برایتان پیش آمده که عدهای در خیابان و یا هر جای دیگری، کسی را از سرِ تفریح و یا به هر دلیل دیگری مورد آزار یا تمسخر و تحقیر قرار داده باشند و آن شخص با نگاه خود انتظار کمک از دیگران داشته باشد؟ شما در آن لحظه چه کردید؟ نادیدهاش گرفتید یا به کمک او شتافتید؟ اگر پدر یا مادری در خیابان یا هر جای دیگر، کودک خردسالش را به قصد کشت کتک بزند، شما چه میکنید؟ بیتفاوت از آن میگذرید یا دخالت میکنید، حتی اگر به ضررتان باشد؟
در زندگی روزمرهمان هر روز مانندِ چنین اتفاقاتی میافتد. اما واکنشها متفاوتند. بسیاری آن را نادیده میگیرند و از آن میگذرند، چون میترسند و یا نمیخواهند خود را به خطر بیندازند و یا در بهترین حالت میگویند، “به من ربطی ندارد!”. اما همیشه کسانی هستند، هرچند اندک، نه میخواهند و نه میتوانند چشمان خود را به روی واقعیات ببندند و به گونهای رفتار کنند که گویی همه چیز عادی است و یا به آنها ربطی ندارد.
آری، فراتر از وظایف و حقوق شهروندی چیزی هست که نه میتوان آن را در قانون گنجاند و نه دیگران را وادار به آن کار کرد؛ و آن شهامت شهروندی (civil courage) است. شهامت شهروندی شهامتی است که یک شهروند در دفاع از ارزشهای انسانی و اخلاقی نشان میدهد، بی آن که به پیامدهای حقوقی و اجتماعی آن برای خودش بیندیشد. شهامت شهروندی رفتار مسئولانهی اجتماعیِ کسی است که بدون داشتن منافع شخصی، در برابر تبعیض، تحقیر، حق کشی وبسیاری از مشکلات اجتماعی، بویژه در ارتباط با اقلیتهای قومی، دینی و فرهنگی و نیز قشرهای ضعیف جامعه سکوت نمیکند و واکنش نشان میدهد، حتی اگر به ضررش باشد. شهامت شهروندی، عملِ کسی است که در شرایطی نابرابر و با آن که میداند که در اقلیت است و ثمرهاش را امروز و فردا هم نخواهد دید، برای سعادت اجتماعی دست به اقدام میزند؛ چرا که نفسِ عمل و حرمت و منزلت انسانی برای او در درجهی نخستِ اهمیت قرار دارد.
شهامت شهروندی رفتاری است در برابر دیدگانِ همگان، که با خود پیام و فراخوانی اجتماعی به همراه دارد، بویژه آنگاه که اکثریت چشمان خود را به روی واقعیات میبندند. شهامت شهروندی یعنی “نه گفتن” و “ایستادن” در برابر تبعیضها، بی عدالتیها و حق کشیها. شهامت شهروندی یعنی “نافرمانی مدنی” در برابر قوانین و مقررات ضدانسانی و تبعیض آمیز. شهامت شهروندی یعنی بی تفاوت نبودن و مسئولانه برخورد کردن.
شهامت شهروندی را آن زن سپاهپوستی نشان داد که برخلاف قانون جدایی نژادی در آمریکا در دههی ۶۰ میلادی، از بلند شدن از روی صندلی مخصوص سفید پوستان در یک اتوبوس عمومی خودداری کرد، با اینکه از عواقب و عقوبتِ کارش آگاه بود. شهامت شهروندی را آن دانش آموز و دانشجویی نشان داد که علیه تسلیحات اتمی و برای دفاع از صلح، از جان و آیندهی خود مایه گذاشت. شهامت شهروندی را آن مرد مسلمانی نشان داد، وقتی که به دیدار خانوادهای بهایی میرود و پای کودک بهایی را میبوسد و همدلی و احترام خود را به آنها نشان میدهد. شهامت شهروندی را کسانی نشان دادهاند که از دختری در خیابان که برای ابتدایی ترین حق انسانی اش، یعنی حق آزادی پوشش برخاسته، دفاع کرده و در برابر نیروهای سرکوبگر ایستادهاند.
شهامت شهروندی را نویسنده، روزنامهنگار و هنرمندی دارد که حقیقت را فدای مصلحت و معیشت نمیکند. شهامت شهروندی را آن کنشگرِ محیط زیستی دارد که جانش را بر کف مینهد تا طبیعت و جامعه را از آلودگیها بزداید. شهامت شهروندی همیشه و در همه جا جاری است: در خیابان، در محل کار، در مدرسه و دانشگاه. هر جا که شهروند است، شهامت شهروندی نیز هست.
نوعدوستی که مفهوم سنتی شهامت شهروندی است، در فرهنگ ایرانی جایگاهی بس والا دارد، تا جایی که استاد سخن سعدی میگوید: تو کز محنت دیگران بیغمی نشاید که نامت نهند آدمی! در ایران زمین همواره کسانی بودهاند که از ضعیفان و ستمدیدگان دفاع کرده و دادِ آنها را از زورگویان و ستمگران میستاندند. عیاران، جوانمردان، پهلوانان و لوطیها نمونههایی از این انسانها هستند. گرچه این روش و منش در عصر خود غالباً “مردانه” بوده، اما از انسانی بودن آن چیزی نمیکاهد.
هم اینک در جهان دهها جوایز و جشنواره در قدردانی و ارجگذاریِ شهامت شهروندی وجود دارد که سالانه برگزار میشوند و جوایزی به برندگان آن اعطا میگردد. ملاله یوسف زی، دختری که در دفاع از حق آموزش برای دختران توسط طالبان هدف گلوله قرار گرفت، یکی از این شهروندان شجاع است. گرتا تونبرگ دانش آموز و کنشگر محیط زیستِ ۱۶ سالهی سوئدی، شیردختر دیگری است که با حرکت اعتراضیِ یک نفرهی خود در برابر پارلمان سوئد، جنبشی جهانی علیه سیاستهای محیطزیست ستیزانهی دولتها رقم زد. و... به خاطر بسپاریم: هزاران و صدها هزار شهروند شجاع هم اکنون در زندانهای رژیمهای دیکتاتوری در بندند و رهایی خود و جامعهی خود را انتظار میکشند.
شهامت شهروندی در زندگی روزمره و در سادهترین شکل و درجهاش، نادیده نگرفتن اتفاقات ناعادلانه و غیرانسانی است که در پیرامونمان و در برابر چشمانمان روی میدهند و رعایت شش قاعدهی زیر در برابر آنهاست:
۱) به اتفاقات اطرافت توجه داشته باش و کمک کن، اما خودت را در خطر نینداز!
۲) به پلیس زنگ بزن!
۳) دیگران را به کمک بخواه!
۴) فاعل یا عامل و مشخصات او را دقیقاً به خاطر داشته باش!
۵) به قربانی کمک کن!
۶) در صورت لزوم شهادت بده!
و مهمتر از همه: در شهامت شهروندی باید سرعت عمل داشت و در هر شرایطی آماده بود و به موقع واکنش نشان داد.
سخن کوتاه: در برابر بیعدالتیها و حق کشیها بیتفاوت نباشیم! در برابر اعمال و رویدادهایی که عزت، حرمت و کرامت انسانی به هر نامی و دلیلی و از سوی هر کس و نیرویی خدشهدار میشوند، سکوت نکنیم! اگر من و تو در برابر سرنوشت دیگران بیتفاوت باشیم، فردا کسی از دیگران باقی نخواهد ماند که از حق من و تو دفاع کند! سرزمین و جامعهی ما اینک بیش از هر زمان دیگری به شهروندانی نیاز دارد که شهامت شهروندی داشته باشند.
آذرخش ایرانی، اسفند ۱۳۹۸