ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 26.07.2008, 8:04
تلفات انسانی ۱۷ میلیون

برگردان: علی‌محمد طباطبایی



در حالی که مدعی‌العموم در دادگاه بین‌المللی جنایات جنگی لاهه، لوئیز مورنو اوکامپو، درخواست حکم جلب بین‌المللی عمر حسن‌البشیر رئیس جمهور سودان را به علت نسل‌کشی صادر کرده است، در فرانسه انتشار یک کتاب جدید سروصدای زیادی به راه انداخته است.

حکومت سودان متهم شده است که شبه نظامیان عربی را مورد حمایت قرار می‌دهد که مطابق با برآوردهای سازمان ملل، در پنج سال گذشته ۳۰۰ هزار آفریقایی سیاه به خاطر فعالیت‌های تروریستی آنها به قتل رسیده‌اند. اما تیدیان ان دیاس (Tidiane N’Diayes) کارشناس تاریخ آفریقای سیاه در کتابش با عنوان « نسل کشی پوشیده » فجایعی را مورد بررسی قرار می‌دهد که تجارت برده تحت حاکمیت مسلمانان در آفریقا ایجاد کرده بود. مطابق با آنچه در این کتاب آمده است تجارت برده توسط کشورهای عربی از قرن هفتم میلادی به این سو باعث قربانی شدن ۱۷ میلیون انسان شده است و در شرایطی که تجارت برده توسط اروپایی‌ها به ۱۳۰ سال میان ۱۶۶۰ تا ۱۷۹۰ محدود ماند، تجارت برده توسط کشورهای عربی و اسلامی ۱۳ قرن تمام همچنان تا رویدادهای اخیر دارفور ادامه یافت.

مطابق با گزارشی از یک شاهد عینی از قرن نوزدهم یکی از سکنه شهری به نام Oujiji به پرسش یک سیاح اروپایی که چرا در نزدیکی آن شهر این اندازه جنازه‌های در حال پوسیدن فراوان هستند وی با کمال خونسردی پاسخ داده است که: معمولاً مردم ما جنازه‌های برده‌هایشان را در اطراف شهر می‌اندازند، جایی که طی شب بعدی کفتارها آنها را به طور کامل می‌خورند. اما امسال تعداد این جنازه‌ها به قدری زیاد شده است که مرده خورها هم از کارشان عقب مانده‌اند.

اهمیت امروزین این گزارشات از آنجا به دست می‌آید که آنها به طور تکان دهنده‌ای چیزی از عادت « خود مقصردانی » سرکوب شده اروپایی‌ها را برملا می‌سازد که طی قرن‌ها بخشی از تصویری را تشکیل می‌داد که مردم غرب از بیرحمی شرقی‌ها برای خود ساخته بودند. تاثیر این نوع روایت‌ها نیز در آن زمان در فرهنگ عامیانه بازتاب یافته بود. از ۱۸۸۹ در رمانی از کارل مای به نام « کاروان برده‌ها » می‌شد همان چیزی را خواند که امروزه در کتاب مورد بحث ما مورد تاکید قرار گرفته است: این که تجارت برده در آفریقای تحت حاکمیت مسلمانان حتی در آخر قرن نوزدهم همچنان ادامه داشته است.

علاوه بر آن اروپایی‌ها به شخصه تجربیاتی با تجار مسلمان برده به دست آورده بودند. با شورش بزرگ قزاق‌ها و کشاورزان در اوکراین، که در ۱۶۴۸ همزمان با معاهده صلح وستفالی به انجام رسید، تاتارهای کریمه صدها هزار انسان را به بازارهای فروش برده در استانبول و کریمه همراه آوردند. عثمانی‌ها از میان اسرای مسیحی که برای آنها در حکم برده بودند پسران نوجوان را جدا کرده و پس از تعلیمات بعدی آنها را در صفوف نیروهای ینی چری خود جای می‌دادند. و دریانوردان اروپایی در دریای مدیترانه با خطر ربوده شدن و ارسال به بازارهای برده در شمال آفریقا مواجه بودند.

قربانی برجسته‌ی آن روبینسون کروزو بود که نه به طوری که معمول بود به توسط خریدن خود بلکه با فرار از دست اربابان مسلمان خلاص گردید. در عملیاتی کاملاً نادر از همبستگی میان یک اروپایی و یک آفریقایی، او همراه با برده‌ی جوان سیاهپوستش به نام Xury با قایقی یک دکله ناپدید شد. این کنارهم بودن اما چندان به طول نینجامید، زیرا او به عنوان تاجری انگلیسی و خونسرد قایق را با مسافر همراهش در اولین فرصتی که به دست آورد به نماینده‌ای از دریانوردی مسیحی فروخت. آن جوان برده با توجه به تیزهوشی که از آن بهره مند بود ۶۰ دوکات تمام برای اربابش به بارآورد، در واقع به اندازه‌ی یک دست پوست شیر همراه با دست دیگری پوست پلنگ.

این واقعه جانبی « روبینسون کروزو » نشانه‌ای از خشک مغزی اروپایی است، که البته فقط طی تجارت برده‌ی میان کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس خود را به ثبوت نرسانده است، فعالیتی که طی آن خریداران برده محتاج کمک تجار آفریقایی و مسلمان بودند.

ان دیاس تاکید می‌کند که تجارت برده توسط مسلمانان البته بدون همکاری حاکمان آفریقایی مقدور نبوده است. با این وجود تصاویر بسیار وحشتناک از مناطقی که توسط شکار برده‌ها خالی از سکنه شده و یا پوشیده از جنازه برده‌ها بود آن عکس‌های مشابه از کنگوی بلژیک را به طور کامل به کناری می‌زند که الهام هنده ژوزف کنراد در نوشتن رمان مشهورش « قلب تاریکی » بود.

حتی با وجود آن که این آفریقا است که بیشتر از هر جای دیگر از تجارت برده دچار صدمه شده است، اما نمی‌توان برای این قاره نقش مطلقی از قربانی شدن یا مجرم بودن را تعیین کرد. این هم البته اشتباه است که گناه فقر و عقب ماندگی آفریقا را گاهی به گردن جهان اسلامی و گاهی مسیحی انداخت یا میان این دوجهان آن را نصف نصف تقسیم کرد.

و در نهایت این صرفاً ادامه تجارت برده که مرزهای نهایی آن هنوز هم در مناقشه دارفور قابل مشاهده است نبود که جهان اسلامی را در برابر غرب دچار صدمه و زیان ساخته است. در جهان اسلامی یک دگرگونی قابل مقایسه با انقلاب فرانسه یا انقلاب صنعتی بوقوع نپیوست، و چیزی دیده نشد مگر ادامه‌ی نظام‌های فئودالی، دیکتاتوری و استبدادی، نظام‌هایی که برای آنها حقوق بشر همانقدر بی‌معنا بودند که توان‌های نهفته برای ایجاد یک بازار کار آزاد.

خشونت خودخواهانه‌ای که محو برده‌های مرده را به دست کفتار‌ها می‌سپرد، متناسب بود با تجربه‌ای اقتصادی که مطابق با آن کاربردگی در یک اقتصاد راکد به دشواری می‌توانست هزینه‌های نگهداری آن را جبران کند. برخلاف آن در روم باستانی به این نکته پی برده شد که کارآمدترین شکل استفاده از نیروی کار برده‌ها شیوه‌ای است که بالاخره برده‌ها بتوانند آزادی خود را خریده و شهروند رومی گردند. لیکن در پس تصویر کلاسیک از برده‌های شرقی و نگهبانان حرمسراها یک نظام غیرمولد استبدادی قرار داشت که آن همه تجملات را نه از راه تولید اقتصادی بلکه به زور از مالیات دهندگان داخلی یا با باج گیری از همسایه‌های ضعیف تر به دست می‌آورد. در این حرمسراها راه خروجی برای هیچ کس وجود نداشت، بلکه اگر چیزی بود فقط مسیری برای رشد در داخل دستگاهی به چشم می‌خورد که برده داری را مدیریت می‌کرد. بنابراین برده‌های کارگر و سرباز و همچنین خواجگان حرمسرا در عین حال هم قربانی و هم تکیه گاه نظامی انگلی بودند که برای سازمان دادن حکومت بر انسان‌ها استعداد بیشتری داشت تا برای کار مولد. پیامدهای چنین سیستمی این بود که توده‌های مردم فقیر باقی می‌ماندند، و فقط به کمک نیروهای مسلح نظامی می‌شد از شورش آنها جلوگیری کرد، همان نیروهایی که خود تبدیل به حکومتی در داخل حکومت می‌گردیدند. برده داری نه تنها خودش هولناک است و به ایجاد شرایط هولناک می‌انجامد که باعث فقر و فلاکت و حفظ چنین شرایطی می‌گردد. و در این مورد استثنائاً غرب دیگر تقصیری ندارد.

Siebzehn Millionen Tote
Nicht nur Darfur: Ein französisches Buch zeigt, wie der muslimische Sklavenhandel Afrika ruinierte
http://www.welt.de/welt_print/article2218215/Siebzehn_Millionen_Tote.html