برای اینکه بتوان خشونت اصفهان را فهمید باید به سال ۸۸ برگشت، زمانی که به گفته برخی از مسئولان اصولگرا روز ۲۵ خرداد ۳ میلیون نفر راهپیمایی سکوت برگزار کردند و این از بی سابقه ترین رخدادهای زیبای تاریخ ایران بود. همواره دو گروه با این قبیل حرکت های مدنی و مسالمت آمیز مخالف بوده و دنبال تبدیل آن به خشونت بودند. یکگروه هسته اصلی قدرت که از هر نوع تجمع برخلاف اراده خود بیمناک و معتقد است باید آن را در نطفه خفه کرد وگرنه غیرقابل کنترل خواهد شد. دومی گروههای متضاد با آنها که برخی از اپوزیسیون قلابی مدعی انحلال طلبی هستند. هر دو نان شاندر خشونت و مرگ شان در حرکت های مدنی و مسالمت آمیز است. وقتی هسته اصلی قدرت احساس خطر کرد برای تجمع مشابه بعدی معترضان انتخاباتی به رهبری موسوی و کروبی، در ۳۰ خرداد۸۸ به صورت عریان وارد خشونت شدند تا مردم را عصبانی و وادار به عکسالعمل و خشونت کنند سپس عکس العمل مردم را حربه ای برای مکافات و مجازات و سرکوب قرار دهند و بقیه داستان را همه میدانند.
در اصفهان مردم برای یک مطالبه عادی وحیاتی یعنی حقابه، تجمع کردند. حرکت شان آنقدر سالم و قابل دفاع بود که برای اولین بار صدا و سیما هم ان را پوشش داد اما آن دو گروه که در همه سالهای گذشته ضمن دشمنی، یکدیگر را برکشیده اند، دست به کار شدند: اپوزیسیون قلابی شروع کردند به طرح اشکالاتی مانند اینکه اصفهانی ها نورچشمی هستند و مگر اصفهانی ها و خوزستانی ها چه فرقی دارند که در خوزستان سرکوب می شود در این جا نمی شود؟ چه بسا این گروه افرادی را برای ممانعت از ادامه حرکت مسالمت آمیز به میان مردم فرستادند. عده ای هم در دفاع از مردم اصفهان گفتند اصفهانی ها عمدا زایندهرود را انتخاب کردند که هیچ اداره و بانک و محلی برای آسیب دیدن وجود نداشته باشد تا تعرض به آنها بهانه به دست خشونت طلبان بدهد و بحثهایی در گرفت اما اپوزیسیون قلابی از این وضعیت آشفته حال و علاقهمند به خشونت بود.
از سوی دیگر گروه دوم یعنی بلندگو به دستان چاپلوس قدرت هم وارد قضیه شدند و کوشیدند آن را مصادره به مطلوب کنند. مردم نیز با هو کردن جواب دادند. در واقع شروع کننده این ماجرا، دیگران بودند. بعد از آن هم مردم به حمایت از کشاورزان به زاینده رود آمدند و جمعیت بزرگی شکل گرفت که امروز بعضی از مدافعان خشونت در رسانههای دولتی ادعا میکنند اینها کشاورز نبودند، در حالی که مسئله کشاورزان، مسئله همه مردم اصفهان و بلکه مسئله همه مردم ایران بود و این حق آنها بود که به شیوه مسالمت آمیز حق خود را مطالبه کنند.
طبیعی است که در این میان عده ای پیدا می شوند که در برابر کسانی که ماموریت برای شعارهای سیاسی- حکومتی دارند آنها هم تحریک شوند و شعار مخالف سر دهند ولی این هم مجوز اقدام به خشونت از طرف حکومت نمی شود.
مگر یادتان رفته است که سال های سال در منبرها و کتاب ها برای مردم می گفتید که امام علی(ع) در حالی که حاکم بود، خوارج در کوچه و بازار و مسجد و محراب به او مستقیما ناسزا میگفتند و امام مدارا می کرد و به احدی اجازه تعرض به آنها را نمی داد؟ تا اینکه آنها دست به اسلحه بردند و حتی بعد از اینکه آنها دست به اسلحه بردند امام آنها را نصیحت کرد. با وجود این که دوبار آنها اقدام به کشتن را انجام دادند باز امام مدارا کرد و وقتی دیگر امیدی نماند وارد جنگ شد و با همین حرف ها به مردم باغ سبز جمهوری اسلامی نشان دادید؟ چه شده است که امروز یک حرکت عظیم و بر حق را به صرف این که چند نفر در واکنش به ماموران شما شعار میدهند دستاویز خشونت قرار می دهید؟
بهچه حقی و طبق کدام مجوز قانونی به سوی مردم غیر مسلح تیراندازی می کنید؟
کانال تلگرام نویسنده