(در ضرورت اصلاح سیاست خارجی نامتوازن کنونی)
چهل روز از تجاوز ارتش پوتین به اوکراین میگذرد. ما از سیاست خارجی واقعی ج.ا نسبت به این رخداد و فاجعه انسانی (که بیش از ده میلیون آواره اوکراینی و هزاران کشته و زخمی از طرفین بجای گذاشته) خبر نداریم. از روی بین خطوط اخبار صدا و سیما میتوان حدسهایی زد. به نظر میرسد پشت گفتار خبری صدا و سیما در مورد جنگ اوکراین این ارزیابی قرار دارد: جهان کنونی ظالمانه اداره میشود. یک طرف این جهان جبهه غرب به سرکردهگی آمریکا (اتحاد اروپا، ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و تعداد دیگری از کشورها) است و طرف دیگر این جهان جبهه ضد آمریکایی روسیه، چین و ایران است. آمریکا از طریق ناتو در حال پیشروی به طرف مرزهای روسیه بود که پوتین با «عملیات ویژهاش» (نه تجاوزش) جلوی این پیشروی غرب را گرفته است! بیدلیل نبود که صدا و سیما روز اول با عمل پوتین بجای مخالفت یا سکوت همراهی کرد. بعد هم از کنار اخبار اوکراین (که چهل روز است خبر اول رسانههای جهانی است) گذشت.
صدا و سیما در روزهای اول از پیروزی روسیه بر اوکراین فاسد و کشوری که دربرابر غرب واداده (کشوری که با یک رئیس جمهور دلقک غربی اداره میشود) سخن میگفت. بعد که به تدریج روشن شد که ارتش روسیه در پیشروی در اوکراین زمینگیر شدهاست، گفتند که پوتین از «رسانههای فریبکار غرب» ضربه خورده است. گویی پوتین در جنگ نرم باخته ولی در جنگ سخت و واقعی رادیکالهای ایران منتظر پیروزیاش هستند! متاسفانه از مفاد خبری صدا و سیما در چهل روز گذشته میتوان نتیجه گرفت که متولیان کشور بجای سیاست بیطرفی در جنگ اوکراین (و رعایت اصل نه شرقی نه غربی) نگران نیستند که به دنیا گفته شود که در کنار پوتین هستند (درست همان سیاستی که دولت سوریه آشکارتر در پیش گرفت). زیرا از نظر رادیکالهای وطنی پوتین ضد غربی است و گویی عمل او با سیاستخارجی آمریکا ستیز آنها در ایران همخوانی دارد.
چرا سیاست خارجی فوق که در جهان کنونی ایران را در کنار پوتین قرار میدهد، خلاف مصالح ملی ایران است؟ حداقل به سه دلیل میتوان اشاره کرد. اول اینکه صرفنظر از اینکه ریشههای حمله پوتین به اوکراین چه بوده (میتوان به پیشروی آمریکا و ناتو به طرف مرزهای روسیه اشاره کرد) اما روشن است که حمله مستقیم پوتین به کشور اوکراین مبتنی بر یک خطای محاسبه بوده است. پوتین در این حمله اوکراین را ویرانکرد، افکار عمومی غرب و سایر نقاط جهان را در این جهان رسانهای جریحه دار کرد، روسیه را با تحریم حداکثری روبرو کرد ولی او تاکنون به اهدافش نرسیده است. در مقابل مردم، ارتش، دولت و رئیسجمهور دلقک اوکراین، مقاومت کردند و تاکنون نگذاشتند پیروزی سریعی نصیب پوتین شود.
میتوان حدس زد که روسیه بعنوان کشور پهناور جهان و بعنوان دارنده دومین ارتش جهان همچون گذشته سرجایش خواهد ماند ولی فرایند توسعه این کشور با تحریمهای غربی بیشتر به تعویق میافتد و پرچم محبوبیت پوتین در روسیه به تدریج در میان مدت افول میکند. در جهان مدل حکمرانی پوتینی (که مشخصه آن اقتدارگرایی در داخل و تجاوز طلبی در خارج است) از ابهت میافتد-زیرا کوه پوتین پس از سیسال حکمرانی در روسیه موش زایید. هیچ دولت عاقلی در جهان سیاست خارجی کشورش را با پوتین متجاوز و در حال افول تنظیم نمیکند.
دلیل دوم این که به موقعیت ایران در صحنه خاورمیانه توجه کنیم، موقعیت ایران با تهدید واقعی روبرو است. کشورهای عربی خصوصا عربستان، امارات و قطر که از سوی صدا و سیما به سرسپردگان غربی ملقب میشدند در جنگ اوکراین بجای سرسپردگی، نوعی بیطرفی و پیگری منافع کشور خود را (خصوصا در معامله نفت و گاز) دنبال میکنند. از یک طرف در برابر روسیه کار تحریک آمیز انجام نمیدهند و از طرف دیگر تلفن رئیسجمهور آمریکا بایدن را (چون حامی برجام است و با ایران مثل ترامپ برخورد نمیکند) جواب نمیدهند و رفتآمدهای خود را با اروپا (در موضوع انرژی که اروپا به آن نیاز حیاتی دارد) تشدید کردهاند. همچنین همین کشورهای عربی در مقابل ایران مشغول تقویت روابطشان با اسرائیل هستند. به بیان دیگر در حین جنگ اوکراین این کشورهای عربی نه در آغوش دولت بایدن افتادند نه همچون اقمار روسیه ایفای نقش کردند و متاسفانه با همکاری اسرائیل مساله اصلی خاورمیانه را «نگرانی از ایران» معرفی میکنند.
دلیل سوم اینکه هماکنون اسرائیل که به روسیه و به کشورهای عربی مذکور نزدیک شده است، بیش از یک دهه هست که در عمل دارد با ایران میجنگد و اقدامات تخریبیاش در سالهای اخیر تشدید شده است-کارشناسان هستهای ایران را ترور میکند، به تاسیسات هستهای، نفتی و پتروشیمی حمله میکند و به پایگاه نیروهای نزدیک به ایران در خاک سوریه کرارا حمله میکند. ایران در صحنهای است که اسرائیل بعنوان دشمن ایران در جریان جنگ اوکراین روابطش با روسیه و اعراب همسایه بیشتر شده است. بنابراین پس از حمله پوتین و پیامدهای آن برای جهان، و ویژگیهای منطقه ما که اشاره شد، حیاتیترین کار در سیاست خارجی نامتوازن ایران بازگشت به «توازن» است.
منبع: کانال تلگرام و وبلاگ «راهبرد»