iran-emrooz.net | Fri, 13.05.2005, 22:12
انقلاب تنباکو
حسین نوش آذر
شنبه ٢٤ ارديبهشت ١٣٨٤
قرادادهای ناصرالدین شاه با دول خارجی
ناصرالدین شاه قاجار در طی پنجاه سال سلطنت، با دول خارجی ٨٣ قرارداد تجاری، سیاسی و سرحدی امضا کرد. او در قراردادهایی تاسیس بانک شاهنشاهی، استخراج معادن، راهسازی و امتیاز استخراج نفت و تاسیس کارخانه های کبریت سازی و صابون سازی را به انگلستان سپرد. از میان این امتیازها، تنها امتیاز تنباکو که با معاهدهء رژی در سال ١٨٩٠ م به میجر ف تالبوت واگذار شد، خشم بازاریان و روحانیان را برانگیخت و به قیام مردم منجر شد که در تاریخ ایران به انقلاب تنباکو موسوم است.
پیوند بازاریان با روحانیت
شیخ مرتضی انصاری در دوران سلطنت محمد شاه برای حوزه های علمیه مرکزیتی به وجود آورد. از آن تاریخ بود که حوزه های علمیه سامان گرفت و وظایف و درجات روحانیت بسته به دانش آنان تعیین شد. در این نظام مجتهدان در عتبات، پیشنمازها در مساجد و ملاها و روضه خوان ها در شهرها و روستاها به منبر می رفتند و آرای رهبران مذهبی را به میان مردم می بردند. بازاریان در این میان از طریق پرداخت خمس و سهم امام تضمین کنندهء توان مالی حوزه های علمیه بودند و بدین ترتیب با روحانیت شیعه در یک پیوند تنگاتنگ قرار داشتند. واگذاری امتیاز تنباکو به یک میجر انگلیسی به زیان مالی آن گروه از بازرگانان ایرانی می انجامید که در کار خرید و فروش تنباکو بودند. اولین نطفه های اعتراض هم در میان آنان شکل گرفت تا آن حد که پس از ورود میجر تالبوت در فوریهء ١٨٩١ برای استقرار تشکیلات رژی، بازرگانان ایرانی به اعتراض در مسجد شاه گرد آمدند و از آنجا به شاه عبدالعظیم رفتند و بست نشستند.
روشنفکران معتزض و آزادیخواه
روشنفکران آزادیخواه به رهبری سید جمال الدین اسد آبادی و میرزا ملکم خان از طریق روزنامه های اختر و قانون به استبداد شاهی معترض بودند و به رغم خشونت سیاسی عقاید خود را از طریق روزنامه های یاد شده در میان مردم منتشر می کردند. با این حال تشکیلات و توان آنها با حوزه های سامان یافتهء علمیه نمی توانست رقابت کند. روضه خوان ها به هر مناسبت و بخصوص در ماه های محرم و رمضان از منابر به تهییج مردم می پرداختند، در حالی که آرای روشنفکران تنها در میان قشر باسواد و روزنامه خوان مردم منتشر می شد. سید جمال الدین اسدآبادی از کشور اخراج شده بود. به دستور ناصرالدین شاه ورود روزنامهء اختر به ایران ممنوع بود و وقتی که روزنامهء قانون به هواداری از نهضت میرزای شیرازی مقالاتی منتشر کرد، به فرمان ناصری، میرزا ملکم خان خائن به وطن معرفی گردید و سی تن از پیروان او را به حبس افکندند.
رقابت روسیه با انگلستان
یکی دیگر از عواملی که به نهضت تنباکو دامن زد، رقابت روسیه با انگلستان بود. پس از انعقاد قرارداد تنباکو، بوتزف، سفیر روسیه در اعتراض به این قرارداد به دولت وقت نوشت: این خلاف معاهده است که روس ها مجبور باشند تنباکو را از انگلیس ها خریداری کنند. بدین ترتیب بدون پشتیبانی روسیه از روحانیت ممکن بود نهضت تنباکو تا آن حد پانگیرد که حکومت ناصری را از بنیاد به مخاطره اندازد.
سوگلی حرمسرای ناصری و نفوذ روحانیت در میان مردم
روایت است که پس از فتوای میرزا حسن شیرازی، یکی از زنان سوگلی حرمسرای ناصرالدین شاه دستور داد که در اندرونی قلیان ها را جمع کنند. شاه برآشفت و به پرخاش گفت: کدام پدرسوخته قلیان را حرام کرده است؟
سوگلی او در پاسخ گفت: همو که مرا به تو حلال کرده است.
میرزا حسن شیرازی که در آن زمان بر خلاف دیگر علما در شهر سامرا سکونت داشت و از پرآوازه ترین علمای زمان خود بود در اوایل دسامبر ١٨٩١ فتوایی دال بر تحریم تنباکو صادر کرد. اعتمادالسطنه در خاطرات خود می نویسد: عصر وقتی من مراجعت به دوشان تپه می کردم، البته قریب سی هزار نفر مردم به تماشای اسب دوانی رفته بودند. احدی را ندیدم سیگار یا چپق بکشد."
شروع انقلاب: بلوای شیراز
در آوریل – مه ١٨٩١ م، که مصادف بود با ماه رمضان، بازاریان شیراز به رهبری شخصی به نام حاج عباس اردوبادی در اعتراض به قرارداد تنباکو معازه هایشان را بستند. با این واقعه انقلاب تنباکو با مشارکت بازاریان، روحانیت شیعه و همراهی روشنفکران آغاز شد. مجتهد شیراز در آن زمان آخوندی بود به نام حاج سید علی اکبر فال اسیری. در وقایع اتفاقیه - به کوشش سعیدی سیرجانی - آمده است که مجتهد شیرازی پس از بسته شدن دکان ها به منبر رفت و شمشیری را که از قبل آماده کرده بود، دور سر چرخاند و گفت: موقع جهاد عمومی است. ای مردم بکوشید تا جامهء زنان نپوشید. من یک شمشیر و دو قطره خون دارم، هر بیگانه ای که برای انحصار دخانیات به شیراز بیاید، شکمش را با این شمشیر پاره خواهم کرد."
متعاقب این واقعه ماموران دولت سید را بازداشت کردند و او را از راه بوشهر به طور محرمانه به بصره تبعیید کردند. اما غائله آغاز شده بود. سربازان در شاهچراغ به بلواگران تیر انداختند و عده ای زخم برداشتند و عده ای هم جان سپردند. دو هفته پس از این واقعه علما در تلگرافخانهء شیراز گرد آمدند و در تلگرافی به شاه خواستار بازگشت سید شدند.
ناآرامی در تبریز و اصفهان
همزمان با بلوای شیراز مناطق دیگر ایران نیز ناآرام بود. در این میان تبریز به دلیل همسایگی با روسیه از اهمیت بخصوصی برخوردار بود تا آن حد که روشنفکران گمان می کردند اگر تبریز به معترضان قرارداد بپیوندد، دولت مجبور به فسخ قرارداد خواهد شد. در ماه محرم همان سال مردم تبریز اطلاعیه های شرکت تنباکو را از در و دیوار کندند و به جای آن اعلان های دیگر چسباندند. در آن اعلان ها اروپائیان و ارامنه را به قتل و غارت اموال تهدید کرده بودند و حتی اعلام کرده بودند که چنانچه هر کس از علما با مردم موافقت نکند، زندگیش را از دست خواهد داد. تجار تبریز بازار را بستند و علما کلاس های درس را تعطیل کردند. در هفتم ماه محرم مردم طی تلگراف هایی به سفارتخانه های روسیه و انگلستان و عثمانی در اعتراض به قرارداد اعلام کردند که قصد دارند در روز عاشورا خارجی ها و عیسوی ها را قتل عام کنند. اینها موجب شد که شاه به مجتهد بزرگ شهر، حاجی میزرا آقا جواد تبریزی مراجعه کند و با التجاء از او و فرستادن امین حضور از خونریزی و قتل عام خارجی ها و ارامنهء تبریز جلوگیری شود. علما در واقع با دامن زدن به ناآرامی در تبریز و تهدید به قتل ارامنه و خارجی ها به شاه نشان دادند که تا چه حد در مردم نفوذ دارند.
همزمان با ناآرامی های تبریز علمای اصفهان نیز مردم را در مخالفت با قرارداد تهییج کرده بودند. آقا نجفی و برادرش شیخ محمد علی و ملا باقر فشارکی در حمایت از بازرگانان خرید و مصرف تنباکو را تحریم کردند و مردم به پشتگرمی آنها به بازارها حمله بردند و قلیان ها شکستند و در آن میان یکی از تجار اصفهانی دوازده هزار کیسهء تنباکو را به اعتراض به آتش سوزاند.
اعلمیت میرزای شیرازی
به رغم این ناآرامی ها تا فتوای میرزای شیرازی نهضت تنباکو به مناطقی از ایران محدود می شد و چنان که دیدیم شاه و دولتش می توانستند غائله را به ترفندهایی بخوابانند. میرزای شیرازی به دلیل داشتن مقام اعلم در آن زمان بزرگترین مرجع شیعیان به شمار می آمد و فتوای تحریم تنباکوی او که مورد پذیرش شیعیان واقع شد نقطهء عطفی به شمار آید در راه کسب قدرت سیاسی به دست روحانیت تا آن حد که یک قرن پس از این وقایع تحت نام ولایت فقیه حکومت اسلامی به وجود آورد. در زمان میرزای شیرازی و با فتوای او بود که روحانیون برای اولین بار رهبری سیاسی جامعه را به دست گرفتند و به قدرت بلامنازع پادشاه خاتمه دادند. نکته در اینجاست که فتوای تحریم تنباکو احتمالا توسط مجتهد تهران، شیخ محمد حسن آشتیانی صادر شده بود و چنین شایع کرده بود که این فتوا از سوی میرزای شیرازی است. با این حال او که در آن زمان در شهر سامرا سکونت داشت هرگز در تایید یا تکذیب این شایعه سخنی نگفت. میرزای شیرازی اعتقاد داشت که روحانیت رییس ملت و پادشاه رییس دولت است و تا زمانی که دولت حق مردم را ضایع نکند، اختلافی میان روحانیت و دولت به وجود نمی آید. ولایت فقیه به این انشقاق پایان داد و کار را یکسره کرد و اختیار ملت و دولت را یکسر در اختیار روحانیت قرار داد. نهضت تنباکو نقطهء آغازی بر این تحولات به شمار می آید، و اهمیت تاریخی آن هم به لحاظ مجموعه عواملی است که قدرت روحانیت را در ایران تضمین کرد. این عوامل عبارتند از: استبداد شاهی، دورافتادگی روشنفکران از مردم، نفوذ روحانیون از طریق منابر در میان مردم، رقابت دولت های خارجی با یکدیگر و سرانجام: اعتقاد مردم به مذهب شیعه. مجموعهء این عوامل حیات اجتماعی ایرانیان را در فاصلهء انقلاب تنباکو تا انقلاب اسلامی از خود متاثر کرد و زمینه های پایان استبداد شاهی و آغاز استبداد مذهبی را در جامعهء ما فراهم آورد.