ماجرای سیلی زدن به استاندار جدید استان آذربایجان شرقی، محصول مناسبات قدرت و عوارض یکدست سازیست؛ به این دلیل که هنگامیکه قدرت از وضعیت توزیع عادلانه و متناسب با مردمسالاری بهره نبرد، هیچگونه شایسته سالاری بر انتخاب سیاستمداران و مدیران حکمفرما نخواهد بود و مناسبات و مؤلفههای دیگری برای کسب سهم از قدرت ظهور و بروز میکند!
در شرایطی که اشخاص یا جریانات همسو، همجهت، محفلی و در مدار قدرت حاکم، برای حذف رقبا همه موازین مردمسالاری و تعاملات عقلی و متعارف مردمسالاری را در نوردیده باشند، اینبار، برای تقسیم قدرت با چالش خودیها و هم محفلیها مواجه خواهند بود.
چنین است که در هنگام تقسیم قدرت بین این جریانات، ملاک ایشان عقلانیت و شایسته سالاری و مردم سالاری نخواهد بود؛ بلکه رقابت محفلهای قدرت که علیالظاهر در یک مقطعی همسو بوده و در عقب نشاندن دمکراسیخواهی، نقطهٔ مشترک داشتهاند، اینک در بحبوحهٔ تقسیم و کسب سهم از قدرت به شیوهٔ سنتی و مألوف خود بر گشته و رحمی به سایر شرکا نخواهند نمود.
در این وضعیت است که برخوردهای کلامی و زبانی و حتی فیزیکی رخ داده و گاهی به درگیری مسلحانه بین هممسلکهای سابق منجر میگردد. چرا که مراحل کسب قدرت بیمرام و بیاصالت بوده است و شیوهٔ کسب آن از اصالت عقلی و متعارف بشری پیروی نکرده است، لذا بر همان اساس خشن و بیرحم و بیاصالت خود با خودی و غیر خودی ها برخورد میکند. چون در این شیوههای کسب قدرت، مؤلفههای مردمسالارانه منکوب میگردد و در این وضعیت، حفظ قدرت نیز از همان شیوهٔ کسب آن بهره میگیرد. به عبارت دیگر از کوزه همان برون تراود که در اوست.
سیلی به استاندار جدید یک نماد و نشانگر وضعیت و ماجرای قدرت در کشور است؛ چنانچه کسب قدرت از شیوهٔ درستی پیروی نکند در مرحلهٔ اعمال و اجرای آن با همان شیوههای مألوف کسب آن مواجه شده و همان روش غیر دمکراتیکی که موجب حذف رقبا شده، ناچار با همان روش در معرض برخورد در بین خودی خواهد بود.
شیوهای که علت بوجود آمدن و کسب قدرت یک جناح یا یک گروه شود ، علت بقا و استمرار آن نیز خواهد بود، اما این استمرار با چالش مرتکبین این شیوهها روبرو خواهد شد که برای قدرت «همه کار» کردهاند (غیر از پیروی از مردمسالاری!) در ادامه نیز برای پس زدن رقبای درون گروهی نیز همان«همه کار» را مجددا بکار خواهند بست.
برای پیش گیری از چنین چالشها و آسیبهاییست که بشر امروز، برای قدرت، مهار و کنترل تعریف کرده و برای سعادت انسان، او را ملزم به رعایت قواعد دمکراتیک کسب آن نموده است. فقط در چنین وضعیتیست که انسان و جامعهٔ انسانی از عوارض قدرت بی مهار و بی مسئولیت، تا حدودی مصون خواهد شد.
فعلا فکر و شیوهٔ دمکراسی یا مردمسالاری است که نسخهٔ امروز جوامع بشریست. هر جامعهای هر چقدر به آرمان های آن نزدیکتر باشد با چالشهای منفی اجتماعی کمتری مواجه خواهد شد، و هر میزان از مردمسالاری دور باشد به همان میزان با عوارض و نکبت فقدان دمکراسی، بیشتر درگیر خواهد گردید!
بسیار طبیعیست، قدرتی که با منکوب و تلبیس بدست آمده باشد با سیلی خودیها به چالش کشیده میشود.
کانال تحلیل اجتماعی