ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 13.11.2006, 21:06
انتخابات کنگره آمریکا، یک رفراندوم علیه جنگ

شهلا صمصامی (لوس‌آنجلس)
دوشنبه ٢٢ آبان ١٣٨٥

دوشنبه٧ نوامبر یک روز پیش از انتخابات میان دوره‌ای کنگره آمریکا، کارل روو Carl Rove مشاور رئیس جمهور و مردی که به عنوان آرشیتکت برنده شدن بوش در دو انتخابات شناخته شده است در پاسخ خبرنگاری که پرسید «بنا بر آخرین محاسباتی که شده به نظر می‌رسد دمکراتها در مجلس نمایندگان اکثریت را بدست آورند.» گفت: «بنابر محاسبات ما جمهوریخواهان کنترل مجلس و سنا را مجدداً بدست می‌آورند.»
سه شنبه روز انتخابات بود. قبل از پایان روز اعلام شد که دمکراتها اکثریت را در مجلس بدست آوردند. در نتیجه این پیروزی برای نخستین بار یک زن به مقام بسیار مهم سخنگوی مجلس Speaker of the House می‌رسد. با نزدیک بودن آراء در دو ایالت تکلیف سنا هنوز معلوم نبود. روز چهار شنبه سرنوشت سنا فقط بستگی به یک ایالت یعنی ویرجینیا داشت. جرج آلن سناتور با سابقه که به نظر می‌رسید از کاندیدهای مهم ریاست جمهوری از جانب جمهوریخواهان برای سال ٢٠٠٨ باشد، تنها با ٧ هزار رای بازنده شد. سناتور جدید ویرجینیا که اکثریت را در سنا به دمکرات‌ها داد جیم وب نام دارد. وی از یاران پیشین پرزیدنت بوش است که پسرش نیز هم اکنون در عراق خدمت می‌کند. جیم وب جمهوریخواه بود و در مخالفت با سیاست‌های جمهوریخواهان در مورد عراق و همچنین فشارهای اقتصادی بر روی طبقه متوسط و فقیر تصمیم گرفت نماینده دمکرات‌ها در ایالتی که بطور معمول جمهوریخواه است کاندید شود. برنده شدن جیم وب پیروزی دمکرات‌ها را در سنا تضمین کرد.

پایان ٢٦ سال حکومت محافظه کاران
انتخابات اخیر یکی از مهمترین انتخابات در تاریخ معاصر آمریکا بود. بنابر نظر بسیاری مفسران سیاسی دوران جیمی کارتر پایان حکومت لیبرال‌های آمریکا و آغاز به قدرت رسیدن محافظه‌کاران بود. رونالد ریگان که برای محافظه‌کاران رهبر بزرگی به حساب می‌آید، گروه قدرتمند جدیدی را وارد حکومت آمریکا کرد. نئوکنسرواتیوها، کسانیکه اعتقاد به بسط قدرت آمریکا در دنیا داشتند روی کار آمدند. از جمله سیاست‌های این گروه تقویت ثروتمندان و سرمایه‌داران بود. در عین حال گروه‌های مذهبی اونجلیست که از سالهای ٧٠ رشد زیادی کرده بودند، بخشی از نئوکنسرواتیو‌ها بودند. هدف اونجلیست‌ها به ویژه غیر قانونی کردن سقط جنین و مخالفت با ازدواج هم جنس گرایان و بطور کلی سیاسی شدن کلیسا بود. از نظر سیاست خارجی نئوکنسرواتیوها طرفدار بسط قدرت اقتصادی و سیاسی آمریکا از طریق بازار آزاد اقتصادی و دست یافتن به ذخایر نفتی خاورمیانه بود. از نظر سیاست‌های داخلی، کاستن خدمات اجتماعی و رفاهی و در مقابل قدرت دادن به بخش خصوصی برنامه نئوکنسرواتیوها بود. در دوران ٨ ساله ریگان بسیاری از قوانین رفاه اجتماعی که شامل اقلیت‌ها و طبقات فقیر و کم درآمد می‌شد از بین رفت. برخی از آزادیهای فردی محدود شد و بسیاری از قوانین حفاظت محیط زیست به نفع شرکت‌های بزرگ نفتی و سرمایه‌داران دیگر تغییر کرد. ادامه این سیاست‌ها به ویژه پس از ١١ سپتامبر به بهانه حفظ امنیت، حقوق مدنی و آزادیهای فردی بیشتر محدود شد و بر خلاف آنچه که در قانون اساسی آمریکا آمده است توازن قوا به نفع قوه اجرائیه از بین رفت و اختیارات زیادی به رئیس جمهور داده شد. هدف دیگر نئوکنسرواتیوها به ویژه اونجلیست‌های محافظه کار انتخاب قضات بسیار کنسرواتیو در سطح ایالتی و دادگاه عالی آمریکا بود. در دوران ریگان و بوش قضات لیبرال و بی طرف با قضات محافظه کار جایگزین شدند. برای مثال سال پیش در انتخاب قاضی عالی دادگاه آمریکا گروه‌های مذهبی اونجلیست رئیس جمهور را مجبور کردند که کاندیدای آنها را انتخاب کند. یکی از مهمتریت اصول قانون اساسی آمریکا جدائی دین از دولت و حکومت است آشکارا در دوران حکومت کنسرواتیوهای مذهبی به خطر افتاد. کلیساهای اونجلیست تبدیل به صندوق آراء شدند. با پول و نفوذ سیاسی این گروه پرزیدنت بوش دوباره انتخاب شد. از پیامدهای دیگر حکومت محافظه‌کاران چه در زمان ریگان و چه بوش کم شدن مالیات ثروتمندان و بالا رفتن کسر بودجه آمریکا بود. انتخابات اخیر که به دمکرات‌ها اختیار کنگره آمریکا را داد شاید بتواند پایان دوران حکومت کنسرواتیوها و آغاز بازگشت میانه روها و لیبرالها باشد. برای مثال می‌بینیم ریاست جدید سنا با هری رید Harry Reid سناتور با سابقه از ایالت نوادا خواهد بود. رید یکی از مخالفان جنگ بوده است که بارها از دولت بوش انتقاد کرد که از زمان ریاست جمهوری جرج بوش اصل مهم توازن قدرت زیر پا گذاشته شده است. رئیس جدید سنا قول داد که از این پس کنگره وظیفه واقعی خود را انجام خواهد داد و دولت و رئیس جمهور را در مورد جنگ عراق و مسائل مهم دیگر مورد سئوال قرار خواهد داد. افراد کلیدی دیگر در سنا از دمکرات‌های باسابقه و میانه رو خواهند بود. برای مثال سناتور کارل لوین ریاست کمیته نیروهای مسلح Armed Services و سناتور جو بایدن ریاست کمیته امور خارجه را بعهده خواهد داشت.

انتخاب رفراندوم علیه جنگ
پیروزی دمکرات‌ها برای جمهوریخواهان یک شوک بزرگ بود. روز پنجشنبه وقتی معلوم شد دمکرات‌ها هم در مجلس و هم سنا اکثریت را بدست آورده‌اند این سئوال مطرح شد که چرا؟ جواب روشن بود. عراق، عراق، عراق. عامل اصلی شکست جمهوریخواهان جنگ عراق است. البته اسکاندل‌های سیاسی و مالی و اخلاقی برخی اعضاء کابینه و نمایندگان کنگره نیز بی تاثیر نبوده است ، ولی به ویژه در یک سال اخیر مردم آمریکا جنگ عراق را بطور جدی مورد سئوال قرار دادند. باب وودوارد Bob Woodward ژورنالیست با سابقه واشنگتن پست، مردی که ماجرای واترگیت را فاش کرد در آخرین کتاب خود تحت عنوان «بهای انکار» The price of Denial با مدارک بسیار و مصاحبه‌هایی که با افراد مهم کابینه بوش انجام داده است می‌گوید که پرزیدنت بوش و رامسفلد خود و مردم آمریکا را در مورد جنگ عراق گمراه کردند. وودوارد می‌نویسد:« دولت بوش تنها بد شانس نبود بلکه تقریباً دانسته و با چشم‌های بسته نسبت به خطرات حمله به عراق و اشغال یک کشور بزرگ عربی زخم خورده و عمیقاً پاره پاره وارد جنگ شد. رامسفلد که رایس و پاول را بکنار زد تا خود همه چیز از جمله برنامه‌های عراق پس از جنگ را بعهده بگیرد قصدش این بود که با یک نیروی کم و پر زور سریعاً داخل و حارج شود. این برنامه در صورتی قابل اجرا بود که نیروهای آمریکا بتوانند عراق را بدست عراقیها بسپارند. ولی در آن زمان همه چیز در عراق نابود شده بود. وودوارد می‌گوید:« در جون ٢٠٠٣ ژنرال گارنر در واشنگتن به رامسفلد گفت که آمریکا ٣ تصمیم بسیار اشتباه گرفته است. یکی پاکسازی سازمان اداری عراق، دوم بهم زدن ارتش و سوم برکنار کردن گروه رهبری موقت.» رامسفلد شانه‌هایش را بالا کشید و گفت:« من فکر نمی‌کنم هیچ کاری از دست ما برآید. ما در جایی هستیم که هستیم.» جنگ تنها با دامن زدن به ترس و وحشت مردم آمریکا از تروریسم قابل ادامه بود. به این دلیل حتی وقتی مسلم شد هیچ نوع سلاح شیمیایی و بیولوژیکی در عراق وجود ندارد پرزیدنت بوش اعلام کرد که آمریکا جنگ با تروریسم را از داخل آمریکا به عراق برده است. مدارک و شواهد زیادی نشان داد که قبل از حمله آمریکا به عراق هیچ ارتباطی بین صدام و بن لادن وجود نداشت و تروریستی هم در عراق نبود. در حالیکه امروز گزارش‌های گروه‌های اطلاعاتی حاکی از اینست که جنگ عراق نه تنها جنگ با تروریسم را تحت الشعاع قرار داده بلکه عراق را تبدیل به بزرگترین کمپ پرورش تروریست کرده است. آمارهای متعددی نشان می‌دهد که اکثر آمریکائیان چه جمهورخواه و چه دمکرات مخالف جنگ هستند. با مادری که فرزند ١٩ ساله اش در عراق است صحبت کردند. از او پرسیدند آخرین بار که با پسرت صحبت کردی چه گفت؟ این مادر گفت:« پسرم می‌گوید من حاضرم جانم را در راه دفاع از هم میهنانم بدهم ولی نمی‌خواهم در دفاع از مردم عراق جان بسپارم. من نمی‌خواهم در ارتش آمریکا خدمت کنم و از مردم عراق دفاع کنم.»
انتخابات میان دوره‌ای کنگره یک رفراندوم در مخالفت با جنگ بوده است. استعفای رامسفلد در روز پس از انتخابات دلیل دیگری بر این ادعاست.

راه حل چیست؟
پیروزی دمکرات‌ها به ویژه در سنا با اختلاف بسیار کمی بوده است. ٤٩ جمهوریخواه در مقابل ٥١ دمکرات. بدین گونه دمکرات‌ها بدون رای و کمک جمهوریخواهان و رئیس جمهور کار زیادی نمی‌توانند انجام دهد. در عین حال انتظار مردم از دمکرات‌ها این است که قبل از هر چیز تغییر مهم و اساسی در مورد جنگ عراق بوجود آورند. این چالش بزرگی برای دمکراتهاست. در حال حاضر چند راه حل برای مشکل عراق پیش بینی میشود که هر کدام مسائل خاص خودش را دارد. اول خروج کامل از عراق است. جان مارتا نماینده مجلس که خود از سربازان قدیمی است دو سال پیش با شجاعت اعلام که آمریکا باید هم اکنون از عراق خارج شود. آن زمان شاید او تنها بود ولی امروز بسیاری با او همصدا هستند.
دوم- خروج تدریجی با یک برنامه پیش بینی شده. بسیاری معتقدند این برنامه به عراقیها و دولت عراق فرصت کافی می‌دهد که نیروی امنیتی و نظامی خود را سریع تر تشکیل دهند. جان کری دمکرات از ماساچوست از جمله کسانی است که معتقد است این برخورد به دولت به دولت عراق نشان می‌دهد که باید با جناح‌های گوناگون کنار آمده و بدانند پشتیبانی آمریکا بی حد و بی زمان نیست.
سوم- از دولت ایران و سوریه برای برقراری امنیت کمک گرفته شود. این راه حل مخالفان زیادی دارد از جمله پرزیدنت بوش. کنسرواتیوها معتقدند که گفتگو با ایران در این زمینه ممکن است به ایران این اجازه و جرات را بدهد که در مقابل از آمریکا بخواهد از مخالفت با برنامه‌های اتمی ایران دست بردارد. برخی از سناتورهای جمهوریخواه از جمله سناتور ریچارد لوگر و سناتور دمکرات جو بایدن موافق مذاکره و گفتگو با ایران هستند.
چهارم – نیروی نظامی آمریکا بنحو دیگری در عراق مستقر شود. برای مثال نیروی بیشتری را از بغداد حارج کرده و در نواحی کردنشین، شیعه و سنی مستقر کنند. اینکار به معنی تقسیم عراق نیست.ولی این نگرانی هست که چنین کاری به یک جنگ داخلی خونین و طولانی می‌انجامد.
پنجم- یک راه پیشنهادی دیگر این است که از نیروی نظامی آمریکا کاسته شده و بجای آن از یک نیروی متفق واقعی استفاده شود. به ویژه از کشورهایی مانند مصر، عربستان و اردن که ثبات عراق بنفع آنهاست، کمک خواسته شود.
ششم- تشکیل یک نوع حکومت فدرالی باین معنی که حکومت‌های خود مختار از شیعه، سنی و کرد بوجود اید همراه با یک حکومت مرکزی ضعیف تر .
در حال حاضر همه منتظر انتشار گزارش کمیسیون بیکر- همیلتون هستند که مدتی است مشکل عراق را بررسی کرده و به نتایجی رسیده اند

برنامه دمکراتها برای کنگره جدید
پیروزی دمکراتها در انتخابات اخیر از این رو اهمیت زیادی داشت که برای نخستین بار یک زن به مقام سحنگوی مجلس رسید. خانم نانسی پلوسی نماینده سانفرانسیسکو که از نمایندگان بسیار فعال و از مخالفان جنگ و مدافعان طبقه متوسط و فقیر بوده است یکی از قدرتمند ترین سیاستمداران امروز آمریکا است. سخنگوی مجلس Speaker of the House یک مقام با پرستیژ و با قدرت است. از جمله سخنگوی مجلس اختیار تام دارد که تصمیم بگیرد چه لوایح و موضوعاتی برای بحث و رای گیری به مجلس فرستاده شود. از اولین لوایحی که خانم پلوسی به مجلس خواهد فرستاد بالا بردن حداقل دستمزد است که در ٦ سال گذشته بارها از جانب جمهوریخواهان مسکوت مانده است. ارزان تر شدن و در دسترس بودن داروهای مورد نیاز سالمندان از لوایح پیشنهادی دیگر است. خانم پلوسی از نمایندگان پر کار بوده و از محبوبیت زیادی برخوردار است. اتخاذ یک سیاست جدید در مورد عراق و الغای قانون مالیات که پرزیدنت بوش به نفع ثروتمندان امضاء کرده است از جمله برنامه‌های دیگر خانم پلوسی و دمکرات‌هاست. با انتخابات اخیرکنگره، جمهوریخواهان مجبورند قدرت مطلقی را که قبلاً داشتند با دمکراتها تقسیم کنند.
در این میان یک رئیس جمهور محافظه کار مجبور است که با یک زن لیبرال و با قدرت در مقام سحنگوی مجاس همکاری کند. شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد این همکاری آسان و دوستانه نخواهد بود.