iran-emrooz.net | Tue, 02.01.2007, 9:18
به بهانه اعدام یک دیکتاتور!
محمود كرد
سهشنبه ١٢ دی ١٣٨٥
با اعدام صدام حسین، رسماً و عملاً پرونده یکی از سفاکترین رژیم های منطقه و در عینحال مهمترین دشمن ایران در خاورمیانه، بسته شد. رژیمی که نه تنها طی ٢٤ سال حاکمیت سیاسیاش ، کشور عراق را با آن منابع عظیم انرژی به خاک سیاه نشاند بلکه بخشاً مسئول آن مصیبتی است که امروز بر این کشور حاکم است.
کشور و مردم عراق شرایط بسیار سختی را میگذرانند، تمام مولفههای اساسی این جامعه در حال فروپاشی است، قدرت مرکزی تقریباً وجود ندارد در شمال کردها، در جنوب شیعیان و در مناطق مرکزی همه و هیچکس، حکم میرانند. باندهای ترور و باجگیران با همکاری ماموران امنیتی و نظامی ، زندگی روزانه مردم را به جهنمی تبدیل کردهاند، درگیریها و خشونتهای قومی و مذهبی هر روز ابعاد فجیع تری را بخود میگیرد، اخیرآ جسد بیش از ٧٠ تن را درحومه بغداد یافتند که تنها نقطه مشترکشان این بود که نام کوچک آنها عمر بود. همه گزارشات ارسالی از عراق حاکی از این امر میباشند که اکثریت قریب به اتفاق قربانیان اخیر این کشور، نه درنتیجه درگیری با نیروهای امریکائی و متحدان که بالعکس براثر خشونت های قومی و دینی جاری عراق بوده است. این اختلافات به بالا ترین سطوح دولتی سرایت کرده است تاجائیکه بخشی از وزراء در جلسات کابینه حتی باهم حرف هم نمی زنند.
امریکائیها و متحدانشان که خود درگیر نبردهای خونین در مناطق مرکزی هستند، جنوب و شمال عراق را با این توجیه که گویا آرامش در آن مناطق برقرار است عملأ در اختیار کردها و شیعیان گذاشتهاند، درجنوب که شیعیان فعال مایشاء هستند حکومت اسلامی در ارتجائیترین شکل آن با کمکهای مالی و نظامی جمهوری اسلامی درحال اجراست، گردن زده میشود، دست قطع میکنند و زنان "خاطی" سنگسار می شوند.
درشرایطی اینچنین، اعدام صدام حسین هیچ تأثیر جدی بر روند اوضاع دراین کشور نخواهد گذاشت ، وضعیت بغایت وخیم تر از آن است که بتوان به این گونه روشها دل بست ، کشتن وی فقط ارضاءکننده احساس انتقام کس یا کسانی است که خود در عراق قربانی انتقامند.
عراق در آستانه فروپاشی کامل قرار گرفته است و این امریست که همه کسانیکه دست اندرکار این کشورند بدان اذعان دارند، چه امریکائیها و متحدانشان که در ایجاد چنین شرایطی نقش تعیین کننده داشتهاند و چه مجامع بینالمللی از جمله اتحادیه اروپا و سازمان ملل و یا بسیاری از کشورهای عربی در این نکته امروز کم و بیش اتفاق نظر دارند که در صورت تداوم اوضاع کنونی عراق، این کشور تبدیل به باتلاقی از آشوب خواهد شد که بسیاری از کشورهای منطقه را درخود فرو خواهد برد. یافتن راه حلی برای برون رفت از شرایط دشوار کنونی عملاً مدتی است در دستور کار قرار گفته و تلاش برای جلوگیری از بروز این فاجعه از جوانب مختلف با ارائه راه حلهای مختلف درجریان است.
ایران، کشور ما دارای طولانیترین مرز مشترک با عراق است ، این امر به اضافه خویشاوندیهای تاریخی و قومی بین دو ملت ایران و عراق، ما را در شرایطی بسیار حساس قرار داده است ، درصورت فروپاشی این کشور، سرزمین ما مطمئناً اولین کشوری خواهد بود دچار مخاطرات جدی خواهد شد. تصور شیوع درگیریهای دینی و قومی از عراق به ایران از یکسو و هجوم و مهاجرت صدها هزار و یا میلیونها عراقی به ایران از سوی دیگر ، آنهم فقط بعنوان اولین اثرات اضمحلال آن جامعه در ایران، هشیاری ، احساس مسئولیت و بعبارتی یک سیاستگذاری درست خارجی طلب میکند، چیزی که جمهوری اسلامی ایران از ابتداء حیات سیاسی خود تاکنون فاقد آن بوده است.
رهبران جمهوری اسلامی از ابتداء بحران عراق، بجای درک حساسیت شرایط در آنکشور و اتخاذ سیاستی روشن در راستای یکپارچگی جامعه عراق، دست به ماجراجوئی و یارکشی در آنسوی مرزهای ایران زدند این اعمال نه تنها سرزمین مارا از ایفاء نقش مثبت در آینده عراق محروم ساخت بلکه ایران از سوی رهبران عراق و بسیاری از کشورهای عربی متهم شد که با تشدید تشنج درعراق ،عملأ این کشور را عرصه تسویه حساب های خود با آمریکا کرده است.
رهبران جمهوری اسلامی علیرغم هشدارهای مکرر نیروهای سیاسی داخلی و خارجی هنوز از در ک فاجعهای که در راه است عاجزند. البته این تنها کشورعراق نیست که عرصه چالش ایران با غرب به رهبری آمریکا شده است بلکه لبنان و سرزمین فلسطین رانیز باید بدان افزود.
سرزمین پهناور ما نیازمند رابطهای مسالمت آمیز و صلح طلبانه باهمه همسایگان خود است، ثبات و امنیت در آنسوی مرزهای کشورما، نه فقط بسود کشورهای همجوار که به نفع ما نیز هست ، کشور ما ایران حداقل درطی دو قرن گذشته علیرغم اینکه بارها مورد هجوم و تجاوز همسایگان و استعمارگران قرار گرفت خود به هیچ کشور همجواری دست تعددی دراز نکرد جدا از اینکه چه حکومتی برایران حاکم بوده است.
درشرایط کنونی با توجه به تغییرات مثبت در سیاست خارجی امریکا که بخصوص در ارتباط با خاورمیانه قابل توجه بسیار است زمینههای مثبتی برای کاهش تشنج وشکل گیری مناسباتی جدید بین ایران و امریکا فراهم است ، ازسرگیری روابط سیاسی دوجانبه بنابدلایل گوناگون بیشتر از هر جیز بسود مردم ایران است.
آنچه که برسر صدام و رژیم بعث آمد به جهاتی میتواند درس عبرتی برای جمهوری اسلامی باشد چراکه رژیمهای دیکتاتوری و حکامی چون صدام حسین درگذشته کم نبودند و امروز نیز در آسیا و افریقا با درجاتی معین وجود دارند اما دو عامل مهم و مرتبط به هم در شکل گیری چنین سرنوشتی برای او و همراهانش نقشی تعیین کننده داشت اول فقدان قدرت تشخیص تغییر جغرافیای سیاسی جهان، دوم ماجراجوئی و بلند پروازیهای افراطی.