ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 25.06.2007, 12:06
بر عرشه ناو نگرانی

ترجمه: سعيد آقاعليخانی
هفته نامه تابان قزوین
www. taban. net

گزارش فضیله الجفال خبرنگار روزنامه الحيات از ناو نيميتس در خليج فارس

اینجا نیمیتس است؛ ناو هواپیمابری که به یاد «شوستر نیمیتس»، فرمانده ناوگان اقیانوس آرام ایالات متحده در جنگ جهانی دوم به همراه ناوشکن های همراه خود به «ناوگان نیمیتس» مشهور شده است. این ناو هواپیمابر 23 طبقه و 5 هزار نظامی در خود دارد - که روزانه 20هزار غذای بسته بندی شده را با400هزار گالن آبی که در ناو تصفیه می شود- به مصرف می رسانند. نیمیتس، روزانه یک میلیون دلار هزینه دارد. این ناو هواپیمابر که از انرژی هسته ای برای تامین نیروی خود بهره می برد با هزینه ای بالغ بر 5/4 میلیارد دلار ساخته و به آب انداخته شده است. دو مخزن تامین انرژی هسته ای نیمیتس هر کدام 25 سال کار می کنند و تعویض آنان نیز دوسال به طول می انجامد. نیمیتس جزو مهمترین ناوهای ناوگان جنگی ایالات متحده است و برای انکه با حمله غافلگیرانه ای از سوی ناوچه های دشمن مواجه نشودو توان عملیاتی گسترده تری داشته باشد، معمولا با مجموعه ای از ناوچه ها که اصطلاحا به « یگان ضربت» مشهورند، اسکورت می شود. طول ناوهای هواپیمابری از این نوع به 300 متر و وزن آن به 100 هزارتن می رسد ، مجهز به سکوهای پرتاب موشک ، توپخانه های لیزری و واحد ویژه غواصی هستند. نیمیتس حامل 85 هواپیمای جنگنده است وچهار آسانسور وظیفه انتقال هواپیماها به سطح باند را بر عهده دارند.

نیمیتس 18 هیات اداری دارد که زیر نظر کاپیتان «مایکل چارلز» به کار مشغولند. دستور ساخت نیمیتس در 31 مارس 1967 صادر و ساخت آن از ژوئن 1968 آغاز و در 13 می 1972 به آب انداخته شد؛ هرچند تاریخ بهره برداری از آن به 3 می 1975 باز می گردد.
افسر «گری لازارو» در اتاق شناسایی و عملیات، نمایشگرها و رادارها را یک به یک بررسی می کند. او معتقد است این مساله برای آمادگی عملیاتی ناو به ویژه در روزهای پیش رو و حوادث احتمالی اهمیت زیادی دارد. رادارها حرکت جنگنده ها ، ناوها و هر چیز مشکوکی را زیر نظر دارند و در صورت لزوم از این جا و توسط افسر لازارو اعلام آماده باش و حالت جنگی ناو اعلام می شود.

چهار صفحه نمایش اصلی در این اتاق بزرگ وجوددارد. صفحه نمایش اول برای مشخص کردن موقعیت ناو و ناوشکن های همراه ،دومی برای تعیین موقعیت و نیز فرماندهی هواپیماهای جنگنده و شناسایی ،سومی رهگیری مسیر ناوها و هواپیماهای بیگانه و نيز شنود مكالمات سری كشورهای ساحلی، چهارمی حاوی جدول پروازها، نام و ماموریت خلبانان آن است. لازارو می گوید که اطلاعات این صفحات نمایش از طریق ماهواره تغذیه می شود و از این طریق می توان فعل و انفعالات سواحل را نیز به دقت دنبال کرد. او ادامه می دهد: «وظیفه من مديريت دفاع هوایی و دریایی از ناو است و مثلث اطلاعاتی من متشکل از اطلاعات ماهواره ای است كه از فعل و انفعالات آبی، خاکی و هوایی تهيه شده است». او می افزاید:« من و همكارانم در دفاع از ناو اختیارات تام داريم و به محض احساس خطر جدی بدون فوت وقت و كسب تكليف از فرماندهی ناو، می توانيم دستور شلیک موشک و آغاز حمله هوایی را بدهيم. در صورت وقوع چنین امری، سیستم دفاعی ایالات متحده در نقاط نزدیک به حوزه عملیات ،موظف به اطاعت و دنباله روی از نیمیتس هستند».

لازارو که ترجیح می دهد بسیار محتاطانه و کوتاه صحبت کند می گوید:« با آنکه نیمیتس ناو هواپیمابر پیشرفته ای است اما از برخی امکانات مدرن نسل جدید ناوهای ایالات متحده محروم است». جنی، دختر جوانی است که به دقت اطلاعات یکی از رادارها را دنبال می کند، تصور اینکه این دختر 19 ساله اجازه دارد به محض احساس خطر دکمه یکی از موشک های نیمتیس را فشار دهد، احساس بدی را در من ایجاد می کند. پیش از این حتی تصورش را نمی کردم در این منطقه پر آشوب و حساس ؛دختران و پسران آمریکایی با میانگين سنی 17-19 سال با اعتماد به نفسی بالا ، اجازه داشته باشند که به محض احساس خطر، دکمه موشکی را فشار دهند که می تواند سرنوشت یک منطقه را دگرگون کند. جالب آنکه لازارو به عنوان فرمانده این قسمت تنها 23 سال دارد. لازارو می گوید :«ما علاوه بر ارتباط با نیروهای زمینی دریایی و هوای خودمان در منطقه و مسافت های دورتر با نیروهای کشورهای حوزه خلیج فارس نیز تبادل اطلاعات داریم و پیش از آمدن به این منطقه، ارزیابی دقیقی از میزان قدرت این نیروها و همکاری آنها با ناو هواپیمابر نیمیتس داشته ایم». اهمیت این بخش از ناو به حدی است که در آنجا ؛شما شاهد تبادل اطلاعات متعدد میان ژنرال های نیروهای مختلف امریکایی، فرماندهان اسکادران های مختلف و حتی نیروهای آمریکایی مستقر در عراق و آذربایجان هستید.

نيميتس اينجا چه می كند؟

در اقیانوس هند و در آب های بین المللی میان پاکستان و ایران، نیمیتس در حال سپری کردن ماموريتی است که از 8 می 2007 در این منطقه آغاز کرده است و بدون اینکه اطلاعات جزیی تری داشته باشم؛ شنیدم که طی روزهای آتی موقعیت خود را در این منطقه اندکی تغییر می دهد. کاپیتان «مایکل چارلز» فرمانده ارشد نيميتس، در باره ماموريت خود می گوید: «به طور كلي؛ وظیفه ما در اینجا حمایت از نیروهای ائتلاف در افغانستان ، خلیج فارس و عراق است». بنا به ادعای او، 5هزار نظامی آمریکایی اکنون به این سوی جهان آمده اند تا از صدها مایل آن طرف تر حامی دموکراسی در کشورشان باشند!

اکنون مساله بحران هسته ای ایران و پایان مهلت شورای امنیت بر التهاب فضای آشفته منطقه می افزاید. معمای حرکت کردن ناوهای جدید و ترک برخی از آنها بر حیرت ناظران می افزاید و در منطقه هرکس در انتظار مشاهده چیز جديدی از جعبه شعبده بازی آمریکایی هاست. ایران با مانورهای نظامی قدرتش را به رخ آمریکایی ها می کشد و آمدو شد هواپیماهای آمریکایی هراس از بروز جنگ چهارم خلیج فارس را بر دل ساکنان منطقه انداخته است. دیك چنی معاون بوش، چندی پیش از مسافت 150 مایلی سواحل ایران و بر عرشه ناو هواپیمابر «استینس» سخنان تندی علیه ایران ایراد و اعلام کرد که :«ایالات متحده و هم پیمانانش هر تلاشی را که در منطقه برای دستیابی به سلاح هسته ای صورت بگیرد ، عقیم خواهند گذاشت ». محمود احمدی نژاد ریس جمهور ایران نیز در پاسخ گفته بود: «آنها می دانند که اگر چنین اشتباهی بکنند پاسخ ایران دردناک خواهد بود و آنان را پشیمان می کند». کاپيتان «مایکل چارلز» می گوید:« ما تاکنون وظیفه داشتیم از نیروهای ائتلاف در افغانستان حمایت کنیم اما ماموریت ما در هر مرحله، سمت و سویی متناسب با تحولات منطقه می گیرد و اکنون ما باید حامی 160هزار نیروی ائتلاف مستقر در عراق باشیم».

از کاپیتان می پرسم؛ چند وقت دیگر، مهلت شورای امنیت به ایران به پایان می رسد، آیا منظور شما این است که تحولی در این راستا ممکن است به افزایش ناوهای آمريكايی در خلیج فارس منجر شود؟ او پاسخ می دهد :«سوال خوبی کردید؟ بدیهی است که نیروهای ائتلاف و ایالات متحده ممکن است ، حضور نظامی خود را در خلیج فارس افزایش دهند و این به اوضاع امنیتی –سیاسی منطقه در روزهای آتی بستگی دارد... تصمیم گیرنده اصلی البته ریس جمهور بوش و وزیر دفاع هستند و اگر نیاز باشد با همکاری همپیمانان خود اقدام لازم را انجام خواهیم داد».

به صراحت از کاپیتان می پرسم ؛ممکن است با ایرانی ها درگیر شوید و او می گوید :«راستش در حال حاضر تعاملات ما با نیروی دریایی ایران به ویژه به هنگام عبور کشتی ها و نفتکش ها از تنگه هرمز توام باآرامش ، همکاری و در سطح حرفه ای و کاری است. دو کشور نیز هنوز در سطح دیپلماتیک هستند و راهبرد نظامی در دستور کار نیست. میان نیروهای نظامی دو طرف نیز ارتباط رادیویی وجود دارد اما این یک اقدام فنی و حرفه ای است و نباید به معنای همکاری نظامی تلقی شود زیرا ما با آنها فقط در سطح دیپلماتیک آن هم در عراق همکاری می کنیم... این نکته را نیز فراموش نکنید که ما از کادر متخصص در بازرسی کشتی ها ی عبوری استفاده می کنیم اما نیمیتس تهدیدی علیه ایران نیست». کاپیتان مایکل چارلز تاکید می کند که تا پایان ماه آتی ؛فشارهای اقتصادی بر ایران بیشتر خواهد شد و ممکن است ماموریت نیمیتس و ناوهای دیگر نظارت بر اجرای این تحریم ها ،محاصره دریایی یا بازرسی افراد و کشتی ها باشد. او می گوید:«ما توانایی انجام این ماموریت را داریم و با توجه به اینکه نیروی دیگری در منطقه برای انجام این کار وجود ندارد؛ نیمتس گزینه احتمالی برای انجام آن خواهد بود ، ضمن انکه ما هم اکنون نیز وظیفه بازرسی کشتی ها برای جلوگیری از انتقال تسلیحات و مواد منفجره و ارسال آنها به تروریست ها را نیز بر عهده داریم».

از او می پرسم اگر به شما یا یکی از ناوشکن های همراه تان حمله شیمیایی یا بیولوژیک یا هسته ای شود، آیا شما هم با همان سلاح پاسخ خواهید داد؟ اگر ايرانی ها تنگه هرمز را ببندند، چه می كنيد؟ كاپيتان می گوید:«در صورت استفاده از سلاح های غير متعارف؛ پاسخ ما قاطع خواهد بود، اما سعی می کنیم از سلاح های متعارف استفاده کنیم» كاپيتان چارلز ،کمی به فکر فرو می رود و در حالیکه سینه را جلو می دهد و نگاه ترديدآميزی به من می كند؛ می گوید: «ما تهديد بستن تنگه هرمز را جدی نمی گيريم؛ چون خود ايرانی ها برای فروش نفت به باز بودن آن نياز دارند، با اين حال من ایمان دارم که نیمتس حتی پیش از آنکه هدف قرار گیرد، می تواند حمله طرف مقابل را با قدرت دفع کند».

دغدغه ما خاورميانه ای ها

به نظر می رسد که برخی حوادث تاریخی به سادگی از ذهن ها زدوده نمی شوند، آمریکایی هایی که من دیدم ظاهرا هنوز ماجرای گروگانگیری 444روزه دیپلمات های خود توسط دانشجویان انقلابی ایرانی در سال های 1979-1980 را فراموش نکرده اند و این مساله به شدت غرور آنان را جریحه دار ساخته است گروگانگیرها ی ايرانی این اقدام خود را پاسخی به دخالت های آمریکا در کشورشان اعلام کرده بودند و اکنون در آن سوی آب و در سرزمینی که در اینجا ناو نيميتس با دستگاه های شنود بسیار مجهزش به رصد آن می پردازد، مردمانی هستند که که عملیات «اراده مصمم» ریگان را فراموش نکرده اند ،در این عملیات ناوهای ایالات متحده دو نفتکش ایرانی را غرق کردند و درسوم جولای 1998 نیز 298سرنشین غیر نظامی یک هواپيمای مسافربری ایرانی نیز هدف موشک های ناو هواپیمابر «وينسنس» قرار گرفت. اکنون و صرف نظر از خاطرات تلخ، این پرسش مطرح است که با تاکید «منشور امنیت ملی ایالات متحده »كه برای چهار سال آینده اين كشور تدوين ودر 16 مارس 2005 انتشار یافت و در آن ؛ایران بزرگترین خطر برای امنیت ملی آمریکا معرفی گردید ونيز در شرایطی که محمد البرادعی نگران بن بست پرونده هسته ای ایران است و بازهای کاخ سفید ناکامی خود در عراق را به اقدامات ایران حوالت می دهند ،ما ساكنان هراسان اين منطقه كه تجربه تلخ سه جنگ طولانی و بنيان برافكن را درذهن داريم، اين بار بايد منتظر چه چیزديگری باشيم؟