iran-emrooz.net | Fri, 27.02.2009, 11:16
چرا افراد باهوش عمر طولانیتری دارند؟
یان دری / برگردان: علیمحمد طباطبایی
افرادی که در دوران کودکی و نوجوانی در آزمونهای هوش موفق به دریافت نتایج بالاتری میشوند به طور معمول عمر طولانیتری خواهند داشت. این نتیجهای است که در چندین کشور، از جمله استرالیا، دانمارک، انگلستان، اسکاتلند، سوئد و ایالات متحده به دست آمده است. در واقع چنین نتیجهای در میان هر جمعیتی از انسانها که مورد مطالعه قرار گرفتهاند به دست آمده است.
می توان ادعا نمود که هوش انسان خود مانع مهمی برای کاهش عوامل خطر ساز مهمی از قبیل فشار خون بالا، وزن اضافی داشتن، بالا بودن میزان قند و کلسترول خون است و به این ترتیب از میزان مرگ و میر میکاهد. تاثیر هوش بر سلامتی همانقدر مهم و معنی دار است که سیگار کشیدن.
تفاوت در هوش انسانها دارای علل محیطی و ژنتیکی است. نمرهی هوشی که در دوره کودکی یک انسان به دست میآید تا اندازهای بازتاب آن ردپاهایی است که محیط بر مغز و بخشهای دیگر بدن این فرد تا این زمان از خود به جای گذاشته است. برای مثال نوزدانی که وزن آنها به هنگام تولد کمتر است در زندگی بزرگسالی خود احتمال بیشتری دارد که به انواع بیماریهای مزمن دچار شوند. آنها به طور متوسط از هوش کمتری نیز برخوردارند. با این وجود در آزمونهای به عمل آمده هنوز هم روشن نشده است که آیا وزن کم به هنگام تولد به سهم خود تاثیری بر رابطه میان هوش و میزان مرگ و میر دارد یا نه.
از طرف دیگر شغل والدین نیز بر هوش آنها و احتمالات بعدی در مبتلا شده به انواع بیماریها تاثیر دارد: کودکانی از خانوادههای مرفه تر احتمال آن که هوش و سلامتی بالاتری داشته باشند بیشتر است. هرچند شواهد قابل قبولی مبنی بر این که گذشته والدین بر رابطه میان هوش بالاتر و زندگی طولانی تر فرزندان موثر واقع شده باشد به دست نیامده است.
لیکن این ایدهی « یکپارچگی دستگاه » تا اندازهای مبهم است و برای سنجش دشوار. بهترین کاری که تا امروز از دست ما ساخته بود بررسی این مسئله بود که ببینیم آیا سرعت واکنش انسانها با هوش و میزان مرگ و میر آنها رابطه دارد یا خیر. پاسخ مثبت بود. در آزمونهای سرعت واکنش در انسانها به فکر کردن زیاد آنها احتیاجی نیست و فقط از آنها خواسته میشود که به سریع ترین نحو به محرکهای سادهای عکس العمل نشان دهند. آنهایی که با سرعت بیشتری واکنش نشان میدهند همان افرادی هستند که به طور نسبی امتیاز هوش بالاتری نیز به دست میآورند و عمر طولانی تری هم دارند. هرچند برای آن که بتوانیم ایدهی یکپارچگی اندامهای بدن را مورد آزمون قرار دهیم باید شیوههای بهتری برای سنجش آن پیدا کنیم.
یک توضیح احتمالی دیگر میتواند این باشد که وظیفهی هوش را تصمیم گیری صحیح و مناسب ارزیابی کنیم. ما در هر روز از زندگی خود تصمیمهایی در باره سلامتی خود اتخاذ میکنیم: چه چیز، چه اندازه و چه هنگام غذا بخوریم، به چه مدت ورزش کنیم، چنانچه بیمار شویم چگونه از خود مراقبت کنیم و از این قبیل.
از این رو علت آن که هوش و مرگ با هم مرتبط هستند میتواند این باشد که انسانهایی با هوش بالاتر در دوران کودکی خود تصمیمهای بهتری در باره سلامتی خود میگیرند و رفتار سالم تری هم دارند. هنگامی که سن آنها بالاتر میرود روش تغذیهی بهتری دارند، بیشتر ورزش میکنند، وزن کمتری دارند، کمتر مشروب میخورند و از این قبیل.
تا به اینجا که همه چیز به نظر درست میآید. با این وجود داستان ما به سرانجام خود نرسیده است. هنوز هم تحقیقاتی به انجام نرسیده است که از طریق آنها نتایجی از آزمون هوش دوره کودکی، دادههای بعدی به دست آمده و کافی از رفتار سالم آنها در دورهی بزرگ سالی و دادههای بلند مدت بعدی از علتهای مرگ آنها به دست آمده باشد. و فقط یک چنین تحقیقاتی میتواند برای ما فاش سازد که آیا این همان رفتار سالم و مبتنی بر سلامتی است که رابطه میان هوش و مرگ را توضیح میدهد.
نوع چهارمی از توضیح میتواند این باشد که افرادی با هوش بالاتر در دوران کودکی خود گرایش بیشتری به شرکت در دورههای آموزشی بهتر و بالاتر دارند، به کارهایی با تخصص بالاتری میپردازند، درآمد بیشتری به دست میآورند و در نواحی ثروتمند تری زندگی میکنند. این متغیرها با زندگی طولانی تر نیز پیوند دارند. بنابراین به طور خلاصه میتوان گفت: هوش بالاتر میتواند وضعیتی را بوجود آورد که انسانهایی که از آن [هوش بالاتر] برخوردارند در نواحی زندگی کنند که هم ایمن تر است و هم دارای محیط سالم تر.
البته در برخی از بررسیهای به عمل آمده به نظر میرسد که طبقه اجتماعی در دوران بزرگسالی به مقدار بسیاری میتواند توضیحی برای رابطه میان هوش و مرگ باشد. فقط مشکل اینجاست که این « توضیح » جنبه آماری دارد. ما هنوز هم یقین نداریم که مثلاً آموزش یا شغل توضیحی برای تاثیر هوش بر سلامتی است و یا این که آیا این دو در نهایت ـ و فقط ـ اقدامات نیابتی هوش انساناند [یا به عبارتی موضوع بر سر تاثیرات غیر مستقیم هوش است].
محققین همچنین برای یافتن نشانههایی از پیوند میان هوش و میزان مرگ، انواع مشخصی از مرگ در انسانها را مورد بررسی قرار دادهاند. نتیجههای به دست آمده بسیار جالب توجه است. هوش کم در دوره نخستین زندگی با احتمال بالاتری از مرگ، مثلا به علت بیماریهای گردش خون، حوادث گوناگون، خودکشی و دگرکشی همراه است. در مورد سرطان نشانههای مثبت رابطه بسیار اندک بود. به هنگام بررسی این یافتهها ما پی بردیم که هرنوع از رابطه نیازمند توضیحی از نوع خود است.
در نهایت این که میدانیم هوش و انتظار طول عمر ما هم تحت تاثیر محیط و هم ژنها قرار میگیرد. طرحهای تحقیقاتی مطالعاتی با دوقلوها در اختیار است که به کمک آنها میتوان پی برد تا چه درجهای هوش و میزان مرگ و میر با یکدیگر ارتباط دارند، زیرا دوقلوها دارای ژنهای مشابهی بوده و در محیط یکسانی زندگی میکنند.
یکی از آگاهی بخش ترین آزمایشاتی که میتوانیم در اپیدمولوژی شناختاری مورد استفاده قرار دهیم در اختیار داشتن گروه بزرگی از دوقلوهایی است که در بارهی زندگی دوران کودکی آنها آزمونهای هوش به انجام رسیده باشد. این گروه آزمایشی از دوقلوها باید برای مدت طولانی زیر نظر محققین قرار گیرند تا در نهایت در بارهی علت مرگ آنها نیز اطلاعات کافی به دست آید. تاکنون هنوز هم موفق به یافتن گروهی از دوقلوها که به اندازه کافی بزرگ باشد و چنین دادههایی در بارهی آنها در اختیار باشد نشده ایم. میتوان گفت که یافتن چنین گروهی در حال حاضر از الویت برخوردار است.
نهایی ترین هدف این تحقیقات یافتن پاسخ این پرسش است که افراد باهوش چه دارند و چه میکنند که باعث میشود عمر طولانی تری داشته باشند. همین که به چنین شناختی نائل شویم، در موقعیتی قرار خواهیم داشت که این شناختها را برای رسیدن به بهترین حد ممکن از سلامتی برای تمامی انسانها گسترش داده و مورد استفاده آنها قرار دهیم.
----------------
Why Do Smart People Live Longer?
by Ian Deary
project-syndicate.org
یان دری پروفسور روان شناسی در مرکز تحقیقاتی دورهی پیری و اپیدمولوژی شناختی در موسسه تحقیقاتی روان شناسی در دانشگاه ادین بورو است.