عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
شورای همکاری خلیج فارس شامل کشورهای بحرین، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات عربی متحده است. همه آنها کشورهایی نفتی و از این نظر شبیه به ایران هستند.
مجموع مساحت کشورهای این شورا ۲۶۷۳۱۱۰ کیلومتر متربع و ۱.۶۳ برابر ایران است. جمعیت این کشورها جمعاً ۵۶.۵ میلیون نفر در سال ۲۰۱۹ و جمع تولید ناخالص داخلی آنها ۱۶۳۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ است (سرانه ۳۴۲۶۵ دلار به ازای هر نفر). تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۱۹ معادل ۴۱۳ میلیارد دلار و درآمد سرانه نیز ۴۹۸۲ دلار با جمعیت حدود ۸۳ میلیون نفر بوده است.
همین چند داده ساده را مقایسه کنیم:
جمعیت ایران ۱.۴۶ برابر جمعیت شورای همکاری خلیج فارس است.
مساحت ایران ۶۱ درصد کل مساحت شورای همکاری خلیج فارس است.
ایران با جمعیت بیشتر، تولید ناخالص داخلیاش یکچهارم (۲۵.۲ درصد) تولید ناخالص داخلی شش کشور شورای همکاری خلیج فارس است.
درآمد سرانه هر ایرانی فقط ۱۴.۵ درصد میانگین درآمد شهروندان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است.
شما هر نتیجهای دوست دارید از این مقایسه بگیرید، اما من بیشتر از هر چیز مایلم مصرف آب ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را در چارچوب همین دادهها مقایسه کنم.
نتایج جالبتر در این مقایسه خفته است. آمار نشان میدهد آب تجدیدپذیر (جمع آب حاصل از بارشها، منابع آب زیرزمینی و ورودی آب سطحی از کشورها همجوار) کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و ایران در سال ۲۰۱۱ به ترتیب زیر است.
ایران: ۱۳۷ میلیارد متر مکعب (آمارهای اخیر نشان میدهند این مقدار به حدود ۱۰۰ میلیارد متر مکعب کاهش یافته است.)
عربستان سعودی: ۳.۸۵ میلیارد متر مکعب
عمان: ۱.۴ میلیارد متر مکعب
بحرین: ۰.۱۲ میلیارد متر مکعب
امارات عربی متحده: ۰.۱۵ میلیارد متر مکعب
قطر: ۰.۰۶ میلیارد متر مکعب
کویت: ۰.۰۲ میلیارد متر مکعب
مجموع آب تجدیدپذیر در اختیار این شش کشور معادل ۵.۶ میلیارد متر مکعب است (به شرط آنکه از سال ۲۰۱۱ تاکنون کاهش نیافته باشد.) کشورهای مذکور برای جبران کمبود منابع آب خود، حدود ۴.۹ میلیارد متر مکعب نیز آب از دریا شیرینسازی میکنند. یعنی، ۵۶.۵ میلیون نفر انسان در حاشیه خلیج فارس، جمعا به حدود ۱۰ میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر دسترسی دارند.
مصرف آب این شش کشور اما محدود به این ۱۰ میلیارد متر مکعب نیست بلکه حدود ۲۶ میلیارد متر مکعب آب مصرف میکنند که حدود ۱۶ میلیارد متر مکعب آن از منابع زیرزمینی استاتیک (تجدیدناپذیر) و منابع آب ژرف برداشت میشود.
حالا بیایید این مقایسهها را کامل کنیم. اعراب حاشیه خلیج فارس با ۲۶ میلیارد متر مکعب آب و ۵۶ میلیون نفر جمعیت، ۱۶۳۸ میلیارد دلار درآمد کسب میکنند و ما با ۸۹ میلیارد متر مکعب آب و ۸۳ میلیون نفر جمعیت ۴۱۳ میلیارد دلار ثروت تولید میکنیم.
یعنی:
هر متر مکعب آب در حاشیه خلیج فارس ۶۳ دلار ثروت تولید میکند.
هر متر مکعب آب در ایران ۴.۶ دلار ثروت خلق میکند.
به عبارتی، هر شهروند عرب حاشیه خلیج فارس از هر متر مکعب آب ۱۳.۶ برابر هر ایرانی، درآمد تولید میکند. سرانه مصرف آب سالیانه هر شهروند عرب حاشیه خلیج فارس ۴۶۴ متر مکعب و سرانه مصرف آب هر ایرانی حدود ۱۱۰۰ مترمکعب (۲.۳ برابر سرانه هر شهروند عرب) است. اگر بدمصرف نیستیم، پس چه هستیم؟
این دادههای ساده، نشان میدهد ساختار تولید ثروت و ساختار مصرف آب در این کشور به صورت بنیادین در هر سه بخش شرب، کشاورزی و صنعت ایراد دارد.
این ایرادها را نمیتوان فقط با هزینه کردن دست و دلبازانه منابع مالی کمیاب، گرانبها و بیننسلی، برای پروژههای پرهزینه، زمانبر و پرمناقشه تأمین آب بیشتر (نظیر انتقال آب و شیرینسازی از دریا) اصلاح کرد.
همه گزینههای مدیریت منابع آب روی میز باشند، اما قبل از هر تصمیمی، باید اثربخشی و هزینههای اصلاح مصرف را با هزینهها و پایداری این پروژههای سنگین مقایسه کرد.