ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 24.04.2021, 7:59
چالش واکسیناسیون کرونا، چالش کیفیت حکمرانی

مسعود نیلی

متخصصان پزشکی از ابتدا پیش‌بینی می‌کردند که نحوۀ گسترش بیماری کرونا و قابلیت کنترل آن، به دو مقطع قبل از ساخته‌شدن واکسن و پس از آن، قابل تفکیک حیاتی است.

مرحلۀ اول، دورانی مرارت‌بار و سخت است که در آن، نقش اصلی را بیش از دولت‌ها، آحاد مردم ایفا می‌کنند. به‌طوری که همه چیز وابسته به میزان رعایت پروتکل‌های بهداشتی و فاصله‌گذاری اجتماعی توسط آنان است. نقش دولت در این مرحله، هرچند بسیار باارزش، اما محدود به اطلاع‌رسانی، اعمال محدودیت‌ها، پشتیبانی‌های درمانی و حمایت‌های مقطعیِ معیشتی است. در این مرحله، بیماری گاه آرام می‌گیرد و غرور و سرمستی می‌آفریند و گاه عصیان می‌کند و بی‌رحمانه کشته می‌گیرد.

اما در مرحلۀ دوم، برنامۀ واکسیناسیون و اجرای آن، فعالیتی به‌غایت پیچیده است. به‌گونه‌ای که بخش صنعتیِ تولید انبوه واکسن، بسیار بزرگ‌تر از بخش پزشکی، بخش سازماندهی اجتماعی و نهادی آن به‌مراتب پیچیده‌تر از بخش صنعتی و بالاخره، بخش اجرایی آن، بعنوان فعالیتی برخوردار از دقت فنی بالا که باید در مقیاس‌های بزرگِ چندده و حتی چندصد میلیونی ظرف مدت کوتاهی به اجرا درآید، بسیار بسیار دشوارتر از بقیۀ ابعاد است که از قضا، با تصدی کامل دولت‌ها انجام می‌شود.

ازاین‌رو است که کیفیت نهادهای اداره‌کنندۀ کشورها، تعیین‌کنندۀ چگونگی پایانِ موفقیت‌آمیز یا فاجعه‌بارِ این طغیانِ رخ‌نمایانۀ طبیعت خواهد بود. طبیعی است که رعایت‌های فردی و محدودیت‌های مقرراتیِ مرحلۀ اول، تابع عوامل متعدد رفتاری، روحی و شرایط معیشتی مردم بوده و در نتیجه در جوامع مختلف الگوهایی متفاوت دارد.

کاربرد اعمال محدودیت‌ها و اثربخشی شعارهایی از قبیلِ «ما در خانه می‌مانیم» برای مدتی محدود است. اگر این مرحله از مدتی طولانی‌تر شود و جامعه احساس کند که رخت بربستن کرونا از کشور به این سادگی‌ها نیست و این بیماری در کشور ما، مانند بسیاری مشکلات دیگر، وقتی می‌آید دیگر ماندگار می شود، آنگاه رفتارها در مقابل بیماری از زمانی به‌بعد ناسازگار با کنترل بیماری و غیرقابل‌مدیریت شده و نکوهش مردم و بازگرداندن آن‌ها به یک نظم مهارپذیر، نشدنی خواهد بود.

شکل‌گیری یک چشم‌انداز مثبت یا منفی نسبت به چگونگی حل مساله، نقشی بسیار مهم در سرنوشت این بلای بزرگ دارد. شاید فاجعه‌ای که به‌دنبال تعطیلات نوروز امسال رخ داد و در پی آن، امروز هرکس در محیط اطراف خود، خبر فوت عزیزی را دریافت می‌کند، ناشی از شکل‌گیری این چشم‌انداز باشد.

گویی یک جمع‌بندی فراگیر شکل گرفت که ظاهراً این محدودیت‌ها تمام‌شدنی نیست و کرونا در میان مشکلات عدیدۀ کشور گُم است و چشم‌انداز مشخصی برای پایان مسئله متصور نیست. درنتیجه، ظرفیت روحی جامعه، محدودیت از این بیشتر را برنتابید.

الگوی جغرافیایی جهانی گسترش کرونا و شدت آسیب‌های آن، تا قبل از مرحلۀ تولید انبوه واکسن، به‌جز دیروزود بودن خسارات، کم‌وبیش در کشورهای مختلف، مشابه بود. هرچند در ابتدا عمدتاً این کشورهای پیشرفته بودند که درصد ابتلای بالا و نرخ مرگ و میر زیاد را به‌نمایش گذاشتند.

اما امروز با گذشت حدود ۱۴ماه از آغاز آن و ورود به مرحلۀ تولید واکسن، به‌تدریج الگویی متفاوت در حال شکل‌گیری است. در شماری از کشورهای پیشرفته، تا پایان ماه قبلِ میلادی، گروه‌های قابل‌توجهی از جامعه، شامل جامعۀ پزشکی، بیماران خاص و گروه‌های سنی بالای ۶۵سال و حتی در برخی موارد، درصد قابل‌توجهی از جمعیت در سنین پایین‌تر هم توانسته‌اند واکسن دریافت کنند و روزانه در مقیاس‌های بعضاً میلیونی، کار واکسیناسیون در حال انجام است و درنتیجه، آمار خسارات در این کشورها، با سرعت نسبتاً زیادی در حال کاهش است.


آنچه امروز در کشورهای مختلف جهان مشاهده می‌کنیم، شکل‌گیری تکاپویی ویژه برای تأمین واکسن از سوی دولت‌ها است. آمارها نشان می‌دهد که به‌عنوان مثال، دولت کانادا حدود ۵برابر، دولت آمریکا حدود 2 برابر و تعداد دیگری از کشورهای اروپایی تا چند برابر جمعیت کشورشان واکسن پیش‌خرید کرده‌اند.

گزارش‌های مختلف بین‌المللی نشان می‌دهد که تکاپویی زیاد از سوی دولت‌های دیگر کشورهای جهان نیز برای واکسیناسیون مردمشان از مدت‌ها پیش آغاز شده و همه درصدد بوده‌اند که بتوانند در صف طولانی سفارش خرید، در جایی جلوتر قرار گیرند.

شدت این تکاپو به‌گونه‌ای است که کلیدواژه‌ای جدید تحت‌عنوان «دیپلماسی واکسن» با محوریت این موضوع که تأمین واکسن، محور تعاملات میان کشورها شده، ابداع شده است. خلاصه آنکه امروز در سطح جهان، واکسن کرونا، یک دغدغۀ قطعی با مقیاس یک‌یک مردم کرۀ زمین است. لذا به‌نظر می‌رسد ظرف یک‌سال آینده، چگونگی تأمین و تزریق واکسن درکشورهای مختلف جهان، به آزمون مهمی برای ارزیابی کیفیت حکمرانی آن‌ها بدل خواهد شد.

در کشور ما هنوز برنامۀ مشخصی برای واکسیناسیون اعلام نشده است و نمی‌توان فهمید که موضوع واکسن، در صف متراکم مسائل متعدد ریز و درشت، جایگاه چندم را دارد. حتی مشخص نیست که هدف از واکسیناسیون تأمین «ایمنی فردی» است که با تزریق شخصی و پراکندۀ واکسن از طریق بخش خصوصی حاصل می‌شود و یا هدف، تأمین «ایمنی فراگیر» است که فقط با محوریت دولت و در مقیاس انبوه قابل‌انجام است.

درست مانند این است که امنیت جامعه را به‌جای آنکه به پلیس بسپاریم، مجوز استخدام محافظ شخصی صادر کنیم. لذا تعجب ندارد که در دنیای امروز، هرچند تولید واکسن، خصوصی است، اما به‌کارگیری آن، در انحصار دولت‌ها است. حتی تصور آنچه در مورد کشورمان ذکر شد، نگران‌کننده است؛ که این خود دل‌واپسی‌های بعدی در مورد چگونگی پیشبرد کار در ماه‌های آینده را به‌دنبال دارد. تا به امروز، هیچ‌کس نمی‌داند که «در چه تاریخی» امکان دریافت واکسن را خواهد داشت.

علاوه بر آن، مشخص نیست که احیاناً حق انتخابی برای نوع واکسن، البته از میان انواع مجاز، وجود خواهد داشت یا خیر. توجه داشته باشیم که به‌موازات تلاش‌های زیاد برای واکسیناسیون، همچنان پدیدۀ مهمّ میزان تمایل به دریافت واکسن در جوامع مختلف، از جمله جامعۀ ما هم وجود دارد. به‌عنوان مثال، نظرسنجی‌های به‌عمل‌آمده از فرانسه و ژاپن، نشان می‌دهد که حدود نیمی از مردم این دو کشور، تمایل به واکسیناسیون ندارند.

لذا اطمینان نسبی به نوع واکسن، بر تمایل مردم به دریافت واکسن هم اثر می‌گذارد و این تمایل، خود بر قدرت مهار بیماری در زمان حال، اثر تعیین‌کننده دارد. آنچه از دور می‌توان مشاهده کرد این است که هر از چندی خبری می‌رسد که چندده‌هزار واکسن از کشوری وارد کشورمان شده است. مشخص نیست که این میزان واکسن چه بخشی از برنامۀ چندده و چه‌بسا فراتر از صد میلیونی واکسن موردنیاز کشور را قرار است تأمین کند.

همچنین، آیا اگر حد تنوع واکسن‌های مورد استفاده از میزانی فراتر رود، با توجه به عدم‌قطعیت‌هایی که در درجۀ مؤثربودن هر واکسن وجود دارد، آیا این حد از تنوع، می‌تواند دستیابی به «ایمنی عمومی» را محقق سازد و آیا می‌توان به ارزیابی اثربخشی هر واکسن امیدوار بود یا خیر؟

در مورد واکسن‌های ساخت داخل، که ظاهراً قرار است بار اصلی برنامۀ ایمنی عمومی را به‌دوش کشد، تنها اطلاعاتی بسیار پراکنده و آن‌هم از طریق مصاحبه‌های مختلف افرادی که معلوم نیست چقدر به‌لحاظ اداری یا حرفه‌ای معتبر هستند، از صدا و سیما پخش می‌شود که نمی‌توان تشخیص داد چقدر اغراق‌آمیز و چقدر واقعی است.

بعضاً حتی در مصاحبه‌ها اعلام می‌شود که ما قرار است صادرات واکسن به کشورهای دیگر، حتی کشورهای اروپایی هم داشته باشیم. یا تعجب‌آورتر آن‌که سفیر ما در یک کشور ناگاه اعلام می‌کند که قرار است شصت میلیون واکسن از طریق کشوری که در آن مأموریت دارد تأمین شود. اطلاعی که به‌هیچ‌وجه مرجع اعلام آن، سفیر نیست و لذا مشخص نیست حد اعتبار خبر چقدر است. از همۀ این‌ها می‌توان به این واقعیت تلخ توجهی مجدد کرد که طبیعتاً رویکرد به کرونا نمی تواند جزیره‌ای جدا از شیوۀ مواجهه با دیگر مسائل باشد.

در کنار عدم‌قطعیت‌های بسیار زیاد اقتصادی و مالی که داشتن یک چشم‌انداز حتی معیشتی را هم دشوار کرده، عدم‌قطعیت سلامت، ناشی از نامشخص بودن برنامۀ واکسیناسیون به‌طور آزاردهنده‌ای فشار به جامعه را افزون کرده است. انتشار یک برنامۀ اطمینان‌بخش که مشخص کند قرار است از «چه تاریخی»، با «چه سرعتی» و با «چه برنامه‌ای از نظر گروه‌های هدف»، واکسیناسیون انجام شود مطمئناً می‌تواند بر شدت پایبندی جامعه به پروتکل‌های بهداشتی به‌مقدار قابل‌توجهی اثرگذار باشد.

اگر گروهی از جامعه بداند که مثلاً قرار است در ماه مشخصی از سال جاری یا حتی سال آینده، موفق به دریافت واکسن شود، یک امید مؤثر بر رفتار امروز خود پیدا خواهد کرد و این بر جلوگیری و یا دست‌کم کاهش سرعت گسترش بیماری و خروج از شرایط وخیم موجود اثر مثبت خواهد گذاشت و در مقابل، چنانچه به‌عنوان مثال، مشخص شود که برنامۀ جامع واکسیناسیون، حداقل تا نیمۀ دوم سال ۱۴.۱ اجرا نخواهد شد، چگونگی گذران امور در فاصلۀ زمان حال تا مقطع ذکرشده، بسیار متفاوت از دورۀ طی‌شده از گذشته تا حال خواهد بود. اینکه هیچ اطلاع متعهدانه‌ای در مورد برنامۀ واکسیناسیون به مردم داده نمی‌شود، بسیار آزاردهنده است.

با توجه به موارد نگران‌کنندۀ مطرح‌شده، اجرای پیشنهادهای ذیل را در شرایط وخیم موجود بیماری توصیه می‌کنم:

۱. دولت محترم به‌جای بیانِ وعده‌های گوناگونِ شفاهی، در اسرع وقت در قالب یک «بیانیۀ رسمی»، «برنامۀ جامع واکسیناسیون» را از نظر نوع واکسن‌های مجاز، جدول زمانیِ تعداد، تاریخ و گروه هدف، همراه با پایبندی دقیق و کامل خود به آن اعلام کند. اعلام برنامه در گام اول نشان‌دهندۀ وجود آن خواهد بود (چنانچه واقعاً وجود داشته باشد) و انتشار آن در قالب بیانیۀ رسمی دولت، منعکس‌کنندۀ اهمیت موضوع از منظر دولت است.

۲. زمان‌بندی مشخص‌شده در این برنامه مشخص خواهد کرد که خسارات و تلفاتِ کرونا در ابعادِ معادلِ میانگین ۱۴ماه گذشته تا چه زمانی استمرار خواهد داشت. می‌توان حدس زد که این دوره کوتاه نخواهد بود. اگر چنین باشد، برخی کسب‌و‌کارها و گروه‌های وسیعی از جامعه نخواهند توانست برای یک دورۀ طولانی دیگر همراه با استمرار فشارهای اقتصادی ادامه حیات دهند. لذا چنانچه بازۀ دستیابی به ایمنی عمومی فراتر از بازۀ سال۱۴۰۰ است، لازم خواهد بود که تهمیدات ویژۀ حمایتی در نظر گرفته شود. به‌عنوان مثال، اگر مذاکرات وین به سرانجام می‌رسد و گشایشی در امکان صادرات نفت حاصل می‌شود، به‌جای پخش‌کردن این منابع در پروژه‌های متعدد که هیچ نفع عمومی بر آن‌ها متصور نیست، یک برنامۀ حمایتی برای جلوگیری از سقوط بخش بزرگی از جامعه به قعر فقر، در پیِ یک دهه رشد متوسط اقتصادی صفر، تورم مزمنِ فزاینده و بختکِ کرونا در نظر گرفته شود.

۳. چنانچه اقدامات پیشنهادی ذکر شده به هر دلیل امکان‌پذیر نباشد، شاید این رویکردی واقع‌بینانه باشد که در مباحثاتی که میان نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری در می‌گیرد، به‌جای شعارهایی که به‌طور معمول، در ارتفاعات چندهزارپاییِ تخیّلی نسبت به مسائل واقعی مردم از یک طرف و امکان‌پذیری تحقق آن‌ها از طرف دیگر، قرار دارد، توقعات را در این حد تنزل دهیم که هرکدام از نامزدها به‌طور مشخص، خود را در برابر یک برنامۀ واکسیناسیون عمومیِ مشخص متعهد کنند و بگویند که برای گذران معیشتی تا زمان نسبتاً زیاد دستیابی به ایمنی عمومی چه برنامۀ غیرتورمی را می‌توانند اجرا نمایند و اساساً، دوگانۀ واکسن/معیشت به موضوع اصلی انتخابات تبدیل شود. لذا شکل‌گرفتن چنین مطالبۀ انتخاباتی از جانب فضای رسانه‌ای کشور، شاید بتواند، نفع حداقلیِ حفظ حیات را متوجه مردم سازد.

۴. به‌عنوان یک اقدام مستقل در جهت تقویت سرمایۀ اجتماعی، سامانۀ مشخصی در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی راه‌اندازی شود و در آن، اطلاعات اجرای واکسیناسیون به‌طور دقیق و به واحد افراد، شامل شغل، سن، جنسیت، شماره کد اولویت (مثلا گروه اولویت ۱، ۲، ۳ و...) در دسترس عموم مردم قرار گیرد. ذکر این نکته مهم است که اهمیت شفافیت در اطلاعات واکسیناسیون به‌تدریج بالا خواهد رفت. چرا که هم‌اکنون، شایعات مربوط به اینکه چه کسانی موفق به دریافت واکسن از چه نوعی و در چه زمانی شده‌اند، به یک عامل دیگر منعکس‌کنندۀ ضعف شدید سرمایۀ اجتماعی تبدیل شده است.

* منتشرشده  در روزنامۀ دنیای اقتصاد ۱۳۹۹/۲/۴