ترجمه غنی مجیدی
بخش فرهنگ: روزنامه افتون بلادت سوئد
هنر تحریمها عنوان کتابی است از مقام آمریکایی ریچارد نفیو، که به تازگی توسط بایدن برای مدیریت ایران تعیین شده است. این کتاب درمورد این است که چگونه او به دستور اوباما، ایرانیان را فقیر کرد.
بنا به گفته نفیو، سازمانهای جاسوسی آمریکا در سال ۲۰۰۷ به این نتیجه رسیده بودند، که ایران دیگرپروژه تولید سلاح هستهای در برنامه خود ندارد. اما هدف اصلی اوباما سرکوب کشورایران به عنوان یک قدرت منطقهای در حوزه منطقهای خود بود. مضافن هدف ایالات متحده امریکا ازاعلام گفتمان تهدید هستهای ایران، همراه نمودن اتحادیه اروپا و نیز کشورهای آسیایی واردکننده نفت ایران برای محاصره اقتصادی ایران بود.
با محاصره مالی ایران توسط ایالات متحده وبه تبع آن کاهش ارزش پولی ایران، ارزش دلاری تولید ناخالص داخلی ایران بین سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴، ۳۰ درصد کاهش یافت. ریچارد نفیو می گوید که اجازه واردات کالاهای لوکس و مصرفی توسط ایالات متحده، که مردم عادی ایران توانایی خرید آن را ندارند، صرفن به هدف افزایش نابرابری بیشتردر جامعه وبه تبع آن فشارسیاسی و اقتصادی بر دولت ایران بود.
از کتاب منتشر شده توسط ریچارد نفیو به عنوان راهنما برای “تدوین استراتژی دقیق، روشمند و موثر رنج و درد در مناطق و جنبههای آسیب پذیر وجلوگیری ازمناطق غیر آسیب پذیر” مد نظرقرار گرفته است. این کتاب یادآور”کتاب شکنجه” سازمان سیا از دوران رئیس جمهوربوش پسر است.
اگر چه ریچارد نفیو کار نمی کند که هدف از اعمال تحریمها آزار و اذیت دیگران (مردم) است، اما باید درنظر داشت که وی یک لیبرال “باهوش” است و یک هیولا نیست. باید دانست که تدوین تحریمها با هدف آزارورنج مردم چیزی جز سادیسم محض نیست، هر چند که تحریمها به پیامدهای رنج آور ناشی ازآن مرتبط نباشد.
وی با پیجیدگی هایی دیپلماتیک، دریک تحلیل نهایی نتیجه گرفت که تحریمهای ایالات متحده واتحادیه اروپا علیه روسیه برای الحاق کریمه به سختی می تواند با انتظار خروج روسیه از کریمه ارتباط داشته باشد. تحریمهای ایالات متحده علیه، خط لوله انتقال گازبین روسیه و آلمان که هیچ کشوردیگری دراین پروژه مشارکت ندارد، همچنین ازمواردی است که نفیومی تواند آن را “سادیسم ناب” بنامد.
تمایل به آزارورنج مردم ان دیگر کشورها آن هم به نام اخلاق و انسانیت پدیده عجیبی است. که متاسفانه درقانون حقوق بشر، از این موضوع اجتناب گردیده ودرآن گنجانده نشده است. در سیاست خارجی لیبرال مدرن دو اصطلاح بسیار معمول است: یکی بمباران و اشغال “بشردوستانه” و دیگری تحریم است. هردواین ویژگی توسط کشور ایالات متحده و یا همزمان توسط اروپاایالات متحده بر کشورهای عمدتا واقع در جنوب (منظور کشورهای غیرغربی ست) اعمال می گردند.
سیاست اخلاق گرا چیزی جز دورویی نیست
اگر چه بمباران صربستان در سال ۱۹۹۹ یک استثنا بود. اما اشغال افغانستان، عراق، سوریه، سومالی و لیبی از این الگو پیروی می کند. این مجازاتها دو بخش هستند، بخشی از این مجازات افراد سیاسی، موسسات وبنگاهها را شامل می شود و بخشی دیگر، مجازاتی است که همه افراد جامعه را در بر میگیرد، و به طور اخص به اقتصاد تمام مردم عادی جامعه آسیب می رساند.
آژانس دولت آمریكا برای كنترل داراییهای خارجی لیستی از افراد “خاص” را در اختیار دارد كه اجازه معامله با آمریكاییها را ندارند ونیز قرار است که داراییهای آنها مسدود گردد. این لیست افراد شامل ۱۵۳۶ صفحه با سه ستون است که با تعدادی لیستهای خاص، به عنوان مثال اعضای پارلمان فلسطین که ازسازمان حماس هستند، تکمیل می گردد. این تحریمهای فردی متوجه افراد و سازمان هایی است که مسئول اعمال غیراخلاقی هستند. صحت ارزیابیها می تواند مورد به مورد مورد بحث قرار گیرد، اما اصل مسئولیت اخلاقی در برابر بشریت یک گام هنجاری به جلو است - علی رغم یک طرفه بودن مداوم و قدرت محور این اصل از زمان دادگاه نورنبرگ و تاکنون.
تحریمها برعلیه مردم درواقع جنگهای اقتصادی کشورهای ثروتمند بزرگ علیه اقشار کم درآمد است، بدون اینکه ضرری متوجه مجریان طرحهای تحریمها باشد. وزارت خزانه داری ایالات متحده ادعا می کند که ۳۶ “برنامه تحریم فعال” دارد که ۲۲ مورد آن مربوط به کشورها، بقیه جرایم فراملی و سایر فعالیتهای ناخواسته بین المللی است. اتحادیه اروپا حتی یک لیست طولانی تر از برنامههای تحریم دارد، که بیشتر آنها مربوط به کشورها است، اما بسیاری از برنامههای تحریم اتحادیه اروپا متوجه افراد و نیزبر تحریم تسلیحاتی متمرکز است.
مشارکت در بمبارانهای بشر دوستانه و اشغال بشر دوستانه کشورها و همچنین تحریمهای مبتنی بر خود ارضایی (خودپسندی) اخلاق مدارانه در روابط بین الملل و نیز تقسیم جهان به شروخیراست. بمباران کشورها و محاصرههای اقتصادی به طور آشکار چیزی جز خودپسندی بظاهر اخلاق مدارانه نبوده و نخواهد بود. سیاستمداران آمریکایی به عنوان رهبران قوم برگزیده خدا، از خود تصورچهرهای انسانی و بزرگ را دارند. مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه کلینتون، کشورایالات متحده را “کشور ضروری” برای جهان خواند. اما ایدئولوگهای اتحادیه اروپا موفق گردیده اند که درک مشابه وعرفی تری از خود و سیاستهای اتحادیه اروپا ارائه نمایند.
نمایش سیاست اخلاق مدارخود خیرخواهانه لزوماً از سیاست واقعی بدبینانه بدتر نیست. اما این باورظاهرن اخلاق مدار گرایش ذاتی به تخریب بیحد و مرز در درون خود دارد، و ما سلسله اقدامات تخریبی و گورهای دسته جمعی با بیش از یک میلیون کشته، از افغانستان تا لیبی، که به نام اهداف انسانی برتر ودموکراسی صورت می گیرد، را مشاهده می نماییم.
بقای سیاست اخلاق مدار ما با دورویی ما درهم آمیخته است است. هم پیمانی ایالات متحده با حکومتهای غیر دموکراتیک واقتدارگرایانه کشورهای نفت خیز حوزه خلیج فارس که حقوق بشر در این کشورها وجود ندارد، نمونهای از این سیاست اخلاق مداردورویانه است. اما آنچه که به آن پرداخته نشده و مورد توجه قرار نگرفته، تحریمها بر علیه تمام مردم است، که بیرحمی و شقاوت سیاست خارجی لیبرال را نشان می دهد.
تحریمها توسط ایلات متحده، برای مردمان عادی رنج، فقر و بدبختی فراوان به وجود می آورده و می آورد. تحریمهای کامل و فراگیر (در دولت فعلی بایدن) بر علیه ایرانیان، کوبایی ها، کره شمالیها و ونزوئلائیها شبیه اقدام به نسل کشی اقتصادی است. و هدف اصلی از بین بردن تجارت واقتصاد مردمان این کشورها می باشد.
و در پایان این تحریمها بندرت به طور کامل موفق می شوند. کوباییها ۶۰ سال از تازیانه آمریکایی جان سالم به در بردند. اما اقدامات موثر است. افزایش تحریمها علیه ونزوئلا در سال ۲۰۱۷ منجر به افزایش مرگ ومیر بیش از ۴۰۰۰۰ نفر شد. در ۲۰۱۹-۲۰۲۰، تولید ناخالص داخلی این کشور ۶۰ درصد کاهش یافت. درسال ۲۰۲۰، دولت ونزوئلا تنها یک درصد از درآمدهای ماقبل تحریم را دراختیار داشت. بر اساس گزارشگر ویژه سازمان ملل در سال ۲۰۲۰ میزان سوتغذیه بشدت و بطور مستمر در ونزوئلا افزایش یافته و همه تلاشهای سازمان ملل برای استفاده از داراییهای دولتی توقیف شده درانگلیس برای خرید تجهیزات بهداشتیپزشکی برای مقابله با پاندمی کرونا و خرید واکسن بینتیجه مانده است.
طبق سیاست کنونی ایالات متحده، سوریه با انبوهی از ویرانی باقی خواهد ماند. هیچ فرد آمریکایی یا خارجی “در مناطق تحت کنترل دولت سوریه” نمی تواند قرارداد بازسازی را با این کشورمنعقد نماید. اتحادیه اروپا خود را به تحریم مشارکت دربازسازی شبکه برق محدود سوریه محدود نموده است. ایالات متحده و اتحادیه اروپا تجارت و سرمایه گذاری در نفت و گاز سوریه را ممنوع نموده اندو این در حالی است که ایالات متحده و متحدان کرد آن مهمترین مناطق نفتی سوریه را اشغال کرده و با کمک ایالات متحده به صادرات نفت مناطق تحت اشغال خود مشغول هستند. مضافن، هدف از تحریمهای جدید علیه کشورچین، چیزی جزعقب نگه داشتن این کشورازتوسعه فناوریهای پیشرفته نیست.
سادیسم اخلاقی از کجا ناشی می شود؟ احتمالاً منبع سادیسم اخلاقی نوعی بنیادگرایی سیاسی است. به طوری که ما در غرب مردمان کشورهای دیگراز کودکان، بزرگسالان گرفته تا سالخوردگان و زنان و مردان، را مبارزان علیه تحریم انگاشته و این مردمان چیزی جز دشمنان سیاسی کاریکاتوری ما نیستند که بر اساس گفته همیشگی بایدن بایستی “هزینه ” بپردازند..
دلیل اساسی دیگر، جهان بینی دینی و نگرش آن به انسان است که بشریت را به افراد برگزیده که ما باشیم و دیگرانی که شامل گناهکاران، ناباوران، بدعت گذاران، گمراهان هستند، تقسیم می نماید. در بنیادگرایی پروتستانتی، که امروزه سیاست خارجی لیبرال آتلانتیک شمالی از آن تغدیه می گردد، رگهای سادیستی وجود دارد. و عذاب فردی به معنای پاک کردن فرد از گناه می باشد. امروزه بسیاری ازسیاستمداران فعال در حوزه روابط خارجی را می توان به اسقف ورگروس درفیلم فانی و الكساندر برگمان تشبیه نمود.