iran-emrooz.net | Fri, 05.05.2006, 17:34
“اِبو مورالِس” و ملیکردن صنعت نفت در بولیوی
رضا علامهزاده
جمعه ١٥ ارديبهشت ١٣٨٥
چند ماه پیش در مطلبی با عنوان یک "بام و دو هوا"، از گرایش روزافزون مردم قاره آمریکای لاتین به انتخاب رهبران ملیگرا برای اداره کشورشان نوشتم و از ایجاد یک "جبهه ملیگرائی نوین" در این قاره حرف زدم. اگر اخبار را دنبال کرده باشید میدانید که مهمترین خبر یکی دو روز گذشته که حتی سر و صدای ماجرای انرژی اتمی ایران را تحتالشعاع قرار داد، اعلام ملی کردن صنعت نفت در بولیوی بوده است که توسط "اِبو مورالِس"، رئیس جمهور منتخب مردم بولیوی اعلام شد.
این خبر را که صاحب نظران مسائل آمریکای لاتین انتظارش را داشتند در رسانههای غربی به عنوان یک شوک بازتاب یافت و رهبران کشورهای اروپائی با نگرانی آن را محکوم کردند. برخی رسانههای راستگرا که عملا از مدتها پیش از قطعی شدن انتخاب "اِبو مورالِس"، علیه او به طور غیرمستقیم تبلیغ میکردند حالا دیگر شمشیر را از رو بستهاند و به صراحت به او میتازند. او که سه روز پیش، یعنی درست یک روز پیش از اعلام ملی شدن صنعت نفت بولیوی، همراه با "هوگو چاوز"، رئیس جمهور منتخت مردم ونزوئلا و یکی از مغضوبین دستگاه دولتی "جورج بوش"، به کوبا سفر کرده بود و سخت مورد استقبال قرار گرفته بود، حالا این آتو را به دست این رسانهها داده است که اقدام مردمدارانه او را به حساب توطئه مشترک "فیدل – چاوز" بگذارند!
ماجرا این است که بولیوی که فقیرترین کشور آمریکای لاتین به حساب میآید، دارای مخازن نفت نه چندان پرباری است که درآمدش تا کنون بین دو گروه تقسیم شده است؛ شرکتهای چند ملیتی نفت (انگلیسی، آمریکائی، فرانسوی، ایتالیائی، و در راس همهشان، اسپانیائی) و دولتمردان فاسد که در دهههای اخیر یا نظامی بودهاند، یا وابسته به مافیای مواد مخدر، و یا ترکیبی از این دو.
اقدام "اِبو مورالِس" که مثل آبی در خوابگه مورچگان تراستهای نفتی را به جنب و جوش در آورده به سادگی این است که این شرکتها شش ماه وقت دارند که یا شرائط تازه دولت را که مسلما در آن سهم بیشتری برای خود قائل شده است بپذیرند و به بهرهبرداری از مخازن نفت بولیوی ادامه دهند، یا قراردادشان یک طرفه فسخ خواهد شد. جالب است که برخورد دولت کارگری اسپانیا که بیشترین سهم را در صنعت نفت بولیوی دارد از دولتهای دیگر اروپائی آرامتر و معقولتر بوده است. وزیر صنایع اسپانیا گفته است "مسلما راهی پیدا خواهد شد که منافع دو طرف تامین شود"، در حالیکه برخورد اتحادیه اروپا به شدت عصبیگونه و تهدیدآمیز بوده است؛ آمریکا که دیگر جای خود دارد!
"اِبو مورالِس" که در اولین سفر خارج از قاره آمریکا به دعوت "زاپاترو" نخست وزیر سوسیالیست اسپانیا به مادرید آمده بود در مصاحبه مشترکتش به صراحت گفته بود که "بولیوی به همکار نیاز دارد و نه به مالک!" او اضافه کرده بود که "کمپانیهائی که قوانین را رعایت نمیکنند قاچاقچیاند." این نمونهها را آوردم تا بگویم چرا اسپانیا نباید از تصمیم ملی کردن صنعت نفت در بولیوی شوکه شده باشد. البته باید منتظر ماند و دید دولت کارگری اسپانیا در مقابل فشار شرکتهای نفتی و حزب مخالف قدرتمندی که در برابر دارد چگونه با این مشکل کنار خواهد آمد.
این را هم در این زمینه بگویم که تمام رئیس جمهورهای سابق بولیوی به محض "انتخاب!" شدن به مهمانی کاخ سفید میرفتند و دست کمک مالی و نظامی دراز میکردند. "اِبو مورالِس" اما اولین سفرش را چند ماه پیش نه به آمریکا که به کوبا کرد، البته او هم برای دراز کردن دست کمک. نه کمک مالی و نظامی، بلکه کمکی که از دست کاسترو و ملت کوبا بر بیاید و مستقیما به درد مردم بولیوی بخورد: عمل مجانی چشم برای پنجاه هزار بیمار بولیویائی در هر سال توسط چشمپزشکان کوبائی، پذیرش سالیانه پنجهزار دانشجوی بولیویائی در دانشگاه های کوبا در رشته پزشکی، و مبارزه مشترک با بیسوادی در دورترین روستاهای بولیوی توسط متخصصین کوبائی.