این روزها که خبر حمله و تجاوز پوتین و ارتش متجاوز روسیه تزاری – بلشویکی به کشور همسایه اوکراین سر تیتر اخبار جهان است و من هم به قدر وسع پیگیری میکنم، بیش از همه جمله معروف مارکس در ذهنم خطور میکند که زمانی گفت: کارگران جهان متحد شوید!
حال با صفبندیهایی که در پی این تجاوز آشکار در جهان و منطقه شکل گرفته است وادارم میکند که بگویم: دیکتاتورهای جهان متحد شوید! در این چند روز به عیان دیده میشود که مردمان جهان و به طور خاص رهبران کشورهای غرب و شرق به نحوی در دو جبهه به صف شدهاند. در جریانهای مردمی و حقوق بشری و قانونمدار جهان البته آنان که مواضع خود را اعلام کردهاند قاطعانه چنین اقدامی را نقض آشکار قوانین بین الملل و تجاوز آشکار و نقض حاکمیت یک کشور مستقل دانستهاند. در میان رهبران کشورهای آزاد و به اصطلاح دموکراتیک نیز عموما در صف مخالفان و منتقدان ایستاده و تزار سرخ نوظهور را محکوم کرده و میکنند. هرچند باید گفت که متأسفانه شماری از این رهبران نیز خود در عمل چندان به دموکراسی و آزادی و عدالت و حقوق بشر التزام ندارند ولی حداقل آن است که رسما در صف دموکراسی خواهان جهان ایستادهاند و به طور رسمی در کنار مردم ستمدیده و کشور مورد تجاوز قرار گرفتهاند.
در این میان وضعیت رهبران ضد آزادی جهان از همه اسفبارتر است و عیان تر. به ویژه کشور بزرگ و پر قدرت چین هر چند با فاصلههای قابل فهم در کنار پوتین متجاوز قرار گرفته است. چرا که این همدلی از ماهیت ایدؤلوژیک نظام چینی بر میخیزد و نه برآمده از مصالح واقعی مردم چین. تقریبا تمامی جریانهای راست و فاشیست و ملی گرای غربی نیز به تلویح و به تصریح از حامیان متجاوز و شخص پوتین شدهاند. به ویژه حمایتهای آدمی چون دونالد ترامپ (رئیس جمهور فاسد و دیکتاتور پیشین آمریکا) از این تجاوز در قالب ستایشهای شگفت وی از آدمی چون پوتین مثال زدنی است. در هر حال این همذات پنداریها طبیعی مینماید.
اما در کشور خودمان هم واقعیت بسیار تلخ و حتی میتوان گفت شرم آور است. پیش از اعلام مواضع رسمی و غیر رسمی مقامات رسمی جمهوری اسلامی در این باب چند پادو خرده پای جمهوری اسلامی در منطقه شتابزده در کنار حامیان متجاوز قرار گرفتند. رژیم دیکتاتور حاکم بر سوریه که بیش از همه وامدار دیکتاتور کرملین است، حوثیهای یمن و ونزوئلا. هرچند تا این لحظه رهبر نظام ایران سخنی نگفته است ولی با توجه به مناسبات ارکان نظام حاکم، موضع رئیس جمهور منصوب و وزیر خارجه آن نشان میدهد که سیاست «نظام» هرچند تا این لحظه اندکی محتاطانه حمایت از پوتین متجاوز است. مواضع رسانههای ولایی نیز تا حدودی مؤید این موضع است. اگر این تجاوز و اشغال ادامه پیدا کند احتمالا گرایش روسی نظام عیان تر خواهد شد. چرا که بالاخره باید روشن شود که اتحاد و هم پیمانی دیکتاتورها در سطح جهانی طبیعی و قابل پیشبینی است.
با این حال اغلب مردم ایران به ویژه روشنفکران و آزادیخواهان و صلحطلبان و ملیون ایرانی که بیگمان تجاوزات تاریخی تزارها به ایرانزمین و بعد خیانتهای مکرر رفقای سرخ شمالی را از یاد نبرده و اکنون نیز از پیوند غیر سازنده و زیانبار جمهوری اسلامی با شرق استبدادی و بیشتر با تزار سرخ نوظهر در روسیه نگران و آزردهاند، این تجاوز را قاطعانه محکوم میکنند و برخی سخنان نسنجیده و ضد ملی مقامات حکومتی و تریبون رسمی آن در رادیو و تلویزیون را نادرست و به زیان کیان ملک و ملت میدانند. اما چه باید کرد به درستی گفته اند: کبوتر با کبوتر، باز با باز!
شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰