iran-emrooz.net | Mon, 26.10.2009, 20:14
درسهای شکست رفراندوم حقوق بشری در اورگوئه
سعید شروینی
در اروگوئه ۳۰ سال مبارزه برای بررسی و بازخوانی جنایات دوران حکومت نظامیان همچنان به نتیجه مطلوب نرسیده است، اما مدافعان حقوق بشر کوتاه نمیآیند. در این میان یکی از قربانیان جنایات آن دوران در یک قدمی کسب مقام ریاست جمهوری است. ولی او در بارهی برخورد با جنایات گذشته دیدگاه خاص خود را دارد.
"من کهنه چریکی هستم با ۱۴ سال زندان و آثار گلوله در پشت. تیپی هستم که مثل هم نسلانش اغلب دچار خطا شده است، اما تلاش کرده به وجدان خودش وفادار بماند."

خوزه موجيكا (پپه) بارها در زمان مبارزات چریکی اش در سالهای هفتاد و هشتاد دستگیر شد و مجموعاً ۱۴ سال زندان کشید. سالهای زندان را اغلب در انفرادی گذراند. زندانبانان دوران حکومت نظامیان وادارش کردند که برای رفع تشنگی ادرار خود را سر بکشد، موشها و مورچههای سلول زندان را به عنوان خوراک استفاده کند و روزها از دسترسی به توالت محروم باشد. خودش میگوید که از زیستن طولانی مدت با مورچگان متوجه شده که آنها نیز داد میکشند، کافی است که سرت را به زنجیرهی آنها نزدیک کنی تا فریادشان را بشنوی.
پپه یک بار در درگیری با پلیس هدف ۶ گلوله قرار گرفت. شخصاً نظرش این است که تصادفی زنده است. سال ۱۹۷۱ به نحوی شگفت انگیز قادر به فرار از زندان شد، فراری که برای انجام آن احداث تونل در قلب زندان معروف پونته کارتاس یک سال به درازا کشید. روز فرار ۱۰۸ نفر از تونل عبور کردند و از زندان گریختند. او اما سال ۱۹۷۳ به عنوان عضو رهبری توپامارو دوباره به زندان افتاد و تا از زندان رها شود، باید سال ۱۹۸۵ میرسید و وداع نظامیان با قدرت.
حالا زندان مخوف پونته کارتاس به شیکترین مرکز خرید مونته ویدیو، پایتخت اروگوئه بدل شده، و یکی از سلولهای دهشتناک آن شعبهی مک دونالد است. بسیاری از مردم هم نمیدانند که اینجا روزگاری زندان بوده است. ولی برای آن که خاطرهی آن سالها کاملاً هم از یاد نرود، در دفتر مرکزی توپامارو، جنبش چریکی اورگوئه در دهههای هفتاد و هشتاد که پپه هم از اعضای رهبری آش بود، مدلی از تونل فرار را ساختهاند و تفنگهای زنگ زندهی آن سالها را هم به نمایش گذاشتهاند.
ما مخالف ثروت نیستیم، ولی ...
پپه پس از رهایی از زندان به مزرعهاش برگشت و دوباره گوجه فرنگی و کدو کاشت و دستی هم در سیاست نگه داشت. توپاماروی او که حالا به "جنبش برای مشارکت مردمی" تغییرنام داده از سال ۱۹۷۱ بزرگترین گروه درون "جبههی وسیع" است که حالا از چپهای سوسیالیست تا جناحهای راست سوسیال دمکراسی را در برمیگیرد. همین جبهه بود که ۵ سال پیش برای اولین بار انحصار دیرینهی قدرت در دست راستگرایان اورگوئه را شکست و نامزد خود را با رای مردم روانهی کاخ ریاست جمهوری کرد. کارنامهی تابره واکوئز، رئیس جمهور چپگرای اروگوئه در ۵ سال گذشته، کارنامهای است که بیشتر به لولا و میچلت در برزیل و شیلی شبیه است تا به هوگو چاوز و مورالس در ونزوئلا و بولیوی. او به مناسبات خوب با آمریکا اهمیت میدهد و شعارش این است که ما مخالف ثروت نیستیم، سرمایه هم البته باید امنیت داشته باشد، به دام پوپولیسم هم نباید افتاد، ولی دولت هم موظف است که توزیع ثروت را عادلانه سرو سامان دهد. کارنامهی چپهای اورگوئه در این زمینه درخشان نیست، ولی قابل اعتناست. کاهش ۲۰ درصدی فقر و دسترسی بخشهای وسیعتری از مردم به آموزش و بهداشت از اجزای این کارنامهاند.
واکوئز بنا به قانون اساسی حق نداشت برای دور دوم رئیس جمهور شود، هم از این رو پپه در رقابت درونی در "جبههی وسیع" خود را نامزد کرد و برای کاندیدشدن از سوی این جبهه بیشترین آرا را در انتخابات درونی به دست آورد.
پپه پس از آزادی نماینده مجلس و سناتور و در دولت اخیر هم وزیر کشاورزی بوده. در ۵ سال گذشته، طرحی نو و پییشرفته برای متحول کردن کشاورزی اورگوئه ارائه داد و کشت بذرهای به لحاظ ژنتیکی اصلاح شده را به جریان انداخت که بخشی از چپها و سبزها با آن مخالفند. با برنامهی او حالا کشور سه و نیم میلیون نفری او از آرژانتین که نام و آوازهای بینالمللی در زمینهی صدور گوشت دارد، پیشی گرفته است.
در سخنرانیهای انتخاباتی گهگاه همان شور و حال دوران چریکی پپه کمک خوبی بود که در سن ۷۴ سالگی حضار را به شور و هیجان بیاورد و رای آنها را برای خود تضمین کند. با این همه، یکی از تاکیداتش این است که چپ دائم در معرض این خطر است که به سکتاریسم و دیوارکشی با سایر گروههای اجتماعی که هوادارش نیست بیافتد. از همینرو بارها به نیروهای "جبههی وسیع" تاکید کرده است که جذب افراد سادهی جامعه که هنوز هم به سود نیروهای راست رای میدهند، صرفاً با برخوردی توام با احترام، صبر و تحمل و کار اقناعی درازمدت امکان پذیر است.
باید شکیبا بود
پپه در انتخابات روز یکشنبه نزدیک به ۴۷ درصد آرا را کسب کرد و از این رو باید در ماه نوامبر در دور دوم انتخابات به مصاف رقیبی از جناح راست برود که سی درصد آرای دور اول را آورده است. به نظر میرسد که پپه در دور دوم پیروز قطعی شود. خودش میگوید که دیگر در سنی نیست که اوضاع پیرامونیاش را تغییری اساسی بدهد، ولی دستکم بذری خواهد کاشت که شاید دیگران آن به ثمر برسانند.
همزمان با انتخابات ریاست جمهوری رفراندومی هم برای لغو مصونیت نظامیان و نیروهای امنیتی که در دوران کودتا (۱۹۷۳ تا ۱۹۸۵) مصدر و مسئول شماری از جنایاتها در حق نیروهای مخالف بودند، برگزار شد. این رفراندوم که برای بار دوم برگزار میشد دوباره شکست خورد.

با وداع نظامیان با قدرت در سال ۱۹۸۵، تلاشها برای به جریان انداختن پروندهی قضایی علیه آنها به جریان افتاد. دولت دست راستی غیرنظامی با این استدلال که این تلاشها نگرانیهایی را در درون نیروهای مسلح دامن زده و بعید نیست که آنها دوباره برای جلوگیری از محاکمه شدن مترصد بازگشت به قدرت شوند قانونی را تصویب کرد که به موجب آن هر گونه پیگیری پروندهی نظامیان باید با خواست و تقاضای قوهی اجرائیه صورت گیرد و قوهی قضائیه و نیروهای مدنی در این زمینه از حقی برخوردار نیستند. هدف این بود که با "آرامش خاطر دادن" به افسران کودتاچی و دستیاران آنها در شکنجه و تعقیب و ... از این که آنها مثل همتایانشان در آرژانتین دوباره فیلشان یاد هندوستان کند و دست به کودتای مجدد یا ناآرامی بزنند، ممانعت شود. این قانون از همان ابتدا با مخالفت نیروهای اپوزیسیون روبرو بود، به گونهای که سال ۱۹۸۹ با فشار خانوادههای بازماندگان جنایات کودتاچیان، احزاب مخالف و سازمانهای مدافع حقوق بشر رفراندومی برای لغو آن برگزار شد که شکست خورد و بینتیجه ماند.
حقوق بشر برای قربانیان یا برای زندگان یا ...
در ۵ سال گذشته دولت چپگرای اورگوئه برای گشودن پروندهی برخی از عاملان حکومت کودتا و از جمله دو رهبر آن از قوهی قضائیه تقاضای گشایش پرونده کرده است و قدمهایی هم در این زمینه برداشته شده، ولی قانون یادشده مانع از اقدامات جامع و فراگیری در این زمینه و بررسی پروندهی سیاه دوران دیکتاتوری برای شناخت آن و تعمیق آموزش دمکراسی و مقابله با خشونت در جامعه است. در دوران حکومت نظامیان نزدیک به ۲۰۰ نفر از مخالفان بدون هیچ رد و نشانهای ناپدید شدهاند و هزاران نفر به حبس کشیده شدند و مورد شکنجه قرار گرفتند. به خصوص خانوادههای ۲۰۰ نفر یادشده به این نتیجه رسیدهاند که جز به ضرب قوه قضائیه نمیتوان مسئولان دولت کودتا را به دادن اطلاعات در بارهی سرنوشت ناپدیدشدگان قانع کرد.
با شکست مجدد رفراندوم لغو مصونیت قضایی مسئولان و شکنجهگران دوران کودتا، به نظر نمیرسد که خانوادهی قربانیان باز هم به تلاش سی سالهی خود برای اعمال حقوق بشر، داوری عادلانه و کشف حقیقت در بارهی گم گوشههایی وقایع آن دوران ساکت بنشینند. در این میان، پپه بهرغم آن که امضای خود را در پای طومار انجام رفراندوم گذاشته، اما معتقد است که با زندانی کردن شماری افسر که پایشان لب گور است، عدالت برقرار نمیشود. او با استناد به زندان دهشتناک و اثر گلولههایی که بر بدنش مانده، میگوید که کسی نمیتواند متهمش کند که درد بازماندگان قربانیان را نمیفهمد. ولی میگوید که بیشتر از حقوق بشر مردگان، باید برای حقوق بشر زندگان مبارزه کرد. انجمنهای حقوق بشر و خانوادههای قربانیان در دیدار با پپه گفتهاند که این دو در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگرند. گذشته را باید وارسی کرد، جزئیات و مکانیزم جنایات را بازشناخت تا جامعه حساس تر شود و بهتر بتواند جلوی تکرار آنها را در حق زندگان بگیرد.
به نظر میرسد که بحث پپه و موافقان لغو قانون مصونیت نظامیان، در دورهی ریاست جمهوری او هم ادامه یابد.
سی سال از جنایات نظامیان در اروگوئه سپری شده، ولی بحث و تلاش برای وارسی دوران سیاه آنها همچنان ادامه دارد.
آیا در ایران فردا، مشکلات بازبینی و بررسی قضایی، حقوقی، سیاسی و اخلاقی جنایات و نقض گستردهی حقوق بشر در سی سال گذشته آسانتر خواهد بود؟