این انتخابات به هشت دلیل شبیه هیچ انتخاباتی نیست:
۱. مردم بیش از حد خسته، دلزده، خشمگین و از هم گسیختهاند و همآهنگی فکری و اهدافی کمی نسبت به گذشته با هم دارند. تنها چیزی که در آن با هم هماهنگند: خشم و سردرگمی و ناامیدی است. از طرفی اگر کسی فکر میکند همه در «رای دادن» یا «رای ندادن» همدستاند سخت اشتباه میکند به این دلیل که پاسخ این خردادِ مردم شدیدا احساسی است و احساس را نمیشود هماهنگ یا پیشبینی کرد.
۲. ج.ا. در چهارراه «چه کنم؟» روابط بینالملل فلج شده است. نه نگاه به شرقاش جواب میدهد و نه گدایی شکسته-بستهی برجامیاش.
۳. حکومت یک دستاش با هدایت کسی مثل رییسی همان سرکنگبینی خواهد بود که صفرا را اضافه میکند و درمانش نخواهد کرد. ج.ا. نیاز بیش از حد به کارآمدی مدیریتی دارد و بس و هیچ کس از ولایتمداران وصل به بیت ثابت نکردهاند که مدیریت بدون دزدی و رانتخواری بلد باشند و یا روابط بینالملل بدون نوچهگری روسیه و یا چین را یاد گرفته باشند. بیتمداران یا به حوزه وصلاند و یا به سپاه یا به هر دو و همه معتاد رانت شدهاند.
۴. به لطف فضای مجازی، آگاهی اجتماعی (حداقل اطلاعات اجتماعی) خیلی افزایش پیدا کرده و مردم پشت پرده خیلی از سناریوها را زود کشف میکنند.
۵. احمدینژاد و پایگاه اجتماعیاش (که هر چقدر هم ما بخواهیم انکار کنیم وجود دارد و قوی است) استخوانی شده است در گلوی ج.ا.
۶. وقایع ۸۸، دی ۹۶، آبان ۹۸ و هواپیمای اوکراینی سرمایههای اجتماعی ج.ا. را در پیش کسانی که مواجببگیر بقای ج.ا. نیستند به حد صفر رسانده است.
۷. انتخابات ریاست ج. تقریبا در هر شکلاش برای ج.ا. یک باخت بزرگ است: اگر کم شرکت کنند و کسانی مثل رییسی انتخاب شوند، مدیریت این افراد اگر منتج به آشتی با آمریکا نشود به فاجعه ختم خواهد شد و اگر منتج به این آشتی بشود یعنی پنبه کردن تمام رشتههای دروغشان در دشمنی بیحاصل با آمریکا. اگر هم شرکت مردم بالا باشد و کسی غیر ولایتمداران بالا بیاید یا باید دست از حکومت دوگانه و دولت سایه بکشند یا اینکه باز آش همان آش و کاسه همان کاسه خواهد بود و عملا به سوی سقوط خود را هدایت میکنند.
۸. فقط یک راه ممکن است ج.ا. و از قبل آن مردم را کمک کند و یک بازی دو سر برد باشد: تایید صلاحیت تاجزاده و باز گذاشتن دست او در تشکیل دولت تا اصلاحاتی ساختاری در شاکلهی ج.ا. اتفاق بیافتد. در هر حالت دیگر، به نظرم ج.ا. بازنده این خرداد خواهد بود.