iran-emrooz.net | Mon, 19.01.2009, 8:26
دولت رفاه و آموزش و پرورش در سوئد
شهرام فرزانهفر
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۷
ایران امروز
سلام!
حال همهی ما خوب است
ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور،
که مردم به آن شادمانیِ بیسبب میگويند
با اين همه عمری اگر باقی بود
طوری از کنارِ زندگی میگذرم
که نه زانویِ آهویِ بیجفت بلرزد و
نه اين دلِ ناماندگارِ بیدرمان!
تا يادم نرفته است بنويسم
حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بود
میدانم هميشه حياط آنجا پر از هوای تازهی باز نيامدن است
اما تو لااقل، حتا هر وهله، گاهی، هر از گاهی
ببين انعکاس تبسم رؤيا
شبيه شمايل شقايق نيست!
راستی خبرت بدهم
خواب ديدهام خانهئی خريدهام
بیپرده، بیپنجره، بیدر، بیديوار... هی بخند!
بیپرده بگويمت
چيزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شد
فردا را به فال نيک خواهم گرفت
دارد همين لحظه
يک فوج کبوتر سپيد
از فرازِ کوچهی ما میگذرد
باد بوی نامهای کسان من میدهد
يادت میآيد رفته بودی
خبر از آرامش آسمان بياوری!؟
نه ریرا جان
نامهام بايد کوتاه باشد
ساده باشد
بی حرفی از ابهام و آينه،
از نو برايت مینويسم
حال همهی ما خوب است
اما تو باور نکن!
شعری از سیدعلی صالحی
دلم گرفته، از اين رو مطلب را با شعر سيدعلى صالحى آغاز مىكنم. هرروز صبح پسرم را كه به مدرسه مىفرستم، اگرچه نگران آينده او هستم و مسئوليتى كه فرزند داشتن با خود به همراه دارد، علىرغم امنيت اجتماعى كه زندگى در سوئد بههمراه دارد، اما باز با خود مىانديشم و کنجکاوم كه در سر او چه مىگذرد؟! احتمالاً بيشترين نگرانىاش اين است كه دوستان همكلاسىاش در تعطيلات به كدام مرحلهى بازىهاى الكترونيكىشان رسيدهاند و آيا به ديگران مىرسد يا نه! و شايد اينكه بعد از مدرسه به موقع به سريال كارتون "سيمسونها" خواهد رسيد يا نه! چه آیندهای در انتظار اوست؟ بعد بخودم نهيب مىزنم كه فراموش نكن كه سال گذشته بيش از ۳۵۰۰ كودك ايرانى تنها در تصادفات رانندگى كشته شدهاند. بجز آنهايى كه بجاى تحت حمايت قانون و جامعه قرار گرفتن، بايستى سرنوشتشان درنتيجهی بیتدبیری مدیران، فقر اقتصادى و فرهنگى با بزهكارى، زندان و اعدام رقم بخورد. پانزده کودک اهل "سفیلان" روستایی که پیش از این حادثهی دلخراش حتا نامش را هم نشنیده بودی در آتش مرگ سوختند. يا كودكان غزه كه در محاصره با بمبهاى فسفرى یا بمب به كمر جان مىبازند. بگذریم که هیچکس حتا "پتیشنی" برای صدها هزار کودک رواندایی Rwanda که در آتش جنگ سوختند و پیش از آن مورد تجاوز قرار گرفتند، امضاء نکرد. این مطلب کوتاه تلنگریست به ذهن مسئولین و مدیران که تدبیری بیاندیشند و نیز دوستانی که منتظراند تغییری شگرف انجام پذیرد (یا برایمان بوجود بیاورند) تا آنگاه چارهای بجوییم. ما نفسمان از جاى گرم بلند مىشود آرى، اما تو باور نكن كه شاديم، نه!
دانشآموزان کلاس پنجم یک مدرسه سوئد هنگام آموزش چگونگی چرخهی "آب" در محیطزیست
به موضوع آموزش و پرورش در سوئد نمىتواند به سادگى و در يك مقالهى كوتاه پرداخت. نمىتوان بدون بررسى سوابق تاريخى موفقيتهاى دولت رفاهِ سوسيالدموكراتِ مدل اسكانديناوى، آموزشهاى فرهنگى، نوع نگرش شهروندان/دولتمردان به نيازهاى جامعه و تأثير و رابطهى آنان بر (و با) يكديگر و برش افقى-تاريخى ساختار قدرت به رونويسى و مدلسازى پرداخت. مجموعهى شرايط اقتصادى-اجتماعى، امكانات، نيازها و بيش و پيش از هر چيز يك ارادهى ملى و رهبرى خردمندانه از شروط اساسى رسيدن به اين باور است كه حمايت و آموزش انسانى كودكان، بنيان پيشگيرى بسيارى از مشكلات آينده خواهد بود.
براساس گزارشى كه توسط يونيسف تهيه شده، در ميان ۲۵ كشور صنعتى جهان، كشور سوئد در توجه به آموزش و پرورش كودكان جايگاه اول را به خود اختصاص مىدهد. بد نيست بدانيم كه در اين پژوهش ميدانى-تطبيقى، كشور آلمان در جايگاه يازدهم قرار دارد. برطبق گزارش نتايج اين تحقيق، تنها سوئدىها هستند كه تمامى ده معيار استاندارد حداقل را رعايت مىكنند. در زير و به اختصار به شمردن برخى از سرفصلهاى كاركرد نظام آموزشى در سوئد مىپردازم.
براساس قوانين سوئد، همهى كودكان (شامل دختران و پسران بين ۷ تا ۱۶ ساله) بايد به مدرسه بروند. كسانى كه به سوئد مهاجرت كردهاند نيز مشمول اين قانون مىشود. همچنين كودكان ۶ ساله در صورت درخواست خانواده و نيز پذيرش مدير دبستان، مىتوانند مدرسه را آغاز نمايند. شهردارىهاى مناطق مختلف موظف به برگزارى كلاسهاى پيش دبستانى براى كليه كودكان سوئدى رده سنى ۶ سال مىباشند.
طبق قوانين آموزشى كشور، كليه كودكان و نوجوانان مىبايستى به طور يكسان و بدون توجه به جنسيت، محل سكونت و شرايط اقتصادى و اجتماعى از سيستم آموزشى يكسان برخوردار گردند. كودكانى كه در سنين بين ۷ تا ۱۶ سالگى با يا بدون والدين خود به سوئد مهاجرت كردهاند نيز پس از گذراندن يك دورهى آموزش زبان سوئدى، در كلاس مناسب با گروه سنىشان و همچنين ميزان تحصيلاتى كه پيش از مهاجرت داشتهاند، قرار مىگيرند. سال تحصيلى شامل دو دورهى پاييزه و بهاره است. تعطيلات، ازجمله اعياد سالنو ميلادى، پائيزى (عيدپاك)، زمستانى (ورزشى) و تابستانى، زمانهایى هستند كه مدارس بطور رسمى تعطيلاند.
آموزش دورهى پايهاى ابتدایى و راهنمایى، ۹ سال، مجانى و اجبارى است. پس از پايان اين دوره، دانشآموزان مىتوانند دورههاى سه ساله يا چهار سالهى دبيرستان (نظرى و فنى) را آغاز كنند. تحصيل در دورههاى آموزشى پايه (ابتدایى و متوسطه) و دبيرستان رايگان است و كتاب و ساير وسايل نوشتارى از سوى مدرسه در اختيار دانشآموزان قرار مىگيرد.
آموزش و پرورش (دولت) موظف است مسئوليت تهيه امكانات، برنامهى آموزشى عمومى پيشدبستانى، آموزش اجبارى نه ساله و نهادهاى نگهدارى از كودكان (Fritids) را براى كودكان معمولاً تا دوازده ساله را عهدهدار باشد. براى استفاده از اين مراكز نگهدارى كه در كنار و يا داخل مدارس وجود دارند و كمك بزرگى به افراد شاغل است و از ساعت ششونيم صبح تا شروع كلاسها و همچنين بعدازظهرها پس از تعطيلى كلاسها (معمولاً بين ساعت دو تا سه) تا ششونيم بعدازظهر، ماهيانه مبلغى تحتعنوان شهريه حدود ۸۰۰ كرون سوئد (۸ يورو) پرداخت مىشود. در اين مراكز نگهدارى، كودكان مىتوانند صبحانه و عصرانه بخورند، بازى و مطالعه كنند تا اينكه كلاسشان شروع شود و يا بعدازظهر والدينشان آنها را به خانه ببرند. ناهار دانشآموزان در مدارس رايگان است و چنانچه دانشآموزى به دليل پزشكى و يا دينى نخواهد غذاى عادى مدرسه را بخورد، با درخواست قبلى، غذاى مناسب (نه با هزينهى بيشتر) براى او تهيه مىشود. نهار مدارس بصورت منطقهاى و يكسان تهيه و توزيع مىشود.
هرگاه دانشآموزى به دليل بيمارى نتواند به مدرسه بيايد، خانواده بايد به مدرسه اطلاع دهند. چنانچه دانشآموزى نياز به غيبت يك روزه داشته باشد، موافقت آموزگار او كافيست، ولى غيبت بيش از يك روز بايد با اجازهى مدير مدرسه باشد و دلايل غيبت بايد قانعكننده و مستند باشد.
در بسيارى از كمونهاى سوئد، دانشآموزانى كه مادر يا پدر و يا هر دوى والدين غيرسوئدىاند و در منزل به زبانى غير از زبان سوئدى گفتگو مىكنند، حق دارند زبان مادرى (Modersmål) را در مدرسه بخوانند. حدود ۱۲ درصد دانشآموزان سوئدى فرزندان خارجىتباران (مهاجرين و پناهندگان) مىباشند. اين دانشآموزان از لحاظ برخوردارى از حق تحصيل با ساير دانشآموزان سوئدى از حق قانونى برابر برخوردارند. علاوه بر اين حقوق آنها از حق قانونى آموزش زبان مادرى نيز برخوردار هستند. شركت در كلاس زبان مادرى داوطلبانه مىباشد. اما شهردارىها موظفاند كه به همهى اين دانشآموزان امكان آموزش زبان مادرى را عرضه كنند. در سوئد دهها زبان مادرى وجود دارد. كودكانى كه زبان مادرىشان سوئدى نيست، حق دارند كه در كلاس درس سوئدى بعنوان زبان دوم شركت كنند. درمورد دانشآموزان سامى، فنلاندى و كولىها، شهردارىها متعهد هستند كه حتا در صورت كمتر بودن تعداد دانشآموزان از حدنصاب پنج نفر، كلاسهاى زبان مادرى آنها را داير كنند. آموزش به اين زبانها كه زبانهاى اقليت ملى شناخته مىشوند، حتا اگر زبان روزمرهى اين دانشآموزان نباشد، بايد اجرا شود.
خدمات درمانى و بهداشتى در مدارس و همچنين دندانپزشكى نيز تا پايان سن نوزده سالگى رايگان است. تمام دانشآموزان از زمان خروج از منزل به مقصد مدرسه تا هنگام بازگشت از مدرسه به خانه، بيمهى حوادث هستند.
خانوادهها مىبايستى پىگيرانه با مدرسهى فرزندشان در ارتباط باشند. مدرسه در هر سال تحصيلى، دست كم دوبار، مادر و پدر (سرپرست) دانشآموز را دعوت مىكند تا در نشستى در بارهى چگونگى تحصيل فرزندشان گفتگو كنند.
همچنين در هر سال تحصيلى شوراى مشورتى شامل تعدادى از والدين و دانشآموزان براى نظارت، همكارى و هماهنگى با مسئولين مدرسه انتخاب مىشوند. برخى انجمنهاى مردمى در مدارس حضور برجسته و فعالترى براى مقابله ازجمله با خارجىستيزى، راسيسم، آزار و اذيت ساير كودكان دارند. دانشآموزان با شركت در اينگونه انجمنها براى زندگى واقعى و خارج از مدرسه آمادگى مىيابند. براى برگزارى جشنهاى مختلف كلاسها، والدين و دانشآموزان با انجام فعاليتهاى مختلف از جمله فروش دستهجمعى لاتارى، گل و قهوه و شيرينى و غيره امكانات مالى تهيه مىكنند. در اين جشنها والدين دانشآموزان با هم آشنا مىشوند و راجع مسايل مدرسه با هم گفتگو مىكنند. اینگونه فعالیتهای جمعی حس اعتمادبنفس، همبستگی و همکاری، رحم و شفقت در کودکان را به میزان قابل توجهی بالا میبرد.
در دبستانها و دبيرستانها مشاوران و متخصصينى وجود دارند كه دانشآموزان در صورت نياز مىتوانند به آنها مراجعه كنند و مشكلات خود را با آنها مطرح نمايند. پرستار، مددكار اجتماعى و روانشناس مدرسه بر روى سلامت جسمى و روحى كودكان نظارت دارند و در صورت وجود يا بروز اختلال يا ناهنجارى در جسم و روان كودكان، موظفاند اين موارد را بررسى و با هماهنگى با سرپرست و ساير مسئولين راهحلى براى آن بيابند. تمام آموزگاران، مديران، مشاوران و كارمندان مدرسهها موظف به رعايت قانون رازدارى هستند. اين بدين معنىست كه افشاى آنچه به حريم شخصى دانشآموزان مربوط مىشود غيرقانونىست. دانشآموزان توانخواه تا آنجا كه امكانات فنى اجازه دهد از آموزش مشترك و با حضور در كلاسهاى مشترك با ساير دانشآموزان برخوردارند. درغير اين صورت در مدارس مخصوص و با سرويس به اين مدارس مىروند.
كودكان معمولاً مىتوانند در نزديكترين مدارس به محل زندگىشان ثبت نام كنند. درصورتى كه والدين كودكان مايل به ثبتنام آنها در مدارسى ديگر خواه كمونال (دولتى) يا خصوصى باشند، شهردارىهاى محل زندگى اين افراد هزينهى تحصيلى دانشآموزان را به مدارس مورد علاقهشان، تا سقف و اندازهى معينى كه سياستمداران تعيين مىكنند، خواهد پرداخت. البته نه هزينهاى بيشتر از آنچه آن دانشآموز در مدرسهى محلى در بر خواهد داشت. در صورت دور بودن فاصلهى منزل تا مدرسهى محلى، شهردارى محل موظف است امكان اياب و ذهاب كودكان به مدرسه را فراهم نمايد. هزينههاى كل نظام آموزش پيش دانشگاهى سوئد از طرق گوناگونى تأمين مىشود كه از آن ميان مىتوان از تخصيص بودجه توسط شهردارىها، شوراهاى استانى، دولت و نهادهاى مستقل (خصوصى) نام برد. خانوادههاى داراى فرزندان كمتر از ١۸ سال از دولت كمك هزينه اولاد دريافت مىكنند. كمك هزينه اولاد در پايان هر ماه پرداخت مىشود و مشمول پرداخت ماليات نمىگردد. كمك هزينه اولاد براى همه خانوادهها، صرفنظر از ميزان درآمد آنها مبلغ ۱۰۵۰ كرون (حدود صد يورو) و براى همه يكسان است. محل تأمين اين هزينهها ازجمله از محل ماليات كار شهروندان كه حداقل يكسوم درآمد آنان است، مىباشد. شهروندان نيز از آنجایى كه بابت خدماتى كه دريافت مىكنند ماليات مىپردازند، نقش فعالى در چگونگى مصرف اين مالياتها دارند. دولت و شهردارىها حدود ۴۷۰ ميليارد كرون در سال از مالياتبركار دريافت مىكنند.
دانشآموزان کلاس پنجم یک مدرسه سوئد هنگام بازدید از یکی از مراکز بازیافت آب در استکهلم
در چند سال اخير و با روى كار آمدن اتحاد احزاب دستراستى، مالياتها درصد ناچيزى كاهش يافتهاند. احزاب سوسيالدموكرات، چپ و محيط زيست خواستار حفظ سطح مالياتها بودهاند. هزينهى اين كاهش چند درصدى با ازجمله پرداخت كمتر كمك هزينههاى اجتماعى-رفاهى توسط دولت و عضويت اجبارى و گرانتر در صندوق بيمهى بيكارى تأمين خواهد شد. علىرغم فشارهاى نيروهاى راست، بعلت اينكه حق شهروندى در اين كشور به يك فرهنگ تبديل شده، به سادگى و بدون مقاومت، قابل برگشت به عقب نيستند. سادهلوحانه خواهد بود هرگاه تصور كنيم كه مدل سوئدى نظام آموزش و پرورش كه به اختصار به گوشههایى از آن اشاره كردم خالى از نقص و اشكال است. در زندگى روزمره به موارد بسيارى از اين كاستىها برمىخوريم كه عوامل انسانى، از جمله زيادهخواهى، تنوعطلبى، سوءاستفاده از قدرت، بوروكراسى، اشتباه، درك و برداشت غلط و از اين دست، آمالهاى انسانى و دستآوردهاى بشرى را كه در سوئد از آرمانخواهى (تو بخوان تئوری) صرف، به حق شهروندى تبديل شدهاند را تحتالشعاع قرار دادهاند. به پديدهى جهانىشدن و مسايل پيرامون آن نيز بعنوان يك عامل مهم ديگر مىتوان اشاره كرد. اما آنچه مسلم است اين است كه آنجا كه شهروندان نظارت مستقيم بر چگونگى انجام امور و استفاده از منابع اقتصادى دارند و انتقال قدرت از طريق متوالى، انتخابى و گام به گام بوده است، اگرچه روند پيشبرد فعاليتها كُندتر از ساختارهاى غير انتخابى بوده، اما دستاوردها پايدارتر و انسانىتراند.
وبلاگ نویسنده:
http://www.farzanehfar.wordpress.com