iran-emrooz.net | Sat, 14.06.2008, 14:47
ما در یک نقطه عطف تاریخی قرار گرفتهایم
برگردان: علیمحمد طباطبایی
مدیرکل آژانس انرژی هستهای، محمد البرادعی با اشپیگل در باره گرایش اسرائیل به اقدامات یکجانبه بر علیه کشورهایی مانند سوریه، تمایل ایالات متحده به نگاه داشتن آژانس در بیخبری و تهدید تروریسم هستهای سخن میگوید.

اشپیگل: وزیر امور خارجه آلمان فرانک والتر اشتاین مایر میگوید مطابق با آخرین گزارش شما اکنون توپ در زمین ایرانیها است. او تاکید دارد که اکنون واقعاً وقت همکاری برای ایرانیها رسیده است، در غیر این صورت امکان و احتمال این که یک راه حل دیپلوماتیک در آینده نزدیک بتواند به جایی برسد کمتر میشود. او همچنین امکان تحریمهای جدید شورای امنیت سازمان ملل را یادآور میشود.
البرداعی: من با تمام وجود با او موافقم.
اشپیگل: درحال حاضر تحریمهایی به مورد اجرا گذارده شده است و به مرور بر شدت آنها افزوده شده. لیکن به نظر میرسد که ایرانیها تحت تاثیر قرار نگرفتهاند. آنها ظاهراً به هیچ وجه قصد متوقف ساختن برنامه غنی سازی اورانیوم را ندارند، یعنی توقف همان برنامهای که سازمان ملل خواستار آن شده است.
البرادعی: در گفتگوهایی که با تهران داشتم استدلال اصلی من این بود که آنها برای جلب اعتماد باید غنی سازی را متوقف کنند، که تا به اینجا نتیجهای نداشته است. رهبری ایران میداند که توان غنی سازی اورانیوم برای او به منزله امکان بالقوه قطعی برای بازدارندگی است و همین طور به معنای نفوذ و اعتبار ایران. این یک وضعیت بسیار حساس است. به طور رسمی [فعالیتهای هسته ای] ایران هنوز هم در محدوده مجاز قرار دارند. و حالا پیامی که رهبری ایران برای همسابههای خود و برای جهان ارسال میکند چیست؟ این که ما اگرتصمیم به انجام آن داشته باشیم میتوانیم در مدت زمان بسیار کوتاهی بمب را بسازیم.
اشپیگل: به دیگر سخن، داشتن خود سلاح هستهای دیگر ضرورتی ندارد. همه آنچه لازم است یک تهدید پذیرفتنی در این خصوص است که میتوانیم بلافاصله از استفاده صلح آمیز به نظامی تغییر جهت بدهیم و خود را به سطح قدرتهای هستهای واقعی برسانیم.
البرادعی: بله. اما ما نمیخواهیم این مسئله با تهاجم نظامی حل شود. این راه حل مسخرهای خواهد بود و تمام کشورهای دیگر و ایرانیان در تبعید را تشویق میکند که در صورت یک تهاجم نظامی در کنار رهبری کشور قرار گیرند. علاوه بر آن، یک برنامه فشرده برای ساختن بمب میتواند درست روز بعد از چنین حملهای آغاز شود. از این رو همه آنچه باقی میماند اقداماتی برای ایجاد اعتماد و اطمینان است و یک راه حل دیپلوماتیک که از تشویقهای وسیع اقتصادی و دیپلوماتیک استفاده کند. یک بسته پیشنهادی که شامل ضمانتهای امنیتی باشد.
اشپیگل: این همان چیزی است که اروپا برای عرضه به ایران در اختیار دارد. رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا خاویر سولانا ابتدا برای انجام یک ملاقات جدید مشکل داشت و حال در راه ایران است. به نظر میرسد که ایرانیها علاقه چندانی ندارند، شاید به این خاطر که ایالات متحده در آن نقشی ندارد.
البرادعی: در ایران تمایلات و جهتهای متفاوتی وجود دارد. اما باید گفت که سیاتمداران غربی هم وجود دارد که علاقه زیادی به یک راه حل قطعی ندارند. شاید از آن بیم دارند که چنین چیزی جایگاه حکومت تهران را ارتقاء دهد و یا شاید ترجیح میدهند که به دنبال تغییر رژیم ایران باشند.
اشپیگل: معنای آن این است که برای رسیدن به پیشرفت باید منتظر بمانیم تا باراک اوباما به کارخ سفید برود و همانگونه که قبلاً اشاره کرده بود وارد به گفتگوهای گسترده با ایران بشود؟ و یا بلکه باید به علی لاریجانی امیدوارباشیم، همان مسئول پیشین در مذاکرات هستهای ایران که بعداً استعفا داد و اکنون رئیس مجلس است و به مهمترین رقیب احمدی نژاد تبدیل شده و حتی میتواند چالش بزرگی برای اودر انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ باشد؟
البرادعی: لاریجانی یک طرف گفتگوی بسیار سخت اما واقع بینانه بود. میتوان به سهولت با او سخن گفت و معامله کرد. امیدوارم که در پست جدیدش به نقش میانه رویی که در مذاکرات هستهای داشت ادامه دهد. بدبختانه از این که بتوانیم یک راه حل همه جانبه برای خاورمیانه پیدا کنیم که ایران هم بخشی از آن باشد فاصله زیادی داریم. گفتگوهای باز که شامل پیشنهادها و تشویقهایی برای طرف دیگر باشد درواقع بهترین فرصتهای ما بوده و هست ـ همانگونه که در قضیه کره شمالی که مورد دشوار و مشکل آفرین دیگر ما بود مشاهده کردیم.
اشپیگل: کره شمالی از ایران بسیار جلوتر رفته بود. آنها از قرارداد منع گسترش سلاحهای هستهای (ان پی تی) خارج شده و سلاح هستهای خود را آزمایش کرده بودند. و به جای آن که مجارات شوند با هدیههای اقتصادی به آنها پاداش داده شد.
البرادعی: من هرگز درک نکردم که چطور واشنگتن در چهارچوب گفتگوهای شش جانبه توانست با کره شمالی وارد مذاکره شود، اما با تهران نتوانست. کره شمالی اکنون در حال برچیدن برنامه هستهای خود تحت نظارت بین المللی است.
اشپیگل: آیا شما خوش بین هستید که کره شمالی به وعدههای داده شده وفادار بماند؟
البردعی: ما امیدواریم که چنین شود. ما توقف کار رئاکتور هستهای یونگبیون از جولای ۲۰۰۷ را مورد تایید قرار داده ایم، آنهم علی رغم آن که در جریان عملی برچیدن آن نقشی نداریم. فعلاً یک سوم از میلههای سوخت استفاده شده جدا شده است، در حالی که دو سوم هنوز در داخل رئاکتور قرار دارند. عقاید متفاوتی در این باره وجود دارد که آیا کره شمالی درواقع از ان پی تی خارج شده بود. آمریکاییها بر این باور هستند که چنین کرده بود، اما اروپاییها برعکس آن را میگویند. در شرایط فعلی حل و فصل سریع این قضیه و این که تمامی فعالیتهای هستهای کره شمالی تحت نظارت ما قرار گیرد بسیار مطلوب است. در هر حال فعلاً که کارها به خوبی پیش میرود.
اشپیگل: اما مسئلهای که باقی میماند معضل بازارهای سیاه هستهای است و این مخاطره که تروریستها از این طریق به سلاحهای هستهای دست یابند.
البرادعی: ما از این جهت بسیار نگران هستیم. مواد هستهای و رادیواکتیو به دفعات قاچاق و برای فروش عرضه شدهاند. تروریستهای سازمان القاعده نیز علاقه خاصی به تولید بمب نشان دادهاند.
اشپیگل: پس از چهارماه حبس خانگی در اسلام آباد بالاخره عبدالقدیر خان پدر سلاح هستهای پاکستان و بدترین بازیگر بازار سیاه هستهای به نظر میرسد که دوباره آزادی خود را به دست آورده است...
البرادعی: ... و هنوز هم با تاسف بسیار از پاسخ به پرسشهای ما خودداری میکند.
اشپیگل: اما حد اقل سه نفر از شرکای فرضی شبکه او احتمالاً به زودی راهی دادگاه میشوند: مهندس سوئیسی فردریش تینر و دو پسرش. لیکن پیگرد قانونی آنها هنگامی که دولت برن ۳۰ هزار صفحه اسنادی را که دچار خسارت شده بودند ریز کرد شواهد با ارزشی را از دست داد. کسانی که از نزدیک با این قضیه مربوطند حدس میزنند سازمان سیا به خانواده تینر تضمین و مصونیت از پیگرد قضایی داده است، آنهم چنانچه درخشک کردن باتلاق هستهای به آنها کمک کنند. آیا این صحت دارد که آژانس شما در ماجرای ریز کردن آن اسناد همکاری داشته است؟
البرادعی: بنا به درخواست دولت سوئیس ما بر نابود کردن آن مطالب نظارت داشتیم.
اشپیگل: شما دست در دست سازمان سیا ـ باعث تعجب بسیار است.
البرادعی: شما هرچقدر بیشتر با سازمانهای مخفی سروکار پیدا کنید بیشتر پی خواهید برد که این چه بازی کثیفی است. هرچند نمیتوانم بپذیرم که آمریکاییها از ما استفاده کردهاند. آنها نمیتوانند ما را آلت دست قرار دهند.
اشپیگل: به آژانس شما همواره وظایف جهانی بیشتری محول میشود. آیا این شایعه صحت دارد که شما به ترتیب دهندگان بازیهای المپیک پکن جهت اجتناب از مخاطرات بالقوه هستهای مبتنی بر یک تهدید عینی کمک کرده اید؟
البرادعی: همه آنچه میتوانم بگویم این است که ما در پکن کمکهایی کرده ایم. لیکن این صحت دارد که از ما برای خاموش کردن حریقهای بسیاری درخواست شده است. من ترجیح میدهم که یک سگ نگهبان باشم تا مامور آتش نشانی و برای آن البته ابزار لازم را هم میخواهم. ما نیازمند تصاویرماهوارهای خود هستیم و نیازمند آزمایشگاههای بیشتری برای آن که بتوانیم وظایف خود را به نحو مطلوب به انجام برسانیم. اما این که تا چه اندازه به خوبی بتوانیم از عهده آنها برآئیم، بستگی به کشورهای عضو دارد. مطابق با نتایج بدست آمده توسط یک هیئت کارشناسی مستقل، باید بودجه ما تا ۲۰۲۰ دوبرابر شود. میدانم که همه به پول نیازمند هستند. اما وظیفه ما بیش از اندازه حساس است. اگر ما ناکام بمانیم، ادامه زیست بشر به مخاطره خواهد افتاد.
پایان
بخش نخست گفتوگو
بخش دوم گفتوگو