبار حضور و فریاد صدها هزار نفر از مردم اورمیه در خیابان‌ها در تاریخ منطقه ثبت شد، باید به طور دقیق و مسئولانه از سوی مردم و نیز جنبش‌ها و نیروهای سیاسی فعال در ایران و منطقه مورد توجه قرار گیرد. چرا که سهل‌انگاری، رویکرد فرافکنانه و اتهام‌آمیز به این هشدار مردم اورمیه و عدم اصلاح و اقدامات پیشگیرانه، می‌تواند معادلات سیاسی را به ضرر مردمان ترک و کرد در دستیابی به دموکراسی و توسعه و به سود حکومت تفرقه‌افکن تهران و گروه‌های مسلح منطقه داشته باشد.

بدین منظور برای تنویر و جلوگیری از تحریف ماجرا نکاتی را متذکر می‌شویم:

۱- هرچند عملکرد تبعیض‌آمیز نهادهای حکومتی و مخصوصا دخالت مستقیم سپاه قدس در ارائه مجوز به همشهری‌های عزیز کرد برای برگزاری جشن نوروز و نمایش پرچم‌های کردستان و سردادن شعارهای توسعه‌طلبانه همچون «اورمیه کردستانه»، جرقه‌ی اصلی برای حضور مردم اورمیه در تظاهرات دوم فروردین بود، اما نباید کل ماجرا را تنها به آن مراسم برنامه‌ریزی شده تقلیل داد. واقعیت این است که تغییر ترکیب جمعیتی آذربایجان غربی و کردی‌سازی آن از استراتژی‌های اصلی رژیم تهران برای محدود کردن ترک‌ها و همچنین تفرقه‌افکنی بین ترک و کرد بوده است. در این میان، سیاست مذکور با استقبال گروه‌های مسلح کردی که عمدتا معتقد به ایدئولوژی ناسیونالیسم خاک و خون هستند مواجه شده و آنها علیرغم تذکر فعالان و احزاب منطقه، روز بروز بر تبلیغات و ادعاهای خود بر خاک آذربایجان پافشاری می‌کنند. ادعای ارضی نسبت به استان آذربایجان غربی و سیاست تغییر ترکیب جمعیتی، از آشکارترین نمونه‌های همسویی بین دستگاه امنیتی و تبلیغاتی جمهوری اسلامی و گروه‌های مسلح کردی در منطقه است. برای مثال، همکاری نزدیک سپاه پاسداران با باندهای قاچاق و ترور منسوب به کردها که معاملات زمین و مسکن در اورمیه را مدیریت می‌کنند و نیز شرکت فعال گروه‌های کردی در انتخابات مجلس جمهوری اسلامی در سال  ۱۴۰۲، در حالیکه ترک‌ها انتخابات را تحریم کرده بودند و ادعاهای توسعه‌طلبانه احزاب و محافل کردی بعد از نتایج اعلامی از جمله اتفاقاتی است که در سالهای اخیر بر نگرانی‌های مردم اورمیه افزوده است.

۲- توجه داشته باشید که این ادعاهای ارضی تنها در شبکه‌های اجتماعی توسط کاربران حقیقی و یا ناشناخته صورت نمی‌گیرد. بلکه توسعه‌طلبی، مسابقه‌ای است که بین احزاب کردی در حال انجام است و هرکدام در تلاشند اراضی بیشتری را با تبلیغات گسترده‌تر مدعی شوند. بطوریکه  نقشه جعلی «کردستان بزرگ» که بخش اعظم خاک آذربایجان را در خود دارد، در مراسمات رسمی این احزاب تبلیغ می‌شود و عوامل آنها در رسانه‌های فارسی‌زبان تلویحا این ادعاها را بطور روزمره تبلیغ می‌کنند. از سال ۲۰۰۶ تاکنون، تعداد استانهایی که برخی احزاب کردی مدعی آن شده‌اند، در جریان تحولات داخلی و تغییرات در مواضع آنها، از سه به پنج استان افزایش یافته است. اخیراً نیز نوۀ اسماعیل سمیتقو شکاک، دو استان قزوین و همدان را به این فهرست افزوده و در ادعاهای خود مواضعی تحریک‌آمیز اتخاذ کرده است. همزمان با این ادعاها، حضور مسلحانه این احزاب در برخی کوه‌های آذربایجان و حمایت برخی کشورهای منطقه از آنها، موجب احساس ناامنی ساکنان استان شده است.

۳- تاریخ منطقه، مخصوصا عملکرد احزاب مسلح ناسیونالیستی به کررات نشان داده که ادعای ارضی، در عمل بسترسازی برای پاکسازی قومی در اولین فرصت است. به همین دلیل، اعتراض علیه ادعای ارضی، بیشتر از اینکه مسئله حساسیت در مورد قلمرو سرزمینی آذربایجان باشد، انجام وظیفه انسانی برای دفاع از حقوق بشری ساکنان استان آذربایجان غربی اعم از ترک‌ها و کردهاست. حق حیات، جلوگیری از جنگ و خونریزی، پیشگیری از آوارگی مردم، به عنوان حقوق بنیادین بشر، بسیار مهمتر از مالکیت خاک و حفظ تمامیت ارضی است. وقایع مربوط به اشغال شهر سولدوز در سال ۱۳۵۸ توسط حزب دمکرات کردستان، پروسه اشغال و پاکسازی اتنیکی در شهرهای جمهوری آذربایجان توسط حزب مسلح ارامنه، پاکسازی اتنیکی در مناطق عرب‌نشین و ترکمن‌نشین در عراق و سوریه توسط نیروهای کردی به بهانه جنگ با داعش، به لحاظ زمانی هنوز فراموش نشده و حافظه‌ی جمعی آذربایجانی‌ها هنوز درگیر آنهاست. با توجه به این تجارب دردناک، نگرانی از ادعاهای ارضی و اعتراض به ایجاد ناامنی، وظیفه‌ی هر شهروند آگاه و مسئول است.

۴- حکومت جمهوری اسلامی سالهاست که گرفتار بحران مشروعیت است. رژیم که دیگر توانی برای حل مشکلات و جلب رضایت شهروندان ندارد برای تضمین بقا خود، به ارعاب مردم از شر بدتر از جمهوری اسلامی تمرکز کرده است. به این صورت که مردم را از جنگ داخلی و ایجاد هرج و مرج در خلا قدرت جمهوری اسلامی می‌ترساند. شاکله اصلی این سناریو برای شهرهای مرکزی، ترساندن آنها از تجزیه ایران و برای شهرهای آذربایجان هجوم و اشغال شهرها توسط دستجات مسلح کردی است. این سناریو که با ادعاهای ارضی و خشونت احزاب کردی کامل و ملموس‌تر می‌شود، به عنوان ترمز ذهنی، امید مردم برای فردای بهتر را کمتر کرده و مانع از پیوستن فراگیر آنها به جنبش‌های ضد حکومتی می‌شود. به همین دلیل است که برندهی اصلی این ادعاهای ارضی، رژیم جمهوری اسلامی است.

۵- از ویژگی‌های بارز تظاهرات دوم فروردین ارومیه، علاوه بر گستردگی آن، حضور آحاد مختلف مردم اورمیه از زن و مرد و پیر و جوان با  گرایشهای گوناگون سیاسی و مذهبی بود. اکثر آنهایی که در اعتراضات زن، زندگی، آزادی مشارکت داشتند، این‌بار در اعتراض به ادعای ارضی و ایجاد حس ناامنی در ساکنان منطقه به این تظاهرات پیوسته بودند. این، به نوبه خود، نشان‌دهنده‌ی آنست که آذربایجان و ترک‌ها، در اعتراض به استبداد و دفاع از آزادی‌ها و مخصوصا حقوق ملیت‌ها در کنار کردستان و دیگر ملیت‌های کشور هستند اما اجازه سوءاستفاده از منش مدنی و مسالمتآمیز خود را به فرصتطلبان نمی‌دهند.

۶- فراخوان اولیه تظاهرات با عنوان عزاداری مذهبی نباید بهانه‌ای برای تخریب تظاهرات و فرافکنی در مورد آن باشد. چرا که درخواست مجوز برای برگزاری جشن نوروزی قبل از نوروز رد شده بود و برای کسب مجوز برای برگزاری تظاهرات، تاکتیکی بهتر برای مجاب کردن نهادهای امنیتی استان وجود نداشت. کما اینکه تنها در ساعت اول تظاهرات مراسم سنتی تعزیه با چوب برگزار شد و بعد از آن حتی افراد مذهبی هم به تظاهرات پیوستند.

۷- با وجود تمام جنبه‌های مثبت تظاهرات، لازم به ذکر است که در بین جمعیت، گاها برخی شعارهای نژادپرستانه از سوی تعدادی محدود سر داده شد، که آنها را قویا محکوم می‌کنیم. اینگونه شعارها چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، نه تنها وجهه اعتراضات مدنی را خراب می‌کند، بلکه با عادی‌سازی نفرت قومی و خشونت، مانع اصلی همزیستی و توسعه می‌شود. مبارزه مسلحانه و اقدامات خشونت آمیز گروه‌های کردی که به نوبه‌ی خود به عادی‌سازی و بازتولید خشونت می‌انجامد، در کنار ادعای ارضی و تهدید ترک‌ها، بر جنبش مدنی و سکولار آذربایجان نیز تاثیر منفی می‌گذارد. با ایجاد احساس ناامنی در مردم، اقبال عمومی به نیروهای دمکراسی‌خواه کمتر شده و بجای آن در یک رفتار واکنشی برخی چهره‌های مذهبی طرفدار حکومت و بعضا افراطی می‌انجامد. به عبارت دیگر، رژیم جمهوری اسلامی بواسطه‌ی اقدامات توسعه‌طلبانه گروه‌های کردی، هم مردم را از آینده می‌ترساند و هم مهره‌های مذهبی و حکومتی را با گفتمان مذهبی و افراطی به عنوان منجی به صحنه می‌آورد. لذا، کانون دموکراسی و توسعه آذربایجان (اوجاق) ضمن ابراز نگرانی از خدشه‌دار شدن مرزبندی شفاف بین جنبش مترقی آذربایجان با تحرکات و افراد مذهبی و حکومتی، فعالان و آحاد جامعه آذربایجان را به دقت و هوشیاری در این مسئله فرا می‌خواند.

۸- در طول حدودا سی سال از آغاز اشغال و نسل‌‌کشی ترک‌ها درقره‌باغ تا جنگ دوم و آزادسازی ارضی اشغالی، در حالیکه مردم آذربایجان در جنوب ارس، همواره اشغال و نسل‌کشی نیروهای ارمنی را به شدیدترین نفرت‌ها و عمیق‌ترین حس انزجار محکوم می‌کردند اما در عین حال، مدنیتی مثال‌زدنی را هم به نمایش گذاشتند؛ آنها هیچ‌گاه آن نفرت و انزجار را به سوی همشهری‌های ارمنی خود در شهرهای مختلف آذربایجان منحرف نکردند. علیرغم اینکه ارمنی‌های ایران و آذربایجان اکثرا حامی سیاست اشغال دولت ارمنستان علیه اراضی آذربایجان بودند، در طول تمام این سال‌ها کوچکترین خدشه‌ای به حرمت همسایگی و تضمین آسایش اقلیت ارمنی در شهرهای آذربایجان وارد نیامد. این واقعیت تاریخی افتخارآمیز، مثالی است که نشاندهنده‌ی عمق فرهنگ همسایه دوستی و همنوع‌پروری ترک‌های آذربایجان است و اتفاقا شهر اورمیه و آذربایجان غربی سرآمد شهرهای آذربایجان و ایران در فرهنگ مدارا و همزیستی است. چرا که بعد از جنگ سولدوز/نقده در سال ۵۸، که نیروهای اشغالگر حزب کردی از شهر بیرون رانده شدند، هیچ اقدام مغرضانه برای انتقام‌گیری از همسایه‌های کرد انجام نشد و مردم سولدوز (ترک و کرد) مثل همیشه به همسایگی و در هم‌تنیدگی خود ادامه دادند. این سنت حسنه که به نوبه‌ی خود ریشه در تاریخ طویل شهرنشینی و حکمداری ترک‌های آذربایجان و مخصوصا اورمیه دارد، در همزیستی و ادغام اقلیت‌های زبانی و دینی مختلف مخصوصا همشهری‌های کردزبان در تار و پود جامعه‌ی اورمیه خود را آشکارا نشان می‌دهد. این سنت ارزشمند باید به هر بهایی حفظ شود و نباید اجازه داده شود که نیروهای امنیتی رژیم، مدعیان ارضی و افراطیون خدشه‌ای بر آن وارد کنند. بدون شک، ارتباط نزدیک بین فعالان، نیروهای سیاسی و روشنفکران ترک و کرد مخصوصا ریش سفیدان کرد ساکن اورمیه در حفظ همبستگی بین ترک و کرد و جلوگیری از تحرکات مغرضانه نقش اساسی خواهد داشت.

با توجه به آنچه که در بالا اشاره شد، کانون دموکراسی و توسعه آذربایجان (اوجاق)، توجه احزاب سیاسی کرد را به درک مسئولیت تاریخی خود برای حفظ همبستگی ترک و کرد در برابر دشمن مشترک یعنی فاشیسم جمهوری اسلامی دعوت می‌کند. تظاهرات مردم اورمیه، با پیام بی‌نهایت شفاف در اعتراض به عملکرد شما و سیاست‌های بلند مدت جمهوری اسلامی، با شرکت چند صد هزار نفری که در تاریخ اورمیه کم سابقه بود، آن قدرعظیم و مهم بود که با بهانه‌ها و اظهارات فرافکنانه نمی‌توان از اهمیت آن کاست؛ پیامش را نادیده گرفت و از مسئولیت شانه خالی کرد. اینکه، صدها هزار نفر از ساکنان یک شهر، در اعتراض به ادعاهای ارضی به خیابان آمدند، درس‌های قابل تاملی در مورد امکان عملی کردن آن و عواقب ادامه این ادعاها می‌تواند داشته باشد.

بسیاری از فجایعی که در دوران معاصر از طریق رسانه‌ها شاهد بوده‌ایم، با بهانه‌هایی بسیار جزئی آغاز شده‌اند. طرح ادعاهای ارضی، حتی اگر از سوی یک حزب سیاسی مطرح شود و در تجمعاتی که ظاهراً برای جشن و شادی شکل گرفته‌اند تکرار شود، همواره پتانسیل بالایی برای ایجاد تنش و درگیری داشته و دارد. ما بر این باوریم که گفت‌وگو با تمام طرف‌هایی که به امنیت، آرامش و صلح در کشور علاقه‌مند هستند، ضروری است.

برای ساختن جامعه‌ای بهتر، ابتدا باید چشماندازی روشن از آینده مطلوب ترسیم کرد. برای ایجاد امید و تضمین فردایی بدون جنگ داخلی، تنش قومی و بازتولید استبداد و فاشیسم، لازم است که احزاب سیاسی کرد از هرگونه تبلیغات توسعه‌طلبانه نسبت به شهرهای آذربایجان دست بردارند. این گامی عقلانی است که برداشتن آن از سوی جریان‌های سیاسی کردی، نشانه‌ای از مسئولیت‌پذیری، بلوغ سیاسی و مهمتر از همه، پرهیز از تکرار اشتباهات جدی و خطرناک گذشته خواهد بود.

آذربایجان غربی، قزوین، همدان و لرستان، کردستان نیستند و این واقعیت را نمی‌توان با تغییر نام آنها عوض کرد. (اگر راه تغییر نام دیگر استان‌ها و طرح ادعای ارضی بر استان‌های تغییر نام یافته در کشور باز شود، کدام نیرو به جز یک فاجعه تمام عیار، خواهد توانست این قطار را متوقف کند؟) اشتباه ممکن است از هر کسی سر بزند، اما اصرار بر دفاع از اقدامات نادرست، بخشودنی نخواهد بود. جوامع باید از تجربیات تلخ دیگران بیاموزند و از تکرار آنها به بهای رنج و اشک مردمان خود پرهیز کنند.

ما منتظر اقدام درست احزاب کرد برای شروعی تازه در مسیری نو برای همکاری در برانداختن نظم غیردمکراتیک امروزی و ساختن فردایی بهتر برای همه مردمان ایران هستیم.
کانون دموکراسی و توسعه آذربایجان (اوجاق)
فروردین ۱۴۰۴



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net