پنج شهریور سالروز تولد «عباس میرزا»، ولیعهد فتحعلی شاه قاجار است. عباس میرزا بهواسطه نقشش در جنگهای ایران و روس، شخصیتی شناخته شده در تاریخ ایران است.
ژوبر نماینده فرانسه در اردوگاه جنگی عباسمیرزا با او ملاقات کرد و نقل میکند که عباسمیرزا از سرِ درد سؤالهایی از او میپرسد. پیشرفتهای تکنولوژیک و علمی اروپاییها عباسمیرزا را به فکر فرو میبرد و این سؤالات را از نماینده فرانسه مطرح میکند:
«نمیدانم این قدرتی که شما (اروپاییها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطهور و بهندرت آتیه را در نظر میگیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما میتابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است خواسته شما را بر ما برتری دهد؟ گمان نمیکنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم.»
آموزش و اصلاحات
«عباس میرزا» در دوران کاری خود، با توجه به اتفاقات و ارتباط با نمایندههای سایر کشورها، دلیل عقبماندگی ایران را پیگیری میکند و سعی میکند با آموزش نیروهای متخصص ایرانی و ایجاد برخی اصلاحات، فرایند توسعه در ایران را پیگیری کند. تغییرات شهری در آذربایجان، اعزام دانشجو به اروپا، اصلاحات در ارتش و دعوت از اروپاییان برای دیدن ایران از مهمترین کارهای عباسمیرزا برای بهبود اوضاع ایران است.
عباس میرزا بهدنبال پرسش از این است که چگونه میتوانیم پیشرفت کنیم
محمدرضا جوادییگانه، جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با ایرناپلاس درباره پرسش عباس میرزا از فرستاده فرانسه درباره دلایل پیشرفت اروپاییها و عقبماندگی ایران گفت: گفتوگویی که عباسمیرزا با ژوبر فرستاده فرانسه میکند، در مورد دلایل پیشرفت است. عباسمیرزا اولین کسی است که متوجه عقبماندگی ما میشود و بهدنبال پرسش از این است که چگونه میتوانیم پیشرفت کنیم.
وی افزود: عباسمیرزا چون درگیر جنگ بود و عقبماندگی را متوجه میشد، با حس خودش مسأله را درست فهمیده است. اما مشکل این است که هیچوقت نتوانستیم درک درستی از اینکه غرب چگونه غرب شد داشته باشیم. همه کسانی که در دوره قاجار درگیر مسأله شناخت غرب بودند، کارگزار، سیاسی یا ادیب بودند. هیچکس دانش نظری نداشت. آدم صاحبنظر نداریم که تعمق کرده باشد و مبانی نظری مسأله را فهمیده باشد. بعد از ۲۰۰ سال هنوز با همان مسأله روبهرو هستیم که چی شد پیشرفت نکردیم؟
رئیس مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران درباره فهم درست از این پرسش تاریخی گفت: ما سؤال را درست متوجه نشدهایم، یعنی میدانیم که یکجایی مشکلی داریم ولی بیشتر از این نمیدانیم. اگر فرضاً میدانستیم به سمت جنوب باید بریم، میرفتیم قم، بندرعباس یا کرمان، ولی نمیدانیم که کجا باید برویم. فقط میخواهیم همینکه هستیم نباشیم.
وی افزود: من تعبیری از این مسأله دارم به اسم «دیگریِ هویتی ایرانیان»، فقط میخواهیم اکنون اینجا نباشیم. همان شعر شفیعی کدکنی که میگوید، به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم. بنابراین راهحلی نداشتیم که به آن برسیم. به تعبیر فرهنگ رجایی هم گرایشهای غربگرایی داشتیم، هم غربگریزی و هم غربستیزی. در هیچکدام هم به جایی که میخواستیم نرسیدیم. بنابراین چون سؤال را درست تعریف نکردیم، جواب هم نتوانستیم بگیریم.
جوادی یگانه در پاسخ به سؤالی درباره ریشههای اخلاقی عقبماندگی ایرانیان و ارتباط آن با وضعیت اجتماعی گفت: مسأله عباسمیرزا پیشرفت به معنای پیشرفت سیستمی بود و مسأله اخلاق اجتماعی نبود. قبول دارم که در آموزش و اخلاق مسأله داریم و معتقدم توسعه اگر قرار باشد شکل بگیرد باید مبنای اخلاقی داشته باشد و باید رفتار اجتماعی ما تغییر کند.
وی افزود: نکته این است که با همه این موارد، اگر قرار باشد جایی تغییری رخ دهد در دولت باید باشد. این تغییر و آموزش باید از سوی دولت باشد. مثلاً وضع رانندگی در ایران خوب نیست، مردم باید رعایت کنند، ولی باید قواعد محدودکنندهای وجود داشته باشد. مردم مراعات نمیکنند ولی یکجایی باید قواعدی وضع کند که آنهایی که رعایت میکنند سود ببرند. اگر قرار است تغییری رخ دهد، یکی از راهها به حکومت برمیگردد و باید رفتارهای جامعهمحور را ترویج کند و در این بخش حکومت کاری انجام نمیدهد. همزمان باید هم در مورد وضعیت اخلاقی و آموزشی جامعه کار کنیم و از خودمداری و رفتارهای احساسی دست برداریم.
گزارش از مهدی نجفیخواه
**ادارهکل اخبار چندرسانهای* ایرناپلاس**