ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 18.04.2005, 8:32
كالبد شكافی منازعات چين و ژاپن

ايرنا / حسن توانا
دوشنبه ٢٩ فروردين ١٣٨٤

باآغاز دور جديد اعتراضات شهروندان چينی عليه سياست‌های دولت ژاپن كه‌از آن به عنوان "تحريف تاريخ" و "زيبايی نمايی" دوران امپراطوری ژاپن ياد می‌شود، روابط پكن و توكيو متشنج تر گرديد و وزير خارجه ژاپن برای گفت وگو با مقامات چين و كاهش تنش‌ها عازم پكن شد.
روز شنبه و يكشنبه هفته جاری بار ديگر ده‌ها هزار شهروند خشمگين چينی در برخی از شهرهای چين از جمله شانگهای بزرگترين شهر صنعتی چين و شهر"شنيان" در شمال شرق اين كشور به اعتراضات شديد عليه ژاپن دست زدند و سركنسولگری اين كشور در شانگهای مورد تعرض قرار گرفت و در شهرهای " خانگ جو" و "تيان جين " نيز اعتراضات مشابهی صورت گرفت.
طی چند هفته‌گذشته اين چندمين بار است كه شهروندان چينی اعتراضات خود را عليه مسايل برجای مانده از تاريخ روابط پكن و توكيو ابراز می‌دارند.
رخدادهای اخير در روابط چين و ژاپن پيام روشن و صريحی با اين مضمون به همراه دارد كه "زخم مردم چين از حوادث برجای مانده ‌از تاريخ روابط دو كشور التيام نيافته و خشم مردم چين نسبت به‌حوادث تلخ بيش از شش دهه قبل همچنان نهفته و باقی است".
مردم چين معتقدند كه‌جنايات ارتش امپراتوری ژاپن در دوران جنگ جهانی دوم و اشغال بخش‌هايی از چين فراموش ناشدنی است،زيراآثاراين جنايات همچنان در چين باقی و بعضا در حال قربانی گرفتن است .
اما اين نژاد كه صبوری پيشه آن و در صورت بيدار شدن غيرقابل مهار است، با توجه به شرايط سخت دهه‌های پنجاه تا هفتاد ، تلاش كرد كه‌اين حوادث تلخ تاريخی را به بوته فراموشی سپرده و از در تعامل با اين حوادث در آيد.
براين اساس دولت چين از آغاز دهه هشتاد، پس از برقراری روابط سياسی با ژاپن درسال ‪ ۱۹۷۹‬ميلادی در قبال چند تعهد و ابراز پشتيبانی مقامات ژاپن از حوادث تاريخی و ارايه كمك‌های اقتصادی و مالی ، سعی كرد احساسات شهروندان اين كشور را در قبال حوادث تاريخی چون كشتار "نانجينگ " مهار كند.
گفته شده است در جريان اين كشتار كه توسط ارتش امپراتوری ژاپن در سال ‪ ۱۹۳۷‬در شهر "نانجينگ" در شرق چين به وقوع پيوست ، در مدت زمان چند هفته حدود ‪ ۳۰۰‬هزار چينی قتل عام شدند.
اما دولت ژاپن موفق شد دردهه هشتاد با چهره‌ای ديگر يعنی صلح‌آميز و ياری -رسان اقتصادی در چين ظاهر شود و ديری نپاييد كه تابلوهای تبليغاتی شركت -های بزرگ و معروف ژاپنی كه در دهه هشتاد دراوج فعاليت اقتصادی در جهان و منطقه بودند ، در چين جای خود را به نفرت و كينه‌شهروندان چينی داد و رفته رفته حضور كالاهای ژاپنی در چين و نيز كمك اقتصادی دولتمردان توكيو كه در قالب وام‌های "ينی " معادل يك ميليارد دلار در سال به چين انجام می‌شد، باعث گرديد ، حوادث تلخ گذشته آرام آرام رنگ ببازد .
ضمن آنكه با فاصله گرفتن نسل‌های زخم خورده از تاريخ در چين و عدم درك نسل‌های جديد ، حوادث و رخدادهای تاريخی ميان چين و ژاپن درحال رنگ باختن و محو شدن در لابلای كتب تاريخی بود .
امااز سال‌های پايانی قرن بيستم و دهه نود ميلادی و زمانيكه چين در حال تقويت جايگاه خود در منطقه و جهان بود و به عنوان رقيب جدی اقتصادی ژاپن در منطقه و جهان عرض اندام كرد، روحيه همكاری مسالمت‌آميز ميان دو طرف جای خود را به تقابل با يكديگر داد و زمينه را برای كالبد شكافی حوادث تاريخی فراهم ساخت .
از طرفی ژاپن كه ازاواسط دهه نود حضور سياسی خود را درصحنه بين‌المللی پررنگ تر كرده و تلاش داشت باقدرت‌اقتصادی خوددرمسايل مهم سياسی- بين‌المللی نقش ايفا نمايد، يكباره با رقيب جدی چون چين مواجه شد كه اكنون هم به‌لحاظ اقتصادی و هم به‌لحاظ سياسی می‌تواند جايگاه‌قدرتمندتری نسبت به‌ژاپن درامور منطقه و جهان داشته باشد.
براين اساس بازارهای منطقه‌شرق و جنوب شرقی آسيا كه دردهه‌هشتاد در سيطره كالاهای ژاپنی بود، جای خود را به كالاهای چينی ارزان قيمت داد وحتی شرايط به گونه‌ای شد كه سرمايه‌های بزرگترين كمپانی‌های توليدی ژاپنی به چين و بويژه مناطق ويژه‌اقتصادی اين كشور سرازير و موازنه اقتصادی را به نفع چين تغيير داد .
درواقع حوادث تاريخی بروزكرده حال حاضرميان پكن و توكيو را بايستی ناشی از يك رقابت نهفته چند دهه‌ای در منطقه دانست . اما سوال اصلی اينجاست كه چرا سياستمداران ژاپن با آنكه به‌حساسيت شهروندان ودولتمردان چينی نسبت به حوادث تاريخی به خوبی واقفند، پس از دو دهه همكاری مسالمت آميز يكباره طی چند سال گذشته بی‌مهابا به مسايل تاريخی دو طرف دامن می‌زنند.
اختلافات ومنازعات چين و ژاپن، تاريخی و سياسی است كه مسايل ارضی را نيز در برمی گيرد كه بخشی از آن‌ها برجای مانده‌از تاريخ و مربوط به دوران جنگ جهانی دوم و برخی در ارتباط با دوران جديد می‌باشد كه‌طی سالهای‌اخير روابط دو كشور بواسطه اين مسايل متشنج گرديده است .
ازجمله مسايل تاريخی، حضور رهبران ژاپن در معبد " ياساكانی" دراين كشور كه ازديد چين و كره‌محل يادبود جنايتكاران جنگی وازنگاه‌ژاپن به‌عنوان نمادی از وطن پرستی است و ‪ ۱۴‬نفر از مجرمان جنگی و كشته‌شدگان جنگی ژاپن در اين زيارتگاه به خاك سپرده شده‌اند، می‌باشد.
" جانيشيرو كويزومی" نخست وزير ژاپن ازسال ‪ ۲۰۰۱‬واز زمان به‌قدرت رسيدن در ژاپن همه ساله ازاين معبد بازديد كرده‌است كه‌همواره‌خشم چين ، كره شمالی وكره جنوبی را برانگيخته است .
اختلافات ارضی دو كشور در دريای شرقی چين كه در دو منطقه جزيره " ديائو يو " ( نام چينی ) و جزاير كوچك متعلق به آن و خط مرزی آبی ميان دو كشور در دريای شرقی چين كه دارای منابع غنی نفت و گاز است ، می‌باشد.
چين بر موضع قاطع خود مبنی بر تعلق تاريخی جزيره " ديائو يو " به خاك چين تاكيد كرده است .
دولت ژاپن نيز اين جزيره كه با عنوان جزيره "سنكاكوس" نام می‌برد و دارای صخره‌های بسيار و خالی‌ازسكنه‌است ودر‪ ۴۱۰‬كيلومتری غرب جزيره‌اوكيناوای ژاپن ، واقع شده راازآن خود می‌داند و به فعاليتهايی دراين جزيره دست زده است و اين مساله با واكنش چين مواجه شده و روابط دو كشور بارها بر سر اين مساله روبه تيره‌گی گذاشته است .
به‌گفته مقام‌های چين، جزاير"ديائو يو" از ديرباز متعلق به چين بوده است، اما ژاپنی‌ها در سال ‪ ۱۸۹۵‬ميلادی آن را تصرف كردند . اين جزاير پس از جنگ جهانی دوم به كنترل آمريكا درآمد و بارديگر درسال ‪ ۱۹۷۲‬ميلادی حق كنترل آن را به ژاپن سپرد.
مقامات چين و ژاپن، بر سر مرزبندی آبی " دريای شرقی چين " نيز اختلافاتی دارند و در اين خصوص نيز بارها مذاكره كرده‌اند و طرفين درسال ‪ ۲۰۰۱‬ميلادی توافق كردند انجام هرگونه تحقيقات علمی در آب‌های ميانی‌اين دو كشور را قبلا به اطلاع يكديگر برسانند.
ژاپن در حال حاضر عمليات اكتشاف و استخراج نفت و و گازوفعاليت‌های مشابه را در آب‌های دريای شرقی چين آغاز كرده است .
چين اعتقاددارد كه تاكنون چين و ژاپن خط مرزی برای حل منازعات مرزی خود در دريای شرقی چين تعيين نكرده‌اند و چين پيشنهاد ژاپن برای تعيين خط مرزی "ميانه" در اين دريا را نمی‌پذيرد.
بااين حال هفته‌گذشته‌دولت ژاپن‌موافقت كردكه درخواست شركت‌های غير دولتی اين كشور رابرای صدورمجوز عمليات اكتشافی درمنطقه‌موردمنازعه‌را موردرسيدگی قرار دهد كه اين اقدام‌اعتراض شديدچين رابدنبال داشت و"چين گانگ " سخنگوی وزارت خارجه چين تاكيد كرد كه دولت چين حق پاسخ رادرآينده برای خود محفوظ می دارد.
و اما تصويب كتب جديددرس تاريخ مدارس توسط دولت‌ژاپن كه طی آن تجاوزات دوران امپراتوری ژاپن درجريان اشغال بخشی از چين و منطقه آسيا درزمان جنگ جهانی دوم تحريف و زيبانمايی شده است ، از ديگر اختلاف عمده چين و ژاپن به شمار می‌آيد كه خشم شهروندان چينی را طی هفته‌های گذشته برانگيخت و باعث ايجاد موج جديد اعتراضات ضد ژاپنی در چين گرديد.
وزارت آموزش وپرورش ژاپن پنجم آوريل (‪ ۱۶‬فروردين) چاپ جديدی از يك كتاب درسی را تاييد كرد كه به اعتقاد چين و دو كره، طی آن، گذشته نظامی‌گرايانه ژاپن را توجيه می‌كند.
در اين كتاب قتل عام سال " ‪ ۱۹۳۷‬ميلادی نانجينگ " در چين كم اهميت جلوه داده شده و ضمن ناديده گرفته شدن تجاوزات نظاميان ژاپنی عليه زنان چينی، ازاقدامات نظامی ژاپنی‌ها در دوران جنگ دوم جهانی و اشغال بخش‌هايی ازچين به عنوان عمليات آزادسازی نام برده شده است .
موضوع چاپ كتب تاريخی و چگونگی طرح مسايل تاريخی در اين كتاب‌ها واصولا درك و تعامل با موضوعات تاريخی ميان دو كشور همواره در روابط چين و ژاپن مساله‌ای مورد منازعه بوده است و اگر چه طرفين برای حل‌اين مسايل‌ابرازعلاقه می كنند، اما اين اختلافات همچنان ادامه دارد.
و اما صرفنظر از منازعات تاريخی ، پكن و توكيو اختلافات سياسی و بعضا عميقی در سطح روابط دو جانبه ، منطقه‌ای و بين‌المللی دارند.
مساله تايوان از موارد عمده‌اختلافات سياسی دوكشوراست وبه‌اعتقاد رهبران چين ، كانون و اساس روابط سياسی پكن و توكيو بشمار می‌آيد .
اگرچه ژاپن براساس بيانيه‌های امضاشده ميان دوكشوردرسال ‪۱۹۷۹‬تعهد كرده است كه به‌اصل چين واحد پايبند باشد و از استقلال تايوان حمايت نكند ، اما عملا در تعامل با مساله تايوان از سياست‌های آمريكا پيروی كرده‌است .
تازه‌ترين مورد آن موافقت ژاپن با صدور رواديد سفر به " لی دنگ خويی " رييس سابق حكومت تايوان به اين كشور بود كه مقامات چين رابشدت عصبانی كرد و " وو دا وی " معاون وزيرخارجه چين در اعتراض به‌اين اقدام دولت ژاپن ، "كورشيگه آنامی " سفير ژاپن درپكن رابه‌وزارت خارجه‌احضارومراتب اعتراض چين را به وی ابلاغ كرد .
اين مقام چينی "لی تنگ خويی" را نماينده ارشد نيروهای تندرو استقلال طلب تايوان و يك عامل مشكل‌ساز در صحنه بين‌المللی خواند و تصريح كرد كه موافقت ژاپن با سفر " لی " به آن كشور، اقدامی در جهت حمايت از استقلال طلبان تايوان محسوب شده و علامتی‌اشتباه‌برای نيروهای تجزيه طلب تايوان است و دولت ژاپن بايد مسووليت عواقب و تاثيرات آن بر روابط پكن - توكيو را برعهده گيرد .
در همين حال ژاپن و آمريكا بهمن ماه سال ‪ ۸۳‬در ارتباط با آمادگی توكيو و واشنگتن برای تهيه پيش نويسی به منظورتوجه به نگرانی‌های امنيتی تايوان به توافق رسيدند .
آمريكاو ژاپن همچنين درپی رايزنی‌های خوددرواشنگتن درباره‌مسايل امنيتی، منطقه آسيا و اقيانوس آرام را جزو اهداف راهبردی مشترك خود قلمداد كرده و با طرح مساله تايوان ، خواستار حل مساله تايوان ازسوی چين به‌شكل صلح آميز و از طريق گفت‌وگو شده و برشفافيت روند نوسازی و نوگرايی نظامی چين تاكيد كردند .
در واكنش به اين توافق ، " لی جائو شينگ " وزير خارجه چين بشدت باورود مساله‌تايوان بصورت مستقيم و غير مستقيم به ساختار همكاری‌های امنيتی ژاپن و آمريكا مخالفت كرد و آن را تجاوز به حق حاكميت چين و دخالت درامورداخلی اين كشور دانست .
وزيرخارجه چين همچنين اتحاد نظامی و سياست‌های امنيتی آمريكا و ژاپن را بخشی از برنامه دوجانبه جنگ سرددانست وگفت كه نبايداين ساختارازچارچوب دو جانبه خارج و به نگرانی كشورهای آسيايی و عامل بی‌ثباتی در كل منطقه مبدل گردد.
علاوه بر آن ژاپن در چارچوب سياست‌های امنيت منطقه‌ای خود، چين را عامل تهديدكننده خود در منطقه می‌داند واعتقاد داردكه پكن بانوسازی و قدرتمند ساختن ارتش ، توازن را در منطقه برهم می‌زندودرهمين چارچوب‌است كه توافقات امنيتی خود را با آمريكا بيش از پيش تقويت كرده است .
بر اين اساس نيز دولت ژاپن آذرماه سال ‪ ۸۳‬برنامه جديد دفاع‌ملی‌اين كشور را كه درآن براستفاده از زور و مشاركت بيشترنيروهای‌نظامی‌دراموربين‌المللی تاكيد شده و نسبت به خطرهای ناشی ازكره شمالی و چين هشدار داده شده است ، به تصويب رساند .
دراين طرح خاطر نشان شده است كه ژاپن همچنان روندنوسازی ونوگرايی ارتش چين و فعاليت‌های دريايی اين كشور را تحت نظارت خواهد داشت.
چين نيز در مقابل از طرح جديد دفاعی ژاپن و نيز تهديد خواندن چين بشدت انتقاد كرد و نسبت به تغييرات در راهبرد سياست نظامی ژاپن و تاثيرات آن ابراز نگرانی نمود و اظهار اميدواری كرد كه ژاپن به نگرانی‌های همسايگان آسيايی خود توجه كرده و اقدامات نظامی وامنيتی خود را براساس حراست ازصلح و توسعه آسيا تنظيم واجرا كند.
در سياست‌های دفاعی ژاپن همچنين در خصوص فعاليت " نيروهای دفاع ازخود" و نيز قانون ممنوعيت صادرات سلاح ژاپن تجديد نظر شده است .
در برنامه جديد ‪ ۱۰‬ساله دفاع ملی و برنامه ساختار دفاعی ژاپن درسال‌های مالی ‪ ۲۰۰۵‬تا ‪ ۲۰۰۹‬ميلادی، بر استفاده اززور و مشاركت بيشتر نيروهای نظامی در امور بين‌المللی تاكيد شده است .
دراين راستا نيز، ژاپن همسو باآمريكا طی سال‌های گذشته با لغو تحريم‌های تسليحاتی اتحاديه اروپا عليه چين مخالفت ورزيده است .
از طرفی، چين نيز برای جلوگيری از نفوذ بيش‌ازپيش ژاپن در عرصه‌بين‌المللی كه به اعتقاد اين كشور با هدف احيای جايگاه ژاپن همچون نيمه‌اول قرن بيستم و تقويت روحيه نظامی گری اين كشورانجام می‌شود ، با ورود توكيو به شورای امنيت سازمان ملل مخالفت می‌ورزد .
چين اصلاحات در سازمان ملل و افزايش اعضای دايم‌شورای امنيت رامورد حمايت قرار داده است ،اما بدون آنكه به‌صراحت باورود ژاپن مخالفت كند، با پيوستن توكيو به شورای‌امنيت سخت مخالف است وترجيح می‌دهد ديگر كشور آسيايی يعنی هند به شورای امنيت بپيوندد.
مخالفت چين با ورود ژاپن به شورای امنيت بسيار طبيعی است ، چرا كه پكن نگران است كه توكيو با ورود به شورای امنيت با سياست‌های واشنگتن هماهنگ عمل خواهد كرد و توازن را در اين ارگان بين‌المللی كه تصميمات مهمی درامور بين‌المللی اتخاذ می‌كند، برهم خواهد زد .
اما، صرفنظر ازاختلافات تاريخی و سياسی ملموس ميان چين و ژاپن ، نبايد نقش تحريك آميز آمريكا را در دامن زدن به اين اختلافات و ايجاد بحران در روابط دو كشور مهم شرق آسيا، از نظر دور داشت .
برخی صاحبنظران معتقدند كه چين،باسرعت رشداقتصادی‌سريع‌كه‌همزمان توليدات آن بازارهای جهان بويژه ژاپن ، اروپا و آمريكا را درنورديده‌است، اكنون در حال تبديل شدن به يك قطب مقابل آمريكا شده است و قابليت آن را نيزدارد كه ظرف يك دهه آينده به قدرت بلامنازع در عرصه اقتصادی و به تبع آن سياسی در جهان مبدل گردد .
در اين رهگذر، برای ايالات متحده آمريكا كه‌همواره منطقه آسيا و اقيانوس آرام را به لحاظ ژئواستراتژيكی و امنيتی برای خود بسيارحساس می‌داند، ظهور چنين قدرت مهار ناشدنی غيرقابل تحمل است .
ضمن آنكه سرعت رشد اقتصادی و نياز روز افزون انرژی چين می‌تواند عرصه را برای آمريكا بيش از پيش تنگ تر سازد.
از طرفی چين برای تداوم توسعه اقتصادی خود نيازمند محيطی امن و باثبات در منطقه است و در سايه چترامنيتی مطمئن و دراز مدت می‌تواند مسير توسعه پايدار خود را ادامه دهد و برهمين اساس نيز اين كشورازبيش ازيك دهه‌گذشته تلاش كرده است منازعات ارضی وتاريخی خود راباهمسايگان‌ازجمله‌روسيه، كشورهای آسيای ميانه، ويتنام و هند حل كند و مرزهای آرامی برای خود فراهم آورد.
درمقابل آمريكا نيز به‌خوبی دريافته‌است كه‌اين محيط امن می‌تواند "اژدهای زرد" را بيش از پيش بيدار و به تهديدی جدی برای منافع واشنگتن مبدل سازد.
ازاين رو دامن زدن به مسايل تاريخی ميان كشورهای رقيب در منطقه ازجمله چين و ژاپن و تحريك پشت پرده آن با يك راهبرد حساب شده می‌تواند در دستور كار واشنگتن باشد.
در واقع محيط ناآرام در منطقه آسيا و اقيانوس آرام می‌تواند ازچند جنبه برای واشنگتن مفيد باشد، اول آنكه از سرعت رشد اقتصادی منطقه آسيا به‌ويژه چين كه‌طی دو دهه‌گذشته مسير درخشانی را طی كرده است كاسته خواهدشد، ثانيا، حضور دراز مدت نظامی آمريكا در منطقه به ويژه درژاپن وشبه‌جزيره كره را به بهانه حفظ امنيت توجيه می‌سازد.
بر اين اساس، اين فرضيه می‌تواند واقعيت داشته باشد كه واشنگتن در پس سناريو طرح اختلافات تاريخی در منطقه‌ميان "چين - ژاپن" و"ژاپن - كره‌جنوبی" است و تلاش دارد ژاپن را به عنوان يك قدرت بازدارنده مقابل چين ظاهر و از آن طريق منافع دراز مدت خود را دنبال سازد.